eitaa logo
کانال فارفان سیتی🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌴🌴
3.2هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
11.7هزار ویدیو
57 فایل
🍀🌻کانالی شاد، متفاوت از کانال ها همراه با طرح معما اهداء جوایز#تبلیغات وخبرهای شرق اصفهان.ورزنه🌻🍀 📎 ارتباط با ادمین ها @jlili9027 @IDMG13551355 eitaa.com/farfancity
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️تصرفات جزئی در اموال دیگران 🔷س ۶۴۱۳: آیا تصرفات جزئی مثل رد شدن از روی مصالح ساختمانی کنار خیابان، یا بعضی چیزهای کم ارزش دیگران که به دست ما می‌رسد، اشکال دارد یا نه؟ ✅ج: اگر موجب تضییع اموال نشود، اشکال ندارد و استفاده از اموال دیگران ــ هر قدر کم ارزش هم که باشد ــ اگر مورد اعراض مالک نباشد، بدون رضایت مالک جایز نیست.  📕منبع: leader.ir 🆔 @resale_ahkam
‼️حکم ماهی که در آب مرده 🔷س ۶۴۱۵: بار اول از اصلی به وسیله سطل یا تور به ماشین مخصوص حمل (اکسیژن دار) منتقل می شود و دوباره از ماشین به داخل یک ظرف نگهداری ماهی (اکسیژن دار) در مغازه منتقل می شود اگر ماهی در یکی از این ظرف ها و در آب بمیرد، حلال است؟ ✅ج: هر چند است ولی است. 🆔 @resale_ahkam
‼️باقی ماندن رنگ نجاست بعد از تطهیر 🔷 س ۶۵۴۹: زمانی که لباسهای خونی را می شوییم، بعد از آب کشی جای لکه های خون دیده می شود، حکم آن چیست؟ ✅ ج: اگر و جسم خون از بین رفته و فقط رنگ آن باقی مانده باشد، است. 🆔 @resale_ahkam
حداقل بايد ۴۰ سالت باشه به جملات زير برسى: -با آشنا معامله نكن -با همكارات دوست نشو -چيزى كه قطعى نشده رو به كسى نگو -خوشحالى و موفقيتتو جار نزن -زود ميفهمى آدم يدونه از غريبه ميخوره ده تا از خودى...
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠نمادی از آشور باستان، نه درفش کاویان! 🔹هوادران پهلوی، در کنار پرچم شیر و خورشید (که طبق اسناد تاریخی، نمادی مغولی و از سویی عربی است)، از پرچمی دیگر هم استفاده می‌کنند و از سر نادانی، آن را درفش کاویانی می‌نامند. حال آنکه این، یک نماد باستانی آشوری است.
💠توئیت قابل تأمل درباره عملکرد نادرست سلبریتی‌ها و اصحاب رسانه.
D_amp1401.pdf
4.07M
🔴انتشار دفترچه استخدامی آموزش و پرورش ویژه معلمان ابتدایی @farfancity
اطلاعیه مرحوم حاج کثیر یزدانی هاشم ابادی
❣داستان کوتاه زیبا❣ ✍فقیری از کنار دکان کبابی میگذشت. دید کبابی گوشت ها را در سیخ کرده و به روی آتش نهاده باد میزد و بوی کباب در بازار پیچیده بود. فقیر گرسنه بود و سکه ای نداشت پس تکه نانی از توبره اش در آورد و در مسیر دود کباب گرفته به دهان گذاشت. به همین ترتیب چند تکه نان خورد و براه افتاد, کباب فروش که او را دیده بود به سرعت از دکان خارج شده دست او را گرفت و گفت: کجا؟ پول دود کبابی را که خورده ای بده. رندی آنجا حاضر بود و دید که فقیر التماس میکند دلش سوخت و جلو رفته به کبابی گفت: این مرد را رها کن من پول دود کبابی را که او خورده میدهم. کباب فروش قبول کرد. مرد کیسه پولش را در آورد و زیر گوش کبابی شروع به تکان دادن کرد و صدای جرینک جرینگ سکه ها به گوش کبابی خورد و بعد به او گفت: بیا این هم صدای پول دودی که آن مرد خورده، بشمار و تحویل بگیر. کباب فروش گفت: این چه پول دادن است؟ گفت: آدم حریصی که دود کباب را بفروشد باید صدای سکه را تحویل بگیرد.