eitaa logo
فرهنگی طاها
139 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
102 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💫هر وقت که دستت ❄️از همه جا کوتاه شد بگو: ✨وأُفَوِّضُ أَمْرِ‌ی إِلَى اللَّهِ ✨إِنَّ اللَّـهَ بَصِیرٌ‌ بِالْعِبَادِ 💫کارم را به خدا می‌سپارم ❄️خداوند بینای به بندگان است 💫شبتون بخیر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❄️آسمون دلتون نور بارون 💫چراغ خونتون روشن ❄️فرداتون قشنگتراز هر روز 💫آسوده بخوابیدکه خدا مواظب همه چیز هست💫❄️
☘️  بسم الله الرحمن الرحیم ☘️ 🔴 امروز یکشنبه 4 دی ۱۴۰۱ 1 جمادی الثانی ۱۴۴۴ 25  دسامبر ۲۰۲۲ ◾️ : یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام؛ ای صاحب جلال و بزرگواری 💠 حضرت عيسى عليه السلام زَاحِمُوا العُلَماءَ في مَجالِسِهِم وَلَو جُثُوّاً عَلَى الرَّكبِ ؛ فَإِنَّ اللَّهَ يُحيِي القُلوبَ المَيتَةَ بِنورِ الحِكمَةِ كَما يُحيِي الأَرضَ المَيتَةَ بوابِلِ‏ المَطَرِ . در مجالس دانشمندان گرد آييد، اگر چه [به خاطر كمبود جا ، ناگزير] بر روى زانوان و سرپا بايستيد؛ زيرا خداوند، دل‏هاى مرده را با نور حكمت زنده مى‌‏سازد، چنان كه زمين مرده را با رگبار باران، زنده مى‌‏كند . 📚 تحف العقول: ص ٣٩٣ @farhangi_taha
ﭘﺪﺭﯼ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﮒ به فرزندش گفت : ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﺩﺍﺭﻡ. امیدوارم ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻭﺻﯿﺖ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﻨﯽ! 1) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻣﻠﮑﯽ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺩﺳﺘﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺑﮑﺶ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺵ! 2) اﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﺑﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ! 3) ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﯽ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﯾﺎ ﺍﻓﯿﻮﻧﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﺁﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺴﺎﻟﯽ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻦ! ﻣﺪﺗﯽ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﭘﺪﺭ، ﭘﺴﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ. ﭘﺲ ﺑﻪ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﭘﺪر ، ﺁﻥ ﻣﻠﮏ ﺭﺍ ﺳﺮ ﻭ ﺳﺎﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﺗﻤﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﯾﺪ...ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺣﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﺪ ﭘﺲ ﻣﻨﺼﺮﻑ ﺷﺪ! ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﺪ ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺟﻮﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ. ﺩﯾﺪ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺮﺍﺑﻪ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ! ﻋﻠﺘش را ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮔﻔﺖ: "ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺍﻡ!" ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﻪ ﻋﻤﻖ ﻧﺼﺎﯾﺢ ﭘﺪﺭﺵ ﭘﯽ ﺑﺮﺩ... و میخواست ﺑﺎ ﻣﺮﺩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺩ ﺭﺍ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﻨﺪ ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺑﻪ ﻣﻮﺕ ﯾﺎﻓﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﺨﺪﺭ ﺑﻮﺩ! ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺪﺭ ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺷﺪ... "ﮐﺎﺵ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺏ ﻗﻄﻮﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺳﻄﺮﯼ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﻣﺎﻧﺪﻧﯽ ﻧﻪ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﺭفتنی...!"
❄️ سهراب سپهری ❄️ صبح امروز کسی گفت به من؛ تو چقدر تنهایی! گفتمش در پاسخ: تو چقدر حساسی... تن من گر تنهاست، دل من با دلهاست، دوستانی دارم بهتر از برگ درخت 🍃🌸 که دعایم گویند و دعاشان گویم🙏 یادشان دردل من❤️ قلبشان منزل من...! صافى آب مرا ياد تو انداخت، رفيق❄️ 💫تو دلت سبز 💫لبت سرخ 💫چراغت روشن 💫چرخ روزيت هميشه چرخان❄️ 💫نفست داغ 💫تنت گرم دعايت با من🙏
همه دعوتند... ✅کاروان ۱۳ شهید گمنام به سوی بهشت همزمان در دهه فاطمیه 🕚روز چهارشنبه ۷دیماه۱۴۰۱ ورود به شهرستان ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه چهار راه کفران فارفان ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه حضور در شهر ورزنه و از محل قبور مطهر شهدای گمنام تا گلستان شهدا تشییع خواهند شد. 🙏از همه اقشار شهید پرور شهرستان دعوت می‌شود در این مراسم معنوی شرکت فرمايند. ❇️روابط عمومی ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان ورزنه @farhangi_taha
🍃❤️ يك پیام تكان دهنده توسط یک زن ... کسی از او پرسيد ....... آیا شما زنی شاغل هستيد، یا خانه دار؟؟ او پاسخ داد: بله من يك خانه دار تمام وقت هستم!!! من 24 ساعت در روز کار می کنم ... من یک "مادر" هستم!! من یک همسر هستم!! من یک دختر هستم!! من یک عروس خانواده همسرم هستم!! من یک ساعت زنگ دار هستم!! من یک آشپز هستم!! من یک پيشخدمت هستم!! من یک معلم هستم!! من یک گارسون هستم!! من یک پرستار بچه هستم!! من دستيار هستم!! من یک مامور امنیتی هستم!!! من یک مشاور هستم!!! من ارام بخش هستم!! من تعطیلات ندارم!! مرخصی استعلاجی ندارم!! روز استراحت ندارم!!! شبانه روز کار میکنم .... و 24 ساعته گوش به زنگم... تمام ساعات و دستمزدم اين است: "مگه چكار كردي از صبح تا حالا؟" تقدیم به همه خانم های خانه دار😘 😊 👌كه مثل نمک ويژه هستند... تا هستند هيچكس متوجه حضورشان نيست ، ولي وقتي نيستند همه چيز بيمزه است!! ❤️❤️ 😍❤️
🏴  بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 ⚫️ امروز دوشنبه 5 دی ۱۴۰۱ 2 جمادی الثانی ۱۴۴۴  26 دسامبر ۲۰۲۲ : یا قاضِیَ الْحاجات؛ ای برآورنده حاجت‌ها 💠  امام باقر علیه السلام لا نِعمَةَ كالعافِيَةِ ، و لا عافِيَةَ كمُساعَدَةِ التَّوفيقِ . هيچ نعمتى چون عافيت نيست و هيچ عافيتى چون ياورى توفيق. 📚 تحف العقول : ٢٨٦. @farhangi_taha
🔘 داستان کوتاه در روزگاران قديم دو دوست بودند که کارشان خشتمالي بود . از صبح تا شب براي ديگران خشت درست مي کردند و اجرت بخور و نميري مي گرفتند. آنها هر روز مقدار زيادي خاک را با آب مخلوط مي کردند تا گل درست کنند ، بعد به کمک قالبي چوبي ، از گل آماده شده خشت مي زدند .يک روز ظهر که هر دو خيلي خسته و گرسنه بودند ، يکي از آنها گفت : " هرچه کار مي کنيم ، باز هم به جايي نمي رسيم . حتي آن قدر پول نداريم که غذايي بخريم و بخوريم . پولمان فقط به خريدن نان مي رسد . بهتر است تو بروي کمي نان بخري و بياوري و من هم کمي بيشتر کار کنم تا چند تا خشت بيشتر بزنم . " دوستش با پولي که داشتند ، رفت تا نان بخرد . به بازار که رسيد ، ديد يکجا کباب مي فروشند و يکجا آش، دلش از ديدن غذاهاي گوناگون ضعف رفت . اما چه مي توانست بکند ، پولش بسيار کم بود . به سختي توانست جلوي خودش را بگيرد و به طرف کباب و آش و غذاهاي متنوع ديگر نرود .وقتي كه به سوي نانوايي مي رفت ، از جلوي يک ميوه فروشي گذشت . ميوه فروش چه خربزه هايي داشت! مدتها بودکه خربزه نخورده بود . ديگر حتي قدرت آن را نداشت که قدم از قدم بردارد . با خود گفت : کاش کمي بيشتر پول داشتيم و امروز ناهار نان و خربزه مي خورديم . حيف که نداريم . تصميم گرفت از خربزه چشم پوشي كند و به طرف نانوايي برود. اما نتوانست. اين بار با خود گفت: اصلا ً چه طور است به جاي نان، خربزه بخرم. خربزه هم بد نيست، آدم را سير مي کند. با اين فکر ، هرچه پول داشت، به ميوه فروش داد و خربزه اي خريد و به محل کار ، برگشت.در راه در اين فكر بود كه آيا دوستش از او تشکر خواهد کرد؟ فکر مي کرد کار مهمي کرده که توانسته به جاي نان، خربزه بخرد. وقتي به دوستش رسيد ، او هنوز مشغول کار بود . عرق از سر و صورتش مي ريخت و از حالش معلوم بود که خيلي گرسنه است . او درحالي که خربزه را پشت خودش پنهان کرده بود ، به دوستش گفت : " اگر گفتي چي خريده ام؟ "دوستش گفت : " نان را بياور بخوريم که خيلي گرسنه ام . مگر با پولي که داشتيم ، چيزي جز نان هم مي توانستي بخري؟ زود باش . تا من دستهايم را بشويم، سفره را باز کن."مرد وقتي اين حرفها را شنيد ، کمي نگران شد و با خود گفت: " نکند خربزه سيرمان نکند. " دوستش که برگشت ، ديد که او زانوي غم بغل گرفته و به جاي نان ، خربزه اي درکنار اوست.در همان نگاه اول همه چيز را فهميد . جلوي عصبانيت خودش را گرفت و گفت:" پس خربزه دلت را برد؟ حتما ً انتظار داري با خوردن خربزه بتوانيم تا شب گل لگد کنيم و خشت بزنيم ، نه جان من ، نان قوت ديگري دارد . خربزه هر چقدر هم شيرين باشد ، فقط آب است. "آن روز دو دوست خشتمال به جاي ناهار ، خربزه خوردند و تا عصر با قار و قور شکم و گرسنگي به کارشان ادامه دادند .از آن پس ، هر وقت بخواهند از اهميت چيزي و درمقابل ،بي اهميت بودن چيز ديگري حرف بزنند ، مي گويند : " فکر نان کن که خربزه آب است . " ─┅─═इई ❄️☃❄️ईइ═─┅─ @farhangi_taha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀همه خوباݧِ 🖤جهاݧ عبد و غلامت ، زهـرا 🥀همه عالم 🖤شده دلبسته به دامت ،زهـرا 🥀نخی از چادر تو 🖤 هر دو جهاݧ ما را بَس 🥀ای امید 🖤دو سرا شافعِ اُمَت ،زهـرا 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تسلیت یا بن الحسن گشته عزای مادرت آسمان دارالعزاست بر مزار مخفی او خاک‌ریزی بر سرت آسمان دارالعزاست شهادت بانوی دوعالم حضرت فاطمه(س)رو تسلیت عرض میکنم
AUD-20221205-WA0020.mp3
8.34M
از میان و دیوار صدا مـے آید یڪ نفر ناله ڪنان پشت دری،گفت علـے یڪ نفر دست به ،به زمین افتاده مـادرے خورد زمین و پسری گفت علـے😭😭 کانال فرهنگی طاها👇 🌸💚🌺 @farhangi_taha ╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯ لطفا دوستانتون رو دعوت کنید
⚫️⚫️ایام فاطمیه تسلیت باد... ☑️ مراسم عزاداری و روضه خوانی به مناسبت ایام فاطمیه بمدت هفت شب - بعد از نماز مغرب و عشاء با سخنرانی حاج آقاباقری در مسجد صاحب الزمان عج شهرستان ورزنه پایگاه مقاومت بسیج شهیدعلی بافرانی حوزه مقاومت امام جعفرصادق علیه السلام ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان ورزنه @farhangi_taha
همه دعوتند... 🌹کاروان ۱۳ شهید گمنام به سوی بهشت همزمان در دهه فاطمیه🌹 🔹همراه با برنامه های فرهنگی(روایتگیری،جهاد تبیین و...) 🕚روز چهارشنبه ۷دیماه۱۴۰۱ 🔹ورود به شهرستان ساعت ۱۴ چهار راه کفران فارفان 🔻ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه  حضور در شهر ورزنه و از محل قبور مطهر شهدای گمنام تا گلستان شهدا 🙏از همه اقشار شهید پرور شهرستان دعوت می‌شود در این مراسم معنوی شرکت فرمايند. ❇️@farhangi_taha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴مصیبتی است علی را که پیش چشمانش 🏴عدو امید دلش را به تازیانه گرفت 🏴چه گفت فاطمه کان گونه با تأثر و غم 🏴علی مراسم تدفین او شبانه گرفت ◼️شهادت بی بی دو عالم، حضرت فاطمه (س) تسلیت باد. ⚫@farhangi_taha
27.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ببینید؛ 🌹به مناسبت شب شهادت حضرت زهرا(س) 🌹چه شب غمگینی....چه غم سنگینی.... 🔸حاج صادق آهنگران 💢@farhangi_taha
چند بیت شعر در شب شهادت حضرت زهرا(س) آن شب در آن بیت العزا غوغا به پا بود تصویر یک زن روی دست مرتضی بود آه مانند شیشه چند جای او ترک داشت این ها همه درد سر شیر خدا بود هی دست روی دست میزد راه می رفت صدها گره در کار یک مشکل گشا بود یک مرد تنها دو کنیز و این همه زخم غسل و کفن پیش نگاه بچه ها بود هر عضو را بینی که کاری تر شکسته بی شک همانجا بوسه گاه مصطفی بود یادش نرفته حیدر کرار روزی می دید زهرایش به زیر دست و پا بود مادر به هر درد سری آخر کفن شد دلشوره ها بهر شهید کربلا بود پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند یوسف اسیر گرگ های بی حیا بود یک پیکر عریان و بی سر روی خاک منزل به منزل راس او بر نیزه ها بود جا دارد از این روضه نوکرها بمیرند تشییع آقا بین تکه بوریا بود اهل القری آقای مارا دفن کردند آن آقایی که در بیبان ها رها بود فرمود فرزندش نشد او را ببوسم چون بند بند پیکرش از هم جدا بود @farhangi_taha
🏴 بسم الله الرحمن الرحیم 🏴 🔴 امروز سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۳ جمادی الثانی ۱۴۴۳ ۲۷ دسامبر ۲۰۲۲ : یا اَرْحَمَ الرّاحِمین: ای مهربان ترین مهربانان 💠 امام حسین علیه السلام فَلَمّا حَضَرَتهَا الوَفاةُ وَصَّت أميرَ المُؤمِنينَ عليه‏السلام أن يَتَوَلّى أمرَها ويَدفِنَها لَيلاً ويُعَفِّيَ قَبرَها، فَتَوَلّى ذلِكَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه‏السلام ودَفَنَها وعَفّى مَوضِعَ قَبرِها. وقتى زمان ارتحال فاطمه فرا رسيد، به اميرالمؤمنين عليه ‏السلام وصيت كرد كه او خود كارش را عهده ‏دار شود، و شبانه دفنش كند، و قبرش را صاف و بى‏ نشان سازد. اميرالمؤمنين عليه‏ السلام آن را خود به عهده گرفت، و او را دفن كرد و قبر فاطمه را صاف و بى‏ نشان ساخت. 📚 الأمالي للمفيد : ص ٢٨١ ح ٧ @farhangi_taha
🥀بر کوکب آسمان عصمت صلوات 🤍بر فاطمه گوهر نبوت صلوات 🥀بر مادر یازده امام برحق 🤍از صبح ازل تا به قیامت صلوات 🖤💥الّلهُمَّ 🤍💥صلّ 🖤💥علْی 🤍💥محَمَّد 🖤💥وآلَ 🤍💥محَمَّدٍ 🖤💥وعَجِّل 🤍💥فرَجَهُم @farhangi_taha