eitaa logo
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
876 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
69 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ارتباط با ادمین: @labaick کانال طبیب جان @Javaher_Alhayat استفاده از مطالب کانال آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 سلام بر ابراهیم 🌹 این قسمت دوست راوی: مصطفي هرندي خيلي بی‌تاب بود. ناراحتي در چهره‌اش موج ميزد. پرسيدم: چيزي شده!؟ ابراهيــم با ناراحتي گفت: ديشــب با بچه‌هــا رفته بوديم شناســائي، تو راه رفت روي مين و برگشــت، درست در كنار مواضع دشمن، ماشاءالله عزيزي شهيد شد. عراقی‌ها تيراندازي كردند. ما هم مجبور شديم برگرديم. تازه علت ناراحتي‌اش را فهميدم. هوا كه تاريك شد ابراهيم حركت كرد، نيمه‌هاي شب هم برگشت، خوشحال و سرحال! مرتب فرياد ميزد؛ امدادگر... امدادگر... سريع بيا، ماشاءالله زنده است! بچه‌ها خوشــحال بودند، ماشــاءالله را ســوار آمبولانس كرديم. اما ابراهيم گوشه‌اي نشسته بود به فكر! كنارش نشستم. با تعجب پرسيدم: تو چه فكري!؟ مكثي كرد و گفت: ماشاءالله وسط ميدان مين افتاد، نزديك سنگر عراقی‌ها. اما وقتي به سراغش رفتم آن‌جا نبود. كمي عقب‌تر پيدايش كردم، دور از ديد دشمن. در مكاني امن! نشسته بود منتظر من. ٭٭٭ خون زيادي از پاي من رفته بود. بی‌حس شــده بــودم. عراقی‌ها اما مطمئن بودند كه زنده نيستم. حالت عجيبي داشتم. زير لب فقط ميگفتم: يا صاحب الزمان(عج) ادركني. هوا تاريك شده بود. جواني خوش سيما و نوراني بالاي سرم آمد. چشمانم را به سختي باز كردم. مرا به آرامي بلند كرد. از ميدان مين خارج شــد. در گوشه‌اي امن مرا روي زمين گذاشت. آهسته و آرام. من دردي حس نميكردم! آن آقا کلی با من صحبت کرد. بعد فرمودند: كسي می‌آيد و شما را نجات ميدهد. او دوست ماست! لحظاتي بعد ابراهيم آمد. با همان صلابت هميشگي. مرا به دوش گرفت و حركت كرد. آن جمال نوراني ابراهيم را دوست خود معرفي كرد. خوشا به حالش اين‌ها را ماشاءالله نوشته بود. در دفتر خاطراتش از جبهه گيلان‌غرب. ٭٭٭ ماشــاءالله سال‌ها در منطقه حضور داشت. او از معلمين با اخلاص وباتقواي گيــلان غرب بود كــه از روز آغاز جنگ تا روز پاياني جنگ شــجاعانه در جبهه‌ها و همه عمليات‌هاحضور داشت. او پس از اتمام جنگ، در سانحه رانندگي به ياران شهيدش پيوست. لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4908🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضھ‌ی سیلی‌ دستی که به نیلوفر خورد...🥀" لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4909🔜
💔🏴✨ 💔 میگفت : گریه ی همه بچه ها آروم میشد جز حسن(ع)😭 🌻 💔 ✨✨✨✨✨ 🖤🍃
اگر هنگام درس خواندن تمرکز ندارید سعی کنیـد آن را هر روز در بازه های زمانی کوتاهِ 30 الی 45 دقیقه‌ای مطالعه کنید👩🏻‍🎓📋. 39 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4910🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🍃
وقتی ناراحتی ميگن خدا اون بالا هست... وقتی نا اميدی ميگن اميدت به خدا باشه وقتی مسافری ميگن خدا پشت و پناهت وقتی مظلوم واقع باشی ميگن خدا جای حق نشسته وقتی گرفتاری،ميگن خدا همه چيو درست ميکنه وقتی هدفی تو دلت داری ميگن از تو حرکت از خدا برکت پس وقتی خدا حواسش به همه و همه چی هست..ديگه غصه چرا؟✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سلام بر ابراهیم 🌹 گمنامی: گمنامي راوی:مصطفي هرندي قبل از اذان صبح برگشــت. پيكر شــهيد هم روي دوشش بود. خستگي در چهره‌اش موج ميزد. صبح، برگه مرخصي را گرفت. بعد با پيكر شــهيد حركت كرديم. ابراهيم خسته بود و خوشحال. ميگفت: يك ماه قبل روي ارتفاعات بازيدراز عمليات داشتيم. فقط همين شــهيد جامانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف كرد و توانستيم او را بياوريم. خبر خيلي سريع رسيده بود تهران. همه منتظر پيكر شهيد بودند. روز بعد، از ميدان خراسان تشييع با شكوهي برگزار شد. ميخواستيم چند روزي تهران بمانيم، اما خبر رسيد عمليات ديگري در راه است. قرار شد فردا شب از مسجد حركت كنيم. ٭٭٭ با ابراهيم و چند نفر از رفقا جلوي مســجد ايســتاديم. بعد از اتمام نماز بود. مشغول صحبت و خنده بوديم. پيرمردي جلو آمد. او را ميشناختم. پدر شهيد بود. همان كه ابراهيم، پسرش را از بالاي ارتفاعات آورده بود. سلام كرديم و جواب داد. همه ســاكت بودند. براي جمع جوان ما غريبه مينمود. انگار ميخواســت چيزي بگويد، اما! لحظاتي بعد ســكوتش را شكســت و گفت: آقا ابراهيــم ممنونم. زحمت كشيدي، اما پسرم! پيرمرد مكثي كرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است!! لبخند از چهره هميشــه خندان ابراهيم رفت. چشــمانش گرد شــده بود از تعجب، آخر چرا!! بغض گلوي پيرمرد را گرفته بود. چشــمانش خيس از اشك شد. صدايش هم لرزان و خسته: ديشــب پســرم را در خواب ديدم. به من گفت: در مدتي كــه ما گمنام و بينشــان بر خاك جبهه افتاده بوديم، هرشب مادر سادات حضرت زهرا به ما سر ميزد. اما حالا، ديگر چنين خبري نيست! پسرم گفت: «شهداي گمنام مهمانان ويژه حضرت صديقه هستند!» پيرمرد ديگر ادامه نداد. سكوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهيم نگاه كردم. دانه‌هاي درشــت اشــك از گوشــه چشمانش غلط ميخورد و پايين می‌آمد. ميتوانســتم فكرش را بخوانم. گمشــده‌اش را پيدا كرده بود. «گمنامي!» ٭٭٭ لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4911🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹ طوطی‌ وار مطالعه نکنید › فراموش‌کردنِ‌ مطالب بخاطر پایین بودن کیفیـت مطالعه و مـرور نکـردن اسـت. تا مبحثی را یـاد نگرفته‌ایـد سـراغ موضوعِ بعدی نروید !👩🏻‍🎓✨ 40 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4912🔜
یلدا‌با‌طعمـ غم‌مادر مبارڪ...💔 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4913🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ متفاوت یلدایی لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4914🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1339519188.mp3
12.18M
۷۰ ♨️ هزار استاد و معلّم اخلاق؛ بی‌اثرنـــد اگر ؛ ما مجهز به یک اسلحه درونی نباشیم! ♨️ هزار سال عبادت و تهجد، راهمان را به آسمان باز نمی‌کنند؛ اگر در درون ما، گیرنده‌هایی با درجه حساسیت بالا وجود نداشته باشند! 💥از کدام اسلحه یا گیرنده، حرف می‌زنید؟ لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4915🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برای تقرب 61 در مورد این صحبت کردیم که ما باید مراقب ذهنمون باشیم که خیلی از افکار منفی واردش نشه. 🍒 اونوقت میوه و ثمره کنترل ذهن چه خواهد بود به نظرتون؟ 🔵 یعنی وقتی که آدم خیلی مراقب ذهنش باشه چی میشه؟ خوب دقت کنید! میوه بحث کنترل ذهن اینه: 🌷 سوء ظن به خدا یه لحظه هم به ذهنمون نیاد.... "حتی یه لحظه هم فکر نکنیم که تنهاییم..." 💕 یه لحظه هم فکر نکنیم که خدا ما رو ول کرده... یه لحظه هم به ذهنمون خطور نکنه که خدا ما رو کم دوست داره....💖 ⭕️ اگه ذره ای از این مدل افکار توی ذهنمون اومد معلومه که سوء ظن دار یم به خدا معلومه که کنترل ذهنمون در مسیر درستی نبوده... 💥 💖حسن ظن داشتن به خدا شیرین ترین میوه عالم هست... 🔴 میدونید روزانه چندین بار ما این گناه بزرگ رو مرتکب میشیم که سوء ظن به خدا پیدا میکنیم؟ میدونید تمام استرس ها و ناراحتی ها مال ذهنی هست که رفته سراغ سوء ظن به خدا! 😒 چقدر بده آدم سوء ظن به مولای خودش پیدا کنه.... ✔️ بذارید امروز یه دعای مهم رو با هم مرور کنیم. 🌷 خدایا همین الان سوء ظن ما رو نسبت به خودت پاک کن..😓 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚4916🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱" "بی شما هرشب مارا یلدایی ست به بلندای غیبت " وقتی هر روزمان شب می شود و هر شبمان روز بی آنکه به یک پلک زدن، چشم مان به روی ماهتان باز شود؛ پس دیگر ما را چه سود که یک دقیقه بیش یا کمتر!؟ شاید هم نه باید مسرور باشیم که یک دقیقه بیشتر عاشقت هستیم؛ و خدارا شاکر باشیم که یک دقیقه بیشتر نامتان را می توانیم صدا بزنیم! معشوق جان با هم قرار عاشقی گذاشته ایم که یلدای مان عطر و بوی شما داشته باشد... قرار ما ساعت23:00 شب یلدا قرائت دعای فرج ما قدبلند میکنیم به بلندای یلدا تا دست به دامان خورشید شویم که با آمدنش نور و روشنی را برایمان به ارمغان بیاورد و ما را از تاریکی شب‌های غیبت نجات دهد به امید روز وصال...!