eitaa logo
طهارت نفس
2.8هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
هو الرزاق ﷽ ↶سلام لطفا دربرابر تبادل و تبلیغات کانال صبورباشید و به رشد کانال کمک کنید.🌼 💝جهت رزرو تبلیغ👈 @A_DMEN تبلیغات ارزان و بصرفه👇 https://eitaa.com/joinchat/3694068054Cced867b572
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸دستورالعمل کیمیا در بیان آیت الله بهجت به نقل از عارف بالله سید علی قاضی طباطبایی(ره) ▫️عده‌ای از شاگردان آیت‌الله قاضی(ره) به ایشان گفتند: 💠[علم] کیمیا را به ما یاد بدهید. ایشان فرموده بود: این ذکر بالاتر از کیمیاست: «اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلَالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ؛ 💠خدایا! مرا به‌وسیله حلالت از حرامت بی‌نیاز کن، و با فضل خودت، از هرچه غیر خودت بی‌نیاز گردان». ▫️آیت‌الله بهجت(ره) میفرمودند : 💠 به هرتعداد که می‌خواهید ذکر را بگویید و قبل و بعد از گفتن همه، یک صلوات بفرستید. ✍🏻در محضر بهجت، ج٣، ص٢٨۵ 👌 آیت‌الله بهجت(ره) برای کسانی که از ایشان برای برطرف شدن مشکلات اقتصادی خود و افزایش رزق، دستورالعملی می‌خواستند همین ذکر را توصیه می‌فرمودند. @faghatkhoda1397
⚠️ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت... روز عاشورایی، مرحوم شیخ مرتضی انصاری (رحمت الله علیه) جلوی در ورودی صحن مطهر امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) ایستاده بود و از دسته جات سینه زنی استقبال می کرد و در کنار او، أفندی که از طرف حکومت عثمانی حاکم عراق بود، ایستاده بود. أفندی از شیخ انصاری پرسید ای شیخ، هم ما قبول داریم که حسین بن علی (علیه السلام) مظلوم شهید شده و یزید انسان پست و خونخواری بود و ما هم در عزای آن بزرگوار غمگین هستیم، اما پرسش من این است که این مراسم یعنی چه؟ سینه زنی، زنجیرزنی، دسته راه انداختن، گِل به سر مالیدن و ...، اینها چه هدفی را دنبال می کنند؟! مرحوم شیخ انصاری فرمودند سِرّ مطلب این است که ما شیعیان یک بار سرمان کلاه رفت و با این مراسم تلاش می کنیم دوباره چنین نشود. 👳‍♂أفندی پرسید یعنی چه؟ 🌿شیخ انصاری فرمود در جریان غدیر، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در برابر صد هزار نفر، علی (علیه السلام) را با صراحت به وصایت خود برگزید و شما انکار کردید و گفتید غدیر نبوده یا اگر بوده چیز مهمی نبوده است، فقط سفارش به دوستی با علی (علیه السلام) بوده است. اشکال از ما بود که ما عید غدیر خم را با سر و صدا و شعار، بزرگ نداشتیم و این چنین شد. ترسیدیم که اگر عاشورا را هم بزرگ نشماریم و با شعار و تظاهر برگزار نکنیم، شما انکار کنید و بگویید اصلا حسین (علیه السلام) شهید نشد یا حسین (علیه السلام) را راهزنان میان راه کشتند و یزید (لعنت الله علیه) انسان با تقوایی است‼️ 📚منبع: صد نکته از هزاران، آیت الله حاج شیخ علی رضائی تهرانی @faghatkhoda1397
💠آیت الله حاج شیخ حسنعلى اصفهانى(ره) چهار روز قبل از ارتحال به فرزندش فرمود: من صبح یکشنبه خواهم مرد…اکنون ترا به این چیزها سفارش مى کنم : اول : آنکه نمازهاى یومیه خویش را در اول وقت آنها به جا آورى . 🌿دوم : آنکه در انجام حوایج مردم ، هر قدر که مى توانى بکوشى و هرگز نیاندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست ، زیرا اگر بنده خدا در راه خدا، گامى بر دارد خداوند نیز او را یارى خواهد فرمود… . در این جا عرضه داشتم : پدر جان ، گاه هست که سعى در رفع حاجت دیگران موجب رسوایى آدمى مى گردد. فرمود: چه بهتر که آبروى انسان در راه خدا بر زمین ریخته شود. 🌿سوم : آنکه سادات را بسیار گرامى و محترم شمارى و هر چه دارى در راه ایشان صرف و خرج کنى … 🌿چهارم : از تهجد و نماز شب غفلت مکن و تقوى و پرهیز پیشه خود ساز. 🌿پنجم : به آن مقدار تحصیل کن که از قید تقلید وا رهى. در این وقت از خاطرم گذشت که بنابراین لازم است که از مردمان کناره گیرم و در گوشه انزوا نشینم که مصاحبت و معاشرت ، آدمى را از ریاضت و عبادت و نماز و تحصیل علوم ظاهر و باطن باز مى دارد. .امّا ناگهان پدرم چشم خود بگشودند و فرمودند: تصّور بیهوده مکن ، تکلیف و ریاضت تو تنها خدمت به خلق خداست @faghatkhoda1397
🌎طی الارض ایت الله بهجت(ره) 🕌در زمانی که در نجف، مشغول تحصیل بودم، پدرم، آخوند ملّا ابراهیم، برای زیارت، به نجف آمد. چند روزی در نجف بود و پس از آن، با هم به کربلا رفتیم. یک شب در حرم امام حسین (ع) مشغول زیارت بودم که ناگهان یادم افتاد که عهد کرده‌ام چهل شبِ چهارشنبه، به مسجد سهله بروم و تا آن وقت، سی و دوشب رفته بودم. متأثر شدم که چرا صبح، متوجّه این مطلب نشده‌ام تا بتوانم به عهد خود، عمل کنم و اکنون باید مجدداً این برنامه را از ابتدا آغاز نمایم. در این فکر بودم که دیدم آیت الله بهجت در قسمت بالاسرِ ضریح امام حسین (ع) نشسته و مشغول زیارت و عبادت است. خدمت ایشان رفتم و سلام کردم. فرمود: آقای قرنی! چیه؟ تو فکری؟ می‌خواهی به مسجد سهله بروی؟ توجّه نکردم که ایشان از کجا فهمید که من در فکر مسجد سهله‌ام. عرض کردم: بله! و موضوع عهد خود را توضیح دادم. فرمود: برو، پدرت را بگذار در مدرسه و بیا! من اینجا منتظر شما هستم. پدرم در حرم بود. ایشان را به مدرسه بردم. شام را تدارک دیدم و به پدرم گفتم: شما شام را میل کنید و استراحت نمایید. گویا استادم با من کاری دارد، من مجدّداً به حرم امام حسین (ع) باز می‌گردم. سپس به حرم بازگشتم و خدمت آیت الله بهجت رسیدم. ایشان فرمود: می‌خواهی به مسجد سهله بروی؟ گفتم: آری، خیلی مایلم. فرمود: بلند شو همراه من بیا. و دست مرا در دست خود گرفت. همراه ایشان از حرم امام حسین (ع) بیرون آمدیم و از شهر، خارج شدیم. ناگاه، به صورت معجزه آسا خود را پشت دیوارهای شهر نجف دیدیم. فرمود: از پشت شهر، وارد آن می‌شویم. شهر نجف را دور زدیم و وارد مسجد سهله شدیم و نماز تحیّت و نماز امام زمان (ع) را در معیّت آن بزرگوار خواندم. پس از آن، آیت الله بهجت فرمود: می‌خواهی نجف بمانی یا به کربلا برگردی؟ عرض کردم: پدرم کربلاست و او را در مدرسه گذاشته‌ام، باید به کربلا برگردم. فرمود: مانعی ندارد. و مجدداً دست مرا گرفت. دستم در دست آن بزرگوار بود که خود را در بالاسرِ امام حسین (ع) دیدم. در پایان این ماجرا، آیت الله بهجت فرمود: راضی نیستم که تا زنده‌ام، این جریان را برای کسی بازگو نمایی.منابع: 1ـ ادهم‌نژاد، محمدتقی. گلشن ابرار، قم: نورالسجاد، 1386، جلد @faghatkhoda1397
🌷 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) : 👌 يكتَسِبُ الكاذِبُ بِكَذِبِهِ ثَلاثا سَخَطُ اللّه عَلَيهِ و َاستِهانَةُ النّاسِ بِهِ و َمَقتُ المَلائِكَةِ لَهُ؛ ☘ با دروغگويى خود سه چيز بدست مى آورد : 🌱 خشم خدا را نسبت به خود 🌱 نگاه تحقيرآميز مردم را نسبت به خود 🌱 دشمنى فرشتگان را نسبت به خود. 📚 غررالحكم،ج6،ص480،ح11039 @faghatkhoda1397
🌷 امام صادق (علیه‌السلام) : ☘ با نعمت‌هاى پروردگار به خوبى رفتار كنيد و بترسيد كه (براثر كفران) آن نعمت‌ها از شما گرفته شود و به ديگران داده شود. بدانيد هيچ نعمتى از كسى منتقل نشد كه به اين آسانى به او بازگردد. 🌷 امیرالمومنین امام على (علیه السلام) : ☘ كمتر مى‌شود كه نعمتى به انسان پشت كند و سپس بار ديگر بازگردد. 📚 کافی ج4 ص38 ح3 @faghatkhoda1397
🌷 امیرالمومنین امام على (عليہ السلام) : ☘️ من أَصلَحَ فيما بَينَهُ و َبَينَ اللّہ أَصلَحَ اللّہ فيما بَينَهُ وَ بَينَ النّاسِ؛ 🌿 هر كس رابطہ اش را با خدا اصلاح كند ، خداوند رابطہ او را با مردم اصلاح خواهد نمود. 📚 من لا یحضرہ الفقیہ ج ۴ ، ص @faghatkhoda1397
🌷 علامه حسن زاده آملی : 💠 آدمى به دو سالگى (بچه،كودك) به حرف درمیآيد اما تا خاموشى اختيار كند سال‏ها طول میكشد. ☘ به حرف درآمدن زود است اما سكوت خيلى مشكل است و خيلى رياضت میخواهد ، و چقدر زحمت میخواهد و چقدر كشيك نفس كشيدن میخواهد تا سكوت اختيار شود و تا حرف‏ها جمع و جور و غربال گردد تا هرزه‏ گو و هرزه خوار نباشد و روى حساب حرف بزند سپس كم‏ كم میبينيد كه قلمش سنگين میشود وعبارت‏هاى او وزين میگردد. 🌱 و لذا آدم ساكت و آرام كه حرف نمیزند يك وقتى میبينيد كه به حرف درآمده هر جمله اش كتابى میشود و اگر دست به قلم شود و چيزى بنويسد بايد نوابغ دهر جمع شوند تا آن را شرح كنند. 🌿 چنين انسانى با سكوت در گفتارش بركت پيدا میكند و قول ثقيل می‏شود: «إنا سنلقى عليك قولا ثقيلا» دیگر حرف و قول او سبک نیست و لذا افراد ساکت دیرگو و گزیده گو میشوند مثل معروفى هم هست كه: «المكثار مهزال» پرگو بالأخره هرزه ‏گو و هزل‏گو میشود. @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ روایت آیت الله رئیسی از ازدواج و میزان مهریه خود و فرزندانش @faghatkhoda1397
هدایت شده از  تبلیغات پر بازده هادی
🚨🚨🚨 دزفولی درسفری که جهت معالجه به داشتند، چند روز در بیمارستان بستری بودند و در آن مدت توانستند چند نفر از پرستاران را کنند. از میان آن افراد سرپرست پرستاران که یک خانم بود، مسلمان نمی شد و شرط شیعه شدنش را قرار داده بود. ادامه داستان در کانال زیر شده👇 https://eitaa.com/joinchat/3810328601Cd756f67536 🚨🚨🚨 سه سفارش امام زمان عج برای گشایش رزق🔺🔺🔺
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 💥حرم مطهر حضرت امام رضا علیه‌السلام نعمت بزرگ و گران‌قدری است که در اختیار ایرانی‌هاست، عظمتش را خدا می‌داند. 📚 در محضر بهجت، ج١، ص ٣٢٨ @faghatkhoda1397
✨﷽✨ ✨ 🌸به زندگی فکر کن ولی 🍃برای زندگی غصه نخور 🌸مهربان باش 🍃دوست بدار 🌸عاشق باش 🍃برای رسیدن به کبریا 🌸باید اول نه کبر داشت نه ریا 🍃مواظب باشید که تقوا 🌸با یک تق وا نشود @faghatkhoda1397
انديشه‌ها بايد هميشه به سوی آينده پيش رود... اگر خدا می‌خواست كه انسان به گذشته بازگردد، يك چشم پشت سر او @faghatkhoda1397
❌ لطفابادقت تاآخربخونید👇 ✍ روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. ✍پس راهب‌‌‌‌ رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود ) و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است. راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید ب من امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا امید گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر عهد بر امان دادنت نبسته بودم زمین را به خونت رنگین می کردم . ✍ سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی(علیه السلام) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی بهمراه پسرانش امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند. ✍ ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (علیه السلام) بپرس! راهب رو به امام علی (علیه السلام) کرده و پرسیدنامت چیست؟ امام علی (علیه السلام) فرمودند : نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است. پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍ امام (علیه السلام) فرمودند : او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم. پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍ امام علی (علیه السلام) پاسخ دادند : . فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است. 🔹آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است 🔹و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" ✳️ به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (علیه السلام) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد. 💠 عزيزان !! تا حد امکان نشر دهید ؛ زیرا : ⬅️ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود : ✍ هر کس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) را نشردهد ، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او استغفار می کنند 📖 الإحتجاج طبرسی @faghatkhoda1397
مسافرِ راه خدا نباید خودش را برتر از دیگران ببیند. نکند آن زنی که عمرش را در گذرانده موفق به توبه شود و آن شخصی که از او فوت نشده، از هوای نَفس تبعیت کند و در امتحان شکست بخورد. ▫️مرحوم علامه آیت‌الله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی 👈 @faghatkhoda1397
❗️ ✅ آیت‌الله‌ بهجت (ره): بعضی به‌حدی باحیا هستند که با همۀ ناداری و بیچارگی حاضر نیستند نیاز خود را اظهار کنند. آیا نباید همسایه‌ها و همکارها به این‌گونه افراد رسیدگی کنند و از حال آنها اطلاع داشته باشند @faghatkhoda1397
🌷 آیت الله : ☘ تمام دستورات آیت الله در سه چیز خلاصه می شد : ۱ - ترک گناه ۲ - نماز اول وقت ۳ - نماز شب @faghatkhoda1397
🌹داستان آموزنده🌹. مردی چهار پسر داشت؛ او هر کدام از آنها را در فصلهای مختلف به سراغ درخت گلابی‌ای فرستاد که در فاصله‌ای دور از خانه‌یشان روییده بود؛ پسر اول را در زمستان فرستاد؛ دومی را در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز. سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند. . پسر اول گفت: چه توصیفی از درختی خشک و مرده و زشت میتوان داشت؟!. پسر دوم گفت: اتفاقا درختی زنده و پر از امید شکفتن بود. پسر سوم گفت: درختی بود سرشار از شکوفه‌های زیبا و عطرآگین و باشکوهترین صحنه هایی بود که تا به امروز دیده‌ام. پسر چهارم گفت: درخت بالغی بود که بسیار میوه داشت و پر از حس زندگی بود. . پدر لبخندی زد و گفت: همه شما درست میگویید، اما زمانی می‌توانید توصیف زیبایی از زندگی درخت و انسان داشته باشید که تمام فصلها را در کنار هم ببینید. 🌹اگر در زمستانهای زندگی تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از دست می‌دهید و کل زندگیتان تباه می‌شود. و در خوشبها و زیباییهای زندگی همیشه به خاطر داشته باشیم که حال دوران همیشه یکسان نیست... طوری زندگی کنیم که اگر زمستان آن رسید از آنچه بوده ایم لذت ببریم @faghatkhoda1397
🚩داستان نبش قبر جناب حر توسط شاه اسماعیل صفوی🌟 👑هنگامی که شاه اسماعیل صفوی به کربلا مشرف شد نخست به زیارت سالار شهیدان رفت و آنگاه حضرت ابوالفضل علیه السلام و دیگر شهدای کربلا علیهم السلام را زیارت نمود. اما به زیارت حر، آن آزاده روزگار که قبرش با قبر سالارش فاصله دارد، نرفت. پرسیدند: « چرا؟» استدلال کرد که اگر توبه او پذیرفته شده بود از سالارش حسین علیه السلام دور نمی ماند. توضیح دادند که: « شاها ! از آنجایی که او در سپاه یزید فرمانده لشکر بود و آشنایانی داشت پس از شهادت در راه حق و در یاری حسین علیه السلام بستگانش بدن او را با تلاش و با اصرار بسیار از میدان جنگ خارج ساختند ودر اینجا به خاک سپردند.» شاه گفت: « من می روم با این شرط که دستور دهم قبر او را بشکافند و درون قبر را بنگرم اگر شهید باشد نپوسیده است و برای او مقبره می سازم. در غیر این صورت دستور تخریب قبرش را صادر خواهم کرد. » پس از این تصمیم به همراه گروهی از علما، سران ارتش و ارکان دولت خویش، کنار قبر حر آمدند و دستور نبش قبر را صادر کرد. هنگامی که قبر گشوده شد شگفت زده شدند چرا که دیدند پیکر به خون آغشته آن آزاده قهرمان پس از گذشت بیش از یک هزار سال صحیح و سالم است. زخمهای بی شمار گویی تازه وارد آمده و دستمالی نیز که سالارش حسین علیه السلام بر فرق او بسته و مدال بزرگی است بر پیشانی دارد. شاه اسماعیل گفت: « این دستمال از امام حسین علیه السلام است و برای ما مایه برکت و پیروزی بر دشمنان و مایه شفای بیماران. به همین جهت با دست خویش آن را باز کرد و دستمال دیگری بست اما به مجرد باز کردن آن دستمال، خون جاری شد و هرگونه کوشش برای متوقف ساختن آن بی حاصل ماند. به ناچار شاه همان دستمال را بر سر حر بست و گوشه ای از آن را به عنوان تبرک برداشت و خون هم متوقف شد. به همین جهت دستور داد برای او مقبره ساختند و مردم را به زیارت ایشان فراخواند. @faghatkhoda1397
🌸✍امام حسین علیه السلام پنج راه‌ڪار زیبا براے ڪسانیڪه میخواهند گناه نڪنند ولی نمی‌توانند، ارائه میدهد، که اگر فقط دو بند آخر روایت خوب درڪ شود دیگر هیچگاه به سمت گناه نخواهیم رفت: ◇✍مردےآمد خدمت امام حسين علیه السلام و گفت: مردے گناهڪارم و نمی توانم از گناه خودارے ڪنم مرا موعظه ڪن.امام علیه السلام در پاسخ فرموند: پنج ڪار انجام بده بعد هر چه خواستی گناه ڪن. ◆⑴روزےخداوند بزرگ را نخور هر چه می خواهی گناه ڪن؛ ◇⑵از حڪومت و سرپرستی خدا خارج شو، هر چه دلت می‌خواهد انجام ده؛ ◆⑶جايی را انتخاب ڪن ڪه خدا تو را نبيند بعد هر چه می خواهی گناه مرتڪب شو؛ ◇⑷زمانی ڪه عزرائيل آمد روح ترا از بدنت بگيرد او را از خودت دور ڪن هر چه خواستی انجام بده؛ ◆⑸وقتی ڪه مالڪ جهنم خواست تو را وارد آتش ڪند وارد نشو بعد هرگناهی ڪه می خواهی انجام ده. 📕موسوعة ڪلمات الامام الحسين عليه السلام، ح @faghatkhoda1397
📚 روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 امام صادق (عليه السلام) : ☘ إنَّ اللّهَ إذا أرادَ بِعَبدٍ خَيرا فَأَذنَبَ ذَنبا أتبَعَهُ بِنَقِمَةٍ،ويُذَكِّرُهُ الاِستِغفارَ،وإذا أرادَ بِعَبدٍ شَرّا فَأَذنَبَ ذَنبا أتبَعَهُ بِنِعمَةٍ لِيُنسِيَهُ الاِستِغفارَ،ويَتَمادى بِها،وهُوَ قَولُ اللّهِ عز و جل : «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ» بِالنِّعَمِ عِندَ المَعاصي. ☘ خداوند ، هر گاه بنده‌اى را بخواهد و او گناهى كند ، در پى آن ، كيفرش مى‌دهد و آمرزش‌خواهى را به يادش مى‌آورد. ☘ و هر گاه شرّ بنده‌اى را بخواهد و او گناهى كند، در پى آن ، به او نعمتى مى‌دهد تا خواهى از يادش برود و به آن حال ، ادامه دهد. 🍂 اين است معناى اين سخن خداوند عز و جل : «به زودى آنان را از جايى كه نمى‌دانند ، تدريجاً غافلگيرمى‌كنيم» ؛ یعنى‌با نعمت‌دادن در هنگام ارتكاب گناهان! 📖 الکافی ج 2، علل الشرائع @faghatkhoda1397
امام صادق (ع) ميفرمايند ، يك مؤمن چهار چيز بايد داشته باشد : 1⃣ خانه وسيع 2⃣ سواري خوب 3⃣ لباس زيبا 4⃣ چراغ پر نور شخصي پرسيد ما كه نداريم چه كنيم؟ حضرت فرمودند: اين حديث باطن هم دارد : 1⃣ منظور از خانه وسيع، صبر است كه بيان گر روح بزرگ است. 2⃣ مركب خوب، عقل است. 3⃣ لباس زيبا، حيا است. 4⃣ چراغ پر نور، علم است كه ثمره آن بندگي است. منبع: كافي، جلد ٦، @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی ✍️موضوع: خیلی وقتا حلال خدا رو حرام می‌دونیم! ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅ @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی ✍️موضوع: هر کسی باید در قیامت جواب کار خودش رو بده @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️👈بر بالای در خانه ات پرچمی سیاه بگذار قال الإمام الصادق صلوات الله عليه: مَنْ علّقَ علماً اسوداً على بابِ دارِهِ أوْ سطحِ بيتِهِ في ايّامِ عزاءِ جدّي الحسين صلواتُ الله عليه دَعَتْ لهُ ولأهلهِ أمُّنا فاطمةُ صلواتُ اللهِ عليها صباحاً ومساءً. 🏴هرکسی که پرچم سیاهی در ایام عزای جدم اباعبدالله علیه السلام بر روی در خانه اش یا بالای آن بگذارد،، برای آن و عیال آن مادرمان حضرت زهراء علیها السلام صبح و شب دعا میکند. @faghatkhoda1397
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ارزش فوق العاده مجالس اهل بیت ✍امام حسین (علیه‌السلام) : اگر کسی در گوش راستم مرا دشنام دهد و در گوش چپم عذرخواهی کند ، گذشت می‌کنم ؛ به این دلیل که پدرم علی (ع) از جدم رسول خدا (ص) روایت کرده که : کسی که عذرخواهی دیگران را نپذیرد ، چه عذرش موجّه باشد چه ناموجّه ، بر حوض کوثر وارد نخواهد شد ، و به شفاعت من نمی‌رسد . 📚 احقاق الحق ، ج 11 ، ص 431 . @faghatkhoda1397
مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میگوید: روزی دو ملک آمدند خانه ما . گفتم برای قبض روح آمده اید ؟ گفتند :نه . گفتم : پس چه ؟ گفتند : برای یاد دادن راه فنا آمده ایم . راه این است : 1 ) از خودت چیزی نمی گویی . 2 ) غیر از خدا هیچ نمی خواهی . گفتم : همین ؟ گفتند : بقیه ، قیل وقال است ک @faghatkhoda1397