امام باقر (ع):
💚✨وقتی #مهدی (عج) وارد
کوفه میشود بر فراز منبر قرار
گرفته و سخن آغاز میکند
در آن زمان مردم از شوق دیدارش
آنچنان می گریند که از شدت گریه
نمی فهمند امام چه می گویند
💕💕💕
✍صبور باش
آنچه برایت پیش مےآید
و آنچه برایت رقم میخورد
به دست بزرگترین
نویسندهٔ عالم ثبت شده!
او ڪه بدون اذنش
حتی برگی از درخت نمی افتد
💕💕💕
#عید_الله_الاکبر
. .
از يك عالم سنّي در مورد امام علي(ع) سوال كردند:
"ما تقول في عليّ؟"
(در مورد علي چه ميگويي؟)
پاسخ بسيار لطيفي داد، گفت:
" چه بگويم درباره ي كسي كه دشمنانش از روي حسد و بغض و دوستانش به سبب ترس وتقيّه ازدشمنان ، فضائلش را كتمان كردند ، اما از بين اين دو كتمان آنقدر فضيلت خارج شده است كه مشرق و مغرب عالم را پر كرده است!"
الله اكبر از اين عظمت
۱۱ روز تا عید غدیر😍
🍂🍃🌼 داستان پنداموز
🕊مردے از میان جمع بلند شد و گفت: چہ ڪنیم ڪہ دعایمان مستجاب شود؟
🕊حضرت پاسخ داد: با زبانے دعا ڪنید ڪہ با آن گناہ نڪردہ باشید.
🕊مرد متعجب و ناراحت گفت: یا رسول اللہ (ص) همہ ما زبانے آلودہ بہ گناہ داریم!
🕊حضرت فرمودند: زبان تو براے تو گناہ ڪردہ است نہ براے برادر تو . پس زبان تو نسبت بہ برادرت بیگناہ است و زبان او نسبت بہ تو .
🕊 براے یڪدیگر دعا ڪنید تا مستجاب شود.
💕💕💕💕
مرد برنج فروشی بود که به درس های شیوانا بسیار علاقه داشت. اما به خاطر شغلی که داشت مجبور بود روزها در بازار مشغول کار باشد و شب ها نیز نزد خانواده برود. روزی این مرد نزد شیوانا آمد و به او گفت:"
در بازار کسی هست که بدخواه من است و اتفاقا مغازه اش درست مقابل مغازه من است. او عطاری داشت اما از روی کینه و دشمنی برنج هم کنار اجناسش می فروشد و دائم حرکات و سکنات من و شاگردان و وضع مغازه ام را زیر نظر دارد و اگر اشتباهی انجام دهیم بلافاصله آن را برای مشتریان خود نقل می کند. از سوی دیگر به خاطر نوع تفکرم اهل آزاردادن و مقابله مثل نیستم و دوست هم ندارم با چنین شخصی درگیر شوم. مرا راهنمایی کنید که چه کنم!؟"
شیوانا با لبخند گفت: اینکه آدم بدخواهی با این سماجت و جدیت داشته باشد ، آنقدرها هم بد نیست!! بدخواه تو حتی بیشتر از تو برای بررسی و ارزیابی و تحلیل تو و مغازه ات وقت گذاشته است و وقت می گذارد. تو وقتی در حال خودت هستی او در حال فکر کردن به توست و این یعنی تو هر لحظه می توانی از نتیجه تلاش های او به نفع خودت استفاده کنی.
من به جای تو بودم به طور پیوسته مشتریانی نزد عطارمی فرستادم و از او در مورد تو پرس و جو می کردم. او هم آخرین نتیجه ارزیابی خودش در مورد کم کاری شاگردان یا نواقص و معایب موجود در مغازه ات را برای آن مشتری نقل می کند و در نتیجه تو با کمترین هزینه از مشورت یک فرد دقیق و نکته سنج استفاده بهره مند می شوی! بگذار بدخواه تو فکر کند از تو به خاطر شرم و حیایی و احترام و حرمتی که داری و نمی توانی واکنش نشان دهی ، جلوتر است.
از بدخواهت کمک بگیر و نواقص ات را جبران کند. زمان که بگذرد تو به خاطر استفاده تمام وقت از یک مشاور شبانه روزی مجانی به منفعت می رسی و عطار سرانجام به خاطر مشورت شبانه روزی مجانی و بدون سود برای تو سربراه خواهد شد. نهایتا چون تو بی نقص می شوی، و از همه مهم تر واکنش ناشایست نشان نمی دهی، او نیز کمال و توفیق تو را تائید خواهد کرد و دست از بدخواهی برخواهد داشت.
از دشمنی ها نهایت بهره را ببریم...
#داستانک_ها
#بهمددالهی_کرونا_را_شکست_میدهیم
#درخانه_بمانیم
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
-|هر وقت دیدے راه ندارے
چند دقیقہ پشت در بشین ..
خدا در رو باز مےکنــه .! 🍃||•
.
.
[حاجاسماعیلدولابـے
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی و دشوارترین کار جهان این است که کسی باشی که دیگران میخواهند
💕💕💕
+
استادمونمیگفت🌱. . .
گاهی یک پیام به نامحرم ،یک صحبت با نامحرم بسیاری از لطف هارا از انسان می گیرد
لطف رسیدن به مراتب الهی!
لطف رسیدن به شهدا!
لطف رسیدن به مقامِ سربازیِ امام زمان‹عج›
فقط این را بدانیم شهدا هرگز اهلِ رابطه
با نامحرم نبودند...:))
#من_ماسک_میزنم
💕💕💕
💕#یک_دقیقه_تفکر
گاهی زندگی سخت است و گاهی ما سخت ترش میکنیم...
گاهی آرامش داریم، خودمون خرابش میکنیم...
گاهی خیلی چیزا رو داریم اما محو تماشای نداشتههامون میشیم...
گاهی حالمون خوبه اما با نگرانی فردا خرابش میکنیم...
گاهی میشه بخشید اما با انتقام ادامش میدیم...
گاهی باید انصراف داد اما با حماقت ادامه میدیم...
و گاهی... گاهی... گاهی...
تمام عمر اشتباه میکنیم و نمیدونیم یا نمیخوایم بدونیم...
⭕️ دانشگاه های جمهوری اسلامی در تسخیر جریانات غربزده لیبرال
دانشجویان خارجی از کشورهای خود خصوصا از کشورهای مستضعف و مقاوم منطقه مثل عراق و سوریه و یمن و افغانستان و ... به دانشگاه علامه تهران می آیند. به خیال اینکه به کشور محور مقاومت آمده اند، غافل از آنکه استقبال دیگری در انتظارشان است.
دانشجوی مسلمان در حالی به دانشگاه ما (دانشگاه علامه) می آید که فلان استاد اصلاح طلب چون از کشورهای مقاومت یا مثلا بشار اسد خوشش نمی آید، به دانشجوی سوریه ای نمره مردودی می دهد.
این دانشجویان کشورهای دوست ایران در حالی به دانشگاه ما می آیند که بارها در برخی بخش های مختلف اداری دانشگاه با نیش زبان کارمندان گَزیده می شوند.
گاهی هم با کنایه های همکلاسی های غربزده نواخته می شوند.
حالا هم که یک ماه به دفاعشان از پایان نامه مانده و یا پول بازگشت به کشورشان در تعطیلات را ندارند و یا اصلا مسیر بازگشتشان مسدود است، می خواهند از خوابگاه بیرونشان کنند!
دانشجوی سوری یا افغانستانی یا عراقی که با هزار امید و با اندک بودجه خانواده در خوابگاه روزگار می گذراند، کجا باید آواره شود؟ کجا را دارد؟ خانه اجاره کند؟ با کدام پول؟
چرا وزارت علوم و یا دانشگاه علامه درک درستی از وضعیت دانشجویان این کشورها ندارد؟
اگر عُرضه میزبانی درست از برادران ما را ندارند، قید کسب درآمد از جذب دانشجویان خارجی را هم بزنند. توهین و تحقیر برادران کشورهای هم جبهه ما در دانشگاه، بیش از این قابل تحمل نیست.