#علمدار
شبی که زمان توقف کرد
هذیان گفت تا سحر مهتاب
یک جهان در میان خواب، ولی
خواب بیدار و چشم او بی خواب
یاد من هست آن شبی که تو را
قطره قطره به آسمان بردند
و همان هند زادگان وقیح
زنده زنده تو را جگر خوردند
من که یادم نمی رود هرگز
خنجری را که خورد بر قلبم
جای تیر و تفنگ ارسالی
قلب زخمی برایت آوردم
قلب من زخم خورده، قلب تو را
هر تپش بین شعله سوزاندند
آن کسانی که توی گوش جهان
از "حقوق بشر" رجز خواندند
در خیالات خام و باطلشان
قهرمانی دوباره می میرد
شیشه ی عطرمان اگرچه شکست
همه جا بوی عطر می گیرد
روضه خواندی تمام عمر خودت
از برای سران بی پیکر
روضه خوان تو #باد بود آن روز
روضه ی دست زیر خاکستر
این چه دستی است زیر خاکستر؟
که #حرم را گرفته در آغوش
تا قیامت جهان بگوید از
نان سرخی که خورده از بازوش
چند وقتی است آسمان حرم
بی علمدار و میر #تاریک است
در نگاهت ولی #افق پیداست
پس طلوع ظهور نزدیک است
حاج قاسم بگو هوای دلت
قصد " احلی من العسل" کرده
پس رسیدی به آرزوی خودت
حاج احمد تو را بغل کرده
🆔 @shahid_qasem_soleimani
✅ کانال #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی