کمتر درس بخون، ولی با کیفیت !✅
به جای اینکه کل روز رو درس بخونی و
آخرِ شب حس کنی هیچی بلد نیستی،
این کارها رو انجام بده👇🏽
↵ نَوَسانی درس نخون !📊
اینکه یه روز ۱۳ ساعت بخونی یه روز ۶
ساعت اصلا نتیجه بخش نیست، کم
بخون ولی مستمر.
↵ تست کمتر ولی با کیفیت✨
به جای اینکه روزی ۴٠٠ تا تست بزنی و
به هیچکدوم توجه نکنی، ۲٠٠ تا بزن،
دقیق تحلیلشون کن و نقطه ضعفتو
پیدا کن.
↵ برنامه مرور داشته باش📝
مرور کردن وقت تلف کردن نیست. با
مرور کردن مطالب قبلی رو تثبیت
میکنی و تلاشای گذشتَت هدر نمیره.
↵ استراحت هم لازمه🚴🏻♂
درس خونـدنِ پیوسته قاتـل تمرکزته؛
ورزش و تفریح و مطالعه غیر درسی
داخل برنامت قرار بده؛ تا کیفیت
مطالعت بالاتر بره.
#درسخوان 58
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5123🔜
❣#سلام_امام_زمانم❣
💕#سلام_پدر_مهربانم💕
دل گشته بی قرارتو یا صاحب الزمان
سخت است انتظار تو یا صاحب الزمان
عمری ست درمسیرنگاهت نشسته اند
عشاق جان نثارتو یا صاحب الزمان
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
سلااااام رفقایِمهربان✋
#روزتون_پرنور_و_نشاط😊
🌹سلام بر ابراهیم🌹
حاجات مردم و نعمت خدا
جمعی از دوستان شهید
همراه ابراهیم بودم. با موتور از مسیری تقریبا دور به سمت خانه بر می گشتیم. پیرمردی به همراه خانواده اش کنار خیابان ایستاده بود. جلوی ما دست تکان داد و من ایستادم.
آدرس جائی را پرسید. بعد از شنیدن جواب، شروع کرد از مشکلاتش گفت.
به قیافه اش نمی آمد که معتاد یا گدا باشد. ابراهیم هم پیاده شد و جیب های شلوارش را گشت ولی چیزی نداشت.
به من گفت: امیر، چیزی همرات داری؟! من هم جیب هایم را گشتم. ولی به طور اتفاقی هیچ پولی همراهم نبود.
ابراهیم گفت: تو رو خدا باز هم بین. من هم گشتم ولی چیزی همراهم نبود.
از آن پیرمرد عذرخواهی کردیم و به راهمان ادامه دادیم. بین راه از آینه موتور، ابراهیم را می دیدم. اشک می ریخت!
هوا سرد نبود که به این خاطر آب از چشمانش جاری شود، برای همین آمدم کنار خیابان. با تعجب گفتم: ابرام جون، داری گریه می کنی؟!
صورتش را پاک کرد. گفت: ما نتوانستیم به یک انسان که محتاج بود کمک کنیم. گفتم: خب پول نداشتیم، این که گناه نداره. گفت: می دانم، ولی دلم خیلی برایش سوخت. توفيق نداشتیم کمکش کنیم.
#سلام_بر_ابراهیم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5124🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ء اِهم ! رفیق اگر به مدلِ خودت گرفتاری،
و وقت نداری؛ لطفاً یک دقیقه زمان بزار و
این ویدئو رو ببین🌿.
_ برایِ درک دقیقههات :)
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5126🔜
1_1488884531.mp3
5.8M
📻🌿 ؛
ــــ ــــــ ــــــــ
نماز یه شاه کلیده. اما خب چطوری
ازش استفاده کنیم ؟!
_ چارهیِ دردِ بی دَرمون :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کس صدایش زد، بیچاره نخواهد شد
کارَش به یک مو هم رِسَد پاره نخواهد شد
_ شهادتامامکاظمعلیھالسلام🖤
#امام_کاظم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5127🔜
❣#سلام_امام_زمانم❣
💕#سلام_پدر_مهربانم💕
گویند ظهور تو بهاران جهان است...
من منتظر فصل بهاران تو هستم...
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
سلااااام رفقایِمهربان✋
#صبح_بخیر🌧
🌹سلام بر ابراهیم🌹
کمی مکث کردم و چیزی نگفتم. بعد به راه ادامه دادم. اما خیلی به صفای درون و حال ابراهيم غبطه می خوردم.
فردای آن روز ابراهیم را دیدم. می گفت: دیگر هیچوقت بدون پول از خانه بیرون نمی آیم. تا شبیه ماجرای دیروز تکرار نشود.
رسیدگی ابراهیم به مشکلات مردم، مرا یاد حدیث زیبای حضرت سیدالشهداء انداخت که می فرمایند: «حاجات مردم به سوی شما از نعمت های خدا بر شماست، در ادای آن کوتاهی نکنید که این نعمت در معرض زوال و نابودی است »
اواخر مجروحیت ابراهیم بود. زنگ زد و بعد از سلام و احوالپرسی گفت: ماشینت رو امروز استفاده می کنی!؟
گفتم: نه، همینطور جلوی خانه افتاده. بعد هم آمد و ماشین را گرفت و گفت: تا عصر بر می گردم.
عصر بود که ماشین را آورد. پرسیدم: کجا می خواستی بری!؟ گفت: هیچی، مسافرکشی کردم! با خنده گفتم: شوخی می کنی!؟
گفت: نه، حالا هم اگه کاری نداری پاشو بریم، چند جا کار داریم.
خواستم بروم داخل خانه. گفت: اگر چیزی در خانه دارید که استفاده نمی کنی مثل برنج و روغن با خودت بیاور.
رفتم مقداری برنج و روغن آوردم. بعد هم رفتیم جلوی یک فروشگاه. و ابراهیم مقداری گوشت و مرغ و... خرید و آمد سوار شد. از پول خردهائی که به فروشنده میداد فهمیدم همان پول های مسافر کشی است.
بعد با هم رفتیم جنوب شهر، به خانه چند نفر سر زدیم. من آنها را نمی شناختم. ابراهیم در می زد، وسائل را تحویل می داد و می گفت: ما از جبهه
آمده ایم، اینها سهمیه شماست! ابراهیم طوری حرف می زد که طرف مقابل اصلا احساس شرمندگی نکند. اصلا هم خودش را مطرح نمی کرد.
بعدها فهمیدم خانه هایی که رفتیم، منزل چند نفر از بچه های رزمنده بود. مرد خانواده آنها در جبهه حضور داشت.
برای همین ابراهیم به آنها رسیدگی می کرد.
کارهای او مرا به یاد سخن امام صادق انداخت که می فرماید: سعی کردن در برآوردن حاجت مسلمان بهتر از هفتاد بار طواف دور خانه خداست و باعث در امان بودن در قیامت می شود
این حدیث نورانی چراغ راه زندگی ابراهیم بود. او تمام تلاش خود را در جهت حل مشکلات مردم به کار می بست.
#سلام_بر_ابراهیم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5128🔜
#ارسالی_کاربر
#امام_کاظم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5129🔜
1_1496744960.mp3
8.43M
#امام_کاظم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5130🔜
هدایت شده از طبیبِ جان
━━━━━✤✤﷽✤✤━━━━
"فراخوان جذب نیروی طراح خلاق و حرفهای برای مجموعه جواهرالحیاة"
⚠️گروه تخصصی جواهرالحیاة برای تکمیل کادر طراحی خود نیاز به تعدادی طراح حرفهای و کاربلد دارد.
🔰شرایط عضویت در گروه طراحی:
🔸حتما دوره تحصیلی گرافیک را گذرانده باشند و با مبانی و اصول هنر آشنایی کامل داشته باشند.
🔹خلاق و با انگیزه و دارای درک هنری بالا باشند.
🔸حتما تجربه کار طراحی و نمونه کار داشته باشند.
🔹توانایی کار با نرم افزار فتوشاپ، ایلاستریتور را در حد متوسط داشته باشند.
🔸🔸توانایی کار با نرم افزارهای ساخت تیزر و کلیپ علاوه و نرمافزارهای دیگر، امتیاز محسوب میشود👌
🔸وقت آزاد برای سفارش کار طراحی داشته باشند.
🔹در انجام کار از نظر کیفیت و زمان تحویل به مجموعه متعهد باشند.
🔸در گروه سنی بالای ۱۸ سال باشند.
در صورت تمایل به همکاری تعدادی از نمونه کارهای خود را به آیدی زیر ارسال کنید.👇🏻
➻ @arghavan_yan ➻
━━━━━━━━━━━━━━━━━━━
❣#سلام_امام_زمانم❣
💕#سلام_پدر_مهربانم💕
سَلامـ اے دلرباے اهلِ بینش
سَلامـ اے قلبِ نابِ آفرینش...
#اللهمعجللولیکالفرج🤲
سلااااام رفقا ✋
#صبحتون_پرنور_و_نشاط😊
#سلام_بر_ابراهیم
دوران دبیرستان بود.ابراهیم عصرها در بازار مشغول به کار می شد و برای خودش در آمد داشت. متوجه شد یکی از همسایه ها مشکل مالی شدیدی دارد. آنها علیرغم از دست دادن مرد خانواده، کسی را برای تأمین هزینه ها نداشتند.
ابراهیم به کسی چیزی نگفت. هر ماه وقتی حقوق می گرفت، بیشتر هزینه آن خانواده را تأمین می کرد! هر وقت در خانه زیاد غذاپخته می شد، حتما برای آن خانواده می فرستاد. این ماجرا تا سال ها و تا زمان شهادت ابراهیم ادامه اداشت و تقریبا کسی به جز مادرش از آن اطلاعی نداشت.
شخصی به سراغ ابراهیم آمده بود. قبلا آبدارچی بوده و حالا بیکار شده بود. تقاضای کمک مالی داشت.
ابراهیم به جای کمک مالی، با مراجعه به چند نفر از دوستان، شغل مناسبی را برای او مهیا کرد. او برای حل مشکل مردم هر کاری که می توانست انجام میداد. اگر هم خودش نمی توانست به سراغ دوستانش می رفت. از آنها کمک
میگرفت.
......
اما در این کار یک موضوع را رعایت می کرد؛ با کمک کردن به افراد، گداپروری نکند. ابراهیم همیشه به دوستانش می گفت: قبل از اینکه آدم محتاج به شما رو بیاندازد و دستش را دراز کند. شما مشکلش را بر طرف کنید.
او هر یک از رفقا که گرفتاری داشت، یا هر کسی را حدس می زد مشکل مالی داشته باشد کمک می کرد. آن هم مخفيانه، قبل از اینکه طرف مقابل حرفی بزند.
بعد می گفت: من فعلا احتیاجی ندارم. این را هم به شما قرض می دهم. هر وقت داشتی بر گردان. این پول قرض الحسنه است.
ابراهیم هیچ حسابی روی این پولها نمی کرد. او در این کمکها به آبروی افراد خیلی توجه می کرد. همیشه طوری برخورد می کرد که طرف مقابل شرمنده نشود.
#سلام_بر_ابراهیم
لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰
✿○○••••••══
@farzandetanhamasiry15_21
═══••••••○○✿
🔚5131🔜