سلام
در مباحث مربوط به مولوی برخی حواشی هست که ذهن های زیادی را درگیر می کند و حواسها را از اصل موضوع پرت می کند. من در فیلمهای کوتاه به این موارد هم پرداخته ام.
ممنون می شوم اگر این قطعه را ببینید و نظرتان را با من در میان بگذارید. نظرات شما کمک می کند که بحثها مرتب تر و کاربردی تر بشوند.
@DR_Reza_Bayat
یک نظرسنجی جمع و جور:
مولوی را بیشتر از چه طریقی می شناسید؟
یک دقیقه هم وقتتان را نمی گیرد. ممنون می شوم همراهی کنید:
https://strawpoll.com/NMnQ5v9QMn6
مجموعا 17 نفر 42 رای دادند و نتیجۀ نظرسنجی را به شکل بالا درآوردند.
شکر خدا بیشینۀ همراهان فهام اهل مطالعه هستند و مواردی مثل «ملت عشق» و «نمی شناسمش» رای نیاورده اند.
بیشتر ممنون می شوم اگر دوستان بیشتری همراهی کنند. این طوری من هم بهتر می توانم هدف گذاری کنم و مطالب شایسته تری تقدیم نگاهتان کنم.
سلام
یک سایت توانمند و قابل اعتماد پیدا کرده ام برای تبدیل صوت به متن: ویراویراست
این فایل کوتاه را با متنی که ویراویراست تحویل داده مقایسه کنید: فقط یک خطا دارد: «نابغه س» را نوشته: «نابغص». یعنی کلمه را تشخیص نداده و آوانگاری کرده.
در متنی که می بینید فقط چند تا نقطه و علامت سؤال اضافه کرده ام.
متن پیاده شدۀ فایل بالا با استفاده از سایت ویراویراست:
یکی از بزرگترین محققان معاصر آقای دکتر شفیعی کدکنیه حتما میشناسیدش اسمش لااقل شنیدید ایشون خب عمری رو گذاشته رو ادبیات عرفانی کار کرده، یه جملهای داره. خیلی جمله قشنگیه میگه در قرن هفتم که روزگار زندگی مولویست. اگر مجموعا ده تا دانشمند برجسته روی کره زمین رو بخوایم نام ببریم ده تا آدم مهم، تاثیرگذار و دانشمند یکیش. حتما مولویست. جایگاه علمی مولوی چنین چیزیه، یعنی یه آدم بیسواد از تو جوب پیدا کرده نیست. واقعا استاد بزرگ است. واقعا بسیار درسخواندهست، باهوش، نابغص راجعبه نبوغش جلوتر صحبت میکنیم و از اون طرف هم درسخوندس خیلی بلده و این آدم خیلی بلد. وقتی میافته به کارهای عجیبغریبکردن عجیب میشه وگرنه اگه یکی مثل من بیاد. مثلا نمیدونم رفتارهای نامعقول و عجیبغریب انجام بده میگن. خب حالا همینه. دیگه بیشتر از این نیست. به لحاظ شرعی چی؟ مفتی است مفتی در جامعه اهلسنت معادل است با مرجع تقلید. کسی که فتوا میدهد تابع فقه سنی حنفی هم هست. این مولویه
🆘 🆘 🆘 🆘 🆘
یک مشکل:
دنبال سایت و نرم افزاری هستم که بتواند متن گفتاری و شکسته را مرتب کند. مثلا «می تونن» را بکند «میتوانند». همین! دستکاری بیشتری نمیخواهم. هنوز نتوانستهام چنین چیزی پیدا کنم. chatGPT هم جواب نداده. شما پیشنهادی دارید؟
ممنون
در تقویم نوشته که امروز، روز شمس تبریزی است.
این ویدئو را 19 اسفند 1401 منتشر کرده بودم؛ ولی بازنشرش خالی از لطف نیست:
درباره رابطه مولوی و شمس خیلی ها حرف زده اند. یکی هم من.
این برنامه دو سال پیش ضبط شد. مجری دکتر محمود اکرامی فر است و مهمان دیگر محمود حبیبی کسبی، از شاعران خوب معاصر است.
فیلم را از این لینک ببینید و مرا از نظرتان محروم نکنید. ممنون
https://aparat.com/v/gIHTr
🌷 🌷 🌷
🌹🌹🌹چند سطری در ستایش رسول مهربانی🌹🌹🌹
اینک من، رسول الله
جهانِ راز
جهانِ آسمان، پرواز
آنِ توست
سپیده دم
در آن هنگامه ی آغاز
خدا می خواست تا خود را عیان سازد
که مردم، بندگانش،
فاش
ببینندش
و این آغاز خلقت بود
تو را،
طه،
تو را
ایزد
هزاران سال پیش از این مجسم کرد
پیش از آن که آدم را کند تصویر
و اول خلق نورت بود
از آن پس خلق کرد افلاک را
طه،
تو را دیدند
ایزد را پرستیدند
از آن پس آبها را
و خشکی را
و آنان نیز این گونه
درختان نیز
جانداران دیگر نیز
اما من
من، انسان
گشودم چشم ودیدم
جانورها را
درختان را
زمین را
آبها را
آسمانها را
همه بر گرد من گردان
مسخر باد و خاک و آب
آتش نیز در فرمان
و من فرمانروای عالم امکان
و من، انسان
خدا می خواست تا خود را عیان سازد
تو را بار دگر آورد
و ملک طلق من
مه را
به انگشتت مسخر کرد
مدار مهر عالمتاب را هم با مدار چشمهای تو
برابر کرد
و من دیدم که ذرات جهان در اختیار خالق خویشند
به پنداری سفیهانه
تو را پیک خدا دیدم که باید برترین آفرینش را
مرا
بر عرش بنشانی
غلط بود این
منم آن پیک
فرستادم خدا از غیب تا اینجا
که بشناسم تو را،
طه،
اینک من: رسول الله
تو: کعبه
تو مسجود
نشان خالق هستی
برای هر چه هست و بود
این آغاز «لولاک» است
نیم ساعت دیگر نقد این کتاب شریف با حضور مؤلف آغاز خواهد شد.
پخش زنده:
https://telewebion.com/live/ketabnama
🆘کمک بفرمایید🆘
دارم یک سلسله درسگفتار کوتاه درباره مولوی ضبط میکنم. مخاطبم تیپ دانشجوی لیسانس است.
لحن و سبکش هم شبیه همان دو قطعهای است که درباره رابطه مولوی و شمس و ملت عشق دیدید.
اینها سرفصلهایی است که به ذهن من رسیده. میتوانید تصحیح و تکمیلش کنید؟
ممنون
1. محیط زندگی مولوی چطور بود؟ خانوادهاش؟ جامعهاش؟ حاکمانش؟
2. مولوی در علم و دین چه جایگاهی داشت؟
3. شمس که بود؟
4. مولوی عاشق چه چیز شمس شده بود؟
5. این حرفهایی که دربارۀ مولوی و شمس میزنند راست است؟
6. ملت عشق راست است؟
7. کلا حرف حساب مولوی چیست؟
8. چرا شعر مولوی اینقدر آهنگین است؟ چرا خودش اینقدر خوشحال است؟
9. مثنوی بهتر است یا غزلیات شمس؟
10. سماع چیست؟
11. عرفان چیست؟
12. چرا مولوی آدم مهمی است؟
13. مولوی بیشتر شاعر است یا عارف؟
14. چرا مولوی اینقدر بیتربیت است؟
15. مذهب مولوی چیست؟
16. چرا بعضی از دینداران با مولوی مخالفند؟
17. اگر مولوی بخوانم چه گیرم میآید؟ اگر نخوانم چه چیزی را از دست میدهم؟
18. چطور مولوی بخوانم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
قُل انّما أنا بشرٌ مثلکم یوحی إلیّ
بگو، خود بگو که بی گفتۀ تو در باورمان نخواهد گنجید. بگو، که راستگوترینی ومجبوریم به پذیرفتن. بگو که «من نیز چون شمایم»؛ اما جسارتم را ببخش. نه؛ جسارتی نخواهم کرد. میخواستم بپرسم آیا خودت به راستی باور داری که بشری چون ما هستی. ولی دیدم که کلام، کلام خداست و تو بندهترین بندگانش؛ و مگر میشود سخنت با سخن خدا سر سوزنی تفاوت داشته باشد؟! باشد! میپذیرم؛ اما به خودت قسم فقط از سر تعبّد.
و به راستی هنوز حیرانم که با کدام منطق تو میتوانی مثل ما باشی. نه مثل! حتی شبیه!
آری، تو چون مایی؛ اگر اقیانوس چون قطره باشد. تو چون مایی، اگر مدار افلاک همچون دنیای کوچک اتم باشد. تو چون مایی، اگر...
ولی اینها که یگانگی نیست! اینها که شباهت نیست! بشر، گیرم که از بدیهایش هم چشم پوشیم و یکسره خوبی ببینیمش، جز تصویری ناروا و واژگونه از تو نمیتواند بود.
یا رسول الله! خودت دستم را بگیر که حیرتی این چنین به جنونم خواهد کشاند. تو چگونه بشری و مثل بشر؟ وحی بر تو نازل میشود و بر دیگران نه ؛ میدانم. ولی همان قیدِ مشترک هم - بشریت را میگویم - تحمّل ناشدنیاست. و اگر اساساً بشر تویی، هیچگاه خود را نخواهم بخشید که این گونه نام مقدّست را با اطلاق بر خود آلودهام.
قرآن را میگشایم؛ یادگارت را؛ ثقل اکبر. آرامم میکند. نه! جواب نگرفتهام. حیرتی گستردهتر چنان مرا میبلعد که ماجرای بشریت را از یاد میبرم.
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
این خداست که این گونه مهربانانه سخن میگوید؟! این خداست؟! همان که همگان، حتیفرشتگان، از او خائفند؟! همان که جهنّم را از غضبش افروخته؟! همان که کبریایش عالم و آدم را به هیچ هم نمیانگارد؟! همان که هر چه بخواهد، میشود و کسی جلودارش نیست؟! همان که اگر عیسی و مادرش و هر آن که در زمین است را نابود کند، معترضی مقابل خود نخواهد دید؟! این خداست و این گونه نرم سخن میگوید؟!
«من نزدیکم؛ بسیار نزدیک! اگر صدایم کنید، جواب شما را میدهم. پس شما هم جواب مرا بدهید. به من ایمان بیاورید که در این صورت خودتان رشد خواهید کرد.»
این خداست؟! این حیرت، حیرت بشر بودن را میپوشاند. ولی، این نیز ادامۀ همان است. هر دو یک محور دارند و آن، تویی.
خدا آن گاه این گونه مهربان جلوه میکند که بندگانش دربارۀ او پرسیده باشند؛ امّا از تو!
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ.
محمّد! تو باب رحمت خدایی؛ یا شاید: خود رحمت خدا. رحمت از مجرای توست که عالم را در بر میگیرد. از طریق توست که بر غضب خدا پیشی میگیرد. و از یمن وجود توست اگر باران میبارد؛ اگر گیاه میروید؛ اگر آفتاب میتابد و اگر هرچه خیر و خوبی است، هست!
رحمت لازمۀ خلقت است. و خدا تنها پس از تو بود که جهان و آن چه در آن است را آفرید. شیطان به تو - که در صلب آدم بودی - سجده نکرد؛ از رحمت خدا دور شد. معنای لعنت هم همین است: دوری از رحمت خدا.
امّتها آمدند و رفتند و تاریخ فقط یک امت را امت مرحومه دید : امت تو را؛ امت رحمت را.
بشر شدنت هم رحمت بود. خدا به بشر رحم آورد. با آن که خود گفته بود: رَحمَتی وَسَعَت کُلَّ شَیئٍ، تو را در قالب حقیر بدن بشری گنجاند؛ و محال را ممکن کرد.
خدا به بشر رحم آورد؛ تو را آورد. تو را که از بهشت برایمان بگویی و از معراج.
خدا بر ما رحم آورد؛ و تو را آورد؛ و تو نماز را آوردی که ما هم معراج داشته باشیم. و قیاس کنیم بشر بودن خودمان و تو را با نسبت معراجهایمان و معراجت.
خدا برما رحم آورد؛ و تو را نشانمان داد که این گونه در حقارتهایمان دست و پا نزنیم؛ تا اوج را هم دیده باشیم؛ که تناسب نام تو با رحمت در آسمانها چنان شناخته شده است که در زمین ما، خورشید.
خدا به ما رحم آورد. خودش به تو صلوات فرستاد؛ به ما نیز اجازه داد که نام مقدّست را بر زبان آوریم و در بیکرانۀ رحمتت غرق شویم.
* * *
آغاز دعاهایم به نام توست. سالهاست که آموختهام. نظر عنایت خداست. صلوات بر تو دعای مقبول است؛ و هر که صلوات فرستد: مستجاب الدّعوة. پایان دعا نیز با نام توست. به خودت سوگند، وقتی میگویم: بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمین، تو را پیش رو میبینم؛ رحمت خدا تویی! خدا را به تو قسم دادهام!
میخواهم دعا کنم. به نام تو هم دعا میکنم. ولی مولای من! یا رسول الله! نه زبان گله دارم و نه دل تحمّل. سالهاست که دعا میکنم. میدانم بیتأثیر نیست. میدانم که دعای من هم درازای غیبت را گرچه یک ثانیه، کوتاه کرده. ولی هر چه که هست، هنوز به ظهور نرسیده. یا رسول الله! این بار شما دعا بفرمایید. خدا روی شما را زمین نمیاندازد؛ شما هم روی ما را زمین نیاندازید. دعا کنید! هر چه باشد شما حبیب خدایید. مگر میشود حبیب خواستۀ حبیب را بر نیاورد. آقا! شما دعا بفرمایید تا ما بیاموزیم. تا آمین بگوییم تا همراهی کنیم. ما را ببینید! رو به قبله ایستادهایم و منتظر شما! لب از لب نخواهیم گشود و دعا را جز با قلبهایمان نخواهیم خواند. شما رحمت خدایید؛ محال است نپذیرد! شاید با گوش آلوده نتوان صدای شما را شنید؛ ولی شکر که با همین زبان آلوده هنوز میتوانیم آمینگوی دعای شما باشیم.
دعا بفرمایید ...
آمین!
سلام
این شماره خیمه تازه به دستم رسید. طبعا خواندن این عکسها دشوار است. این دو صفحه پیاده شده صحبتهای من در همایش سید حسن حسینی است که قبلا در فهام گذاشته بودم. این هم لینکش:
https://eitaa.com/fahhaam/693