صیاد در شروع همه کلاسها، بعد از تلاوت و تفسیر آیاتی از قرآن، دعای فرج امام زمان(عج) را میخواند. حتی در زمان حکومت ستم شاهی بر این عهدش استوار بود.
در همه تنگناها توسل به امام زمان(عج) را از دست نمیداد. در آن روزی هم که خبر انتصابش به فرماندهی نیروی زمینی ارتش را شنید، اولین کارش نماز توسل به امام زمان(عج) بود.
"شهید علی صیاد شیرازی"
✍ فاطمه غفاری
#جمعه
#ماه_رجب
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭🌹
╰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایتی از یک رفاقت آسمانی ..💔
جانم بود و جان احمد. هیچ وقت نفهمیدم احمد من را بیشتر دوست دارد یا من او را. از هر چیزی، اگر دوتا داشتم، دوست داشتم یکی اش را ببخشم به احمد حتی اگر آن چیز کلیه بود.
مثلا نگاهش که می کردم تمام دلتنگی هایم یادم می رفت.
✍سعیده گلچین
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭🌹
╰
🌷لحظه ای از کسب علم و دانش غافل نباشید لذا با پای دل و چشم بینا و قلب عاشق بسوی علم و فضیلت بشتابید تا در پرورشگاه علم و فضیلت و تقوی پاکانی چون مطهری ، بهشتیانی چون بهشتی و قد سیانی چون قدوسی پرورش یابید.
🌷 عزیزانم سعی کنید از اقیانوس آرام بدون جزر و مد با ذخایر بسیار گرانبهای قرآن استفاده نمائید چرا که هر چه غیر قرآن را بیاموزید شما را به کمال سعادت نخواهد رساند.
🌷عزیزانم آنچنان از مکتب امام صادق (ع ) بیاموزید که خود سیراب شده و سپس جامعه را سیراب نمایید و آنچنان شکل گیرید که فردا میزانی گردید برای صاحبان خود، رهبری گردید برای رهروان نور اسطوره ای برای پویندگان تقوی...
"شهید رمضان علی موسی زاده "
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭🌹
╰
🌷شادی روح شهید والا مقام
"طاهره هاشمیانچپلی"
فاتحه و صلواتی هدیه کنیم.
عاقبتهمتونختمبخیروشهادتانشاءالله
شبتون شهدایی
#ماه_رجب
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
╭🌹
╰
🌾🪴🌾🪴🌾🪴🌾🪴🌾
🔰زندگینامه شهید مهدی تردست
💐🍃شهید مهدی تردست در سال 1342 در محله انصار شهرستان کوهبنان دیده به جهان گشود. پدرش محمد کشاورزی میکرد و مادرش فاطمه بیگم نام داشت،او آخرین فرزند خانواده بود.
🌹🍃رفتار و کردار شهید از همان زمان کودکی با همسالان خود تفاوت داشت.
همین که به سن تشخیص خوب و بد رسید، همیشه به مستضعفان می اندیشید و آنچه در توان داشت، در این جهت به کار میگرفت.
تا اینکه در سال 1360 به فرمان امام، برای دفاع از انقلاب،به عنوان بسیجی روانه جبهههای جنگ شد.
🌷🍃 در زندگی به دنبال منافع شخصی خود نبود، بلکه همیشه دیگران را بر خود ترجیح میداد. گویا به افکار بلند و آسمانی خود به دنبال جلب رضایت خدا بود و دنیا به چشم او چندان جلوه ای نداشت، به همین جهت بود که راه دوست را برگزید.
🥀🕊سرانجام در 5 مهر ماه 1360 در عملیات شکست حصر آبادان در جبهه نادریه به فیض شهادت نائل آمد.
روحش شاد و یادش گرامی باد🌹🌹🌱🥀🍃
🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
📝وصیت نامه شهید:🥀🍃
شهید در قسمتی از وصیت نامه خود، خطاب به مردم تأکید زیادی بر پیروی و اطاعت مردم از مقام ولایت فقیه داشت و به یقین کامل رسیده بود که پیروی از ولی فقیه، پیروی کردن از خدا و رسول میباشد.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
🌱🌷شهید حسن نویدی: «حزباللهیهای ظاهری در سنجش اعمال از منافقین بدترند»
👇 فرازی از وصیتنامه:🌷🌿
🤲 «بارالها از تو میخواهم که به بنده گناهکار خود توفیق بدهی تا بتوانم دین خود را نسبت به انقلاب، اسلام و خون شهدا ادا کنم. این نبردها در میدان جنگ فیسبیلالله و با اخلاص باشد.»
🔸 «ای امت رنجکشیده، ای امت حزبالله، اوامر رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامی را نگذارید به هدر رود، زیرا امام بود که ملت ایران را از محرومیت و ظلمت بیرون آورد.»
🌷 «ای برادرانی که در مساجد فعالیت میکنید، سعی کنید وحدت کلمه را حفظ کنید و نگذارید هیچکس بین شما جدایی بیندازد.»
🔹 «آن عده از برادرانی که نامشان و ظاهرشان حزباللهی است، ولی متاسفانه وقتی اعمالشان را میسنجیم، از منافقین هم بدتر هستند، خدایا خودت آنها را هدایت بفرما.»
🔹 «همسر عزیزم، امیدوارم که همچون حضرت زینب (سلاماللهعلیها) صبور، شکیبا و مقاوم باشی و فرزندان را بهگونهای تربیت کنی که وقتی بزرگ شدند، راه پدرشان را ادامه دهند و همواره با دشمنان اسلام مبارزه کنند.»
🥀 شهید حسن نویدی در ۲ آذر ۱۳۶۲ در جبهههای جنوب کشور به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
■ او با فداکاری و صداقت در میدان نبرد حضور داشت و در وصیتنامهاش نه تنها از جهاد در میدان جنگ سخن گفت، بلکه هشدارهایی درباره خطرات کسانی داد که ظاهر حزباللهی دارند، اما در عمل از اصول اسلامی و انقلابی دور هستند.
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷
شهید مدافع حرم غلامرضا لنگری زاده از شدت علاقهاش به شهید محمودرضا بیضایی، از همان سوریه اسم پسرش را "محمودرضا" انتخاب کرد. برای دیدن فرزند تازه متولد شدهاش قصد داشت به ایران بیاید، اما وقتی به فرودگاه دمشق رسید درگیری سختی پیش آمد و دوباره به جبهه بازگشت. پیامی برای پسرش میفرستد و میگوید بابا محمودرضا! من الان بعد از صد روز به فرودگاه دمشق آمدم تا بیایم کرمان و تو را ببینم ولی دوباره حمله شده و من باید برگردم. محمودرضا من تو را خیلی دوست دارم. بابا کار بیبی زینب(س) روی زمین است. بعد میگوید محمودرضا من میآیم کرمان تو را میبینم یا با پیروزی یا با شهادت! در آخر دو بار میگوید: لبیک یا زینب، لبیک یا زینب...
#سالروز_شهادت
🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷🇮🇷🌷