⏳ 27 بهمن 57 - دیدار جمعی از اعضای کانون نویسندگان با امام خمینی
💢 حضرت خمینی را کلمه الحق میدانم!
🗓 به مناسبت هجدهم اسفند، سالروز درگذشت #سیمین_دانشور
📍 سیمین #دانشور، نویسنده و داستاننویس شهیر معاصر و همسر جلال #آل_احمد، روشنفکر بزرگ ایرانی است. سیمین، امام را از همان سالهای مبارزات پیش از انقلاب میشناخت.
📍 با پیروزی #انقلاب اسلامی، سیمین دانشور از معدود نویسندگان و روشنفکرانی بود که علیرغم آنکه سبک زندگی مذهبیِ کاملی نداشتند، از #انقلاب و #امام، حمایت و تمجید کردند.
📍 در 27 بهمن 57، جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران، به دیدار امام رفتند. عمومِ روایات و خاطراتی که از این دیدار به جای مانده نشانگر علاقه زایدالوصف سیمین دانشور به حضرت امام است.
📍 #شمس آل احمد، برادر کوچکتر جلال روایت میکند که «در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده بودند و خانم دانشور هم به من پُز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید!»
📍 سیدعطاءالله #مهاجرانی هم میگوید: «خانم دانشور میگفت آن قدر که این پیرمرد #باشکوه، آرام و لطیف بود، نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم، خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.»
💠 #پایداری ۲
https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP
تلگرام
https://t.me/farhange_paydari
ایتا
https://eitaa.com/farhange_paydari
پایداری
📌#دانشور در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در #شیراز زاده شد. او فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) بود. تحصیلات ابتدایی
💢 حضرت خمینی را کلمه الحق میدانم!
🗓 به مناسبت هجدهم اسفند، سالروز درگذشت #سیمین_دانشور
📍 سیمین #دانشور، نویسنده و داستاننویس شهیر معاصر و همسر جلال #آل_احمد، روشنفکر بزرگ ایرانی است. سیمین، امام را از همان سالهای مبارزات پیش از انقلاب میشناخت.
📍 با پیروزی #انقلاب_اسلامی، سیمین دانشور از معدود نویسندگان و روشنفکرانی بود که علیرغم آنکه سبک زندگی مذهبیِ کاملی نداشتند، از #انقلاب و #امام، حمایت و تمجید کردند.
📍 در 27 بهمن 57، جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران، به دیدار امام رفتند. عمومِ روایات و خاطراتی که از این دیدار به جای مانده نشانگر علاقه زایدالوصف سیمین دانشور به حضرت امام است.
📍 #شمس آل احمد، برادر کوچکتر جلال روایت میکند که «در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده بودند و خانم دانشور هم به من پُز میداد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید!»
📍 سیدعطاءالله #مهاجرانی هم میگوید: «خانم دانشور میگفت آن قدر که این پیرمرد #باشکوه، آرام و لطیف بود، نمیتوانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم، خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.»