سلام علیکم استاد عزیز
طلبه ام و رابطه ام با خداوند بهتر و اوضاع زندگیم با توجه به تعبیر خوابی که فرمودید سر و سامان گرفته بود تا اینکه رفیقم (که به او وابسته بودم) پیشنهاد هایی (که برای من آرزو بود) داد و برای من هم فراهم نشد که خواسته او رو عملی کنم و غفلت از این جا شروع شد... از طرفی خیلی مورد تحقیر عزیزترین افراد زندگی ام واقع شدم و این احساس حقارت حالم رو بدتر کرد. واقعا چرا هرچی شخصیت و احترام هست برای دیگران باشه ولی دیگران ذره ای برای بنده احترام قائل نیستند؟😔
چند مرتبه هم توبه و تضرع به درگاه خدا کرده ام ولی خیلی فایده نداشته برام.
به همین دلایل نشاط و اراده من کم شده و حال توصیه ها و اذکاری که قبلاً بهم فرمودید رو ندارم.
چه توصیه ای دارید که سریع از این حالت خارج بشم و به حالت سابق و بلکه بهتر از اون برگردم ؟
انشالله پاسخ به بقیه سوالا ت به مرور زمان جواب داده میشود
لطفا پیام ارسال نکنید