🟡🔵 6️⃣ از 6️⃣
تا ندهی بیضۀ عنبر مرا
خیره نگویم که تو بوالعنبری
خیز بینداز به یک سو پشیز
تا بدلت زر بدهم جعفری
تا تو ز دینار ندانی پشیز،
نه بشناسی غل از انگشتری،
هیچ نیاری که ز بیم پشیز
سوی زر جعفریام بنگری
چند زنی طعنۀ باطل که تو
مرتبت یاران را منکری
با تو من ار چند به یک دین درم
تو ز ره من به رهی دیگری
لاجرم آن روز به پیش خدای
تو عمری باشی و من حیدری
فاطمیام فاطمیام فاطمی
تا تو بدرّی ز غم ای ظاهری
بر اساس این ابیات، اتهام سنی به شیعه این است که «مرتبت یاران را منکر» است؛ یعنی فضل صحابه را پاس نمیدارد. ناصر این اتهام را میپذیرد که با بعضی از صحابه، یعنی خلفا و وابستگان و دلبستگانشان، دشمن است و در مقابل خودش حیدری و فاطمی است. فاطمی در این بیت ایهام دارد؛ هم منسوب به فاطمۀ زهرا(س) است هم خلفای فاطمی که پیشوایان مذهب اسماعیلیاند. فرقۀ اسماعیلیه خود را باطنی میخواندند و دیگر فرق را ظاهری. در خصوص باطنی و ظاهری سرفصلی را پس از این شعر خواهم آورد.
فاطمه را عایشه مارندر است
پس تو مرا شیعت مارندری
شیعت مارندری ای بدنشان
شاید اگر دشمن دختندری
این که در مقایسۀ مذهب فاطمه(س) و عایشه به همین اکتفا شود که عایشه نامادری فاطمه(س) است و فاطمه(س) دختر شوهر عایشه است، از عجایب است. چون چنین چیزی اساسا فضیلت یا رذیلت محسوب نمیشود.
من نبرم نام تو، نامم مبر
من بریام از تو، تو از من بری
گرچه مرا اصل خراسانی است
از پس پیری و مهی و سری
دوستی عترت و خانۀ رسول
کرد مرا یمگی و مازندری
ناسازگاریاش با دیگران در بیت 34اول این بخش مشهود است. دو بیت بعدی آوارگی او پس از تغییر مذهب را نشان میدهد.
مر عقلا را به خراسان منم
بر سفها حجت مستنصری
تعبیر دیگری از خر و خرد؛ سفها و عقلا. مستنصر نام خلیفۀ فاطمی است.
حکمت دینی به سخنهای من
شد چو به قطر سحری گل طری
ننگرد اندر سخن هرمسی
هر که ببیند سخن ناصری
مقصود از سخن هرمسی، فلسفۀ یونانی است. سخن ناصری همان حکمت دینی است که ما به آن علم کلام میگوییم.
گرچه به یمگان شده متواریام
زین بفزوده است مرا برتری
گرچه نهان شد پری از چشم ما
زین نکند عیب کسی بر پری
خوب سخن جوی چه جویی ز مرد
نیکوی و فربهی و لاغری؟
نیست جمال و شرف شوشتر
جز به بهاگیر و نکو ششتری
چون شکر عسکری آور سخن
شاید اگر تو نبوی عسکری
فخر چه داری به غزلهای نغز
در صفت روی بت سعتری؟
این نبود فضل و، نیابی بدین
جز که فرومایگی و چاکری
فخر بدان است بدانی که چیست
علت این گنبد نیلوفری
واب درو و آتش و خاک و هوا
از چه فتادند در این داوری
هر که از این راز خبر یافته است
گوی ربوده است به نیک اختری
آغاز شعر هم با اشاره به همین علوم بود.
مدح و دبیری و غزل را نگر
علم نخوانی و هنر نشمری
دفتر بفگن که سوی مرد علم
بیخطر است آن سخن دفتری
این دو بیت به علوم ناصر پیش از آغاز سفر اشاره دارد. الآن میگوید که دیگران به چنین علومی دل خوش کردهاند؛ در حالی که اینها مهم نیستند.
حجتِ حجت به جز این صدق نیست
با تو ورا نیست بدین داوری
شعر تمام شد و همانطور که دیدید، حجت و استدلال محکمی در آن نبود؛ سراسر لجاج و تعصب، «تا تو بدرّی ز هم ای ظاهری»!
🟢🔵🔴🟡
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
@fahhaam
به یاری خدا عازم شیرازم؛ شب شعر عاشورایی شیراز
این شب شعر قدیمیترین و جدیترین رویداد ادبی کشور است که به شکل کاملا مردمی شکل گرفته و ماندگار شده است.
در سالهای اخیر، شعرخوانیها پخش زندۀ تلویزیونی داشته که ساعت و کانال و لینک اینترنتیاش را برایتان خواهم گذاشت.
در حاشیۀ این شب شعر، چند نشست تخصصی هم برگزار میشود. قرار است پنجشنبه صبح دربارۀ #نشانه_شناسی حرف بزنم. خودم که خیلی هیجان دارم. امیدوارم بحث کاربردی و مفیدی از آب در بیاید.
یک نمونه از شعرخوانیهای پارسال را ببینید. پیشنهاد میکنم در کانال آپارات شب شعر عاشورایی شیراز عضو شوید.
https://www.aparat.com/v/f1512ht
📣 کارگاه «منبعشناسی تاریخ عاشورا»
(آشنایی با مهمترین مقاتل و دیگر منابع تاریخ عاشورا)
با تدریس دکتر “سعید طاوسی مسرور”
🔷 سرفصل کارگاه:
▪ آشنایی با کهنترین مقاتل
▪ منابع تاریخ عاشورا تا پایان قرن پنجم
▪ منابع تاریخ عاشورا از قرن ششم تا پیش از ظهور صفویه
▪ منابع تاریخ عاشورا در عصر صفوی
▪ منابع تاریخ عاشورا در عصر قاجار
▪ آثار عاشورایی معاصر
لینک ثبتنام و جزئیات
⚠️ این کارگاه همزمان حضوری و آنلاینه ⚠️
📆 چهارشنبهها
⏰ ۲ جلسه از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۲۰:۳۰
📌 شروع از ۱۷ مرداد
@zeitoon_academy