eitaa logo
فلسفه نظری
2هزار دنبال‌کننده
430 عکس
71 ویدیو
52 فایل
🔮شناخت عقلانی پیرامون حقیقت‌ موجودات‌ را فلسفه‌نظری گویند. ✔والحّقُ لایعرفُ الّا بِالبُرهان لابِالرِجال @eshragh1300
مشاهده در ایتا
دانلود
فلسفه نظری
🍃🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺🍃 🔴برهان نظم: ♻️ #قسمت_اول. ⬅️احتمال نبود وجود خدارو نزدیک به صفر میرس
🍃🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺🍃 🔴آیا طبیعت گرایی در عالم مقبول است؟ آیا انتخاب طبیعی فاقد شعور است؟ ♨️ . ⬅️بهتر است نقد دقیق، اما مختصر بر دیدگاه طبیعت گرایی انجام بدهیم! 💠منظور از طبیعت گرایی که در این نوشتار استفاده می شود، طبیعت گرایی متافیزیکی (metaphysical naturalism) است؛ که به آن طبیعت گرایی وجود شناختی (ontological naturalism) هم اطلاق می شود. این نوع طبیعت گرایی، یک جهان بینی است تنها وجود طبیعت و قوانین طبیعی را به رسمیت می شناسد. مطابق این دیدگاه، جایی برای ماوراء الطبیعه و دخالت آن باقی نمی ماند. انواع دیگری از طبیعت گرایی هست مانند طبیعت گرایی روشمند که در این جا مورد بحث نیست. ⬅️یکی از براهینی که علیه طبیعت گرایی متافیزیکی اقامه شده است، "برهان فرگشتی ضد طبیعت گرایی (Evolutionary argument against naturalism)" نامیده می شود که نخستین بار توسط فیلسوف آمریکایی الوین پلانتینگا ارائه شده است. همان طور که از نام برهان مشخص است، پایه استدلال بر مبنای نظریه تکامل در علوم زیستی هست. ⬅️البته این برهان سابقه بیشتری دارد. شاید شکل اولیه آن مربوط به چارلز داروین، طبیعی دان مشهور انگلیسی باشد که از افراد مطرح در تاریخ نظریه تکامل هست. داروین در نامه ای به ویلیام گراهام، می نویسد: with me the horrid doubt always arises whether the convictions of man’s mind, which has been developed from the mind of the lower animals, are of any value or at all trustworthy. Would any one trust in the convictions of a monkey’s mind, if there are any convictions in such a mind? ⬅️به این معنا که: "این تردید نفرت انگیز همواره در من بوده است که اگر ذهن ما از حیوانات پست تر توسعه یافته است، آیا احکام ذهنی ما از هیچ ارزش یا اعتمادی برخوردارند؟ آیا کسی به احکام ذهنی یک میمون، در صورتی که وجود داشته باشد، اعتماد می کند؟" ⬅️برای مشاهده متن نامه می تونید رجوع کنید به: http://www.darwinproject.ac.uk/letter/DCP-LETT-13230.xml ⬅️موضوع فقط به خود داروین ختم نمی شود. سی اس لوییس (C.S. Lewis)، یکی از نویسندگان و اندیشمندان مسیحی نیز اظهارات مشابهی در یکی از کتب اش به نام "Miracles" دارد، که Argument from reason نام دارد. ⬅️شکل بسیار ساده آن این است که: "اگر در جهان ما عقلانیتی حاکم نباشد، و تفکر ما صرفا حاصل فرایند هایی مادی و در نتیجه لا شعور باشد، آن گاه نمی توان به هیچ اندیشه ای اعتماد کرد". 💠شکل رسمی برهان را که پلانتینگا در سال 1993 ارائه داد می توان در چند بند زیر خلاصه کرد: 💠1- اگر طبیعت گرایی صادق باشد و باور به خدا نفی شود، آن گاه طبیعت تحت اراده هیچ شعوری که غیر از طبیعت باشد، نیست (N).✅ 💠2- فرگشت انسان از جانوران دیگر (E) به بیان طبیعت گرایانه، تنها تحت کنترل طبیعت است که آن هم تحت نظارت هیچ شعوری نیست (N&E).✅ 💠3- اگر N&E صادق باشد، آن گاه قوای شناختی و ذهنی انسان، تنها به دلیل سازگاری بیشتر جاندار با محیط شکل گرفته و تغییر یافته اند نه به منظور شناخت هر چه دقیق تر و مطابق با واقع.✅ 💠4- شناخت حاصل از این قوا، باور های ما را تشکیل می دهند.✅ 💠5- چون تنها معیار شکل گیری این باور ها طبق N&E سازگاری بوده است، پس ممکن است این باور ها لزوما مطابق با واقع نباشند و تنها محصول جانبی تکامل بشر باشند (کما این که اخیرا بار ها شاهد این ادعا بوده ایم که دین صرفا محصول جانبی تکامل بوده است؛ کاری با صحت این ادعا نداریم).✅ 💠6- طبیعت گرایی نیز حاصل شناخت قوای شناختی ماست. پس احتمال خطای مذکور علاوه بر باور ها، در آن نیز وجود دارد. پس قابل اعتماد بودن N نیز تابع قابل اتکا بودن قوای شناختی ما (R) است.✅ 💠7- اگر N&E صادق باشد، آن گاه احتمال اتکاپذیری شناخت ما، یعنی R|N&E، پایین می آید. به عبارت دیگر هر چه احتمال N&E بیشتر باشد، احتمال R پایین تر می آید و طبق 5 و 6، احتمال صدق N نیز پایین تر می آید.✅ 💠نتیجه بسیار مهم: از آن جایی که احتمال N&E با N رابطه عکس دارد، پس میان فرگشت و طبیعت گرایی متافیزیکی تناقض وجود دارد.✅ 💠توجه کنید که دلیل ما این نیست که احتمال R کاهش یافت؛ بلکه به این دلیل که با بالا رفتن احتمال N&E، احتمال صدق N به تنهایی، کاهش یافت. که این در تضاد با فرض اولیه ماست.✅ 💠بنابر این طبیعت گرا(مُلاحِد)، با توجه به عقایدشان به بن بست شدیدی بر میخورند، لذا یا باید نظریه تکامل(فرگشت) را طرد کند و طبیعت گرا باقی بماند، یا این که طبیعت گرایی را کنار بگذارد!!!✅ ♻️ ... . . . . . . . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari
فلسفه نظری
🔴نقد بوئینگ 747، توهم داوکینز. ♨️ #قسمت_دوم. ⬅️واقعیت آن است که با اندکی تامل نادرستی این ادعا و ب
🔴نقد بوئینگ 747، توهم داوکینز. ♨️ . ⬅️داوکینز با استفاده از همین تشبیه استدلال می‌کند که «خدا به احتمال قریب به یقین وجود ندارد»، زیرا «هر قدر ایجاد چنین موجودی از نظر احتمالات بعید باشد، وجود سازندهٔ این موجود نیز دست کم همان قدر بعید است. پس ما می گوییم که خدا همان بوئینگ ۷۴۷ غائی است که دلیلی بر اثبات خالق پیچیده او نیست». 🆔 @falsafeh_nazari ⬅️ او در پایان نتیجه می‌گیرد که گشایش «۷۴۷ غائی» برهانی کاملاً قوی علیه وجود خداست، و هنوز چشم انتظار است تا «پس از دعوت‌ها و فرصت‌های فراوان، بالأخره الهی‌دانی یافت شود که پاسخی قانع کننده به این برهان بدهد.» 💠اما حقیقت آن است که این بیان نه یک برهان مثبت عدم وجود خدا بلکه بیانی کاملا غیر برهانی و تنها در مقام رد برهان نظم آن هم با تقریری خاص و مورد نظر مستشکل است. در واقع از آنجا که داوکینز خود در زیست شناسی تخصص دارد، تمامی ادله اثبات خدا را بر مبنای خلقت گرایی و فیکسیسم می بیند و گمان می کند که اثبات تکامل یا فرگشت و حتی محتمل بودن این فرضیه ردی است بر اصل اثبات خدا یا اثبات پذیری او. 🆔 @falsafeh_nazari 💠بر تبیین بوئینگ غایی هم پاسخ های روشنی داده شده است و نادرستی این ادعا بر مبنای اثبات تکامل و فرگشت و شکل گیری تدریجی حیات به وضوح تبیین شده است؛ زیرا بر فرض صحت ادعای تکامل داروینی؛ این فرضیه گزاره ای Empirical یا همان گزاره "مبتنی بر شهود" است؛ این امور گزاره‌هایی هستند که بر اساس مجموعه‌ای از شواهد صادر می‌شوند. اما در نگاه منطقی، لزوم تعمیم به کل را ندارند و هیچ علتی برای فراگیر بودن آنها نیست. 💠بر فرض اصل "فرگشت و تکامل طبیعی" بر اساس مجموعه‌ای از مشاهدات (حتی از لحاظ کمی قابل توجه) صادر شده‌ باشد، اما این امر علتی برای انتزاع کردن یک اصل از این مشاهدات نیست. صرفاً می‌توانیم بگوییم: " انتخاب و تکامل طبیعی وجود دارد." اما از لحاظ منطقی صدور گزاره " انتخاب طبیعی و تکامل یک اصل طبیعی و مطلق است" به هیچ وجه منطقی محسوب نمی‌شود. 💢 ... . . . . . . . ➖➖➖➖➖➖ 🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿 🆔 @falsafeh_nazari