هدایت شده از چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
یکباﺭﻩ ﺩﻟﻢ ﮔﻔﺖ ﻛﻪ ﺑﻨﻮﻳﺲ ﻛﻼمے
دستے ﺑﻪ ﺭﻭے ﺳﻴﻨﻪ ﻧﻬﺎﺩﻡ ﻭ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ازمن به حسین بن علے عرض سلامے
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
#صبحتون_بخیر
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنگ_اموزش
#اموزشبستنروسري🙆
#زیباامامحجبه😌😍
#پیشنهاددانلود⏫
#چادرمیادگارمادرمزهرا💙
#کپےتنهاباذڪرصلوات
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
هدایت شده از علیرضا پناهیان
Panahian-Clip-InPayamRaJahaniKonid.mp3
2.03M
🎵این پیام را جهانی کنید!
🔻ماجرای نامۀ جالب دختر دانشجو بعد از زیارت حضرت معصومه(س)
#کلیپ_صوتی
@Panahian_ir
نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید و تقاضای موعظه کرد.
آقا فرمودند:چه کاره ای؟
گفت: نجارم
فرمودند:«برای دلت هم درب ساختی؟ اگر نساختی، یک درب برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند.»
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
#قابل_تامل
شخصی مطلبی فرستاد که میگفت:
⚡️اگرتوزندگی حواسمون به دیگران نباشه خدا پاره آجر پرت میکنه بهمون که به خودمون بیایم و حواسمون به دیگران باشه ‼️
نکته سنجی درجواب ایشون گفت:
🌷مطلب زیبا اما ظریف بود
اینجا خدا را بیرحم نشان داده که آجر پرت کنه در زندگیها....❗️
به نظرمن الله خیلی مهربانه ❤️
❌سرعت غیر مجاز گناهان یا اثر وضعی اعمال و نیت ما منجر به پرتاب پاره آجر در زندگی ما میشه.
👌بخاطرهمین درقرآن میگه گناه نکن غیبت نکن ...
چون اینا تبدیل به پاره آجر در زندگی میشه
✨حواسمون به پاره آجرهایی که توسط گناهان ساخته میشه باشیم...
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
#تلنگرانه
🔝با خدا زیاد برو بیا😉
یکی از علت های اصلی و اساسی ما تو ضربه خوردن از شیطــ😈ــان اینه که با خدا ارتباط مستمر نداریم🤔
عوضش تا دلت بخواد با شیطان
سر و کار داریم 😶
ایشون هم عین بیست و چهار ساعت⏰
پیشنهادهای رنگارنگ و زیبا و فانتزی داره
📍دو✌️ تا شو رد کردی
چهارتاشو گذاشتی کنار
رو ده تاش چشم بستی 🙈
بالاخره آخرش توافق میکنی دیگه
ضربه شو میزنه⚠️
📍تو در مقابل اینهمه منوی رنگارنگ
چه طوری باید دووم بیاری ؟
دلت و به چی باید خوش کنی ؟🤔
جز اینکه با خدا به طور مستمر
و همیشگی ارتباط داشته باشی ؟💞
📍خدایا
نماز و واجب کردی
از ترس چوب تو هم که شده
تو هر وضعی هم که باشیم
اون هفده رکعت و میخونیم 😅
کاش قرآن خونـ📖ـدن و هم واجب میکردی تا هر وقت دلمون از استرس و
دو دلی و 😥هیجان از پیشنهادای
وحشتناک جذاب شیطان پر میشد ،
میومدیم کتابتو باز میکردیم😍👍
تا بگی :
📌زيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ
بابا انقدرا هم که پیشنهادای شیطان
نشون می ده جذاب نیستند
رنگ کرده ، جلوه داده ، تزیین کرده👌
تابگی :
📌يا بَنِي آدَمَ
لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ
كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ
حواستو جمع کن
پدرت ، آدم رو هم
همین فتنه های شیطان
از بهشت بیرونش کرد
📍تا بعدش ما دل مون اروم بشه
بتونیم یه نه محکم بکوبیم تو
دهن شیطان👊
📍خوش بحال اونایی که
حالشون هر روز
با حرفای خدا رو به راه میشه😍😘
#ترکگناه
#حاجآقاشهابافشار
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡
اللهم عجل لولیک الفرج
سعی کنیم گناه کمتر انجام بدیم
که ظهور آقا نزدیک تر بشه
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
♥♡یااباصالح المهدی ادرکنی♡♥:
✅ چگونه امام زمانی شویم ❓
🌟قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج)🌟
👈قدم اول: نماز اول وقت
👈قدم دوم: احترام به پدرومادر
👈قدم سوم: قرائت دعای عهد
👈قدم چهارم: صبر در تمام امور
👈قدم پنجم: وفای به عهد با امام زمان(عج)
👈قدم ششم: قرائت روزانه قرآن همراه بامعنی
👈قدم هفتم: جلوگیری از پرخوری و پرخوابی
👈قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه
👈قدم نهم: غیبت نکردن
👈قدم دهم: فرو بردن خشم
👈قدم یازدهم: ترک حسادت
👈قدم دوازدهم: ترک دروغ
👈قدم سیزدهم: ڪنترل چشم
👈قدم چهاردهم: 💫دائم الوضو بودن
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ
•♡| @fadaei_hazrat_zahra |♡•
▪️🔸▪️🔸▪️🔸▪️
فاطمہ را خواستم
معصومہ را زائر شدم
فیض قبــــر مــادرى
از قبر دختر میرسد😭
#وفات_شهـــادتگونہ
#حضرت_معصومه_سلاماللهعلیها
#تسلیـت_باد.
√|| @FADAEI_HAZRAT_ZAHRA
چادرم یادگار مادرم زهرا ♡•°
ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 📚 نام کتاب: دختر شینا 📖 شماره صفحه: 47 ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ به همین خاطر هی جلو می افتادم. صمد
ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
📚 نام کتاب: دختر شینا
📖 شماره صفحه: 48
ـ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
صمد چیزی نمی گفت. مواظبم بود توی چاله چوله های کوچه های باریک و خاکی نیفتم.
فردای آن روز صمد رفت. باید می رفت. سرباز بود. با رفتنش خانه برایم مثل زندان شد. مادر صمد باردار بود. من که در خانه پدرم دست به سیاه و سفید نمی زدم، حالا مجبور بودم ظرف بشویم. جارو کنم و برای ده دوازده نفر خمیر نان آماده کنم. دست هایم کوچک بود و نمی توانستم خمیرها را خوب ورز بدهم تا یک دست شوند.
آبان ماه بود. هوا سرد شده بود و برگ های درخت ها که زرد و خشک شده بودند، توی حیاط می ریختند. هر روز مجبور بودم ساعت ها توی آن هوای سرد برگ ها را جارو کنم.
دو هفته از ازدواجمان گذشته بود. یک روز مادر صمد به خانه دخترش رفت و به من گفت: «من می روم خانه شهلا، تو شام درست کن.»
در این دو هفته همه کاری انجام داده بودم، به جز غذا درست کردن. چاره ای نبود. رفتم توی آشپزخانه که یکی از اتاق های هم کف خانه بود. پریموس را روشن کردم. آب را توی دیگ ریختم و منتظر شدم تا به جوش بیاید. شعله پریموس مرتب کم و زیاد می شد و مجبور بودم تندتند تلمبه بزنم تا خاموش نشود.
عاقبت آب جوش آمد. برنج هایی که پاک کرده و شسته بودم، توی آب ریختم. از دلهره دست هایم بی حس شده بود. نمی دانستم کی باید برنج را از روی پریموس بردارم.
#دخـترشـینا
#ڪـپےتنهـابـاذڪـرصـلوات✨
♡ㄟ(ツ)ㄏʝσɨŋ↧
♚✵ @fadaei_hazrat_zahra