💎شاید در بهشت بشناسمت!
این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پندآموز است که در یک برنامهی تلوزیونی مطرح شد. مجری یک برنامهی تلوزیونی که مهمان او فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید: مهمترین چیزی که شما را خوشبخت کرد چه بود؟
فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی خوشبختی را چشیدم.
در مرحلهی اول گمان میکردم خوشبختی در جمعآوری ثروت و کالاست، اما این چنین نبود.
در مرحلهی دوم چنین به گمانم میرسید که خوشبختی در جمعآوری چیزهای کمیاب و ارزشمند است، ولی تاثیرش موقت بود.
در مرحلهی سوم با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژههای بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره است، اما باز هم آنطور که فکر میکردم نبود.
در مرحلهی چهارم اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد. پیشنهاد این بود که برای جمعی از کودکان معلول صندلیهای مخصوص خریده شود، و من هم بیدرنگ این پیشنهاد را قبول کردم.
اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیهها را به آنان تحویل دادم، خوشحالی که در صورت آنها نهفته بود واقعا دیدن داشت! کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لبهایشان نقش بسته بود. اما آن چیزی که طعم حقیقی خوشبختی را با آن حس کردم چیز دیگری بود!
هنگامی که قصد رفتن داشتم، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمیداد!
خَم شدم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟ این جوابش همان چیزی بود که معنای حقیقی خوشبختی را با آن فهمیدم...
او گفت: میخواهم چهرهات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظهی ملاقات در بهشت، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی پروردگار جهانیان دوباره از شما تشکر
@faghatkhoda1397
🔥آتش در خرمن!
مرحوم حضرت آیت الله العظمی اراکی - که از بزرگان عالم اسلام و از فقیهان وارسته هستند. میفرمودند: مرحوم آخوند ملا محمد کبیر، قطعه زمینی در اطراف سلطان آباد اراک داشت که در آن، زراعت میکرد و نان سال اهل و عیال خود را از آن زمین به دست میآورد. یک وقت که حاصل زمین را خرمن کرده بود و در دشت، خرمنهای دیگری نیز وجود داشت، کسی عمدا یا سهوا آتش روشن میکند، باد میوزد و آتش به خرمنها میافتد و خرمنها یکی پس از دیگری در آتش میسوزد. شخصی نزد مرحوم آخوند کبیر میرود و میگوید: چرا نشسته ای! نزدیک است خرمن شما آتش بگیرد. آخوند کبیر تا این سخن را میشنود عبا و عمامه اش را میپوشد و قرآن به دست بر سر خرمن میرود و رو به آتش میایستد و خطاب به آن میگوید: ای آتش! این نان اهل و عیال من است، تو را به این قرآن قسم میدهم این خرمن را نسوزانی، در حالی که تمام خرمنهای دیگر خاکستر شده بود این یک خرمن سالم ماند! هر کس میآمد و میدید، انگشت حیرت به دندان میگزید و متحیر میشد که چطور این خرمن سالم مانده است. این بزرگواران تربیت شده و درس گرفته از مکتب حضرت ابراهیم ( (علیه السلام) ) هستند که چون خداوند به آتش امر کرد: « یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَی إِبْرَاهِیمَ »، آموخته اند که هر چیزی ممکن است به امر خداوند و به اذن او انجام گیرد. بزرگان دین نیز هنگام مشکلات، با توجه به آیات قرآن و زندگی معصومین (ع)، مصائب را از خود دور یا تحمل آن را بر خود شیرین میکردند! یا رب این آتش که در جان من است سرد کن آن سان که کردی بر خلیل.
📙ماهنامه ی بشارت، شماره ی 13 / 41. بر اساس گفتاری از: جناب حسین رضوانی
@faghatkhoda1397
شعر عصر یک جمعه دلگیر برقعی.mp3
5.71M
🌸شعر
🎵 #صوتی
🌺«عصر یک جمعه دلگیر»
🥀سید حمید رضا #برقعی
🍁 #جمعه
🍂 #امام_زمان
👌 #پیشنهاد_دانلود
@faghatkhoda1397
گدایی 30 سال کنار جاده ای مینشست.
یک روز غریبه ای از کنار او گذر کرد.
گدا طبق عادت کاسه خود را به سمت غریبه گرفت و گفت :
بده در راه خدا
غریبه گفت : چیزی ندارم به تو بدهم؟
آنگاه از گدا پرسید : آن چیست که رویش نشسته ای ؟؟ گدا پاسخ داد: هـیچی یک صندوق قدیمی ست . تا زمانی که یادم می آید ، روی همین صندوق نشسته ام .
غریبه پرسید : آیا تاکنون داخل صندوق رادیده ای؟
گدا جواب داد: نه !!
برای چه داخلش راببینم ؟؟ دراین صندوق هیچ چیزی وجود ندارد .
غریبه اصرار کرد چه عیبی دارد؟
نگاهی به داخل صندوق بینداز .
گدا کنجکاو شد و سعی کرد در صندوق را باز کند.
ناگهان در صندوق باز شد و گدا باحیرت و ناباوری و شادمانی مشاهده کرد که صندوقش پر از جواهر است.
من همان غریبه ام که چیزی ندارم به تو بدهم اما می گویم نگاهی به درون بیانداز.
نه درون صندوقی، بلکه درون چیزی که به تو نزدیکتراست {درون خویش}
صدایت را می شنوم که می گویی: اما من گدا نیستم !!
گدایند همه ی کسانی که ثروت حقیقی خویش را پیدا نکرده اند.
#درونترابنگر !!
@faghatkhoda1397
🌹#داستان_آموزنده
پارسایی از بنیاسراییل در حال مناجات با خداوند ناگاه الاغش را میبیند که در حال چرا است.
در همان حال با خدا میگوید خداوندا اگر تو هم الاغی داری حاضرم آنرا با الاغ خودم به چرا ببرم و اینکار برایم زحمتی ندارد !
این سخنان به گوش پیامبر وقت میرسد و پیامبر، او را به سبب چنین سخنانی سرزنش میکند و مرد اندوهگین میشود.
خداوند به آن پیامبر وحی میکند که وی را به حال خود بگذار تا با ما راز و نیاز نماید که هر کس به میزان درک و فهم و تواناییش سنجیده میشود.
📙(کتاب عقدالفرید ابن
@faghatkhoda1397
✨﷽✨
معجزه استغفار
✍شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد. حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن». شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن» .فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید. حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن».
حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟! فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم. همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره نوح را تلاوت فرمودند:
«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛ از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید.
📚مجمع البیان، ذیل تفسیر سوره نوح
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌱
🎬 کلیپ استاد رائفی پور
🔮 « اشک آهو برای امام زمانش »
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
@faghatkhoda1397
دو شرط لازم برای ظهور - @Maddahionlin.mp3
1.64M
♨️دو شرط لازم برای ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #انصاریان
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
┏━✨🕊✨🕊✨┓
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #استوری
🎶 به علی دل بستم عشقو . . .
💠 با حضور
🎤 #حاج_عبدالرضا_هلالی
🎤 #حاج_امیر_کرمانشاهی
🎤 #علی_پور_کاوه
🎤 #سید_محمود_علوی
🎤 #محسن_عراقی
🎤 #حاج_میثم_مطیعی
🌸 جشن خیابانی #دهه_کرامت
••✾◆✾••♥️••✾◆✾•
┏━✨🕊✨🕊✨┓
🆔
@faghatkhoda1397
CQACAgQAAxkDAAEyWKBgzyPXVMNpNRJm-fyTLiiaKIbWqAACagkAAh20OVJVzEC6OrhiNh8E.mp3
2.43M
🎙 زیباترین چیزی که انسان به آن آراسته می شود...
#دکتر_رفیعی
┏━✨🕊✨🕊✨┓
@faghatkhoda1397
🌸 امام صادق (عليه السّلام) :
🌷 مَنْ احبَّ أن يخفّفَ اللهُ عزّ و جلّ عنه سَكراتُ المَوتِ فليكُن لِقرابَتِهِ و بوالِدَيْهِ بارّاً.
☘ كسي كه دوست دارد خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان سازد، نسبت به خويشان (و نزديكان) و پدر و مادرش نيكوكار باشد؛ اگر چنين بود، خداي متعال سختي هاي مرگ را بر او آسان مي كند و فقر (نيز) هرگز او را گرفتار نخواهد كرد.
📖 سفينة البحار، ج ۲، ص ۵۵۳
@faghatkhoda1397
🎤 حجت الاسلام رفیعی :
✍ روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است.
✍ در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد.
🌷رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) :
❄️ بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد
❄️ و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند .
❄️ علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است .
❄️ در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند :
💫 حلاليت بگير يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند
💫 وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند.
@faghatkhoda1397
☘ مرحوم آیت الله بهاءالدینی (ره):
🌸 ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.
🌼 گاهی من برای اموات صلوات را هدیه میکنم و اثرات عجیبی هم دیدم.
🌺 خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلواتها او را نجات دادهاند.
🌷 کسی میگفت: مادرم چندسال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت:
پسرم! هیچچیزی مثل صلوات روح من را شاد نمیکند؛ بهترین هدیه که به من می دهی، این ذکر است.
@faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁 امام موسی کاظم (علیه السلام) برای #رفع_حاجت هنگام گرفتاری فرمودند:
🍇 هر كس گرفتار چيزى است كه غمگينش مى سازد يا ناخوشايندى كه ناراحتش مى كند
☘ اگر سر به آسمان بلند كند و سه بار بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد
🌸 بى ترديد،خداوند، گره از كارش خواهد گشود و غمش را برطرف خواهد كرد.
📚 مكارم الأخلاق، ص 347
@faghatkhoda1397
#انسي_با_امام_زمان
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً.
@faghatkhoda1397
#داستان
📚پیرزنی برای سفید کاری منزلش کارگری را استخدام کرد.
وقتی کارگر وارد منزل پیرزن شد، شوهر پیر و نابینای او را دید و دلش برای این زن و شوهر پیر سوخت.
اما در مدتی که در آن خانه کار می کرد متوجه شد که پیرمرد انسانی بسیار شاد و خوش بین است.
او درحین کار با پیرمرد صحبت می کرد و کم کم با او دوست شد...
در این مدت او به معلولیت جسمی پیرمرد اشاره ای نکرد.
پس از پایان سفید کاری وقتی که کارگر صورت حساب را به همسر او داد، پیرزن متوجه شد که هزینه ای که در آن نوشته شده خیلی کمتر از مبلغی است که قبلا توافق کرده بودند.
پیرزن از کارگر پرسید که شما چرا این همه تخفیف به ما می دهید؟
کارگر جواب داد: من وقتی با شوهر شما صحبت می کردم خیلی خوشحال می شدم و از نحوه برخورد او با زندگی متوجه شدم که وضعیت من آنقدر که فکر می کردم بد نیست.
پس نتیجه گرفتم که کار و زندگی من چندان هم سخت نیست...
به همین خاطر به شما تخفیف دادم تا از او تشکر کنم.
پیرزن از تحسین شوهرش و بزرگواری کارگر منقلب شد و گریه کرد.
زیرا او می دید که کارگر فقط یک دست دارد.
@faghatkhoda1397
📚#تلنگر
مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد.
یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد.
رهگذری پرسید:
چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است
@faghatkhoda1397
🍃﷽🍃
#پند
❣خــدایا
ڪمڪ ڪن
دیرتـر برنجیـم
زودتـرببخشیـم
ڪمترپیش داوری ڪنیم
وبیشترفرصت دهیم
خـدایا
عزیزانم را
درمسیر خوشبختۍ
و آرامش قلبۍ قرار
@faghatkhoda1397
#حکیمانه
جبرئیل نزد من آمد و گفت:
ای محمد، خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید :
💥نماز را واجب کردم
ولی این تکلیف را از معذور و مجنون و طفل برداشتم
💥روزه را واجب کردم
ولی آن را برای مسافر الزامی نکردم
💥حج را واجب کردم
ولی ان را از بیمار نخواستم
💥زکات را واجب کردم
ولی آن را از گردن نیازمند ساقط کردم.
💥اما دوست داشتن و حب علی بن ابی طالب سلام الله علیه را واجب کردم و محبتش را بر تمام اهل آسمانها و زمین الزام نمودم .
بدون آنکه معذوریت و رخصتی در آن باشد.
هرکس ذره ای از حب علی دور باشد به واجب الهی عمل نکرده است
@faghatkhoda1397
🔷 چشم زخم خرافات نیست
🔹آنچه باید برای دفع چشمزخم بدانیم
🔺نیروهایی در چشم انسان ها وجود دارد، بهگونهای که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، در هم بشکند، بیماری یا خللی در آن وارد کند.
🔺در #قرآن_کریم درباره ارتباطات و رفتوآمدهایمان آمده است که زینتهای مادی و معنوی زندگیمان به شکلی باشد که زیاد جلوه نکند.
🔺نعمت هایی که در معرض مشاهده نیستند را نباید نمایان کرد زیرا باعث حسرت دیگران می شود و ما نمیدانیم کدام چشم محرم و کدام نامحرم نعمتهای ماست، بنابراین تا می توانیم باید معمولی زندگی کنیم.
🔺#امام_صادق (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: اگر کسی بترسد که چشم خودش در کسی اثر کند یا چشم دیگری در او اثر کند، سه مرتبه بگوید: "ماشاءالله لا قوّة الا بالله العلی العظیم"
و در جای دیگر میفرمایند: هرگاه کسی خود را به هیئت نیکو آراسته کرد، وقتی از منزل بیرون میرود دو سورهی #ناس و #فلق را بخواند تا به اذن خدا چیزی به او ضرر نرساند.
@faghatkhoda1397
🌷 رسول اکرم (صلى الله عليه وآله) :
✍ آیا شما را از زرنگ ترین زرنگها و احمق ترین احمق ها خبر بدهم؟
عرض کردیم : بله یا رسول الله. حضرت فرمودند :
✅ زرنگ ترین زرنگها کسی است که نَفْس و امور روزانه اش را حسابرسی کند ، و برای بعد از مرگش اعمالش را ذخیره کند.
✅ احمق ترین احمق ها کسی است که از هوای نفس و لذات و شهوات خود تبعیت کند و دائم به دنبال آرزوهای دنیایی مثل مال و مقام باشد!
📚 تفسير الإمام العسكري (عليه السلام) ص ٣٨
@faghatkhoda1397
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت
تمام کارگرانی که پیش او کار میکردند برای صرف شام دعوت کرد
و جلوی آنها یک نسخه قرآن مجید
و مبلغی پول گذاشت
و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند
از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید
یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است
اول از نگهبان شروع کرد
پس گفت: انتخاب کنید؟
نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد: آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فایده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد
بعداً از کشاورزی که پیش او کار میکرد
سؤال کرد گفت اختیار کن!؟
کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعاً قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلاً مال را انتخاب میکنم
بعد از آن سؤال از آشپز بود
که آیا قرآن یا مال را انتخاب میکنید
پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر میگزینم
و در سری آخر از پسری که مسئول حیوانات بود پرسید
این پسر خیلی فقیر بود پس گفت:
من به طور قطعی میدانم که تو حتماً مال را انتخاب میکنی تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری
پس آن پسر جواب صحیح داد:
درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب میکنم
چرا که مادرم گفته است: یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا بود وجود داشت
و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث میشود
پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمیکند
@faghatkhoda1397
✍11نفری که به بهشت نمی روند ...!
#حتما_بخونید
👈کسانی هستندکه درحالی از قبر بلندمیشوند که فاقددست و پا هستنداین افرادکسانی هستندکه همسایگان خود را اذیت میکنند.
👈کسانی هستند که در نماز غفلت وسستی میکردند و در حالی از قبرخارج میشوند که صورتی همانندخوک دارند.
👈کسانی که زکات اموال خویش را نمی پردازند درحالی از قبر خارج میشوند که شکم آنهامانند کوهان شتر و پر از مار و کژدم می باشد.
👈کسانی هستند که مال را بر عهد و پیمان الهی ترجیح دادند درحالی ازقبرخارج میشوندکه از دهانشان خون جاری است.*(پناه بر خدا)*
👈کسانی هستند که در خفا و پنهانی گناه می کردند و از خداوند که در هر حال، ناظر، بینا و شنوا است نمی ترسیدند.
ودرحالی از قبر خارج میشوند که جسم وتن آنها بادکرده و پوسیده است سبحان الله.
👈کسانی هستندکه شهادت دروغ می دادند درحالی از قبر خارج خواهند شد که گردنشان قطع شده است
👈کسانی هستند که کتمان شهادت می کنند و عمدا" گواهی نمی دهند در حالی از قبر خارج میشوند که ازدهانشان خون وچرک جاری است
👈گروه زناکارانی هستندکه بدون توبه وفات کردند در حالی ازقبرخارج خواهند شد که کور هستند.
👈کسانی هستندکه مال یتیمان را به ناحق خورده اند درحالی از قبرخارج میشوند که چهره هایشان سیاه وچشمها و شکمشان پراز آتش است.
👈کسانی هستندکه نافرمانی پدر و مادر را میکنند درحالی از قبر خارج خواهند شد که جسمشان گرفتاربیماری برص وجذام شده است.
👈کسانی هستند که شراب مینوشنددر حالی از قبر خارج میشوندکه نابینا هستند و دندانهای آنهامثل شاخ فیل و لبهای آنها بر سینه هایشان آویزان و زبان آنها بر قسمت رانها آویزان است وازشکم آنهاکثافت بیرون می آید *الله اکبر سبحان الله*
👈حضرت رسول اکرم می فرماید:
گروه دوازدهم هم در حالی خارج میشوند که چهره آنها مانند شب چهارده نورانی و از پل صراط مانند برق می گذرنداینهاهمان گروهی هستند که به نماز اهتمام می ورزیدند و عمل نیک انجام میدادند.
@faghatkhoda1397
➣
۞ #یڪـــآیــهقـــــرآن ۞
در دعـا هم به خود توجّه ڪنيد
و هم به ديگران. انسان هم بايد
به فڪر نسـل قبـل باشـد، و هم
به فڪر نســل بعــد در دعــا بـہ
فڪر قيــامت خود، فرزنــدان و
جــامعـہ باشيــد.
از نامہ سيـاه نترسم ڪـہ روز حشر
با فيض لطفاو صد از ايننامه طي
«حـــافــظ»
➫
@faghatkhoda1397
✍نسبت علم موسی و خضر با علوم امیرالمؤمنین علیه السلام
💠وقتی حضرت موسی علیه السلام از نزد خضر برگشت و آن حوادث عجیب مثل سوراخ کردن کشتی و تعمیر دیوار و کشتن آن نوجوان به وقوع پیوست،
برادر او هارون از موسی در مورد دانش خضر پرسید.
حضرت موسی علیه السلام فرمود: این امر، دانشی است که نداشتن آن ضرر ندارد ولی حادثه ای عجیب تر روی داد! هارون پرسید: چه حادثه ای؟ حضرت موسی علیه السلام گفت:
من و خضر کنار دریا ایستاده بودیم که پرنده ای شبیه به چلچله ظاهر شد، با منقار خود قطره ای آب برداشت و به طرف مشرق پرتاب کرد! بار دوم قطره ای دیگر برداشت و آن را به طرف مغرب انداخت، بار سوم آن را به طرف جنوب و بار چهارم به طرف شمال پرتاب کرد! و در دفعه پنجم به طرف آسمان و دفعه ششم به خشکی و دفعه هفتم به دریا انداخت و سپس پرکشید و پرواز کرد.
ما دو نفر حیرت زده ماندیم و سر این کار را نفهمیدیم تا اینکه خداوند فرشته ای را به صورت آدمی فرستاد و به ما گفت:
چرا شما را متحیر می بینم؟ گفتیم: در کار این پرنده متحیریم، گفت: منظور او را نمی دانید؟ گفتیم: خدا بهتر می داند، گفت: این پرنده با عملش می گوید: به حق آنکه شرق و غرب زمین را آفرید و آسمان را بر پا داشت و زمین را به حرکت آورد و بگستراند، بطور قطع خداوند در آخر الزمان پیامبری را خواهد فرستاد که نامش محمد صلی الله علیه وآله است، او را وصیی است بنام علی علیه السلام که علم شما دو نفر روی هم در مقابل دانش آن دو همانند این قطره است در مقابل این دریا
@faghatkhoda1397
___ر_______î ___ذ_د_»_ز.mp3
5.05M
💧 قطره ای از فضائل امیرالمومنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)
🎤 فایل صوتی شماره ۷۴
@faghatkhoda1397
🌷 آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) :
✍ کاری کنید که رفیقتان یک درجه از شما جلوتر باشد. یکی از رموز موفقیت من در زندگی اختیار کردن رفیق خوب بوده است.
@faghatkhoda1397
✅باطریتان را با عبادت پر کنید!
✍شهید مطهری: قرآن همیشه در سختیها پیغمبر(ص) را به پناه یک چیز میبرَد که از آن نیرو بگیرد و استمداد کند و آن عبادت است، به خدا پناه بردن است، زیاد به یاد خدا بودن است. مکرر گفتهایم که عبادت - عبادتی که روح عبادت را واقعاً داشته باشد و عبادت باشد - از نظر قرآن یک منبع استعداد و اخذ نیروست.
یا ایهاالذین امنوا استعینوا بالصبر و الصلوة (بقره/۱۵۳). ای اهل ایمان! از صبر و از نماز مدد بگیرید؛ ای اهل ایمان! باطریتان را با عبادت پر کنید.
📚آشنایی با قرآن، ج۱۱، ص۹۹
👈
@faghatkhoda1397
🔹در مجلس حضرت رضا(علیهالسلام) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند و از آن حضرت سوال میکردند و از احکام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا (علیه الصلاة و السلام) پاسخ آنها را میدادند
در این میان، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و سلام کرد و به امام هشتم(علیه السلام) عرض نمود: "من از دوستان شما و دوستان پدر و اجدادِ پاک شما هستم، در سفر حج پولم تمام شد و خرجیِ راه ندارم تا به وطن برسم، اگر امکان دارد خرجی راه را به من بده تا به وطن برسم، خداوند مرا از نعمت هایش برخوردار نموده است وقتی به وطن رسیدم آنچه به من دادهای معادل آن از جانب شما صدقه می دهم چون خودم مستحق صدقه نیستم"
🔹امام رضا(علیه السلام) به او فرمود: "بنشین خداوند به تو لطف کند"
سپس امام(علیه السلام) رو به مردم کرده و به پاسخ سوالهای آنها ادامه دادند...
پس از مدتی مردم همه رفتند و تنها آن مرد مسافر و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم
امام فرمودند اجازه می دهید به خانه اندرون بروم؟
سلیمان عرض کرد خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدّم داشته است...
حضرت برخاستند و وارد حجره شدند و پس از چند دقیقه بازگشتند و از پشت در فرمودند: "آن مرد مسافر خراسانی کجاست؟"
خراسانی برخاست و گفت: "اینجا هستم"
🔹امام(علیه السلام) از بالای در دستشان را به سوی مسافر دراز کردند و فرمودند: "این مقدار دینار را بگیر و خرج راه خود را با آن تأمین کن و این مبلغ، مال خودت باشد و لازم نیست از ناحیه من معادل آن را صدقه بدهی، برو که نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم!"
🔹مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت...
سلیمان به امام رضا(علیه السلام) عرض کرد: "فدایت گردم که عطا کردی و مهربانی فرمودی، ولی چرا هنگام پول دادن به مسافر خود را نشان ندادی و پشت در، خود را مستور نمودی؟!"
امام رضا(علیه السلام) در پاسخ فرمودند: "مَخَافَةَ أنْ أرَىٰ ذُلّ السُّؤالِ في وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَه" [از آن ترسیدم که شرمندگی سوال و درخواست را در چهره او بنگرم، از این رو که حاجتش را برآوردَم...!!]
@faghatkhoda1397