ذکر روز جمعه، صد مرتبه ⚜ الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ⚜ 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🏝پیشگویی پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم درباره امام زین العابدین علیه السلام ⁣ 🔸روایتی شنیدنی از چگونگی نامگذاری امام زین العابدین(سلام‌الله‌علیه) ویژه ولادت امام سجاد علیه السلام 💎استاد حسین انصاریان⁣⁣⁣⁣⁣ 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

روزنگار ۲۹ اسفند ملی شدن صنعت نفت ایران - ۱۳۲۹ 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🖼 ۲۹.۱۲.۲۹ چگونه به وقوع پیوست 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

☑️ محورهای شمال پرترافیک شد 🔸رئیس پلیس راه مازندران: درحال حاضر آمد و شد خودروها در تمامی محورهای مازندران به‌صورت پرحجم است. تاکید پلیس باتوجه به شیوع ویروس کرونا پرهیز از ترددهای غیرضروری است. 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

مجموعه دست نوشته های اسارت ((م.کرمی)) برگ پنجاه و دوم در دور سوم یا چهارم شمارش حسن چوپون یکی دیگه از عراقبها راه می افتاد و بلند بلند می شمرد و حسن هم تکرار میکرد. و هماهنگ با اون نفر که میگفت تمام؛ حسنم هم با ژستی عین فاتح قادسیه میگفت تمام ؛ خلاصه آمار رو می گرفتند و می رفتند. بعضی اوقات شیطونی بچه ها یی هم که حال کتک خوردن احتمالی رو داشتن زمانی که حسن چوپون در محوطه هواخوری قدم میزد. به روشهای مختلف سربسرش میگذاشتند گاهی موقعی که از بین جمعیت زیادی رد میشد صدای بز و بزغاله در می آوردند. حسن هم هر چی می گشت کسی رو پیدا نمی کرد ولی امان از اون وقتی که رو یک نفر کلید میکرد. یا طبق دستور؛ هر زمان یک نگهبان عراقی وارد محوطه میشد می بایست اولین نفری که متوجه ورود او شده با صدای بلند اعلام خبر دار کند و همه باید ایستاده و منتظر اعلام آزاد باش توسط مامور عراقی باشند‌. بعضی روزها به محض حضور حسن چوپون در محوطه هر ۳ تا ۴ دقیقه یک نفر اعلام خبر دار میداد . بار اول دوم ؛عراقی ابله خیلی خر کیف میشد. ولی بعد متوجه میشد که دارن مسخره اش میکنند و شروع میکرد به فحش دادن و می گشت دنبال کسی که خبر دار داده....... خلاصه گاهی اینگونه شیطنت بچه ها؛ تبعاتی فردی یا گروهی هم داشت. یکروز صبح با سه نفر در محوطه هواخوری نشسته بودیم . یک نگهبان عراقی بنام عامر که از لحاظ پوشش و نوع لباس ((*هم مدل و هم رنگ لباس*)) و رفتار و ظاهر با همه نگهبانها فرق میکرد ((*در آینده از اون بیشتر خواهم گفت*)) و به اصطلاح کلاسش از بقیه بالاتر بود قدم زنان از کنار ما عبور کرد؛ یکی از بچه ها شیطنتش گل کرد و با دهان صدای باد معده پشت سرش در آورد طوری که عراقی ننه مرده جا خورد و بچه های دور و بر زدن زیر خنده نامرد عامر هم برگشت و منو گرفت چک مال کردن؛ حالا مانده بودم چکار کنم ؛ گفتم : من نبودم گفت: قبول تو نبودی بگو کدوم یکیتون بود. او سه نفر هم سرشونو انداخته بودن پائین و جیکشون در نمی آمد. این عراقی بی پدر مادر هم حسابی دق دلیشو سر ما خالی کرد‌. بعد زدن یک سری چک و چوب تازه گفت دراز بکش داخل جوب فاضلاب جلو آسایشگاهها و سینه خیز برو؛ ما هم رفتیم نه یک متر نه دو متر ؛ بی همه چیز تا آخر کانال بالا سرم بود ؛ هی کابل میزد هی میگفت ((*روه*)) برو ......... بالاخره خودش از بوی لجن و تعفن خسته شد و بیخیال ما شد و رفت ؛ من ماندم با سروپایی خیس و کثیف و ۲ نفر از بچه ها که اون آخر داشتند نگاه میکردند و نفر سوم هم که از خجالت رفته بود قایم شده بود. آمدم اول پیراهنم را در آورده و شستم گذاشتم رو سیم خاردار تا خشک بشه و بعد بالا تنه ام را با آب شستم. و با خشک شدن پیراهن اون رو دور کمربسته و پایین تنه ام رو شستم بعدش هم شلوار رو شسته و گذاشتم تا ظهر خشک بشه و بپوشم. امروز صبحمون به این منوال گذشت. چند روز بعد مجدد با چند نفر دور هم نشسته و در حال برگزاری کلاس عربی بودیم که دیدم عبدالله ملعون که از همان روز اول بازجوییها کینه شتری از من داشت از اون دور زوم کرده روی ما و داره میاد طرفمان به بچه ها گفتم یکی یکی بلند و پخش بشید و تا عبدالله اومد بالا سرم نفر آخر هم رفته بود پرسید : داشتید چکار میکردید؟ و در رابطه با چی حرف میزدید؟ من بلند شدم خودمو نباختم نگاهی کردم بهش و گفتم چیزی نبود و من نمیشناختمشون و فقط بر حسب اتفاق و همینطوری نشسته بودیم. هیچی ندار فوری دوتا سیلی گذاشت تو صورتم و گفت بخواب داخل جوب فاضلاب و گفت: یالا حرکت کن و هی با کابل میزد تو کمرم منهم حرکت کردم ؛ آخر کانال فاضلاب که میرسید به چاه توالت بلند شدم سرپا. گفت : بپر داخل چاه فاضلاب و با پوتین پرتم کرد داخل چاه که تا زیر گلوم فاضلاب ارتفاع داشت . گفت حالا هی برو پایین و بیا بالا....... ادامه دارد. 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

سلام امام زمانم🌹 ✨باغ ما پر گل و زیباست ولی غم دارد ✨همه گویند که این باغ گلی کم دارد ✨بوستانی که در آن نرگس زهرایی نیست ✨چو خزانی است که گویی غم عالم دارد ✨آفتابی، نفس صبح دل آرایی تو ✨مَه من ، شاخ گل نرگس رعنایی تو ✨چشمهای من اگر رخصت دیدار نیافت ✨رو به هر سوی نماید دلم ، آنجایی تو 🌼الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج🌼 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🌍 تو هر زمان که بیایی بهار خواهد بود 🌍 مجال شادی بی‌اختیار خواهد بود 🌍 خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار 🌍 یکی ظهور امام ☀️ و یکی شروع بهار 🌹حلول سال ۱۴۰۰ بر شما مبارک باد! 🟢 «السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام»  🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🍀نگاه بیداردلان به بهار🍀 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🌼 امسال دو تا نیمهٔ شعبان داریم 🌼 یک سالِ پُر از رحمت و باران داریم 🌼 یعنی که اگر عنایتِ حق باشد 🌼 با آمدنش خیرِ فراوان داریم. 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

❇️ رهبر انقلاب سال ١۴٠٠ را با نام «تولید، پشتیبانی‌ها، مانع زدایی‌ها» نامگذاری کردند. 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

📖 هفـت‌سیـن قـرآنـی 📖 🌺هفت سین قرآنی هفت آیه‌ای از قرآن که با سلام شروع شده است: ⓵ سَـلامُ قَـولاً مِـنْ رَبِّ الْرَّحیـمْ ▫️سوره یس، آیه ۵۸ ⓶ سَـلامُ عَـلىٰ نـوح فِى العالَمیـن ▫️سوره صافات، آیه ۷۹ ⓷ سَـلامُ عَـلىٰ اِبراهیـم ▫️سوره صافات، آیه ۱۰۹ ⓸ سَـلامُ عَـلىٰ مـوسى وَ هـارون ▫️سوره صافات، آیه ۱۲۰ ⓹ سَـلامُ عَـلىٰ آلِ یاسیـن ▫️سوره صافات، آیه ۱۳۰ ⓺ سَـلامُ عَلَيکُم طِبتُم فَادخُلُوها خالِدين ▫️سوره زمر، آیه ۷۳ ⓻ سَـلامُ هِـیَ حَتّـىٰ مَطلَـعِ الفَجـر ▫️سوره قدر، آیه ۵ با خواندن هفـت‌سیـن قرآنی می‌توان خانه دل را تکاند و سالی با برکت را شروع کرد.🌱 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🌸🌿 ای فراق مقدس، عید ما دیدن لبخند شماست... 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🌼 آقا دعای عید من امسال "تعجیل" است 🌼 وقتی تو تحویلم بگیری سال تحویل است 🌼 حرف دل زارم نبود توست اجمالا 🌼 تعجیل کن این حرف ها محتاج تفصیل است 🌼 نام تو هر جایی که آمد بی هوا دیدم 🌼 بغض جدیدی در گلو مشغول تشکیل است 🌼 هر لحظه دنیا از تو یغما می برد یاری 🌼 ای مسلمی که لشکرت در حال تقلیل است 🌼 در دفتر عمرم پر از شعر فراق توست 🌼 آقا بیا که دفترم در حال تکمیل است 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat

🌹حول حالنا 🌹 بطلبم کربلا 🆔 https://eitaa.com/fadaiyanevelayat