eitaa logo
فلسفه نظری
2هزار دنبال‌کننده
430 عکس
71 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴شوپنهاور به دلیل نگاه به‌غایت بدبینانه‌ای که به عالم و آدم داشت،در زمره‌ نادر متفکرانی است که به آنان «فیلسوفان سیاه» می‌گویند. جهان در نظر او ابلهانه و انسان موجودی نکبت‌زده بود. @bahrami_eshragh
🔴زمانی که فطرت انسان رخ نمایی میکند، آتئیسم در روانشناسی نیز خار و ذلیل می شود، و حقیقی بودن فطرت توسط دانشمندان غرب تایید می شود...! ⬅️پروفسور جاستین بارت، از دانشگاه آکسفورد، به این حقیقت دست یافته که اعتقاد به ادیان و خداوند، امری از روی ترس نیست، بلکه از امری فطری و مطابق با حقیقت عالم است ، و نتایج و تحقیقات بی طرفانه زیادی گفتار ایشان را تایید می کنند! 🆔 @falsafeh_nazari 💠درحالی که امروزه بسیاری از محققان اهمیت آموزش دینی به کودکان را مورد تأکید قرار داده اند یک روانشناس از دانشکده الهیات فولر بر این باور است که اعتقاد کودکان به خداوند یک مسئله ذاتی است؛ اما محققی دیگر آموزش دینی کودک را بر نوع پذیرش رویدادهای دور از انتظار موثر می داند...! 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️به گزارش تلگراف، اگر اعتقاد به خدا به کودکان آموزش داده نشود چه اتفاق رخ می‌دهد؟ ⬅️آیا کودکان با این اعتقاد به دنیا می‌آیند؟ 💠این پرسشها طرح اولیه کتابی نوشته جاستین بارت روانشناس است که تحت عنوان " مومنان ذاتی" منتشر شده است. بارت درحال حاضر محقق دانشکده الهایت فولر است و قسمت اعظم تحقیقات خود را روی کودکان و باورهای دینی متمرکز کرده است.✅ 🆔 @falsafeh_nazari 💠وی پس از مشاهده این که کودکان تمایل به این باور دارند که جهان دارای نظم و هدف است، به این نتیجه رسید که کودکان با تمایل به این تفکر متولد می شوند که یک عامل مابعد طبیعی در پس این نظم وجود دارد یا این که کودکان دارای یک سیری مواضع طبیعی نسبت به اعتقاد دینی از انواع مختلف هستند...!✅ 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️درحالی که این نویسنده اعتقاد دارد این مواضع را می توان با انواع محیطهای آموزشی و فرهنگی تحت تأثیر قرار داد، اعتقاد دارد که تحقیقاتش نشان می‌دهد که مهارتهای شناختی کودک در زمین بازی به سمت اعتقادات دینی متمایل است، و این گزاره ای دیگر در عالم است که به باطل بودن عقاید مادی گرایی و باطل بودن جهانهای سکولار پر از استکبار مهر باطل می‌زند...! ⬅️به نقل از: http://www.telegraph.co.uk/news/politics/8510711/Belief-in-God-is-part-of-human-nature-Oxford-study.html . . . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴دلایل بامزه ی انکار خــــدا. ⬅️ برهان چیــست⁉️ ⬅️ منطقــی فکر کنیــم❗️ ⬅️ما یه همسایه ی فقیــــر داریم و یه همسایه ی پولـــدار چون این پولـــداره و این یکی فقیـــر پس خـــدا وجـــود ندارد❗️ ___________________ ⬅️خاله ی من سرطـــان داشت و از سرطـــان مـــرد و چـــون خاله ی من از سرطـــان مرد پس خـــدا وجـــود ندارد❗️ --------------------------- ⬅️همه ی ما از نسل میمـــونیم پس خـــدا وجـــود ندارد❗️ -------------------------- ⬅️چرا باید زنان حجـــاب داشته باشند این یعنی زور گفتن پس خـــدا وجـــود ندارد❗️ --------------------------- ⬅️ریچارد داوکینـــز گفته گرانـــش یک نظـــریه ست نه قانـــون پس خـــدا وجـــود ندارد❗️ --------------------------- ⬅️من خیلی باهـــوشم‼️ ببین من خیلی وقت ندارم توضیـــح بدم بهتـــون که چرا خـــدا وجـــود نداره و اون مغز کوچیـــک تو اینو درک نمیـــکنه پس خـــدا وجود نـــداره❗️ --------------------------- ⬅️بعد از مرگی وجود نداره‼️ کی از اون دنیا برگشتـــه و خبر داده؟ وچون من جزمیـــت دارم❗️ پس خـــدا وجـــود ندارد❗️ --------------------------- ⬅️برهان کفر‼️ اگر خـــدا وجود نــدارد باید به او کافر باشم❗️ به او ایمــان ندارم پس خــدا وجــود ندارد❗️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان وحشت‼️ دیدی بی بی سی گفت ی نفر کشته شد تو ویرجیینیای شمالی به دست ی مسیــحی تند رو❗️ پس مسلمانان تروریست اند❗️ پس خــدا وجــود ندارد❗️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان اعتماد به دوستان❗️ دوستم میگه خــدا وجــود نداره پس خدا وجود ندارد❗️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان اعداد‼️ چندین هزار نفر به خــدا اعتقاد ندارند❗️ همشون اشتباه میکنن یعنی؟ پس خــدا وجـــود ندارد❗️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان تهدید‼️ خدا وجود نداره پدر سوخته ها♂ پس خــدا وجــود ندارد❗️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان استاد‼️ بهرام مشیری میگه خــدا وجود ندارد! پس خــدا وجــود ندارد❗️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان استناد به اینترنت‼️ فلان وبسایت میگه خــدا وجــود نداره اینم لینکش❗️ پس خـــدا وجــود نداره❗️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان بی حوصلگی‼️ خدا وجود ندارد! من حوصله ندارم شما احمق ها را قانع کنم که خــدا وجــود ندارد😏 پس خــدا وجــود ندارد❗️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان ناراحتی ‼️ یک هواپیما سقوط کرد و سیصد نفر کشته شدند!😞 و فقط یک نفر زنده ماند اونم زخمی بود! پس خــدا وجــود ندارد❗️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️برهان عاقل بودن‼️ خدا با عقل من جور در نمیاد! چرا انقدر بی عقلی که بهش اعتقاد داری؟ پس خــدا وجــود ندارد❗️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️مغلطه با توسل به احساسات❗️ ساختمان پلاسکو سوخت و کار و کاسبی خیلی ها بهم ریخت و دولت هم هنوز اونجارو نساخته پس خـــدا وجــــود نداره❗️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️دلیل سلبی❗️ چون تو مغلطه حاصل به تحصیل میکنی و سوفطسایی میشی(منظورش سوفسطائیه بیچاره😃)و اون اونه و میگه "آره رفقا....اون اونه و این اینه پس لذا لابد این اونه و این اینه" پس خـــــدا وجـــــود نداره❗️ ____________ ⬅️برهان به ظاهر علمی❗️❗️❗️ هاوکینــگ گفته بود دنیا از هیچ کوانتومیـــه، با اینکه خلا کوانتومــی در سطح ماکروسکوپی پاسخگو نبوده(!) پس خدا وجود ندارد❗️ ________________ 💠اندر حکایات ملحدین کشور ما، و سطح سواد آنها، و دلایل قدرتمندشان در اثبات عدم وجود خدا اینها که تیتر کردیم هستند.😐☝️ 💢ملحدین گرامی یکم با منطق دلیل بیاورید. . . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴فلسفه برای کودکان ✅حضرت آیه الله العظمی امام خامنه ای(مدظله العالی) @falsafeh_nazari 💠یک مسئله، مسئله‌ی نوشتن کتاب فلسفی برای کودکان است، که غربی‌ها دارند این کار را میکنند. دو سه سال قبل از این، یک کتابی برای من آوردند، من مبالغی نگاه کردم. خب، از همان اوّلی که شروع میکند، واقعاً فلسفه است؛ لیکن باب کودکان است. این کتاب، یک کتاب خیلی قشنگی است در باب فلسفه - حالا اسمش یادم نیست؛ توی کتابهایم هست - به نظرم یک آمریکائی این را نوشته. ما به اینجور کتابی احتیاج داریم. بچه‌های ما ذهنشان دارد فلسفی میشود. خوشبختانه حرکت جامعه و نظام موجب شده که ذهنها عقلانیت پیدا کند. جوانهای ما واقعاً سؤال میکنند. این سؤالهائی که زیاد شده، این را باید مبارک دانست؛ منتها ما باید جوابگوئی داشته باشیم. حس سؤال کنندگی دارد زیاد میشود، و این همین‌طور دارد به نسلهای پائین‌تر منتقل میشود. @falsafeh_nazari 💠ما یک نوه‌ی کوچکی داریم، دو سال و نیمش است و هنوز درست حرف هم نمیزند. چند روز پیش یک میزی اینجا بود، داشت می‌انداخت. به او گفتم این میز را نینداز. گفت: چرا؟ خوشم آمد از این که گفت چرا. چرا نیندازم؟ دنبال علت میگردد. بعد پنجه میزد به یک بچه‌ی دیگری، گفتم آقاجان نکن. گفت: چرا؟ این سؤال کردن از علت، خیلی چیز مهمی است. این حالت دارد به وجود می‌آید. حالا وقتی او ده ساله بشود، سؤالات زیادی برایش مطرح است: چرا؟ چرا؟ چرا؟ وقتی همین بچه، یک جوان هجده نوزده ساله‌ای باشد، سؤالات قوی‌تری در ذهنش ایجاد میشود. ما باید برای این سؤالات جواب داشته باشیم. این کار، کار شماهاست. شما واقعاً میتوانید این کار را انجام دهید. 🔸بیانات در دیدار اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی _ ۱۳۹۱/۱۱/۲۳ ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
🔴زمانی که ابن سینا برای تعدادی، آتش و کتک تجویز میکند!🔥 ⬅️شیخ الرئیس ، در اشارات به شکل بسیار مفهوم و فوق العاده سوفسطائیان را به خاکستر تبدیل کرده ، به شکلی که هیچ راه فراری برای آنان نگذاشته. ⬅️ابن سینا در نقد سوفسطائیان میگوید: 💠از سوفسطايى ها بپرسید كه درباره انكار وجود داشتن خودتان چه مى‌گوييد؟ 💠آيا خبر دارید كه انكار شما حق است، يا باطل است يا شاکی بودن؟ اگه از روى علم خودتان به يكى از اين امور سه گانه حكم كرده اید، پس به حقیت اعتقادى اعتراف كرده اند خواه اين كه اين اعتقاد، اعتقاد حقیقی قولشان به انكار قول حق باشد، يا اعتقاد بطلان آن يا اعتقاد شک در آن، پس انكارشان حق را مطلقا، ساقط است .✅ 💠و اگر بگويند ما شک داريم، به آنان بگویید كه آيا مى دانيد شک داريد يا به شک خودتان هم انكار داريد، و آيا از گفتارها به چيز معینی علم دارید؟✅ 💠پس اگر اعتراف كردند كه شاکی اند يا منكر اند و به شىء معينى از اشيا عالم اند، پس به علمى و حقی اعتراف دارند.✅ ⬅️و اگر گفتند: ما أبدا چيزى را نمى‌فهميم و نمى‌فهميم كه نمى‌فهميم، و در همه چيزها حتی در وجود و عدم خودمان شاکیم و در شک خودمان نيز شاکی ایم و همه اشيا را انكار داريم حتی انكار به آنها را نيز انكار داريم، شايد از روى عناد زبانشان بدين حرفها گويا است، پس احتجاج با ايشان ساقط است و اميد راه جستن از آنان نيست. 💠ابن سینا می‌گوید: پس چاره آن جز اين نيست كه ايشان را تكليف به دخول نار كرد زيرا كه نار و لا نار نزدشان يكى است و ايشان را کتک زد زيرا كه الم و لا الم برايشان يكى است.✅ پ.ن؛ ⬅️پس اگر اشخاصی را دیدید که اینگونه خود را به عناد زده اند، حتما آنها را کتک بزنید و از این فرصت نهایت استفاده را ببرید. . . . . . . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴چرا ادعای سوفسطائیان مقبول نیست؟! ⬅️این اشخاص ادعا دارند که عالم هرگز قابل شناخت نیست، و کارشان فقط نفی مطلق ارزش معلومات است، به عنوان مثال سوفیست مشهور یونان به نام گرگیاس میگوید: 🔰"اولا هیچ چیز وجود ندارد، ثانیا به فرض وجود برای انسان شناختی نیست، ثالثا اگر شناختی باشد نمیتوان آن را به دیگری تعلیم داد زیرا احساسات انسان یکسان نیستند." ♨️سوفیست مشهور دیگری به نام پروتاگوراس گرچه نظرش نقطه مقابل گرگیاس است، ولی در نفی معلومات میگوید: 🔰هیچ چیز وجود ندارد، زیرا اگر چیزی موجود باشد یا از ازل بوده یا در زمانی به وجود آمده است، اما اگر چیزی ازلی باشد پس آغاز ندارد، پس بی نهایت است و چون بی نهایت است ،پس در هیچ جا نیست؛ زیرا مکان آن را محدود می نماید ، چیزی که هیچ جا نیست، هیچ است. 💠دقت کنید که گرگیاس میگوید هرکس هرچه پنداشت حقیقت است، پروتاگوراس میگوید هیچ حقیقتی را نمیتوان یافت. ♨️تاریخ فلسفه، جلد یکم یونان و روم، کاپلستون، فردریک، ترجمه سید جلال الدین مجتبوری، انتشارات سروش، تهران ،۱۳۷۵. ⬅️در نقد بنیه عقاید سوفیست ها می توان گفت: 💠اولا، فرضاً که حواس ما در نشان دادن کیفیت یا ماهیت محسوسات خطار کار باشند(!)،در دلالت بر وجود خارجی خطاکار نیستند.تمام این خطاها که به حواس نسبت داده شده، فرضاً که آنها را خطای حقیقی بدانیم، خطا در نشان دادن کیفیت یا ماهیت محسوس است نه در دلالت کردن بر وجود محسوس فی الجمله. ما در هیچ موردی سراغ نداریم(حتی در مورد سراب و آب)که محسوس به هیچ وجه وجود نداشته باشد و در عین حال ما وجود چیزی را احساس کنیم.پس مدعای سوفسطائيان(عدم وجود دنیای خارج)با این بیان ثابت نشد.✅ 💠ثانیا، حس به خودی خود خطا نمی کند(!)،در مواردی که گفته می شود حس خطا کرده است، واقعاً خطا در حس(=❎احساس مجرد❎)نیست بلکه خطا در حکم است یعنی خطا وقتی وقوع پیدا می کند که ذهن در مقام قضاوت بر می آید و حکم می کند که "این" "او" است و الا خود حس که منشأ اصلی تمام معلومات است خطا بردار نیست.✅ 💠ثالثا، در موارد نامبرده خطا نه در حس است و نه در حکم؛ یعنی هیچ قوه ای از قوای ادراکی انسان در کار مربوط به خود خطا نمی کند، هر یک از خطاها را که در نظر بگیریم پس از دقت معلوم می شود که خطا حقیقی نیست بلکه کار مربوط به قوه ای را به قوه دیگر نسبت داده ایم، پس وقوع خطا بالعرض است نه بالذات.✅ ♨️اصول فلسفه و روش رئالیسم، جلد یکم، علامه طباطبایی به پا ورقی شهید مطهری، انتشارات صدرا، تهران، اردیبهشت ۱۳۸۵. . . . . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴برهان چیست؟! چگونه میتوان با برهان خداوند و ربوبیت آن را اثبات نمود؟! 💠اول: دقت نمایید که براهین، باید به عقل بنشینند، نه به دل. اگر عقلانی بودند، دل نیز اگر اسیر نفس نشده باشد، فهم می‌کند و می‌پسندد و اگر اسیر و محجوب شده باشد، مصداق «لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا – قلب دارند [ولی] با آن فهم نمی‌کنند / الأعراف، 179» می‌گردد. 💠دوم: دقت نمایید که مگر در اثبات این فرض، دلیلی [هر چند نامعقول و سست] آورده‌اند که اکنون در پی برهان قوی در رد این نظریه باشیم؟! «شاید» که برهان نیست. یکی می‌گوید: «شاید»، بعد شما دنبال براهین متقن و قوی عقلی برای رد آن "شاید" می‌گردید! هر "شایدی"، "شاید" متقابل و متضاد خود را همراه دارد. مثلاً یکی بگوید: شاید الان هوای فلان شهر گرم است، یعنی شاید هم سرد است. آیا حال برهان "عقلی" برای رد لازم می‌آید؟! عادت کنیم که همیشه ابتدا از نظریه دهنده، دلیل هم بخواهیم و بعد طرح سؤال کنیم. مثلاً بگوییم فلان شخص، نظریه‌ای مبتنی بر این دلایل دارد، حال پاسخ یا دلایل رد آن چیست؟ نه این که یکی بگوید "شاید"، بعد دیگران دنبال دلایل رد آن بروند! 💠سوم: چرا می‌فرمایید که بی‌خبری دو خدا از یک دیگر، دلیلی بر جهل آنها نیست؟ بی‌خبری، یعنی جهل نسبت به یک حقیقت یا واقعیتی که هست. پس اگر دو موجود از یک دیگر بی‌خبر باشند، هر دو نسبت به یک دیگر "جهل" دارند. اما "والله الخبیر"، خدا از همه چیز با خبر است و اگر نباشد، دیگر خدا نیست. «لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ» (الأنعام، 103) ترجمه: ديدگان و بينايى آنها او را درنمىيابند و او ديدگان و بينايىها را درمىيابد، و او باريكبين و آگاه است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ» (سبأ، 1) ترجمه: سپاس آن خدايى را (حمد مخصوص خدایی است) كه ملك آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمين است از آن اوست، و سپاس براى اوست، در آخرت نيز، و او حكيم و خبير است. 💠چهارم: وقتی بیان می‌شود دو یا چند "خدا"، یعنی همه آنها "محدود" هستند. پس دیگر هیچ کدام "واجب الوجود" نیستند. چرا که "واجب الوجود" یعنی هستی محض، وجودی که هستی او بدون هیچ نقص و حدی، عین ذات اوست و قائم به خویش است. بدیهی است که "کثرت" به مثابه‌ی "حد" می‌باشد. 💠پنجم: هر موجودی که محدود باشد، ذاتاً ناقص و بالتبع محتاج و نیازمند و قائم به غیر است. پس در زمره‌ی "ممکن الوجود"ها قرار می‌گیرد. 💠ششم: وقتی کسی فرض می‌کند: "شاید دو یا چند خدا و عالم وجود داشته باشد"، با اندکی تفکر در این فرض، بر او روشن می‌شود که آن وقت لازم می‌آید: آن خدایی که خبری از خود نداده است، تجلی نداشته، غافل و بی‌هدف هست و ربوبیت عالمگیر نیز ندارد و ... – اما آن خدایی که می‌گوید: خالق، مالک، رب، إله و معبودی جز من وجود ندارد چه؟ [العیاذ بالله]، نمی‌داند یا دروغ می‌گوید؟ پس در این فرض، هیچ کدام خدا نیستند. ⬅️نکته: ⬅️دقت کنید که مبحث "وجود" و دلایل عقلی آن که امروزه موضوع علم فلسفه است، اصلاً با مصادیق آن مثل (خدا و ...) کاری ندارد. بحث از "وجود" و اقسام و حالات آن دارد؛ می‌گوید: وجود به دو قسم "واجب و ممکن" تقسیم می‌گردد. از حیث دیگر‌ی به "علت و معلوم" – "حادث و محدث" و ... تقسیم می‌گردد. حال نام مصداق هر کدام چیست؟ موضوع بحث عقلی در فلسفه نمی‌باشد. 💠ادله‌ی عقلی که در علم فلسفه مورد بحث قرار می‌گیرد، بر اساس براهین اولیه عقلی (که ذاتی است)، وجود "نقیضین" را نمی‌پذیرد. مثلاً قبول نمی‌کند که بگویند: این شیء از حیث واحد، هم هست و هم نیست – هم کوتاه است و هم بلند است و ... . ⬅️از این رو، عقل و براهین عقلی، شایدهایی چون: واجب الوجود هست، اما شاید دو یا چند تا باشد را نیز نمی‌پذیرد. عقل، واحِد و اَحد بودنِ "واجب الوجود" را می‌پذیرد و نقیض آن را نمی‌پذیرد و بر «شاید»ها نیز تکیه نمی‌کند، چرا که "شاید" اصلاً برهان نیست. ⬅️عقل بر اساس براهین عقلی حکم می‌دهد که "واجب الوجود" هست. چون "واجب الوجود" است، پس هستی محض است، چون هستی محض است، نقص و نیستی به او راه ندارد؛ در نیتجه واحِد است و مثل و مانندی ندارد و ...، حالا نامش چیست؟ موضوع علم فلسفه نمی‌باشد. 💠در بحث "کلام"، بر اساس همین دلایل عقلی، بحث می ‌شود که خداوند متعال، واجب الوجود است، پس دوئیت و کثرت به او راه ندارد، پس مثل و مانند ندارد، پس سابقه و لاحقه‌ی نیستی ندارد – منزه (سبحان) از هر گونه نقص و نیستی و کاستی است ... – و اگر موجودی دارای این ویژگی‌ها نبود، "اصلاً خدا نیست." . . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴قضایای مجهول الهویه. ⬅️در علم منطق قضایایی وجود دارند ، که از لحاظ منطق هیچ مشکلی ندارند اما در نتیجه مجهول هستند و نتیجه ای مبهم دارند. ⬅️این قضایا همواره متوجه فلاسفه و منطقدانان اسلامی بوده و خواجه نصیرالدین طوسی این پارادوکس را "شبهه جذر اصم" نیز نامیده اند. ⬅️در مجموع پارادوکس متناقض نما پارادوکسی است که منطقا صحیح است اما منجر به تناقض می شوند. ⬅️به مثال زیر توجه کنید: 💠روزی تمساحی کودکی را از مادرش ربوده بود، از تمساح خواست تا کودک را پس دهد. 💠تمساح گفت: به شرطی کودک کودک را به تو پس می دهم که درست حدس بزنی که او را به تو خواهم داد یا نه؟ 💠مادر گفت: "تو فرزندم را پس نخواهی داد!" ⬅️دقت کنید: 💠۱.اگر مادر کودک درست گفته باشد طبق قرار باید فرزندش را پس بدهد، آیا مادر درست گفته؟! 💠۲.اگر مادر درست نگفته باشد و طبق قرار تمساح کودک را پس باید ندهد، اما اگر کودک را پس ندهد، آیا مادر نادرست گفته؟! . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ . ⬅️برخی از فیزیکدانان برای توجیه آفرینش کائنات و بیگ بنگ از هیچ به خلا کوانتومی یا خلا کاذب متوسل می‌شوند. وقتی فیزیکدانان از هیچ سخن می‌گویند منظورشان خلا کوانتومی است که روشن است هیچ نیست. 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️هاوکینگ می‌نویسد ما محصول اغتشاشات کوانتومی در جهان اولیه هستیم. ⬅️در جایی دیگر می‌نویسد: اگر انرژی کل عالم باید همیشه صفر باقی بماند آفرینش جسم نیاز به انرژی دارد چگونه ممکن است کل عالم از هیچ آفریده شده باشد. 💠و می‌گوید عالم خود را می‌آفریند و تبیین می‌کند یک قانون طبیعی بنام گرانش وجود جهان را تبین می‌کند...! 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️حال، جا دارد فرضیه خلا کوانتومی را مورد بررسی قرار دهیم: ⬅️اگر این فرض را قبول کنیم که خلا کوانتومی وجود داشته و تعدادی از تکینگ(singularity) های این جهان از یک جهان قبل آمده است این را باید مد نظر داشته باشیم که مقدار این تکینگ ها میلیاردها برابر شده است. 🆔 @falsafeh_nazari 💠و حتی اگر جهان قبل و جهان های قبل از آن نیز در نتیجه قوانین فیزیکی به وجود آمده باشند بالأخره یک جهان باید از ابتدا از هیچ(این یک بحث داغ فلسفی است که فیزیک در جایگاهی نیست که درباره آن نظر دهد) به وجود آمده باشد تا تکینگ های آن جهان، به جهان های دیگر، انتقال داده شده باشد و این سوال مطرح می شود که: انرژی اولین جهانی که از هیچ به وجود آمده است از کجا تامین شده است و چگونه قوانین فیزیکی آن در یک خلا واقعی و نه کوانتومی و نه کاذب نقطه صفر جهان ها وجود داشته است؟! ⬅️راه حل هایی که برای این موضوع به عنوان گرانش کوانتومی و نظریه ریسمان نیز ارائه می‌شوند در حد فرضیه هستند و به مرحله اثبات نرسیده اند و حتی شاهد تجربی غیر مستقیم نیز ندارند، حالی که بیگ بنگ به اثبات رسیده است و تبدیل به یک فکت علمی شده! 🆔 @falsafeh_nazari 💠و تنها هدف این فرضیه ربط دادن این دو موضوع به هم است و در حد فرضیه هم باقی است که حتی ریسمان ها قابلیت ابطال پذیری نیز ندارند، و این با فلسفه علم در تضادی آشکار است. در مورد گرانش، گرانش یک کمیت فیزیکی است و بروی اشیای با خاصیت فیزیکی تاثیر گذار است در یک خلا واقعی یا کاذب پایه ریزی شده باشد. 🆔 @falsafeh_nazari 💠مثلا اگر بگویم x "y" را می‌آفریند و برای وجود x به y نیاز داریم به یک تناقض بر می‌خوریم در یک خلا کوانتومی یا واقعی که گرانش وجود ندارد چگونه می تواند عامل آفرینش جهان باشد؟ ⬅️از طرف دیگر وجود خلا کاذب هم نیز یک فرضیه است و حتی در سطح ماکروسکوپیک نیز شاهد تجربی نداشته و هنوز به طور کامل اثبات نشده است و در صورت اثبات هم در نهایت وجود یک نقطه صفر جهان ها عملا نقش آن و عدم وجود آن کل این فرضیه ها را به زیر سوال می برد...! ♻️ ... . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ #قسمت_اول. ⬅️برخی از فیزیکدانان برای توجیه آ
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ . ⬅️در علم فیزیک، دترمینیسم به نام علیت در سیستم های فیزیکی یاد می شود. دترمینیسم یعنی: توان پیش بینی آینده یک سیستم و حالات محتمل بر آن. ⬅️در سیستم های فیزیک کلاسیک که در محدوده ماکروسکوپیک هستند، ما قدرت پیش بینی آینده یک سیستم را داریم و می توانیم پیش بینی کنیم که‌‌ یک سیستم فیزیکی در آینده چه حالاتی بر او غالب خواهد شد و موارد محتمل چیست. 💠اما در کوانتوم دترمینیسم نسبی است، زیرا ما نمی توانیم پیش بینی کنیم که یک سیستم چه حالاتی خواهد داشت و قدرت اندازه گیری هم زمان تکانه و مکان سیستم مد نظر(اتم و یا زیر مجموعه های آن) چه حالاتی خواهند داشت، و اگر بخواهیم تکانه را اندازه گیری نماییم ، در اندازه گیری مکان ذره دچار خطا خواهیم شد و بالعکس. در نتیجه ما قدرت اندازه گیری داریم ولی آن نتیجه گیری دقیق نیست و پر از اشتباه خواهد بود. ⬅️اما مُلاحِد، از این امر نیز آمده اند نقض علیت فلسفی را نتیجه گرفته اند!!! ⬅️این جماعت خنده دار استدلال میکنند: "در فیزیک کوانتوم و حالات مکانیکی آن ،ما قدرت پیش بینی حالات سیستم فیزیکی را نداریم و این به منزله نقض علیت(دترمینیسم) است و احتمال می رود در قبل از بیگ بنگ خلاء کوانتومی وجود داشته باشد و عامل خلقت عالم باشد، لذا عالم بی علت و از کتم عَدَم به وجود رسیده است." ⬅️این سخن پوچ ، از چند جهت قابل نقد است و ما اجمالا به این موضوع پاسخ می دهیم: 💠اولا، دترمینیسم فرق بسیار زیادی با علیت فلسفی دارد و حتی تعاریف و مبناهای آنها بسیار متفاوت است، همانطور که در ابتدا اشاره کردیم و دترمینیسم را شرح دادیم ، دترمینیسم یعنی پیش بینی آینده یک سیستم ، و علیت فلسفی یعنی عامل هستی بخش و فعل دادن به موجودات و اشیا. ⬅️لذا علیت فلسفی و دترمینیسم بسیار متفاوت اند. ⬅️و چند سوال نیز پیش می آید: مگر خلاء کوانتومی جز امور وجودی نیست؟! مگر این خلاء شامل امورات وجودی و مفهوم اشتراک معنوی وجود نمی شود؟! و فارغ از این مطالب، شما ادعا دارید که ماده اصیل است و چیزی جز ماده در عالم نیست، و از آن طرف می گویید بیگ بنگ آغاز فضا-زمان بوده است ، و این به منزله شروع مادیات است، لذا فضا و زمان در قبل بیگ بنگ نبودند و خلاء کوانتومی بر فرض وجودش، شامل فضا و زمان نمی شود و ماهیتی غیر مادی دارد، لذا خودتان به وجودی غیر مادی در قبل بیگ بنگ اعتراف میکنید. 💠ثانیا، کوانتوم مکانیک هرگز نتوانسته در سطح ماکروسکوپیک پاسخگو باشد و تنها در سطح میکروسکوپیک و زیر اتمی پاسخگو بوده ، لذا حتی خلق شدن عالم و وجود خلائی کوانتومی در قبل بیگ بنگ نیز در حاله ای از ابهام است و بدون شواهد تجربی. 💠ثالثا، شما ملحد جماعت نه تنها علم را تحریف میکنید، بلکه سخنان مضحک زیاد می گویید و ادعا میکنید توسط خلاء کوانتومی عالم از عَدَم بر می خیزد!!! به لحاظ علمی در پست بعدی به این ادعا پاسخ می دهیم، و در ابتدا از لحاظ عقلی موضوع خلق شدن عالم از عدم را از لحاظ سنخیت بررسی میکنیم: ⬅️ما عدم را ‌A در نظر می گیریم. و وجود را B. و عالم ما از b است. و خلق، یعنی چیزی که " این فعلی که الان وجود دارد" از چیزی که "قبلا بوده" "تبدیل" به "حالت فعلی" شده است. زیرا عدم a است و اگر قرار باشد عالم از عدم خلق شده باشد، باید تبدیل به b بشود. چنین امری ممکن چون زیرا از لحاظ سنخیت تفاوت ذاتی دارند. لذا عالم ما که b است، باید از سنخی مثل B نشات داشته باشد. عدم، یعنی نیستی محض. عالم ما وجود دارد، ولی عدم یعنی حتی "هستی" هم نیست که بتوانیم آن را وصف بکنیم حتی آگاهی را تفکر کنیم. آگاهی و هستی متضاد، و نقطه مقابل عدم می باشد. 💠رابعا، همونطور که در بالاتر اثبات کردیم خلاء کوانتومی نیز مشمول امور وجودی است و شامل صفت مفهوم اشتراک معنوی وجود نیز می شود، لذا زیر مجموعه اصالت وجود است و قطعا خلاء کوانتومی بر فرض وجودش، باید حادث ذاتی باشد و پا به عرصه وجود گذاشته باشد. 💠خامسا، شما از طرفی دیگر مدعی قِدَم ذاتی عالم هستید و وجود عالم را مطلق و ذاتب می دانید و برای آن آغاز قائل نیستید، و در مسئله خلقت عالم توسط کوانتوم مکانیک برای عالم ماده ابتدای وجود قائل می شوید و ادعای بر آمدن عالم از عَـــدَم هستید!!! این ادعا آنچنان متناقض است که هیچ توجیهی ندارد و تن فلاسفه خودتان را نیز در گور می لرزانید!!! ♻️ ... . . . . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴امام خمینی هم آتئیست و خداناباور، بود ؟! ⬅️یکی از اقدام های ناشایست و ناروا و غیر انسانی ِخدانشناسان یا همان آتئیست ها، ملحد و کافر معرفی کردن دانشمندان وفلاسفه و بزرگان تاریخ است، تا از این طریق یعنی با تهمت زدن و افترا بستن به بزرگان تاریخ و تحریف شخصیت ها برای خود سپاهی دروغین و پیروانی کاذب تدارک دیده و به خیال خود با استفاده از این سیاهی لشکر، قصد اغفال افکار عمومی را داشته باشند علت این اقدام را باید در فقر ( تاریخ اندیشه بی خدایی) از نظر وجود متفکران واقعی جستجو کرد بدین معنا که چون سردمداران بی خدایی اردوگاه خود را از اندیشمندان واقعی تهی یافتند برای پرکردن خلا ِٕ موجود و جبران این کمبود بزرگ ،چاره در آن دیدند که برای خود متفکر بتراشند و دانشمند بسازند ! ♨️حکیم زکریای رازی ⬅️یکی از کسانی که آتئیست های خدانشناس از شهرت و مقام علمی او در جهت تبلیغ مسلک و مرام خود به طرزی ناجوانمردانه ، استفاده ابزاری کردند حکیم " زکریای رازی" است، ما در جهت ایجاز گویی تنها به گفتار او در کتاب « سیرة الفلسفیه» اکتفا میکنیم : 💠حکیم زکریای رازی در کتاب «سیرة الفلسفیه» می گوید : آدمی از باب تشبه [بخداوند] که رحیم و عادل است باید نسبت به خلق و بخود عادل و رحیم باشد. ♨️چارلز داروین ⬅️یکی دیگر از دانشمندان که در این دام آتئیست های بی خدا افتاده است ،"چارلز داروین" است داروین در نامه معروفی که به جمعی از دانشمندان آلمان در سال ۱۸۷۳ نگاشته است، میگوید : 💠عقل رشید و فکر سلیم کمترین شبهه ای ندارد که محالست این جهان پهناور با این همه آیات روشن و شواهد متقن با این همه نفوس ناطقه و عقول مفکره بر اثر تصادف و اتفاق کورکورانه بوجود آمده باشد. زیرا تصادف نابینا قادر نیست نظام منظم بیافریند و سازمان حکیمانه بوجود آورد، بنظر من این بزرگترین برهان ذات اقدس الهی است. ♨️فرانسیس بیکن ⬅️از جمله کسانی که از این دسیسه جان سالم بدر نبرده است،" فرانسیس بیکن" است تا جایی که در فرهنگ فلسفی چاپ شوروی،بیکن ،مؤسس و بنیانگذار ماتریالیسم معرفی شده و ژرژپولیتسر بیکن را (پدر حقیقی )ماتریالیسم انگلستان معرفی می کند؛ حال بد نیست که ماتریالیست ها و آتئیست های ضد خدا، به درس و تعلیمی از پدر حقیقی و استاد و بنیانگذار مکتب فکری خود گوش فرا دهند و آنرا بخاطر بسپارند : 💠فرانسیس بیکن میگوید : (نمی توانم قبول کنم بنای این جهان بدون شعور و علم ساخته شده است ، فقط یک تفکر سطحی ممکن است ذهن بشر را بسوی الحاد و بی خدایی فرا خواند ، ولی فلسفه و تفکر عمیق آن است که انسان را به دین متوجه سازد . ♨️حکیم ابن سینا 💠اخیرا در همین فضای مجازی زمزمه هایی از جانب آتئیست های خدانشناس به گوش می رسد مبنی بر اینکه ،حکیم ِفقه ، ابن سینا(!) هم آتئیست بوده (!) ، ابن سینایی که برهان "امکان و وجوبش"در باب اثبات وجودِ باری تعالی شهره ی عام و خاص است . ⬅️ببینید زمانی که ابن سینا (!) هم به دست این خدانشناسان، آتئیست شود چگونه باید انتظار داشت که انیشتین و دکارت و کانت و هایدگر و ... آتئیست نشوند ؟! ⬅️یاد جمله ی معروف گوبلز افتادم که می‌گفت: دروغ هر چه بزرگ‌تر باشد، باور آن برای مردم راحت‌تر است. 💠احتمالا شخصیت بعدی که در این دام و تله ی آتئیست ها قرار می گیرد و به دست این خدانشناسان، آتئیست معرفی می شود،" امام خمینی" باشد ، این داستان ادامه دارد ... پی نوشت : 1. تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی - ذبیح له صفا- ص۱۷۴ 2.تاریخ فلسفه - جلد اول -نوشته ویل دورانت-ص۱۶۳ . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ #قسمت_دوم. ⬅️در علم فیزیک، دترمینیسم به نام
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ . ⬅️انکار علت و معلولی توسط (فیزیک)کوانتوم: ⬅️برخی فیزیک دانان ادعا میکنند که مکانیک کوانتومی نقض قانون علت و معلولی را عملی میکند. ⬅️مکانیک کوانتومی اصل علت و معلولی را رد میکند ومی تواند از هیچ، چیزی بوجود آورد. ⬅️به عنوان مثال، لاورنس کراوس می نویسد: 💠... فضا-زمان می تواند از هیچ به عنوان یک نتیجه از یک انتقال کوانتومی ظاهر شود... ذرات می توانند از هیچ جا بدون علت خاص پدید آیند و گویا همینطور به نظر می رسد...! 💠با این حال دنیای مکانیک کوانتوم هرگز چیزی از هیچ بوجود نمی آورد ،این سوء استعمالی بزرگ از مکانیک کوانتوم است. ⬅️مکانیک کوانتوم هیچ وقت چیزی از هیچ، چیزی تولید نمیکند. 💠 پل دیویس و دیوید آلبرت تاکیید کردند که داستان تخیلی و عجیب غریب کراوس پذیرفته نیست، و اصلا نباید جدی گرفته شود. 💠فرضیه هایی که ادعا میکنند جهان یک نوسان کوانتومی است باید این پیش فرض را داشته باشند که چیزی که برای نوسان از خود خلاء کوانتومی 'بسیاری از /potential/ماده/پاد ماده وجود دارد و "هیچ چیز" نمی باشد. 💠همچنین، مقدار زیادی از تجربه نظری و عملی در مکانیک کوانتومی (QM) وجود دارد به عنوان مثال، طیف سنجی رامان یک پدیده QM(=کوانتوم مکانیک) است، اما از موج و شدت باندهای طیفی، ما می توانیم عامل کار کردن حجم اتم ها و نیروی ثابت از اوراق قرضه باعث باند بشویم. ⬅️برای کمک به موقعیت ملحدانه که جهان به وجود آمده بدون علت است آنان باید این پیش فرض را داشته باشند که اثبات کنند پیدا کردن ذرات بدون باند رامان ظاهر می شوند ،بدون اینکه انتقال در حالات کوانتومی ارتعاش، و یا ذرات آلفا که بدون هسته از پیش موجود بوده و غیره اگر QM(=کوانتوم مکانیک) عنوان acausal بود باعث است و همانطور در عنوانی که برخی همینگونه فکر میکنند، پس ما باید فرض کنیم که این پدیده یک علت است. ⬅️ به علاوه، اگر جهان بی علت است باید همه مجلات طیف سنجی ترک کار کنند و هیچ پژوهشی در عرصه فیزیک هسته ای صورت نگیرد. ♨️Actually, the word ‘cause’ has several different meanings in philosophy. But in this article, I am referring to the efficient cause, the chief agent causing something to be made. ♨️http://creation.mobi/if-god-created-the-universe-then-who-created-god ⬅️و تناقض الحاد و نادانی ملاحد در کجای کار است؟! 💠همه فیزیکدانان می دانند که فیزیک هسته ای بیان کوانتوم است و در فیزیک هسته ای قانون علیت حکم فرماست! ⬅️فیزیک هسته ای در حقیقت همان فیزیک کوانتوم است...!⬇️ ♨️https://www.patana.ac.th/secondary/science/anrophysics/ntopic13/commentary.htm ⬅️چطور در فیزیک کوانتوم ذرات بدون علت پدید می آیند؟! 💠توجه كنيد همانطور که در پست قبلی گفتیم كه عليت در مكانيک كوانتوم به معنای قابليت پيش بينی است . ⬅️يعنی اگر نتوانستيم رابطه ای را پيش بينی كنيم عليتی در كار نيست كه با عليت فلسفی متفاوت است و باعث خلط بحث می شود. ⬅️مبنايی که ملحدین از مکانیک كوانتومی می گویند مبنای غلطی است . 💠اين ها می گويند اگر بتوانيم وقايع را پيش بينی كنيم خدایی در كار نيست...! یعنی اگر نتوانيم پيش بينی كنيم پای خدا وسط می آید...! ⬅️اين ادعا ها را قبول و منتشر نكنيد. 💠این اشخاص به ظاهر متخصص حتی تعریف خدا را هم نیز نمی دانند و "واجب بالذات" را با "خدای حفره ها" خلط میکنند و فقر سواد فلسفی خود را به نمایش می گذارند. 💠و همانطور که بالاتر اشاره کردیم حتی اگر این فرض را هم در نظر بگیریم به معنی نبود علت(علت مادی) نیست به معنی نتوانستن در پیدا کردن آن است. . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ #قسمت_سوم. ⬅️انکار علت و معلولی توسط (فیزیک)
🔴تناقض ملاحد در سو استفاده از علم جهت رد وجود خدا! ♨️ . ⬅️در پست های قبل توضیح دادیم ادعای متناقض ملحد جماعت درباره خلقت عالم و تقطیع عای آنان از علم، و توضیح دادیم که یکی از مدعیات مضحک آنان، جهت رد خلقت عالم توسط آفریدگار، دست به دامان شدن فرضیه خلاء کوانتومی در قبل بیگ بنگ است. ⬅️اما جهالت ملحد جماعت تمامی ندارد و آنان خلاء کوانتومی را عدم قلمداد می‌کنند ، در پست های قبل نقدی مختصر در این موضوع انجام دادیم، وجا دارد بدانید که اینها کور کورانه از مراجع تقلید فکری خودشان پیروی می‌کنند که یکی از آنان لاورنس کراوس است که خلاء کوانتومی بر فرض وجودش در قبل از بیگ بنگ را، عَــدَم قلمداد کرده. ⬅️برای نقد ادعای تو خالی آنان به نشریه نیویورک تایمز رجوع می‌کنیم. 💠مطالب فوق ترجمه شده و برگرفته از مقاله دکتر دیوید آلبرت، دکترای فیزیک نظری درباره کتاب "جهان از هیچ" لاورنس کراوس می‌باشد. ⬅️دیوید آلبرت در پاسخ به لاورنس کراوس گفته است: 💠به نظر می‌رسد تصور کراوس این است که حالت خلاء کوانتومی، معادل "نبود هیچ چیز فیزیکی" در نظریه میدان کوانتومی است...! 💠اما این حرف صحیح نیست. 💠حالتهای میدان کوانتومی نسبیتی هستند، همانند زرافه ها یا یخچال، یا منظومه های شمسی، و ترکیبات خاصی از "مواد فیزیکی بنیادین"( elementary physical stuff) هستند. 💠معادل واقعی نبود هیچ چیز فیزیکی در نظریه میدان کوانتومی نسبیتی، یک ترکیب خاص میدانها نیست، بلکه "نبود" این میدانها به طور کلی می‌تواند باشد. ⬅️این واقعیت که برخی از ترکیبات میدانها(ی کوانتومی نسبیتی) منجر به پیدایش ذرات می‌شود و برخی نمی‌شود، همان قدر اسرار آمیز است که برخی از ترکیبات انگشتان دست من حالت مشت بسته را به وجود می آورد و برخی نمی آورد...! 💠و این واقعیت که در طول زمان و با شکل گیری ترکیبات مختلف، ذرات پدید می‌آیند و از بین می‌روند همان قدر اسرار امیز است که در طول زمان از ترکیبات مختلف انگشتان دست، شکل مشت بسته میتواند پدید بیاید و از بین برود. 💠و هیچ کدام از این پیدایش ها، اگر درست نگریسته شود، ابدا معادل پیدایش از "هیچ" نیست. 💠به نظر کرواس اگر صد سال پیش یک گستره فضایی فاقد ذرات، "هیچ" نامیده می‌شد، کسی اعتراض نمی‌کرد، او شکایت دارد از اینکه چرا "منتقدین مذهبی اکنون به من می‌گویند که نمی‌توانم فضای خالی را "هیچ" بنامم، بلکه باید ان را "خلا کوانتومی" بنامم تا تمایز آن با "هیچ" ایده آل از نظر فلاسفه یا متخصصین الهیات مشخص شود." 💠تنها چیزی که من می‌توانم در این‌باره بگویم این است که کراوس کاملا در اشتباه بوده و منتقدین دینی و فلسفی او حق دارند. ⬅️چه اهمیتی دارد که صد سال پیش افراد به چه چیزی اعتراض می‌کردند یا نمی‌کردند؟ انسانهای صد سال پیش در اشتباه بودند. ⬅️اکنون اگاهی ما بیشتر است. 💠و آنچه در گذشته "هیچ" تلقی می‌شد، اکنون و با بررسی دقیق‌تر چیزیست که استعداد تبدیل شدن به پروتون، نوترون، میز، صندلی، سیارات، منظومه شمسی، کهکشانها و کیهانها را دارد. ⬅️پس اینطور نیست که "هیچ" باشد و ممکن نیست که "هیچ" بوده باشد. 💠و اگر به تاریخ علم درست نگاه کنیم، هیچ دلیلی وجود ندارد که غیر از این فکر کنیم. ⬅️منبع: http://mobile.nytimes.com/2012/03/25/books/review/a-universe-from-nothing-by-lawrence-m-krauss.html?referer=&_r=0 . . . . . . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴بررسی مفهوم«غرب»_«west» ⬅️غرب درمقابل شرق درسه معنابه کارمی رود: 🔸۱-به اعتبار جغرافیایی 🔸۲-به اعتبارمعنای تاریخی-فرهنگی 🔸۳-به اعتبار مفهوم فلسفی_عرفانی ⬅️اگر چه بر حسب عادت،هنگام شنیدن کلمات شرق و غرب،دو منطقه با طول و عرض  جغرافیایی بر روی نقشه و در گستره ی زمین یا دو جهت از جهت های چهارگانه فهمیده می شوداما نزد اهل فرهنگ و مطالعات جدّی،کلمات شرق و غرب،بیشتر از یک مفهوم جغرافیایی است و درحقیقت دو جغرافیای فرهنگی؛یعنی فرهنگ غربی و شرقی را نیز به ذهن متبادر میکند. ⭕️غرب جغرافیایی ↩️ از گذشته های دور،به منطقه ای گسترده و فراسوی دریای مدیترانه،یعنی غربِ این دریای بزرگ و مرزی،غرب گفته شده و بخش شرقی آن،که امروزه از «فلسطین» و «سوریه» (شامات قدیم) آغاز شده و تا تمام «خاورمیانه»،«شبه قاره ی هند» و ماورای آن،یعنی چین ادامه می یابد،شرق خوانده شده است و شاید این اوّلین برداشت از شرق و غرب،بر مبنای شرایط جغرافیایی خاکی باشد. ⭕️غرب تاریخی_فرهنگی  این حالت بر وجه اوّل چیره شده است؛به عبارت دیگر،منظور از غرب،تمامیّت فرهنگ غربی و منظور از شرق،تمامیّت فرهنگ شرقی است؛دو جریان مهم و با رویکردی متفاوت به عالم و آدم که در دو منطقه و جغرافیای خاکی ظهور کرده اند. براین اساس ،دو وجه خاکی و فرهنگی غرب و شرق تحت سیطره وغلبه مفهوم تاریحی_فرهنگی غرب در هم تنیده شده و انفکاک ناپذیرشده اند. ✅از یک نکته ی مهم نیز نباید غافل شد که مرزهای آبی و خاکی مانع از تداخل دو جغرافیای فرهنگی نیستند؛اگر چه مناطق خاکی و آبی به وسیله ی موانع و سیم های خاردار از هم جدا مانده باشند. ↩️چیرگی فرهنگ غربی در عصر جدید،همه ی مرزها را درنوردیده و بیشتر افراد شرق را غربی کرده است. 🔵بررسی تاریخی رویکرد استعماری غرب به جهان اسلام 🔻🔻🔻🔻 ✅ می توان در تاریخ نوین، تاریخچه رابطه (استعماری) میان غرب نوین(جهان عرب و اسلام) و غرب را ↩️به واقعه ورود ناپلئون فرانسوی به مصر با دو لشگر نظامی و علمی بازگرداند. ⬅️ به خاطر قدرت نظامی که ارتش فرانسه از آن برخوردار بود، مسلمانان نتوانستند از خود دفاع کنند، همچنین به خاطر برخورداری آنان از لشگر علمی، شرقی ها به میزان عقب ماندگی خود پی بردند. بر این اساس بود که برنارد لوئیس تهاجم ناپلئون (1801-1795م) را به عنوان نخستین نیروی مسلحی که راه را بر روی ورود غرب نوین به خاورمیانه هموار کرد و اولین شوک غربی کردن را به خاورمیانه وارد نمود، به شمار آورده است. ↩️این لشگرکشی به مثابه اعلام آغاز روند استعمار غرب بر مقدرات و ثروتهای جهان اسلام بود. ↩️در این راستا بود که غرب شروع به برنامه ریزی و توطئه به منظور جلوگیری از هر گونه تحول و پیشرفت در جهان اسلام نمود. ✅در دوران زمامداری عبدالعزیز عثمانی در سالهای 76-1860م جنگهای بزرگی میان امپراتوری عثمانی و محمد علی پاشا روی داد که دولتهای اروپایی علی رغم دشمنی با دولت عثمانی، به حمایت از آن برخاستند; ↩️ چرا که از احتمال ایجاد یک دولت نیرومند و یکپارچه توسط محمد علی پاشا هراس داشتند و از سوی دیگر، مایل بودند تا دولت ضعیف عثمانی برای مدتی باقی بماند تا بعدا آن را سرنگون سازند و ولایتهای آن را میان خود تقسیم نمایند. ↩️این جنگ ها در سال 1832 پایان پذیرفت و معاهده کوتاهی در سال 1833، پس از آنکه طرفین به خوبی همدیگر را ضعیف کرده بودند و این امر پایه های دولت مرکزی را سست نموده بود، میان دو طرف به امضا رسید. در حالی که دولت عثمانی دچار ناتوانیها و مشکلات بسیاری گردیده بود، تهاجم شدید استعمارگران غربی به جهان اسلام آغاز گردید. بیشترین علائم ناتوانی دولت عثمانی در زمان سلطان مصطفی دوم در سالهای 1703-1695 نمایان شد و معاهده کارلوفتز در سال 1699 منعقد گردید." ↩️این معاهده در ابتدای قرن هیجدهم میلادی سرآغاز شومی را بر جای گذاشت. بدین ترتیب، نفوذ روند پلید استعمار به کشورهای جهان اسلام ادامه یافت و پایه های اصلی این کشورها را ضعیف نمود. ✅در دوران سلطان عبدالمجید که با تشکیل سازمانهایی موسوم به فرمان طی سالهای 56-1854 مقارن گشت، شریعت اسلامی کنار گذاشته شد و امور کشور با روشهای غربی اداره گردید و موجبات تعمیق وابستگی را فراهم ساخت، تا جایی که بدهیهای امپراتوری در زمان سلطان عبدالحمید به سیصد میلیون لیر رسید. سلطان عبدالحمید در خاطرات خود درباره وضعیت اقتصادی دولت عثمانی در آن مرحله می گوید: ↩️ "بودجه سرانه و تولیدات داخلی سال به سال کاهش می یافت، همه چیز خود را از اروپا وارد می کردیم، تولیدات اروپایی در همه جا وجود داشت و تعدادی از کارخانه ها در آستانه نابودی قرار گرفته بودند. گوی که سرزمین امپراطوری به حال خودرهاشده بود ۱ ادامه دارد۰۰ ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
🔴برگی از کتابِ در حال نگارشِ: «درآمدی به تاریخ فلسفهٔ اسلامی» تألیف دکتر نصرالله حکمت: ✅اگر می گوییم که اول و آخر فلسفهٔ اسلامی، خدا است، باید توجه داشته باشیم که این خدا ، خدای خالقِ انسان است و - بر خلاف خدای ارسطو - به انسان، عشق می ورزد و دلش شور انسان را می زند و از طریق انسان هایی برگزیده، با آدمیان سخن گفته و راه زندگی را نشانشان داده است. @falsafeh_nazari ⬅️بدین گونه ، فلسفهٔ اسلامی، فلسفه ای است که از راه خدا ، حول محور انسان، شکل گرفته است و بنابراین در بُنِ تک تک کلماتش دلشورهٔ انسان و زندگی او و سعادتش، حضور جدی دارد. به همین جهت است که حتی انتزاعی ترین مباحث این فلسفه نیز به انسان گره خورده و بازگشتش به نحوی به انسان و ذهن و زندگی او است. ⬅️الحال باید پرسید که :« ماهو الانسان ؟ » ( انسان چیست ؟ ). در جواب این پرسش، ارسطو می گوید که « انسان حیوان ناطق » است. ابن سینا هم می گوید که : « انسان حیوان ناطق است » اما میان «حیوان ناطقِ » ارسطو و« حیوان ناطقِ » ابن سینا تفاوت از زمین تا آسمان است. @falsafeh_nazari ⬅️چرا؟. برای این که این « نطق» - که به هر صورت سر از «عقل» در می آورد و همان«عقل » است - در ارسطو، سقف انسان است و در ابن سینا کفِ انسان.  انسان ارسطو با «عقل» ، تمام می شود و به اوج‌ می رسد و پایان می یابد اما انسان ابن سینا، با «عقل» آغاز می شود. ⬅️در ارسطو ، عقل انسان، وجه فارق و فصل ممیزِ او از حیوان است اما در ابن سینا، این عقل، گر چه فصل ممیزِ انسان از حیوان است اما مهم تر از آن افتراق، این است که این عقل، نقطهٔ اشتراک انسان با عقول برتر و جواهر مَلَکی و عالم ملکوت است ؛ و انسان، با همین عقل، با عالم ملکوت، و از آن راه با عقل و آگاهی کیهانی و کل هستی مرتبط می شود. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
🔴دکترنصرالله حکمت «انسان حیوان ناطق»است. اما میان «حیوان ناطقِ»ارسطو و ابن سیناتفاوت از زمین تا آسمان است. چرا؟برای این که این« نطق» و(عقل)درارسطو،سقف انسان است و درابن سیناکفِ انسان.  انسان ارسطوبا«عقل»تمام می شودوبه اوج‌ میرسدوپایان می یابداماانسان ابن سینابا «عقل» آغاز می شودواوج میگیرد ✅فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔴دکتر دینانی: ✅اگر امثال (آقاعلی مدرس زنوزی) و (ملاصدرا) و (سهرودی) و دیگر حکما را معرفی کرده و به جهان بشناسانیم، هوسرلها و هایدگرها و فرگه‌هاسر جایشان می‌نشینند. @falsafeh_nazari
🔴اکتشاف کروی بودن زمین توسط دانشمندان مسلمان: @falsafeh_nazari ⬅️نوشته‌هایی از بیرونی در دست است که به وضوح در آن‌ها از گردشِ زمین به دورِ خودش نام برده می‌شود. ✅در کتابِ «استیعاب الوجوهالممکنةفی صنعةالاسطرلاب» ابوریحان می‌گوید: ⬅️«از ابو سعید سجزی، اُسطرلابی از نوع واحد و بسط دیدم که از شمالی و جنوبی مرکّب نبود و آن را اسطرلاب زورقی می‌نامید و او را به جهت اختراع آن اسطرلاب تحسین کردم چه اختراع آن متکی بر اصلی است قائم به ذات خود و مبنی بر عقیدهٔ مردمی است که زمین را متحرّک دانسته و حرکت یومی را به زمین نسبت می‌دهند و نه به کرهٔ سماوی. بدون شک این شبهه‌ای است که تحلیلش در نهایتِ دشواری؛ و قولی است که رقع و ابطالش در کمال صعوبت است. @falsafeh_nazari مهندسان و علمای هیئت که اعتماد و استناد ایشان بر خطوط مساحیه(= مدارات و نصف النهارات و استوای فلکی و دائرةالبروج) است؛ در نقضِ این شبهه و رد آن عقیدت بسی ناچیز و تهی دست باشند و هرگز دفع آن شبهه را اقامت برهان و تقریر دلیلی نتوانند نمود. زیرا چه حرکت یومی را از زمین بدانند و چه آن را به کرهٔ سماوی نسبت دهند در هر دو حالت به صناعت آنان زیانی نمی‌رسد و اگر نقض این اعتقاد و تحلیل این شبهه امکان‌پذیر باشد موکول به رای فلاسفهٔ طبیعی دان است.» @falsafeh_nazari ✅ضمناً بیرونی در کتاب «الاسطرلاب» روشی برای محاسبهٔ شعاع زمین ارائه می‌کند (بوسیلهٔ افتِ افق وقتی از ارتفاعات به افق نگاه می‌کنیم). بعدها در کتابِ «قانون مسعودی» ابوریحان عملی کردن این روش توسط خود را گزارش می‌دهد. اندازه گیریِ او یک درجهٔ سطح زمین را ۵۸ میل بدست آورده‌است که با توجه به اینکه هر میل عربی ۱۹۷۳٫۳ متر است، شعاعِ زمین ۶۵۶۰ کیلومتر (بر حسبِ واحدهایِ امروزی) به دست می‌آید که تا حدِ خوبی به مقدارِ صحیحِ آن نزدیک است. ⬅️خورشیدگرفتگی هشتم آوریل سال ۱۰۱۹ میلادی را در کوههای لغمان (افغانستان کنونی) رصد و بررسی کرد و ماه‌گرفتگی سپتامبر همین سال را در غزنه به زیر مطالعه برد. ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
@falsafeh_nazari
🔴تصویری ازکتابِ «استیعاب الوجوه الممکنة فی صنعة الاسطرلاب» ابوریحان بیرونی که درآن به وضوح به کروی بودن زمین وماه وهمچنین چرخش زمین به دورخورشیداشاره شده. @falsafeh_nazari
🔴نقد بوئینگ 747 ،توهم داوکینز. ♨️ . ⬅️این قبیل شبه برهان ها و ادعاها در اکثر موارد ناشی از عدم درک درست ماهیت برهان و استدلال و در واقع بیان های اقناعی برای منکران براهین اثبات خدا اعم از ملحدان و یا ایده آلیست ها است. 🆔 @falsafeh_nazari 💠به عنوان مثال عنوان" خدای حفره ها" نه برهانی خاص برای اثبات عدم وجود خدا بلکه تعریضی ایست به برخی خداباوران که اعتقادشان به خداوند نه حقیقی مدلّل و برخاسته از برهان و دلیل، بلکه امری معلّل و نتیجه امور غیر برهانی مانند عدم کشف حقیقت در امور گوناگون عالم است. ⬅️عبارت خدای حفره‌ها دلالت به این ایده دارد که خدا برای پر کردن خلا علمی بشر ساخته شده‌ است و خداوند پرکننده حفره های ابهام و جهل بشر در مورد روابط امور مختلف در عالم است. 🆔 @falsafeh_nazari 💠در واقع طرح ادعای خدای حفره ها تعریض به این برهان اثبات خدا است که: ۱- شکافی در درک برخی امور جهان طبیعی وجود دارد. ۲- این شکاف توجیهی طبیعی ندارد. بنابر این چنین دلیلی باید ماوراء طبیعی باشد. ⬅️درواقع شکل برهانی استدلال به فرضیه خدای حفره ها توسط منکران خدا می‌توان چنین تقریری از برهان باشد: ۱- وجود خدا قابل اثبات است، اگر خلقت گرایی موضعی صادق در شناخت جهان باشد. ۲- خلقت گرایی موضعی صادق در شناخت جهان نیست. نتیجه: وجود خدا قابل اثبات نیست. 💢 ... . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
🔴بررسی مفهوم «غرب»_«west» ✳️همانطور که در قسمت اول از مفهوم شناسی واژه(غرب)بیان شد، این واژه درسه معنای ۱-جغرافیایی۲-تاریخی_فرهنگی۳_فلسفی_عرفانی به کار می رود که در مقاله قبل به بررسی مفهوم جغرافیایی وتاریخی_فرهنگی آن اشاره ای کوتاه شد واما درادامه معنای غرب در رویکرد تاریخی_فرهنگی۰۰۰ ⬅️غرب در معنای تاریخی-فرهنگی خود به عنوان یک مجموعه وکل به هم پیوسته درمقابل معنای تاریخی-فرهنگی شرق قرارمیگیرد غرب دراین معنایک مجموعه به هم پیوسته ازتفکرونظام ارزشهاوجهان نگری وشؤون سیاسی واجتماعی واقتصادی ومناسبات انسانی ومدلهای هنری وسلوک فردی وجمعی ودریک کلام عالم ودنیای است که از نسبت خاص میان بشروهستی پدید آورده غرب به عنوان یک عالم ودنیا ویک مجموعه تاریخی-فرهنگی ازحدود قرن هشتم قبل ازمیلاددریونان پدیدآمدوتاامروزتاریخی قریب به دوهزاروهفتصدسال راطی کرده است. غرب به عنوان یک مجموعه تاریخی-فرهنگی درتطورات خودسه دوره کلی راپشت سرگذاشت است: 🔸۱-غرب باستان(کاسموسانتریک)عهدیونان وروم باستان 🔸۲-غرب قرون وسطی 🔸۳-غرب مدرن ⭕️غرب فلسفی_عرفانی ⬅️درمعنای عرفانی (غرب)تمثیل غروب حقیقت است که خورشیدحقیقت درآن غروب میکندو(شرق)مظهرومطلع ظهورحقیقت است 🔄شرق همان عالم معناومجردات وغرب همان عالم ظلمات مادی است. 🔶غرب وشرق دررساله (قصة غربت الغربية)<قصه غربت دنیا>اثر شیخ شهاب الدین سهروردی ودربرخی متون عرفانی حکمای اسلامی چون مولوی؛ابن عربی،شیخ محمودشبستری،عطارو....دراین معنابه کاررفته است. شرق همان عالم معنایاعالم ملکوت وحقایق ازلی است وغرب معادل ظلمتکده ماده وغربت سرایی است که روح ملکوتی درآن غریب وزندانی است اختلاف اساسی این دو حوزه از عهد باستان،اختلاف بین معرفت الرّوح اروپایی و یونانی با معرفت الرّوح و جهان بینی ملل شرقی است؛دو گونه ی مختلف دریافت،تفکّر و تعریف از عالم و آدم و برداشت از رفتار و مأموریت انسان در وقت بودن در عرصه ی خاک. 🔄البتّه تا قبل از این(تاریخ جدید)؛یعنی چهارصد سال اخیر که تمدّن وغربی با اصول و فروع مخصوص به خودش شکل گرفت،غرب،شرق را حریف خویش در میدان های فرهنگی و سیاسی می شناخت؛لیکن خورشید شرق در پشت ابرهای تیره ی تمدّن مدرن غربی مهجور و در پرده نبود و فانوس غربی خود را روشنی بخش همه ی ساحت ها نمی شناخت ادامه دارد۰۰۰۰ ۲_ 💠کانال 🌿فلسفه نظری🌿 @falsafeh_nazari
🔴شیخ شهاب الدین سهروردی دررساله{قصة غربت الغربیة}«غرب»را تمثیل غروب حقیقت وظلمتکده ماده که خورشید حق درآن غروب میکند دانسته،و«شرق»رامظهرومطلع ظهور حقیقت که عالم معنا ومجردات است میداند @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نقد بوئینگ 747 ،توهم داوکینز. ♨️ #قسمت_اول. ⬅️این قبیل شبه برهان ها و ادعاها در اکثر موارد ناشی ا
🔴نقد بوئینگ 747، توهم داوکینز. ♨️ . ⬅️واقعیت آن است که با اندکی تامل نادرستی این ادعا و بی ارزش بودن آن در یک بحث منطقی به وضوح خود را نمایان می سازد، زیرا رد برهان اثبات خدا و طرد تفکر ابتدائی برخی خداباوران مبنی بر این که شکاف های موجود در درک حقایق جز با وجود خدا پر نمی شود، پس باید خدا باشد؛ به معنای رد نتیجه یعنی وجود خدا در عالم یا رد امکان طرح براهین و ادله مختلف دیگر بر اثبات وجود خدا نیست. 🆔 @Falsafeh_nazari 💠در واقع اشکال بدیهی برهان خدای حفره ها همانند برهان مدعیان وجود خدا بر مینای استدلال ذکر شده در صغرای برهان است، زیرا بسیاری از شکاف های موجود در علم بشر توجیه طبیعی دارند. همان گونه که وجود خدا قابل اثبات است، حتی اگر خلقت گرایی موضعی صادق در شناخت جهان نباشد. پس در واقع برهان خدای حفره ها نه دلیلی بر رد وجود خداست و نخه دلیلی بر انحصار اثبات خدا بر یک فرضیه نادرست و با این بیان، اصولا این تبیین یک برهان نیست، بلکه گزاره ای اقناعی و ناظر به دیدگاه های خاص فردی است. 🆔 @falsafeh_nazari 💠در مورد فرضیه "گشایش بوئینگ 747 " هم مساله تقریبا به همین شکل است؛ این بیان از جانب بی خدای مشهور - و البته غیر منصف - ریجارد داوکینز ارائه شده است، هرچند در واقع برگرفته از جملهٔ فرِد هویل، در مقام اثبات خداست که گفته بود: « احتمال ایجاد[تصادفی] حیات بر زمین، بیش از این احتمال نیست که تندبادی بر یک انبار اوراقی بوزد و از آن قراضه‌ها یک بوئینگ ۷۴۷ بسازد!»؛ وی یکی از سر سخت ترین منتقدان نظریه تکامل بود. وی احتمال تصادفی در کنار هم قرار گرفتن آنزیم‌ها حتی برای ساده‌ترین سلول را ۱ در ۱۰ به توان ۴۰۰۰۰ حساب کرد، و احتمال تشکیل حیات از نوع بالاتر را برابر با احتمال ساخته شدن یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ با تمامی ابزارها و تسهیلات داخل آن در اثر وزیدن گردبادی در یک زباله‌دانی دانست. 💢 ... . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari