eitaa logo
سوال بارداری،،بانوی بهشتی
16.9هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
66 فایل
مدیر @Yaasnabi تبادل نداریم اگر کانالو دوست دارید یه فاتحه برای مادر 🖤بنده بفرستید تا اطلاع ثانوی تبلیغ شخصی نداریم به آیدی بالا پیام ندید لطفا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره_تجربه۱۴ سلام وقت بخیر 🌹 توکانال تجربه بارداری بانوی بهشتی،مطالب وسوالهای جالبی بود دلم می خواد تجربه خودم بگم.که برایم یک معجزه بود واز این بابت از خدای خوبم بسیار متشکرم . من تجربه ۳زایمان داشتم دوتای اولی طبیعی وسومی سزارین. می تونم بگم که هر۳ بارداریم به لطف خدا خیلی خوب بود باتوجه به جثه کوچکم ووزن کمم با همسری که دوبرابر من وزن داشت وبگم مراعاتم می کردبا حجم کارهایی که درخانه(کشاورزی ودامداری) ومدرسه(شاغلم) داشتم، هم دروغ گفته ام .دوتای اولی پشت سرهم بود.وتو خانه ای که هم مادر شوهر بود وهم خواهرشوهر. بچه ها هم هرشب ،شب ادراری داشتن. یعنی دیگه قید بچه رو زده بودم .... پسراولم که کنکور بود ناخواسته باردار شدم.دیگه سنم بالا رفته بود ومن ۴۰ ساله بودم .قبل بارداری سومم بسیار عصبی ومریض بودم طوریکه حتی آب از گلوم پایین نمی رفت.چقدر دکتر رفتم آزمایش دادم .هیچ نشانی از بیماری نبود ولی من غذا هم نمی تونستم بخورم.نمی دونم این بارداری چطوری شروع شد که اصلا خودم نفهمیدم .وهمه اش می ترسیدم ،سن بالا ونخوردن غذا ودر درجه اول به جنینم ضربه می خوره.واینکه ،کی می خواد دوباره هی بشوره، پهن کنه .شب ادراری تحمل کنه!.. حالا هنوز این اطلاعاتمون اینقدر نبود که، اینترنت وتلگرام واین رسانه ها نبود که هرچی مطلب می خوای جستجو کنی بگیری،تو جمع همکارا گفتم کسی اطلاعی نداره که برای اینکه بارداری بهتری داشته باشیم چیکار کنیم . یکی گفت :اتفاقا چندوقت پیش جایی خوندم که از اول ماه بارداری تا ماه نهم بارداری چه سوره هایی بخوانیم وچه غذاهایی بخوریم تا بارداری خوبی تجربه کنیم.برایم تهیه کرد. زمانی که من سه ماه باردار بودم.طبق اون دستورات عمل کردم .روزهای خیلی خوبی داشتم .به اصطلاح خیلی سبکبال بود.بعد زایمان هم خیلی راحت وآرام بودم اصلا انگار یکی بود که بچه ام نگه می داشت.با وزن ۵۸ کیلو ،به لطف خدا،بچه ۴کیلویی بدنیا آوردم البته با سزارین ،که دکتر میگفت با سن بالا وبچه درشت نمی تونی طبیعی زایمان کنی. اینم بگم که موقع ب دنیا اومد ن بچه سومم مادر شوهر وخواهرشوهر تا ۵ سالگیش هیچ ارتباطی با ما نداشتند.نمی خواهم تعریف کنم ولی این پسر به نسبت هم سن وسالهاش و حتی نسبت به بچه های دیگرم خیلی فرق دارد نه اینکه بچه آخرم باشه و لوس وننر.ابدا خیلی فهمیده است.درک وفهم اون خیلی بالا ست.نسبت به بچه های دیگرم دلسوز تر است.اینم بگم هرموقع می خواستم غیبت کنم از نوزادیش تا بحال یه کارهایی می کرد که من ادامه ندهم.مثلا موقع نوزادی ،بیقراری می کرد و وقتی من ساکت می شدم اونم سکوت می کرد .الان که بزرگتر شده جلوی دهنم می گیره ونمی ذاره ادامه بدم یا به نوعی حواسم پرت می کنه.... این همه نگفتم که از خودم تعریف کنم. باور کنید دستوارت دینی معجزه می کنه .حداقل اعتقاد نداری ولی مثل دستورات پزشکی انحامش بده نه تنها ضرر نمی کنی که خدا گفته شما یه قدم بردارید بقیه اش بامن.البته تو تصمیمت باید راسخ باشی وبه او توکل کنی.. زمان بارداری وقتی داری قرآن می خونی بلندتر بخون جنین ات بشنوه .می بینی چقدر آروم میشه ،چقدر قلقلکت میده تورو به وجد می آره. هیچ غذایی ، هیچ دارویی ، هیچ نوشیدنی ایی، هیچ رقص و آوازی وهیچ لذتی نمی تونه به اندازه ی نوای دلنشین کلمات قرآنی برای مادر باردار وجنین اش آرامش بخش باشه. بیکار نباشید .همیشه مطالعه کنید. مادران باردار این تجربه من است .شده که درمجلسی هرنوع قرار بگیرید وحالات خود را بررسی کنید. ببینید در مراسمات مذهبی وغیر مذهبی چه حسی دارید؟ این حالات همون حسی است که جنین شما در وجود شما دارد و شما سرحال یا بد حال هستید.خیلی مواظب خود وغذای خود باشید. امیدوارم تجربه ام برایتان راهگشا باشد. ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
جواب سوال۲۸👆 داروی چسبندگی من استفاده کردم ولی لوله ام کامل باز نشد و بارداری خارج از رحم(داخل لوله)اتفاق افتاد؛اگر کسی داروی چسبندگی برای باز شدن لوله استفاده کنه؛حتما قبل از اقدام به بارداری یک عکس رنگی از لوله هاش بگیره تا مطمئن بشه لوله ها کامل باز شده،بعد اقدام به بارداری کنه،در طی درمان با دارو گیاهی برای رفع چسبندگی حتما نزدیکی محافظت شده داشته باشن که خارج از رحم باردارنشن من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید. اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال ۴۴ ۱۱ بهمن سلام به همه دوستان عزیز. خانوم ها لطفا جواب سوال منم بدی ممنون میشم کسی تا حالاجواب آزمایشش منفی بوده وباردار بوده یا آزمایشگاه خطا داشته من حالت تهوع زیادی دارم ۱۷ روز هم عقب انداختم ازمایشم منفی بوده ۴روز پیش ازمایش دادم من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید. اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال۴۵ ۱۱ بهمن سلام دوستان عزیزم و مادران نمونه من یه دختر سه سالو نیمه دارم و الان هم سه ماهه باردارم و انشالا دوست دارم بچه سوم رو هم بیارم خیلی از مادران گفتند بچه چهارم حتی پنجم.رو بار دار هستند ایا این مادران عزیز با این همه بارداری چاق نمیشن ؟؟ من خیلی از چاقی بعد از زایمان میترسم زایمان اولم از اول بارداریم تا اخرش فقط ۱۲کیلو چاق شدم وزن اولیم هم حدود ۵۲بود ولی الان ۵۸شدم بعد از سه سال میترسم هرچی بیشتر بارداری داشته باشم به همین مقدار هم وزنم بالا بره و به شدت از چاقی میترسم ممنون میشم از تجربه هاتون بدونم💐💐💐 👇 من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید. اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال ۴۶ ۱۱ بهمن سلام برمدیر محترم گروه وهمه عزیزان یه سوال داشتم از خانم های گل من پریود های منظم دارم یعنی این برج مثلا ۴پریود شدم ماه بعد هم یا ۳ یا ۴ حتما پریود میشم من ۲تا دختر دارم یکی ۱۶ ساله یکی ۱۰ ساله شوهرم از بچه خیلی بدش میومد ولی یک دفه گفت پسر میخام منم از خدا خواسته رفتم پیش یک ماما اونم رژیم داد و راهنماییم کرد اول گفت باید روز تخمک گذاریتو بدونی منم تست تخمک گذاری خریدم از روز ۱۲ پریود شروع کردم ولی ۱۸ پریودم ۲تا خط مثبت شد به نظر شما خیلی دیر نیست خواهش میکنم جوابم رو بدید🙏🙏🙏 سوال ۴۷ ۱۱ بهمن سلام وقت بخیر من مشکل تنبلی تخمدان دارم برای بارداری به دکتر مراجعه کردم به من قرص کلومیفن سیترات ۵۰ دا ده خواستم ببینم کسی این قرص رو مصرف کرده؟؟ عوارضی داره؟؟ تونسته بااین قرص بچه داره شه؟؟ من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید. اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
سوال ۴۸ ۱۱ بهمن سلام ممنون میشم سوال منم تو کانال بزارین من به پسر 1سال و دو ماهه دارم چند روز لب به غذا نمی زنه هر کار میکنم با بازی یا حتی غذا هایی که دوست داشت هم نمیخوره فقط شیر خودم رو میخوره در روز شاید یه تیکه نون بخوره کلا از بالا هم 4تا دندون داره از پایین هم همینطور نمیدونم خیلی نگرانم کسی بچش اینجوری نشده؟به نظرتون ببرمش دکتر شربت اشتها بده؟یا نه سوال ۴۹ ۱۱بهمن سلام تازگی سقط داشتم خانم ها کسی بوده از شیاف لیابل استفاده کرده باشه ؟خوبه؟ لطفا توضیح بدین تشکر سوال ۵۰ ۱۱ بهمن سلام خسته نباشید نمیدونم این سوالی ک اینجا میپرسم میتونید حواب بدین یا نه ولی ممنونن میشم اگه راهنماییم کنید من ۳۳ سالمه دوتا پسر دارم و بچه اولم دختر بور ک متاسفانه تو سن ۸ سالگی از دست دا دمش الان قرص استرس استفاده میکنم دوتا سقط تو فاصله دو سال داشتم الان ۸ماه از سقط دوومم میگذره هنوز پریودیام نامنظمن همیشه شش تا ۱۰ روز جلو میفتم موقع پریودیامم لخته هایی خونی زیادی میبینم ببخشید ک زیاد شد من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید. اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
3.15.m4a
35.91M
سطح سه 📣📣 مباحث بسیار مهم پیرامون بارداری 📣📣 ❌ دشمن با سرد کردن نطفه و رحم، فرزندان ما را از ابتدای تولد بیمار کرده است ⁉️ چرا در قدیم سقط زیاد بود؟! ✅✅ علت مشکلات بارداری، حبس قاعدگی هست ✅✅ ❌ حبس قاعدگی یعنی افزایش فضولات بدن 👌👌 راه پیشگیری و درمان ویار و تهوع بارداری، فشار بارداری، دیابت بارداری، ورم و مسمومیت بارداری 🧐 کندر و نمک بهترین پیشگیری و درمان مشکلات بارداری!! 🤔🤔 💔 قلب خانه و حمام و انسان توسط غرب نابود شده است 💔 ⁉️ علت تشکیل نشدن قلب جنین و سوراخ بودن قلب نوزاد چیست؟ 💕💕💕 👌👌 زردی نوزاد هیچ ربطی به گرمی خوردن ندارد 🤔🤔 👌 راهکارهایی برای زایمان آسان ✅ برای رشد جنین، آرامش مادر از همه چیز مهم تر است ⁉️ درمان دندان درد بارداری چیست؟! 😍😍 به و انار و کاسنی، باعث نیکویی اخلاق و ظاهر فرزند می شود 😍😍 ❌❌ جلوگیری در ایام بارداری عامل کم خونی و ضعف جسمی مادر می شود!! 😳😳 📣 چرا بانوان امروزی نمی توانند 10 تا بچه به دنبا بیاورند؟! ✅ بچه در 6 ماهگی باید کله پاچه بخورد 😳😳 @tadris14
بار امانت... مهمان بی دعوت نبود او را فراخواندم نُه ماهِ کامل جای گرم و نرم خواباندم وقتی که مِهرش را خدا بر سینه ام تاباند من نیز مِهرم را به قلبش خوب تاباندم یک مُرده در من زنده شد، آیا خبر دارید؟ محشر به پا شد پس کجا بودید در آن دَم؟ از سَر نکردم باز، بارِ شیشه خود را بار امانت بود و پای حُرمتش ماندم! ✍ وحیده احمدی باشگاه بزرگ افزایش جمعیت شیعیان در کشور https://eitaa.com/joinchat/1768096018C96930d3630 @nasletma
سلام، وقت بخیر،میخواستم تجربه خودم رو بگم، من ۳۸سالمه و دوتا فرزند ۱۳و ۷ساله دارم، حدود سه سال هست که به خاطر تبعیت از امر رهبری با وجود مشکلات مالی که دارم، نه خونه ای دارم ونه سرمایه ای و خونه اجاره ای ۵۰متری، تصمیم به فرزند سوم گرفتیم، ابتدا فکر میکردم خودم مشکل دارم و تنبلی تخمدان، رفتم دکتر و قرص تخمک گذاری داد و خوردم ولی نتیجه نگرفتم تا اینکه همسرم آزمایش دادن که معلوم شد اسپرمش خیلی ضعیف شده و جهش نداره، دکترای طب نوین گفتن فقط با آی وی اف تخصصی باردارمیشم، چون هزینه اش رو نداشتم رفتم سراغ طب سنتی، خیلی دارو استفاده کرد ولی مجدد که آزمایش دادیم وضعیت بدتر شده بود و واریکوسل همسرم شدیدتر شده بود، هر ختم و چله و دعایی که هر کی میگفت انجام دادم تا بالاخره تو آذر ماه امسال درعین ناباوری دیدم باردارشدم، خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردیم، ولی متاسفانه این خوشحالی خیلی دوام نداشت، با خونریزی که کردم رفتم دکتر سونوگرافی کردم دکتر گفت قلب جنین تشکیل نشده و سقط میشه، نمیخواستم باورکنم و گفتم تا چند هفته دیگه صبر میکنم ولی متاسفانه یه روز یه چیزی ازم دفع شد که دکترم گفت ساک بارداریه، رفتم سونوگرافی دقیقا همین شد فقط متاسفانه بقایای جنین زیادمونده بود که مجبور شدم برم بیمارستان و دارو زدن ولی دفع نشد و مجبور شدم کورتاژ کنم، الان حدود هشت روز میشه کورتاژ کردم، خیلی حال روحی و جسمیم بده که چرا بعد از سه سال اینجوری شد، البته دکترم گفت به خاطر ضعیف بودن اسپرم بوده، اما به خاطر حرف رهبرم اصلا ناامید نیستم و انشاالله زود سرپا بشم و مجدد اقدام کنم، البته باید همسرم درمان بشن و از خدا میخوام خودش کمکم کنه و از لحاظ مالی کمکمون کنه تا بتونم پیش یه دکتر طب سنتی حاذق برم برای طب سوزنی که خیلی تعریف کردن که با اینکار همسرم درمان میشن درآخر از همه عزیزان میخوام برام دعاکنن که خدا لیاقت بده تا بتونم امر رهبر و مقتدام رو عمل کنم، اگر کسی هم تجربه دررابطه با درمان همسرم دارن ممنون میشم راهنمایی ام کنن. ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
✅ نه اتفاقا اونی که بچه بیشتر داره آدم با فرهنگ تر و با کلاس تریه‌. خیلی آدم باید درک و شعورش بالا باشه که بچه زیاد میاره. ☺️ ⭕️ کسی که بتونه و بچه نیاره آدمیه که تحت فرمان رسانه های ابلیس قرار گرفته و به خاطر نگاه سطحیش متوجه نمیشه که چقدر بچه خوبه...
سلام خدمت خواهری که کورتاژ شده من هم مثل شما تو هفته شش،به دلیل ایست قلبی جنین کورتاژ شدم بعد سه ماه اقدام به بارداری کردم و به لطف خدا باردار شدم،و الان هفته 12بارداری هستم و همه چی خوبه اتفاقا بعد کورتاژ شانس باروری زیاده،شما اقدام کنید،و ورزش و گرمیجات مصرف کنید تا رحمتون سرد نشه نگران نباش ذکر یا فاطمه و توکلت الله زیاد بگید وتوکل به خداوند و توسل به حضرت فاطمه داشته باشین سلام خواهر جان نگران نباش،من خودم 12هفته هستم اصلا تهوع و استفراغ نداشتم فقط از نه هفته حالم خراب شد،ولی استفراغ هم نکردم سلام عزیزم از رگ دست خون بگیرن خیلی بهتره چون این خونگیری خودش برای زردی خوبه بعد اینه اصلا گرمی جات،چربی و نمک مصرف نکن دارو گیاهی شیر خشت هم به بچه بده درجواب خانم معلم ک دانش آموزانش وچادری کردن خداان شاءالله شمارو دربهشت همنشین ائمه اطهارکنه.. کارباقی الصالحات برای خودتون انجام دادین تواین دوره زمونه کمترمعلمی اینطوردلسوزی برای آخرت دانش آموزش میکنه مادامی ک خودش ودربرابرنامحرم بپوشونه ثوابش برای شمام هست. ان شاءالله خیردنیاوآخرت وببینید من همون خانومم که گفتم در بارداری عصبی بودم بچم با پدرش بد بود،سر بچه دوم اوضاع زندگیمون خوب بود و من ارامش داشتم نسبت به همسرم ، بچه و پدرش بی نهایت رابطه شون خوبه ....خواهش میکنم رعایت کنید خانوما ارامش داشته باشید. اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
جواب سوال خاطره_تجربه۱۵ سلام خواهرم تو همین کانال راهنمایی های زیادی اعضا برای ناراحتی های اسپرم فرستادن اما الان ایتا نقص داره نمیشه سرچ کرد یکی از اون راهکارا نان باروری هست که هم برای مرد هم زن خوبه دستورشو دکتر خیراندیش داده حتما درست کنید این نون رو خیلی راحته مثل خاگینه س خیلیا انجام دادن اسپرم تقویت شده و جواب گرفتن من کلیپشو از نت میگیرم براتون میفرستم به امید سلامتی همه و شما دعا بفرمایید من خودم باردار بودم بخاطر شیفت سنگین شوهر باهاش خیلی بد بودم دقیقا هم براش با لج و غیظ غذا میپختم مدامم باهاش قهر بودم ،و بچه م واقعا همینکه دست راست و چپشو شناخت سر ناسازگاری با پدرش گذاشت خانوما جدی بگیرید کینه پدرو از خونتون به بچه تزریق نکنید اینم لینک کانال خانومای اشپز که خانوما همه باید بیان👇 ‍‌‌https://eitaa.com/joinchat/3691053134Ce3fbadb31a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد خیر اندیش●درمان ناباروری حاد در مردان به سادگی●درمان اسپرم صفر ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای زیاد شدن اسپرم و درمان اسپرم صفر آیت الله ضیایی ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄ @farzandbano
سلام به همگی بانوان گلم ممنون از ستایش جان برای کانال خوب و پر محتوا، که ما مامانها رو دور هم جمع کرده😍 زهره هستم دیروز 39 سالم تموم شد سال 80 درسن 17/5سالگی ازدواج کردم، همسرم 25 سالش بود ما هردو خیلی به بچه علاقه داشتیم و از همون اول بچه میخواستیم، اما نمیدونم بخاطر استرس زیاد بود یا چه چیزی که حدود 2/5سال طول کشید تا باردار بشم... پیش یه دکتر خیلی خوب رفتم اما خوب درمان خیلی ساده ای که ابتدایی ترین روش بود رو انجام دادند و باردار شدم، یک دوره قرص لتروزول خوردم، به همراه متفورمین(طبق دستوری که داره) و عکس رنگی از رحم هم انداختم(میگن عکس رنگی خودش باعث میشه باردار بشی چون لوله ها اگه گرفتگی داشته باشه باز میکنه) بگذریم... بارداری راحتی داشتم و خیلی خوش میگذشت، هشت ماهگی عروسی برادرم بود، یکم فشار تحمل کردم چون خیاطی انجام میدادم، مادرم دلش میخواست لباسهای زن داداشم رو من بدوزم چون فقط خیاطی من رو قبول داشت... خلاصه یه تیشرت میپوشیدم که زرد رنگ بود و از قضا روی سینه ش نوشته بود( تلاش) 🤣🤣 تیشرت ورزشی برای فوتبال همسرم بود بعد با اون شکم هشت ماهه که اون تیشرت هم پوشیده بودم میدویدم اینور اونور😅😅 پدرم منو با چشمهای گرد شده نگاه میکرد، میگفت اینوووو😅😅😅 پدرم فرد محترم و فوق العاده بی نظیری هستند، باز نشسته ارتش هستند و فرزند من نوه اول ایشون هست و نور چشم همه ی فامیل😅😅😅 بگذریم خلاصه تو عروسی اونقدر بدو بدو کردیم که چشم قلمبه خوردم و فردای عروسی از دل درد من همه میگفتن این درد زایمانه، وقتشو گم کرده بوده، الان وقت زایمانشه🙄🙄 ادامه دارد.... ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
بله جونم براتون بگه با یکم استراحت بهتر شدم اما این نوع دلدرد یکی دوباری تا اخر بارداریم تکرار شد، اما در کل بارداری راحتی داشتم، ماه نهم بارداری من، ماه مبارک رمضان بود، منم همش میخواستم سعی کنم اگه بشه روزه بگیرم اما اگه اشتباه نکنم حتی یه بارم نشد😅 با بقیه سحری میخوردم و بعد نماز میخوابیدم تا ظهر هم تحمل میکردم وقتی همه داشتند همراه با تلویزیون قرآن میخوندند میدویدم آشپزخونه، زن داداشم میخندید، میفهمید که طاقت ندارم و میخوام یه چیز بخورم😅😅😅همسرم یه کابینت رو پُر کیک کرده بود که اگه اورژانسی گشنه شدم تا آماده شدن غذا یه چیزی بخورم😁 کلا از لحاظ خورد و خوراک خیلی میرسید، انار جعبه ای و انواع میوه ها... یه بار گفت این بارداری مثل درختی میمونه که هرچی بهش برسی بارش زودتر میرسه و سنگیتر میشه... دیگه ما خانوما پُقی زدیم زیر خنده از این حرفش، و هنوزم این جمله قصارش مثال و زبانزده😅😅 خلاصه به هفته آخر بارداری رسیدم، ماه شوال بود، با زن داداشم رفتیم چکاب، برگشتنی گشنم شده بود رفتیم ساندویچی نفری یکدونه ساندویچ سفارش دادیم، ساندویچم که به نصف رسید مکث کردم و خیره شدم، زن داداشم گفت چیه سیر شدی؟! گفتم نه، الان به این فکر میکنم که این ساندویچه تموم میشه من هنوز گشنمه یه نون اضافه بگیرم بگذارم روش🤣🤣🤣🤣 خلاصه این یه هفته هم به خیر و خوشی گذشت، 6آذر وقت زایمانم بود اما بچه تکون هاش خیلی کم شده بود دکتر تشخیص داد سونوگرافی بیوفیزیکال برم، وقتی روی تخت خوابیدم به دکتر گفتم جمعه بچم دنیا میاد، دکتر گفت نه من فکر نمیکنم جمعه دنیا بیاد... یکم نگران شدم... خلاصه پسر گل ما آقا محمد مهدی 8 آذر سال 83 دیده به جهان گشود😅😅 ادامه دارد.... ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
دوستان عضو این کانال بشید آخه خیلی از کانالهای طنز از این کانال کپی میکنند
قسمت سوم به تمام معنا عاشق این موجود کوچولو بودم درد و ناراحتی های سزارین اصلا برام مهم نبود همه رو تحمل میکردم و دارو هم نمیخوردم میگفتم برا بچه ممکنه ضرر داشته باشه... نمیدونم چرا آزمون الهی شامل حالمون شد و متاسفانه شیر نداشتم و هرکاری کردیم نشد که نشد، البته من تا پایان دوسال برای مهر و محبت مادری یا احتمال اینکه همون شیر خیلی کمی که شاید یه روز بیاد،، دوسال شیر خودم رو به بچه دادم و اتفاقا خیلی هم بهم وابسته بود، اما با تجویز پزشک به صورت کامل غذای پسرم شیر خشک بود😔😔😔 از تلخی هاش بگذریم.... با پسرم خیلی شاد و خوشحال بودیم و روزگار فوق العاده، عالی، و بی نظیر میگذشت. پسرم فوق العاده باهوش و شیرین زبان بود و همه رو جذب خودش میکرد یعنی همه ی دنیام بود و همسرم هم خیلی همراهی میکرد چون بچه براش خیلی مهم بود این رفتارم براش کاملا ایدآل بود و راضی بود کاملا سه سال گذشت و به همسرم گفتم میخوام ادامه تحصیل بدم، این شد که جرقه بچه بعدی به ذهن همسرم خطور کرد😶 گفت نه، بچه بیاریم، کلاس کامپیوتر و کلاسهای مختلف برو... و از این موارد کلاسهای مختلف رفتم و با بچه و کلاسها سرم گرم بود و به فکر بچه ی بعدی بودیم، اما چون محمد مهدی رو خیلی سخت و با تحت نظر بودن باردار شدم میخواستم سرفرصت مناسب مراجعه به پزشک رو شروع کنم توی همین هاگیر واگیر، همسرم دانشگاه بهبهان قبول شد (استان خوزستان) و ما هم ساکن تهران بودیم و هستیم، درگیر اسباب کشی و رفتن شدیم، میخواستم جابجا بشیم، برای تعطیلات که اومدیم تهران اقدام به دکتر رفتن کنم... ادامه دارد ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
اینو هم بگم که من تنبلی تخمدان داشتم و دارم و همیشه با این موضوع درگیرم همیشه پریود نامنظم دارم و عقب و جلو میوفته، برای بچه اول چون واقعا خیلی مشتاق بودیم و منتظر، تا من عقب مینداختم آزمایش بتا میدادیم، دیگه وارد شده بودم میدونستم عدد بتا باید حداقل سه رقمی باشه که احتمال بارداری وجود داشته باشه، اما بتای آزمایش هام همیشه 0 یا یک و دو بود😢یازده تا آزمایش تو دوسالی که باردار نشده بودم داده بودم که اخریش خدا رو شکر مثبت شد... بهبهان که مستقر شدیم، دوسه ماهی بود من پریود نشده بودم اما همش میخواستم خوب جابجا بشیم بعد برم دکتر، از طرفی هم چون محمد مهدی رو خیلی سخت باردار شده بودم تقریبا مطمئن بودم بچه نیست و مثل همیشه به قولی عقب انداختم فقط رفتم دکتر و به خانم دکتر گفتم یا آمپول بنویسید من بزنم چون معمولا اینجوری میشم خانم دکتر گفت من هرگز آمپول نمینویسم اول باید آزمایش بدی، من اصرار کردم و شرح حال خودم رو گفتم، گفتم که من به سادگی باردار نمیشم باید برم دکتر،، و این بچه نیست، هرچی گفتم اصلا قبول نکرد، گفت باید بری ازمایش... یه آزمایش نوشت رفتم دادم و جوابش رو گرفتم، با کمال ناباوری چشمهام ستاره زد🤩🤩🤩 بتا 1200 بود اصلا باورم نمیشد بردم به خانم دکتر نشون دادم کلی هم تشکر کردم، خانم دکتر یه سونو نوشت و همونروز سریع رفتم سونو رو دادم دکتر سونوگرافی گفت فقط ساک حاملگی تشکیل شده و احتمالا خود به خود از بین بره😭😭😭 یعنی تو یه روز از عرش اومدم به فرش اومدم خونه، حالتهای بارداری داشتم، هی به خودم میگفتم آش نخورده و دهن سوخته، حالا این حالت تهوع چی میگه وقتی بچه نیست😢😔 بعد یکی دو روز وقتی خواب بودم حس کردم خیس شدم دویدم حموم دیدم که حالتی شبیه سقط جنین برام پیش اومد به همراه خونریزی، خیلی زیاد بود اما فقط یکبار شد و ادامه نداشت... خلاصه گفتم همونطور که سونوگرافی گفته بچه سقط شد دیگه ناراحت بودم و حالم از لحاظ روحی بد بود یکماه گذشت دیدم باز پریود نشدم رفتم دکتر گفت باز باید آزمایش بدی اینجوری شد قیافم🙄🙄🙄🙄🙄 ادامه دارد😅 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
قسمت پنجم خلاصه دیدم دکتره گیره و ول کن نیست باز آزمایش دادم، با کنال ناباوری دیدم بتا شده 1750 حالا دیگه نمیدونستم خوشحال باشم یا ناراحت، چون نگران بودم بعد اونهمه خونریزی بچه سالم هست یا نه خلاصه نگرانی تمامی نداشت بارداریم هم رفته رفته خیلی سخت و سختتر میشد، درد داشتم همیشه و این نگرانم میکرد، تنگی نفس، درد شکم، غذا به سختی میخوردم، خلاصه تلافی راحتی بارداری اولم کامل در اومد😅 بخاطر تفاوت بارداری یقین کردیم که بچه دختره و همسرم گفت اسم دخترمون رو خودم انتخاب میکنم، من گفتم باشه اما اگه پسر شد اسمش حسین، چند بار تکرار کردم و همسرم اصرار داشت نه اصلا امکان نداره پسر باشه، منم گفتم باشه اما اگه یک در هزار پسر باشه اسمش حسین باشه گفت نه اگه پسر باشه اسمش رو حسین نمیگذاریم(چون اسم برادرم حسین هست و همسرم خیلی حساسه که اسم تکراری نباشه، میگفت مثلا اگه حسین بگذاریم و تو خونه صداش کنیم نمیشه که همش توضیح بدیم کدوم حسین رو میگیم)... خلاصه گذشت و من به ماه پنج و نیم بارداری رسیدم و رفتم سونوگرافی،، با کمال ناباوری گفتند بچه پسر هست، و من همونجا یه لحظه خشکم زد، دمتر گفت خانوم مگه چند تا پسر داری؟!!! گفتم فقط یه پسر دارم اما باورم نمیشه من بارداریم خیلی با پسر اولم فرق داشت بخاطر همین گفتم حتما این بچه دختر هست، گفت خودت رو جمع کن، و یه تلنگر بهم زد😅 وفتی به همسرم گفتم بچه پسر هست، سکوت کرد، گفتم چیه؟! گفت یه هفته راجع بهش با من حرف نزن که تو مغزم تجزیه تحلیل کنم،، الان چهار پنج ماهه فکر میکنم دختره، یهو فهمیدم پسره، بگذار ببینم چی شد چی نشد😅😅 خلاصه یه مدت که گذشت حالش اومد سرجاش، رفتیم سراغ چالش اسم... من گفتم حسین، همسرم گفت اصلا حسین نمیشه، منم گفتم ببین، یه هفته وقت داری دنبال اسم خوب بگردی، تو هر اسمی پیدا کنی که از حسین قشنگتر باشه من قبول میکنم،، همسرم فرهنگی هستند و با هزاران اسن پسر روبرو شدند، خیلی تجزیه تحلیل کردند چند اسم پیشنهاد دادند که به دل خودش هم نمینشست آخر خودش تسلیم شد و گفت باشه حسین😅 بگذریم که من تک و توک از خانواده همسرم حرف و کنایه شنیدم بخاطر اسم حسین (اسم داداش خودش رو گذاشته رو بچه) 😐 ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
قسمت ششم روزهای آخر بارداریم خیلی سخت میگذشت خرداد سال 88 بود و استرس شدید داشتیم، خیلیا از هولشون و ناراحتی یهو بچه شون داشت دنیا میومد اورژانسی اومده بودند بیمارستان، اما خوب من بچه م سزارین بود و دقیق سر موقع رفتم بخاطر دنیا اومدن بچه دو سه هفته زودتر اومدیم تهران من تو کل بارداری دومم به این فکر میکردم که عشق و محبت من چطور میخواد از محمد مهدی کم بشه و با حسین تقسیم بشه واقعا عاشق محمد مهدی بودم و هستم وقتی حسینم دنیا اومد دیدم محبت تقسیم نمیشه ضرب میشه و به توان میرسه و هر بچه ای لذت و جایگاه خودش رو داره و انگار یه دنیای جدیدی پیش رو مون قرار میگیره که پُر از جذابیت و بکری هست که اروم آروم باید کشفش کنی زندگیش کنی و جلو بری... وقتی حسینم دنیا اومد باز تو خود بیمارستان گفتند این سیر نمیشه و خودشون شیر خشک تجویز کردند حسین زردی 15.5 داشت و بستری شد، یه هفته ای باهم بیمارستان بودیم... بچه آروم و ناز و خنده رویی بود دو ماهه بود که دایی حسینش نامزد کرد و ما هم رفتیم بهبهان،، به جرأت میتونم بگم بهترین دوران زندگیم رو تو این شهر دوست داشتنی یعنی بهبهان تجربه کردم،نوزادی حسین که عین عسل شیرین بود... همه ی وقتم رو با بچه ها بودم بعضی وقتها فرصت نمیکردم غذا درست کنم و همسرم از بیرون آش میخرید☺️ چون از همه دور بودیم و کسی نبود حسین رو بغل کنه یا براش جالب و جذاب باشه، محمد مهدی هم خیلی حسودی نمیکرد و باهم خیلی خوب بودند و حسین کوچولو همیشه به کارها و بازی محمد مهدی میخندید و ریسه میرفت از خنده😅 من شدم عاشق هر دوشون و دوران خوش کودکی بچه ها تموم شد و الان محمد مهدی 18 سالشه و دانشجو هست، و حسین 13/5 سالشه ادامه دارد ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
اگه اشتباه نکنم سال 89 یعنی یه سال بعد از به دنیا اومدن حسین، رهبری اعلام کردند که سیاست دو تا بچه کافیه اشتباه بوده و انتهای اون رو باید مشخص میکردیم(مضمون کلامشون رو که یادم میاد عرض کردم) اون زمان ما خیلی جدیت صحبتشون رودرک نکردیم تا اینکه هرچه روزها پیش رفت دیدیم بحث خیلی جدیه... سال 95 من رفتم دانشگاه دیگه رسما قرص ضد بارداری مصرف میکردم، یکی دو سال بعد وقتی برای سفر عید نوروز به خونه ی یکی از فامیلهامون رفتیم و اون خونواده یک دختر نوزاد کوچولو داشتند خیلی به دلمون نشست، من حسابی هوس کردم اما چیزی نگفتم بعد در ادامه سفرمون به جنوب، رفتیم شلمچه همسرم نگاه کرد به اطراف و گفت، چجوری بغل هرکی یه نوزاد هست، چطور هروقت دلشون میخواد بچه دار میشن؟!! گفتم اونا از قرصهای من نمیخورن که!!! گفت خوب نخور برای چی میخوری؟ همین شد که از اون به بعد قرص نخوردم اما هنوز خدا بهمون فرزندی عنایت نکردند... الان حدود چهار ساله بچه سوم رو میخوایم اما نمیشه دکتر و اینها نرفتیم همسرم میخواد همینجوری خودش بشه اونم که فعلا در حسرتیم و بچه نشده😭😭😭😭 عزیزای من بارداری رو عقب نندازین، معلوم نیست هروقت که بخوایم بچه بشه، دست خداست و هرچی جوونتر باشیم فکر میکنم راحتتر باردار بشیم التماس دعا از همگی ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️سوال ؛ به نظر شما کدام مسئله‌‌ است که رهبر حکیم انقلاب را در مورد آینده‌ی ایران دچار نگرانی کرده؟ جواب : موضوع ┄┅┅❅🤰🤱👶👩‍🦰🤰🤱❅┅┅┄                  @farzandbano