eitaa logo
استاد محمدحسین فرج‌نژاد
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
70 فایل
👈مؤسسه فرهنگی رسانه‌ای استاد محمدحسین فرج‌نژاد با موضوعات: دشمن شناسی - جنگ رسانه‌ای - جنگ شناختی - نقد فیلم و انیمیشن مدیر کانال: @admin_eeita معاونت آموزش: @Amoozesh_resaneh فروش کتاب: @tabib_14 شبکه‌های اجتماعی: https://zil.ink/farajnejad
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺تسلیت آیت‌الله رئیسی در پی درگذشت مرحوم فرج‌نژاد 🔹به گزارش روابط عمومی دفتر رئیس جمهور منتخب، آیت الله دکتر سیدابراهیم رئیسی شامگاه جمعه طی تماس تلفنی با پدر و پدر همسر مرحوم محمدحسین فرج نژاد، با تسلیت درگذشت این اندیشمند جوان، پرتلاش و مجاهد و همسر و فرزندان وی، برای بازماندگان صبر و اجر بر این مصیبت بزرگ آرزو نمود. 🔰پدر و پدر همسر مرحوم فرج نژاد هم با ابراز قدردانی از تماس رئیس جمهور منتخب، نکاتی را درخصوص ویژگی های شخصیتی و تلاش های علمی مرحوم فرج نژاد به اطلاع دکتر رئیسی رساندند. دکتر محمدحسین فرج نژاد، از اساتید حوزه و دانشگاه و پژوهشگران برجسته در زمینه‌های فلسفی، عرفانی، تفسیری، فقهی، جنگ‌های نوین، صهیونیسم شناسی و... بود که شب عیدقربان بر اثر تصادف به همراه همسر و فرزندانش، دارفانی را وداع گفت. 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در طی پیامی رحلت جانگداز مرحوم فرج‌نژاد را تسلیت گفت. «ما اصاب من مصیبه الا باذن الله و من یومن بالله یهد قلبه...» خانواده محترم مرحوم دکتر محمدحسین فرج‌نژاد سلام علیکم ضایعه درگذشت، استاد فرهیخته و انقلابی مرحوم دکتر محمدحسین فرج‌نژاد به همراه اعضای خانواده گرانقدرش، موجب اندوه و تاثر خاطر گردید. اینجانب ضمن عرض تسلیت برای آن فقید سعید و اعضای خانواده ایشان رحمت و غفران واسعه و الطاف بی کران الهی و برای بازماندگان و بستگان مصاب، صبر و شکیبایی توام با عزت و سعادت مسئلت دارم. حسین سلامی https://tn.ai/2547259 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
🔸 مدیر حوزه های علمیه درگذشت مرحوم فرج نژاد را تسلیت گفت 🏴 انا لله و انا الیه راجعون ▪️ خبر تلخ و غم انگیز درگذشت فاضل گرانقدر، پژوهشگر ارجمند و فرهیخته جناب مستطاب آقای محمدحسین فرج نژاد(طاب ثراه) به همراه اعضای خانواده(ره) در سانحه رانندگی موجب تاسف گردید. ▪️ فعالیت علمی و رسانه ای اثرگذار و هدفمند در حوزه انقلاب اسلامی و اهداف آن از جمله یادگارهای آن دانشور متعهد است که عند الله ماجور خواهد بود. ▪️ اینجانب ضمن عرض تسلیت به بازماندگان، دوستان و همکاران آن فقید سعید، از درگاه خداوند متعال برای ایشان و اعضای خانواده شان، غفران و روح و رضوان ربوبی و برای بازماندگان، سلامتی و شکیبایی مسئلت می نمایم. علیرضا اعرافی مدیر حوزه های علمیه 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
🏴 إنا لله و إنا إلیه راجعون ⚫️ باخبر شدیم دکتر محمدحسین فرج‌نژاد، عضو هیئت‌مدیرهٔ انجمن مطالعات فضای مجازی حوزهٔ علمیه قم و از اساتید سواد رسانه و جریان‌شناسی سینما و فعال عرصهٔ صهیونیسم‌پژوهی به همراه همسر و سه فرزندش، بر اثر سانحهٔ رانندگی به رحمت خدا رفتند. درگذشت این طلبهٔ جهادی را به امام زمان (عج) و رهبر معظم انقلاب و خانوادهٔ مرحومین تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای این درگذشتگان رحمت و خانوادهٔ محترمشان صبر و اجر خواستاریم. ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter ✍️ برخی از نوشته‌های ایشان که در سایت اندیشکدهٔ مطالعات یهود منتشر شده است: 1️⃣ روند پیشرفت اسطوره‌های یهودی در تاریخ 👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-myth/5803 2️⃣ هالیوود یهودی صهیونیستی 👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/5886 3️⃣ فعالیت چشم‌گیر مسیحیت صهیونیستی در عرصهٔ رسانه 👉 http://jscenter.ir/slave-jews/christian-zionism/5909 4️⃣ اسطورهٔ «ارض موعود» و شهر زایان 👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/5918 5️⃣ اسطورهٔ «مادر» و قبیله‌گرایی متعصبانه 👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/7222 6️⃣ اسطورهٔ «قوم برگزیده» و «نژاد برتر» 👉 http://jscenter.ir/jews-and-the-media/jews-and-hollywood/7421
◽️مثل امروزی در سال گذشته، برادر مجاهد و استاد فرهیخته مرحوم محمد حسین فرج‌نژاد، در یک سانحه تصادف از دنیا رفت... ◽️توفیق ارتباط نزدیک با او را نداشتم و دورادور می‌شناختم. امروز فرصتی شد و بعضی از تصاویر مربوط به سخنرانی ها و تدریس های او را دیدم و حسرت خوردم بابت فقدانش... 👤سید پویان حسین پور 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
ایستاده در خط مقدم مروری بر برخی فعالیت‌های جهادی مرحوم استاد محمدحسین فرج‌نژاد 🔻🔻🔻 بین دوستان به ساده‌زیستی و روحيهٔ جهادی شناخته می‌شد. اما می‌توان ویژگی شاخص‌ او را ایستادن در خط مقدم نبرد، دانست. هر نقطه‌ای که تشخیص می‌داد، جبهه آنجاست اما عرصه خالیست. از یک رو ریشه‌ها و ساز و کارهای صهیونیزم جهانی را مطالعه می‌کرد و در روی دیگر ترفندها و نفوذهای بهائیت را برملا می‌ساخت. راه که در این عرصه‌ها هموارتر می‌شد، با نگاه مولدش و هبهٔ داشته‌های خود، مجموعه‌هایی را به جریان می‌انداخت و روحیهٔ جهادی‌اش را در آن‌ها اشراب می‌کرد. اما خودش را محدود و راکد نمی‌دید. بار دیگر با نگاهی جریان‌شناسانه به معنویت‌های انحرافی و کاذب در سینما می‌پرداخت که دو کتاب «اسطوره‌های صهیونیستی در سینما» و « فرقه‌ها، عرفان واره‌ها و مکاتب صهیونیستی» نتیجه این بعد از زندگی جهادی‌اش بود. همیشه به رسانه و فهم دقیق از آن توجه داشت چرا که رسانه را سلاح به‌روز دشمن می‌دانست. از مطالعات دین و رسانه در مرکز پژوهش‌های صدا و سیما گرفته تا دبیری کارگروه فقه و رسانه در برخی از موسسات مطالعاتی فقهی در قم و از عضویت در هیأت مدیره انجمن‌ مطالعات فضای مجازی و تا مشارکت در تاسیس و عضویت در انجمن سواد رسانه حوزه همه از همین نگاه نشأت می‌گرفت. میراثش در این ساحت نیز ستودنی‌ست؛ برگزاری دوره‌های مستمر نخبگانی در موضوع سواد رسانه با مخاطب طلاب و دانشجویان، سال‌ها تدریس رسانه به طلاب حوزهای علمیه خواهران و طلاب غیر ایرانی در جامعه‌المصطفی با رویکرد تربیت کنشگر فعال از جمله میراث ماندگار اوست. در روزهایی که کرونا خیلی‌ها را خانه‌نشین کرده بود، باز هم او منشاء اثر بود. در گوشه‌ای با عده‌ای اهل رسانه، طرح آن‌چه باید کرد را می‌نوشت، در قرارگاهی تلاش می‌کرد عملیات رسانه‌ای دشمن و روش خنثی‌سازی آن را تبیین کند و در گوشه‌ای با جهادی‌های دل میدان در مانور مواسات شرکت می‌کرد. با اینکه در چندین دانشگاه تدریس می‌کرد و مولف و پژوهشگر شناخته شده‌ای در حوزهٔ خود بود، در کنار اینکه معاونت پژوهشی قرارگاهی راهبردی -وابسته یکی از نهادهای انقلابی- را برعهده داشت و فرصت‌های مادی بسیاری داشت اما زندگی بسیار ساده‌اش درون خانه‌ای خود در محلهٔ پردیسان قم در جریان بود و هم‌پای همیشه‌گی‌اش یک موتور CDI قدیمی بود و به معنای واقعی خود را وقف انقلاب و حوزه کرده بود. استاد جهادی، مرحوم محمدحسین فرج‌نژاد اهل ابرقوی یزد بود، اشتیاق دین و علم دینی به قم کشاندش و دغدغهٔ محرومین و مستبصرین راهی سیستان و بلوچستانش می‌کرد. اشارات مقام معظم رهبری او را به دل میدان جهاد اقتصاد مقاوتی کشاند و فهم دقیق جنگ شناختی را کار ویژه‌های اصلی او ساخت. کانال روزنه 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
هدایت شده از فکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تعبیر پیامبرانه از هنر 🎯 هنر چیست؟ عینی کردن امیال، تعلقات، تخیلات... 🎯 هنر نوعی پیامبرانگی است... 🔶 ۲۹ تیرماه، اولین سالگرد درگذشت استاد محمدحسین فرج‌نژاد •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 🔻فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 🆔 @Fekrat_Net
30.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥نمایی از مراسم بزرگداشت استاد فرج نژاد / 20 تیرماه 1401 - سالن همایش هلال احمر یزد 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
📸مراسم بزرگداشت سرکار خانم بابایی در حوزه علمیه خواهران شهر ابرکوه هم‌اکنون شروع شد 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
یک سال از درگذشت استاد فرج‌نژاد یکی از نخبگان انقلاب اسلامی گذشت، یاد این روایت از امام افتادم که فرمود: مَن جادَ سادَ، هرکس بخشندگی کند سروری می‌یابد، فرج‌نژاد از خودش، از مالش، از نفسش،از وقتش و از جانش در راه انقلاب گذشت و خدا او را سروری بخشید. 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
بخش اول هوالشاهد *تفاوتی از جنس حکمت* (به بهانه پر کشیدن مظلومانه برادرم؛ محمد حسین فرج‌نژاد) 🚩🚩🚩 ۱ آرام و قرار نداشت، حتی در نشست و برخاست‌های عادی. وقتی جوشش او را می‌دیدی ناخودآگاه به جوش می‌آمدی. فکر می‌کردم تفاوت و خاص‌بودن «حسین» از کجا نشأت می‌گرفت؟ با همه متفاوت بود و شاید بتوان گفت: منحصر به فرد. این برای هر انسانی جذاب است که با شخصیتی متفاوت و غیرتکراری مواجه شود. شاید برای کسانی که شناختی از او ندارند ابتدا کمی اغراق‌آمیز باشد اما به این حدیث معروف که دل دادم انگار متوجه رمز شخصیت «حسین» شدم. قال رسول الله(ص): «اذا مات‌العالم الفقیه، ثلم فی‌الاسلام ثلمة لایسدها شیء»؛ بارها روی منابر در مراسم بزرگداشت علما شنیده‌ایم یا روی اعلامیه فوت علمای بزرگ دیده‌ایم که پیامبر عزیزمان می‌فرمایند: «وقتی عالمی فقیه فوت کند، در اسلام رخنه و حفره‌ای ایجاد می‌شود که هیچ‌چیزی نمی‌تواند جای آن را پر کند.» حقیقتاً احساس کردم رفتن «حسین» حفره‌ای ایجاد کرده که قابل جبران نیست و این حدیث احساسم را جرأت داد و تازه به مصداق حقیقی «عالِم»بودنش هم مطمئن شدم. نه اینکه در نظرم عالم نبود، نه. عالم فقیه با تعریف شخصیت اول عالم خلقت؛ پیامبر اسلام(ص)، خیلی نگاهم را به «حسین عزیزمان» بزرگ‌تر کرد. ۲ معمولاً آدم‌ها وقتی از کنارمان دور می‌شوند، کوچکتر می‌شوند؛ اما حسین لحظه‌به‌لحظه از صبح عید قربان، بزرگ و بزرگتر شد و ظاهر این مسئله یعنی خرق عادت یا اتفاقی خلاف سیر طبیعت! دقیق‌تر که بشوی متوجه می‌شوی اتفاقاً او با رفتن‌ش به همه نزدیک‌تر شد. این را می‌شد در سه مراسم تشییع در قم، یزد و زادگاهش ابرکوه به وضوح دید. همه آدم‌های بهت‌زده و عزادار، عجیب معرفتی به او پیدا کرده بودند و «حسین» برای‌شان جدی‌تر شده بود. صرفاً یک استاد یا معلم و رفیق قابل احترام نبود. انگار یک «پیامبر مبشر و منذر»ی بود که حرف‌هایش راه سعادت را نشان می‌داد و باید ذهنت را مرور می‌کردی آخرین نکته‌ای که به تو گفته بود چه بود! و این یعنی «حسین» به آرزویش رسیده بود: بیدارکردن انسان‌ها، متوجه‌کردن به حقایق عالم خلقت. پس می‌شود در رفتن‌ش باز هم تأمل کرد و به برخی تحلیل‌های ظاهری از نحوه قربانی‌شدنش دچار حاشیه نشد. ۳ تفاوتی که در نگاه، حرف‌ها و فکرش وجود داشت ناشی از تفاوت نگاه او به عالم و حقایق خلقت بود. تفاوتی نشأت‌گرفته از چیزی که فقط می‌توانم منحصراً «حکمت» بنامم. اولاً: منشاء این حکمت خداست؛ «یؤتی‌الحکمة من یشاء.. (خدا) دانش و حکمت را به هرکس بخواهد (و شایسته بداند) می‌دهد...» ثانیاً: «حکمت» را بی‌خود و بی‌جهت به آدم‌ها نمی‌دهد. جمله کسانی که به اشارات قرآنی به غیر از پیامبران(ع) و اولیای برگزیده الهی، مستحق دریافت «حکمت»اند، «صاحبان عقل و اندیشه» و «زاهدان و پارسایان»اند که در وصف آخرین دسته یعنی «زاهدان و پارسایان» در روایت آمده است: «هرکس دل از دنیا برگیرد، خداوند چشمه‌‏هاى حکمت را در قلبش جاى می‌دهد.»(۲) «حسین»، هم صاحب عقل و اندیشه بود و هم زاهد و پارسا. پس خیلی نباید اذهان را متوجه داشته‌ها و نداشته‌های مادی‌ش کرد و دچار حاشیه شد. هرچند بحمدالله خانواده بزرگوار او و همسر عزیزش استطاعت نسبی مادی داشتند اما او هرچه داشت و نداشت با مال و جان و خانواده جهاد می‌کرد. از همان اندک شهریه‌ی طلبگی در دوران مجردی‌ش کتاب تهیه می‌کرد تا بچه‌ها را با کتاب‌ انس دهد تا اینکه در همین سال‌های اخیر منزل‌ش پاتوق بسیاری از کارها بود و امکانات مختصر زندگی‌اش وسیله. ۴ دو عنصری که شخصیت او را خیلی پیش‌برنده می‌کرد و او را مستحق «حکمت»: اول «مجاهدت» بود و دوم «اخلاص». بسیاری از خاطراتی که این روزها از او نقل می‌شود حول این دو عنایت ممتاز الهی بر وی بود. به‌شدت دنبال کارهای سخت و پرمشقت بود. کارهایی که دشمن داشت و خیلی‌ها تن به آن نمی‌دادند؛ او مجدانه دنبال می‌کرد. آن‌هم گمنام و بدون توقع. دو خصیصه‌ای که در هر شخصیتی گرد آمد آثار و تبعات کار او را مؤثر حقیقی کرد و او را از سایرین ممتاز و متمایز. ۵ همه‌ی آدم‌ها برایش جدی بودند. حتی نوجوان‌هایی که با شیطنت‌ و بازیگوشی در کلاس‌های غرب‌شناسی دستش می‌انداختند. می‌فهمید ولی با سعه‌صدر و با نهایت شفقت و دلسوزی می‌گفت: «هرچند منظور شما چیز دیگری بود اما بدان پاسخت این می‌شود.» بچه می‌رفت توی فکر و بعدها همین آدم می‌شد مشتری پروپا قرص بحث‌های او. بدون تکبر، همه را جدی می‌گرفت. انگارنه‌انگار تحصیلات بالای حوزوی و دانشگاهی داشت و هم‌بحث با بسیاری از اساتید بنام بود و تئوریسین در برخی اندیشکده‌ها. برای‌ش کوچک و بزرگ، جوان و پیر فرقی نداشت. برای همه با نهایت جدیت وقت می‌گذاشت و به تفکرشان می‌انداخت.
۶ خیلی از آدم‌های بزرگ و موفق مسئولیت‌پذیرند ولی «حسین»، «مسئولیت‌ساز» بود. نمی‌شد چند دقیقه کنارت بنشیند و بعدش احساس نکنی عجب! چه مسئولیت سنگینی در عالم داری. و این‌قدر دردمندانه می‌گفت که تمام وجودت درد می‌کشید. تو را متوجه فلسفه‌ی انسانیت‌ت می‌کرد. مداومت در ارتباط با او دمای انسانیت را به‌قدری بالا می‌آورد که به جوش می‌آمدی و ناخودآگاه «قیام» می‌کردی. لحظات آخر وداع با پیکرش در حسینیه‌ی امیرچقماق یزد یکی از خانم‌هایی که اخیراً در یکی از دوره‌ها پای مباحث استاد فرخ‌نژاد بود خواهش می‌کرد: «از طرف من از استاد حلالیت بطلبید. چون با وجود بچه‌ی کوچکی که دارم نمی‌توانم برخی تکالیفی که ایشان گفتند را انجام بدهم. ما شرمنده ایشان هستیم!» ۷ بعضی از کلمات با «حسین» برایم معنی واقعی پیدا می‌کند؛ «عمیق»، «جدی»، «پُرکار»، «قانع»، «بی‌ادعا». یعنی اندیشه، رفتار و کردارش تجسم‌بخش فضائلی بود که یک «مؤمن مجاهد انقلابی» به تعبیر حضرت آقا در وجودش موج می‌زند. ۸ «حسین» تجلی «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ» بود. حضرت آقا در تفسیر آیه 256 سوره بقره اشاره می‌کنند: «فرمود: فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقی لَاانفِصامَ لَها؛ این یک معرفتی است، این یک اصل است؛ کفر به طاغوت و ایمان به خدا. یعنی ما همه‌ی عالم وجود را تقسیم می‌کنیم به دو قسمت: یک قسمت منطقه‌ی نفوذ طاغوت است، باید به آن کفر ورزید؛ یک قسمت منطقه‌ی نفوذ الله است، باید به او ایمان آورد، باید او را باور کرد؛ هویّت ایمانی در مقابل هویّت کفر...» شالوده‌ی همه مباحثی که در فلسفه‌ی علم، فلسفه هنر، ماهیت سینما و رسانه، فلسفه طب، غرب‌شناسی، دشمن‌شناسی، فلسفه سیاست و... از او می‌شنیدیم همین ایجاد «هویت ایمانی در مقابل هویت کفر» بود. روی همه‌ی وایت‌بردها و تخته‌سیاه‌های کلاس‌هایش عالم را با یک خط عمودی تقسیم می‌کرد به منطقه‌ی نفوذ الله و منطقه‌ی نفوذ طاغوت. این مسئله و ملکه‌ی تمام زندگی شخصی‌اش هم بود. کارها و رفتارهای شخصی و خانوادگی‌اش هم در منطقه‌ی الله جا داشت و برای همین هم برای برخی رفتارهای‌ش تعجب‌برانگیز بود. ۹ انقلابی‌بودن «حسین» ترازی داشت که شاید خیلی از ماها نسبت به این تراز فاصله داریم. قطب‌نمای حرکت‌ش متأثر از تمایلات و اجتهاد شخصی نبود. همواره متوجه امامین انقلاب اسلامی بود و برای همین مسئله‌ی اولش، مسئله‌ی اول جهان اسلام بود. یعنی آرمان آزادی قدس شریف و محو اسرائیل و صهیونیسم از جهان. این مسئله خیلی نیاز به توصیف و نقل خاطره ندارد. نیاز به تأمل دارد که چگونه یک مؤمن خود را تماماً در جنگ حق و باطل می‌بیند و در جبهه‌ی حق نگاه همه را متوجه به ماهیت، هویت، مأموریت، نقشه و ابزار شیطان و اصحابش می‌کند. پس تمرکز او در مسئله ضدیت با صهیونیسم جهانی یک برداشت شخصی از اولویت‌ نبود. منبعث از موقف مجاهدت او بود در نزاع جهانی حق و باطل. ۱۰ «حسین» با این نحوه عروجش در شام عرفه و شب عید قربان با تمامی اعضای خانواده عزیزش برای همه رفقا و دوستان نکته‌ای ناب داشت و آن هم: «ضرورت جهاد و مبارزه خانوادگی». حتماً این تقدیر که حقیقتاً برای همه‌ی ما جانسوز بود، پیام‌آور معیت خانوادگی او بود در عرصه مبارزه. خداوند همه‌ی آنان را در سفر به جهان آخرت همراه و همسفر کرد تا سیر اصلی حیات و این زندگی بدون وقفه ادامه یابد و این تلخی دنیایی این داغ را برای او و عزیزانش شیرین می‌کند. ۱۱ امروز در عالم ظاهر «حسین» رفته است و کتاب‌ها و آثاری از او به یادگار مانده. اما حقیقت آنست که «حسین» مانده است و به اعتبار همه‌ی لحظات مجاهدتش و همه‌ی انسان‌های دلبسته‌اش همچنان در مسیر مبارزه با طاغوت حضور دارد و این حضور مرهون لطف الهی به همه‌ی آنانی‌است که در راه حق جان و مال و عزیزانشان را فدا کردند. «وَلاتَحسَبَنَّ‌الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ‌اللَّهِ أَمواتًا بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ؛ (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند...» (۳) ۱۲ می‌ماند یک دعا: خدایا برادر عزیزمان «محمدحسین فرج‌نژاد» را با برادر شهیدمان «محمدحسین محمدخانی» در رجعت موعود بازگردان تا بار دیگر در رکاب ولی‌الله‌الاعظم جانی دوباره تقدیم کنند. 🚩🚩🚩 ان‌شاءالله سیداحمد عبودتیان ------‐-------------------------------------- (۱) بقره/ آیه ۲۶۹ (۲) امام صادق علیه‌السلام، اصول کافی، جلد ۲، ص ۱۲۸ (۳) آل عمران/ آیه ۱۶۹
📸هم‌اکنون؛ پخش زنده سخنرانی سردار فلاح‌زاده در صفحه اینستاگرام 🆔 eitaa.com/farajnezhad110 🆔 aparat.com/Faraj_Nejad 🆔 t.me/Faraj_Nejad
بسمه‌تعالی قهرمانِ اندیشه‌ورزی «به مناسبت اولین سالگرد مرحوم استاد دکتر محمدحسین فرج‌نژاد» چند روزی است که اختیار را به قصد رسانده‌ام و در تلاشم که بنویسم. قلم در دستم می‌لغزد و سنگینی می‌کند. سه انگشت دست راستم که روی کاغذ سُر می‌خورند، از ساییدگی روی سطح هموارش، سِر شده‌اند. و علاج رهایی از کلافگی‌ام در گفتن است. گفتن اما سخت و جانکاه و پرمسئولیت؛ و از قهرمان گفتن سخت‌تر. قهرمان تقدس دارد، قهرمان قهرِمان را می‌جوشاند. و در زمانه‌ای که قهرمانی را تنها در زورِ بازو و جمال و جلال ظاهری و هرچه مرتبط بدان است، می‌دانند؛ از قهرمان گفتن سخت‌ترینِ گفتنی‌هاست. به نظر می‌رسد تقدس این واژه در دو چیز است. اول در خلق‌دوستی و بخشندگی است؛ همان افضل صفات فضیله‌ای که ما به تفاوت صفات انسانیت و میزان نورانیتِ فطرت ما است. همان که هر فطرتی بیشترینش را داشت، به پیغامبری و معصومیت رسید و الباقی در طبقات پسین آن؛ همان که حلقه مفقوده‌ی روزگار پرابتلای ماست، و تنها نیک‌اندیشانی آن را در میان طوفان اندیشه‌های پر از کبر و خودپرستیِ مدرن می‌یابند. دوم وجهِ مقدسِ این واژه اما در این است که نه فقط برخلاف جهت اقیانوس حرکت کردن، نه فقط با زورِ بازو و قوَّت مادی و آنچه در زمانه‌ی تصویری امروز می‌بینیم؛ و نه حتی در آنچه ناصر خسرو می‌گوید: اگر اُشتُر و اسب و استر نباشد/کجا قهرمانی بُوَد قهرمان را است. تقدس قهرمان در همان مانندگی و مانَستگی‌اش به مردمی است که قهرِشان را برمی‌انگیزد. قهرمان با هرچه دارد به میدان می‌آید؛ نه در انتظار فرصتی است که اگر صبر کند هرگز نمی‌آید، و نه در انتظار مدد دیگر عناصر جامعه‌ی مدنظرش. در زمانه‌ای که پوریای ولی‌ها، رستم‌ها و امیرارسلان‌ها به پستوی امن بی‌نظری و یأس فرهنگی و علمی از شرایط کنونی می‌گریزند و اگر درستی‌ای باشد که نیازمند بیان است، در خفا می‌گویند تا در امان از نقدها و مخالفت‌ها باشند؛ کسانی هم قهرمانانه به عرصه می‌آیند و درست‌ها را بی‌مهابا از نقد و طردشدگی فریاد می‌زنند و هیمه در آتش پویایی اندیشه می‌ریزند. قهرمان اندیشه و اندیشه‌ورزی بودن، از خطیرترین، پرخطرترین و پرمسئولیت‌ترین وجوهِ قهرمانی است و همانطور که وعده‌ی صادق الهی است، در هیچ عصر و زمانی زمین خالی از نیک اندیشانِ قهرمان نیست. و حمد و سپاس خداوند که ما را با یکی از نیک‌اندیشانِ قهرمان هم مسیر گرداند. کسی که سیصد و شصت و پنج روز است در میان ما نیست؛ اما اندیشه‌اش و تلاش و خیرخواهی‌اش کماکان در میان شاگردان، دوستان و اطرافیانش در جریان است. محمد حسین فرج‌نژاد قهرمان اندیشه‌ورزی است. اویی که هر که با هر رشته و تخصص و دغدغه‌ای به سراغش رفت، کمک و انگیزه و راهرویی یافت، و کسی که خلاء نبودنش در آشفتگی‌های گاه‌گاه شاگردانش در راهنمایی و راهگشایی دیده می‌شود. استاد ما نیرو محرکه‌ی محافل جوان و تازه نفس بود. شوق عجیب ایشان در کار و اخلاص و پاکی که سبب پیش رفتن امور ولو در سخت‌ترین و غیرممکن‌ترین زمان و حالات بود، می‌تواند نمونه‌ای بی‌نظیر برای اندیشه‌ورزانی باشد که در انتظار فرصتی هستند که هیچ‌گاه به وجود نمی‌آید، مگر خود آن را ایجاد کنند. قهرمان اندیشه‌ورزی نیازمند رهایی از بزرگترین رنج آدمی است، عادت، این خصوصیت میانه‌ی فضیله و رذیله آنگاه که به وانفسای دنیا و آنچه متعلق بدان است، می‎رسد؛ بازدارنده‌ترین خصوصیت انسانی است. باز می‌دارد انسانی را که علاج سختی روزگارش در روی آوردن به متعلق روحش و بریدن از خواستِ دهر و دنیاست. در روزگار خستگی و فرتوتیِ روح پوریای ولی‌ها، در روزگار بازنشستگی‌ و در خودماندگی رستم‌ها، در روزگار فالوور پروری و تن‌پروری امیر ارسلان‌ها اما، کسانی هم خرق عادت می‌کنند، کسانی هم با آنکه می‌توانند تن بپرورانند و ارابه‌های چنین و چنان برانند و مغروق زیور و زر باشند، نظر می‌کنند به سنت الهی و انسانیتشان؛ و گوهر و معنای انس به خدا و خلقتش را می‌یابند. و اندیشه اگر ارزشمندی‌اش به مرجعش است و مرجع اندیشه‌ی دینی، وحی و حجیت الهی؛ امثال فرج‌نژاد‌ها قهرمان این عرصه‌اند. مگر نه اینکه در آیین قهرمانی باید خرق عادتی کرد از نوع توجه به او و خلق او و تبدیل شدن خود و اندیشه به سیمرغی که همه جلال است و شکوه، و فارغ است از لجام و عنان؟ محمد حسین فرج نژاد فدایی رزمگاه پویایی اندیشه‌ی با مرجعیت اله است، که هم در علم و هم در عمل گوی سبقت را از دیگر بزرگان و هم‌عصرانش ربود و جام بی‌تعلقی به دنیا و متعلقاتش را سر کشید. از دست دادن قهرمان سخت است و جانکاه. و تأسف به حال ما که در سوگ استادی نشسته‌ایم که قهرِ ما را برانگیخت و با عمل و علمش نیک‌ترین صفات الهی را در زمانه‌ی سرد حسابگر و شماته انداز کنونی نشانمان داد. اما از دست دادن قهرمان در هرکجای دنیا اگر در تراژیک‌ترین ژانر قرار می‌گیرد. در دنیای متصل به عقبای ما التیامی دربردارد از جنس رستگاری؛
که اندیشه ماندگار است و سنت‌ساز، جریان‌ساز است و نیروساز. قهرمان اندیشه‌ورزی ما هم در این چهار مقوله جهد و جدیتی مثال زدنی داشت. استاد ما الگوی به غایت طرازی در اندیشه‌ورزی است؛ و نمونه‌ای بی‎نظیر برای کسانی که تعلق خاطری دارند به مسیر پرمخاطره‌ی اندیشه‌ورزی و حق‌گویی. و به نظر می‌رسد علاج رهایی از کلافگیِ برخاسته از دچار شدن به سرمای عصر یخبندان اندیشه، تامل در خصایص قهرمانان خارق عادات دهر است؛ که نیک‌نامی خواهی ای دل با بَدان صحبت مدار، خودپسندی جانِ من بُرهانِ نادانی بُود؛ همَّتِ عالی طلب جام مُرَصَّع گو مباش، رِند را آب عِنَب یاقوتِ رُمّانی بود. ز.سین از شاگردان مرحوم استاد