eitaa logo
فلسفه نظری
2هزار دنبال‌کننده
430 عکس
71 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 هدف جمعیت از تنظیم رسائل توام کردن و وایجاد هم‌آهنگی بین آن دو بوده است. به اعتقاد اخوان فلسفه بعنوان یک روش استدلالی ودیعه‌ای الهی است که با یکی میباشد وحکمت را معرفتی می‌شمارند که از عالم بر انسان نازل شده ومحدود به تفکر بشری نیست. @falsafeh_nazari
✅ معبد فلسفه به اعتقاد عموم اندیشمندان هدف جمعیت از گردآوری دایره المعارف بزرگ‌ رسائل، ایجاد هماهنگی بین و بوده است.اما تلقی آنها از فلسفه مانند طريق چون نمیباشد. فلسفه بنظر اخوان صرفا شامل استدلال وقياس محض نمیباشد، بلکه آنرا با که ودیعه‌ای الهی است یکی می‌دانستند. وحکمت نیزمعرفتی است که از عالم ملکوت بر انسان نازل شده ومحدود به تفکر بشری نیست. فضای فکری اخوان نسبت به فلسفه را میتوان به نگاه نزدیک دانست. در نگاه چون و غایت فلسفه صرفا پرداختن به اختلافات وجدال‌های مدرسی نیست بلکه فلسفه بایدبا تهذیب نفس وتكامل اخلاقی توام باشد. اخوان از فلسفه‌ای که توام با قیل وقال بوده وازحکمت بی بهره برحذر بودند. چنانکه در پایان رساله حیوان شناسی در فصل منازعه بین حیوانات و انسان، طوطی انسان را چنین خطاب می کند: (واما در باره بالیدن شما به این که در بین شما فیلسوف منطقی یافت میشود بدانید که از آنان زائده‌ای بشما نرسد بلکه آنان شما را گمراه و بی ایمان خواهند ساخت، زیرا انسان را از راهی که خداوند تعیین کرده است منحرف می‌سازند و با آراء مختلف خود اثر مقررات دینی را از بین می‌برند.) به زعم جمعیت اخوان فلسفه توسط ادريس نبی(ع)آورده شده واساسا جزئی از مذهب ایشان بوده است لذا همانطور که برخی از اهالی حران که خود را پیرو جناب ادریس میدانند و نامیده میشوندفلسفه صرفا مباحث استدلالی اختلافی نیست بلکه توام با اعمال وعبادات اشراقی است. عبادات فلسفی اخوان ماهی سه بار در ابتداء و وسط وبین بیست وششم واخر هرماه انجام می‌گرفت. در شب اول افراد خطابه ای شخصی میخواندند ودر شب دوم متنی درباره عالم خلقت قرائت میشد که بایدزیر گنبد پرستاره آسمان ودرجهت ستاره قطبی انجام میشد. و درشب سوم سرودی فلسفی بنام «دعای افلاطون یامناجات ادریس» یا «زبور سری ارسطو» قرائت می‌شد و به این صورت دوره عبادات ماهانه خاتمه می‌یافت. علاوه براین شبهای عبادت، اخوان سه عید بزرگ فلسفی را در موقع ورود خورشید به برج حمل و سرطان و میزان نام برده و این ایام رابا اعیاد اسلامی عیدفطر و عيد اضحی وعید غدير ومن باب تمثيل مترادف بافصلهای بهار و تابستان و پائیز منطبق میساختند، لکن برای فصل زمستان یک روز در صومعه بجای عید مقرر کرده و آن روز را بیاد زمانی که اصحاب کهف در غار خوابیده بودند می گذرانیدند . این رابطه بین فلسفه واحکام عبادی چنین می‌رساند که اخوان بیشتر وارث مکتب هرمس وفيثاغوریان جدید بودند. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
🔻 فضای فکری نسبت به را میتوان به نگاه نزدیک دانست. در نگاه اشراقیونی چون و غایت فلسفه صرفا پرداختن به اختلافات وجدال‌های مدرسی نیست بلکه فلسفه بایدبا تهذیب نفس وتكامل اخلاقی توام باشد. اخوان از فلسفه‌ای که توام با قیل وقال بوده وازحکمت بی بهره برحذر بودند. 💠فلسفه نظری @falsafeh_nazari
✅ سجستانی یا ابن‌مسکویه؟؟ مساله این است... قرن سوم و چهارم هجری قمری به دوران بیداری وشکوفایی فلسفی_علمی مسلمین مشهور است. دورانی که در ابتدای آن فیلسوف موسس و در نیمه آخر آن دیگر فیلسوف بزرگ وموسس قرار گرفته است. ودر بین این دو قله حکمی گروهها وجریانهای قوی فلسفی وعلمی همچون جمعیت و دانشمندان بزرگی مثل وجود دارند که هر کدام در شاخه وشعبه‌ای از علوم سرآمد دوران خود میباشند. یکی از افراد بسیار تاثیر گذار این دوران میباشد. وی از چهره‌های بسیار مهم و و و اسلامی است. منزل او مرکز تجمع بسیاری از دانشمندان تاریخ حکمت اسلامی بوده است.دانشمندان بسیاری به منزل او رفت وآمد داشتند ومشکلاتشان را از او می‌پرسیدند.ابوحیان توحیدی که از شاگردان اوست نمونه‌ای از بحث و گفتگوهای این جلسات را جمع آوری و در کتاب المقابسات ذکر کرده است کتاب الامتاع والموانسه هم به نام ابوسلیمان سجستانی نوشته است. برخی از افکار و آثار ابوسلیمان را باید در کتاب های ابوحیان توحیدی سراغ گرفت. در قرنهای سوم و چهارم گروهی از اندیشمندان به این فکر افتادند تا فلسفه و دین را باهم جمع کنند آثاری را هم در این زمینه نگاشتند که از جمله آنها رسائل اخوان الصفا است.گرچه سجستانی از شارحین اثلی آثار ارسطو میباشد اما از اخوان الصفا به شدت انتقاد کرده است. از نظر او فلسفه با دین فرق دارد و ربط آنها را به سادگی نمی‌توان اثبات کرد. او عبارتی مشهوری دارد (اَین الدین واَین الفلسفه. شیءُ ماخوذُ من الوحی النازل وشیءُ ماخوذُ من الرای الزایل_دین کجا وفلسفه کجا؟! یکی از وحی الهی اخذ شده است ودیگری از رای ونظر قابل زوال گرفته شده) از نظر او دو نوع معرفت وجود دارد: یک نوع معرفت حقیقی است که از طریق انبیاء به دست می‌آید و دین می باشد. ودیگری معرفتی است که از راه عقل حاصل می‌شودوحاصل آن فلسفه میباشد. گرچه عقل موهبتی الهی است اما به اختلاف میان بندگان وجود دارد. به دلیل همین اختلاف عقل است که آراء و عقاید فلسفی گوناگون تحقق پیدا می‌کند لذا اگر از طریق دین به جهان هستی نگاه کنیم به یقین می‌رسیم و اگر از طریق عقل و فلسفه و شناسایی اموال بپردازیم شناسایی و حقیقی نخواهد بود. در مقابل وی دیگر فیلسوف بزرگ عالم اسلام قرار دارد. او در زمینه های فلسفه، تاریخ، ادبیات و پزشکی از سرآمدان روزگارش بود. بدون شک ابن مسکویه بنیانگذار حکمت عملی وعلم اخلاق اسلامی میباشد.اوبا نگارش کتاب تهذیب الاخلاق کار بسیار مهمی در تاریخ تفکراسلامی انجام داده است. در مقدمه می‌گوید: جان من فدای کتابی باد که حائز همه فضیلت‌ها و برتری هاست. کتاب اخلاق ناصری خواجه نصیر هم بر مبنای تهذیب الاخلاق نگاشته شده است. ابن مسکویه برخلاف سجستانی به دوگانه دین وفلسفه قائل نیست بلکه آن دو را هم‌سنخ میداند. از نظر وی اگر علم و معرفت از عالم بالا به عالم پایین بیاید وحی نامیده می‌شود، واگر از عالم پایین به بالا برود فلسفه است. پیامبران با وحی به حقیقت رسیدند در حالیکه حکما با طی مقدمات و سیر مراحل حقیقت را در می‌یابند.در واقع ازنظر ابن مسکویه انسان آرمانی، همان فیلسوف است. زیرا شخصیتی است که مراتب ادراک را از حسی تا خیالی و عقلی طی کرده و به اتصال با عقل فعال نائل آمده است. در واقع از نگاه ابن‌مسکویه فلسفه صرفاً استدلال و بیان سخنان پیچیده نمیباشد بلکه علمی است که توام با عمل میباشد. آنجا که انسان همه استعدادهای نهفته درونی خودش را به فعلیت برساند و عقل از مرتبه بالقوه تا اتصال با عقل فعال سیرکند حقایقی را می بیند و می شنود که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده است. لذا حقیقت عقل و فلسفه از سنخ وحی و دین می باشد تلاش‌هایی که فلاسفه به مدد عقل نظری انجام می دهند سرانجام آنها را به همان جایی می رساند که انبیا به آن رسیده‌اند و سخن آنها با سخنان پیامبران یکی خواهد شد.بنابراین از نظر ابن مسکویه اگر انسان مسیر علم ودانش راطی کندو ازفلسفه مدد بگیرد سرانجام به جایی می‌رسدکه وحی وسخنان پیامبران را تصدیق وتأیید می‌کنند. اختلاف سجستانی وابن مسکویه درباره رابطه عقل و وحی، دین وفلسفه یک تقابل تاریخی در عالم اسلام میباشد. یک گروه وحی ودین را هم‌سنخ با عقل وفلسفه نمیدانند وتفاوت آنها را به یقین و ظن تاویل میکنند. وگروه دیگرحقیقت وحی وعقل را یکی دانسته به نحوی که یکی را به رسول باطنی ودیگری رابه رسول ظاهری تشبیه میکنند. ┅┅┅┅──✺──•⊰➺ 🔸فلسفه نظری ⌜@falsafeh_nazari