🌷 آیت الله بهجت(ره) :
✍ وقتی بلایی مانند وبا در نجف پیدا میشد ، حتی در بازارها هم گاهی مجالس روضهخوانی و توسل برقرار میشد ولی ما مثل آدمهای مأیوس و ناامید ، گویا نمیخواهیم از این درِ رحمت داخل شویم و برای رفع بلا و گرفتاریها به حضرت معصومین (علیهم السلام) متوسل شویم
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 عملی به جای نماز شب
@faghatkhoda1397
✍ درباره فضیلت و آثار ذکر «بسم الله الرّحمن الرّحیم»، روایات مختلفی نقل شده که در اینجا به بیان تعدادی از آنها که از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) منقول است، بسنده میشود :
1⃣ هر کس میخواهد که خداوند، او را از نگهبانانِ نوزدهگانه دوزخ نجات دهد، "بسم الله الرّحمن الرّحیم" را بخواند؛ زیرا این ذکر، نوزده حرف است، تا خداوند، هر حرفى از آنرا سپر او در برابر یکى از آن نگهبانان دوزخ قرار دهد
2⃣ کسی که "بسم الله الرَّحمن الرَّحیم" را بخواند، خداوند به هر حرف چهار هزار حسنه برای او مینویسد، چهار هزار گناه او را پاک میکند و چهار هزار درجه او را بالا میبرد
3⃣ زمانی که معلم، به شاگردش یاد دهد که بگوید: "بسم الله الرَّحمن الرَّحیم" و شاگرد نیز بگوید؛ خداوند آن شاگرد، پدر و مادرش و معلم را از آتش جهنم نجات خواهد داد
4⃣ زمانی که شخصی در موقع خواب، بگوید: "بسم الله الرَّحمن الرَّحیم" خداوند به فرشتگان میگوید تا صبح برایش حسنات بنویسید
5⃣ هر کار ارزشمندى که در آن بسم الله ذکر نشود، ابتر و ناقص است
📚 جامع الاخبار ، ص ۴۲
@faghatkhoda1397
🔷 چشم زخم خرافات نیست
🔹آنچه باید برای دفع چشمزخم بدانیم
🔺نیروهایی در چشم انسان ها وجود دارد، بهگونهای که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، در هم بشکند، بیماری یا خللی در آن وارد کند.
🔺در #قرآن_کریم درباره ارتباطات و رفتوآمدهایمان آمده است که زینتهای مادی و معنوی زندگیمان به شکلی باشد که زیاد جلوه نکند.
🔺نعمت هایی که در معرض مشاهده نیستند را نباید نمایان کرد زیرا باعث حسرت دیگران می شود و ما نمیدانیم کدام چشم محرم و کدام نامحرم نعمتهای ماست، بنابراین تا می توانیم باید معمولی زندگی کنیم.
🔺#امام_صادق (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: اگر کسی بترسد که چشم خودش در کسی اثر کند یا چشم دیگری در او اثر کند، سه مرتبه بگوید: "ماشاءالله لا قوّة الا بالله العلی العظیم"
و در جای دیگر میفرمایند: هرگاه کسی خود را به هیئت نیکو آراسته کرد، وقتی از منزل بیرون میرود دو سورهی #ناس و #فلق را بخواند تا به اذن خدا چیزی به او ضرر نرساند.
@faghatkhoda1397
💠علت اصلی ناراحتی و حسرت مردگان
☘ استاد قرهی :
ملّا محسن فیض کاشانی، آن عارف بالله، در عالم رؤیا یا مکاشفه، شیخ طوسی را میبیند، به شیخ طوسی عرضه میدارد که آقا! آنجا چه خبر است؟
شیخ طوسی میفرماید:
آنجا چه خبر است؟ اینجا خبری نیست، خبرها آنجاست!
ملّا محسن فیض کاشانی تعجّب میکند و میگوید، عرض کردم: آقا! خبر آن طرف است، این طرف که خبری نیست!
شیخ طوسی میگوید: خیر، اتّفاقاً بر عکس متوجّه شدید، خبر آنجاست و این طرف، خبری نیست، هر چه این طرف هست از آنجا آمده است.
فقط به تو بگویم: ای محسن! بدان، هر چه هست در دنیاست و من امروز مغموم هستم و افسوس میخورم که میتوانستم کار بیشتری انجام بدهم و انجام ندادم...
◽️تعبیر عجیبی دارد، میفرماید:
اگر میدانستید که اینجا، فقط یک ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد(صلی الله علیه و آله) چقدر ارزش دارد، آن وقت میفهمیدید، چرا در ماه مبارک رمضان، اوّلین دعا، این است: «اَللّهُمَّ اَدْخِلْ عَلی اَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور».
خدایا بر اهل قبور،سرور و شادمانی عطا بفرما
@faghatkhoda1397
☘ مرحوم اشراقی (داماد امام خمینی ره) :
🌷 روزی با امام خمینی قدم می زدیم. من از ایشان پرسیدم، اگر تنها، یک حاجت از خدا بخواهید چه می خواهید؟ ایشان سؤال را به من برگرداندند و فرمودند: شما چی؟ من عرض کردم: من همه معارف بلند معنوی را می خواهم، سپس از ایشان پرسیدم: شما، چه می طلبید؟ فرمودند: خوب، معلوم است حسن عاقبت را می خواهم.
@faghatkhoda1397
#حکیمانه
تا خدا بنده نواز است به بنده اش چه نیاز است
┈┈••••✾•🦋﷽🦋•✾•••┈┈•
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
بنام خدای بزرگ
خدای بزرگی که ما را ز گل آفرید...
بعد دل را آفرید...
دل را برای عشق ورزیدن و مهربانی ...
خدای بزرگی که دست را آفرید برای
نوازش کردن...
خدای بزرگی که زبان را آفرید برای
ذکر و ثنای پروردگار پرداختند
@faghatkhoda1397
📚حکایت کوتاه
🌸 انسان بااصل و ریشه
🔸رانندۂ کامیونی در جنگلی، الوار درختان قطعشده بر پشت کامیون خویش بار کرده بود تا به سمت شهر حرکت کند.
🔸بعد از اینکه مسافتی را طی کرد به ناگاه در مسیر جادۂ جنگل هنگام پیچیدن از پیچ جاده، لبهٔ سپر کامیون به درختی در کنار جاده برخورد کرد و کامیون از توقف ایستاد و از این تصادف تکانی که به کامیون خورد، تمام الوار از درب عقب کامیون به بیرون پرتاب شدند.
🔸 رانندۂ کامیون که همراه پسرش در کامیون بودند بعد از آن اتفاق به پایین از کامیون آمدند و صحنه را دیدند. پدر گفت: پسرم! با دیدن این حادثه بیاموز که یک درخت صاحبِ ریشه توانست صد درخت بیریشه را جابجا و واژگون کند.
🌸 همیشه سعی کن ریشهٔ خانوادگی و خداباوری خود را حفظ کنی که یک انسان صاحبِ ریشه میارزد به صد انسان بیریشه!!! و تکیه بر یک انسان صاحبِ ریشه تو را بسیار سودمندتر از تکیه بر صدها انسان بیریشه است. یک انسان صاحبِ ریشه در برابر مشکلات مقاومت میکند.
@faghatkhoda1397
#حکیمانه
☀️ راه حل آیت الله حائری رضوان الله علیه برای عبور از بحران ها ☀️
🌴 یک تاجر مهمی نزد حاج شیخ عبد الکریم حائری آمده بود. به آقا گفته بود: گاهی کارهای من در هم پیچیده میشود و به بحران بر میخورم. راه حلی بدهید که راحت بشوم.
🌴 ایشان فرمودند: سعی کن #نماز خود را اول وقت بخوانی.
اگر تو در کار خدا باشی، خدا هم در کار تو خواهد بود.
🌴 [در حدیث داریم هر که برای خدا باشد، خدا برای اوست، مَن کانَ لِلّه کانَ اللّهُ لَه] خدا هم وقتی ببینید تو این قدر تعظیم و تواضع میکنی و توجه داری، تو را کمک میکند.
🌴 چون خداوند میفرماید: از صبر و نماز یاری جویید. وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ ؛ [سوره بقره، آیه 45]
@faghatkhoda1397
#حکایت
شخصی بر سفره امیری مهمان بود، دید که در میان سفره . دو کبک بریان قرار دارد، پس با دیدن کبک ها شروع به خندیدن کرد . امیر علت این خنده را پرسید، مرد پاسخ گفت: در ایام جوانی به کار راهزنی مشغول بودم. روزی راه بر کسی بستم آن بینوا التماس کرد که پولش را بگیرم و از جانش در گذرم اما من مصمم به کشتن او بودم. در آخر آن بیچاره به دو کبک که در بیابان بود رو کرد و گفت: شما شاهد باشید که این مرد، مرا بی گناه کشته است. اکنون که این دو کبک را در سفره شما دیدم یاد کار ابلهانه آن مرد افتادم
امیر پس از شنیدن داستان رو به مرد میکند و میگوید: کبکها شهادت خودشان را دادند. پس از این گفته امیر دستور داد سر ان مرد را بزنند
#شیخ_بهایی
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو زجو
بهر دنیا نقد ایمان می دهی
گوهری دارب و ارزان می دهی
@faghatkhoda1397
خـــداونـــدا...
تو خیلی بزرگی و من خیلی ڪوچک
ولی جالباینجاست تو به این بزرگی
منِکوچک را هیچگاه فراموشنکردی
ولی من به این ڪوچکی، اکثراوقات
تـــو را فــرامــوش ڪــردم
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱فرازی از زیارت شریف جامعه کبیره
💠الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد
#عترت
@faghatkhoda1397
◈
✍ #سخــــن_بــــزرگان
🌹 استـــاد صمــدی آملــی :
اڪثـر آنچـہ در خـــوابهایمـان
از حیــوانات وحشــی میبینیم
زیرسر ســـوءظـــن ما نسبت به
دیگــــران اســـت.
@faghatkhoda1397
💎شاید در بهشت بشناسمت!
این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پندآموز است که در یک برنامهی تلوزیونی مطرح شد. مجری یک برنامهی تلوزیونی که مهمان او فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید: مهمترین چیزی که شما را خوشبخت کرد چه بود؟
فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی خوشبختی را چشیدم.
در مرحلهی اول گمان میکردم خوشبختی در جمعآوری ثروت و کالاست، اما این چنین نبود.
در مرحلهی دوم چنین به گمانم میرسید که خوشبختی در جمعآوری چیزهای کمیاب و ارزشمند است، ولی تاثیرش موقت بود.
در مرحلهی سوم با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژههای بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره است، اما باز هم آنطور که فکر میکردم نبود.
در مرحلهی چهارم اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد. پیشنهاد این بود که برای جمعی از کودکان معلول صندلیهای مخصوص خریده شود، و من هم بیدرنگ این پیشنهاد را قبول کردم.
اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیهها را به آنان تحویل دادم، خوشحالی که در صورت آنها نهفته بود واقعا دیدن داشت! کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لبهایشان نقش بسته بود. اما آن چیزی که طعم حقیقی خوشبختی را با آن حس کردم چیز دیگری بود!
هنگامی که قصد رفتن داشتم، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمیداد!
خَم شدم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟ این جوابش همان چیزی بود که معنای حقیقی خوشبختی را با آن فهمیدم...
او گفت: میخواهم چهرهات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظهی ملاقات در بهشت، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی پروردگار جهانیان دوباره از شما تشکر
@faghatkhoda1397
🔥آتش در خرمن!
مرحوم حضرت آیت الله العظمی اراکی - که از بزرگان عالم اسلام و از فقیهان وارسته هستند. میفرمودند: مرحوم آخوند ملا محمد کبیر، قطعه زمینی در اطراف سلطان آباد اراک داشت که در آن، زراعت میکرد و نان سال اهل و عیال خود را از آن زمین به دست میآورد. یک وقت که حاصل زمین را خرمن کرده بود و در دشت، خرمنهای دیگری نیز وجود داشت، کسی عمدا یا سهوا آتش روشن میکند، باد میوزد و آتش به خرمنها میافتد و خرمنها یکی پس از دیگری در آتش میسوزد. شخصی نزد مرحوم آخوند کبیر میرود و میگوید: چرا نشسته ای! نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد. آخوند کبیر تا این سخن را میشنود عبا و عمامه اش را میپوشد و قرآن به دست بر سر خرمن میرود و رو به آتش میایستد و خطاب به آن میگوید: ای آتش! این نان اهل و عیال من است، تو را به این قرآن قسم میدهم این خرمن را نسوزانی، در حالی که تمام خرمنهای دیگر خاکستر شده بود این یک خرمن سالم ماند! هر کس میآمد و میدید، انگشت حیرت به دندان میگزید و متحیر میشد که چطور این خرمن سالم مانده است. این بزرگواران تربیت شده و درس گرفته از مکتب حضرت ابراهیم ( (علیه السلام) ) هستند که چون خداوند به آتش امر کرد: « یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَی إِبْرَاهِیمَ »، آموخته اند که هر چیزی ممکن است به امر خداوند و به اذن او انجام گیرد. بزرگان دین نیز هنگام مشکلات، با توجه به آیات قرآن و زندگی معصومین (ع)، مصائب را از خود دور یا تحمل آن را بر خود شیرین میکردند! یا رب این آتش که در جان من است سرد کن آن سان که کردی بر خلیل.
📙ماهنامه ی بشارت، شماره ی 13 / 41. بر اساس گفتاری از: جناب حسین رضوانی
@faghatkhoda1397
شعر عصر یک جمعه دلگیر برقعی.mp3
5.71M
🌸شعر
🎵 #صوتی
🌺«عصر یک جمعه دلگیر»
🥀سید حمید رضا #برقعی
🍁 #جمعه
🍂 #امام_زمان
👌 #پیشنهاد_دانلود
@faghatkhoda1397
گدایی 30 سال کنار جاده ای مینشست.
یک روز غریبه ای از کنار او گذر کرد.
گدا طبق عادت کاسه خود را به سمت غریبه گرفت و گفت :
بده در راه خدا
غریبه گفت : چیزی ندارم به تو بدهم؟
آنگاه از گدا پرسید : آن چیست که رویش نشسته ای ؟؟ گدا پاسخ داد: هـیچی یک صندوق قدیمی ست . تا زمانی که یادم می آید ، روی همین صندوق نشسته ام .
غریبه پرسید : آیا تاکنون داخل صندوق رادیده ای؟
گدا جواب داد: نه !!
برای چه داخلش راببینم ؟؟ دراین صندوق هیچ چیزی وجود ندارد .
غریبه اصرار کرد چه عیبی دارد؟
نگاهی به داخل صندوق بینداز .
گدا کنجکاو شد و سعی کرد در صندوق را باز کند.
ناگهان در صندوق باز شد و گدا باحیرت و ناباوری و شادمانی مشاهده کرد که صندوقش پر از جواهر است.
من همان غریبه ام که چیزی ندارم به تو بدهم اما می گویم نگاهی به درون بیانداز.
نه درون صندوقی، بلکه درون چیزی که به تو نزدیکتراست {درون خویش}
صدایت را می شنوم که می گویی: اما من گدا نیستم !!
گدایند همه ی کسانی که ثروت حقیقی خویش را پیدا نکرده اند.
#درونترابنگر !!
@faghatkhoda1397
🌹#داستان_آموزنده
پارسایی از بنیاسراییل در حال مناجات با خداوند ناگاه الاغش را میبیند که در حال چرا است.
در همان حال با خدا میگوید خداوندا اگر تو هم الاغی داری حاضرم آنرا با الاغ خودم به چرا ببرم و اینکار برایم زحمتی ندارد !
این سخنان به گوش پیامبر وقت میرسد و پیامبر، او را به سبب چنین سخنانی سرزنش میکند و مرد اندوهگین میشود.
خداوند به آن پیامبر وحی میکند که وی را به حال خود بگذار تا با ما راز و نیاز نماید که هر کس به میزان درک و فهم و تواناییش سنجیده میشود.
📙(کتاب عقدالفرید ابن
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
معجزه استغفار
✍شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن». شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» .فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن».
حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟! فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره نوح را تلاوت فرمودند:
«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید.
📚مجمع البیان، ذیل تفسیر سوره نوح
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
🎬 کلیپ استاد رائفی پور
🔮 « اشک آهو برای امام زمانش »
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
@faghatkhoda1397
دو شرط لازم برای ظهور - @Maddahionlin.mp3
1.64M
♨️دو شرط لازم برای ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #انصاریان
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
┏━✨🕊✨🕊✨┓
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #استوری
🎶 به علی دل بستم عشقو . . .
💠 با حضور
🎤 #حاج_عبدالرضا_هلالی
🎤 #حاج_امیر_کرمانشاهی
🎤 #علی_پور_کاوه
🎤 #سید_محمود_علوی
🎤 #محسن_عراقی
🎤 #حاج_میثم_مطیعی
🌸 جشن خیابانی #دهه_کرامت
••✾◆✾••♥️••✾◆✾•
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔
@faghatkhoda1397
CQACAgQAAxkDAAEyWKBgzyPXVMNpNRJm-fyTLiiaKIbWqAACagkAAh20OVJVzEC6OrhiNh8E.mp3
2.43M
🎙 زیباترین چیزی که انسان به آن آراسته می شود...
#دکتر_رفیعی
┏━✨🕊✨🕊✨┓
@faghatkhoda1397
🌸 امام صادق (عليه السّلام) :
🌷 مَنْ احبَّ أن يخفّفَ اللهُ عزّ و جلّ عنه سَكراتُ المَوتِ فليكُن لِقرابَتِهِ و بوالِدَيْهِ بارّاً.
☘ كسي كه دوست دارد خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد، نسبت به خويشان (و نزديكان) و پدر و مادرش نيكوكار باشد؛ اگر چنين بود، خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان مي كند و فقر (نيز) هرگز او را گرفتار نخواهد كرد.
📖 سفينة البحار، ج ۲، ص ۵۵۳
@faghatkhoda1397
🎤 حجت الاسلام رفیعی :
✍ روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است.
✍ در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
🌷رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) :
❄️ بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد
❄️ و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند .
❄️ علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است .
❄️ در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند :
💫 حلاليت بگير يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند
💫 وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.
@faghatkhoda1397
☘ مرحوم آیت الله بهاءالدینی (ره):
🌸 ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.
🌼 گاهی من برای اموات صلوات را هدیه میکنم و اثرات عجیبی هم دیدم.
🌺 خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلواتها او را نجات دادهاند.
🌷 کسی میگفت: مادرم چندسال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت:
پسرم! هیچچیزی مثل صلوات روح من را شاد نمیکند؛ بهترین هدیه که به من می دهی، این ذکر است.
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 امام موسی کاظم (علیه السلام) برای #رفع_حاجت هنگام گرفتاری فرمودند:
🍇 هر كس گرفتار چيزى است كه غمگينش مى سازد يا ناخوشايندى كه ناراحتش مى كند
☘ اگر سر به آسمان بلند كند و سه بار بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد
🌸 بى ترديد،خداوند، گره از كارش خواهد گشود و غمش را برطرف خواهد كرد.
📚 مكارم الأخلاق، ص 347
@faghatkhoda1397
#انسي_با_امام_زمان
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.
@faghatkhoda1397
#داستان
📚پیرزنی برای سفید کاری منزلش کارگری را استخدام کرد.
وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت.
اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است.
او درحین کار با پیرمرد صحبت می کرد و کم کم با او دوست شد...
در این مدت او به معلولیت جسمی پیرمرد اشاره ای نکرد.
پس از پایان سفید کاری وقتی که کارگر صورت حساب را به همسر او داد، پیرزن متوجه شد که هزینه ای که در آن نوشته شده خیلی کمتر از مبلغی است که قبلا توافق کرده بودند.
پیرزن از کارگر پرسید که شما چرا این همه تخفیف به ما می دهید؟
کارگر جواب داد: من وقتی با شوهر شما صحبت می کردم خیلی خوشحال می شدم و از نحوه برخورد او با زندگی متوجه شدم که وضعیت من آنقدر که فکر می کردم بد نیست.
پس نتیجه گرفتم که کار و زندگی من چندان هم سخت نیست...
به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم.
پیرزن از تحسین شوهرش و بزرگواری کارگر منقلب شد و گریه کرد.
زیرا او می دید که کارگر فقط یک دست دارد.
@faghatkhoda1397
📚#تلنگر
مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد.
یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد.
رهگذری پرسید:
چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است
@faghatkhoda1397