اگر 1 حلقه خیار را روی پیشانی بمالید سر درد رفع میشود، و اگر دور چشم بمالید سیاهی دور چشم نابود میشود
خیار دهان را خوشبو میکند و کمخونی و کمبود فولیک اسید را از بین میبرد👌🍀
🍀 🍀
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
#یک_زن
زن ها موجوداتی هستند که اگر دوستتان داشته باشند، فقط کافی ست وقتی اسمتان را صدا می زنند به جای "جانم" بگویید "بله"،
تا بزنند زیر گریه!!...
شما را به خدا این چیزها را بفهمید!
دل زن ها روزی هزار بار می لرزد و می ریزد و خالی می شود؛
شما را به مردانگی تان،
وقتی دیوانه می شوند و بیخودی بهانه می گیرند،
فقط بغلشان کنید و برای هیچ چیز راه حل نشانشان ندهید!!
🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳🌳
─═इई🍃❤️ ⃟ 🍃ईइ═─
┏━🌸━━••••••••••━━━━┓
🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿🕊🌿
┗━━━━••••••••••━━🎀━┛
🅾 آیت اللّه سید جیکاک انگلیسی
🔹یادداشت روز
♦️جیکاک جاسوس انگلیس بود که در جریان کشف نفت در ایران، با پوشش حوزوی و دینی؛ فتوا به نجس بودن آن داد.
🔸ﻣﺴﺘﺮ ﺟﯿﮑﺎﮎ (ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺑﻪ آیت الله ﺳﯿﺪ ﺟﯿﮑﺎﮎ) ﺟﺎﺳﻮﺱ انگلیسی ﻣﺄﻣﻮﺭ ﻭیلیام نکس ﺩﺍﺭﺳﯽ، (کاشف نفت مسجدسلیمان و اولین خریدار انحصاری نفت ایران در دوره قاجار با قرارداد 99ساله مهرومومها) ﺩﺭ مسجدسلیمان ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ.
🔸ﻭﯼ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ بهعنوان ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﺑﻪﻣﺪﺕ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺧﺘﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ میپردازد ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻓﺮﺍﮔﯿﺮﯼ ﺁﻥ، بهعنوان ﯾﮏ بختیاری در ﻣﻨﻄﻘﻪ نفتخیز مسجدسلیمان ﺳﮑﻨﯽ میگزیند!
🔸ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺣﻀﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺑﺎ ﻓﻨﻮﻥ شعبدهبازی ﻭ حربههای دیگر، ﺗﻮﺟﻪ ﻣﺮﺩﻡ محلی ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻌﻄﻮﻑ میدارد ﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ بهعنوان یک ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﺷﯿﻌﻪ، ﺟﺎ ﻣﯽﺯﻧﺪ. برای این هدف به آموختن فقه شیعه میپردازد.
🔸ﺍﻭ گیوههایش ﺭﺍ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺍﺷﺎﺭه ﻋﺼﺎ ﺟﻔﺖ میکرد ﻭ ﺷﺎﯾﻊ ﮐﺮﺩه بود که ﺍﯾﻦ ﺍﺯ معجزات ﺍﻭﺳﺖ.
🔸 ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﺶ، ﺗﻮﺿﯿﺢ میدهد که "آهنرباهایی ﺩﺭ گیوههایم ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩه ﺑﻮﺩﻡ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺷﺎﺭه ﻋﺼﺎ، گیوهها ﺟﻔﺖ میشدند"!
🔸 از دیگر حکایات جیکاک عصای معروف است که با آن معجزه میکرد و وقتی آن را به جایی
میزد به آن شوک عجیبی منتقل میشد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلالزاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که بهدلایل مختلف میخواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب میکرد!
🔸بعدها فاش شد که در عصای معجزهآسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچچیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگونبختی میشده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را فشار میداده!
🔸در مجلسی او حاضران را دروغگو معرفی میکرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمیسوزاند! اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد سادهلوح حاضر را سوزاند! به آنها قبولاند که دروغ گفتهاند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود.
🔸اقدام بعدی جیکاک پوشیدن لباس روحانیت و عمامه گذاری وی بود! جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا میکرد و آخرش هم روضه امام حسین میخواند و وسط روضه موقعی که همه داغ میشدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود، میانداخت.
🔸عمامه نمیسوخت! و جیکاک آن را بهعنوان معجزه خود بیان میکرد و ادعای سید بودن میکرد! در ضمن او هیچکس را هم به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش میسوخت! از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد!
🔸ﺍﯾﻦ ﺟﺎﺳﻮﺱ انگلیس، ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ مسجد میآید ﻭ میگوید: من حضرت علی(ﻉ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ شانهام ﻧﻬﺎﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﮕﻮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻣﺎﺩه ﺳﯿﺎه ﻭ نجس (ﻧﻔﺖ) دوری کنند»!
اﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ ﻭ ﻋﺒﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ میزند ﻭ اثر سفیدی ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭﯼ شانهاش ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ میدهد ﻭ میگوید "ﺍﯾﻦ مدﺭﮐﯽ ﺑﺮ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﻣن ﺍز اوست".
🔸در کتابش ﺗﺸﺮﯾﺢ میکند ﮐﻪ "ﺭﻭﺯﯼ تکهای ﮐﺎﻏﺬ ﺭﺍ بهشکل دست بریدم ﻭ ﺭﻭﯼ شانهام ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ آنقدر ﺯﯾﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺍﻍ ﺟﻨﻮﺏ ﻣﺎﻧﺪﻡ تا خوب ﺍﻃﺮﺍﻑ آﻥ ﮐﺎﻏﺬ ﺗﯿﺮه ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺛﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﺮ شانهام ﻧﻘﺶ ﺑﺒﻨﺪﺩ"!
🔸بههنگام ملی شدن صنعت نفت، جیکاک یا بهقولی سید جیکاک با گشتوگذار میان عشایر بختیاری این شعار را بهگویش بختیاری برای آنها طرح نمود:
«تو که مهر علی مِن دلته/ نفت ملی سی چِنته»
«یعنی تو که مهر علی را در دل داری برای چه بهدنبال ملی شدن نفت هستی؟».
🔸 این شعار جیکاک موجب شد مردم به امامزادهها رفته و طلب عفو کنند.
📚ﻣﻨﺎﺑﻊ:
1 ــ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﯾﻞ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ؛ ﺍﺛﺮ ﺭﺍﻑ ﮔﺎﺭﺛﻮﯾﺖ، ﺗﺮﺟﻤﻪ: ﻣﻬﺮﺍﺏ ﺍﻣﯿﺮﯼ. ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺳﻬﻨﺪ، 1373
2 ــ ﺍﺳﻨﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺍنگلیس (1325 ــ 1320 ﻩ.ﺵ.)ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه: بهناز زرینکلک، ﺗﻬﺮﺍﻥ: ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ.
✍این یکی از نمونه های روشن ظلم استعمار انگلیس به ملت و مملکت ماست؛ که می توان به آن داستان امتیاز تنباکو و قحطی که موجب از بین رفتن نیمی از مردم ایران شد و صدها مورد ریز و درشت دیگر را افزود؛ هرچند گاهی ما حافظه تاریخی ضعیفی داریم و تاریخ معاصر چون جیکاک جاسوس را فراموش می کنیم و خیال می کنیم استعمارگران دیروز دلسوز و دلداده امروز ما هستند؛ اما این قاعده کلی و تجربه شده را نمی توانیم نادیده بگیریم: *ملتی که از تاریخ درس نگیرد محکوم به تکرار آن است.*
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
یا امام رضا ع:
💑 تعدادی از حقـوق معنوی زن و شوهر نسبت به یکدیگر که باید رعایت شوند:
1⃣ احترام گذاشتن:
همسرانی که برای هم احترام قائل میشوند، اجازه نمیدهند موضوعاتی ساده و قابل حل، زندگیشان رو دچار اختلاف کند.
2⃣ صداقت و راستگویی:
همسرانی که صادق نیستند خیلی زود روابطشان دچار خدشه میشود، چراکه دروغ پایههای #اعتماد در زندگی را از بین میبرد.
3⃣ گذشت و فداکاری:
در هر زندگی اشتباهاتی رخ میدهد. مهم این است كسی كه مرتكب اشتباه میشود، اشتباهش را بپذیرد، و طرف مقابل گذشت کند و اجازه جبران دهد.
4⃣ مشورت:
زندگی مشترک مسیری دو نفره هست و كسی نمیتواند در این مسیر بهدلخواه خودش توقف كند، مسیر عوض كند و با تکروی پیش رود.
5⃣ معاشرت نیکو:
هیچكدام از همسران حق ندارند با پرخاش و سوء معاشرت به دنبال دریافت حقی باشند. حتی اگه حقی از کسی ضایع بشود راه دفاع یا به دستآوردنش پرخاشگری نیست.
6⃣ محبت کردن:
محبتی كه با تعادل و رفتاری مناسب ابراز شود پایههای زندگی مشترک را محكم و به افزایش حس خوشبختی در دو طرف کمک میکند.
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
🌹
#سیاست_رفتاری
❣در مقابل همسر خود،از ازدواج خود اظهار پشیمانے نڪنیم؛
❣زندگے و روابط خود را با دیگران مقایسـہ نڪنیم…
❣زندگے هرڪسے مطابق سلیقـہ و عقل و درایت او ادارہ میشود
✌️✌️✌️✌️
خانواده و مهارتهای زندگی
🌹 #سیاست_رفتاری ❣در مقابل همسر خود،از ازدواج خود اظهار پشیمانے نڪنیم؛ ❣زندگے و روابط خود را ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸ماجرای جالب حرّ انقلاب(گنده لات تهران)
*✍️کسی جرأت نداشت با شاه ایران سر میز غذا بشیند.اماطیب می نشست،گنده لات تهران بود.* *شاه هر وقت میخواست مجلسی خراب بشه به طیب میگفت.*
*یک روز شاه گفت : این دفعه پول زیادی بهت میدهم ، برو مجلسی را خراب کن.*
*گفت: کجاست؟ طرف کیه؟ شاه هم گفت: فلان جا..سید روح الله خمینی.طیب جا خورد!*
*گفت:گفتی سید هست؟*
*شاه گفت: آره.طیب*
*گفت:نه مانیستیم!ما با فرزند حضرت زهرا در نمیافتیم... این موقعی بود که امام هنوز معروف نشده بود که اسمش روی زبان مردم بیفتد.*
*شاه گفت: هستی تو را میگیرم، ناخن هایت را میکشم، میدم تیکه تیکه ات کنن. طیب* *گفت:هرکارمیکنی بکن، من با فرزند حضرت زهرادرنمیافتم.️اینقدر شکنجش کردند که طیب سینه سپر شد نی قلیون. وقتی خواستن اعدامش کنند یکی آمد و گفت: طیب، پیامی برای امام خمینی نداری؟ گفت: من ایشان را نمیشناسم فقط به ایشان بگویید ، طیب گفت:قربان جدّت بروم،همه شما را دیدند وخریدندمن ندیده شما راخریدم.آندنیا شفاعتم کن.*
*وقتی پیامش را پیش امام بردند امام گفت: طیب نیازی به شفاعت من نداره، طیب در قیامت امت من را شفاعت میکنه!*
*بعد انقلاب وقتی امام رفت سرقبرطیب،گفت: طیب، تو که عاقبت به خیرشدی،دعاکن خمینی هم عاقبت بخیر شود.این شد که طیبی که۶۰سال نه نماز خواند نه روزه گرفت، فقط در مقابل حضرت زهرا ادب کرد وشد حر انقلاب. و همین شد که طلبه های قم جمع شدند و نماز و روزه ۶۰ سالش را قضا کردند. تا ابد، روضه ی او محفل طیب سازی است.این چنین معجزہ ها، هست فقط، کارِ حسین.*
*شهیدطیب حاج رضایی*
*🌷روحش شاد*
*🌷مزار: حرم حضرت عبدالعظیم حسنی*
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada
زن وشوهری بیش از 60 سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طور مساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز با هم صحبت می کردند و هیچ چیز را از یکدیگر مخفی نمیکردند مگر یک چیز: یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن هم چیزی نپرسد.
در همه ی این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود و در مورد جعبه فکر نمی کرد. اما بالاخره یکروز پیرزن به بستر بیماری افتاد و پزشکان از او قطع امید کردند.
در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع رجوع می کردند پیرمرد جعبه کفش را از بالای کمد آورد و نزد همسرش برد. پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده که همه چیز را در مورد آن جعبه به شوهرش بگوید. واز او خواست تا در جعبه را باز کند. وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی و دسته ای پول بالغ بر 95 هزاردلار پیدا کرد. پیرمرد در این باره ازهمسرش سوال کرد.
پیرزن گفت:”هنگامی که ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم مادر بزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید. او به من گفت که هر وقت از دست تو عصبانی شدم باید ساکت بمانم و یک عروسک ببافم.”
پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت. تمام سعی خود را به کار برد تا اشک هایش سرازیر نشود. فقط دو عروسک در جعبه بودند. پس همسرش فقط دو بار در طول تمام این سا لهای زندگی و عشق از او رنجیده بود. از این بابت در دلش شادمان شد.
سپس به همسرش رو کرد و گفت:”عزیزم، خوب، این در مورد عروسک ها بود. ولی در مورد این همه پول چطور؟ اینها از کجا آمده؟”
پیرزن در پاسخ گفت: ” آه عزیزم، این پولی است که از فروش عروسک ها بدست آورده ام.”🚶🚶
#با_لبخند_بخوانید
https://eitaa.com/ezdavajvakhanavada