eitaa logo
❤️جبهه فرهنگی سرلشکر بقایی ❤️
342 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
5.8هزار ویدیو
49 فایل
📜این کانال جهت باز نشر خاطرات و وصیت نامه شهدای شهرستان بهبهان تشکیل شده حمایت شما باعث دلگرمی ما است🌹 جهت تبادل و ارتباط با خادم کانال @Zsh313 #سردار_سرلشکر_شهید_مجید_بقایی #رفیق_شهیدم
مشاهده در ایتا
دانلود
2544206_128kb.mp3
3.24M
[تلاوت ترتیل قرآن کریم به همراه ترجمه صفحه : ۲۲۴ @rafiq_shahidam96
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از سرباز روز نهم
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 سلام دوستان ،امیدوارم حال دلتون عالی باشه💚 ما اومدیم اینبار با یک‌مسابقه جذاب🤩 که جوایزش از خودش جذاب تره😃 میدونم کنجکاو شدید بیاید بگم چه مسابقه ای 🏃🏃‍♂ مسابقه این شکلیه که شما به: ۱۱ تا سوال تستی جواب میدید و جوابشو به این آیدی👈@Ebrhim_h14 ارسال میکنید✅ 2:ارسال این بنر به 5نفر یا 3 گروه و ارسال اسکرین شات به این ایدی @Ebrhim_h14 ✅ 3:و از همه مهم تر عضو بودن توی کانال ✅ بعد از اینکه این کاهارو انجام دادیم در قرعه کشی شرکت داده شده و برنده یک قطعه فرش حرم حضرت‌ ابوالفضل‌ علیه السلام خواهید شد😍😍 من که به جای شما بودم شانس خودمو امتحان میکردم و عیدیمو از خود حضرت‌ عباس و داداش مصطفي میگرفتم😄❤️🏃‍♂🏃‍♂ اینم لینک کانال 👇 عجله کنید🤩🥳 @mesle_mostafaa https://eitaa.com/joinchat/1549533970C56575317a8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب شهدا و صدیقین سلام دوستان خواهران و برادران گرامی به مناسبت چهل و دومین سالگرد عروج ملکوتی سردار سرلشگر پاسدار دکتر شهید مجید بقایی..ان شالله اولین مراسم شهادت شهید مجید بقایی در مزار یادبود شهید در تهران همراه با برنامه زنده از مزار یادبود این شهید والامقام خواهیم داشت...🌹🙏 زمان: مورخ پنجشنبه ۱۱بهمن ماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۵الی ۱۷ قطعه ۲۹ گلزار شهدای بهشت زهرا تهران کنار مزار شهید احمد کاظمی 🌹 به مناسبت عدد۹ روز شهادت این شهید والامقام ۹ عدد شمع بر مزار این شهید بزرگوار روشن خواهدشد..و به مناسبت کتاب چهلمین نفر..عدد ۴۰ نفر شهید دفترچه یادداشت شهید ،۴۰عدد شاخه گل بر مزار این شهید والامقام هدیه خواهد شد...😢😢🌹🌹🌹 🍀منتظر حضور گرم شما بزرگواران هستیم..🍀 ایی🌹 یی🌹 🍀🍀🍀🍀🍀🍀 @farmandemajid https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d
📗بخشی از کتاب چهلمین نفر می‌خوانیم: نمی دانم چطور شد که ناگهان به مجید نگاه کردم. یاد روزهای گذشته افتادم. دوره نجات غریق را با هم گذرانده بودیم. وقتی مجید زیر آب می رفت، آن‌قدر آن زیر می‌ماند که می‌ترسیدیم بلایی به سرش آمده باشد. فرمانده ادامه داد: - ... در ضمن باید بگویم که امکانات فعلی ما خیلی کم است. با این حرف، حساب کار دست همه آمد. یعنی رفتن هرکس، دست خودش بود و برگشتنش دست خدا. مجید نگاه خیره‌اش را از روی نقشه برداشت و لبخند زد: با اجازه برادرها من اعلام آمادگی می کنم؛ البته اضافه کنم که من خصائلی که محمد آقا گفتند را ندارم. فرمانده رو به مجید سر تکان داد. از عزت نفس مجید زیاد می‌دانست. برای دومین نفر، فرمانده منتظر نماند. می‌دانست که هر جا دکتر مجید باشد. من هم وبال گردنش هستم. ---»»♡🌷♡««-- کانال 🕊 @farmandemajid ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾ https://eitaa.com/joinchat/2782331172C961681c03d