eitaa logo
پایداری
326 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
227 فایل
اهداف: ⚪️ نگاهی به رویدادها و ارزشهای انقلاب - پایداری و جبهه مقاومت ▫️حوادث جریان سازِ گذشته، حال و ده های پیش رو 🔴 شناخت دشمن و جریانات مرموز فتنه - تهاجم فرهنگی، سبک زندگی و تغییر بینش جامعه. . .
مشاهده در ایتا
دانلود
من وقتی صحنه نابخردانه آن نادان در آتش زدن پرچم ایران را دیدم خیلی دلم سوخت گفتم ایکاش بجای پرچم من را (نه تصویر من را) بلکه من را ده بار آتش میزدند چرا که ما برای سرافرازی این پرچم در هر قله ای ده ها شهید داده ایم تا بتوانیم این پرچم را سرافراز نگه داریم» ------------------------------------------- گروه واتساپ پایداری https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl
سلام دوستان شهیدی که وصیت کرده بود سنگ مزار نداشته باشد 🕊 🌿🌻 تاریخ تولد: ۱۳۶۶/۱۲/۹ محل تولد: تهران تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۸/۲۳ محل شهادت: دیر الزور_سوریه مزار شهید: بهشت زهرا(س) 🌹شهید محمد عبداللهی، معروف به مرتضی فرزند دوم خانواده‌ای ۶ نفره است. محمد (مرتضی) عبداللهی ۲۳ آبان ماه ۱۳۹۶ در نبرد با تروریست‌های داعشی در استان دیرالزور در شرق سوریه بفیض شهادت رسید🥀 🌸سخنان مادرش ⇦ چند هفته قبل از اعزامش به سوریه با هم به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) سر قطعه‌ای که الان مزارش است رفتیم. ایشان گفت من همیشه به این قطعه حس خاصی دارم.🌿 کششی من را به این طرف می‌کشاند. این وصیت را به صورت شفاهی کرده بود که اگر شهید شدم پیکرم را اینجا بیاورید.آقا مرتضی همیشه دعا می‌کرد هنگام شهادت ذره‌ای از بدنش باقی نماند و می‌گفت اگر پیکرم بازگشت در قطعه ۲۶ به خاک سپرده شود، اما سنگ مزار نداشته باشد. می‌گفت: «به دلیل بازگشت پیکرم شرمنده امام حسین (ع) هستم، دیگر نمی‌خواهم شرمنده حضرت زهرا (س) باشم» محمد‌عبداللهی https://eitaa.com/farhange_paydari https://rubika.ir/farhange_paydari
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض و اشک رهبر انقلاب هنگام تعریف خاطره‌ای از کتاب خاطرات علی خوش لفظ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس"
🌴در سوريه به ابوامير معروف بود. هميشه براي رزم آماده بود، به همين خاطر خود را از فاوا - مخابرات - رسانده بود به خط و عضو اطلاعات شده بود. روز ٢٢ دی‌ماه نودوچهار ساعت١٧، درست فرداے روزی كہ بچه‌های گردان فاتحين نوبت به‌نوبت با ايثار و رشادت مثال‌زدنے خود را فداي عمه سادات مے‌ڪردند، طاقت نياورد و با چند نيروی سوری به خط زد. ☘️فردای آن روز يكے از دوستانش به مقر مے‌آید و سراغش را مے گیرد؛ دوستانش مے گویند: ابوامير گل ڪاشت و جاموند.... حالا ابوامیر بہ " شیرخان طومان " معروف است. 📜 از 🌱«خواسته من از شما این است که لحظه ای از ولایــت و خط رهبری جدا نشوید» و دوست دارم عشق به ولایت و روحیه جهادی را در دل فرزندم زنده نگه دارید و برای امیر حسین عزیزتر از جانم دعا می کنم شهید راه اسلام و ولایت شوی... 🍃ولادت : ۱۰ مهر ۶۹ 💐شهادت : ۲۳ دی ۹۴ 🌷محل شهادت : خانطومان ـ سوریه 🥀 🕊 ✅ ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅ روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅ تلگرام https://t.me/farhange_paydari 📡 کانال
پایداری
🌴در سوريه به ابوامير معروف بود. هميشه براي رزم آماده بود، به همين خاطر خود را از فاوا - مخابرات - رس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 یعنی کسی که قید تمام تعلقاتش، دلبستگی هایش... وابستگی هایش... را زده است! و تمرین کرده است را...! تا لایق شود و برسد به ...! 🔹تک پسر خانواده .... 🔹شباهت ظاهریش به شهید علی صیاد شیرازی باعث ارتباط قلبی او با آن شهید عزیز شده بود... 🔹شهیدجاوید الاثر مدافع حرم علی آقا عبداللهی 🔹در ۹۴/۱۰/۲۳ و ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه خالدیه خان طومان در 25 سالگی آسمانی شد... 🔹به عنوان افسر مخابرات رفت سوریه ولی تاب ماندن در پشت خط را نداشت ... 🔹در همان مدت کم شجاعتش زبانزد شده بود... 🔹زمستان در هوای ۸ درجه زیر صفر، ۴۰۰ متر جاده صعب‌العبور را سینه‌خیز تا دل تکفیری‌ها می‌رود تا جاده را شناسایی کند... شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات... ✅ ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari ✅ روبیکا https://rubika.ir/farhange_paydari ✅ تلگرام https://t.me/farhange_paydari 📡 کانال
هوالحق نامه ای به 💕💕 به بهانه سالروز شهادت 🌹 سلام سید "قطعه بیست و چهار،ردیف هشتاد،شماره بیست و چهار، ،نهم دی شصت و یک،منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی." دانستی که را می گویم؟ 💕💕 را یا همان حسن را.... کسی که زندگی نامه جالبی دارد و به من اثبات کرد که برای ، نیازی به دانشگاه ها نیست و برای باشعور شدن نیازی به مدرک آکادمیک های شیک نیست و برای مومن شدن الزامی به حوزه های علمیه رفتن نیست!! به من اثبات کرد که برای حساب و کتاب خدایی، رسم دیگری را باید آموخت،رسمی که رسم اکثریت امروز ما نیست. نام دیگرش حسن شد. شد ... این هم اثبات دیگری که دنبال این نبود که نام شناسنامه ای اش در دهان ها بچرخد!!! جالب است که از یک طرف کار خبرنگاری کرده و از طرف دیگر رفته است و شده جانشین فرمانده نیروی زمینی و در همان موقعیت و مقامش، هم به فکر ذکر مصیبت بوده و هم به فکر خواندن سروقت، آن هم با حضور قلب و هم به فکر مطالعه کردن.... @dokoohe110 جالب تر آنکه توصیه کرده است که دیگران هم روزی نیم ساعت هم شده کتاب بخواند. توصیه کرده کتاب بخوانید و از مسایل فرهنگی هم دور نشوید. انتهایش می گوید مجموعه اینها برای این است که . این ها مرا یاد خودت هم می اندازد که مطالعه و تدوین کردن و نوشتن و فیلم گرفتن را همپای عبادت میدانستی👌👌 چراکه همه اینها را با این نیت انجام میدادی که به خدا نزدیک شوی. سید! متوجه شدم برخی از آدمها رزومه دروغ می نویسند. مثلا نوشته اند در آخرین کار مرحوم احمدآقالو بازی کرده اند. درحالیکه اصلا احمدآقالو را هم ندیده اند. یا مدرک تحصیلی خود را به دروغ جایی می گویند. این همه دروغ برای اینکه بگویند مثلا هنرمند هستند و یا خیلی دانش دارند. برای آنکه بیشتر جلوی دوربین بروند.برای دروغ می گویند... واقعا جای تاسف دارد که این چنین آدم شود. ان شاالله که درست شوند و خدا همه ما را به راه راست هدایت کند. اما بارها بغض کرده ام که چه طور می شود و حسن باقری می شود . کسی که می گوید ما هر چقدر رده مان بالاتر برود باید بیشتر باشیم👌👌 شهدا، قبل از شهادتشان، روز به روز تلاش کردند از این نفس پرستی خارج شوند. آن شکم پرست را مقایسه می کنم با این عمل شهید یوسف سجودی، که چقدر زیبا، از نفس می گذرد.وقتی در خاطره ای از او گفته اند که: "پول برای‌خرید نان نداشتیم.تکه‌های دور ریختنی نان را كه‌به عنوان‌ خمیر جدا کرده بودیم برداشت و گفت:بیا همین را امشب به عنوان شام‌ بخوریم." بله سید، اینها را می فهمم و بغضم می گیرد.وقتی مقایسه می کنم که هم خودم عمری در پیروی از نفس بودم و هم بسیار آدمها دیدم که خواستند هر فریبی را انجام دهند که به نان و نام زمینی برسند. از لذت در راه خدا جنگیدن گفت و تکرار میکرد که: " " اینها حرفهای است و حتما تو نیز شنیده ای و او را و همه 🌹 را چه دوست میداشتی که برایشان نوشته ای: " اگر نباشد ، خورشید نمی‌کند و سپری نمی‌شود اگر شهید نباشد ، چشمه‌های اشک می‌خشکد ، سنگ می‌شود و دیگر نمی‌شکند و سرنوشت انسان به شقاوت و قساوت انتها می‌یابد" ! دوست دارم کاری کنم که آدمهای بیشتری از مسلک این آشنا شوند. عارفانی که عجیب و غریب نیستند. اگر کتاب های عطار و سهروردی را بخوانیم، ممکن است بگوییم که، چه سخت است عارف شدن و مگر می شود بدین درجات رسید؟ اما می شود و چه زیبا هم می شود در قامت یک عارف شکفته شد!!! نمونه اش حسن است که با عمق وجودش را لمس کرده است و با همان روحیه تلاشگرش، مدام در جنب و جوشی پرشور است که فریاد زند: "الان که موقع عملیات نیست، خودمان را پیدا کنیم و این اتصال و دوستی بین خودمان و خدا را حفظ کنیم. و می گوید کسی در جبهه حس خستگی نمی کند که باور کند مورد توجه خداست." نهم بهمن سالروز شهادت 🌹شهید🌹 گرامی باد
💠 نظر تخصصی آقا در بارۀ یک عکس! 🔹 غروب پنج‌شنبه 6 اسفند 1377 بر ای جلسه‌ای، نماز خدمت حضرت آقا رسیدیم. نماز را که در محیطی باصفا خواندیم، آقا روی همان سجاده برگشت رو به ما، دور هم نشستیم به صحبت و صفا. از هر دری سخنی آمد. دو سه ساعتی به بحث و صحبت و بهره‌گیری از بیانات و نظرات بسیار ارزشمند مقام معظم رهبری در زمینۀ فرهنگ و کار فرهنگی بخصوص در عرصۀ دفاع مقدس گذشت. پس از پایان جلسه، چندتایی عکس را که عاشورای سال 74 از مراسم عاشورا در شهر نبطیه جنوب لبنان گرفته بودم، همچنین تعدادی عکس از عملیات تفحص و کشف پیکر مطهر شهدا در فکه را خدمت آقا نشان دادم. آقا عکس‌ها را در دست گرفتند و دربارۀ هرکدام نظرات جالبی دادند. یکی از عکس‌ها که نظر آقا را جلب کرد، دختر کوچک لبنانی بود که قاب عکس شهیدی در دست داشت و با چشمانی معصوم نگاه می‌کرد. آقا از عکس خوشش آمد و از زیبایی آن تعریف کرد، ولی به ماشین درب و داغانی که در پس‌زمینۀ عکس به‌چشم می‌خورد، اشاره کرده و فرمودند: - عکس بسیار زیبایی است، ولی این ماشین زیبایی این عکس را خراب کرده! در جواب ایشان گفتم: - ببخشید آقا، من عادت ندارم سوژۀ عکس‌هایم را بچینم. یعنی عادت ندارم به سوژه بگویم بیا این طرف، یا این جا را نگاه کن و ژست بگیر تا من عکس بگیرم. اون هم یک دختر بچه. آقا با تعجب نگاهی به من انداختند و فرمودند: - سوژه رو نمی‌تونی جابجا کنی، خب زاویه‌ات رو عوض می‌کردی، جای خودت رو تغییر می‌دادی بعد عکس می‌گرفتی! هیچی نداشتم بگویم! دیدم واقعا درست است. مشکل از من بود که زاویه و جای خود را تغییر ندادم. چون آن ماشین را که نمی‌شد جابجا کرد، پس من باید نگاهم را جابجا می‌کردم و از زاویه‌ای دیگر عکس می‌گرفتم که آن ماشین در تصویر نباشد! (حمبد داودآبادی)
پایداری
ای‌شهید، پَری برایِ پرواز ندارم!🕊 اما دلی دارم که در این هیاهویِ غریب به یادت پرواز می‌کند... :)🦋 🌺
شهید حجت رحیمی ✍️ وے از ویژگیهاے اخلاقے- شخصیتے و معنوے خاصے برخورد دار بوده و رعایت ادب – داشتن لبخند – حفظ حرمت دوستان – گفتن یازهرا و یا علے در ابتدا وانتهای مکالمات تلفنے اش بجای سلام وخداحافظے – نماز اول وقت – علاقه به حضرت زهرا و اهل بیت و... زبان زد همه دوستان وے بوده است . 🍃🌼🍃 حجت دانشجوے رشته کامپیوتردانشگاه آزاد باغملک بوده ودر سال 1390به عنوان مسئول بسیج دانشجوئے دانشگاه آزاد اسلامے باغملڪ منصوب گردید . مسئول سابق بسیج دانشجوئے باغملڪ در این خصوص مے گوید بعد از مراسم تودیع ومعارفہ هنگامیڪہ وارد اتاق بسیج شدیم حجت حڪم انتصابش را روی میز گذاشت من بہ او گفتم حڪمت رو ببر خونه گفت برادر اینها احڪام دنیوے اند و بس.... 🍃🌺🍃 حجت الله رحیمے در حالیڪہ تنها 7 روز تا تولد 22 سالگے اش باقے مانده بود درساعت 45/7صبح مورخه هجدهم اسفند ماه سال 1390درشهرستان خرمشهر منطقه دژ زمانیڪہ مشغول هدایت اتوبوس ڪاروان راهیان نور بسیج دانشجوئے استان لرستان بہ سمت یادمان عملیات والفجر 8 در منطقه اروند ڪنار آبادان بود در مقابل پادگان دژ بدلیل برخورد اتوبوس راهیان نور با وے دعوت حق را لبیڪ گفت وبہ فوز عظیم شهادت نائل آمد. 🍃💐🍃 درطول مدت زندگے از همان ڪودڪے عاشق اسلام،اهل بیت،وشهداے دفاع مقدس بود شهید حجت الله رحیمے را مے توان بہ حق از جوانان نسل سوم انقلاب ڪه شیفته امام و مقام معظم رهبرے بوده اند نامید.وے عاشق مقام معظم رهبرے بود ودر عمل این را بہ اثبات رساند وے در ڪلیہ مداحے هاے خود از شهداے انقلاب و جنگ تحمیلے یاد ڪرده و بارها در مدح مقام معظم رهبرے- شهدا و امام شهیدان مدیحہ سرایے نمود . 🍃🌷🍃 در فتنہ سال1388با مدیحہ سرائے و شعرهاے خود در سطح استان خوزستان نقش فعالے در بصیرت افزائے بہ مردم داشت. وے همچنین در مدیحہ سرائے خود بہ موضوع بیدارے اسلامے اهتمام جدے داشته است . شهید حجت الله رحیمے بارها آرزوے شهادت را طلب مے نمود و بر این اساس در سال 1387 اتاق خود را تبدیل بہ حجره شهید حجت رحیمے نمود واتاق خود را با دهها عکس از شهداے جنگ تحمیلے تزئین نمود ، دست نوشتہ ها و مطالب نوشتارے وے حاڪے از آن است ڪه وے بارها آرزوے شهادت را طلب نموده بود وے همچنین در سال 1388 وصیت نامہ عاشقانہ و سراسر معنوے خود ڪه حاڪے از روح بلند وملڪوتے اش بود را بہ رشته تحریر در آورد. 🍃🌸🍃 وے همچنین در خرداد ماه ۱۳۹۰ بہ زیارت اربابش حسین (ع) و عتبات عالیات مشرف . شهید حجت در بین دوستان و نزدیڪانش بہ شهید همت، نسل جدید معروف بودند وجالب اینڪه در سالروز تشیع شهادت شهید همت در 19 اسفند تشیع وتدفین گردید.. شادو راهش پررهروباد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱 ۱۴ فروردین ۱۳۶۸ — ولادت ، مهدی صابری 🎥 آخرین فیلم از شهید ، فرمانده گروهان حصزت علی اکبر (ع) - لشکر فاطمیون ⚪️ گروه واتساپ https://chat.whatsapp.com/FtTlWgqrJRRAmwkRlYwWvl تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
🇮🇶 *عراقی ها وقتی خرمشهر را تصرف کردند بر روی دیوارها نوشتند «جئنا لنقبی : آمده ایم که بمانیم»* 🇮🇷 *دو سال بعد وقتی خرمشهر آزاد شد بهروز مرادی زیر همان نوشت: «آمدیم اما نبودید!»* *سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر بر مردم غیور ایران گرامی باد.*
هرچه تقویم را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. حسرت هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا اسماعیل نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود. مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شهید شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق پیوست . مصطفی در صدر قلب ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند. او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه هیئتی برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف. به مناسبت سالروز تولد 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ 📅تاریخ شهادت : ۱ آبان ۱۳۹۴.حلب سوریه 🗺مزار : بهشت رضوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀شهیدانه ✦🌺❥🥀🕊❥🌺✦ 🔸️ما در زیر بار مشکلات و سختی ها،قد خم نمی کنیم.. 🌹شهید سید محمد حسین بهشتی ..رفیق شهید،شهیدت میکند..🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئولین جمهوری اسلامی باید اینجوری باشن، مثل شهید، مثل شهید لاجوردی ... امام صادق (ع): هیچ مردی نیست که تکبر بورزد یا خود را بزرگ بشمارد مگر بخاطر ذلتی که در نفس خود می یابد. ‌ | 🆔 @shahidemeli
🌷 مرا بکشید ولی چادرم را برندارید!! 💥 طیبه واعظی دهنوی در سال ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین علت خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن ۷ سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال ۱۳۵۰ طیبه با پسر خاله مجاهدش ابراهیم جعفریان ازدواج نمود، و این نقطه عطفی در زندگی او بود و همین ازدواج بود که مسیر زندگی او را به طور کلی دگرگون ساخت و او را وارد مرحله ای نوین نمود. طیبه با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و آگاه کننده و تفسیر قرآن پرداخت و چون ابراهیم همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در وجود طیبه یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و طیبه به عضویت گروه مهدیون در آمد... 💥به خاطر مبارزه با شاه و تحت تعقیب بودن شوهرش از سال ۱۳۵۴ به زندگی مخفی روی آورد، ولی در نهایت در ۳۰ فرودین ۱۳۵۶ پس از دستگیری شوهرش، دستگیر شد و خواهر شوهرش، فاطمه جعفریان که او هم مبارز بود در این روز کشته شد... در سال ۱۳۵۴ به علت تعقیب ساواک با اتفاق همسر و کودک شیر خواره اش زندگی مخفی را انتخاب نمودند. روز سی ام فروردین ۵۶، در پی دستگیری یکی از اعضای گروه در تبریز، یکی از گشت های بازرسی به ابراهیم مشکوک شد و او را دستگیر کرد. در بازرسی بدنی او اجاره خانه ی منزل تبریز را پیدا نمودند و خانه تحت‌نظر قرار می‌گیرد... 💥طبق قرار قبلی که ابراهیم و طیبه داشتند اگر ابراهیم دیر به خانه می آمد، طیبه می بایست اسناد و مدارک را می سوزاند و خانه را ترک می کرد. طیبه همین کار را انجام داد، غافل از آنکه خانه زیر نظر است... صبح بر سر قرار با برادرش مرتضی می رود، غافل از آنکه مأموران در پی او هستند. در قرار با مرتضی ماجرای نیامدن ابراهیم را می گوید و بدین ترتیب، مرتضی هم شناسایی می‌شود. سپس به خانه باز می گردد تا خانه را از نارنجک و اسلحه پاکسازی کند غافل از اینکه ساواک منتظر اوست... طیبه پس از اتمام فشنگ هایش به همراه فرزند چهار ماهه اش مهدی دستگیر می شود و با دستگیری طیبه، مرتضی که از دور شاهد ماجرا بود در دفاع از طیبه به مأموران شلیک می کند و در درگیری به شهادت می رسد. از خانه طیبه برگه اجاره خانه مرتضی را پیدا می کنند وبه خانه آنها می روند 💥فاطمه جعفریان همسر مرتضی حدود سه ساعت مقاومت کرد اما او نیز به شهادت رسید. وقتی ساواک طیبه را دستگیر و به دست هایش دستبند زده بودند، گفته بود: 🌷 مرا بکشید ولی چادرم را برندارید... 💥طیبه، ابراهیم و پسرشان محمدمهدی را پس از دو چند روز شکنجه از تبریز به کمیته تهران منتقل می کنند و یک ماه تمام آنها را زیر سخت ترین شکنجه ها قرار می دهند و سرانجام در سوم خرداد ۵۶ زیر شکنجه به شهادت می رسند... روز سوم اردیبهشت روزنامه ها خبر شهادت فاطمه و مرتضی را نوشتند ولی دیگر از ابراهیم خبری نشد و بعد از پیروزی انقلاب خانواده از عروج او و طیبه با خبر شدند... محمدمهدی فرزند خردسال آنها توسط ساواک به پرورشگاهی سپرده شد و گفته بودند که پدر و مادر این کودک بر اثر اعتیاد فراوان از دنیا رفته اند و برای اینکه کسی او را نشناسد، نام او را شهرام گذاشته بودند. دو سال بعد فرزند آنها با پیگیری های فراوان در پرورشگاه پیدا شده و به آغوش خانواده باز می گردد... 🌺....صاحب خانه اش گفته بود: طیبه که به خانه ما آمد ما سربرهنه و بی حجاب بودیم...😇 این قدر پند و نصیحت کرد و از قرآن و دعا برایمان گفت  تا دیگه نگذاشتیم یک تارموی مان پیدا شود...👌 🌺... که گرفته بودش و دستبند زده بود به دستانش گفته بود... " مرا بکشید اما را برندارید..."😰 برشی اززندگی شهیده انقلاب اسلامی:👇  "طیبه واعظی" ... ... ... همه از یڪ خانواده اند اما...! چفیه بردوش پرچم به دست و برسَر ِتوست اے .. وصیت شهدا و سلاح تودر برابر هجوم دشمن است. 💬 دختران هم می شوند 🔻جهیزیه👈 قالی می بافت به چه قشنگی، ولی درآمدش رو برای خودش خرج نمی کرد. هر چی از این راه در می آورد ، یا برای دخترای فقیر جهیزیه می خرید و یا برای بچه ها قلم و دفتر. 🔅 حتی جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت، البته با اجازه من. یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار. 🔅ازش پرسیدم : «چرا شب عیدی لباس نوت رو در آوردی؟» گفت:« وقتی پیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم. همش فکر می کردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره... دیگه نمی پوشمش!» کتاب زندگی به سبک شهدا ناصرکاوه 🌷 ➖علت شهادت به دست ساواک، برگرفته ازکتاب، کفش های جامانده در ساحل
💢 . ▪️محمود تو سوریه به یکی از دوستانش گفت:فلانی چقدر منتظر پیامک حقوق و واریزی هسی ؟ دوستش جواب داد : خیلی حاجی ، پیامک واریز حقوق که اومد دوباره منتظر یه پیامک دیگه ایم. گفت فلانی اگه مردم ما به اندازه ی یه پیامک واریز و حقوق ، انتظار و اشتیاق اومدن آقا امام زمان و داشتن ، آقامون تا حالا ظهور کرده بود.مهدی فاطمه خیلی غریبه ... . 🌷 ، ویژه ۲۵ محمود . . 💠 @hafttapeh
🌱 ۲۵ خرداد ۱۳۳۴ — زادروز شهید احمد ملاسلیمانی فرمانده‌ی شجاع از ا🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 📷☝️ تصویر او در کنار شهید احمدی 🕊🕊 عروج این دو شهید: در عملیات بیت المقدس — اردیبهشت ۱۳۶۱ (آزادسازی خرمشهر) ا🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱 🔹ملکوتی یکی از رزمندگان حاضر در این عملیات بوده است که این تصویر را با دوربین شخصی خود به ثبت رسانده. وی درباره این عکس می گوید: ▫️نزدیک ظهر بود، رزمندها در حال استراحت بودند از دور متوجه این صحنه شدم و بدون آنکه این دو متوجه شوند از آن‌ها عکس گرفتم. 🌷“ شهید ملاسلیمانی” فرماندهی گردان فتح در بین بچه ها خیلی محبوبیت داشت، برای استراحت سرش را روی پای شهید احمدی گذاشته بود، خیلی صحنه زیبایی بود 📷 برای ثبت عکس جلو رفتم. این دو شهید هیچ نسبتی با همدیگر ندارند، صمیمت بین این دو در این عکس خیلی زیباست و همیشه من را متاثر می کند هر دو در عملیات بیت المقدس به رسیدند...💕💕💕 کانال
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
تا ۳۱/خرداد سالروز شهادت دکتر چمران, با خاطراتی از این شهید درخدمت شما دوستان هستیم 💥قسمتی از نیایش شهید چمران: من دنیا را طلاق دادم. خدای بزرگ مرا در آتش عشق و محبت سوزاند. مقیاس ها و معیارهای جدید بر دلم گذاشت و خواسته های عادی و مادی و شخصی در نظرم حذف شد. روزگاری گذشت که دنیا و مافیها را سه طلاقه کردم و ازهمه چیز خود گذشتم. از همه چیز گذشتم و با آغوش باز به استقبال مرگ رفتم و این شاید مهمترین و اساسی ترین پایه پیروزی من در این امتحان سخت باشد. ✳️اولین هدیه ی به همسرش👈  من در آن هنگام حجاب مناسبی نداشتم و این باعث شده بود تا برخی از بچه‌ها نسبت به من احساس دوری و بیگانگی داشته باشند ولی دکتر چمران همواره کوشش می‌کرد تا ارتباط مرا به بچه‌ها نزدیک نماید. من در به روستاهای جنوب لبنان، با دکتر چمران همراه می‌شدم، البته در آن هنگام هنوز ازدواج نکرده بودیم. یادم هست روزی در حالی که در یک روستا درون خودرویی نشسته بودیم، دکتر چمران هدیه‌ای به من داد و آن هدیه یک روسری گلدار بود. چمران لبخند زیبایی زد و به من گفت: بچه‌ها دوست دارند شما را با روسری ببینند. من از همان جا روسری را روی سرم گذاشتم. راوی: ، همسر شهید چمران 💐نمازهایت را عاشقانه بخوان ، حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری . قبلش فکر کن چراداری نماز میخوانی وبا چه کسی قرار ملاقات داری. آن وقت کم کم لذت می بری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان می کنی ولی از تکرارشان لذت می‌بری. تکرار هیچ چیز در این دنیا جز نماز قشنگ نیست. 💥به قول چمران؛ بیزارم از چیزهایی که دیگران صبح تا شب بخاطر آن می دوند! وقتی سقف تلاش و طلب آدم ها می شود، بزک کردن قیافه و لباس و خانه و ماشین شان. وقتی بازی دنیا را آنقدر جدی گرفته اند که به خاطرش آرامش ندارند و در راهش دروغ می گویند و سر هم کلاه می گذارند. جایی که فکر به آسمان نشود، پرواز هم معنا ندارد و من دلم نمی خواهد دنیا "اکبرُ هَمِّنا" باشد. خدا نکند دنیا بزرگترین هم و غم ما قرار گیرد. می خواهم عاشق باشم و بسوزم و نور دهم و بزرگترین نعمتم خدمت در راه خدا باشد 🌷ابتکار شهید چمران وقتی کنسروها را پخش می کرد، گفت: "دکتر گفته قوطی ها شو سالم نگه دارین." بعد خودش پیداش شد، با کلی شمع. توی هر قوطی یک شمع گذاشتیم و محکمش کردیم که نیفتد. شب قوطی ها را فرستادیم روی اروند. عراقی ها فکر کرده بودند غواص است، تا صبح آتش می ریختند! 🌷خدای بچه ها که بیدار است ✨شهید چمران وقتی یتیم خانه ای رادر لبنان دایر می کند در آن فضا به خانمش می گوید ما از این به بعد غذایی را می خوریم که این یتیم ها می خورند. همسر لبنانی شهید چمران تعریف می کند که یک روز مادرم غذای گرم و لذیذی را برای من و مصطفی پخته بود... مصطفی آن شب دیروقت به خانه آمد. وقتی به او گفتم بیا این غذا را بخور، همین که خواست بخورد از من پرسید که آیا بچه ها هم از همین غذا خوردند؟ گفتم نه بچه ها غذای یتیم خانه را خوردند و این غذا را مادرم برای شما پخته، چمران با تمام گرسنگی و ولعی که برای خوردن غذا داشت، این غذا را کنار گذاشت و گفت ما قرار گذاشتیم فقط غذایی را بخوریم که بچه ها بخورند. به او گفتم حالا که بچه ها خوابند و شما هم که همیشه رعایت می کنید این دفعه این غذارا بخورید. دیدم چمران شروع کرد اشک ریختن وگفت بچه ها خوابند خدای بچه ها که بیدار است... یک جاذبه خدایی در دکتر بود که همه را به سوی خود جذب می‌کرد...
✅ عکس قابل تأمل و تفکر محمد علی رجایی رحمت الله علیه درحال نماز کنار قاتل خودش مسعود کشمیری 💥نفاق و منافقین را بسیار باید جدی بگیریم، خصوصا کسانی که الان بعضی ها به علت سکوت خواص دارند منافقانه به قدرت می رسند... بعضی از نفوذی ها و لیبرال ها و افسادطلبان غربگرا، در سایه سکوت و همراهی عده ای از خواص دنیا طلب و خستگان و وادادگان انقلابی👈 به پست و مقام رسیده اند 👈 هشتم شهریور سالگرد شهادت رجایی و باهنر، گرامیباد .... الهی، به خون شهدا نفاق و منافق را در هر پستی و با هر لباسی است، رسوا کن... مرگ بر منافق داخلی مرگ بر نفوذی ها التماس دعا، ناصرکاوه رسانه https://eitaa.com/farhange_paydari
💢 مادر ملکی نقل میکرد : . ▪️هر وقت مهدی از جبهه می اومد بهم می‌گفت: «مامان وقتی دوستانم شهید می‌شوند گوشم را کنار دهانشان می‌برم ببینم در آخرین لحظات چه می‌گویند»، می‌گفت «آخرین حرفی که دوستان شهیدم زمزمه می‌کردند «حجاب» بود. نمی‌دانم واقعا این زن‌های بی‌حجاب مسلمانند، خدا کند من شهید شوم دیگر این صحنه‌ها را نبینم. طاقت ندارم. . 🇮🇷 بیاد ویژه ۲۵ ، ... رسانه https://eitaa.com/farhange_paydari
بیست و سوم دی ماه سال ۱۳۹۸ مقام معظم رهبری به بوشهری‌ها و دیگران فرمود: "نادر مهدوی اگر متعلق به کمونیست‌ها بود؛ از این جوان کم سال، یک چگوارا می‌ساختند؛ یک چهره بین‌المللیِ مبارز!"... نادر مهدوی می تواند یک چهره مبارز بین المللی شود.
بیست و سوم دی ماه سال ۱۳۹۸ مقام معظم رهبری به بوشهری‌ها و دیگران فرمود: "نادر مهدوی اگر متعلق به کمونیست‌ها بود؛ از این جوان کم سال، یک چگوارا می‌ساختند؛ یک چهره بین‌المللیِ مبارز!"... نادر مهدوی می تواند یک چهره مبارز بین المللی شود. انتشار رایگان قسمتی از تالیف لطفا ضمن مطالعه، با باز نشر آن در شبکه های اجتماعی، در ثواب آن با ما شریک‌ باشید سلام با مراجعه به آدرس زیر و با یک کلیک می توانید بیش ۸۰ جلد کتاب رنگی و نفیس درباره دفاع مقدس را دانلود کنید و از مطالعه آن لذت ببرید. پایگاه حفظ و نشر آثار https://naserkaveh.ir/2024/04/22/books-naser-kaveh/
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 اگر قرار بود آمریکا را سجده کنیم، انقلاب نمی‌کردیم شهید علی چیت سازیان ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ رسانه https://eitaa.com/farhange_paydari