eitaa logo
فراجالب
74.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
18.1هزار ویدیو
11 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 💎 فراجالب گلچین بهترین مطالب از سراسر جهان 📍کپی مطالب در ایتا فقط با ذکر لینک فراجالب 📍کپی در سایر پیام رسانها ممنوع پیامی داشتید : 👉 @Ebhaaam 💥تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/871170386C9e15c1b7a0
مشاهده در ایتا
دانلود
هر فرد بصورت متوسط ۱۳ راز رو در دل خود نگه میدارد و ۵ مورد رو هرگز به کسی نمیگوید؛ این بدین معناست که شما حتی با شناخت کامل یک فرد حدود ۳۰ درصد زندگی وی را نمیدانید. 🎯 @Farajaleb
♦️حضور تیم ملی فوتبال ایران در تورنمنت اردن رسانه رسمی فدراسیون فوتبال: 🔹 تیم ملی فوتبال ایران از ۲۲ تا ۳۰ خرداد ماه در مسابقات کافا حضور خواهد داشت. 🔹قرار است شاگردان امیر قلعه‌نویی در تورنمنت ۴ جانبه اردن که با حضور تیم‌های ایران، قطر، اردن و عراق برگزار می‌شود، حضور یابند. 🔹این تورنمنت مهرماه سال جاری در امان اردن برگزار خواهد شد. @Farajaleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمبولانس حین امدادرسانی ، مصدوم تصادف را زیر گرفت! 😐 🎯 @Farajaleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی کودک درونت فعال میشه ولی حواست به وزنت نیست ! 😄 🎯 @Farajaleb
در روزمرگ آلبرت اینشتین، پدر فرضیه نسبیت، قصه معروف‌ترین عکس او را که در آن اینشتین زبانش را به طرف دوربین در آورده است، روایت می‌کنم. این عکس ۱۴ مارس ۱۹۵۱ در دانشگاه پرینستون گرفته شد، مصادف با تولدش. اینشتین در صندلی عقب ماشین رئیس دانشگاه نشسته است. تازه ناهارش را خورده بود. اینشتین ٧٢ ساله اون روز کراواتی زده است. موهای همیشه ژولیده خود را تا حدودی شانه کرده است، چرا که چند روز قبل، دختر شش ساله‌ای به اسم آن کوچی برایش نامه‌ای داده و گفته بود من عکس شما را در روزنامه دیدم، باید موهای خودتون را کوتاه کنید، این‌ طوری دنیا را قشنگترخواهید دید. دور ماشین انشتین کلی پاپاراتزی ایستاده بود و همه از دانشمند بزرگ می‌خواستند لبخندی بزند. اینشتین همیشه از حضور عکاسان بیزار بود و برای ابراز ناخرسندی خود، زبانش را بیرون ‌آورد. تنها کسی که این لحظه استثنایی را جاودانه کرد، آرتور ساس بود که در همان لحظه روی دکمه دوربینش فشار داد. 💬Nader TAKMIL Homayoun 🎯 @Farajaleb
21.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مخمل کوه / خرم آباد فروردین ۱۴۰۲ خرم آباد امین خورشیدوند 🎯 @Farajaleb
. مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره می‌گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر میفرخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمی‌دانست چه بگوید. یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود. @Farajaleb
از هوش مصنوعی خواستن مشهد سال ۱۵۰۰ رو بهم نشون بده، نتیجش شده این !! 🎯 @Farajaleb