هدایت شده از دهه نودی ها 🌹
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پویش۱۱
#آغاز_نصرالله
📖قرائت سوره ی مبارکه ی نصر توسط دهه نودی گلمون آقا محمد حسین کنعانی
🌹از هرند
♨️کد ۳۱
‼️برای شرکت در این پویش و دریافت هدیه نقدی عضو کانال دهه نودی ها شو و پیام سنجاق شده رو ببین 🔻🔻🔻
┏━━. 🌹 °•🇮🇷•°.🌹 ━━┓
https://eitaa.com/joinchat/3884253858C5ecb25a84e
┗━━ °•🇱🇧•°. ━━┛
🌱پیشنهاد_مطالعه🌱
▪️ اعتیاد به رنج!!
▫️چند وقت پیش با قطار یک سفر کاری داشتم.
داخل کوپه یه خانم با پسر حدوداً ۹ ساله و یک آقای میانسال هم نشسته بودند.
▪️بعد از گذشت یکی دو ساعت
متوجه شدم ، خانمی که پسر بچه همراهش بود داره گریه میکنه.
آقای میان سال باهاش صحبت میکنه.
بی اراده به سخنان این دو نفر گوش کردم.
▫️گویا مادر شوهر و خواهر شوهر آن خانم،
در کوپه بغلی بودند،
و او فرزندش را به کوپه بغل فرستاده بود و به او گفته بود: برو ببین در مورد من چی میگن.
▪️پسر بچه وقتی برگشته بود،
هر چه را که شنیده بود،
از سیر تا پیاز برای مادرش تعریف کرده بود...
آقای میانسال،
که فردی پخته بود،
به این مادر گفت: تا زمانی که
"اعتیاد به رنج کشیدنت"
را ترک نکنی، اوضاع همین است.
برایم جالب بود.
▫️مگر ما انسانها معتاد به رنج کشیدن هم میشويم؟!
من آموختن را دوست دارم،
به نظرم جامعه،
بزرگترین دانشگاهی است که هر انسانی، بدون پرداخت شهریه، میتواند در کلاسهای آن،
شرکت کند و انتخاب کند چه بخواند.
اون روز من هم در کوپه،
در یک کارگاه عملی شرکت کرده بودم ...
▪️مادری «معتاد به رنج»
و استادی که آماده بود تا راهنمایی کند.
من هم سر تا پا شوقِ آموختن.
▫️استاد( آقای میانسال) رو به خانم گریان کرد و گفت:
از کی معتاد شدی؟!
خانم گفت:
من أصلاً معتاد نیستم!
به خدا من هیچی مصرف نمی کنم.
▪️استاد گفت:
چرا !
رنج کشیدن عادت روزانهات شده.
مگر تو امروز مسافر نیستی؟
▫️خانم گفت: چرا، داریم میریم سفر.
▪️استاد گفت: تو امروز بهخاطر آماده شدن برای سفر، رنج مصرف نکرده بودی.
اما تا در کوپه نشستی، فرزندت را فرستادی تا از کوپه کناری، برایت مواد تهیه کند، و او هم سخنان زهرآگین را برایت آورد،
و تو هم مصرف کردی، و اکنون هم مشغول رنج کشیدن و گریه کردن هستی!
▫️دیدگاه این استاد برایم بسیار جالب بود.
▪️خانم هم که گویی مثل من با دیدگاه جدیدی روبهرو شده بود
گریهاش متوقف شد و گفت:
ولی اونا خیلی بد هستن، چرا باید پشت سرم حرف بزنند؟!
▫️استاد گفت:
شغل مواد فروش، فروش مواده.
تو چرا مواد آنها را میخری؟
▪️تا زمانی که تو بهایی نپردازی،
هیچکس به زور به تو هیچ موادی نمیدهد.
و ادامه داد:
▫️در این دنیا همه فروشنده هستند؛
تو مشخص کن، خریدار چه چیزی هستی:
خریدار آرامشی،
خریدار شادی،
یا خریدار رنج و اندوه!
▪️من هرگز به دنیا اینگونه نگاه نکرده بودم.
برایم زیباترین تعبیری بود که تاکنون شنیده بودم.
استاد ادامه داد:
اگر در طول روز از خودت بپرسی، که امروز میخوام چه چیزی را بخرم، که برای زندگی ام مفید باشد بابت اجناس بنجل، بهایی نمیپردازی!
▫️بحث آنروز دیدگاه جدیدی را در من بهوجود آورد.
واقعاً امروز شما خریدار چه چیزی هستید:
تنبلی و بطالت،
رنج و اندوه،
یا شادی و آرامش،
و رشد و ... !؟
▪️یادمان باشد،
ما انسانها دارای حق انتخاب هستیم، پس در اختیار خودمان است که کدام زمینه یا موضوع را انتخاب کنیم .
با سلام🤚🤚
سه شنبه ای دیگر👌✌️
و کلاسی دیگر ☝️✌️👌🤞
با حضور خانم امینی بزرگوار🧕
سه شنبه امروز 🗓
ساعت ۴تا ۵ کلاس صالحین👌🌷📣
ساعت ۵ تا ۶ کلاس شعر 💫🥀💥
در مسجد مصلی سمت امام زاده اسحاق🕌
لطفا اطلاع رسانی کنید
#پایگاه_مقاومت_بسیج_حضرت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_شهر_هرند
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_ریحانه_النبی_سلام_الله_علیها
#ناحیه_مقاومت_بسیج_شهرستان_هرند
هدایت شده از شهرکودک بازینو
💥💯🤸♀️
سلام و عرض ادب🫡🌹
امروز سشنبه ۱۵ آبان ماه 💥شهر کودک بازینو💥 از ساعت ۱۶ عصر الی ۲۱ شب میزبان کودکان عزیز میباشد 🌹
برگزاری کلاس های معرفتی و بصیرتی
روزهای سه شنبه
در مسجد مصلی
باحضور خانم امینی بزرگوار
با موضوع غزه و کمک های مردمی به غزه
#پایگاه_مقاومت_بسیج_حضرت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها_شهر_هرند
#حوزه_مقاومت_بسیج_حضرت_ریحانه_النبی_سلام_الله_علیها
#ناحیه_مقاومت_بسیج_شهرستان_هرند
هدایت شده از دهه نودی ها 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پویش۱۱
#آغاز_نصرالله
📖قرائت سوره ی مبارکه ی نصر توسط دهه نودی گلمون خانم یاسمن زهرا ناظمی
🌹از هرند
♨️کد ۱۴
‼️برای شرکت در این پویش و دریافت هدیه نقدی عضو کانال دهه نودی ها شو و پیام سنجاق شده رو ببین 🔻🔻🔻
┏━━. 🌹 °•🇮🇷•°.🌹 ━━┓
https://eitaa.com/joinchat/3884253858C5ecb25a84e
┗━━ °•🇱🇧•°. ━━┛
🔺️پیامک پلیس درباره پیامک وام ۲۰ میلیون تومانی
🔹 پلیس فتا در پیامی ارسالی به شهروندان نوشت، پیامک اعطای وام ۲۰ میلیون تومانی بدون ضامن کلاهبرداری می باشد ؛ پیامهای حاوی لینک با این عناوین از سوی افراد کلاهبردار و با هدف هک و خالی نمودن حساب شماست. شهروند عزیز؛ هرگز به این پیامها توجه نکنید.
#پلیس_فتا_شهرستان_هرند
روزی کلاغی در کنار برکه نشسته بود.
آب می خورد و خدا را شکر می کرد.
طاووسی از آنجا می گذشت؛
صدای او را شنید و با صدای بلندی قهقهه زد.
کلاغ گفت:«دوست عزیز چه
چیزی موجب خنده تو شده است؟
طاووس گفت:« ازاین که شنیدم خدا را برای نعمت هایی که به تو نداده شکر می گویی»
بعد بال هایش را به هم زد و دمش را مانند چتری باز کرد و ادامه داد: «می بینی خداوند چقدر مرا دوست دارد که این طور زیبا مرا آفریده است؟!»
کلاغ با صدای بلندی شروع به خندیدن کرد.
طاووس بسیار عصبانی شد و گفت:«به چه می خندی ای پرنده گستاخ و بد ترکیب؟»
کلاغ گفت:« به حرف های تو، شک نداشته باش که خداوند مرا بیشتر از تو دوست داشته است؛ چرا که او پرهایی زیبا به تو بخشیده و نعمت شیرین پرواز را به من و تورا به زیبایی خود مشغول کرده و مرا به ذکر خود»