🔵 نفوذیهای فرهنگی
نفوذ امنیتی را کم و بیش میشناسید و نفوذیهای امنیتی را نیز دیدهاید.
نفوذ و جاسوسی مأموریتی است پرریسک با کارویژه رفت و آمدهای پنهان افراد و داد و ستدهای نهان تجهیزات و اطلاعات.
همین هم هست که برخی از جاسوسهای آموزش دیدهای که انواع پروتکلهای حفاظتی را هم رعایت میکنند، باز در دام میافتند.
موضوع سخن اما نفوذیهای امنیتی نیست، نفوذیهایی به مراتب خطرناکتر است که به دلیل جنس فعالیتشان، امکان لو رفتن و دستگیر شدنشان نزدیک به صفر است؛ زیرا هرچقدر نوع فعالیت مدیران نفوذی امنیتی «فعل» است، نوع فعالیت مدیران نفوذی فرهنگی «ترک فعل» است.
این، کار کردن است که به چشم میآید؛ کار نکردن هیچگاه به چشم کسی نمیآید؛ غافل از آنکه مأموریت این دسته از مدیران، همین کارهای بیخاصیت ویترینی است.
با وجود این همه گلایه تند و آشکار رهبر انقلاب از وضعیت فضای مجازی کشور و عملکرد مدیران فرهنگی، هیچگاه شنیدهاید که یک مدیر این حوزه حتی در مظان اتهام نفوذ باشد؟ خیر!
هیچ اندیشهاید که همانطور که نفوذ در تار و پود شورای عالی امنیت ملی راه داشته، شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی نیز بیبهره از شرارت دشمن نبوده است؟
عرض شد که مدیران فرهنگی را هیچگاه در داد و ستد اطلاعات سری کشور نخواهیم یافت و باید شاخص در تشخیص مدیران رخنه کردن در حوزه فرهنگ را بشناسیم تا بتوانیم آنان را شناسایی کنیم.
شاخص، عملکرد آنان، نه براساس گزارشات مضحک و خودتنظیم، بلکه مبتنیبر خروجی و محصول نهاییِ قابل سنجش و راستیآزمایی است.
مدیر نفوذی برای آنکه سازمان متبوعش به محصول (اثر و انسان) نرسد، برای زیرمجموعه کارهایی فرعی و بیارزش تعریف میکند تا تمام بودجه و انرژی صرف همان شود.
و یا آنکه کارها را چنان بزرگ و پرپیچ و خم تعریف میکند تا عملا در نیمه راه متوقف و منتفی گردد.
بزک نیز جزء همیشگی کار این قماش است.
مدیرانی که سازمان تحت امر خود را فشل و زمینگیر کردهاند، دائم خود را در چشم دیگران بزک میکنند.
از این جلسه به آن جلسه و از این سخنرانی به آن سخنرانی و توییت پشت توییت!
برای چه؟ برای اینکه زمینگیری یک مجموعه، پشت نقاب فعالیت ظاهری مدیر آن مجموعه مخفی گردد.
خروجی؟ همچنان صفر!
سوراخ دعا را هم پیدا کردهاند و هرچه مورد تاکید رهبر انقلاب باشد را با تکرار «عنوان» آن به ابتذال میکشانند و درعین حال خود را پیشتاز در عمل به منویات رهبری جا میزنند.
فرقی نمیکند «بصیرت» و «جنگ نرم» باشد یا «فضای مجازی» و «جهاد تبیین». دهها جلسه و همایش برگزار میکنند راجع به ماهیت، اهمیت، مبانی، مقدمات و معنای یک «واژه» تا بیعملی خود را پشت جلسات و همایشهای پوچ پنهان کنند.
تقدسمآبی و خود-نظام پنداری این مدیران نیز ترفند خبیثانه دیگری است برای فرار از پاسخگویی.
یافتن و عزل و محاکمه نفوذیهای فرهنگی کار سختی نیست، اگر ارادهای وجود داشته باشد...
@farize
بزرگترین جنگ شناختی جهان در طول تاریخ علیه ایران
🔸 در ۳ ماه گذشته
🌗 گوشه ای از اتفاقاتی که علیه جمهوری اسلامی ایران در طول این مدت انجام دادند؛ و پاسخ هایی که دریافت کردند:
1⃣ حمایت از اغتشاش گران توسط:
بایدن ، وزیر خارجه، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا ، کلینتون، رابرت مالی ، ۳۱ نفر از سیاستمداران مطرح آمریکا و اروپا، ۳۷ نفر از شخصیتهای موسیقی ، و ۶۲ نفر از هنرپیشگان مطرح غرب ، مانند آنجلیاجولی، ۱۵ نفر از فوتبالیست ها وباشگاههای مطرح دنیا، شخصیت های موسیقی ترکیه، هزار سینماگر فرانسوی، که عده ای موهای خود را قیچی کردند؛ و فیلم آن را میلیونها بار نشر دادند؛
وزرای خارجه: کانادا ، سوئد، آلمان ، بلژیک ،اسپانیا، شیلی ، فرانسه ، نویسنده کتاب هری پاتر و یک نماینده زن ایرانی الاصل در بلژیک که در حمایت از آشوب گران موهای خود را کوتاه کرد.
موج شبانه روزی رسانه های انگلیسی و آمریکایی و....
2⃣ به میدان آمدن بارزانی برای حمله به ایران،
3⃣ فعالیت رسانه ای سلبریتی های وطن فروش داخلی،
4⃣ هشتک مهسا امینی ۳۲۰ میلیون بار توئیت و ریت شد؛
درحالی که فارسی زبانان توئیتر ۳ میلیون نفر هستند!
5⃣دستگیری یک تبعه خارجی که در کوله پشتی خود یک دست لباس بسیجی،
به همراه چند نارنجک و اسلحه ،
ده ها گلوله و سر نیزه داشت؛
که قرار بود در حین کشتن مردم عده ای از او فیلم بگیرند؛ و بگویند که بسیجی ها مردم را میکشند.
6⃣ در چند شهر کردستان، از جمله:
اشنویه که مهمترین شهر بود، ۱۷ هزار نیرو در حالت آماده باش بودند؛ برای شروع جنگ داخلی.
7⃣ بمباران رسانه ای در چابهار با این تیتر که یکی از فرماندهان نیروی انتظامی به یک دختر ۱۴ ساله سنی تجاوز کرده!
و بعد از آن کشتار مسجد مکی اتفاق افتاد؛
و انفجار و آتش زدن بازار و حمله به پاسگاه ها بطور همزمان شروع ؛ ورود گروهک ریگی و جیش الظلم به کشور آغاز شد.
8⃣ باز کردن ریل راه آهن تهران به تبریز در قزوین به طول یک کیلومتر که به لطف خدا با گزارش یک دامدار خنثی شد؛ و از کشتار صد ها نفر جلوگیری شد؛ این اتفاق همراه با اعتراضات تبریز قرار بود رخ دهد.
9⃣ در تهران از یک خانه، مردم را با تفنگ لیزری میزدند.
خانه محاصره شد؛
ناگهان یک زن جوان لخت مادرزاد از خانه خارج شد؛
که وای مردم ؛
کمک کنید که اینها میخواهند به من تجاوز کنند. این خانه مرکز هدایت عملیات بود؛
و کلی سلاح و بیسیم پیشرفته کشف شد.
پس از بازجوئی هائی که از وی صورت گرفت؛
این زن ۱۱ پایگاه موساد را در شهرهای مختلف ایران لو داد؛ که همه دستگیر شدند؛
فقط از یک پایگاه ۱۳۷ قبضه سلاح کشف شد؛
که قرار بود آنشب عملیات مسلحانه انجام شود.(با توجه به حادثه شاهچراغ توسط یک نفر تروریست ، معلوم میشود که چه کشتار عظیمی قرار بود رخ دهد.)
🔟 کشف تعداد زیاد مسلسل یوزی از داخل صندلی های شش خودروی بدون پلاک،
1⃣1⃣ دستگیری یک خانم در اصفهان با ۵۲ کیلو مواد منفجره ، که قرار بود بازار تاریخی اصفهان را منفجر کند.
2⃣1⃣ دستگیری یک مهره ی یهودی در شیراز که به بیمارستان منتقل شد؛ و عدهای از اغتشاش گران به بیمارستان حمله کردند؛ که این مهره رایا فراری دهندیابکشند؛ که به دست نیروهای امنیتی نیفتد.
3⃣1⃣ دستگیری راننده یک پراید، که ۱۷ نفر از نیروهای انتظامی را زیر گرفت .
4⃣1⃣ دستگیری دو خودرو که با پلاک و آرم و لباس سپاه که به مردم حمله میکردند؛ وزنان رو میزدند وعده ای هم فیلم میگرفتند.
5⃣1⃣ در منطقه دانشگاه شریف یک خودرو مگان، تعدادی از نیروهای انتظامی رو زیر گرفت ؛
و بعد تعقیب و گریز به ماموران تیراندازی کرد؛
که در آخر دستگیر شد.
6⃣1⃣ حمله به پاسگاه شهید مدرس جهت خلع سلاح کردن ماموران،
7⃣1⃣ ضرب و شتم شدید یک زن محجبه و کودک سه ساله اش، به نیت ترساندن چادری ها که با چادر در جامعه حاضر شوند.
8⃣1⃣ چندین حمله در شهرهای مختلف به ماشین خانواده های مذهبی با مواد منفجره،
9⃣1⃣ زدن۳۲نقطه توسط سپاه درکردستان عراق، و به درک رفتن ۵۰۰۰ نفر از منافقین و تجزیه طلبان،
0⃣2⃣ انهدام یک جلسه سری در ترکیه با پهپاد انتحاری از ایران، که در آن سران ۵ حزب از
سلطنت طلبان ، منافقین، کومله، پژاک ، پاک و
نماینده آمریکا و فرانسه حضور داشتند .
1⃣2⃣ برنامه بعدی هم در آذربایجان و ارمنستان بود؛که با تصرف منطقه زنگزور ارتباط ایران با ارمنستان قطع شود؛
و به تبع آن راه ایران با اروپا قطع شود؛
و از آنطریق تجزیه ایران را شروع کنند؛
که به لطف خدا ناکام ماند.
🔴 پی نوشت: انسان باید خیلی جاهل باشد یا خودش را به تجاهل بزند؛ که این اتفاقات را ببیند؛ و این حرکتها را اعتراض مردمی بنامد!
🔺این گزارش کوتاه و گویا در راستای تبیین حقایق تلخ این ایام، ارزش نشر گسترده دارد.
نوبت انتقام ماست/ این فرصت را از دست ندهید!
🔹یادداشت شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه کیهان در واکنش به خطونشان دولتهای آمریکا، انگلیس، آلمان و فرانسه به اعدام ابَرجاسوس انگلیسی: علیرضا اکبری از سال ۸۲ تا ۸۹ یعنی ۷ سال به جاسوسی برای سازمان اطلاعاتی انگلیس مشغول بوده و بسیاری از اطلاعات راهبردی و طبقهبندی شده از مراکز حساس کشورمان را به سیستم اطلاعاتی دشمن فروخته است.
🔹او در بازجوییها و برخوردهای فنی و کارشناسانه وزارت اطلاعات گزارشها و اطلاعات فراوانی از کانون اطلاعاتی و امنیتی انگلیس، فرانسه، آلمان و موساد و سیا را در اختیار سربازان گمنام قرار داده.
🔹این اطلاعات شامل برخی از سرنخهای MI6 در کشورهای دیگر و شمار قابل توجهی از سرپلهای داخلی انگلیس در ایران است.
🔹شنیدههای قابل اعتماد حاکی از آن است که بازداشت این جاسوس بهگونهای صورت گرفته که سیستم اطلاعاتی انگلیس تا مدتها از بازداشتش بیخبر بوده و در این فاصله و تحت مدیریت مسئولان پرونده اکبری، اطلاعات گمراهکنندهای از جانب جاسوس بازداشت شده به سرویس اطلاعاتی انگلیس منتقل میشده و سرویس یاد شده با این تصور که اطلاعات منتقل شده واقعیت دارد، دست به اقداماتی زده که برای دولت انگلیس خسارات قابل توجهی داشته.
🔹اکنون نوبت انتقام ما رسیده و انتظار آن است که وزارت اطلاعات برخی از اطلاعات مربوط به سرنخها، سرپُلها و عوامل سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و موساد را که در بازجوییهای فنی و کارشناسانه از جاسوس مورد اشاره به دست آورده، منتشر کند.
🔹این حرکت ضمن آن که دروغپراکنیهای حریف را خنثی میکند، ضربه هولناکی بر پیکره سیستم جاسوسی انگلیس و بخش اطلاعات و جاسوسی خارجی آن MI6 خواهد بود. ضربهای که جرثومههای فساد در انگلیس و رژیم صهیونیستی و... را نقره داغ میکند.
🔹لطفاً در افشای اطلاعات بهدست آمده و یا حداقل در افشای بخشهای رسواکننده دشمن کوتاهی نکنید. از اطلاعات کسبشده باید بهموقع استفاده شود وگرنه با مرور زمان و عبور از موقعیت موثر، به کاغذ پارههایی تبدیل میشوند که به درد کارخانههای مقوا و کارتنسازی میخورند!
🔹و بالاخره درباره چگونگی نفوذ این جاسوس به مراکز حساس و راهبردی نظام نیز پرسشهایی هست که نباید به سادگی از کنار آن گذشت.
1401/10/26 
گفتگو با عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی
با یک درصد جمعیت دنیا، دو درصد علم جهان را تولید میکنیم
 رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اخیر با جمعی از اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا با تأکید بر اهمیت مسئله پیشرفت علمی کشور فرمودند: «خب شما میدانید که مسئلهی علم و پیشرفت علمی، در کشور یک مسئلهی رایج و اصلی شده دیگر؛ یعنی در محیطهای خواصّی به عنوان یک گفتمان مطرح است، مسئلهی پیشرفت علمی و عبور از خطوط مقدّم علم در دنیا یک چیزی است که امروز مطرح است. این نباید کهنه بشود؛ این نبایستی فراموش بشود؛ نباید تصوّر بشود که وقتی ما به جنبههای دینی یا جنبههای انقلابی توجّه میکنیم، از پیشرفت علم غافل میشویم؛ مطلقاً این جوری نباید تصوّر بشود.» ۱۴۰۱/۱۰/۱۲
حضرت آیتالله خامنهای در ماههای اخیر و در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر تحصیلی نیز با تأکید بر اهمیت دانشگاه برای نظام جمهوری اسلامی آن را یکی از ارکان پیشرفت کشور توصیف کردند و تعطیلی و نقص آن را یکی از اهداف دشمن دانستند.
رسانه KHMANEI.IR در گفتوگو با آقای دکتر محمدرضا مخبر دزفولی عضو حقیقی شورای عالی انقلاب فرهنگی به بررسی تحولات دانشگاه پس از انقلاب اسلامی پرداخته است.
 با توجه به سوابق دانشگاهی و علمی جنابعالی و همچنین حضورتان از سالهای گذشته در شورای عالی انقلاب فرهنگی، به نظر شما دانشگاه از نظر زیرساخت، دانشجو، هیئتعلمی و التفاتی که حاکمیت به آن داشته بعد از انقلاب اسلامی با چه تغییراتی روبرو بوده است؟
 هر فرد منصفی با مقوله دانشگاه و جایگاه علم آشنا باشد، این تفاوت و تغییر را کاملاً بهصورت برجسته درک میکند. آثار اهمیت به دانشگاه را میتوان در جریان عمومی کشور مشاهده کرد. در قدرت دفاعی، قدرت ساختوساز و توانمندیهای گوناگونی که در عرصههای قابلرقابت با صحنههای مشابه جهانی به دست آمده، در خدماترسانی، آموزش و بهداشت دانشگاه توانسته نقش مهمی را ایفا کند و تحولات و تطورات بزرگی را هم به لحاظ علمی به انقلاب هدیه داده است و به لحاظ خدماتی آثار آن را مردم مشاهده میکنند.
روزگاری در این کشور، حدود ۲۷ دانشگاه و مرکز علمی وجود داشت. در سال ۵۷ و زمانی که انقلاب پیروز شد، این دانشگاهها ۱۷۰ هزار دانشجو را میتوانست در خود جای بدهد و ۴۰ درصد دانشجو هم در خارج وجود داشت؛ حدود ۴ هزار عضو هیئتعلمی فعال بودند. امروز حتی با موج کاهش جمعیتی که در دهه اخیر با آن مواجه بودیم، چیزی حدود ۲۵۰ دانشگاه بزرگ و جامع در کشور داریم، اعم از وزارت علوم و وزارت بهداشت و اگر مجموع دانشگاههای غیردولتی و دانشگاه آزاد و پیامنور را هم به حساب بیاوریم (برخی میگویند ۲۸۰۰ دانشگاه وجود دارند که همه آنها دانشگاه نیستند، بلکه برخی مرکز آموزش عالی هستند)، دانشگاه آزاد حدود ۴۵۰ شعبه دانشگاهی دارد و این در حالی است که ما دانشگاه آزاد را در واقع ۳۱ واحد میدانیم و دانشگاه پیام نور را نیز به عدد استانها ۳۱ واحد میدانیم. اگر اینگونه محاسبه کنیم، با تعاریف استاندارد حدود ۳۵۰ دانشگاه در کل کشور داریم و این تعداد زیادی نیست و نشان از آن دارد که طراحی و کارآمدی برای علم کشور وجود داشته است. من منکر برخی ناکارآمدیها در شکلگیری برخی از مراکز علمی نیستم و این از مسائلی است که باید به آن پرداخت که ما در آمایش آموزش عالی به آن پرداختهایم. انقلاب ۱۷۰ هزار دانشجو تحویل گرفت، امروز ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو در دانشگاهها در حال تحصیل هستند. تا ۷ – ۸ سال اخیر، حدود چهار میلیون دانشجو داشتیم اما بهتدریج تعداد آنها کاهش یافت. امروز با طراحی و دقتی که صورت گرفته است ۱۰۰ هزار عضو هیئتعلمی داریم. (برخی میگویند ۸۷ هزار نفر هستند، ۸۷ هزار نفر حکم رسمی هیئتعلمی و پیمانی گرفتهاند اما تعداد زیادی از افراد در حال طی این مسیر هستند). گزارش هیئت جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارتهای علوم و بهداشت این را تأیید میکند که حدود ۱۰۰ هزار عضو هیئتعلمی وجود دارند. حدود ۱۲۰۰ نفر عضو هیئتعلمی و محقق به ازای هر یکمیلیون نفر جمعیت وجود دارد. پیش از انقلاب این عدد کمتر از صد بود و واقعاً قابلمقایسه نیست. رشد معتنابه انجمنهای علمی و نشریات و پارکهای علم و فناوری و... همه نشان از حرکت پرشتاب علمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی دارد. حتی یک پارک علم و فناوری پیش از انقلاب در ایران وجود نداشت. اکنون نزدیک به ۵۰ پارک علم و فناوری وجود دارد که گردش مالی بسیار بالای
ی در این پارکها صورت میگیرد و دانشمندان و فارغالتحصیلان دانشگاهی در این پارکها مشغول فعالیت هستند.
قبل از انقلاب، اثری از دانشمندان ایران در فهرست دانشمندان برتر دنیا نبود، امروز حدود ۳۰۰ دانشمند در یکدرصد دانشمندان برتر دنیا، ایرانی هستند که این افراد در بین دانشمندان و محققان دانشگاههای داخلی قرار دارند. سهم ما از تولید مستندات علمی جهانی قبل از انقلاب بسیار محدود بود بهعنوان مثال در سال ۱۳۵۶ تعداد ۳۹۰ تا ۴۰۰ مقاله یا مستند علمی ثبتشده جهانی بوده است ولی هماکنون فقط در سال ۱۳۹۹ بالغبر ۶۵۰۰۰ هزار مستند علمی بینالمللی از ایران داریم که این آمار سالانه است و روند افزایشی را طی کرده و اکنون به این رقم رسیده است. برای سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ برآورد بالاتری وجود دارد که ارقام آن بهصورت دقیق استخراج نشده است. سهم ما در تعداد مقالات نمایهشده در ISI، پانزده هزارم درصد بود ولی اکنون در سطح جهانی ۱.۸۹ درصد است و با برخی تغییرات، نزدیک به دو درصد در دنیا هستیم. اکنون ایران یک درصد جمعیت دنیا را دارد و دو درصد تولید علم جهانی مربوط به ملت بزرگ ایران و برگزیدگان، نخبگان، دانشمندان و محققان ایرانزمین است.
در بخش پزشکی، بیش از ۶۰ دانشگاه علومپزشکی در کشور داریم و بیش از ۲۰۰ هزار دانشجو در گروه رشتههای پزشکی فعالیت میکنند. هیچ رشته تخصصی و فوقتخصصی در دنیا نیست که در ایران وجود نداشته باشد. در رشتههای غیرپزشکی این مسئله بهمراتب محسوستر است. رشتههای غیرپزشکی ما بهجز برخی رشتههای خاص، پیش از انقلاب در ایران دوره دکتری نداشتند. بعد از انقلاب، در عموم رشتهها دورههای فوقلیسانس و دکتری راهاندازی شد. در پزشکی، رشتههای تخصصی و فوقتخصصی شکل گرفت. کشور امروز در گروه پزشکی در منطقه قطب محسوب میشود و سطح خدمات علمی تخصصی پزشکی آن از منطقه فراتر رفته است.
 آیا ناظران و مراکز بینالمللی علمی هم درباره این آمار گزارشی دادهاند؟
 بله کشور ما رتبه شانزدهم را در تولید علم در جهان هم در WOS و هم در Scopus دارد که مراکز نمایهسازی و فهرستنگاری معتبر بینالمللی هستند. چند مثال دیگر هم میزنم:
سه یا چهار سال پیش، دانشگاه استنفورد گزارشی را با عنوان «کمیت، کیفیت و فساد در علم ایران» درباره علم و تولید علم در ایران منتشر کرد که البته یک پروژه سیاسی بود. با این حال در این گزارش آمده بود ایران در سال ۱۹۹۷ در تولید علم ۱۰۰۰ مقاله داشته است تا سال ۲۰۱۸ به ۵۰ هزار مقاله رسیده یعنی ۵۰ برابر شده است، این پیشرفت واقعی نیست. در همان گزارش بیان شده است که وقتی این تعداد مقالات را بررسی کردیم، متوجه شدیم که حدود ۷۲ درصد مقالات منتشرشده در ژورنالها و مجلات بینالمللی معتبر هستند. ۱۹ درصد از این مقالات در مجلات معتبر داخلی منتشر شدهاند و فقط ۹ درصد از این تعداد در مجلات نامعتبر چاپ شدهاند. این مقاله ادعا میکند که این پیشرفت علم واقعی نیست و تقلبی است ولی بعد در آنالیز و تحلیل خود به این امر اذعان میکند که حدود ۷۲ درصد از این مقالات در مجلات معتبر منتشر شدهاند. این گزارش درواقع اعترافی به تحولات علمی شگرف ایران است.
یک گزارش دیگری هم هست که حدود یک دهه قبل یک مرکز علمسنجی در کانادا به نام ساینسمتریکس در مورد پیشرفتهای علمی ایران منتشر کرده بود. در این گزارش، رشد تولید علم ایران را یازده برابر پرشتابتر از میانگین دنیا ارزیابی کرده بود و انتشارات مهندسی هستهای ایران را دارای رشد ۲۵۰ برابری نسبت به متوسط جهانی ارزیابی کرده بود.
 درباره حضور زنان در عرصههای علمی پس از وقوع انقلاب چه تغییراتی در کشور داشتهایم؟
 حرکت صعودی حضور زنان در دانشگاه در بعد از انقلاب هم با قبل از انقلاب قابلمقایسه نیست. پیش از انقلاب ۱۵ درصد از اعضای هیئتعلمی دانشگاهها در اختیار زنان بود اما اکنون ۳۰ درصد اعضای هیئتعلمی خانمها هستند. نرخ زنان هیئتعلمی در آمریکا و اروپا ۴۰ درصد است. در کشور ما زنان حاضر و فعال در حوزههای فرهنگی، علمی و اجتماعی بسیار بیشتر از کشورهایی است که مدعی دموکراسی و دفاع از حقوق زنان هستند. نیمی از جامعه دانشجویی داخل را زنان تشکیل میدهند.
پیش از انقلاب بیسوادی وضع اسفباری داشت و امروز میانگین نرخ باسوادی در کشور ۸۸ درصد است. اگر مسئولان و دولتمردان تلاش بیشتری کنند، میتوانیم نرخ باسوادی را به بالای ۹۰ درصد برسانیم. امروزه در دنیا کشورهایی که بالای ۹۲ یا ۹۳ درصد باسوادیشان باشد، جشن ریشهکنی بیسوادی میگیرند.
 در سیاستگذاری علمی کشور چه اتفاقی افتاده که در ۲۰ سال خروجیهای ثبتشدهی بینالمللی ما ۵۰ برابر شده است؟
دو نکته وجود دارد؛ ۱. مسئولان کشور بهویژه خود رهبری انقلاب، یکی از اصلیترین راهبردهایی که بر آن تأکید کردند دانشگاه و پیشرفت علم بوده است. انقلاب فرهنگی به دلیل آن روی داد که امام (ره) فرمودند خروج ا