eitaa logo
پایداری
326 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
227 فایل
اهداف: ⚪️ نگاهی به رویدادها و ارزشهای انقلاب - پایداری و جبهه مقاومت ▫️حوادث جریان سازِ گذشته، حال و ده های پیش رو 🔴 شناخت دشمن و جریانات مرموز فتنه - تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و تغییر بینش جامعه. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
⏳ 27 بهمن‌ 57 - دیدار جمعی از اعضای کانون نویسندگان با امام خمینی 💢 حضرت خمینی را کلمه الحق میدانم! 🗓 به مناسبت هجدهم اسفند، سالروز درگذشت 📍 سیمین ، نویسنده و داستان‌نویس شهیر معاصر و همسر جلال ، روشنفکر بزرگ ایرانی است. سیمین، امام را از همان سال‌های مبارزات پیش از انقلاب می‌شناخت. 📍 با پیروزی اسلامی، سیمین دانشور از معدود نویسندگان و روشنفکرانی بود که علی‌رغم آنکه سبک زندگی مذهبیِ کاملی نداشتند، از و ، حمایت و تمجید کردند. 📍 در 27 بهمن‌ 57، جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران، به دیدار امام رفتند. عمومِ روایات و خاطراتی که از این دیدار به جای مانده نشانگر علاقه زایدالوصف سیمین دانشور به حضرت امام است. 📍 آل احمد، برادر کوچکتر جلال روایت می‌کند که «در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده بودند و خانم دانشور هم به من پُز می‌داد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید!» 📍 سیدعطاءالله هم می‌گوید: «خانم دانشور می‌گفت آن قدر که این پیرمرد ، آرام و لطیف بود، نمی‌توانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم، خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.» 💠 ۲ https://chat.whatsapp.com/B59Qj87klLi3tPYK8DdrHP تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
پایداری
📌#دانشور در سال ۱۳۰۰ خورشیدی در #شیراز زاده شد. او فرزند محمدعلی دانشور (پزشک) بود. تحصیلات ابتدایی
💢 حضرت خمینی را کلمه الحق میدانم! 🗓 به مناسبت هجدهم اسفند، سالروز درگذشت 📍 سیمین ، نویسنده و داستان‌نویس شهیر معاصر و همسر جلال ، روشنفکر بزرگ ایرانی است. سیمین، امام را از همان سال‌های مبارزات پیش از انقلاب می‌شناخت. 📍 با پیروزی ، سیمین دانشور از معدود نویسندگان و روشنفکرانی بود که علی‌رغم آنکه سبک زندگی مذهبیِ کاملی نداشتند، از و ، حمایت و تمجید کردند. 📍 در 27 بهمن‌ 57، جمعی از اعضای کانون نویسندگان ایران، به دیدار امام رفتند. عمومِ روایات و خاطراتی که از این دیدار به جای مانده نشانگر علاقه زایدالوصف سیمین دانشور به حضرت امام است. 📍 آل احمد، برادر کوچکتر جلال روایت می‌کند که «در آن جلسه امام به خانم سیمین دانشور عنایت کرده بودند و خانم دانشور هم به من پُز می‌داد که من رفتم امام را دیدم و شما ندیدید!» 📍 سیدعطاءالله هم می‌گوید: «خانم دانشور می‌گفت آن قدر که این پیرمرد ، آرام و لطیف بود، نمی‌توانستم در برابر اشتیاقی که پیدا کردم مقاومتی کنم، خم شدم و عبای ایشان را بوسیدم.»