12.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توی فرهنگ ایرانی قصه های زیادی هست.
از بزبز قندی تا رستم و سهراب.
در این ویدئو اما بالاخره داستانی گفته میشه که بسیاری از ایرانی ها توی این روزهای سخت منتظر شنیدن اون بودند.
ما داستانهای زیادی رو نشنیدیم!
حرف های بچه هایی که توی پارکها گل مصرف می کنند!
صدای آدمهایی که با سرود ملی امروز مان ارتباط بر قرارنمی کنند.
روایت نوجوانهایی که در فضای دوست دختر، دوست پسری قرار دارند!
حرفهای موافقین داشتن حیوان خانگی رو!
صحبتهای کسانی که «جوکر» قهرمان زندگی شون هست....
و خیلی روایتها از بسیاری آدمهای دیگه که قضاوت شدند اما هیچ وقت شنیده نشدند!
بدون شنیدن داستانهای واقعی همدیگه #رویای_ایران ساخته نمیشه...
💥به فانوس بپیوندید💥
👇👇👇👇
📲 eitaa.com/fanoosemellatha
📲 t.me/fanoosemellatha
فانوس
💠استاد و درس (۱) 🖌علی صفایی حائری ▶️ 🔹استاد خوب کسی نیست که فقط درسش را خوب بدهد و برود. یک استاد
💠استاد و درس (2)
🖌علی صفایی حائری
▶️
✳️برادر و خواهر معلم! در حالی که فرصتها چون ابر می گریزند و زمان همچون کودکان پابرهنه،در کوچه های شهر می دود و ما در کار تماشای «خسران» خویش، در معامله ای که هر ثانیه، «هستی» را با «نیستی» مبادله می کنیم، آیا لحظه ای اندیشیده ای؟ و با طرح چند سوال از خویش، ابرهای بارور درگذرزمان را به «باریدن» و سیراب کردن، واداشته ای تا در بارش زلال آن به «رویش» و «فلاح» برسی؟
✳️که... «که هستی»، «چه می کنی»، «برای که کار می کنی»، «چرا کار می کنی»، «در کجا هستی»، «به کجا می خواهی بروی»، «به کجا رسیده ای» و «به کجا رسانده ای»؟!!
🔅بگذار صمیمانه از تو بپرسم، این سوال را، که، راستی، «چرا معلم شده ای»؟
انگیزه و نیت تو برای انتخاب این کار چه بوده است؟
❓آیا معلمی را به عنوان یک «شغل» همانند سایر شغل ها، برای کسب درآمد گزیدهای؟
آیا در طلب یک کار به اصطلاح بی دردسر و با چند ماه تعطیلی با مزد و مواجب بوده ای؟
اگر چنین است، در خویش تجدید نظر کن با مسئولیت خدایی و انسانی ات را به خاطر آور، که تو همانند یک کارمند اداره نیستی...
⏸
👣ادامه دارد... 👣
🌼با فانوس همراه شوید🌼
👇👇👇👇👇👇
📲 eitaa.com/fanoosemellatha
📲 t.me/fanoosemellatha
🔰مصائب دوره های مجازی ضمن خدمت فرهنگیان/ ضمن خدمت یا ذبح خدمت.
نویسنده: فانوس
✔️تغییر و تقلیل هدف از یادگیری مادام العمر به ارتقاء رتبه و افزایش حقوق=مدرک گرایی
💎 به قول نادر ابراهیمی: ترقی یعنی چه آقا؟ ترقی یعنی رتبه؟ یعنی اینکه انسان حقیر بماند و پرونده اش رشد کند؟ یعنی انسان در یکجا بماند و چیزی بیرون از انسان آماس کند، باد کند، ورم کند؟
✔️بی ارزش کردن دانش در جامعه ی آموزگاران به تبع تقلب های گسترده در آزمون های ضمن خدمت:
💎واضح است که به هر میزان تقلب افزایش پیدا کند دانش در جامعه بی ارزش تر و دانایی کم رنگ تر خواهد شد و به اندازه ای که دانش در جامعه ی معلمان کم ارزش شود، چند برابر در بین سایر آحاد و اصناف اجتماع بی ارزش می شود.
✔️گسترش پدیده ی نفاق و دورویی در بین آموزگاران و عمل بر خلاف دانسته ها:
💎برای دانش آموزان از اصالت علم و فواید دانش اندوزی می گوییم و تقلب را ممنوع اعلام می کنیم اما در دوره های ضمن خدمت...
لم تقولون ما لا تفعلون: چرا به آنچه که می گویید عمل نمی کنید.
#نقد_آپ
#ضمن_خدمت
#ذبح_خدمت
💞 به فانوس بپیوندید 💞
👇👇👇👇
📲 eitaa.com/fanoosemellatha
📲 t.me/fanoosemellatha
♨داستان یک پرسش و پاسخ عجیب!
✅یک روز وقتی در راه مدرسه بودم، مساله ای به شدت ذهنم را درگیر کرده بود.
با خودم می گفتم از وقتی که وارد فضای آموزش و پرورش شده ای ابتکار و آزادی عمل از تو گرفته شده است و آن چنان فضای بی خیالی و گاه ناامیدی غلبه دارد که با این که حواست نیست درست مثل آدمی که در یخبندان گرفتار شده است داری سرد و بی روح می شوی و تمام اهداف و آرزوهایت را هر روز که می گذرد یکی یکی از ذهنت خط می زنی. با خودم گفتم برای این که خودم را معلم بدانم خیلی کوچکم اما خیلی بزرگ تر از سیستم فرسوده ی آموزش و پرورش هستم.
حیران و سرگردان بودم...
به خانه برگشتم؛ سریع گوشی را برداشتم و به استاد که همیشه در سختی های زندگی شخصی و حرفه ای همراهم بود، پیام دادم.
جواب استاد را در پست بعدی بخوانید...
👇👇👇
🌷 به فانوس بپیوندید 🌷
👇👇👇👇👇👇
📲 eitaa.com/fanoosemellatha
📲 t.me/fanoosemellatha
فانوس
♨داستان یک پرسش و پاسخ عجیب! ✅یک روز وقتی در راه مدرسه بودم، مساله ای به شدت ذهنم را درگیر کرده بود
🔰استاد همان روز پیامک داد و برایم نوشت:
✅معلمی که با خدایش، عهد خدمت بسته بود به من گفت: فضای کار و مدرسه نه آنست که می خواستم و قدر نمی دانند و نمی خواهند و ...
گفتمش : بزرگوار ! پس تو چکاره ای ؟ ! ؛ آن شرایط که آرزو داری ، فردای خدمت توست نه امروزت! آنچه می طلبی، مطلوب است نه موجود!
گر طمع داری از آن جام مرصع می لعل
ای بسا دُر که بنوک مژه ات باید سفت
تا ابد بوی محبت بمشامش نرسد
هرکه خاک در میخانه برخساره نرفت
سخن عشق نه آنست که آید بزبان
ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت
--- --- --- --- --- --- --- --- --- ---
" عاشقی ، هزینه دارد و گرنه کاسبی است "
🔸استاد علی حق شناس🔸
🍃 به فانوس بپیوندید 🍃
👇👇👇👇👇👇
📲 eitaa.com/fanoosemellatha
📲 t.me/fanoosemellatha
#معرفی_کتاب
🔰چرا «داستان پداگوژیکی» را باید خواند؟
✍️محمدرضا زائری
❇️کتاب «داستان پداگوژیکی» اگرچه معمولاً بهعنوان یک رمان معرفی شده و در ترجمههایی که از آن به زبانهای مختلف صورت گرفته به این عنوان شناخته میشود؛
اما تنها نثری دراماتیک و قالبی داستانی دارد و در حقیقت روزنوشتهای ماکارنکو از این تجربه واقعی و اصیل است.
👇👇👇
✳️بخش اول
🔹نسل جدید و مخاطبان جوان امروز نمیتوانند حتی تصور کنند که روزی جنبش کارگری با ادبیات مهاجم علیه سرمایهداری، چگونه همه عرصههای هنری، فکری، ادبی و اجتماعی را درمینوردید و فضای ذهنی مخاطب را در سطوح مختلف درگیر میکرد.
🔹در آن سالها نظام حاکم بر شوروی از سویی مبانی تئوریک خود را که بر اساس اندیشههای مارکس و انگلس شکل گرفته بود تدوین و ترویج میکرد و از سوی دیگر هوشمندانه قالبهای مختلف هنری و رسانهای را برای رساندن پیامش به خدمت میگرفت و از اینرو بود که ادبیات داستانی و سینمای شوروی به آن اوج و جایگاه رسید.
🔹از نامدارترین این چهرهها «آنتون سمیونوویچ ماکارنکو» است که در موضوع تعلیم و تربیت که اصطلاحاً پداگوژی گفته میشود به موفقیتها و پیشرفتهای مهمی دستیافت. او که بعد از انقلاب شوروی مسؤولیت یک کانون اصلاح و تربیت نوجوانان را بر عهده گرفته بود در طول تصدی این مسؤولیت با تجربهای متفاوت و استثنایی روبرو شد. ساختمان نیمهخرابه یک یتیمخانه را با تعدادی نوجوان بزهکار به آقای معلم تحویل داده بودند تا آنان را تحت تعلیم و تربیت قرار دهد و در دل آشفتگی و بدکاریهایشان فرصتی برای شکوفایی و سعادت بسازد.
🔹بچههایی که بر اثر آسیبهای اجتماعی و پیشینه مسائل خانوادگیشان، انواع مشکلات اخلاقی را داشتند و بههیچوجه سربهراه نمیشدند و آرام و قرار نمیگرفتند. یک شب از روستاهای اطراف دزدی میکردند و یک روز به ساختمان مدرسه آسیب میرساندند. یک بار با هم دعوا میکردند و یک بار معلمهایشان را فراری میدادند. حالا آقای معلم قرار بود با صبر و حوصله و زیرکی و ذکاوت از این بچههای سرشار از مشکلات و بیماری آدمهایی بسازد که نظام جدید انقلابی به آنان افتخار کند.
🔹شاید اگر پیشینه و جایگاه کمونیستی ترویج کتاب نبود -فارغ از برخی ملاحظات حاشیهای در متن کتاب که با فکر و فرهنگ ما سازگار نیست- این اثر میتوانست در ایران شهرت افزونتر و منزلت بسیار والاتری بیابد و مطالعه آن برای همه کسانی که در حوزه تعلیم و تربیت و در عرصه فرهنگ، حضور و نقشی دارند ضروری باشد.
🔹اتفاقاً برعکس تصور و تلقی ابتدایی و طبیعی، من معتقدم این کتاب نهتنها تناقضی با اندیشه و باور اسلامی ما ندارد بلکه مؤید اصول اساسی تفکر اسلامی در تعامل با انسانهایی است که به تعبیر امیر مؤمنان معادن طلا و نقرهاند. تفکر دینی ما، انسان را نهتنها مانند مسیحیت آلوده به گناه نخستین نمیداند بلکه او را حتی در بدترین شرایط و احوال انحطاط اخلاقی، گوهری میبیند که در لجنزار دنیا افتاده و باید برش داشت و شستشو داد و قدر دانست.
👇👇👇
🔸بخش دوم
🔹کتاب «داستان پداگوژیکی» گزارش داستانی تجربه واقعی و عینی ماکارنکو با آن نوجوانان بزهکاری است که در بدترین شرایط اخلاقی و اجتماعی قرار داشتند -حتی خودش در جایی از حامله شدن یکی از دختران در همان دوران گزارش میدهد- ولی درنهایت از آنان چهرههایی میسازد که به ادعای دستگاههای تبلیغاتی نظام کمونیستی شوروی یک قفسه کتاب درباره موفقیتها و پیشرفتهای آنان وجود داشته است.
🔹آنها که باید بهطور طبیعی یا در زندان میمردند یا دچار تلخترین سرنوشتها میشدند، یکیشان پزشک شد و یکی خلبان. یکی هنرپیشه شد و یکی راه ماکارنکو را ادامه داد و مسؤولیت تربیت نوجوانان را به عهده گرفت. از همین روست که ماکسیم گورکی نویسنده شهیر - که بعدها همین مرکز آموزشی ماکارنکو نیز به نام او نامگذاری شد- درباره او میگوید: «چه کسی میتوانست تا این اندازه به شکلی غیرقابلتصور، صدها کودک را که زندگی با چنین وضع قساوتبار و تحقیرآمیزی مچالهشان کرده بود تغییر دهد؟ آنتوان سمیونوویچ ماکارنکو بدون تردید آموزگاری پراستعداد است. شاگردان کولونی واقعاً او را دوست دارند و درباره او با چنان لحنی پرافتخار صحبت میکنند که گویی آنها خودشان ماکارنکو را درست کردهاند.»
🔹کتاب «داستان پداگوژیکی» بیش از هر چیز و پیش از هر موضوعی به ما نشان میدهد که انسان قابلاصلاح و سرنوشت قابلتغییر است و تجربههای عملی و عینی او که با ذکر جزئیات و ثبت کامل موفقیتها و ناکامیها و خستگیها و آزردگیهایش نقل شده است، یادآور همه توصیههای دینی است که در احادیث و روایات مذهبی ما برای تعامل با انسان و تلاش برای هدایت و راهنمایی انسان به ما رسیده است.
🔹مهمترین رمز و اساسیترین نکته این دستورات، تحمل و شکیبایی درباره اشتباهات و خطاهای افراد و چشم بستن بر نقطههای سیاه زندگی و کارنامه انسانهاست برای برجسته ساختن نقطههای سپید و امیدبخش. چنانکه وقتی به امام موسی صدر اعتراض کردند و گفتند چگونه با برخی جوانان هرزه و بدکردار نشست و برخاست داری؟ پاسخ داد: من در تعامل با آنان یک چشم خود را میبندم و یک چشمم را باز میکنم. یک چشم را بر وضع فعلی و ناکامیهایشان میبندم و چشم دیگر را بر آینده و قابلیتها و استعدادهایشان برای رشد و شکوفایی و موفقیت میگشایم!
🌐منبع:سایت الف
┈••✾•🍀🌹☘•✾•┈
*فانوس، رهیافتی در زیست معلمانه*
💡 eitaa.com/fanoosemellatha
💡 t.me/fanoosemellatha
#فهرست_معرفی_کتاب
#مقاله_شناس
🔰کتاب خانم مربی
خاطرات شفاهی خانم سعیده صدیق زاده-مربی پرورشی
https://eitaa.com/fanoosemellatha/49
🔰کتاب آیین دوست یابی
نوشته ی دیل کارنگی
https://eitaa.com/fanoosemellatha/268
🔰مقاله معلم الهام بخش
https://eitaa.com/fanoosemellatha/317
🔰داستان پداگوژیکی
نوشته ی آنتون سمیونوویچ ماکارنکو
https://eitaa.com/fanoosemellatha/357
♨اعتدال در نصیحت کردن
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔰حرفی که به کسی یا فرزندت میزنی، دانه است و فکر او زمین.
ببین در این زمین چقدر بذر میتوان پاشید؟
اگر در یکمتر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانهها سبز نمیشوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه میکنند.
موعظه زیاد، باعث میشود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانند.
✾•🍀🌹☘•✾
فانوس، رهیافتی در زیستِمعلمانه
💡 eitaa.com/fanoosemellatha
💡 t.me/fanoosemellatha
14.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ببینید
📽 رفتار رباب صدر
(خواهر امام موسی صدر) با دختر دانشآموزی که به همراه پسر مورد علاقهاش فرار کرد
#تربیت
#ازدواج
#تربیت_جنسی
🌐منبع:
@imammoussasadr
┈••✾•🍀🌹☘•✾•┈
فانوس، رهیافتیدر زیستِمعلمانه
💡 eitaa.com/fanoosemellatha
💡 t.me/fanoosemellatha
#کتاب_گویا
#بشنوید
📖مردان فاخر
✍🏻بهناز امینی
🔸مجموعه «مردان فاخر» در مجالی کوتاه و گذرا به زندگی بزرگان علم، ادب و فرهنگ ایران زمین از نگاهی نو مینگرد.
💞 به فانوس بپیوندید 💞
👇👇👇👇👇👇
📲 eitaa.com/fanoosemellatha
📲 t.me/fanoosemellatha