eitaa logo
فـدک | مسجدالزهرا(س)کوهپایه
438 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
775 ویدیو
29 فایل
پایگاه حفظ و نشر آثار مسجد الزهرا سلام الله علیها کوهپایه جلسه هفتگی صبح های جمعه دعای پرفیض ندبه - انجمن مهدیه(عج) مراسمات مذهبی و اعیاد دینی هیئت حضرت فاطمه الزهرا(س) ارتباط با ادمین کانال @Smrbk77 @sayyed_Ali_84 @mhbk13788
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌼توصیه به پادشاه ✍زيد بن علي(عليه السلام) برادر امام باقر (عليه السلام) و از بزرگان و رجال با فضيلت و عاليقدر خاندان نبوت، و مردي دانشمند، زاهد، پرهيزكار، شجاع و دلير بود و در زمان حكومت بني اميه زندگي مي‎كرد. زيد از مشاهدة صحنه‎هاي ظلم و ستم و تاخت و تاز حكومت اموي فوق العاده ناراحت بود و عقيده داشت كه بايد با قيام مسلحانه، حكومت فاسد اموي را واژگون ساخت. هشام بن عبدالملك، كه از روحية انقلابي زيد آگاه بود، درصدد بود او را با دسيسه‎اي از ميان برداشته و خود را از خطر وجود او نجات بخشد. هشام نقشة خائنانه‎اي كشيد تا از اين رهگذر به هدف پليد خود برسد. به دنبال اين نقشه، زيد را از مدينه به دمشق احضار كرد. هنگامي كه زيد وارد دمشق شد و براي گفتگو با هشام به قصر خلافت رفت؛ هشام ابتداءً او را به سردي پذيرفت و براي اين كه به خيال خود موقعيت او را در افكار عمومي پايين بياورد، او را تحقير كرد جاي نشستن نشان نداد، آنگاه گفت: ـ شنيده‎ام خود را شايستة خلافت مي‎داني و فكر خلافت را در سر مي‎پروراني، در حالي كه كنيز زاده‎اي بيش نيستي و به كنيز زاده نمي‎رسد كه بر مسند خلافت تكيه بزند. ـ آيا خيال مي‎كني موقعيت مادرم از ارزش من مي‎كاهد؟ مگر فراموش كرده‎اي كه «اسحاق» از زن آزاد به دنيا آمده بود ولي مادرِ «اسماعيل» كنيزي بيش نبود؛ با اين حال خداوند پيامبران بعدي را از نسل اسماعيل قرار داد و پيامبر اسلام (صلّي الله عليه و آله) نيز از نسل اوست. آنگاه زيد، هشام را نصيحت نمود و او را به تقوي و پرهيزگاري دعوت كرد. هشام گفت: ـ آيا فردي مثل تو مرا به تقوي و پرهيزگاري دعوت مي‎كند؟ ـ آري، امر به معروف و نهي از منكر دو دستور بزرگ اسلام است و انجام آن برهمه لازم است، هيچ كس نبايد به واسطة كوچكي رتبه و مقام، از انجام اين وظيفه خودداري كند و هيچ كس نيز حق ندارد به بهانه ی بزرگي مقام از شنيدن آن ابا ورزد. 📙 وفيات الأعيان، ج ۴، ص ١٣۵ ↶【به ما بپیوندید 】↷ _______ @fadak_mzk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ششم رمضان المبارک سالروز میلاد باسعادت حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام را به محضر امام زمان(عج) و تمامی شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض می نمائیم. @fadak_mzk
میلادمسعودحضرت 🌾🌾 قاسم بن الحسن(ع) 🔶️🔶️ در خانه کریم عنایت زیاده شد مستی‌ماهمه‌زشراب‌و زباده‌شد سائل شدن به بیت کریمی گناه نیست بخشش‌زدست پرکرمش کارساده شد خورشید را ستاره‌ای از نور آمده‌ست در پیش روی ماه چه مسرور آمده‌ست بند تعلق از همه عالم گسیخته ست پای برهنه رفته و از طور آمده ست بیت کریم آل علی بی مثال شد عاشق رسیده عشق چه خوش خط و خال شد اهلا من العسل به لبش نقشه بست و بعد بر سینه‌ی کریم ولایت مدال شد نام کریم زاده به عالم چو برده شد قاسم رسید و نجمه به زینب سپرده شد قنداقه‌اش به دوش علمدار کربلاست غصه در این میانه ز شادی فسرده شد کوه عسل ببین ز لبش موج میزند موی سیاه و تاب و تبش موج میزند از آسمان حُسن ستاره دمیده است انوار پر فروغ شبش موج میزند این یادگار فاتح جنگ جمل شده بین تمام جرعه کشان بی بدل شده شاگرد رزم حضرت عباس تا که شد در جنگ گفته‌اند که ضرب‌المثل شده ارث شهامت تا ز گل یاس برده است روح ادب ز مکتب عباس برده است درکفّ‌باکفایتش همه احساس بوده و بهرامام خویشتن احساس برده است حالا دوباره نوبت بخشیدن آمده‌است از آسمان طلیعه‌ی باریدن آمده‌است این ماه رحمت از کرم زاده حسن گسترده گشته موقع جوشیدن آمده‌است با کام خشک و تشنه صدا زدعمو بیا دشمن به تیر و نیزه مرا زد عموبیا ظرف من از عسل شده لبریز بین خون افتاده‌ام ز عشق به صحرا عمو بیا
قابل توجه نمازگزاران عزیز از امروز سه شنبه ۳۱فروردین ماه نمازجماعت صبح ، ظهروعصر توسط حجه الاسلام ملاخلیلی بارعایت پروتکل های بهداشتی در مسجد الزهرا سلام الله علیها اقامه خواهد شد . @Fadak_mzk
✨﷽✨ ✅ای کاش زودتر رسیده بودم... ✍مردی که به قصد یادگیری علم سفر می کرد وارد شهری شد و نشان نزدیک ترین مسجد را گرفت و به آنجا رفت. عده ای در مسجد نشسته بودند و یک سخنران برای آنان سخنرانی می کرد. مرد به گوشه ای رفت و کوله اش را گذاشت و نشست. مرد کوله اش را باز کرد و خواست کمی نان بخورد اما با خود گفت : غذا خوردن دیر نمی شود اما ممکن است نکته ای را بگوید و من آن را از دست بدهم، پس در جمع مُستمعین نشست... سخنران گفت: نکته آخرم را یادتان باشد،، بر طولانی بودن رابطه ها با هیچ کسی تکیه نکنید چون حتی دوستی های طولانی هم ممکن است روزی به دشمنی تبدیل شود... و دیگر آنکه، اگر در جمعی حاضر شدید برای حفظ بزرگی و احترامتان کم سخن گویید و زود مجلس را ترک کنید... و یادتان باشد آبرو چیزی است که نمیتوان بر آن قیمت گذاشت پس مراقب حفظ آن برای خود و دیگران باشید... مرد مسافر گفت: سؤالی دارم و در ادامه گفت : به نظر شما چطور میتوان انسان ها را شناخت؟؟ سخنران پاسخ داد: جوابش خیلی طولانی است اما همین قدر بگویم که؛ کسی که قبل از شناخت تو، در حقّت کوتاهی کند را سرزنش مکن و یادت باشد، حرف کسانی که زیاد قسم میخورند را باور نکن... مرد، با اینکه از دیر رسیدن به مجلس ناراحت بود اما خوشحال از اینکه مطالب آخر را از دست نداده، و با خود گفت باید همین نکات را در زندگی ام به کار ببرم... 📚کشکول شیخ بهایی ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________ @fadak_mzk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ✅ سه كار مشكوك و مقبول ! ✍ عبداللّه بن عبّاس حكايت كند:  در يكى از روزها مقدار سيصد دينار به عنوان هديه ، خدمت حضرت رسول(ص) داده شد و حضرت تمامى آن ها را به علىّ بن ابى طالب (ع)عطا نمود.  ◇ سپس ابن عبّاس افزود: امام علىّ (ع) اظهار داشت : من آن سيصد دينار را گرفته و خوشحال شدم و با خود گفتم : امشب مقدارى از آن ها را در راه خدا صدقه مى دهم تا خداوند قبول فرمايد؛ و چون نماز عشاء را پشت سر پيغمبر خدا به جماعت خواندم ، يك صد دينار آن ها را به زنى درمانده دادم .  ◇ چون صبح شد، مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب صد دينار به فلان زن فاجره ؛ داده است .  با شنيدن اين سخن بسيار غمگين و ناراحت شدم و با خود عهد كردم كه جبران نمايم ، لذا هنگام شب بعد از نماز عشاء يك صد دينار ديگر از آن پول ها را به مرد رهگذرى دادم .  ◇ چون صبح شد، مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب صد دينار به مردى دزد كمك كرده است ؛ و من خيلى ناراحت و افسرده خاطر گشتم و با خود گفتم : به خدا قسم ! امشب صد دينار باقى مانده را به كسى صدقه مى دهم كه مقبول خداوند قرار گيرد.  اين بار نيز هنگام شب ، پس از نماز عشاء به جماعت حضرت رسول (ص) از مسجد خارج گشتم و صد دينار باقى مانده را به مردى رهگذر دادم .  ◇ وقتى كه صبح شد مردم گفتند: ديشب علىّ بن ابى طالب ، صد دينار به مرد ثروتمندى كمك كرده است .  〽️ بسيار غمگين شدم و نزد پيامبر خدا رفتم ؛ و جريان را براى حضرتش بازگو كردم .  حضرت رسول فرمود: اين جبرئيل عليه السلام است ؛ كه مى گويد: خداوند صدقات تو را پذيرفته است .  و مى گويد: آن صد دينارى را كه به آن زن فاجره دادى ؛ چون به منزل خود آمد، توبه كرد و آن صد دينار را سرمايه زندگى قرار داد و هم اكنون دنبال مردى است كه با او ازدواج نمايد.  ❗️ و آن صد دينارى را كه به آن مرد دزد دادى ، او نيز وقتى به منزل آمد، از كارهاى زشت خود توبه كرد و آن پول ها را سرمايه اى براى كسب و تجارت خويش قرار داد.  ◇ و همچنين آن صد دينارى را كه به مرد ثروتمند دادى ؛ چندين سال بود كه زكات و خمس اموال خود را نمى داد، پس وقتى به منزلش ‍ آمد، با خود گفت : واى بر تو! اين علىّ بن ابى طالب است ، با اين كه مال و اموالى ندارد؛ اين چنين صدقه مى دهد و انفاق مى كند! ولى من بايد با اين همه ثروتى كه دارم از مستمندان دريغ مى دارم ، من بايد همانند علىّ بن ابى طالب به ديگران كمك نمايم و زكات و خمس ‍ اموال خود را بپردازم .  ❗️ سپس فرمود: بنابراين ، كارهاى تو مقبول خداوند متعال قرار گرفته است و اين آيه شريفه :  (رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ عَنْ تَراضٍ؛ سوره نور: آيه ۳۷) در شاءن و منزلت تو نازل گرديد. 📚 مستدرك الوسائل ، ج ۷، ص ۲۶۷، ح ۱۶ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___________ @fadak_mzk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا