eitaa logo
🖤جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی 🖤
312 دنبال‌کننده
7هزار عکس
5.1هزار ویدیو
49 فایل
📜این کانال جهت باز نشر خاطرات و وصیت نامه شهدای شهرستان بهبهان تشکیل شده حمایت شما باعث دلگرمی ما است🌹 جهت تبادل و ارتباط با خادم کانال @Zsh313 #سردار_سرلشکر_شهید_مجید_بقایی #رفیق_شهیدم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Abdol Baset-Ya Ayatohal Nafs_5798442948974609988.mp3
1.74M
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّک رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً الفجر ۲۷/۲۸ ای جانِ آرام گرفته و اطمینان یافته به سوی پروردگارت در حالی که از او خشنودی و او هم از تو خشنود است بازگرد. هرچه تیر داشتند پرتاب کردند، نیزه هایشان را به سمت او انداختند، سنگهایشان تمام شد، و حسین علیه السلام همچنان باقیست... @farmandemajid
🏴زیارت وداع اربعین🏴 سید بن طاووس برای زیارت اربعین، وداعی مخصوص به این زیارت را ذکر کرده است. به این صورت که مقابل ضریح ایستاده و بگوئید: *السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی وَصِیِّ رَسُولِ اللَّهِ.* سلام بر توای پسر رسول خدا! سلام بر توای پسر علی مرتضی جانشین رسول خدا! *السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَارِثَ الْحَسَنِ الزَّکِیِّ.* سلام بر توای پسر فاطمۀ زهرا سرور زنان جهان! سلام بر توای وارث امام حسن پاک! *السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ شَاهِدَهُ عَلَی خَلْقِهِ.* سلام بر توای حجت خدا در زمین و گواه او بر آفریدهها *السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ الشَّهِیدَ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلَایَ وَ ابْنَ مَوْلَایَ* سلام بر توای ابا عبد اللّه شهید! سلام بر توای مولای من و پسر مولای من! *أَشْهَدُ أَنَّکَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَیْتَ الزَّکَاةَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ* گواهی میدهم که تو نماز را به پا داشتی و زکات دادی و امر به معروف و نهی از منکر کردی *وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ حَتَّی أَتَاکَ الْیَقِینُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ عَلَی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّکَ أَتَیْتُکَ* و در راه خدا جهاد نمودی تا اینکه امر یقین تو را فرارسید و نیز گواهی میدهم که تو دلیل روشن از سوی پروردگارت داشتی؛ و اگر از دور زیارت کند باید بگوید: *توجّهت إلیک یَا مَوْلَایَ زَائِراً وَافِداً رَاغِباً مُقِرّاً لَکَ بِالذُّنُوبِ.* ای مولای من! اکنون من به عنوان زایر، واردشونده، گراینده، اقرارکنندۀ به گناه و گریزان از خطا. *هَارِباً إِلَیْکَ مِنَ الْخَطَایَا لِتَشْفَعَ لِی عِنْدَ رَبِّکَ.* به درگاه تو آمدهام تا در نزد پروردگارت از من شفاعت کنی. *یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکَ حَیّاً وَ مَیِّتاً، فَإِنَّ لَکَ عِنْدَ اللَّهِ مَقَاماً مَعْلُوماً وَ شَفَاعَةً مَقْبُولَةً* ای پسر رسول خدا! درود خدا بر تو در حال حیات و مرگ تو، زیرا تو در نزد خدا از مقام معلوم و شفاعت مورد پذیرش برخورداری. *لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ هتک حَرَمَکَ وَ غَصَبَ حَقَّکَ.* خداوند کسانی را که به تو ستم نمودهاند لعنت کند و نیز کسانی را که تو را محروم نموده، حقت را غصب نموداند لعنت کند *وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ خَذَلَکَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ دَعَوْتَهُ فَلَمْ یُجِبْکَ وَ لَمْ یُعِنْکَ* و قاتلان تو را لعنت کند و آنان را که دست از یاری تو کشیدند لعنت کند و آنان را که خواندی و به تو پاسخ مثبت ندادند و تو را یاری نکردند لعنت کند *وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ مَنَعَکَ مِنْ حَرَمِ اللَّهِ وَ حَرَمِ رَسُولِهِ وَ حَرَمِ أَبِیکَ وَ أَخِیکَ* و نیز کسانی را که از رفتن تو به سوی حرم خدا و حرم رسول خدا و حرم پدر و برادرت جلوگیری کردند لعنت کند *وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ مَنَعَکَ مِنْ شُرْبِ مَاءِ الْفُرَاتِ لَعْناً کَثِیراً یَتْبَعُ بَعْضُهَا بَعْضاً.* و کسانی را که تو را از نوشیدن آب فرات منع کردند بسیار و پیدرپی لعنت کند. *اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ.* خدایا!ای پدیدآورندۀ آسمانها و زمین! دانای پنهان و آشکار! *أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ، وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.* تو بین بندگانت در آنچه اختلاف دارند حکم میکنی و زود است آنانی که ظلم کردند بدانند کدامین جایگاه بازگشتشان است. *اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیَارَتِهِ، وَ ارْزُقْنِیهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ حَیِیتُ یَا رَبِّ.* خدایا این زیارت را آخرین عهدم از زیارت قرار مده و همیشه برایم تا وقتی که باقی و زنده هستم روزیام گردان، ای پروردگار *وَ إِنْ مِتُّ فَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.* و اگر مردم مرا در گروه ایشان محشور فرما، ای مهربانترین مهربانان! 📚منبع؛ مفاتیح الجنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه مرحوم استاد آیت الله فاطمی نیا برای روز اربعین👆🌺❤️ ای جانم حسین😭😭😭😭 آیت الله فاطمی_نیا # امام_زمان # اَللّهُمَّ‌‌عَجِّل‌‌لِوَلیِّکَ‌الفَرَجَ‌‌وَالْعافِیَةوَالنَّصْرَ @farmandemajid
ذکرِ‌روزِ‌یکشنبه :🌿 یا ذَالْجَلالِ وَالْاِکْرام؛ ای صاحبِ جلالت و بزرگواری.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می‌دانی دلتنگی چیست؟ دلتنگی آن است که جِسمت نتواند آنجایی برود که دلت می‌رود...💔 @farmandemajid
ঊঊ🌺🍃ঊঈ ═‎✧❁°❁✧═‎ ঊঈ🍃🌺ঊঈ ‍ خیلیا تو مسیر اربعین نیستن .... ولی خب تو از همینجا اگه قدمی برا ظهور برداری ، یعنی تو مسیر امام حسین در حرکتی ... زیارت اربعین ، اصل حرفش یعنی من آماده ام برای یاری امام ... خب ؟ پس هدف مشخصه ... اون جاده اثرات خاص تبلیغی خودشو داره ... نتونستی بری ؟ + باشه قبول ... از همینجا خودتو وصل کن به اون جاده ... یعنی چجوری ؟ برو حرم و زیارتگاه شهرتون نذر ظهور ... برو گلزار شهدا نذر ظهور ... برو برا خادمی خونه پدر و مادرت نذر ظهور ... برو سراغ یه غذای نذری به یه نیازمند نذر ظهور ... برو سراغ آب دادن به گل نذر ظهور ... برو سراغ غذا دادن به پرنده و حیوانات نذرظهور ... برو سراغ بازی با فرزندت و رقم زدن لبخندش نذر ظهور ... برا آرامش همسرت قدمی بردار نذر ظهور ... تو مسیر به یکی کمک کن نذر ظهور ... بشین صلوات و قرآن بخون نذر ظهور ... مداحی گوش کن ، اشک بریز ، دعا کن برا ظهور ... میتونی برو مسجد ، کفش هارو واکس بزن ، نذر ظهور ... میتونی یه کتیبه مهدوی بخر ، به یه نفر هدیه بده نذر ظهور ... میتونی گل های خونه رو قلمه بزن و بده به همسایه ها نذر ظهور ... میتونی از میوه های درخت حیاط چندتا ظرف بچین و بده همسایه ها نذر ظهور ... میتونی هر هفته ، صبح جمعه ، دو نفر رو اطعام کن نذر ظهور (راننده تاکسی ، میوه فروش ، کارگر یا ... ) میتونی کرایه ماشین پنج نفر رو حساب کن ، نذر ظهور ... میتونی ، یه گناه رو ترک کن یا کمتر کن برا اینکه نشی مانع ظهور ... میتونی دو تا کتاب شهدا بخر و وقف در گردش کن نذر ظهور ... میتونی به نانوا ، پول چندتنور نان رو پرداخت کنی و بگی صلواتی بین مردم نذر ظهور بده ... میتونی رو اجناس تخفیف بزار نذر ظهور ... خیاطی ، مکانیکی ، آرایشگری یا ... روزای جمعه درصد تخفیف بزار نذر ظهور ... یه روز در ماه میتونی یه مجلس روضه برپا کن تو اوج سادگی با چای و میوه نذر ظهور ... تو هر شغلی هستی ، به مردم خدمت کن با عشق فارغ از حقوق ، نذر ظهور ... میتونی به کسی کمکی کنی ؟ مالی ، جانی یا ... ، کمک کن نذر ظهور ... ببین تو اوج سادگی ، خالص قدم بردار که هر قدمت میشه یه رزق برا پازل ظهور ... نیت یادت نره : به عشق حسین نذر ظهور فرزند حسین ... 📝 این متن روازقلبم نوشتم به نذرظهور..‌توهم این متن رو پخش کن نذر ظهور .... @farmandemajid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر بعضی ها خوش توفیقن💔 🏴فرا رسیدن سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) تسلیت باد🥀 😭😭 @farmandemajid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یاد‌ حرفای‌ قشنگ‌ حاج‌ حسین‌ یکتا‌ افتادم‌ میگفت: بچه‌ها نَمیرید اگه‌ بمیرید‌ به‌ جَسَدتون‌ دست‌ نمیزنن میگن‌ غسلِ‌ میِت‌ داره! ولی‌ اگه‌‌ شهید بشید،سرِ‌ تیکه‌ کفنتون‌ دعواست :)❤️‍🩹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارت نامہ شهــــــــــدا🕊 هدیه به همه شهدا اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ،اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیمُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبیعَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم .♥️ ---»»♡🌷♡««-- کانال 🕊 @farmandemajid ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋✨🦋✨🦋✨ ✨🦋✨🦋✨ 🦋✨🦋✨ ✨🦋✨ 🦋✨ ✨ 💟 🌱 🌹 شهید سیدعلی حسینی _دوازدهم اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه. رفتم جلوی در استقبالش. بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم. دنبالم اومد توی آشپزخونه، - چرا اینقدر گرفته ای؟ حسابی جا خوردم. من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال! با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش، خنده اش گرفت. - این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ - علی، جون من رو قسم بخور، تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ صدای خنده اش بلندتر شد. نیشگونش گرفتم، - ساکت باش بچه ها خوابن. صداش رو آورد پایین تر. هنوز می خندید. - قسم خوردن که خوب نیست. ولی بخوای قسمم می خورم. نیازی به ذهن خونی نیست، روی پیشونیت نوشته. رفت توی حال و همون جا ولو شد، - دیگه جون ندارم روی پا بایستم با چایی رفتم کنارش نشستم، - راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم. آخر سر، گریه همه در اومد. دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم، تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن. - اینکه ناراحتی نداره، بیا روی رگ های من تمرین کن. - جدی؟ لای چشمش رو باز کرد، - رگ مفته، جایی هم که برای در رفتن ندارم. و دوباره خندید. منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش. - پیشنهاد خودت بود ها، وسط کار جا زدی، نزدی. و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم. بیچاره نمی دونست، بنده چند عدد سوزن و آمپول در سایزهای مختلف توی خونه داشتم. با دیدن من و وسایلم، خنده مظلومانه ای کرد و بلند شد، نشست. از حالتش خنده ام گرفت. - بزار اول بهت شام بدم، وسط کار غش نکنی مجبور بشم بهت سرم هم بزنم. کارم رو شروع کردم. یا رگ پیدا نمی کردم یا تا سوزن رو می کردم توی دستش، رگ گم می شد. هی سوزن رو می کردم و در می آوردم، می انداختم دور و بعدی رو برمی داشتم. نزدیک ساعت 3 صبح بود که بالاخره تونستم رگش رو پیدا کنم. ناخودآگاه و بی هوا، از خوشحالی داد زدم، - آخ جون، بالاخره خونت در اومد. یهو دیدم زینب توی در اتاق ایستاده، زل زده بود به ما. با چشم های متعجب و وحشت زده بهمون نگاه می کرد. خندیدم و گفتم، - مامان برو بخواب، چیزی نیست. انگار با جمله من تازه به خودش اومده بود. - چیزی نیست؟ بابام رو تیکه تیکه کردی، اون وقت میگی چیزی نیست؟ تو جلادی یا مامان مایی؟ و حمله کرد سمت من. علی پرید و بین زمین و آسمون گرفتش. محکم بغلش کرد. - چیزی نشده زینب گلم. بابایی مرده. مردها راحت دردشون نمیاد. سعی می کرد آرومش کنه اما فایده ای نداشت. محکم علی رو بغل کرده و برای باباش گریه می کرد. حتی نگذاشت بهش دست بزنم. اون لحظه تازه به خودم اومدم. اونقدر محو کار شده بودم که اصلا نفهمیدم. هر دو دست علی، سوراخ سوراخ، کبود و قلوه کن شده بود. تا روز خداحافظی، هنوز زینب باهام سرسنگین بود. تلاش های بی وقفه من و علی هم فایده ای نداشت. علی رفت و منم چند روز بعد دنبالش. تا جایی که می شد سعی کردم بهش نزدیک باشم. لیلی و مجنون شده بودیم، اون لیلای من، منم مجنون اون. روزهای سخت توی بیمارستان صحرایی یکی پس از دیگری می گذشت. مجروح پشت مجروح، کم خوابی و پر کاری، تازه حس اون روزهای علی رو می فهمیدم که نشسته خوابش می برد. من گاهی به خاطر بچه ها برمی گشتم اما برای علی برگشتی نبود. اون می موند و من باز دنبالش. بو می کشیدم کجاست. تنها خوشحالیم این بود که بین مجروح ها، علی رو نمی دیدم. هر شب با خودم می گفتم، خدا رو شکر، امروز هم علی من سالمه. همه اش نگران بودم با اون تن رنجور و داغون از شکنجه، مجروح هم بشه. (نویسنده شهید طاها ایمانی) ♦️ادامه دارد... ✨ 🦋✨ ✨🦋✨ 🦋✨🦋✨ ✨🦋✨🦋✨ 🦋✨🦋✨🦋✨ @farmandemajid
قرارِعاشقۍ❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادر شهیدمان‌مےخوانیم 🌱 اللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج 💐💚 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌---»»♡🌷♡««-- کانال 🕊 @farmandemajid ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d