eitaa logo
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
9.3هزار دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
9.4هزار ویدیو
422 فایل
°• ❀﷽ ﴿مولاعلے(علیه السلام): هماناعفیف وپاڪدامݧ فرشتہ اےازفرشتہ هاست♥‌°﴾ . همھ چیزصلواتیست |میهمان مادَرماݧ حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها)هسٺیم . خادم : 📩|| @Farmandehh313 تبادلاٺ: 📋| @khademha شعبات: 🛒🛍 @Organic_saraye_bamboo@aramehaye_Jan
مشاهده در ایتا
دانلود
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
#کمےتابهجت ✨🌟 2⃣ #جهت_پیدا‌کردن_شغل✅ 🌸✨آیت الله بهجت ره ؛ در جواب شخصے ڪہ از ایشان درخواست دستورے
✨🌟3⃣ ☘ آیت الله بهجت (ره) : 🌿 مدام به قرآن نگاه کردن ، دوای درد چشم است . ظاهرا نگاه کردن به مصحف این اثر را دارد.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🇮🇷ʝσɨŋ •🇮🇷| @fadaei_hazrat_zahra
فریاد مرگ برآمریکای ریحانه خانم یادگار شهید مدافع حرم پویا ایزدی در راهپیمائی یوم الله بیست ودوم بهمن و جشن چهل سالگی انقلاب... 🌷پدرشهیدم راهت ادامه دارد🌷 😍 🇮🇷❤️ 🌟 ⃣3⃣ 🇮🇷ʝσɨŋ •🇮🇷| @fadaei_hazrat_zahra
#ریحانه🎈 شُروع محدوده ے بهشت اَز همینجاســت🍃🌹 جایـــــــــی👇 حوالـــــــــی👇 👈حاشیہ ے #چادُری #پروفایل 📲 ❄️🍃🌿 🇮🇷ʝσɨŋ •🇮🇷| @fadaei_hazrat_zahra
📷کاروان چهل عروس و داماد در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی درمسیرراهپیمایی کرج #چهل_سالگی_انقلاب ❤️ #ارسالے✨ 🇮🇷ʝσɨŋ •🇮🇷| @fadaei_hazrat_zahra
کیک انقلاب در یزد #ما_امدیم #چهل_سالگے_انقلاب 😍 🇮🇷ʝσɨŋ •🇮🇷| @fadaei_hazrat_zahra
ای دشمن ... از ما گذشت و هیچ نکردی با این نوگلان انقلاب چه میکنی؟؟ ❤️ 🌟 📸9⃣3⃣ 🇮🇷|| @fadaei_hazrat_zahra ||🇮🇷
#جشن_چهل_سالگی_انقلاب😍 #چهل_سالگی_انقلاب ❤️ اینم شیرینیش ☺️ بفرمایید 🎂🍧🍭 🇮🇷ʝσɨŋ •🇮🇷| @fadaei_hazrat_zahra
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
#پارت_اول ✅
‍   ┄━•●❥ دمل چرکی ❥●•━┄ از آسمان گوله گوله آتش بود که می بارید، گرما برایمان رمقی نگذاشته بود. خورشید با زمین لج کرده و درجه گرمایش بیش از حد شده بود. زمین داغ داغ شده بود، نمی شد یک آن پابرهنه روی آسفالت و... ایستاد. سلانه سلانه کشک و رشته آش به دست راه خانه عزیزجون را پیش گرفتیم. حاج بابا مشغول آب دادن به گل های توی باغچه بود، عزیز جون کنار حوض روی تخت نشسته و طبق معمول قوری چای روی سمار زغالی قل قل می کرد. مادر گوشه حیاط مشغول درست کردن آش دلربا بود. حتی در چله تابستان هم عاشق خوردن آش رشته بودیم. طهورا احوالپرسی کرده و نکرده، دکمه های مانتو را باز کرد و روی تخت چوبی انداخت و گفت: «بفرمایید اینم کشک مش سلیمون. اینهمه کشک آماده تو سوپر مارکت ها هست اما سفارش شما ما رو تو این گرما تا چند خیابون اونور تر فرستاده، فرقش چیه الله اعلم!» عزیز جون عینک ته استکانی اش را جا به جا کرد و گفت: «چته طهورا خانوم، کلافه به نظر میای؟» با صدایی که از ته چاه در می آمد جای طیبه جواب دادم: «هیچی عزیز جون، هوا خیلی گرمه، خیابونام شلوغ بودن، یکم خسته ایم.» طهورا چشم غره ای نثارم کرد و اعتراض آمیز گفت: «پختیم از گرما، خوش بحال پسرا، نه مانتویی، نه روسری، نه چارقدی! اما ما چی، مجبوریم بپوشیم؛ چرا؟ واسه اینکه خدای نکرده پسرا چشمای وزغیشون از حدقه بیرون نزه! الهی که چشماشون درآد.» مادر که تا آن لحظه سکوت کرده بود نیم نگاهی انداخت و گفت: «چه خبرته طهورا جان! پیاده شو با هم بریم. مقصدت کجاست؟» با بی حوصلگی تمام جواب داد «ببخشیدا اما به قول همکلاسی هام همش تقصیر نسل شماهاست که انقلاب کردید. وگرنه الان ما هم آزادی داشتیم. والا بخدا آرایش نکن، موهاتو بیرون نذار، ال کن، بل کن!» مادر مشغول هم زدن آش شد و گفت: «قربون خدا برم، من موندم شما دو تا با فاصله یه دقیقه اختلاف سنی، چطور انقدر با هم فرق دارید!» طهورا دست روی کمر گذاشت و گفت: «برای صدمین بار اعلام می کنم "شنوندگان عزیز توجه فرمایید! بین اخلاق من و طیبه فرسنگ ها فاصله است.» طهورا راست می گفت، من و او از آن دو قلوهایی بودیم که شکل و شمایل مان کپی برابر اصل بود اما افکار و عقیده مان زمین تا آسمان متفاوت بود، گاهی اختلاف نظرهایی داشتیم که منجر به کل کل و کری خواندن می شد، گاهی او پیروز میدان بود و گاهی من... حاج بابا همانطور که به گل و گیاه توی باغچه سرو سامان می داد، سرفه ای کرد و گفت: «چقدر دلت پره طهورا خانوم. فقط یه سوال، آزادی یا برهنگی؟! مطمئنی این آزادی که تو میگی با اون آزادی یکیه؟» سکوت کرد، نایی برای حرف زدن نداشت و شاید هم جواب قانع کننده و محکمی در چنته نداشت. عزیز جون با خوشرویی تمام گفت: « طهورا جان، طیبه جان یخورده از این نخود چی کشمش ها بخورید. عروس گلم شمام بی زحمت دو تا لیوان خاک شیر واسه بچه ها بیار یکم حالشون جا بیاد.» مادر چشمی گفت و امر عزیزجان را الساعه اجرا کرد. شربت که گوارای وجود شد، آخیش بر زبان طهورا جاری شد و خوشرویی جای بدقلقی را در وجودش پر کرد. عزیز جون گفت: «بیا برای یکبار هم که شده درست و حسابی این مسئله رو حل کنیم، بلکه دیگه رو هوا حرف نزنی، باشه؟» طهورا بوسه ای روی گونه اش کاشت و گفت: «این مسئله حل نشدنیه ها، با طیبه زیاد بحث کردیم، بی فایده اس! اما کی می تونه به شما نه بگه، پس چشم.» عزیز جون بحث را شروع کرد «جونم برات بگه که طهورا خانوم به قول آیت الله طالقانی، حجاب ساخته من و فقیه و دیگران نیست که "این نص صریح قرآنه!" بعدشم از قدیم الایام حجاب بوده، اصلا ربطی به قبل و بعد انقلاب نداره! رضا خان خائن از وقتی از سفرهای ترکیه برگشت از زن های چادری بیزار شده بود و نظرش این بود < چادر چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردمه! حکم یه دمل رو پیدا کرده که باید با احتیاط بهش نیشتر زد و از بینش برد! >» طهورا زیر لب زمزمه کرد "چه جالب، دمل!" بی حوصلگی را پی کارش فرستاد و حواسش را شش دانگ جمع صحبت هایشان کرد. مادر کنارمان نشست و بحث را ادامه داد «من موندم شماها چه طوری یه معمای پیچیده رو حل می کنید اما از پس این معمای ساده بر نمیاید! رضا شاه دستور کشف حجاب رو صادر کرد، این یعنی چی؟ یعنی حجاب از قبل بوده!» حاج بابا رو به مادر خندید و گفت: «احسنت عروس گلم! نمره شما بیست.» مسئله همیشگی حل نشدنی بین من و طهورا که برایمان تلخ تر از زهر بود، اینبار وسط حیاط عزیزجون شیرین تر از قند و عسل شده بود و گویا معما به همان راحتی دو دو تا چهار تای مقطع ابتدایی داشت حل می شد. ┄━•●❥ ادامه دارد... | | 🇮🇷|| @fadaei_hazrat_zahra
هدایت شده از افتخارات جمهوری اسلامی
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
#حی_علی_الحیا_میرسد_به_گوش 👇👇
  ┄━•●❥سرعت غیرمجاز❥●•━┄   بنت الحسین..اخت الحسین.. چه شکیل بانو! دختر حسین..خواهر حسین.. اما..نه..اندکی صبر کن! به گمانم یک جای کار می لنگد! عکس و متن همخوانی ندارد.. عکس با میکاپ کامل و حجاب مدرن، اما متن با هشتک بنت الحسین!! حی علی الحیا.. رقیه را میشناسی؟! 3ساله جان را میگویم،دختر حسین بود..حجابش الحق مانند مادر، زهرایی! حی علی الحیا.. ام کلثوم را چطور؟! همان که از شمر درخواست کرد تا از دروازه ای آنها را وارد شهر کند که تماشاچی کمتری باشد..هر چند که حرف در گوش شمر خواندن مانند خواندن یاسین در گوش الاغ بود! حی علی الحیا... از سکینه بگویم برایت؟ همان دختری که از سهل بن سعد درخواست کرد تا به کسی که سر حسین در دست اوست بگوید سر را جلوتر ببرد تا چشم مردم به اهل بیت رسول الله نیفتد..! حی علی الحیا.. از زینب که لابد شنیده ها داری اما.. بگذار او را یکبار دیگر با هم مرور کنیم؛بانوی صبر..خواهر حسین..مظهر تقوا..گوهر زهرا..حقا که خواهر حسین بود و ثمره ی عشق علی و زهرا..!قد و قامتش از دید نامحرمان پنهان..آری همان زینب،زینب بااقتدار..که فرمود: [آیا این عدل است که زنان و کنیزان خود در پشت پرده و حجاب نگه داری و دختران رسول خدا در حالت اسیری،در حالی که به پوشهایشان هتک حرمت شده چهره هایشان آشکار،آنها را،دشمنان از شهری به شهر دیگر برانند؟!جلوی دید نامحرم بگردانی؟] حی علی الحیا.. هجده ساله ای..بین در و دیوار..جلوی چشمان حسنین!افتاد بر زمین..اما نیفتاد حجاب و حیا..! انقدرها این امر برایش مهم بود که سفارش کرد هنگام حمل جنازه،محفوظ بماند بدنش از دید نامحرمان..! و اما میخواهم برسیم به اینروزها.. بازار داغ هشتک چادرخاکی ها.. چادر خاکی که تبدیل شده به نسل چادر با هفت قلم آرایش و میکاپ! حی علی الحیا.. حی علی الحیا.. کمی درنگ،همین حالای حالا..! چرا این همه سرعتت بالاست؟ یعنی تو داری؛ از رقیه،ام کلثوم،سکینه.. زینب یا که فاطمه جلو میزنی..؟ با ژست و لبخند.. با رژ و خط چشم.. با طرحی روی دست و صورت.. با چال لپ و عشوه هایی عیان..! بانو سرعتت غیر مجاز شده، حواست نیست.. محض اطلاع! ! 🇮🇷|| @fadaei_hazrat_zahra
تاریکی، از نبودنت به اتاق نشت می کند کار به جایی رسید که چشم هایم✨ دیگر جایی را نمی بینند!🌫 تنها دلخوشی🌟 شب بخیر هایی است 🌃 که به تو می گویم❤️ #شب_بخیر_مهربان_امام_مݧ💛 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌠 #کمپین_نمازشبخوانها 🌌 #صلوات_براےسلامتےآقاواماممون #التماس_دعا_براےخادماݧ 🍂 #شبتوݧ_خدایے🌟💛 🇮🇷| @fadaei_hazrat_zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra  |♡•
📣 #عقایدت_رو_فریاد_بزن اونی که باید خجالت بکشه تو نیستی! کسی که داره اشتباه زندگی میکنه باید شرمنده باشه ولايخافون لومة لائم 👌 j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra
♈️😌✋ ♈️🙂🌸 ......................................................................... مردی گفت🗣:وقتی همسرم راانتخاب کردم👫👉..درنظرم طوری بود..که گویا مانندش را در دنیا نیافریده...*😍💕 وقتی😇..بسیاری رادیدم که مثل او بودند...*👀 وقتی کردیم،💍خیلی ها👈را ازاو زیباتر یافتم.👀😱 *چندسالی را که باهم زندگی کردیم،🚶👫🕵 که همه زنها👼 ازهمسرم بهترند...😐🖐 * حکیم گفت🗣: آیا دوست داری بدانی از همه اینها تر و ناگوار تر چیست؟😏👌 گفت🗣:آری.😞❕ حکیم گفت🗣: اگر با تمام زنهای دنیاهم کنی💍، خواهی کردکه همه موجودات ازآنها زیبا ترند...😈👊 *لبخندی زد😊 و گفت: چرا این حرف رازدی؟👀 حکیم گفت🗣: چون درهمسرتو نیست...😃👌💯 * مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی کار😫#و چشمانی هیز😰👀 داشته باشد و ازشرم خداوند خالی باشد...😟👐 محال است چیزی جز گور چشمانش را پر کند ...😒👓 *آیا دوست داری 😍دوباره زیبا ترین زن دنیا باشد؟؟؟ 😎 مردگفت🗣:بله ...🐾🍃 *حکیم گفت🗣:🙈 راحفاظت کن.....!!🙂✋ j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra  |♡•
j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra  |♡•
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡‌•°
j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra  |♡•
✍ اندر حکایات گروه های در پیام رسان ایتاء !!! 😊 ده و بیست دیقه صبح🕰 کاربر یاس(خانم): سلام سلام کسی نیست ؟! 😇 کاربر دریا (خانم)؛ انلاین هستن ولی حالشو ندارن جواب بدن ! 😒 همون لحظه؛ کاربر عمار (آقا) سلام علیکم! کاربر دریا درجا ! سلاممممم برادر احوال شما خوبین الحمدالله؟!😊 (عه چرا جواب سلام یاس رو ندادی؟!) یاس همون لحظه: واااای از دست اینا مزاحما😫 سید محسن انلاین میشن!😎 مزاحم رو فقط من میتونم ادم کنم💪 خواهر بیزحمت ایدیشو بدین🔫 راستش بلاکش کردم چتشم پاک کردم😰 (خب چرا خالی میبندی ک بمونی توش😕) در همین لحظه اقا امیر انلاین میشن و یه مطلب میزارن درباره و اینکه چجور پوشش هایی تحریک کنندس!🔞 تمام خانمهای گروه هم الحمدالله انلاینن و پشت هم نظر میدن! 😋 اقایونم دونه دونه تشریف میارن و بحث بین خواهران و برادران مذهبی(نما) بالاگرفته درباره قسمت هایی ک بیشتر کننده ست و انواع مدل های مانتوی باز و بسته و شلوار های تنگ! 👗👘💄👠 البته ناگفته نماند ک یک خط در میان؛ و هم ارسال میشود بین پیامها ! 😊 بلهههههه خواهر استغفرالله ازین مانتوهایی که تمام رو نشون میده😔 بله برادر پناه برخدا از این دختران .... 😔 [خوده شیطون الان پناه برده بخدا از شر این حجم بی حیایی در شما !!! 😳😳😳] کاربر: (بانومحدثه*متاهلم پی وی=بلاک) انلاین میشن به به چ بحث داغی ! 🔥🔥🔥 اقا محسن شما هم خوب واردینا😉😂😂😂😉😉 این شکلکا ☝️یعنی؛ برادر ! پی وی بیایی بلاکی❌ ولی تو گروه تا دلت میخاد بگو و بخند! اتفاقا یه هم داشتیما تو قرآن دربارش؛ که شوخی و بگو بخند با نامحرم تو فقط گناهه؛ تو جمع عیبی نداره راحت باش !!! 😊 ولی نمیدونم چرا هرچی میگردم پیداش نمیکنم !! احتمالا زیر همون آیه هست ک میگه فقط تو لباس پوشیدنه تو خیابونه! حیا داشتن برای حرف زدن تو دنیای مجازی دیگه چ صیغه ایه ؟!! 😒 همچنان کاربر یاس اصرار داره که پی ویش پره مزاحمه... یکی نیست بگه بگرد دنبال یه راه حل دیگه برای برادران!😒 اصلا گیریم سرشار از مزاحمتی!!! اینجا مگه کلانتری محلتونه یا شعبه مرکزی پلیس در ایتا ؟! 😧 ⚜🔰⚜🔰⚜🔰⚜🔰⚜🔰⚜ خـواهـر مـن ❕❗️❕ کن از همکلامی با در فضای!!! 😞 شما مگه سوار اتوبوس میشی یهو میری قسمت اقایون میشینی وسط پسرا حال و احوال میکنی باهاشون؟؟؟؟؟😳 نه نمیکنی اینکارو! ❌ چون میکنی ازین کار ! اون حیا رو چرا با خودت نمیاری تو فضای مجازی؟!!! ☹️☹️☹️ بــرادر مـن ❕❗️❕ شما کی تاحالا وسط خیابون پریدی جلوی دختر مردم و براش دلسوزی کردی و نشستی پای درد و دلش؟!!😳 هیچ وقت !!! 😊 چرا ؟؟! چون کردی ازین کار! خجالت کشیدی از !!! اینجا هم از اسم و عکس پروفایلت خجالت بکش سید و حاجی و فلان و فلان .... !!!! 😔 j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra  |♡•
+ هوووووو چ خبرته اینجا نشسته هاااا😡😡😡😡 - حیفه ک و بچه تو ماشینن وگرنه میدونستم چجوری جوابتو بدم😒😒 + ای بابا مراعات کنین زشته خب جلو 😩😩 🌀🌀🌀 یک سری جملات که تو سطح جامعه اغلب بین رد و بدل میشه!!! میشه بهش گفت یک ↘️ سَبکِ رفتارِ لوطی گرایانه همراه با چاشنی ناخودآگاهِ ذاتی ❗️❕❗️ ترجمش میشه : یعنی جایی که خانما هستن هر حرفی رو ب زبون نیارین ! و اگه آوردین میبینین که خانما (الحمدالله) یا خودشون رو به نشنیدن میزنن... یا سرشون رو میندازن پایین... روشونو برمیگردونن ... یا حتی اون مکانو ترک میکنن.... خیلی هم ربطی ب تیپ و ظاهرشون نداره! این تو ذاته یه خانمه که میکشه در مقابل یه حرف زشت و یا شوخی جـ....نـ....سـ....ی جلوی دیگرانِ نامحرمِ غریبه عکس العمل نشون بده .... ! 🌀🌀🌀 همین خانمها وارد دنیای مجازی میشن و عکس العملشون درباره یه حرف و شوخی نابجا در یک گروه مختلط واقعا دیدنیه ! + وااای🙈🙈🙈 - از شما بعید بود اقای ... 😉🙊 + 😝😝😝 - 😄😄😄😜 + یاخدا 😂😂🙈 - وای نگین توروخدا زشته 😉🙊 و تعداد معدودی از خانمها هم : + واقعا متاسفم براتون ! 😒 و متاسفانه باید گفت همون خانمی هم که متاسفه ! خودش داره عکس العمل نشون میده ! بحث درباره عکس العمل نیست ابدا !👌 تقاضا برای عکس العمل است ! با کلمه متاسفم نشون نده که اون حرف و شوخی ناجور رو دیدی ! 😊 هر وقت تونستی سکوت کامل کنی! پیش نفس خودت سربلند باش ! 💪 💠💠💠💠 ❗️❗️❗️ j๑ïท ➺ •♡| @fadaei_hazrat_zahra  |♡•