eitaa logo
احمد فربهی
1.4هزار دنبال‌کننده
89 عکس
67 ویدیو
17 فایل
نکات اجتماعی، دینی، حاصل گفتگو‌ها، مشاوره‌ها و جلسات ارتباط با ما؛ @farbehi1975
مشاهده در ایتا
دانلود
اثبات ولایت فقیه، از مسیر اثبات ولایت قوانین الهی این‌که فقیهِ جامع‌الشرایط، بر جامعه ولایت دارد یا ندارد، موضوعی است که عالمان دینی پاسخ‌های گوناگونی به آن داده‌اند اما همه‌ی آن‌ها در یک مسأله اتفاق‌نظر دارند و آن‌اینکه؛ «قوانین الهی بر همه‌ی قوانین، ولایت دارد». مرحوم امام، اثبات ولایت فقیه را دقیقا از همین مسیر پیش گرفت و در نتیجه، آن را یکی از بدیهیات اسلام به شمار آورد؛ زیرا بر پایه‌ی باور‌های قرآنی؛ «هر کس براساس ماانزل‌الله حکم نکند کافر، فاسق و ظالم است»(مائده/44،45،47) و از سوی دیگر؛ «کسی می‌تواند بر اساس ماانزل‌الله حکم کند که نسبت به آن عالم و قادر باشد» در نتیجه در رأس جامعه‌ای که به قرآن و به اسلام اعتقاد دارند باید شخصی عالم‌ به قوانین اجتماعی اسلام و قادر به اجرای آن؛ به هر اندازه که ممکن باشد، قرار گیرد، تا قوانین جامعه، در چارچوب قوانین اسلام قرار گیرد؛ ما به چنین شخصی «فقیه جامع‌الشرایط» گوییم. روشن است که قرار گرفتن فقیه جامع‌الشرایط در رأس امور، کافی نیست و الا حکومت امیرمؤمنان، حکومتی بی‌عیب و نقص می‌شد، برای این‌که حاکمیتی دینی بشود، عوامل دیگری نیز دخالت دارد که از مهم‌ترین آن‌ها، «کارگزاران سالم» است. ولایت فقیه به معنای «ولایت قوانین اسلام با نظارت فقیه جامع‌الشرایط»، یکی از بدیهیات اسلام، پس از باور به «ضرورت اجرای احکام و دستورات اسلام» است. https://eitaa.com/farbehi
حکومت مبتنی بر قوانین الهی، تنها حکومت مورد قبول اسلام برخی از افراد نسبت به نظریه‌ی ولایت فقیه که مرحوم امام بیان کرده‌‌اند سوء‌برداشت دارند و تصور می‌کنند نظریه‌ی ولایت فقیه یعنی ولایت «خواست فقیه»، در صورتی‌‌که اسلام اساسا «ولایت خواست و میل» را ولایتی باطل می‌داند چه خواستِ فقیه، چه خواستِ اکثریت مردم و چه خواستِ پادشاه؛ اسلام فقط حاکمیت قوانین صحیح در چارچوب قوانین و تأیید الهی را قبول دارد. «اسلام نه حکومتِ مبتنی بر استبداد فردی را قبول دارد و نه حکومتِ مشروطه یا جمهوریتِ مبتنی بر قوانین بشری را، تنها حکومتی که اسلام قبول دارد، حکومت مبتنی بر قوانین الهی است و هیچ‌کس حق ندارد بر اساس رأی خود حکم‌رانی کند.»(خمینی، کتاب البیع،ج2/619) «حکومت اسلام حکومت قانون است، در این طرز حکومت، حاکمیت منحصر به قانون است، حاکمیت منحصر به خداست، و قانون، فرمان و حکم خداست، قانون اسلام یا فرمان خدا، بر همه افراد و بر دولت اسلامی، حکومت تام دارد، همه‌ی افراد، از رسول اکرم صلی‌الله علیه و آله گرفته تا خلفای آن حضرت و سایر افراد تا ابد تابع قانون هستند»(حکومت اسلامی ص62 و نیز صحیفة نور ج7/201) https://eitaa.com/farbehi
ولایت فقیه، لازمه‌ی قبول احکام اسلام مرحوم امام، ولایت فقیه را لازمه‌ی قبول احکام اسلام می‌دانست؛ ایشان در این زمینه می‌گوید: «هر كسي نگاهي اجمالي به گزاره‌هاي وحيانيِ اسلام بياندازد، دريافت خواهد نمود كه اسلام ديني صرفا عبادي نيست بلكه هم‌چنانكه مشتمل بر احكام عبادي است مشتمل بر قوانين جزايي، مالي، بين‌المللي و ساير ابعاد اجتماعي نيز هست به گونه‌اي كه همه‌ی شؤون اجتماعي را در بر گرفته» (كتاب البیع ج2 ص617) «مانمی‌گوییم حکومت باید با فقیه باشد بلکه می‌گوییم حکومت باید با قانون خدائی که صلاح کشور و مردم است اداره شود و این، بی نظارت روحانی صورت نمی‌گیرد چنان‌‌چه دولت مشروطه نیز این امر را تصویب و تصدیق کرده است»(کشف‌الاسرار ص22 ) «شما نترسید از این چهار نفر آدمی که نمی‌فهمند اسلام چه است، نمی‌فهمند فقیه چه است، نمی‌فهمند که ولایت فقیه یعنی چه؛ آن‌ها خیال می‌کنند که یک فاجعه به جامعه است؛ آن‌ها اسلام را فاجعه می‌دانند نه ولایت فقیه، آن‌ها اسلام را فاجعه می‌دانند؛ ولایت فقیه فاجعه نیست ولایت فقیه تبع اسلام است» (صحیفة نور، ج1ص251) مرحوم امام از ابتدای طرح این‌نظریه تا انتهای عمر شریفشان، معتقد به ولایت قوانین اسلام بود و معتقد بود که حاکمیت قوانین اسلام، بدون فقیهِ جامع‌الشرایط، امکان‌پذیر نیست. https://eitaa.com/farbehi
نظریه‌‌ی نصب، نظریه‌ی فقهای شیعه آقای منتظری در کتاب نظام‌الحکم فی‌الاسلام می‌گوید: فقهای شیعه معتقدند، فقیه ولایتش از جانب ائمه‌علیهم‌السلام آمده و او از سوی آن‌ها نصب شده‌، و انتخاب مردم در نصب فقیه هیچ‌ نقشی ندارد. آقای منتظری خودش این نظریه را قبول ندارد اما صادقانه می‌گوید این نظریه، همان نظریه‌ای است که از سخنان اصحاب امامیِ ما به دست می‌آید؛ سخن آقای منتظری نشان می‌دهد نظریه‌ی نصب، نظریه‌ی فقهای شیعه است، نه نظریه‌ی فلان عالمِ سیاسی؛ فقهای شیعه معتقدند، فقیه به هر اندازه که ولایت دارد، ولایتش از جانب خدا آمده و از سوی خدا، به‌واسطه‌ی امامان معصوم، حق اجرای قوانین الهی نسبت به دیگران را دارد نه این‌که چون مردم او را انتخاب کرده‌اند پس او حق دارد قوانین دینی را اجرا کند، البته اگر مردم ولایتش را نپذیرند، این جایگاه به فعلیت نمی‌رسد. پی‌نوشت؛ «أنّ الفقهاء في عصر الغيبة أيضاً نصبوا من قبل الأئمّة عليهم السلام لذلك.و ليس لانتخاب الناس أثر في هذا المجال أصلًا، فالحكومة الإسلامية تيوقراطية محضة، و هذا القول هو الظاهر من أصحابنا الإمامية»(نظام الحکم فی الاسلام ص138) https://eitaa.com/farbehi
معنای ولایت مطلقه‌ی فقیه ولایت مطلقه، هرگز بدین معنا نیست که ولی‌ّفقیه حق دارد هر کاری که دلش می‌‌خواهد انجام دهد؛ بلکه بدین معناست که ولیّ‌فقیه حق‌دارد و موظف است هر چه پیامبرِ خدا، درباره‌ی حکمرانی گفت و یا به عنوان یک حکم دینی انجام داد را ملاک حکمرانی‌اش قرار دهد مگر این‌که دلیل خاصی داشته‌باشیم که بگوید؛ پیامبر، این‌گونه حکمرانی کرد اما شخص دیگری حق‌ندارد این‌گونه رفتار کند. پی‌نوشت؛ «أنّ ما ثبت للنبيّ (صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم) و الإمام (عليه السّلام)- من جهة ولايته و سلطنته ثابت للفقيه، و أمّا إذا ثبتت لهم (عليهم السّلام) ولاية من غير هذه الناحية فلا؛ فلو قلنا: بأنّ المعصوم (عليه السّلام) له الولاية علىٰ طلاق زوجة الرجل، أو بيع ماله، أو أخذه منه و لو لم تقتضه المصلحة العامّة، لم يثبت ذلك للفقيه،و لا دلالة للأدلّة المتقدّمة علىٰ ثبوتها له حتّى يكون الخروج القطعيّ من قبيل التخصيص.»(خمینی،البيع، ج‌2، ص: 655‌) https://eitaa.com/farbehi
در دل جنگ نه هر خار و خسی می‌ماند جگر حمزه اگر داشت کسی، می‌ماند
آقای منتظری انتخاب حاکم توسط مردم را مشروط به صفات دینی می‌داند آقای منتظری می‌گوید؛ من معتقدم ولایتی که فقیه دارد، از جانب انتخاب مردم آمده، اما مردم حق ندارند کسی را خارج از خصوصیات تعیین شده در منابع دینی، انتخاب کنند؛ اگر انتخاب کردند، رهبری آن شخص، صحیح و معتبر نیست. لذا نظریات آقای منتظری به درد دفاع از سکولاریسم و دموکراسی، نمی‌خورد. پی‌نوشت؛ «و في صورة الانتخاب تكون آراء الامّة معتبرة و لكنّها في طول الشروط المذكورة و في الرتبة المتأخّرة عنها، فلا تصحّ إمامة الفاقد لها»(منتظری، نظام‌الحکم،178)
من این گفتگو را دیدم، چند نکته عرض می‌کنم؛ 1- بنده آقای آقامیری را تأیید نمی‌کنم اما معتقدم «مواجهه‌ی رو در رو»، می‌تواند بسیاری از ذهنیت‌ها و رفتارها را تعدیل کند؛ بنده به جدّ، معتقدم بخش وسیعی از اختلافات اجتماعی و سیاسی، محصول ذهنیت‌های اشتباه از همدیگر است، 2- آقای آقامیری گفت؛ سخنان مرا تقطیع کرده‌اند! فارغ از موجه‌بودن یا نبودن این‌سخن، بنده بارها گفته‌ام کار رسانه در عصر حاضر، رساندنِ واقعیت‌ها به مخاطب نیست، بلکه کارش «ساختن ذهنیت مخاطب، برای قضاوت‌های جهت‌دار» است، لذا هم مسؤولان قضائی باید فکری کنند و هم سواد رسانه‌ای مردم باید بالا برود؛ باور کنیم بسیاری از خبرها مهندسی می‌شود تا قضاوت‌ها را مهندسی کنند. 3- به نظرم مسأله‌ی خلود مشرکان، مسأله‌ای نیست که محور گفتگو یا یکی از اصلی‌ترین محورها در این‌گونه گفتگوها شود، بلکه آن‌چه بایستی محور گفتگو قرار می‌گرفت؛ «نقش بازدارنده‌ی عذاب‌ الهی» است، این همان موضوعی است که «جریان اباحی‌گری» از غفلت جامعه‌ی دینی نسبت به آن، برای نفی هنجارهای دینی، استفاده می‌کند و آقای آقامیری به عنوان یکی از ابزارهای این جریان مورد سوء‌استفاده قرار گرفته. جریان اباحی‌گری، تلاش می‌کند همه‌ی بازدارنده‌ها؛ چه درونی و چه بیرونی را نفی کند تا فضای فرهنگی رها شود؛ انکار عذاب‌‌‌‌های شدید الهی، گسترش فرهنگ «به‌تو‌چه!»، تفکر «از دینش مپرس» و نفی مقاومت‌ اجتماعی در مقابل هنجارشکنی‌ها، همگی، از این‌قبیل‌اند. https://eitaa.com/farbehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی‌شک برخورد بزرگوارانه‌ی فضلا و عالمان دینی، می‌تواند دشمن را تبدیل به دوستی گرم و صمیمی کند(فصلت،34) البته این کار، نیاز به صبر، و بهره‌ای عظیم از صفات متعالی، دارد(فصلت، 35). من از بزرگواری‌ جناب استاد رفیعی تشکر می‌کنم، و شک ندارم امثال ایشان، که می‌توانند برای جامعه، روشنگری کنند، کم نداریم؛ کسانی که آستانه‌ی تحملشان بالا و زبانشان نرم است. قول لَیِّن می‌تواند اسلام را با چهره‌ی کاملش، به جامعه معرفی کرده و بسیاری از دشمنان را به دوست تبدیل کند، از سوی دیگر، هر چه فضای گفتگوی علمی و فرهنگی، ملایم‌تر و با حُسنِ استماعِ بیشتری شود، زمینه‌ برای سوءاستفاده‌ی منحرفان کم‌تر می‌شود. ‌سخنانِ فوق، هرگز به‌معنای تأیید همه‌ی گفته‌ها و مواضع آقای آقامیری و یا بی‌تقصیر بودن ایشان نیست. https://eitaa.com/farbehi
هر کس دوست دارد زندگی‌ و مرگش همانند پیامبر اسلام؛ که خدا او را در قرآنش به خُلق عظیم ستوده، باشد، به ولایت علی و اوصیائش متمسک شود؛ این‌‌ها هرگز کسی را در راه گمراهی قرار نداده و کسی را از راه هدایت منحرف نمی‌کنند؛ نیازی نیست شما به آن‌ها چیزی یاد بدهید، آن‌ها از شما عالم‌ترند. سالروز بزرگداشت حضرت فاطمه‌ی معصومه، تعلیم‌یافته‌ی مدرسه‌ی وحی، مبارک‌باد.🌹 پی‌نوشت؛ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَحْيَا حَيَاتِي وَ يَمُوتَ مِيتَتِي وَ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ الَّتِي وَعَدَنِيهَا رَبِّي وَ يَتَمَسَّكَ بِقَضِيبٍ غَرَسَهُ رَبِّي بِيَدِهِ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع وَ أَوْصِيَاءَهُ مِنْ بَعْدِهِ فَإِنَّهُمْ لَا يُدْخِلُونَكُمْ فِي بَابِ ضَلَالٍ وَ لَا يُخْرِجُونَكُمْ مِنْ بَابِ هُدًى فَلَا تُعَلِّمُوهُمْ فَإِنَّهُمْ أَعْلَمُ مِنْكُمْ(کافی، ج1ص210)
رحمت خدا، حکمتش را نقض نمی‌کند 1) گر چه رحمت خدا، بر غضبش سبقت دارد، اما بر حکمتش سبقت ندارد لذا در دعای افتتاح چنین می‌خوانیم؛ «وَ أَيْقَنْتُ أَنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فِي مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِينَ فِي مَوْضِعِ النَّكَالِ وَ النَّقِمَةِ وَ أَعْظَمُ الْمُتَجَبِّرِينَ فِي مَوْضِعِ الْكِبْرِيَاءِ وَ الْعَظَمَة»؛ حکمت یعنی هر کدام در جای خود؛ از این‌رو خدا ارحم الراحمین است اما «فی موضعِ‌العفو و الرَّحمة»، حال اگر کسی خود را در موضع نَکال؛ یعنی عقوبت، و عبرت دیگران، قرار دهد، نسبت به چنین شخصی، از خدا همان‌فعلی سر می‌زند که مقتضای حکمت اوست، زیرا رحمتش، حکمتش را نقض نمی‌کند. خدا همه‌ی گناهان را می‌بخشد، حتی شرک را، اما هر کدام با شرایطش، تا خلاف حکمت پیش نیاید. 2) هر کس بهشت و جهنم مقابل چشمانش باشد، همیشه در حال کار و تلاش‌است‌، خوف، یکی از بهترین بازدارنده‌ها و شوق یکی از بهترین محرک‌هاست؛ هر کدام از این دو، ضعیف شود، تسلط شیطان بیشتر، و شیب رفتاریِ فرد به سوی بدی‌ها تندتر می‌شود، و شیطان تلاش می‌کند با حذف این‌دو، از صفحه‌ی باورها، انسان را در مقابل گناهان خلع سلاح کند. کوتاه سخن‌ این‌که؛ خدا به حکمتش جهان را برای هدفی آفریده، از این‌رو به رحمتش، آن‌هدف را نقض نمی‌کند. https://eitaa.com/farbehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفت قوی، ضعیف شمردن دشمن تخویف و تأمین، دو ابزارِ کمک به دشمن، برای تسلط بر جامعه‌ی اسلامی است، این‌که کسی مردم را چنان از دشمن بترساند که تسلیم دشمن شوند و یا دشمن را چنان ضعیف نشان دهد که مردم نسبت به او احساس امنیت کرده، و در نتیجه از او شکست بخوردند، هر دو از رفتارهایی است که مجاهدان در جبهه‌ی حق باید از آن پرهیز کنند. وزیر محترم خارجه، اگرچه نقاط مثبتی در طول وزارتش داشته، و این نقاط مثبت توسط جریان انقلابی به‌اندازه‌ی کافی، پررنگ نشد، اما هم این‌سخنش که گفت، قدرت نظامی امریکا چنین و چنان است، به‌جا نبود و هم سخنی که گفت آمریکا را قدرقدرت ندانیم، به درد ایستادگی در مقابل آمریکا نمی‌خورد. از تخویف و تأمین نسبت به دشمن باید پرهیز کرد. پی‌نوشت؛ درباره‌ی تأمین؛ آفَةُ الْقَوِيِّ اسْتِضْعَافُ الْخَصْمِ.(عیون‌الحکم،علی‌ع) درباره‌ی تخویف؛ عده‌ای از فقهاء‌ فتوا داده‌‌اند، شخصی که مسلمین را از دشمن می‌ترساند نباید در میان سپاه اسلام باشد زیرا چنین شخصی «علی‌المسلمین» است(عاملی، جامع‌المقاصد، ج3/389) لأنّه ليس من أهل الذبّ عن الدين، بل هو متّهم بالخيانة.(علامه‌ی حلی، تذکرةالفقهاء،ج9/53) https://eitaa.com/farbehi
علوم لازم برای اجتهاد در اخلاق.mp3
18.19M
؛ جایگاه علوم حوزوی در تحصیل اجتهاد برای علم اخلاق
سیر حدیث‌خوانی شخصیت‌ساز.mp3
12.36M
؛ سیر حدیث‌خوانی شخصیت‌ساز
خواندن کلام و عقاید.doc
78.3K
؛ خواندن کلام و عقاید
سیر حدیث‌خوانی شخصیت‌محور.doc
95.7K
؛ خلاصه‌ی جلسه‌ی سیر حدیث‌خوانی شخصیت‌محور
مجلس انقلابی آقای ظریف، چند روز پیش به مجلس رفت و مطالبی را به نمایندگان عرضه کرد، وکلای مجلس نیز اعتراضشان را صریح و انقلابی به عرض ایشان و موکلان خود رساندند، اما در این بین برخی از نمایندگان، سخنان آقای ظریف را قطع کردند و رئیس مجلس نیز به آن‌ها تذکر داد! قطع کردن سخن دیگران، برخلاف سیره‌ی معصومان است؛ متانت و حفظ احترام، اصلی‌ترین خاطره‌ی خوشی است که باید از جریان انقلابی به ذهن‌ها سپرده‌شود و در آن بستر است که مواضع جریان انقلابی می‌تواند تأثیرگذار شود و رفتاری که دور از اخلاق باشد، مواضع حق جریان انقلابی را نیز ناحق نشان می‌دهد. گاه این رفتارها، از تلاش‌های رسانه‌ای دشمن، مخرب‌تر است. https://eitaa.com/farbehi
هدایت شده از احمد فربهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوتاهی مسؤولان در گسترش فرهنگ حجاب فرهنگ‌سازی مسؤولان درباره‌ی مسأله‌ی حجاب، می‌تواند وضعیت نابه‌سامان حجاب را اصلاح کند، به این چند مثال دقت کنید؛ 1) آن‌روزی که ماشین‌های فرسوده را می‌خواستند از رده خارج کنند، مرتب در تلویزیون، کلیپ‌هایی مبنی بر این‌که این‌ ماشین‌ها «مصیبت و مکافات»‌اند، پخش کردند، آن‌قدر پخش کردند که در ذهن هر کسی این باور نقش بست که ماشین‌های فرسوده، باید کنار گذاشته‌شوند؛ امروز دیگر از آن ماشین‌ها خبری نیست. 2) آن‌روزی که بستن کمربند ایمنی در نیروی انتظامی تبدیل به یک تصمیم شد، هزینه‌های هنگفتی صرف کردند تا کلیپ‌ها و خبرهایی منتشر کنند مبنی بر این‌که این کمربند، «کمربند ایمنی» است، امروز کمتر ماشینی را می‌بینید که در جاده‌ها، کمربند ایمنی نبسته باشد چون همه باور دارند که این کمربند، «کمربند ایمنی» است. 3) از وقتی مسؤولان کشور تصمیم گرفتند مردم ماسک بزنند، مرتب در رسانه‌ها این باور را به مردم منتقل می‌کنند که ماسک زدن، هم موجب امنیت خود شماست و هم حفظ حقوق دیگران؛ و بسیاری از مردم ماسک زدند. اما بسیاری از مردم باور ندارند که بدپوششی برای جامعه، مکافاتی است که باید آن‌را کنار گذاشت و پوشش مناسب، لباس امنی است که جامعه را سالم نگه‌ می‌دارد، و بدپوششی، زیرپا گذاشتن حقوق دیگران است. این فرهنگ‌سازی، به عهده‌ی مسؤولان است و متأسفانه کاری جدی در این زمینه دیده نمی‌شود، از این‌رو، نوک پیکان نهی از منکر توسط خواص جامعه، باید به سمت مسؤولان گرفته شود، و البته نهی از منکرِ میدانی، تأثیرات خود را دارد و وظیفه‌‌ای همگانی است. https://eitaa.com/farbehi
اعتماد به خدا، باوری تأثیرگذار در سببیت اسباب کسی که اعتماد به خدا دارد، رفتارهایش را در چارچوبی که او خواسته انجام می‌دهد، از این‌رو این باور، «تأثیری اخلاقی» دارد، هم‌چنین از نظر روحی‌روانی، احساس آرامش می‌کند، زیرا به قدرتی نامحدود، تکیه کرده، پس «تأثیری روانی» هم دارد، هم‌چنین وقتی کارش را در چارچوب‌های الهی انجام داد، و دلش با اعتماد به خدا آرام گرفت، خدای حکیم وعده‌هایش را در حق او عملی کرده و او را به نتیجه می‌رساند، از این‌رو، «تأثیری هستی‌شناختی» هم دارد. این تأثیر اخلاقی، روانی و هستی‌شناختی،موجب می‌شود تا اعتماد به خدا، بزرگ‌ترین سرمایه برای رسیدن به هر امر گران‌بها و محکم‌ترین نردبان، برای رسیدن به اهداف عالی و کارهای بزرگ باشد. امام جواد علیه‌السلام می‌فرماید: الثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعَالَى ثَمَنٌ لِكُلِّ غَالٍ وَ سُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عَال؛ اعتماد به خدا سرمایه‌ی هر امر گران‌بها و نردبانی به سوی هر امر بزرگی است.‏ https://eitaa.com/farbehi
مردم، مسوولان مرفه را باید سر جایشان بنشانند امام‌خمینی خطاب به مسوولان؛ «آن روزی که هر یک از شماها را ملت دید که از مرتبه متوسط می غلطید به طرف مرفه و دنبال این هستید که یا قدرت پیدا بکنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادی که به تدریج ممکن است یک وقتی خدای نخواسته پیدا بشود، آنها را سر جای خودشان بنشاند . اگر ملت میخواهد که این پیروزی تا آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهائی که دولت راتشکیل میدهند ، آن که رئیس جمهور است، آن که مجلس هست، مجلسی هست،همه اینها راتوجه بکنند که مبادا یک وقتی از طبقه متوسط به طبقه بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد. صحیفه نور،جلد 16،صفحه 31 بیانات امام خمینی(ره) در دیدار با رئیس جمهور، وزرا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، پرسنل ارتش 1360/11/16 https://eitaa.com/farbehi
نمازت چقدر به دهنت مزه می‌دهد؟ یکی از آشنایان می‌گفت: بچه بودم، همراه با مادرم، گوسفندان را برای چریدن به بیابان می‌بردم، از جمله کارهایی که بایستی انجام می‌دادم، این بود که پاهای گوسفندانِ شیرده را می‌گرفتم، تا مادرم شیر آن‌ها را بدوشد؛ یکی از گوسفندان، اسهال گرفته، و تازه هم کثیف کرده‌، و همه‌ی پاهایش آلوده‌شده‌بود، نشستم پاهایش را محکم گرفتم و مادرم شیرش را دوشید، وقتی پاهایش را رها کردم، دیدم دست‌هایم خیلی آلوده شده، دست‌هایم را با لباسم پاک کرده و مشغول بازی شدم؛ وقت شام رسید، مادرم دیگ آب‌گوشت را جلو آورد، نانم را خرد کرده و کاسه‌ام را پر از آب‌گوشت کردم، آستین‌ها را بالاکشیده و با دست، خوب غذا را قاطی کردم، اولین لقمه را که برداشتم، احساس کردم این آب‌گوشت با آب‌گوشتِ هر روزی فرق دارد! گفتم: مامان! مزه‌ی آب‌گوشت مثل هر روز نیست! مادرم در حالی که با لذت، می‌خورد، گفت: نه مادر! این آب‌گوشت مثل آب‌گوشت هر روز است، خوشمزه و لذیذ! من که خیلی از مزه‌اش خوشم‌ آمده! چیزی نگفتم و لقمه‌ی دوم را برداشتم، خیلی بدمزه بود، لقمه چهارم و پنجم را که خوردم یقین کردم این آب‌گوشت با آن آب‌گوشتی که مادرم می‌خورد فرق دارد! به‌هر حال، با هر مکافاتی بود آب‌گوشت را خوردم، پس از این‌که غذایم تمام شد، انگشتانم را یکی‌یکی لیسیدم! آخرین انگشتم را که لیسیدم، یک‌مرتبه یادم آمد که ای دل غافل! این دستی که با آن غذا خوردم همان دستی بود که عصر، با آن پاهای گوسفند را گرفته بودم و...! این جریان را که گفت،متوجه شدم گاه فردی، از امورِ لذیذ، لذت نمی‌برد، در صورتی که شخصِ دیگری، از آن، لذت‌های سرشاری می‌برد، من نماز می‌‌خوانم، علی‌بن ابیطالب هم نماز می‌‌خواند، او از نمازش چه لذتی می‌برد اما برای من چقدر سنگین است؛ گاهی با خود می‌گویم: شاید علی‌بن ابیطالب در نمازش سوره‌ی بقره، و دعای ابوحمزه می‌خواند!، بعد متوجه می‌شوم که معمولا امیرمؤمنان در نماز، سوره‌ی توحید می‌خواند؛ تازه سوره‌ی بقره که هست دعای ابوحمزه هم هست، بسم‌الله! ولی حالش نیست، علی‌بن ابیطالب از نمازش چه لذتی می‌برد و من هیچ، بعد متوجه می‌شوم که یا ذائقه‌ام خراب شده و یا دستانم آلوده است، در واقع ما؛ دو ذائقه داریم دو مائده داریم دو سفره داریم و برای هر کدام، باید دست‌ها را شست تا چشید؛ اصلا یکی از کارکردهای دین، بالابردن نظام مفهومیِ ما، از سطح ظاهری به مرتبه‌ی بالاتر است؛ قلب، دست، پا، گوش، و نیز مفاهیمی همانند؛ سبقت، سرعت، جهاد، مسافرت، تجارت‌ و... همگی در بستر آموزه‌های دینی، بار معنایی جدیدی می‌یابند و سطح‌شان بالاتر می‌رود؛ بعضی‌ها چشمانشان بیناست اما کورند بعضی‌ها گوششان تیز است اما گوش دیگرشان سنگین است؛ پیامبر می‌فرمود؛ اگر شما هم گناه نکنید، می‌بینید آن‌چه من می‌بینم و می‌شنوید آنچه من می‌شنوم. «ابوبصیر» میگوید: با امام باقر وارد مسجد شدم، مردم در رفت و آمد بودند، امام به من فرمود: «از مردم بپرس آیا مرا می بینند؟» از هر که پرسیدم؛ «آیا ابوجعفر را دیده ای؟» گفت: «نه!»، در حالیکه امام در کنار من ایستاده بود!. در این هنگام «ابوهارون» که نابینا بود وارد مسجد شد، امام فرمود: «از این بپرس!» از ابوهارون پرسیدم: «آیا ابوجعفر را دیدی؟» فورا پاسخ داد: «مگر کنار تو نایستاده است؟» گفتم: «از کجا دریافتی؟» گفت: «چگونه ندانم، در حالیکه او نور درخشنده ای است.» (بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۴۳؛ به نقل از خرائج راوندی) شیعیان آن‌حضرت، همان نمازی که دیگران می‌خوانند آن‌ها هم می‌‌خوانند و همان قرآنی که دیگران می‌خوانند آن‌ها هم می‌خوانند اما آن‌لذتی که آن‌ها می‌برند دیگران نمی‌برند و به لذت‌‌هایی که دیگران می‌برند رغبتی ندارند. https://eitaa.com/farbehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند نکته ذیل این فرمایشات عرض می‌کنم؛ 1- رسانه‌ی ملیِ ما، در قد و قواره‌ی شبکه‌ها و رسانه‌های دشمن کار نمی‌کند، این دشمن که در جنگ نظامی جرئت هر کاری را ندارد، در جنگ رسانه‌ای درون بسیاری از خانه‌ها رفته، در این‌صورت روشن است برنده‌ی جنگ رسانه‌ای چه کسی خواهد بود؛ همه‌ی پیروزی‌هایی که به‌دست می‌آوریم، در صحنه‌ی رسانه‌ای، به شکست می‌انجامد؛ رزمنده‌های ما، جنگ با داعش را در سوریه می‌برند و ما در رسانه آن‌را می‌بازیم. 2- مقایسه‌ی سپاه و رسانه‌ی ملی، این حقیقت را به ما می‌فهماند که برای اصلاح رسانه‌ی ملی، به نیروهایی انقلابی و پا به رکاب، که حاضر باشند در بخش رسانه‌، انقلابی و جهادی عمل کنند، نیاز داریم. این صدا و سیما، بدون تفکر جهادی و انقلابی، توان پاسخ‌گویی به این حجم از هجمه‌ها را ندارد. 3- بحمدالله نیروهای انقلابی، کارآمد و توانمندی، در حال رویش و ظهورند؛ این رویش‌ها، انسان را به آینده‌ امیدوار می‌کند؛ ما امیدواریم در آینده‌ای نه‌چندان دور، در رسانه‌ی ملی، شاهد انقلابی عظیم باشیم، تا این‌رسانه، بتواند پاسخ‌گوی دشمن باشد. https://eitaa.com/farbehi
از وقوع دشمنی‌های پنهان تا ظهور آن هنگامی که پیامبر اسلام در غدیر خم فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه»، در قلوب مردم، عداوت‌‌های منافقانه نسبت به امیرمؤمنان شکل گرفت و هنگامی که ‌حضرت رسول، رحلت فرمودند، همان دشمنی‌های پنهان و منافقانه، سر برآورد و حاکمیت جامعه را غصب کردند؛ (خطبه‌ی فدک) «فَقَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ...فَوَقَعَتْ حَسَكَةُ النِّفَاقِ فِي قُلُوبِ الْقَوْم‏»(کافی‌ج1ص295) «فَلَمَّا اخْتَارَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ دَارَ أَنْبِيَائِهِ وَ مَأْوَى أَصْفِيَائِهِ ظَهَرَ فِيكُمْ‏ حَسَكَةُ النِّفَاق»(خطبه‌ی فدک)
آموزه‌ی «غصب خلافت» از جمله آموزه‌های شیعی که از نصوص دینی به دست می‌آید، آموزه‌ی «غصب خلافت» است؛ ما معتقدیم خلافت امیرمؤمنان، غصب شد. این آموزه‌، تنها در مدل فلسفه‌ی سیاسیِ خاصی شکل می‌گیرد؛ مدلی که می‌گوید؛ در حاکمیت سیاسی، نصب الهی داریم و هر کس آن‌را جابجا کند، حاکمیت را غصب کرده‌؛ ما باید این آموزه‌ را همیشه زنده نگه‌داریم تا عاشورا تکرار نشود. https://eitaa.com/farbehi