eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
- 💔🥀 دشمن دون مست جنون اسـت کرب و بلا دریای خون اسـت دریک طرف جسم شهیدان دریک طرف اطفال عطشان دریک طرف اشک یتیمان دریک طرف شاه شهیدان دریک طرف لشکر عدوان دریک طرف ماه مدینه 💔 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 مقتل خوانی آیت الله سید محمدباقر حکیم در روز عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من روضه تو را شنیدم و زنده‌ام هنوز اين شرط عاشقی نَبُوَد خاک برسرم ... غریب گیر آوردنت، تشنه سر بریدنت
▪️رسول الله گریان حسین است ▪️شب حسین است ▪️خزان روز سر آمد ▪️شبی تاریک و درد افزا بر آمد ▪️زمین کربلا در خون نشسته ▪️دریغا کشتی از طوفان شکسته ▪️زهم شیرازه هستی گسسته ▪️که هستی بسته با جان حسین است
✋دستش که به آب خورد یاد وصیت پدرش افتاد "کنارش بمان" مظلوم تر از او نیست چنان سراسیمه بازگشت که دست هایش را جا گذاشت✋✋ 💔 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝@faghatkhoda1397 @faghatkhoda1397 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
غم مخور ؛ منتقمِ آن شه بی سَر برسد مرد احیاگر خون شهدا می‌آید ... ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝@faghatkhoda1397 @faghatkhoda1397 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
11.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرار نبود که آفت به باغ ما بزند پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند 🌹وداع پدرِ داغدیده شهید نوید صفری با پیکر فرزند شهیدش ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝@faghatkhoda1397 @faghatkhoda1397 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
💭👤 کاش بفهمیم آنچه را شیعیان کوفه نفهمیدند؛ که یاری نماینده امام، یاری امام است 🌀 آنکه از بلندای کاخ اِبن زیاد سقوط کرد، حضرت مسلم نبود؛ شیعیان کوفه بودند که از چشم خدا افتادند ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝@faghatkhoda1397 @faghatkhoda1397 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
آمده تا که بگیرد نفس طوفان را  آمده تا بخرد آبروی میدان را  مشک بر دوش هوای دل دریا دارد  پسر سوم زهرا چه تماشا دارد  ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝@faghatkhoda1397 @faghatkhoda1397 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈
●شب عاشورا، سید احمد همه بچه ها رو جمع کرد. شروع کرد براشون به حرف زدن. گفت:« حر، شب عاشورا توبه کرد. امام هم بخشیدش و به جمع خودشون راهش دادند. بیایید ما هم امشب حر امام حسین عليه السلام بشیم.» ●نصف شب که شد. گفت: پوتین هاتون رو در بیارین بندهای پوتین ها رو به هم گره زد. بعد توی پوتین ها خاک ریخت و انداختشون روی دوشمون.گفت: «حالا بریم» چند ساعت توی بیابون های کوزران پیاده رفتیم و عزاداری کردیم اون شب احمد چیزهایی رو زمزمه می کرد که تا اون موقع نشنیده بودم. ✍راوی: همرزم_شهید 🌷 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈ ⇝@faghatkhoda1397 @faghatkhoda1397 ┈┉┅━❀✨❀━┅┉┈