eitaa logo
عشاق المهدی
79 دنبال‌کننده
664 عکس
1.6هزار ویدیو
16 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منتظر ظهور (سوسن)
. 🏴 شهادت امام محمد تقی الجواد علیه السلام 👈 👈 🏴بند اول باب المراد دل من/ای میوه ی قلب رضا می باره از تو/نشونه هایی/از جود کامل خدا ماه زمین/بالا نشین/ای خادمت روح الامین دل مست تو/در دست تو/کلید جنت برین بین ائمه/جوون بودی*وارث قد/کمون بودی                  مثل بابات/مهربون بودی                                        (ابن الرضا؛ابن الرضا) 🏴بند دوم بال و پر پرواز من/ای نام تو بر لب دعا مرغ دلم پر/کشیده سوی/حریم تو ای با صفا ای مه جبین/ای بی قرین/بر من تویی یار و معین عشقت آقا/سرمایه ام/ای قبله ی اهل یقین به کاظمینت/اسیره دل*صحن تو آقا/مسیره دل                     مثل باباتی/امیره دل                    (ابن الرضا؛ابن الرضا) 🏴بند سوم افتادی کنج حجره و/میرقصیدن دور و برت تو اون هیاهو/بین کنیزا/مادرت اومد بالا سرت ای نازنین/از زهر کین/شد پیکرت نقش زمین میسوختی و/دم میزدی/از تشنگی شاه دین تو جون دادی با/لب عطشان*ولی نشد اون/تنت عریان                         نرفتی زیر/سم اسبان             (ای وای حسین؛ای وای حسین) 📔 🎤 کربلایی 🎪حسینیه چهارده معصوم علیهم السلام صفائیه شهرری ✍کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
هدایت شده از شهربانو گرجیان
8.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔جواد اهل بیت 🌷گل باغ رضا 🥺بهار عمر او 😭خزان شد از جفا امام جواد(ع) رو تسلیت عرض میکنیم🖤
هدایت شده از طیبه باقی زاده
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ذکر مصیبت توسط حجت الاسلام بندانی نیشابوری
هدایت شده از [درمکتب‌عشق💕]
🏴 فرا رسیدن سالروز شهادت جانگداز ابن‌الرّضا، حضرت جوادالائمّه امام محمد تقی صلوات‌الله‌علیه را به محضر مقدّس حضرت ولیّ‌عصر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف و همۀ شیعیان تسلیت عرض می‌نمائیم. ◼️ پدر و مادرم به فدای شهیدی که اهل آسمان برایش گریه می‌کنند... وقتی امام جواد علیه السلام به دنیا آمد، امام رضا علیه‌السلام به اصحاب خود فرمودند: در این شب برای من فرزندی شبیه موسی بن عمران به دنیا آمد که شکافنده دریاهاست، و شبیه عیسی بن مریم مادرش مقدّس است و پاک و پاکیزه خلق شد. سپس امام رضا علیه السلام فرمودند: بِأَبِي وَ أُمِّي شَهِيدٌ يَبْكِي عَلَيْهِ أَهْلِ السَّمَاءِ، يُقْتَلُ غَیظاً ▪️پدر و مادرم به فدای شهیدی که اهل آسمان بر او می‌گریند که از روی خشم کشته می‌شود. وَ یَغضَبُ اللَّهُ جَلَّ وَ عَلَى قَاتِلِيهِ فَلَا يَلْبَثْ إلّا يَسيرا حَتَّى يُعَجِّلُ اللَّهُ بِهِ إِلَى عَذَابِهِ الْأَلِيمِ وَ عِقَابَهُ الشَّدِيدِ. ▪️ و خداوند بر قاتل او خشم می‌گیرد؛ پس [قاتل او] نمی‌ماند مگر اندکی تا اینکه خدا عذاب دردناک و عقاب شدید را به سوی او می‌فرستد. 📚اثبات الوصیة، ص۲۱۰ 📚عیون المعجزات،ص۱۱۸
هدایت شده از طیبه باقی زاده
◾️ جنازه مطهر امام جواد علیه‌السلام را از بالای بامِ‌خانه بر زمین انداختند‌ و پیشانیِ آن حضرت شکست... گویا خبر سایبان شدنِ کبوترها بر بدن مطهر إمام جواد علیه‌السلام، به گوش معتصم ملعون رسید و ترسید که این واقعه، اگر به گوش مردم برسد، بر علیه او شود؛ لذا به مأموران خود دستور داد به خانه امام جواد علیه‌السلام بروند؛ وَ قَد أمَرَهم اللّعینُ بِأنْ یَرمُوا جَسدَهُ مِن أعلَی السَّطحِ إلَی الأرضِ ▪️و به آن‌ها دستور داد که بر بام خانه روند ‌و جسد مطهر امام علیه‌السلام را از بالاترین نقطه پشت بام، بر روی زمین بیاندازند. و لمّا وَقعَ جَسدُهُ عَلَی الأرضِ وَقعَ عَلَی جَبینِهِ فَکُسِرَ ▪️وقتی که جنازه مطهر امام علیه‌السلام را از بالای پشت بام به زمین انداختند، با صورت به روی زمین افتاد و پیشانی آن حضرت شکست. 📚انوار الشهاده، ص۴۱۵ 📚العبرة الساکتة، ج۲ ص۵۳۰ 📚ناعی الطفّ، ص۵۶۸ ✍ آه یا جواد الائمه... چه کنیم که این مصیبت، خاطر ما را به همان ساعتی می‌کشاند که «مُقبل» آن ساعت دردناک را اینگونه سرود و «سیّد بن طاووس» اینگونه نوشت: ➖... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیه‌السلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر می‌آمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیز‌ه‌ای بر پهلوی امام عليه‌السلام زد، فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیه‌السلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ. ▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیه‌السلام از بالای اسب با گونه راست، بر زمین افتاد. 📚لهوف ص۱۹۳ ➖هوا ز جور مخالف،چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گـردید بلند مرتبـه شاهی ز صدر زین افــتاد اگــر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد...😭😭🖤🖤
هدایت شده از [درمکتب‌عشق💕]
🍃🏴 نذر شهادتِ دردانهٔ سلطان طوس 🍃🏴 -لطفا حق روضه ادا شود- بیتابم و بیقرارم، افتاده آتش به جانم لب تشنه جان میسپارد امشب امام ِ جوانم خشک است لبهای سردش، از شدّت زهرِ کاری دیگر تکلّم ندارد... لکنت گرفته زبانم زخم و جراحاتِ بسیار، سوزانده عمقِ جگر را خون میچکید از دهانش، از آه پُر شد دهانم با پایکوبي کنیزان، یکریز کل می‌کشیدند شد هلهله دورِ حجره، این است داغِ عیانم حس کرد بر سینهٔ خود، دستانِ سختِ اجل را با داغِ سنگینِ جدّش، افتاده غم در بیانم شد بسته چشمانِ تارِ آقا جوادالائمه(ع) وقتِ گریزِ غزل شد، بگذار روضه بخوانم «ألشّمرُ جالس...»حرامی! آمد...ببین مادرش را بردار پا از گلویش، لرزان شده زانوانم در بین جنجالِ گودال، پیراهنش را کسی بُرد می بینم و میچکد خون با اشک؛ از دیدگانم با هر نفس نعلِ تازه، میخورْد بر استخوانش پیچیده دردی نفس‌گیر، در تک تکِ استخوانم! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅