روضه شهادت امام کاظم (ع) - دوست دارم تا به خاک دوست بگذارم سرم را - حاج مهدی سلحشور.mp3
2.48M
روضه شهادت امام کاظم (ع) - دوست دارم تا به خاک دوست بگذارم سرم را - حاج مهدی سلحشور.mp3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | چرا امام زمان(عج) اذن ظهور پیدا نمیکند⁉️
💯 تاوان اینکه از کنار گناه ساده رد بشیم...
#این_صاحبنا؟
#صاحب_الزمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا جمهوری اسلامی از مسلمانان اویغور چین حمایت نمیکند؟!
🔹️واقعیت این است که اویغورهای چین نیز مانند منافقین، یک گروهک تروریستی با پوشش اسلام هستند.
🔹️در این ویدئو میتوانید گوشهای از سخنان ربیعه قدیر، رهبر اویغورهای چین را که توسط مریم رجوی به همایش منافقین دعوت شده است، بشنوید.
اویغور ها هم با پان ترک های ضد إيران رابطه عالی دارند. هم با صهیونیست ها و هم با تکفیری ها
اگر ایران یک دشمن همه جانبه داشته باشد اینها هستند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 فیلم زنده به گور کردن سرباز روس توسط اوکراینی ها
آوازه ی رفتار نظامیان اوکراین در اروپا پیچیده به طوری که برخی به صراحت از رفتار آنها به عنوان جنایت جنگی یاد میکنند، این مسائل البته به شکلی حداکثری و در ابعادی وسیع توسط رسانه ها سانسور میشود
پرچم بالاست🇮🇷✌️
📌شایعه👇
شیخ محمد صالح پردل سخنران معروف از اهل سنت:
زلزله ترکیه به دلیل اهانت یک ژنرال ترک به قرآن کریم بوده است.
📌پاسخ👇
🔹 داستان اهانت ژنرال ترک به قرآن کریم در مجلس عیش نظامیان، حدود ۲۵ سال پیش در یک نشریه اردنی و به تبع در روزنامهها و کتابهای متعددی ذکر شده است.
«در دسامبر 1999 ميلادي، در يك پايگاه نظامي در تركيه يك ژنرال ترك در مجلس لهو و لعب به قرآن اهانت ميكند و با گفتن جمله «كجاست خداي قرآن كه گفته: ما اين قرآن را حفظ ميكنيم، حال آن را حفظ كند!» قرآن را پاره كرده و زير پاي رقاصهها مياندازد. اندكي بعد كل پايگاه نظامي در اثر زلزله شديدي نابود ميگردد و همه آنان به استثناي يك سرهنگ مسلمان، به كام مرگ ميروند...»
🔸http://pajuhesh.irc.ir/product/note/show/id/4038
🔹 بر فرض اینکه چنین داستانی صحت داشته باشد، به طور قطع نمیتوان به ارتباط بین این معصیت و وقوع زلزله حکم کرد.
🔹 ما بر اساس معارف دینی میدانیم که گناه سبب بلا میشود اما وقتی یک گناه و بلایی همزمان واقع میشوند، فهم ارتباط این دو از قدرت ما خارج است.
✅ بنابراین، خوب است که از هر واقعهای عبرت بگیریم اما حق نداریم درباره علل آن با قطعیّت سخن بگوییم.
💢پرویز ثابتی دقیقا چه می کرد 🔺️۱۸+
آنقدر مرا با شلاق زدند که ناخنهای پایم از جا پریدند و افتادند و ناخنهای دستم نیز کنده شدند. در همان حال که خونین و مالین روی زمین افتاده بودم، به زور آب به دهانم ریختند؛ من هم تف کردم توی صورتشان. دست بردار که نبودند. جریتر شدند و به زور کمی دانه برنج به دهانم ریختند تا به خیال خودشان روزه مرا باطل کنند. برای اینکه خوشحال نشوند گفتم؛ باز من روزهام، هرکاری کنید، حتی اگر در دهانم ادرار کنید، بازهم روزهام باطل نمیشود، چون به زور است.
...مرا بردند و بعد از کتک مفصلی از مچ، پاهایم را بستند و وارونه آویزان کردند. بعد از دقایقی آمدند و مرا به روی زمین انداختند. بعد مجبورم کردند که روی چهارپایهای بایستم و دستهایم را از طرفین به میخ طویلهای بر دیوار بستند و بعد چهارپایه را از زیر پاهایم کشیدند و مصلوبم کردند. تمام وزنم را کتف و مچ دستهایم تحمل میکرد. دستبند لحظه به لحظه بیشتر در مچ دستم فرو میرفت. خون به دستم نمیرسید. پنجههایم بیحس شده بودند. به همین اکتفا نکردند و شروع کردند به شلاق زدن به کف پا و روی پایم...
آن شب من لخت و عور بودم. شمعی روشن کردند. پارافین ذوب شده چکه چکه روی بدنم میریخت و میسوزاند و پوست را سوراخ میکرد. گاهی هم شعله آن را بین بیضهها میگرفتند و موها را آتش میزدند. با فندک روشن هم موهای بدنم و ریشم را میسوزاندند. از سوزش درد به خود میپیچیدم. با ناخن گیر یکی یکی موها را میکندند و هی تکرار میکردند: امشب، شب آخر است. یک کمدی تراژیک تمام به اجرا گذاشته بودند. پنبه آغشته به الکل را به دور انگشت شست پا میبستند و بعد آن را آتش میزدند. این پنبه شاید دو دقیقه دور انگشتم میسوخت. یا پنبه فتیله شده را درون نافم میگذاشتند و آتش میزدند. گاهی خاکستر سیگار را روی بدنم میریختند.
کاری از دستم برنمیآمد جز داد زدن. از اعماق وجود فریاد میزدم... مرا لخت آویزان میکردند و گاهی بر آلت تناسلیام شلاق میزدند که بر اثر همین ضربات باد کرده بود...
تا ساعت دو نیمه شب مرا به هرشکلی که میتوانستند اذیت و شکنجه کردند. وقتی دیدند جواب نمیگیرند به زیر آپولو بردند. همه بازجویان از اتاق خارج شدند. آپولو صندلی دسته داری بود که کف آن بیش از حد پهن بود. وقتی روی آن نشستم، پاهایم از ساق بیرون از صندلی میماند. دستها را از مچ با مچبند قالبی به روی دسته صندلی پیچ و مهره و سفت کردند. وقتی که پیچها را سفت میکردند قالبها بر مچ و ساق پاهایم فرو میرفت و به اعصاب فشار میآورد. فشار بر دست چنان بود که هر لحظه فکر میکردم خون از محل ناخنهای دستم بیرون خواهد جهید. درد این لحظات به واقع خیلی بدتر و شدیدتر از درد شلاق بود. دست بیشتر و بیشتر پرس میشد و تمام اعصابم از توک پا تا فرق سرم تیر میکشید. به دست راست کمتر فشار میآوردند، زیرا بعد از پرس دست باد میکرد و دیگر نمیشد با آن اعتراف نوشت.
بعد از مهار شدن دستها و پاها، کلاه کاسکت مخروطی شکل را که از بالا آویزان بود بر سرم گذاشتند که تا زیر گلو میآمد. آن گاه به کف پاهایم شلاق زدند. وقتی از شدت درد فریاد میکشیدم، صدا در کلاه کاسکت میپیچید و گوشم را کر میکرد، نه میشد فریاد کشید و نعره زد و نه میشد درد ناشی از شلاق را تحمل کرد. هیچ منفذ و راه در رویی برای خروج صدا از کلاه کاسکت نبود و صدا در همان کلاه دفن میشد. گاهی شلاق را به کلاه میزدند، دنگ و دنگ صدا میکرد و سرم دوران مییافت و دچار گیجی و سردرد میشدم. عذاب آپولو واقعی و خرد کننده بود. پیچها را دائم شل و سفت میکردند...
کار آن شب بازجویان خیلی طولانی شد. بعد از شلاق و آپولو مرا از اتاق حسینی بیرون بردند و دور دایره گرداندند تا پاهایم تاول نزند و باد نکند. بعد آویزانم کردند… مرا به اتاق شماره ۲۲ بردند. این اتاق شیب کمی داشت و کف آن خیس بود. مرا که لخت مادرزاد بودم کف اتاق نشاندند و گفتند بنویس. من دو زانو نشستم و با یک دستم ستر عورت میکردم و با دست دیگرم خودکار را گرفته بودم. از زور سرما دندانهایم به هم میسایید. از دماغ و دهانم بخار بلند میشد. دست و بدنم میلرزید. نمیتوانستم چیزی بنویسم. سرما در بدنم رسوخ کرده و به مغز استخوانم رسیده بود...
بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی (فصل شبهای کمیته مشترک یا همان موزه عبرت)
#پرویز_ثابتی
#زن_زندگی_آزادی
#تلـــــنگࢪانھ
حاج آقا علوی تهرانی میگفتند
۱۰ دقیقه بری عطاری بویِ عطر میگیری !
۱۰ دقیقه هم بری قصابی بویِ گوشت
میگیری !
۱۰ ساله اومدی هیئت
بویِ خدا گرفتی..؟!
بویِ حسین علیهالسلام گرفتی..؟!
اگر امام حسین علیهالسلام شده سرگرمےمون باختیمااا
اخلاقت، دیدگاهت، رفتارت رو حسینی ڪن!
شهدابا حُسِین"علیہالسلام"شہیدشدن💔
یادمون رفته نیستی و جهان تاریکه
تو میای و بهار دوباره برمیگرده!💚
تو که دردت نه اسلام است و نه مسلمانان چین آدم بیمار ولی:
ایغور ها مشتی تجزیه طلب پانترک وهابی اند که با اسراییل رابطه دارند. رهبرشان ربیعه قدیر رفیق مریم رجوی است و در چین بارها خرابکاری و عملیات شبه تروریستی کرده اند.
ما مسوول مسلمانان همه جهان نیستیم. ما فقط دلمان برای مسلمانانی می تپد که اسلامشان حقیقی است، طرفدار ایران و محور مقاومت اند و علیه امپریالیسم ایستادگی می کنند، نه مشتی وهابی تجزیه طلب قوم گرا و آلت دست امپرالیسم غرب و اسراییل.
🛑عکس العمل امام کاظم(ع) در مقابل پیشنهاد هارون در برگرداندن فدک!
♦️هارون می دانست که موسی بن جعفر(ع) و پیروانش، وی را غاصب خلافت پیامبر(ص) و زمامدار ستم گری می دانند که با زور و قدرت سرنوشت مسلمانان را در دست گرفته است، و اگر روزی قدرت رزم با او را به دست آوردند، در نابودی حکومت او لحظه ای درنگ نخواهند کرد. گفتگوی زیر که میان پیشوای هفتم و هارون رخ داده به خوبی از اهداف عالی امام در زمینه تشکیل حکومت اسلامی، و نیز از نیات پلید هارون پرده بر می دارد.
روزی هارون (به منظور آزمایش و کسب آگاهی از آرمان پیشوای هفتم) به آن حضرت اعلام کرد که حاضر است «فدک» را به او برگرداند.
🌹امام فرمود: در صورتی حاضرم فدک را تحویل بگیرم که آن را با تمام حدود و مرزهایش پس بدهی! هارون پرسید: حدود و مرزهای آن کدام است؟
امام فرمود: اگر حدود آن را بگویم هرگز پس نخواهی داد. هارون اصرار کرد و سوگند یاد نمود که این کار را انجام خواهد داد.
امام حدود آن را چنین تعیین فرمود: حد اولش، عدن؛ حد دومش، سمرقند؛ حد سومش، آفریقا؛
و حد چهارم آن نیز مناطق ارمنیه و بحر خزر است. هارون که با شنیدن هر یک از این حدود، تغییر رنگ می داد و به شدت ناراحت می شد، با شنیدن حدود چهارگانه، نتوانست خود را کنترل کند و با خشم و ناراحتی گفت: با این ترتیب چیزی برای ما باقی نمی ماند! امام فرمود: می دانستم که نخواهی پذیرفت و به همین دلیل از گفتن آن امتناع داشتم!
📍امام با این پاسخ می خواست به هارون بگوید: فدک رمزی از مجموع قلمرو حکومت اسلامی است، و اصحاب سقیفه که فدکرا از دختر و داماد پیامبر(علیهما السلام) گرفتند، این کار آنان در حقیقت جلوه ای از مصادره حق حاکمیت اهل بیت عصمت و طهارت(سلام الله علیهم اجمعین) بود، بنابراین اگر قرار باشد حق ما را به ما برگردانی، باید همه قلمرو حکومت اسلامی را در اختیار ما بگذاری.(مناقب آل ابی طالب، ج ۴ ص۳۲۰)
🔻گفتاری نیز از رهبر معظم انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله در مورد حقیقت فدک آمده است که خواندن آن خالی از لطف نیست:
♦️هارون به امام می گوید شما بنی هاشم از فدک محروم شدید. فدک را از شما گرفتند، حالا من می خواهم فدک را به شما برگردانم، بگو فدک کجاست و حدود آن چیست. خب معلوم است که این یک فریبی است که می خواهد فدک را برگرداند و به عنوان کسی که حق از دست رفته آل محمد (ص) را می خواهد به آنها برگرداند و چهره ای برای خودش درست کند. حضرت می گوید بسیار خوب حال که می خواهی فدک را به من بدهی، حدود فدک را برای تو معین می کنم. آن حضرت بنا می کنند به معین کردن حدود فدک.
ایشان افزودند: آن حدودی که امام موسی بن جعفر برای فدک معین می کنند تمام کشور اسلامی آن روز را دربر می گرفت، فدک یعنی این. یعنی این که تو خیال کنی که ما دعوایمان در آن روز بر سر یک باغستان بود، چند درخت خرما بود، این ساده لوحانه است. مساله ما آن روز هم مساله چند نخلستان و باغستان فدک نبود. مساله خلافت پیغمبر بود. مساله حکومت اسلامی بود منتها آن روز آن چیزی که فکر می شد ما را از این حق به کلی محروم خواهد کرد، گرفتن فدک بود. لذا ما در مقابل این مساله پافشاری می کردیم. امروز آن چیزی که تو در مقابل ما غصب کردی، باغستان فدک نیست که ارزشی ندارد. آنچه تو غصب کردی، جامعه اسلامی است، کشور اسلامی است. امام حدود چهارگانه ای را ذکر می کند که این فدک است که حالا اگر می خواهی بدهی، این را بده. یعنی امام هفتم صریحا مساله داعیه حاکمیت و خلافت را آنجا مطرح می کند.
📍امروزه در نظام اسلامی که بهترین مدل حکومتی در دوران غیبت کبری میباشد همه مسئولیت های حکومتی در سلسله مراتب غدیر بوده و لذا هر منصبی حقیقتی از فدک است که باید با دغدغه رصد کرد که چه کسانی این مراتب خطیر را عهده دار میشوند!
#جهاد_تبیین_
که شوهرش بیاد چهارتا حوری ببینه ؟ :)
پلمب داروخانه متخلف در تهرانپارس
درپی کشف حجاب مسئول یک داروخانه در تهرانپارس و هتک حرمت به آمر به معروف، به محض ارسال گزارش و اطلاع دادستانی تهران از این موضوع، این داروخانه با دستور قضایی پلمب شد و برای صاحب این داروخانه پرونده قضایی تشکیل شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 راز شادی در قیامت!
.
.
🎙#دکتر_رفیعی
49.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ویدئو_تصویری_لایو
حوادث مهم ماه رمضان که قبل و بعد از ظهور است