نگاه دین به شادی و نشاط کاملاً راهبردی است و آن را حلال می داند . حد و مرزی که دین برای شادی تعریف می کند این است که این شادی نباید دو تعارض داشته باشد: 1⃣ اول با شادي طولی خود ما نباید تعارض داشته باشد. 2⃣ و دوم با شادی عرضی دیگران اولاً شما با دیگران زندگی می کنید و نگاه اسلام فردگرایانه نیست و در آن بر توجه به دیگران تأکید شده است. در مقابل نگاه غیر اسلامی فردگر است می گوید تو خوش باش؛ به بقیه هم کاری نداشته باش. اسلام می گوید تو جزئی هستی از کل بزرگتر به نام جامعه بر همین اساس اگر پول داشتی و همسایه ات گرسنه بود باید به او کمک کنی و باید سهمش در اموالت محفوظ باشد. این پول فقط از آن تو نیست. اگر شادی تو باعث شد او آزار ببیند تو حق نداری شاد باشی. در عرض تو دیگرانی هم هستند که شادی تو نباید شادی آنها را مختل کند. نکته دوم این است که شادی شما با شادی طولی خودتان نباید تعارض داشته باشد؛ شما فقط امروز نیستید و فردا هم خواهید بود! شب امتحان نمی توان شاد بود؛ باید درس خواند. اگر شادی امشب شما باعث شد فردا در امتحان رد شوید این شادی مذموم است. اگر شادی شما باعث شد با سرعت به دیواری بخورید و تصادف کنید پذیرفته نیست. اگر مقطعی نگاه کنیم می شود با سرعت ۲۰۰ کیلومتر در اتوبان رانندگی کرد؛ اما چرا با آن مخالفت می کنند؟ برای اینکه هم شادی و خوشی دیگران در عرض شما را از بین می برد و هم در طول ممکن است به خودتان آسیب برسانید و تصادف کنید. 👈 بنابراین قانون می آید شادی و لذت بردن را محدود می کند. 📗کتاب#سبک_زندگی-زائری-ص۲۰۹ 🔰@farhangyar99

سرکار خانم گیتی معینی بازیگر قدیمی و کارکشته سینما و تلویزیون برای نماز صبح وارد امامزاده ای می‌شود که از قضا نمایشگاهی به مناسبت هفته بسیج در آنجا برگزار هست بقیه ماجرا را ببینید تماشایی است ... 👈یادبگیرند سلبریتی های دوزاری که آمال و آرزویشان لجن زار غرب است...!. 🔰https://eitaa.com/farhangyar99

👀 #شادی_مومنانه از بیرون دیده نمی شود ... در ظاهر زندگی فردی مؤمن ، شادی به سبک غربی دیده نشود؛ اما شادی هایی در زندگی او وجود دارد که از نگاه بیرونی دیده نمی شود؛ ولی در زندگی دینی کاملاً حس می شود. این ابعاد از زندگی متدین ها هیچگاه نشان داده نشده است. مثال خیلی ساده آن را می توانید در هیئت های عزاداری ببینید. بعد از تمام شدن روضه می بینید عزاداران بسیار خوش حال اند و فضای شوخی و خنده وجود دارد کسی که در این حال و هوا نبوده است نه تنها آن را درک نمی کند بلکه با دیدن آن دچار تناقض می شود. می بیند کسانی که تا چند دقیقه پیش گریه می کردند و به سروسینه می زدند حالا می خندند. این ابتهاج درونی آنها حاصل سبک شدن روح است. بارگناه آنها سبک و ناراحتی های روحی آنها کم شده است و شادی و تجربۀ معنوی خاصی به دست آورده اند. کسی که از بیرون نگاه می کند اصلاً این حس را درک نمی کند. شادی هایی در زندگی هست که بسیار متفاوت است؛ چون شادی امری درونی است و چیزی نیست که بتوان از بیرون به دست آورد؛ احساس است. ...اسلام می خواهد این احساس درونی را متعالی کند و رشد دهد. 📗کتاب#سبک_زندگی-زائری-ص۲۱۲ 🔰@farhangyar99

❁﷽❁ 📺 #کلیپ_تصویری #فاطمیه ◾️اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَة 🔺فاطمه پشت در بود 🎤 حجت ‌الاسلام #استاد_میرزامحمدی 🕌 هیئت انصار العباس تهران • ۱۴۰۱.۰۹.۱۵ ✔ [ @huddath_al_hussain_ir ]

مسائلی هست که به دین مداری ربطی ندارد. من به عنوان مسئول، قانون گذار، مدیر و کسی که می فهمد در زندگی شهری روزبه روز خانه ها کوچک تر می شود و آپارتمان فشارهای عصبی و روانی شدیدتری می آورد و ریتم زندگی تند می شود و عوامل مختلف به زیاد شدن این فشارها کمک می کند وظیفه دارم زمینۀ تخلیۀ این فشار روانی را ایجاد کنم. اگر این کار را نکردم ، اثر این فشار جور دیگری خودش را نشان می دهد. این ، واقعیت است. مثلاً وظیفه دارم سالن سینما را براساس استانداردهای جمعیتی بسازم. اگر من این را ایجاد نکردم به طور طبیعی طرف می رود توی خیابان . اگر تفریح و سرگرمی ارزان و ساده و در دسترس ایجاد نکردم به طور طبیعی به سرگرمی هایی روی می آورد که خوشایند و مطلوب نیست. این ،واقعیت است؛ نه به ایران ربطی دارد و نه به مسائل اعتقادی و دین. مسئله ای کاملاً اجتماعی است. هر کمبودی تبعاتی ایجاد می کند. اگر سالن سینما ایجاد کنیم، ممکن است بگویند چون خوراک فرهنگی مناسب برای آن سینما نداریم درش را ببندیم بهتر است. نتیجه همین واقعیت می شود. اگر نتوانیم زمینه تخلیه انرژی را فراهم کنیم جایی بالاخره بیرون می زند؛ یعنی همان بحثی که انرژی از بین نمی رود و فقط تبدیل می شود . من به عنوان مدیر وظیفه دارم آن انرژی را به شکلی که می خواهم تبدیل کنم. اگر من در مدیریت و تدبیر خودم کوتاهی کنم و نقص داشته باشم، نتیجه اش این می شود که جایـی اتفاقی می افتد و همه را درگیر می کند. 📗کتاب#سبک_زندگی-زائری-ص۲۲۶ 🔰@farhangyar99

🔴کارگردان متعهد سینما جناب آقای ابوالقاسم طالبی با افشای چهره هنرمندان صهیونیستی جایگاه انسانی و انقلابی خود را بلندمرتبه ساخت. احسنت به تو هنرمند متعهد و باغیرت ➖➖➖➖➖➖➖ ⏰ @Shomareshmakooszohor

کرامت #حضرت_معصومه سلام الله علیها سید آقا سید ابوالحسن علی رضوی کشمیری گفت: عموزاده ام آیت الله عبدالکریم کشمیری فرمود: یخچال نداشتم، به حرم مطهر حضرت معصومه(س) رفتم و از آن حضرت یخچال خواستم . به منزل که برگشتم ، دیدم درب منزل گاری ایستاده و یخچال آورده است. گفتم: از کجا آورده ای؟ گفت: مأمور نیستم بگویم. آقا سید ابوالحسن علی رضوی کشمیری گفت: از ایشان ذکری برای رفع تنگدستی خواستم، فرمود: روزی صد و ده بار بگو «اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلالِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَبِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِواكَ. 📗کتاب روزنه هایی از #عالم_غیب - صفحه ۱۱۰ 🔰https://eitaa.com/farhangyar99

🤔 به نظر شما ؛ #فاصله_حق_و_باطل چقدر است؟ #باورهای_دینی #امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر 🔰https://eitaa.com/farhangyar99

[شهید] علی حیدری در یک مسجد کار نمی کرد او در مساجد مختلف محله خزانه فعال بود. بعد دنبال علی راه افتادیم کانون فرهنگی مسجد امام حسن (ع) را با هم راه اندازی کردیم. بعد برای واحدهای فرهنگی، اهداف متناسب با شرایط جامعه مشخص می کردیم. آن زمان خواندن کتاب، مخصوصا کتابهای شهید مطهری مانند بیست گفتار، ده گفتار، داستان راستان ، انسان و سرنوشت و ... همچنین کتابهای آیت الله دستغیب مانند کتاب گناهان کبیره از اولویت های اصلی کار فرهنگی بود. ما در واحدهای فرهنگی ، تشکیل کتابخانه و یکی از اهداف مهم گسترش فرهنگ کتابخوانی بود. علی در دبیرستان فعال بود در کنار درس بود که آهسته آهسته وارد فضای فعالیت های فرهنگی مسجد جامع شد که بعدها آنجا را محفل شهدا نامید. یادم هست در همان ایام ، مسجدی در حال ساخت بود و نماز جماعت در آن برگزار می شد. به چند نفر از بچه ها مأموریت دادند تا بروند در آنجا واحد فرهنگی تأسیس کنند. من، علی حیدری ،علی فلاح ، صفر شاه محمدی به سرپرستی ناصر بختیاری قرار شد برویم و این کار را انجام دهیم. آنجا را قفسه بندی کردیم، رفتیم از مدرسه عالی شهید مطهری در میدان بهارستان کتاب آوردیم ، فهرست برداری کردیم، کارت کتابخانه صادر کردیم و کتابها را به امانت می دادیم خلاصه کار خیلی خوب آغاز شد. 📗کتاب علی بی خیال-گروه هادی-ص۱۳ 🔰https://eitaa.com/farhangyar99

از لابه لای قبور شهدا عبور می کردم که چشمم به تابلو یک شهید خورد. کمی مکث کردم ، شب جمعه بود و شب زیارتی ارباب بی کفن . در آنجا جمله ای از وصیت شهید نوشته شده بود : من کمتر عطر خریده ام، هربار می خواستم معطر شوم از ته دل می گفتم : "حسین جان" آنگاه فضا معطر می شد!! ✍ #شهید_علی_حیدری 🔰https://eitaa.com/farhangyar99