فلسفه نظری
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام ♨️قسمت ششم. ⬅️مسائلي که قيافه اوليه خود را حفظ کردهاند: 💠
🔴نظری اجمالی به سیر فلسفه در اسلام
♨️ قسمت هفتم.
⬅️مسائل تکميل شده:
⬅️مسأله امتناع تسلسل، تجرد نفس، اثبات واجب، توحيد واجب، امتناع صدور کثير از واحد، اتحاد عاقل و معقول، جوهريت صور نوعيه از اين رديف مسائلند.
البته آنچه در اين گونه مسائل قابل توجه است ارزش برهانهايي است که اضافه شده است. گاه براهيني که اضافه شده استحکام بيشتري از برهاني که مثلًا از ارسطو يا شارحان اسکندراني او مأثور است ندارد، و احياناً استحکام بيشتري دارد.
💠متأخران درباره امتناع تسلسل، ده برهان اقامه ميکنند. تنها يکي از اين براهين است که از ارسطو رسيده است و آن برهان «وسط و طرف» است. فارابي و ابن سينا و ديگران اين برهان را معتبر شناختهاند. بوعلي اين برهان را به صورت کاملتر و جامعتري طرح کرده است. صدرالمتألهين پس از اينکه اين برهان را با تقرير بوعلي نقل ميکند آن را «اسدّ البراهين» ميخواند. ولي براهين زياد ديگري بر امتناع تسلسل اقامه شده است که به عقيده ما دست کمي از برهان «وسط و طرف» ندارد مثل برهان «اسدّ و اخصر» فارابي و برهان خواجه نصير الدين طوسي که از راه «الشيء مالم يجب لم يوجد» وارد شده است.
💠گمان ميکنم صدرالمتألهين از اينکه برهان خواجه را در باب امتناع تسلسل ذکر کند غفلت ورزيده است، ولي در اول «الهيات بالمعني الاخص» آن را آورده است. براهين ديگري نيز از طرف ميرداماد و غيره اقامه شده است مثل برهان ترتّب، برهان حيثيات، برهان تضايف، برهان تطبيق.
⬅️تا آنجا که اين بنده مطالعه دارد همه اين براهين بعد از ابن سينا اقامه شده است.
در مسأله اثبات واجب، برهاني که از قدماي ما قبل دوره اسلامي مأثور است، همان برهان «محرک اول» است که ارزش زيادي ندارد. براهين فراوان و نيرومندي از طرف مسلمين بر اين مدعاي عظيم اقامه شده است.
💠ابن سينا برهاني از راه وجوب و امکان اقامه کرده است و سخت بدان مبتهج است و نام آن را «برهان صدّيقين» نهاده است، ولي صدرالمتألهين برهان ديگري مبتني بر اصول فلسفي خود اقامه کرده است که بر برهان بوعلي مزيت دارد و مدعي است که اين برهان شايسته است که به نام «برهان صدّيقين» خوانده شود.
⬅️در باب توحيد واجب نيز مسلمين براهين زيادي اقامه کردهاند. بوعلي بالخصوص در شفا و اشارات چندين برهان اقامه ميکند. ديگران نيز براهين ديگري اقامه کردهاند. صدرالمتألهين برهاني که مبتني بر اصول خاص خودش است و همرديف برهان صديقين است اقامه مينمايد.
در باب تجرد نفس از ارسطو چيزي نرسيده است. اساساً از نظر تاريخ فلسفه معلوم نيست که ارسطو قائل به تجرد نفس و بقاي آن بوده است يا نه؟
⬅️دو شارح بزرگ اسکندراني ارسطو، اسکندر افريدوسي و ثامسطيوس، دو عقيده مختلف در اين زمينه داشتهاند.
💠مسلمين در اثبات تجرد نفس اهتمام زياد به خرج دادهاند. صدرالمتألهين در شرح هدايه ميگويد: «هر کس بخواهد براهين تجرد نفس را مطالعه کند به کتب بوعلي و شيخ اشراق مراجعه نمايد». بوعلي رسالهاي خاص در اين باب دارد به نام الحجج العشر. خود صدرا در جلد چهارم اسفار يازده برهان اقامه ميکند.
💠نگارنده در گذشته مجموع براهيني را که صدرالمتألهين در کتب مختلف خود از اسفار و شواهد الربوبية و مبدأ و معاد و غيره آورده است برآورد کرد، پس از حذف مکررات چهارده برهان بود. البته ارزش اين برهانها يکسان نيست، برخي از آنها چيزي شبيه مؤيد است نه برهان واقعي.
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#فلسفه_یونان.
#بوعلی.
#ملاصدرا.
#برهان.
#تجرد_نفس.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari