آقای دکتر فاروق صفی زاده، خود از اهل سنت است. دانستن این نکته این کتاب را خواندنی تر می کند.
فاروق صفیزاده متولد شهرستان تکاب استان آذربایجان غربی است. وی در سال ۱۳۶۹ به دریافت مدرک کارشناسی الهیات و معارف اسلامی نائل میآید و سپس کارشناسی ارشد را در رشته الهیات و معارف اسلامی در سال ۱۳۷۴ کسب میکند.
وی در سال 1369 به دریافت مدرک کارشناسی الهیات و معارف اسلامی نائل میآید و سپس کارشناسی ارشد را در رشته الهیات و معارف اسلامی در سال 1374 کسب میکند. او اکنون به گفته خودش اکنون علاوه بر دکترای الهیات، در فلسفه پزشکی، فرهنگ و زبانهای باستانی، علوم متافیزیک و تاریخ هم دارای مدرک دکتراست و فوق دکترای ایرانشناسی و ادیان هم دارد.
قَالَ رَسُولُاللَّهِ صلّياللهعليهوآلهوسلّم:
... وَ لَو كَانَ الحُسْنُ هَيْئَةً لَكَانَتْ فَاطِمَةُ؛ بَلْ هِيَ أَعْظَمُ. إنَّ فَاطِمَةَ، ابْنَتي، خَيرُ أَهلِ الأرْضِ عُنصُراً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً.
(مئة منقبة، 35)
پيامبر خدا صلّياللهعليهوآلهوسلّم فرمود:
اگر خوبي تجسّمی مييافت، قطعاً فاطمه بود؛ بلكه او بزرگتر است. دخترم، فاطمه، در اصالت و شرافت و كرامت بهترين اهل زمين است.
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
فهام: فرهنگ، هنر، ادبیات، مذهب
@fahhaam
هزار سال در این آرزو توانم بود
تو هر چه دیر بیایی، هنوز باشد زود
تو سخت ساخته می آیی و نمی دانم
که روز آمدنت روزیِ که خواهد بود...
السلام علیک یا اباصالح المهدی
عَنْ جَابِرٍ، عَنْ أَبِيعَبْدِاللَّهِ عليهالسّلام قَالَ: قُلْتُ: لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ «زَهْرَاءَ»؟ فَقَالَ:
لِأَنَّ اللَّهَ - عَزَّوَجَلَّ - خَلَقَهَا مِنْ نُورِ عَظَمَتِهِ فَلَمَّا أَشْرَقَتْ أَضَاءَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الأَرْضُ بِنُورِهَا وَ غَشِيَتْ أَبْصَارَ الْمَلائِكَةِ وَ خَرَّتِ الْمَلائِكَةُ لِلَّهِ سَاجِدِينَ. وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا! مَا هَذَا النُّورُ؟ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِمْ: هَذَا نُورٌ مِنْ نُورِي وَ أَسْكَنْتُهُ فِي سَمَائِي. خَلَقْتُهُ مِنْ عَظَمَتِي. أُخْرِجُهُ مِنْ صُلْبِ نَبِيٍّ مِنْ أَنْبِيَائِي. أُفَضِّلُهُ عَلَى جَمِيعِ الأَنْبِيَاءِ. وَ أُخْرِجُ مِنْ ذَلِكَ النُّورِ أَئِمَّةً يَقُومُونَ بِأَمْرِي يَهْدُونَ إِلَى حَقِّي وَ أَجْعَلُهُمْ خُلَفَائِي فِي أَرْضِي بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْيِي.
(بحارالأنوار 43/12 ح5، به نقل از عللالشرائع)
جابر ميگويد: از امام صادق عليهالسلام سؤال كردم: چرا حضرت فاطمهي زهراء سلاماللهعليها «زهراء» ناميده شد؟ فرمود:
زيرا خداوند - عزّوجلّ - ايشان را از نور عظمت خويش آفريد. آن هنگام كه درخشيدن گرفت، آسمانها و زمين به نورش روشن گرديد و ديدگان فرشتگان را فرا گرفت و ملائكه براي خدا به سجده افتادند و گفتند: اي اله و سرور ما، اين چه نوري است؟ خداوند به آنان وحي فرمود: اين نوري از نور من است. در آسمان خويش سُكنايش دادم. از عظمت خويش آفريدمش. از صلب پيامبري از پيامبرانم خارجش ميسازم. به تمامي انبيا برترياش ميدهم و از آن نور، اماماني را ظاهر ميسازم كه به امر من قيام ميكنند و به حقّ من هدايت ميكنند و آن هنگام كه وحي من قطع شود، آنان را جانشينان خود در زمين خويش قرار ميدهم.
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
فهام: فرهنگ، هنر، ادبیات، مذهب
@fahhaam
دیروز (10 آذر) سالگرد شهادت شهید مدرس بود و امروز (11 آذر) سالگرد میرزا کوچک خان. هر دو هم به امر رضا شاه به شهادت رسیدهاند. دربارۀ رضا خان خیلی گفتهاند و شنیدهایم؛ این که بیدین بوده؛ منافق بوده؛ قبل از قدرت گرفتنش تظاهر به دینداری میکرده و بعد کنار گذاشته و … . من فکر میکنم نگاه و حرفهایم کمی متفاوت است. البته که رضا شاه جنایتکار است و به فرهنگ اسلامی صدمات زیادی زده؛ ولی به گمانم بهراستی علایق دینی داشته؛ برای حرفم سندهایی هم دارم. ظاهرا دغدغۀ اصلی رضا شاه «قدرت» بوده نه «دین» و «بیدینی». یک بحث کوتاه در کلاس داشتهام؛ بشنوید و نظرتان را بفرمایید تا من هم بشنوم و بیاموزم.
https://fahhaam.ir/%da%af%d9%81%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d8%b6%d8%a7-%d8%ae%d8%a7%d9%86/
نتیجۀ اخلاقی👆👆
معاویه با اصل دین و خدا و پیامبر (ص) مشکل داشت؛ بنابراین حتی وقتی در اوج قدرت بود، باز هم دغدغه اش این بود که نام پیامبر (ص) را از مأذنه ها حذف کند.
عمرو بن عاص جایگاه معنوی امیرالمؤمنین (ع) را می شناخت و به قیامت هم اعتقاد داشت؛ ولی بیش از اینها ثروت را دوست داشت.
ابن ملجم و شمر به شدت دیندار بودند و از سر اعتقاد امام زمان خودشان را شهید کردند. آنان تعصب و فهم «من» و «اینها درست؛ اما به نظر من حقیر ...» را به حجت واضح ولیِ زمان خودشان ترجیح دادند.
هارون الرشید و مأمون، آشنا به جایگاه امام بودند؛ حتی مأمون خودش را شیعه می دانست و با علمای اهل سنت مناظره می کرد تا حقانیت امیرالمؤمنین (ع) را ثابت کند؛ اما این دو قدرت را بیشتر از دین دوست داشتند. به قول هارون: الملک عقیم؛ درک مفهومش این می شود که پادشاهی به خانواده و فرزند هم اولویت دارد.
نکتۀ 1: تا وقتی نفهمیم طرف مقابل دقیقا چه می خواهد و دردش چیست، نمی توانیم درمانش کنیم. در ظاهر امر، همۀ اشخاصی که در بالا نام بردم، دشمن امام معصوم و جهنمی اند؛ اما واقعیت این است که جنسشان با هم فرق دارد. آدمهایی که امروز دور و بر ما هستند و ظاهرا با دین و مظاهر دین مشکل دارند، همه یک جور نیستند و کلید باز کردن ذهنهایشان با هم فرق دارد. یک وقت همه را با یک چوب نرانیم!
نکتۀ 2: خوب است برویم جلوی آینه و خودمان را دقیق اسکن کنیم. من که هستم؟ کدام ما به ثروت و قدرت و شهرت علاقه ندارد؟ کدام ما برای فهم خودش ارزش قائل نیست؟ مؤمن و غیر مؤمن، همه این ویژگی ها را دارند؛ اما فرق مؤمن با دیگران در اولویتبندی است و این که در دوراهی ها کدام را انتخاب میکند؛ خدا را یا قدرت و ثروت و غرور و تعصب و ... را.
قرآن میفرماید: الذین آمنوا اشدّ حبا لله:
مؤمنان خدا را بیش از هر چیزی دوست میدارند.
مشهورترین ذکر اسلامی و آغاز نماز هم چنین است:
الله اکبر:
خدا از هر کس و هر چیز بزرگتر است.
یاحق