اداره کل فرهنگی المصطفی
متن پیام حضرت امام خامنه ای حفظه الله تعالی رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی اهانت به قرآن کریم در کشور
سلام و عرض تسلیت ایام سوگواری شهادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام و یاران فداکارش؛
امید این پیام کوبنده و غریتمندانه ی رهبر معظم انقلاب اسلامی به زبان های مختلف ترجمه و به گوش مردم جهان رسانده شود.
به برکت صلوات
#اطلاع_رسانی
#تجمع
✅ اجتماع بزرگ خانواده طلاب غیر ایرانی در اعتراض به هتک حرمت قرآن کریم
⏰زمان: سهشنبه، ساعت ۱۰ صبح
🕌مکان: قم، مجتمع امین، حسینیه قدس
🛎 وسیله ایاب و ذهاب ساعت ۹:۳۰ از مقابل درب مجتمعهای شرف الدین، صدر، صدوقی، بهشتی و مدینةالعلم حرکت خواهد کرد.
🛎 مکان حضور اتوبوس برای طلاب داخل شهر متعاقبا اعلام میگردد.
🌐کانال روابط عمومی/مرکز خبر المصطفی/ برای اطلاع از آخرین اخبار المصطفی هم اکنون عضو شوید
🆔http://eitaa.com/newsmiu
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀
(قسمت اول)
دلاور مردی که یاری کننده مولای هستی امیرمؤمنان امام علی بن ابی طالب و فدایی حضرت سید الشهدا امام حسین(علیهما السلام)
این مرد بزرگ، قاری قرآن کریم، محدث مورد وثوق و شهید کربلا؛
⚘نافع بن هلال جملی( بجلی) مذحجی الیمنی است⚘
این مجاهد خستگی ناپذیر عالم در رکاب امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) در جنگهای سخت با قاسطین، ناکثین و مارقین شرکت داشت.
نافع قبل از شهادت حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام از کوفه خارج شد و در میانه راه و در منزلگاه «عذیب الهجانات» همراه چند تن دیگر به کاروان امام حسین (علیهالسّلام) پیوست.
در دوم محرم روز ورود کاروان حسینی به صحرای کربلا پس از سخنان امام حسین علیه السلام؛ یاران امام (علیهالسّلام)، یکی پس از دیگری برخاستند در حمایت از امام علیه السلام سخن گفتند بر بیعت دوباره خود تاکید کردند؛
🥀 نافع بن هلال الجَملیّ نیز ایستاد و رو به امام علیه السلام کرد و گفت:
🥀أنت تعلم أنّ جَدَّک رسولَ الله لم یَقْدِر أن یُشرِبَ الناس مَحبّتَه، ولا أن یَرجِعوا إلى أمره ما أحَبّ، وقد کان منهم منافقون یَعِدونه بالنصر، ویُضمِرون له الغَدْر، یَلْقَونه بأحلى من العسل، ویُخلِفونه بأمَرَّ مِن الحَنظَل.. حتّى قَبَضَه الله إلیه. وإنّ أباک علیّاً کان فی مِثْل ذلک، فقَومٌ قد أجمعوا على نصره وقاتَلوا معه الناکثین والقاسطین والمارقین.. حتّى أتاه أجَلُه فمضى إلى رحمة الله.
وأنت الیومَ عندنا فی مِثْل تلک الحالة، فمَن نَکَث عهدَه وخلَعَ بیعتَه، فلن یَضُرّ إلاّ نَفْسَه، واللهُ مُغْنٍ عنه.. فسِرْ بنا راشداً مُعافىً، مُشَرِّقاً إنْ شئتَ أو مُغَرِّباً، فَوَاللهِ ما أشفَقْنا مِن قَدَرِ الله ولا کَرِهْنا لقاءَ ربّنا، وإنّا على نیّاتِنا وبَصائرنا، نُوالی مَن والاک، ونُعادی مَن عاداک؛ 🥀"شما میدانید جدتان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نتوانست محبتش را به مردم بنوشاند، یا آنها را آنگونه که خود دوست داشت تحت فرمان خود در آورد؛ این در حالی بود که بعضی از یارانش از منافقان بودند، به آن حضرت (علیهالسّلام) وعده یاری میدادند، و در نهان بر او نیرنگ میبستند، او را هنگام برخورد از عسل شیرینتر ملاقات میکردند، ولی پشت سر از حنظل (میوهای شبیه هندوانه با مزهای بسیار تلخ است که در بیابانهای حجاز میروید این میوه سنبل تلخی در میان عرب است.) تلختر بودند، تا اینکه خداوند متعال جان مبارکش را ستاند؛ وضعیت پدرتان علی (علیهالسّلام) نیز همینگونه بود.
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀
(قسمت دوم)
قومی برای یاری رسانیدن به او(حضرت امیر علیه السلام)، گردش را گرفتند و ناکثین و قاسطین و مارقین به جنگ علیه او برخاستند و قومی با او مخالفت ورزیدند تا این که اجلش فرا رسید و به سوی رحمت و رضوان الهی پر کشید.
امروز شما نزد ما همان گونهاید؛ کسانی عهد خود شکستهاند و از تحت بیعت بیرون شدهاند، پس این بیعت شکنی به کسی جز خودشان ضرر نمیرساند و خداوند بینیاز از آنان است. پس ما را در حالی که رشد یافته و در سلامت هستید به هر جا که دوست دارید در مشرق یا مغرب عالم حرکت ده، که به خدا قسم، ما از تقدیر خداوندی باکی نداریم و از ملاقات پروردگارمان هیچ کراهتی نداریم. ما بر مبنای نیات و بینش های خود رفتار میکنیم. هر که شما را دوست بدارد ما به او مهر میورزیم و هر که با شما دشمنی کند، ما نیز دشمنش میداریم.»
🥀فرمانده آب آوران به خیام حسینی🥀
با شدت گرفتن محاصره امام (علیهالسّلام) و یارانش از سوی سپاه عمر بن سعد، راه ورود به آب نیز بر امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش بسته شد. امام حسین (علیهالسّلام) حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسّلام) را به حضور طلبید و به ایشان فرمودند که شبانه و به پرچمداری نافع بن هلال با سی سوار و بیست پیاده، به سوی فرات رفته، آب به خیمهها برسانند.
حضرت عباس (علیهالسّلام) و یارانش در حالی که نافع در جلو آنها در حرکت بود به سوی شریعه فرات به راه افتادند. عمرو بن حجاج زبیدی، که مامور حراست از فرات بود، فریاد زد: «کیستی؟» نافع گفت: «از پسر عموهای تو؛ آمدهایم از این آب که ما را از آن منع کردهاید، بنوشیم» عمرو گفت: «گوارایت باد بنوش! ولی برای حسین (علیهالسّلام) از این آب مبر» نافع گفت:
🥀(«لا والله، لا اشربی منه قطرة و الحسین و من معه من آله و صحبه عطاشی)؛
نه به خدا سوگند، قطرهای از آن آب نمینوشم، در حالی که حسین (علیهالسّلام) و خاندان و یاران همراهش، همه تشنهاند»
برخی این عبارت را آورده اند:
ـ لا واللهِ لا أشرَبُ منه قَطرةً والحسینُ عَطشان
نه به خدا سوگند، قطرهای از آن آب نمینوشم، در حالی که حسین (علیهالسّلام) تشنه است؛
بعد از این گفتگوی کوتاه، دیگر یاران و اصحاب امام (علیهالسّلام) سر رسیدند. نافع فریاد زد: «ظرفها و مشکهایتان را پر کنید.» عمرو بن حجاج و یارانش به مقابله با یاران امام حسین (علیهالسّلام) برخاستند. در این هنگام گروهی از یاران امام (علیهالسّلام) مشکهای آب را پر کردند و برخی دیگر چون قمر بنیهاشم (علیهالسّلام) و نافع بن هلال مشغول جنگ شده از آنان در برابر هجوم دشمنان محافظت میکردند تا بتوانند آب را به سلامت به خیمهها برسانند. سرانجام به لطف الهی و به یُمن رشادتهای عباس بن علی (علیهالسّلام) و شجاعتهای نافع بن هلال و دیگران، یاران امام (علیهالسّلام) موفق شدند ضمن کشته و زخمی کردن چندین تن از دشمنان، آب به خیمههای امام (علیهالسّلام) برسانند.
🥀نافع بن هلال و ترک میدان و تنها گذاشتن امام هرگز🥀
در نیمه شب عاشورا، ابا عبدالله الحسین (علیهالسّلام) از خیمه خارج شد تا به بررسی تپهها و گردنههای اطراف بپردازد؛ در این هنگام نافع امام (علیهالسّلام) را دید و آهسته امام (علیهالسّلام) به دنبال ایشان به راه افتاد. امام (علیهالسّلام) متوجه حضور نافع شدند پس از او پرسیدند: «چرا از خیمه بیرون آمدی؟» نافع گفت: «ای فرزند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)! خروج شما از خیمهگاه به طرف این سپاه طغیانگر، مرا به وحشت انداخته است.» امام (علیهالسّلام) فرمود: «من از خیمه بیرون آمدم تا پیش از حمله فردا، از این تپهها و بلندیها و پستیها بازدید کنم.» پس از انجام بازرسی، حضرت (علیهالسّلام) به سوی خیمه برگشتند.
ایشان در حالی که دست نافع را گرفته بود به او فرمود:
🥀«آیا نمیخواهی در این شب تار از بین دو کوه بگذری و جان خودت را نجات دهی؟» نافع خود را به روی قدمهای امام (علیهالسّلام) انداخت، و در حالی که بر آن بوسه میزد گفت:
🥀ثکلَتْنی أُمّی! إنّ سیفی بألف، وفَرَسی بألف، فَوَاللهِ الذی مَنّ بک علَیّ، لا فارَقْتُک حتّى یَکِلاّ عن فَرْیٍ وجَرْی.
« مادرم به عزایم بنشیند؛ شمشیری دارم که به هزار درهم میارزد و اسبی دارم که به همیناندازه میارزد، پس به آن خدایی که بر من به حضور در رکاب شما منت نهاد سوگند، هرگز تا هنگامی که شمشیرم به کار آید از شما جدا نمیشوم.»
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀
(قسمت سوم)
🥀ثمّ دخَلَ الإمامُ الحسین علیه السّلام خیمة أُختِه العقیلة زینب سلام الله علیها، بینما وَقَف نافعٌ بإزاء الخیمة ینتظره.. فسَمِعَ زینبَ تقول لأخیها: هل استَعْلَمْتَ مِن أصحابِک نِیّاتِهم ؟ فإنّی أخشى أن یُسْلِموک عند الوَثْبَة!
پس از آن گفتگو امام (علیهالسّلام) به اردوگاه برگشتند و وارد خیمه خواهرش زینب (سلاماللهعلیها) شدند. نافع بن هلال نیز در کنار خیمه به انتظار امام (علیهالسّلام) نشسته بود. در این هنگام نافع شنید که حضرت زینب (سلاماللهعلیهم) به امام (علیهالسّلام) عرض کرد: «آیا شما یارانتان را آزمودهاید؟ از این نگرانم که آنان نیز به ما پشت کنند و در هنگامه درگیری شما را تسلیم دشمن کنند»؛
🥀امام (علیهالسّلام) در پاسخ فرمود: «و الله لقد بلوتهم فما وجدت فیهم الا الاشوس الاقعس یستانسون بالمنیّة دونی، استیناس الطّفل الی محالب امّه؛ به خدا سوگند، اینها را امتحان کردهام پس آنان را مردانی یافتم که سینه سپر کردهاند، به گونهای که مرگ را به گوشه چشمانشان مینگرند و به مرگ در راه من چنان شیرخواره به سینه مادرش انس دارند.»
🥀 اطمینان دادن نافع به حضرت زینب کبری سلام الله علیه و ااهل بیت امام علیه السلام🥀
نافع با شنیدن این سخن گریان شده نزد حبیب بن مظاهر رفت و داستان گفت و گوی امام (علیهالسّلام) و خواهرش را برای او بازگفت. حبیب گفت:
🥀«به خدا سوگند، اگر منتظر امر امام (علیهالسّلام) نبودم، همین حالا با این شمشیرم به سپاه دشمن حملهور میشدم» نافع به حبیب گفت: «من نزد خواهرشان بودهام! گمان میکنم باید خاطر بانوان حرم را از وفاداری خود آسوده سازیم. آیا میتوانی یارانت را جمع کنی تا نزد آنها رفته خیالشان را آسوده کنیم؟» «حبیب» از جای برخاست و فرمود:
🥀یا أصحابَ الحَمیّةِ ولُیوثَ الکریهة!
فتطالَعوا مِن مَضارِبهم کالأُسُود الضاریة،
«ای یاران مردانگی! ای شیران! چون شیران شرزه از خیمهگاهتان به در آیید»؛
فقال حبیب لبنی هاشم: إرجِعُوا إلى مقرِّکم ـ لا سَهِرتْ عیونُکم.
سپس به بنیهاشم گفت: «به خیمههای خویش باز گردید (امیدوارم که) چشمانتان بیدار مباد(یعنی امشب آسوده بخوابید)»،
بعد از آن به اصحاب خود نظر کرد و آنچه را که از نافع شنیده بود، بازگو کرد.
🥀فقالوا بأجمعهم: واللهِ الذی مَنّ علینا بهذا الموقف، لولا انتظارُ أمرهِ لَعاجَلْناهم بسیوفنا الساعة! فَطِبْ نفساً، وقَرَّ عیناً.
همگی گفتند: «به آن خدایی که بر ما منت نهاد که در این جایگاه قرار بگیریم، اگر انتظار فرمان حسین (علیهالسّلام) نبود، اکنون با شتاب بر آنان حمله میکردیم تا که جان خویش را پاک و چشم را روشن سازیم».
🥀فجزّاهم حبیبٌ خیراً وقال لهم:
حبیب از خداوند بر آنان طلب خیر کرد و گفت:
🥀هَلمّوا معی لِنواجهَ النِّسوة ونُطیّبَ خاطِرَهُنّ.
همراه من بیایید تا که نزد بانوان حرم برویم و خاطرشان را آسوده سازیم.
فجاء حبیب ومعه أصحابه
او به راه افتاد و یاران، از پیاش به راه افتادند.
حبیب به نزدیک حرم اهل بیت (علیهالسّلام) رسیده و فریاد زد:
🥀 یا معشرَ حَرائرِ رسول الله.. هذه صَوارمُ فِتْیانِکُم، آلَوا ألاّ یُغمِدوها إلاّ فی رقابِ مَن یُرید السُّوءَ فیکم، وهذه أسِنّةُ غِلمانِکُم، أقسَموا ألاّ یُرْکزوها إلاّ فی صُدورِ مَن یُفرِّق نادیکم.
«ای حریم رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ! این شمشیرهای جوانان و جوانمردان شماست که به غلاف نخواهد رفت تا این که گردن بدخواهان شما را بزند. این نیزههای پسران شماست، سوگند یاد کردهاند که آن را تنها در سینه کسانی که از دعوتتان سر بر تافتهاند فرو برند»،
🥀فخَرجْنَ النساءُ إلیهم ببکاءٍ وعَویل، وقُلنَ: أیُّها الطیّبون، حامُوا عن بناتِ رسول الله وحَرائرِ أمیر المؤمنین.
در این هنگام زنهای حرم از خیمههایشان گریان خارج شدند و گفتند: «ای پاکان! از دختران رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نوامیس امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) حمایت کنید»،
🥀فضج القومُ بالبکاء، حتّى کأنّ الأرض تَمیدُ بهم
در آن حال همه منقلب و گریان شده بودند.
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀
(قسمت چهارم)
🥀 رشادت و جنگ نافع در روز عاشورا🥀
در روز عاشورا و پس از شهادت عمرو بن قرظه انصاری، برادر عمرو، -علی- که از سربازان سپاه دشمن به شمار میآمد، از صف سپاه خارج شد و خطاب به امام (علیهالسّلام) گفت: «ای حسین (علیهالسّلام) ! برادرم را فریفتی و او را به کشتن دادی! » امام (علیهالسّلام) فرمود: «من برادرت را فریب ندادم، بلکه خدای تعالی او را هدایت فرمود و تو به گمراهی کشیده شدی.»
سپس علی خطاب به امام (علیهالسّلام) گفت: «خداوند مرا بکشد، اگر تو را نکشم و یا به دست تو کشته نشوم! » سپس به سوی امام (علیهالسّلام) حملهور شد تا با نیزهاش به امام (علیهالسّلام) ضربتی بزند؛ اما نافع بن هلال( جملی) بجلی پیش دستی کرد و بر او حمله کرد و او را مجروح ساخت.
یاران علی برای نجات او حمله کردند و نافع بن هلال با آنها درگیر شد، او رجز میخواند و میگفت:
🥀إن تُنکِـرونی فأنا ابنُ الجَمَلی
دِینی على دِینِ حُسینِ بنِ علی
«اگر مرا نمیشناسید خودم را معرفی کنم، من از قبیلهی جملی هستم، و آئین و دینم همان دین حسین بن علی (علیهالسّلام) است».
مردی به نام مزاحم بن حریث در پاسخ او گفت: «ما بر دین عثمان هستیم!»
نافع بن هلال گفت: «تو بر دین شیطانی» و سپس با شمشیر بر او حمله کرد؛ مزاحم خواست بگریزد که ضربت نافع به او مهلت نداد و او را به هلاکت رساند.
🥀وفی البحار: قال المفید وصاحب المناقب: وکان نافع بن هلال الجَمَلی یقاتل قتالاً شدیداً، ویَرتَجز و یقول:
در بحار آمده است که شیخ مفید و صاحب مناقب گفته اند: نافع بن هلال جملی جنگ سخت و شدیدی کرد و رجز می خواند و می گفت:
🥀أنا ابنُ هلال الجَمَلیْ
أنا على دِیـن علیْ
ودِینُـه دِیـنُ النبی
🥀نافع بن هلال، تیرانداز ماهری بود. او نامش را روی تیرهای پیکان خود و تیرهای نشاندار را به سوی دشمن پرتاب میکرد.(هو کان نافع بن هلال الجملی قد کتب اسمه علی افواق نبله فجعل یرمی به مسومة..
«مسومه» به معنای نشان داراست.
🥀 او در حین پرتاب تیرها اینگونه رجز میخواند:
🥀أرمـی بـها مُعلَمَـةً أفواقُـها
والنفسُ لا یَنفعُها إشفاقُها
مَسمومَةً تجـری بها أخفـاقُها
لَیَمـلأنّ أرضَـها رَشّـاقُـها
«تیرهایی پرتاب میکنم که بر بالای آن نوشته شده است
و جان را ترس از آن سودی نبخشد؛
در حالی که نشان دار هستند و مستانه جلو میرود، تا این که زمین رزمگاه را پر از تیرهای لطیف کند.»
او با پرتاب تیرهایش، دوازده نفر از سپاهیان عمر بن سعد را کشت و بسیاری را مجروح ساخت. هنگامی که تیرهایش تمام شد، شمشیر خود را برکشید.
🥀بشناسیم یار فداکار یمنی تبار حماسه حسینی را🥀
(قسمت پنجم)
و در این حال رجز میخواند:
🥀أنـا الغـلامُ الیَمَنـیُّ الجَمَلیْ
دِینی على دِینِ حسینٍ وعلیْ
إنْ أُقتَـلِ الیـومَ فهـذا أملی
و ذاک(فذاک) رأیـی وأُلاقـی عملی
🥀«من جوان یمنی جملی هستم،
که دینم همان دین حسین (علیهالسّلام) و علی (علیهالسّلام) است؛
آرزویم امروز این است که کشته شوم.
پس آن رای من است و عملم را خود ملاقات میکنم»
به صفوف لشکر دشمن حملهور شد؛
🥀نوشیدن شربت شهادت و رسیدن به مقام رضوان الهی 🥀
لشکر دشمن چارهی کار را در حملهی دسته جمعی به او دید، پس او را محاصره کرده هدف تیرها و سنگهای خود قرار دادند تا این که بازوان او را شکسته و او را به اسارت گرفتند. شمر و گروهی از یارانش، او را نزد عمر بن سعد آوردند.
عمر بن سعد به او گفت: «ای نافع! وای بر تو! چرا با خود چنین کردی؟» نافع گفت: 🥀«پروردگار من از قصد من آگاه است.»
در حالی که خون بر محاسن نافع جاری بود به او گفتند: «مگر نمیبینی که با خود چه کردهای؟»
نافع گفت: «دوازده نفر از شما را کشتهام و خودم را ملامت نمیکنم، اگر بازوان من سالم بود نمیتوانستید مرا اسیر کنید.»
شمر به عمر بن سعد گفت: «او را بکش!»
عمر بن سعد گفت: «تو او را آوردی، اگر میخواهی خودت او را بکش!»
🥀شمر شمشیر خود را از نیام کشید نافع به او گفت: «به خدا قسم ای شمر! اگر تو از مسلمین باشی بر تو سخت خواهد بود که خدا را ملاقات کنی، در حالی که خونهای ما را برگردن داشته باشی
🥀خدا را سپاس میگویم که مرگ ما را به دست بدترین خلقش، قرار داد!» پس شمر او را به شهادت رساند.
برگرفته از پایگاه های اطلاع رسانی: ویکی فقه؛ شبکه الامام الرضا علیه السلام، آیت الله مکارم شیرازی،
نکته: عناوین کتاب ها به جهت پرهیز از طولانی شدن ذکر نشده است.
عشق به امام حسین(ع) مرزی را نمی شناسد🏴.
🏴 اطلاعیه دسته و تجمع بزرگ عزاداری طلاب آفریقا در روز تاسوعا امسال ۱۴۰۲
سلام علیکم
ضمن عرض تسلیت ایام سوگواری سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) احتراماً به استحضار میرساند اتحادیه اسلامی طلاب آفریقا در ایران قصد دارد در تاریخ: پنجشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۲ مصادف با روز تاسوعا، دسته عزاداری را از میدان مصلی به سمت آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برگزار کند.
به همین منظور از همه برادران و خواهران ارجمند برای شرکت در این راهپیمایی دعوت به عمل می آورد.
🗓 زمان: روز تاسوعا: ۵مرداد ۱۴۰۲
⏰ ساعت ٨صبح
حرکت ماشین ها از شهرک مهدیه وپردیسان وزنبیل آباد ساعت ۷صبح.
📩اتحادیه اسلامی طلاب آفریقا در ایران قم المقدسه
اعلانات 📡
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
عاشورای حسینی روز حماسه و حزن و اندوه آل الله بر شما محبان و عاشقان اهل بیت علیهم السلام و عزادار شهادت سید و سالار جوانان بهشت حضرت امام حسین علیه السلام و یاران فداکارش رضوان الله تعالی علیهم تسلیت عرض باد و دعا می کنیم حضورتان در مجالس و دسته های سوگواری مورد رضایت خدای سبحان تبارک و تعالی و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها قرار گیرد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
لبیک یا حسین
لبیک یا مهدی
این اشعار را بخوانید اگر اشکی ریختید و قلبتان محزون شد و دلتان شکست برای خودتان و ما هم دعا کنید
میزند آتش به قلبم ماجرای نیزه ها
دیده میشد محشری از لا به لای نیزه ها
مصحفی که جای آن بر شانه های عرش بود
عاقبت تقطیع شد در کربلای نیزه ها
نه، مکن باور اگر چه گفت عصر واقعه
دیده میشد پشت خیمه رد پای نیزه ها
میشود سرها به نی منظومه ای دنباله دار
میرود تا آسمانها ناله های نیزه ها
میشود فهمید از خون گریه های محفلی
برگرفته با قلبی در هوای نیزه ها
از چه رو خورشید، بین کوچه های کوفیان
گاه بالا بود و گاهی زیر پای نیزه ها
دختری میگفت با حسرت چه میشد می زدم
بوسه ای بر حنجرت بابا به جای نیزه ها
با ردیف نیزه ها شاعر غزل خوانی نکن
آه میشوزد دلم از های های نیزه ها
( شاعر: مجید قاسمی)
#قرار_ما
جمعه، ششم مردادماه،#روز_عاشورا
از صبح تا شام غریبان
از #حرم_مطهر حضرت معصومه«س»،
بیوت #مراجع_عظام تا
#مسجد_جمکران
#رژه و مانور هماهنگ،منظم،متحد و یکپارچه
#لشکر_منتظران:
عموم مردم،هیآت،مواکب و
دستهجات عزاداری جهت تسلیت و تعزیت
به محضر صاحب عزا و فرمانده عصر
امام زمان«ع»
با «پرچم»ها و #بیرق های
#السلام_علی_المهدی
تذکر مهم:
در دیگر شهرها،
این مراسم همگانی و یکپارچه
با هماهنگی بزرگان و مسوولان شهر
در حد فاصل دو مکان محترم و مقدس
برگزار میشود.
#قرار_ما
#حرم_مطهر
#مراجع_عظام
#مسجد_جمکران
#رژه
#لشکر_منتظران
#بیرق
#السلام_علی_المهدی