eitaa logo
ازدحام عشق
422 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
213 ویدیو
1 فایل
- خالق واژه را که می‌‌شناسی؟! به نام همو!🖇 نویسنده‌ای هستم که هرروز و هرشب، در آغوش واژ‌ه‌ها جان می‌دهد...✒🌱 مهدینار⤸ @MAHDINAR
مشاهده در ایتا
دانلود
ازدحام عشق
پانزدهم اردیبهشت بود که ابووقاص آمد داخل زندان. لباس نو و اتو کشیده پوشیده بود. بوی ادکلن‌اش هم مثل
وقتی برگشتند بغداد پیاده‌شان کردند کنار میدانی سرسبز که دور تا دورش سرباز ایستاده بود. مثل هر جایی که می‌بردندشان، توی میدان پر بود از عکاس‌ها و خبرنگارها. بچه‌ها را بردند توی میدان و شروع کردند به چرخاندن؛ توی گروه‌های دو سه نفره. چند دقیقه بعد بچه‌های هشت نه ساله‌ی عراقی هم اضافه شدند بهشان. هر کدام‌ باید دست یک دختر بچه عراقی را می‌گرفتند و می‌رفتند جلوی دوربین‌. بعد، خوشحال و شاد و خندان قدم می‌زدند. ون سبز رنگ بعد از میدان سبز، جلوی ورودی پارکی ایستاد که کنار دجله ساخته بودند. روی تابلویی نوشته شده بود: "حدیقه الزوار." برده بودند‌شان شهربازی؛ می‌خواستند بازی‌شان بدهند نامردها. به زور بردندشان داخل. باز هم‌ جلوی دوربین‌ها. ابروها و لب‌های بچه‌ها در تضاد بودند. ابروها اخم را داد می‌زند و لب‌ها می‌خندیدند. اول سوار تله کابین شدند. سیم بکسل تله کابین از شهر بازی کشیده بود تا آن‌سوی دجله. که کابین‌ها هم انگار به زور می‌رفتند بالا؛ مثل بچه‌ها. بعد هم با سرعت بیشتری می‌آمدند پایین. با پای چپ اگر پیاده شدند، هنوز پای راست‌شان بیرون نیامده بود که سوار ماشین‌های برقی‌شان کردند. یکی از بچه‌ها قبل از سوار شدن به ماشین‌های برقی دست‌ش را گذاشت روی شکم‌ش و خم شد روی زمین. - "عوق! تف... عو... ت...عوق!" و معاف شد. وقتی داشتند ماشین‌ها را می‌راندند، یکی‌شان به ماشین سرعت داد و مستقیم رفت سمت عکاس؛ قبل از اینکه ماشین را بزند بهش بلند گفت: "ترمزش کجاست بچه‌ها؟!" دوربین عکاس افتاد شرق و صاحب دوربین غرب. *** وقتی برگشتند زندان، بلاهایی که سرشان آمده بود را تعریف کردند برای سرهنگ و صالح مترجم. - "خوش به حالتون که رفتین زیارت کاظمین..." 🖋♣️ 🕊 @ezdehameeshgh
یه جایی از دعای مشلول می‌گه: ای نگهدارم در غربت، ای همدمم در تنهایی، ای سرپرستم در نعمت، ای پناهم آنگاه که روش‌های ناهنجار درمانده‌ام سازد و نزدیکان رهایم کنند و هر همدمی دست از یاری‌ام بردارد... بعد ما فکر می‌کنیم کسی جز خدا برامون می‌مونه. به دردمون می‌خوره. کمک‌مون می‌تونه بکنه... جز خدا هیچی نیست... توی آدما و حتی تو خانواده... هیچی.🙂 🖋♣️ @ezdehameeshgh
توی عرفانی‌ترین و معنوی‌ترین حالات امروز، برای من دعا کنید... مخصوصا برای آیندم‌.♥️
شناخت چه کسی از نماز یومیه واجب‌تر است؟! 🖋♣️
ابراهیم به قربانگاه می‌رود؛ من به بنگاه. ما با هم فرق داریم. حالا ثابت شد؟! 🖋♣️ @ezdehameeshgh
عرفه یعنی شناخت. خداروشکر امروز شناختم‌ت پدسگ کلابردار. دهه! 🖋♣️ @ezdehameeshgh