11.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خانواده
عبادتی که جایگزین ندارد.😳😱😱
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به دوستی گفتم:
چرا ديگر خروستان نميخواند؟
گفت: همسايهها شاكی بودند كه صبحها ما را از خواب خوش بيدار میكند، ما هم سرش را بُريديم.
آنجا بود كه فهميدم هر كس مردم را بيدار كند سرش را خواهند بُريد.
در دنیایی كه همه از مرغ تعريف میكنند نامی ازخروس نيست؟؟!!!!
زيرا همه بهفكر سير شدن هستند، نه بفكر بيدار شدن...!
👤 از....
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
*بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید. من هم شیمیایی می شوم.*
*حسین به همه اشاره کرد به جز من!*
*چند روز بعد تمام شهودهای حسین، در عملیّات والفجر 8 محقّق شد!...*
🌴 *شما هم منتشر کنید*🌴
*📝چرا حاج قاسم وصیت کرده بود پیکرش کنار پیکر این شهید حسین یوسف الهی به خاک سپرده شود*
*دریک کلام عملکرد شهید یوسف الهی بودکه باعث شد در سن کم به درجه عرفانی والا برسد*
1️⃣ *از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود*
2️⃣ *نماز شب ایشان ۲تا ۳ ساعت طول می کشید*
3️⃣ *دائما ذکر خدا می گفت*
4️⃣ *قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود*
5️⃣ *هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود*
6️⃣ *چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمی گفت*
7️⃣ *خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیات ها می گفت*
8️⃣ *روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجی ها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود*
💥 *۵ داستان از شهید حسین یوسف الهی*
*بسیار جذاب و شگفتی آور*
حتمــــــــــــــا بخوانید👇👇
🔹 *شهید محمد حسین یوسف الهی، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود و حاج قاسم وصیت کرده بود که در کنار او دفن شود.*
1️⃣ *همرزم شهید:* *حسین به من گفته بود در کنار اروند بمان و درجه جذر و مدّ آب که روی میله ثبت میشود را بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد.*
*نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه. بعداً برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم تا کسی کسی متوجه خوابیدن من نشود.*
*وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: "تو شهید نمیشوی".*
*با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و باز به من گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر مینوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود.*
*خدا گواه است که در آن شب و در آن جا، هیچ کس جز خدا همراه من نبود!!! او از کجا میدانست!؟*
2️⃣ *مادر شهید: با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.*
*وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند!*
*بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟*
*امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد!*
3️⃣ *برادر شهید: برای پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال 62 بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم.از کرمان. ساعت 10:00 شب به بیمارستان رسیدیم. با اِصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم.* *نمیدانستیم کجا برویم.*
*جوانی جلو آمد و گفت:* *شما برادران محمّدحسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله!*
*جوان ادامه داد: حسین گفته: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند.* *برو آنها را بیاور اینجا!*
*وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین تمام سوخته ولی میتواند صحبت کند.*
*اوّلین سؤال ما این بود: از کجا میدانستی که ما آمدیم؟*
*لبخندی زد و گفت:* *چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم!*
*محمّدحسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و... را گفت!*
4️⃣ *همرزم شهید: دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنهم با لباس غوّاصی در آبها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم.*
*محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر41 ثارالله کرمان بود، موضوع را با شهید حاج قاسم سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.*
*حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر میشود.*
*امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص میکنم.*
*صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود.* *گفتم: چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟*
*گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!*
*حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.*
*با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟*
*گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟*
*اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمیشد. در ثانی اکبر نامزد هم داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود.*
*اکبر در خواب گفت: که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، ما بر میگردیم.*
*پرسیدم: چه طور؟!*
*گفت: شهید شده اند*. *جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.*
*من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.*
*وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد!*
5️⃣ *همرزم شهید:* *زمستان سال 64 بود. با بچّه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد سنگر شد و بعد از کلّی خنده و شوخی گفت: در این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند.*
5.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌۱۰۰درصد
مردان متاهل غربی
روابط جنسی مخفیانه دارند❌
#خلاصه_نویسی_جلسات_مزاج_شناسی
#استاد_رسول_باقری_اصفهانی
#جلسه_سوم
💠بررسی عوامل شایسته تحریک کننده خون
🔴نکته اول:
❇️هیجان و تحرک شهوت انسان و مدیریت شهوت در دست خون است. خون با دو نوع عوامل هیجان پیدا میکند.
1⃣شایسته
2⃣ناشایسته
شایسته این است که انسان خون را به هیجان و شهوت را به تحرک در آورد فقط برای کسانی که به او حلال قرار داده شده (همسر و کنیز) و بلعکس ناشایسته آن است که غریضه جنسی را در غیر از آنها اشباع یا ارضاع کند. یعنی( زنا، لواط، استمناء، همجنس بازی و ...) همه حرام و ناشایسته هستند.
🔴نکته دوم:
❇️ازدواج خود معدل مزاج ها میباشد. لذا به تمام جوانان توصیه میشود که به ازدواج سر وقت اهمیت دهند. چون در بعضی جا ها شنیده میشود بعضی جوانان زندگی فردی را به جمعی ترجیح داده اند این یعنی غریضه جنسی شان را از طریق ناشایسته و ما مشروع اشباع میکنند.
💠 عوامل تحریک کننده خون
1⃣ خوردن زردک: ابتدا کلیه را گرم میکند و کمر را تقویت میکند، آب مرد را زیاد میکند و سستی آلت مردانه برطرف میشود.
2⃣ خوردن خرمای برنی (خرمای مدینه): فواید: آشفتگی شیطان، تقویت کمر و نیروی جنسی، تقویت شنوایی و بینایی، هضم غذا، بیماری را برطرف میکند، دهان را خوشبو میکند. البته اختصاص به خرمای برنی ندارد و تمام خرما ها به اندازه پایین تر تاثیر دارد.
3⃣ خوردن انجیر: تقویت نیروی جنسی، قطع بواسیر، سردی و نقرس، را برطرف میکند، استخوان را تقویت و گرم میکند.
4⃣ خوردن خربزه: سردی را میبرد، پوست را پاک میکند، جماع را زیاد میکند، شستشو دهنده است، غذا است، نوشیدنی است و ...
5⃣ خوردن پیاز: آب منی را زیاد میکند
6⃣ خوردن تخم مرغ: فزونی آب و هیجان خون(البته هر روز تخم مرغ خوردن مضر است اما ۳ بار در هفته خوب است)
7⃣ خوردن انار: خون را به هیجان می آورد و فرزند را زیبا میکند.
8⃣ تخم مرغ و گوشت و به: تقویت نیروی جنسی
9⃣ خوردن تخم مرغ با پیاز و روغن زیتون
0⃣1⃣ خوردن گوشت پرنده حوبارا: تقویت آب کمر، تسکین درد کمر، بواسیر و...
1⃣1⃣ حریصه یا حلیم امروزی(گوشت با حبوبات): مهمترین اش هم نخود است که با باد که دارد بیشتر آب و نیروی جنسی مرد را تقویت میکند.
2⃣1⃣ خوردن سویق با روغن زیتون(سویق ملطوط): جهت رویش گوشت، تقویت استخوانها و پوست را نرم و نازک میکند و نیروی جنسی را تقویت میکند.
3⃣1⃣ نوشیدن شیر با عسل: تقویت و جهش دهنده آب مرد
4⃣1⃣ استفاده از سعد کوفی(پودر دندان): تقویت دندانها، خوشبویی دهان، ازدیاد جماع و ...
5⃣1⃣ استشمام بوی های طبیعی مثل:مشک، انبر و... همه هیجان بخش خون و تقویت کننده نیروی جنسی میباشد.
6⃣1⃣ خوردن بادنجان: تعدیل کننده مزاج ها، مخصوصاً برای سودا مزاج ها بسیار خوب است.
7⃣1⃣ زیاد شانه زدن مو ها: بلغم را برطرف میکند(سردی را پایین میآورد)، نیروی جنسی را تقویت میکند.
8⃣1⃣ سرمه کشیدن: عامل مهم است برای تقویت نیروی جنسی
9⃣1⃣ خضاب کردن(مخصوصاً با حنا): بدن را خوشبو میکند و میل جنسی را زیاد میکند
0⃣2⃣ بکار گیری نوره: هفته یکبار، ۱۵ روز یکبار، ۲۱ روز یکبار و نهایتاً ۴۰ روز یکبار حتماً باید استفاده شود. بدن را قوی میکند، شحم کلیه را زیاد میکند، نیروی جنسی تقویت میکند و موجب رویش گوشت میشود.
1⃣2⃣ خوردن سبزی پیامبر (کاسنی): معدل مزاج، آب را زیاد میکند، کمک میکند که فرزند پسر شود و...
2⃣2⃣ خوردن میوه به: به و گلابی خاصیت مشترک دارند، آب فرد زلال میشود، آب مرد را تقویت میکند و...
3⃣2⃣ خوردن زیتون: آب را زیاد میکند
4⃣2⃣ خوردن داروی مرکب ۴: تقویت و هیجان خون و نیروی جنسی
🔴 نکته: تمام این موارد برای متاهل ها است و تنها راه اشباع غریضه جنسی ازدواج است. کسانی که مجرد هستند باید پاکدامنی را پیشه کند تا خداوند با فضل اش آنها را غنی کند.