eitaa logo
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
9.4هزار دنبال‌کننده
25.3هزار عکس
11هزار ویدیو
495 فایل
°• ❀﷽ ﴿مولاعلے(علیه السلام): هماناعفیف وپاڪدامݧ فرشتہ اےازفرشتہ هاست♥‌°﴾ . همھ چیزصلواتیست |میهمان مادَرماݧ حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)هسٺیم . خادم : 📩|| @Farmandehh313 تبادلاٺ: 📋| @khademha شعبات: 🛒🛍 @Organic_saraye_bamboo@aramehaye_Jan
مشاهده در ایتا
دانلود
#السلام_ایها_غریب قسم بہ دوست ڪہ یڪ موےیار را ندهم اگر دهند بہ دستم، تمـام دنیـا را نسیـم صبح! ز راهي ڪہ آمدے برگرد بِــبَر سلام ز مڹ آڹ عزیـز زهـرا را ✋سلام محبوب قلبم💚 صبحت بخیر آقای دو عالم❤ ㄟ(ツ)ㄏ↧ʝσɨŋ↧ ♡∞| @fadaei_hazrat_zahra|∞♡
6.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎵نماهنگ بسیار زیبا 👈 #چادر_حضرت_زهرا 🎤 رضا نریمانی 🔺 #مدافعان_حرم 🔸 #پیشنهاد_دانلود👌👌 ㄟ(ツ)ㄏ↧ʝσɨŋ↧ ♡∞| @fadaei_hazrat_zahra|∞♡
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
#داستــان_دنبــــاله_دار📚 داستان واقعی و بسیار جذاب #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_هشتم مارو بردن یه
💖💐💕🔆💕💐💖 📚 داستان واقعی و بسیار جذاب فردا ۵صبح آماده حرکت به سمت ...... اروند رود راه افتادیم یه رود بزرگ آخر یه جاده خاکی جاده ای ک گذر کردیم میان نخلستان های خییییییلی بزرگ بود و اکثر نخل ها بر اثر بمباران جنگ سوخته بودن خودشون میگفتن پل که روش راه میرید شهید حسن باقری طراحی اصلیش بود با خودم زمزمه کردم ترلان تو چرا اینجایی؟ نه فکرت ،نه پوششت ،نه خانوادت مثل اینا نیست چرا اومدی ؟😐😐 تا به خودم اومدم دیدم کاروان رفته و من وسط نخلستان ها گم شدم تو نخلستان میدویدم و گریه میکردم انگار زیر هر نخل یه مرد بود که بهم نگاه میکرد یهو پام گیر کرد به یه چیزی و خوردم زمین همه جام خاکی شده بود بلند شدم و شروع کردم به دویدن به لب جاده خاکی که رسیدم تا رسیدم لب جاده کاروان رو دیدم تو اروند رود یه بازار بود که توسط محلی های همونجا دایر شده بود ماهم مثل این قحطی زده ها رفتیم بازار از لوازم آرایش ،دمپایی ،عروسک،کلاه و بستنی و کلی خوراکیای دیگه برای خودم خریدم غافل از اینکه امشب چه خواهد شد بعداز اروندرود تو اتوبوس اعلام شد بزرگواران شهدا دعوتمون کردن معراج الشهدا ۳۶شهید گمنام میزبانمون هستن ............... . . کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است نویسنده: بانو....ش j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
💖💐💕🔆💕💐💖 #داستــان_دنبــــاله_دار📚 داستان واقعی و بسیار جذاب #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_نهم فردا
📚 داستان واقعی و بسیار جذاب آقای محمدی راوی اتوبوسمون با خواهرش اومده بود تو اتوبوس که داشتیم میرفتیم معراج مداحی بابای مفقود الاثر بابای زخمی گذاشتن دیدم میخاست خواهرشو آروم کنه اما نمیتونست رسیدیم معراج من دیگه اعصابم نمیشکه پاشدم دست دوستمو گرفتم گفتم بریم بیرون اعصاب ندارم یک دفعه پسره محمدی جلوم سبز شد محمدی: خانم معروفی کجا تشریف میبرید -من اعصابم به این بازی ها نمیکشه 😡😡😡 محمدی: خواهر من ببین دوروزه هر توهینی خواستی کردی اما حق نداری ب شهدا توهین کنید -شهید 😂😂 چهارتا استخوان .......؟ محمدی: تورو به امام زمان بفهمید چی میگید😡😡😡😡 -برو بابا تا اومد جواب منو بده یکی از دخترا با وحشت صداش کرد :آقای محمدی 😭😭😭 آقای محمدی زینب غش کرد محمدی: یا امام حسین خانم قنبری توروخدا بلندش کنین با چندتا خواهرا بیاریدش بیرون بچه ها دورش حلقه زدن آب میپاشیدن رو صورتش وقتی به هوش اومد متوجه شدم زینب متولد ۶۷هست سه ماه بعداز تولدش پدرش مفقودالاثر میشه عجب آدمای بودن رفتن شهید شدند بدون فکر کردن ب زن و بچشون ... . . کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است نویسنده: بانو....ش j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
#داستــان_دنبــــاله_دار📚 داستان واقعی و بسیار جذاب #بنده_نفس_تا_بنده_شهدا #قسمت_دهم آقای محمدی ر
📚 داستان واقعی و بسیار جذاب بعداز معراج الشهدا رفتیم شلمچه یه عالمه خاک بود😕😕 بعد نشستن روی خاک گریه میکردن تازه هی میگفتن پارسال ازشهدای شلمچه،کربلا گرفتیم کربلا کجاست 😣😣 تو شلمچه یه پسر جوانی بود های های گریه میکرد به خودم که اومدم دیدم منم نشستم کنارش گریه میکنم به خودم گفتم ترلان تو چرا مثل اینا شدی الحمدالله بهمون رحم کردن بعداز شلمچه هیچ جا نبردن انقدر خسته بودیم که سریع خوابمون برد تو خواب یهو دیدم وسط یه بیابان خاکیم رو تابلویش نوشته بود شلمچه جماعتی بودن همه لباس خاکی تنشون بود یهو یدونه اش گفت : بچه ها آقا دارن میان آماده باشید من متعجب اینا کین من کجام به خودم نگاه کردم لباس مناسب تنم نبود منظور اون جماعت از آقا امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بود آقا نزدیکم شدن با ناراحتی نگاشونو ازمن گرفتن دوتا از همون آقایون که لباس خاکی تنشون بود نزدیکم شدن و گفتن تو به چه حقی اومدی خونه ما 😡 کی دعوتت کرد؟😡😡 به چه حقی به مادر ما توهین کردی ؟ یهو یه مردی وارد شد که همه صداش میکردن حاج ابراهیم وارد شد و گفت : خواهرم بد کاری کردی خیلی بد کردی تو میدونی هرشب جعمه مادرمون حضرت زهرا مهمون ماست یهو دیدم دوتا خانم دارن منو میکشن سمت قبر با جیغ از خواب بیدارشدم و..... . . کپی فقط باذکر نویسنده وذکر صلوات مجاز است نویسنده: بانو....ش j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حدیث_غدیر 💔امام صادق علیه السلام فرمودند: اى حفص! شگفتا از آنچه على بن ابى طالب (ع) با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه (در روز غدیر) نتوانست حق خود را بگیرد، در حالى که شخص با دو شاهد حق خود را مى  گیرد.💔 #فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است #روز_شمار_غدیر ۲۲روز تا عیدغدیر ㄟ(ツ)ㄏ↧ʝσɨŋ↧ ♡∞| @fadaei_hazrat_zahra|∞♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 🕊🌷 ●•●🍭•●•🌸●•●🎈●• میگن وقتے شهید میشي کہ تعداد رفیقات تومزار شهدا بیشتر از داخل شهر باشہ 📬 💛 ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ •♔| @fadaei_hazrat_zahra |♕
دلت گرفتھ؟! ڪے بهتر از خدا براۍ دردودل؟! چہ زمانے بهتر از نماز اول وقت؟! ... ‌بخوانیمـ ☘
• آنها كه نميكنند، خود را با تنوع ها سرگرم ميكنند... ♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ • ♚♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡♛