eitaa logo
رسانه (۱۵ تا ۲۱ سالگی)
876 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
69 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم ارتباط با ادمین: @labaick کانال طبیب جان @Javaher_Alhayat استفاده از مطالب کانال آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خداجونم اینقدر‌ لطف‌ میکنی، موندم‌ تو‌ به‌ من‌ دل‌ سِپُردی‌ یا‌ من‌ به‌ تو؟ :)🧡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🍃 ❣آقا جون 😍🖐 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2664🔜
38.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاهکاربحرینی‌ها درتولید عربی؛تمام تلاششان را در حفظ لحن‌ و مضامین نسخه فارسی با توجه به خفقان سیاسی رسانه‌ای رژیم آل‌خلیفه داشته‌اند... 🌸!
سلام‌فرمانده‌دربحرین! - yasfatemii .mp3
7.61M
یا عطر الورودِ؛ من قلبي سلامُ..🌸! لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2665🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌ الله الرحمن الرحیم🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖سلام امام زمانم💖 آقا جان تمام سالهایے که درس خواندیم : ♦️دبیر عربے به ما یاد داد که "مـــــهدے " اسم خاصے است که تنوین پذیر است ! اما نگفت که "مـــــهدے " خاص ترین اسم خاص است که تمام غربت و تنهایے را پذیرا شده است...😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مزد خون سوالی گفتم؛ این‌جا فقط بخاطر نگفتن لعن مملکت اسلامی نیست ؟!!! منصور خودت بهتر میدونی مصلحت حفظ اسلام ایجاب میکنه که ما وحدت داشته باشیم تا در مقابل دشمن‌هامون که مثل گرگ آماده‌ی حمله به ما هستن قوی‌تر باشیم! چرا به جای اختلاف‌ها روی مشترکات تمرکز نکنیم؟! روی خدای یگانه‌ی واحدمون! روی کتاب مقدس واحدمون! روی پیامبر(ص) واحدمون؟ با یه حالتی دستهاش رو توی هوا چرخوند و تکرار کرد مصلحت... مصلحت! کدوم مصلحت؟! به اسم مصلحت اسلامی با دشمن‌هامون وحدت داشته باشیم! در حالی که دستش رو با شدت می‌کوبید روی سینه‌اش ادامه داد: با کسایی که دست علی(ع) رو بستن؟! مادرمون رو توی کوچه زدن؟! کدوم عقل سلیمی این رو می‌پذیره ! دیدم نه انگار نمیخواد قبول کنه و به قول گفتنی: میگه مرغ یه پا داره! یاد اون حدیثی افتادم که آقامون امام علی(ع) می‌فرمودن جاهل را ندیدم یا در حال افراط یا در حال تفریط! گفتم: اخوی شنیدی میگن فلانی دایه‌ی مهربان‌تر از مادر شده! یعنی برادرم شما از امام علی(ع) بیشتر دلت میسوزه برای حضرت زهرا(س)!!! یعنی دست‌هایی که خیبر رو از جا کند، نمی‌تونست یه طنابی که به دستش بسته شده رو باز کنه! چرا می‌تونست والله می‌تونست ولی ... ولی.. یه مسئله‌ی مهم‌تر وسط بود! اون هم حفظ نظام اسلامی که پیامبر(ص) پایه گذاری کرده بود! میفهمی مصلحت سکوتش حفظ نظام اسلامی بود! تا جایی که در دوران هر سه خلیفه، هم به روایت مولا(ع) هم به گفته‌ی خود این خلفا هر کجا گیر می‌کردن و کمک می‌خواستن آقامون علی(ع) کمکشون می‌کرد، دوباره و با صدای بلندتر تکرار کردم... علی(ع) کمکشون می‌کرد! به نظرم این‌جوری شما میگین آقام علی(ع) اصلا شیعه نبوده! چون آخه به خلفا کمک می‌کرد که خلافت حقشون نبود که هیچ و بماند...! ولی هر آدم مومن و عاقلی میفهمه علی(ع) برای حفظ نظام اسلامی که اولویت اول و آخرش بود از این کمک‌ها دریغ نمی‌کرد! همون‌طور که حضرت زهرا (س)در خطبه‌ای گفته‌اند: امامت برای حفظ نظام و تبدیل تفرقه مسلمین به اتحاد هست، آقا منصور! این حرف حضرت مادر! حالا تو خود بخوان شرح مفصل از این مجمل...! بعععله هر کسی که به این خاندان بزرگ و عزیز ظلم کردن به وقتش جواب کارهاشون رو خواهند دید! فکر هم نکن فقط چند نفر بودن توی کوچه ظلم کردن نخیررررر اخوی...! از هر کسی که قبول کرد دین از سیاست جداست و با این کار گذاشت سیاست منفعت طلب صدر قدرت بشینه گرفته، تا اون افرادی که دنبال تفرقه و ضربه زدن به اسلام هستن رو شامل میشه! اما حالا داداش شما از امام علی(ع) فهمیم‌تری یا دلسوز تر! که مملکتی رو برای حفظ نظام اسلامیش وحدت رو یه اصل میدونی، اسلامی نمیدونی؟! در عین ناباوری دیدم گفت: اینا همش توجیه! بی‌خیال مرتضی! اسیرش نشو! ان‌شاءالله توی یه فرصت مناسب با هم راجع به این مسائل صحبت می‌کنیم... بعد هم انگار نه انگار ادامه داد: بیا سر دیگ رو بگیر الان عزادارها بیرون منتظرن... ادامه دارد.... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2666🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️‏شرق و غرب عالم نام تورا فریاد می‌زنند !!🌸🍃 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 «عج» لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2667🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖سلام امام زمانم💖 آقا جان تمام سالهایے که درس خواندیم : 🔹دبیر شیمے به ما نگفت که اگر عشق و ایمان و معرفت با هم ترکیب شوند شرایط" ظـــــهور " تو  مهیا مے شود ! 🔸دبیر زیست نگفت که این صداے تپش قلب نیست ؛ صداے بے قرارے دل براے " مـــــهدیست " ! 🔹دبیر ادبیات از عشق مجنون به لیلے ,از غیرت فرهاد نسبت به شیرین گفت اما از عشق شیعه به "مـــــهدی" ؛ از غیرتش به "زهرا(س) " نگفت ! 🔸دبیر تاریخ نگفت که اماممان امسال سال چندم غربتش است؟! نگفت غربت اهل بیت " علے(ع) " از کے شروع شد و تا کے ادامه دارد ! 🔹دبیر دینے فقط گفت که انتظار فرج از بهترین اعمال است اما نگفت که انتظار فرج یعنے گـــــناه نکنیم و یعنے" گـــــناه نکردن " از بهترین اعمال است ! 🔸دبیر عربے به ما یاد داد که "مـــــهدے " اسم خاصے است که تنوین پذیر است ! اما نگفت که "مـــــهدے " خاص ترین اسم خاص است که تمام غربت و تنهایے را پذیرا شده است ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مزد خون بعد هم ساکت شد.... سکوتی سنگین... در همون حال کمکش دیگ غذا رو جابه جا کردم و بدون این‌که حرفی بزنیم مشغول به ظرف کردن غذا شدیم... کاملاً مشخص بود با حرف‌هایی که بینمون رد و بدل شده بود ذهن و فکر هر دوتامون حسابی درگیر شده! احساس می‌کردم دیگه واقعاً برام موندن در چنین مکانی غیر قابل تحمله و طاقتم طاق شد، به بهانه‌ی دیر وقت شدن به منصور گفتم باید برم. مشخص بود اون هم توقع شنیدن چنین حرف‌هایی رو از من نداشت و شاید با خودش فکر می‌کرد هنوز برای پذیرفتن حرف‌هاش نه با منطق که با اجبار محبت‌هاش زود بود و باید کمی بیشتر صبر کرده بود که من درست اسیر محبت و مدیون مرامش بشم تا جایی که برام مهم نباشه و بی چون و چرا حرفاش را بپذیرم درست مثل همون کاری که به سر این جوون‌های معصوم میدادن! هنوز ناراحتی توی چهره‌اش هویدا بود اما بدون این‌که ممانعتی کنه، چند پرس غذا به طرفم داد تا بگیرم و همراه خودم ببرم برای خانواده، بعد هم دستش رو آورد بالا و گفت: یاعلی برادر... ناچار غذاها رو می‌گیرم و راه می‌افتم میام بیرون، چون تازه فهمیده بودم تبرکی چه تفکری رو تا حالا می‌خوردم! دوست نداشتم غذا رو ببرم خونه، با خودم درگیر بودم که با این غذاها چکار کنم؟ هنوز از کوچه‌ی هیئت‌ خارج نشد بودم که پیرزنی جلوم رو گرفت و گفت: حاج آقا کجا غذای نذری میدن؟ ظرف‌های غذا رو دادم به سمتش و گفتم بفرمایید حاج خانم، دعا کنید عاقبت بخیر بشیم و دیگه منتظر حرفی نموندم و راه افتادم... تا رسیدن به خونه چندین بار حرف‌های منصور رو مرور کردم و با خودم فکر می‌کردم واقعاً چقدر صبر کرد تا توی یه موقعیت خاص و با یه پیشنهاد وسوسه برانگیز، این حرف‌ها رو به من بزنه که من راحت بپذیرم! حالا خوب مفهوم حرف‌های سیدهادی رو میفهمم که گفت: ذبح تفکر! مثل ذبح سر انسان نیست! که درد و سر و صداش بلند شه! کم کم و با روش های خاص انجام میشه! دستی به محاسنم کشیدم و با ناراحتی به خودم نهیب زدم و گفتم: یعنی خاک عالم تو سر یزید، آخه مرتضی چرا این‌قدر دیر اصل مطلب رو گرفتی! سید به من گفت: هر محبتی نشانه‌ی دوستی نیست ولی من توجه نکردم! همه چیز رو که آدم نباید تجربه کنه! یکم دیگه پیش رفته بودم خیلی احتمال داشت منم تفکراتم چپ کنه! نفس عمیقی کشیدم و خداروشکر کردم که از چاله به چاه نیافتادم! درست بود که خیلی بهم ریختم و باورش برام سخت بود که شیخ منصور این‌قدر راحت به قدرت عقلش پشت پا بزنه! اما یه انگیزه‌ی قوی درونم بوجود اومده بود برای این‌که مصمم‌تر برای اهدافی که اومدم قم تلاش کنم... حقیقتا فکر می‌کردم با جواب‌هایی منطقی که به منصور دادم که کاملاً مشهود بود ناراحت شد چون اصلاً به ذائقه‌اش خوش نیومد، کلا بی خیالم بشه، اما در کمال تعجب دیدم فردا صبح باهام تماس گرفت! دو دل بودم جوابش رو بدم یا نه! پیش خودم می‌گفتم : ما دیگه حرفی نداریم که با هم بزنیم چرا با من تماس گرفته؟! از یه طرف هم، چون خودش گفت سر یه فرصت مناسب بشینیم با هم صحبت کنیم، فکر کردم شاید بخواد بشینه و منطقی حرف بزنه! در نهایت تصمیم گرفتم جوابش رو برای آخرین بار بدم ببینم چی میگه! در کمال تحیر و تعجب دیدم برگشت بهم گفت:.... ادامه دارد... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2668🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
╭─━─━─• · · · | 📱 . . 30روز تـــا غــــدیـــــر🍃🌺 📆 | 💐 . لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2669🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖سلام امام زمانم💖 😔 درقید غمم، خاطرِ آزاد کجایی؟ 💔 تنگ است دلم، قوّت فریاد کجایی؟ 🦋 کو همنفسی، تا نفسی، شاد برآرم؟ 🌾 ای آنکه نرفتی دمی از یاد کجایی؟ ✋ سلام بر گل روی مهدی زهرا(س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مزد خون اخوی چی شد بالاخره برای امشب مطلبی، روضه‌ای، پیدا کردی ؟! واقعاً داشتم با خودم فکر می‌کردم یا نفهمیده من چی گفتم دیشب! یا خودش رو به نفهمیدن زده! گفتم: آقا منصور اون روضه‌ای که شما میخوای من براتون بخونم حقیقتا جایی براش منبع ذکر نکردن! گفت: مرتضی این‌قدر سخت نگیر برای امام حسین‌ میخوای حرف بزنی! گفتم: شیخ! زندگی امام حسین (ع) ما گزینشی نیست هر قسمتی که فقط دوست داریم انتخاب کنیم و راجع بش حرف بزنیم و هر قسمتی که به ذائقمون خوش نیومد حذفش کنیم! امام حسین(ع) ما تمام ابعاد زندگی رو شامل میشه، نه فقط روضه‌ی غربت و مظلومیت! وقتی جدیت من رو دید و فهمید این مرتضی اون مرتضی سابق نیست! خداحافظی کرد و گفت: پس ان‌شاءالله سر یه فرصت مناسب می‌بینمت! گوشی رو که قطع کردم داشتم به خودم می‌گفتم: یعنی اگه فقط چند نفر، افرادی مثل شیخ منصور ما داشتیم برای جووون‌هامون پیگیری میکردن عمراً هیچ کدومشون بی خیال ما میشدن! وسط تحلیل‌های ذهنیم بودم که گوشیم زنگ خورد! شیخ مهدی بود... آخ که چقدر به موقع زنگ زد! کلا خوشم میاد مهدی حس ششم حرفه‌ای داره! حسابی سورپرایزم کرد گفت: اومده قم... ولی دو سه ساعتی بیشتر نمی‌موند، چون باید می‌رفت تهران کار داشت... ولی من می‌خواستم با آب و تاب براش کل ماجرای شیخ منصور رو تعریف کنم و چون می‌دونستم به این زودی‌ها دوباره توفیق دیدنش نصیبم نمیشه به همین خاطر گفتم: اگه یک روزه، میری سمت پایتخت من هم میام همراهت، که خیلی استقبال کرد... قرار گذاشتیم و کمتر از یک ساعت بعد همدیگه رو دیدیم و چقدر حس خوبیه رفیق خوب آدم داشته باشه! تمام طول مسیر فقط من حرف میزدم و مهدی ساکت گوش می‌داد... از گرفتاری‌هایی که برام‌ پیش اومد و منصور همراهم شد تا محبت و تحویل گرفتن‌هاش و جایگاه و بهاء بهم دادن و در آخر درخواستش رو مطرح کردن، گفتم! من که از دم و دستگاه این جماعت خبر نداشتم صرف اتفاقاتی که برای خودم افتاده بود کلی گفتم و این‌که اصلا از منصور توقع نداشتم این‌جوری برخورد کنه و خلاصه از این دست حرف‌هایی که به خودم مربوط می‌شد.... اما مهدی مثل همیشه قبل از اینکه شروع کنه به حرف زدن گفت مرتضی چقدر خوب شد امروز همراهم اومدی تهران بیا با هم بریم یه جایی میخوام یه چيزی بهت نشون بدم! گفتم: حاجی مگه تو خودت این‌جا کار نداری؟! گفت: چرا کار دارم، ولی الان اولویت این کار بیشتر از کار خودمه! رسیدیم تهران، از خیابون‌هایی که مهدی می‌گذشت متوجه شدم به سمت بالا شهر تهران داریم حرکت می‌کنیم! دل تو دلم نبود که مهدی چی می‌خواد نشونم بده که بی‌خیال کار خودش شد... با رسیدن به مقصدی که مهدی مد نظرش بود، کم کم اوج فاجعه و وسعتش برام روشن شد! واقعاً توی بالا شهر تهران اون هم این منطقه، چطوری چنین خبر و صحنه‌هایی بود! چیزی که می‌دیدم اینقدر شوکه‌ام کرد که... ادامه دارد.... نویسنده: لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2670🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از بنده امین من
━━•﷽•━━━━━━━━━ نشانھ ضعف🤒 ناراحت شدن زیادی از آزار دیگران نشانه ضعف است. وقتی از اذیت‌های دیگران زیادی ناراحت می‌شویم، این علامت ضعف‌ها و اشکالات درونی ماست. آدم سالم، قوی است و از آزار دیگران زیاد بهم نمی‌ریزد. @Bandeyeamin_man ┗┈•┈•┈•✦ 🌺 ✦•┈•┈•┈┛
| سرک کشیدن؛ هرگز!❌ 🔸خیلی از ما تو مترو ممکنه فاصله‌مون با مسافرها کم بشه، اما باید یادمون باشه که این نزدیکی بهمون اجازه نمیده تا به صفحه گوشی کنار دستیمون خیره بشیم.🧐 لینک کانال ۱۵ تا ۲۱ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_21 ═══••••••○○✿ 🔚2671🔜