eitaa logo
کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا
73 دنبال‌کننده
215 عکس
62 ویدیو
3 فایل
نظرات ¦ تولیدات ¦ عکس ها ¦ مرتبط با کتاب فاتحان نبل و الزهرا فروش: @jamandehazsoada
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا برش 6⃣2⃣ •شهید عبدالحسین سعادتخواه ●قرعه کشی شیخ رهبر از طلاب متخلق، خوش صحبت رزمنده همراه ما بود، خیلی دوستش داشتم و دارم، طرحی برای سرگرم کردن بچه ها و بهانه ای برای گرفتن صلوات از آنها ریخت، پنج کاغذ با محتوای سالم، جانباز، مفقود، اسیرنوشت. به هرکس می رسید. میگفت ۵ صلوات بفرست و یکی را بردار. نوبت به من رسید برداشتم کاغذ را با نیتی ان شاءالله شهید باشد باز کردم ولی جانباز در آمد، گفتم ببین شیخ ،من بعد جانبازی یا برمی گردم یا اسیر و یا شهید می شوم. پس دوباره بزنم ببینم چه می شود؟! گفت دوباره صلوات بفرست! و بردار. انجام دادم باز جانباز شد!. واقعا در عملیات من دوبار ترکش خوردم و در واقع دوبار جانباز شدم. گفت:می آیی طبقه بالا پیش فرماندهی برویم؟! گفتم: برویم! رفتیم وفکر کنم اولین نفر شهید مفقودالاثر سعادتخواه برداشت و اسیر امد! به محض مشخص شدن این که قرعه او اسیر در آمده است همه خندیدند!( فیلمش موجود است!) در صحنه ی نبرد در تل طاموره شاهدان روایت کردند که دیدیم ایشان تیر خورد و وقتی برای جمع آوری پیکر شهدا رفتند از ایشان خبری نبود! این که من نوشتم شهید سعادتخواه یکی برای این است که جانبازان شهدای زنده هستند و دیگری بعد از گذشت ۴ سال از مفقود بودن ایشان، گویا تصویب شد که ایشان را با عنوان شهید ثبت کنند. ادامه دارد... {شرح دلاورمردی شهدای مدافع حرم خوزستان در عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین و سوریه و شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حججی، نوید صفری و... } برای خرید و دریافت کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید @jamandehazsoada یا با شماره زیر در واتس اپ پیام دهید 09168900248 ➕ فاتحان نبل و الزهرا 👇 [🇮🇷] [ @fatehan94 ] [🇮🇷] ➕ دعــــوت شـــــهــــدا هستیـــــد 👇 [🇮🇷] [ @rahiankhuz ] [🇮🇷]
21.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصادیق زنده بودن شهدا همرزم 🌹شهید محمود مراداسکندری شهدا زیر بار دِینِ کسی نمی مانند روایتی زیبا و شنیدنی از کتاب فاتحان نبل و الزهرا محمود مراداسکندری 🇮🇷|دعوت شهدایید|@rahiankhuz|🇵🇸
کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا
کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا برش 7⃣2⃣ ● ساخت دستشویی صحرایی ❁همه ی فرماندهان ما بدون این که کسی دستور بدهند خودشان برای انجام امور رزمندگان پیش قدم می شدند. شهید سعادتخواه هم که جانشین گردان و جانشین شهید مجدی بود از این امر مستثنی نبود، ایشان هم پا به پای نیروها به ساخت و استقرار دستشویی صحرایی کمک کرد و بقیه بچه ها با دیدن این عزیزان، خود جوش پای کار آمدند. ●صف اول نماز ❁برای آغاز نماز جماعت لحظه شماری می کرد. فرقی هم نمی کرد نماز صبح یا مغرب و یا ظهر باشد. همیشه جزو اولین نفرات حاضر در صف اول نماز بود و خود را به ذکر گفتن تا شروع نماز مشغول می کرد. ایشان هم از جمله کسانی بودند که مصداق شعر برادر عرفان پور نبود، بلکه مخالف آن بود. صف اول را نه برای شهرت بلکه برای ثواب بیشتر انتخاب می کرد. اصلا شاید این عزیزان می دانستند قرار است بپرند به همین خاطر دنبال جمع آوری بیشترین توشه از این دنیا که مزرعه آخرت هست بودند و چه عملی از نماز بهتر است؟ آن هم نمازی که اول وقت وصف اول جماعت باشد. ادامه دارد... {شرح دلاورمردی شهدای مدافع حرم خوزستان در عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین و سوریه و شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حججی، نوید صفری و... } برای خرید و دریافت کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید @jamandehazsoada یا با شماره زیر در واتس اپ پیام دهید 09168900248 ➕ فاتحان نبل و الزهرا 👇 [🇮🇷] [ @fatehan94 ] [🇮🇷]
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نقاشی شن فاتحان نُبُل و الزهرا بهش میگم نُبُل درست کن میگه خراب میشه😂😂
کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا برش 8⃣2⃣ شهید علی محمد قربانی ●دانشگاه امام حسین(ع) ❁وقتی به دانشگاه امام حسین (ع) رسیدیم، بعد از گرفتن دی ان ای بچه ها، کار تقسیم نیروها انجام شد. هرکس فرمانده ی خود را شناخت. من هم نیروی شهید علی محمد قربانی شدم. همه را صدا کردند گفتند به صف بنشینید. پس از دادن پلاک های هر نفر وثبت آنها، شروع کردند اسامی را خواندن که این نفرات الان سوار هواپیما می شوند و ما بقی با هواپیمای بعدی می روند! همین کافی بود که دلهره به جان نفرات بیفتد، نکند آنهایی که نامشان خوانده نشد را نبرند تا اسمم را خواندند با ذوق فراوان بلند شدم و رفتم. ●چرا نیامدی گروهان ما؟! ❁رفتم و رسیدم و مارا در گروهان دوم با فرماندهی برادر منصوری قرار دادند. روز بعد شهید قربانی وسایر نفرات آمدند و آنها شدند گروهان ویژه و من فکر می کردم گروهان ویژه یعنی دل خطر و خط مقدم،غصه خوردم که چرا در آن گروهان نیستم. چند باری هم سعی کردم که جا به جا شوم ولی چون تکلیف بود و دستور، زیاداصرار نکردم و خیر را در آنچه اتفاق افتاده بود می دیدم. یک بار با شهید رو در رو شدم، گفت: چرا گروهان ما نیامدی؟! گفتم:دست من نبود، من دوست داشتم و دارم بیایم. اگر صلاح می دانید بفرمایید، در خدمت هستم.نمی دانم شاید منظورش این بود که اگر پیش ما بودی به شهادت نزدیک تر بودی! ادامه دارد... {شرح دلاورمردی شهدای مدافع حرم خوزستان در عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین و سوریه و شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حججی، نوید صفری و... } برای خرید و دریافت کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید @jamandehazsoada یا با شماره زیر در واتس اپ پیام دهید 09168900248 ➕ فاتحان نبل و الزهرا 👇 [🇮🇷] [ @fatehan94 ] [🇮🇷]
کتاب فاتحان نُبُل و الزهرا برش 9⃣2⃣ ● شستن لباس در هوای سرد ❁ هوا در شیخ نجار آن قدر سرد بود که آبی که روی زمین ریخته شده یخ زده بود. در این فضای سرد، یک فرمانده و مدیر لایق و انقلابی با دستان خودش در یک تشت شروع به شستن لباس هایش کرد.شکستن خود و خودرا ندیدن، شاید اولین مرحله سیر الی الله باشد و این امر میسر نمی شود جز به جایگاه های خود فریفته نشدن. ❁ایشان مدیر بانک انصار استان و اکنون نیز فرمانده گروهان بود. سال ها در دفاع مقدس جنگید و نمی دانم ایا جانباز بود یا نه، ولی قسمتش شهادت در دفاع از مقدسات اسلامی بود و به قول آقا امام خامنه ای، بر اساس روایات، اجر دو شهید را برد. ●فرمانده،مدیر و رفیق ❁بین فرماندهان گروهان ها که می دیدم آنچه به نظر می آمد این بود که مدیریت بهتر را شهید قربانی دارد. با نیروها با سن و سال مختلفت رفیق بود. برنامه ی ورزشی، تفریحی، آموزشی،عبادی و... را برای نیروهایش انجام می داد من آنجا نمونه ی بارز یک فرمانده و مدیر موفق را دیدم. ادامه دارد... {شرح دلاورمردی شهدای مدافع حرم خوزستان در عملیات آزادسازی شهرک های شیعه نشین و سوریه و شهیدان حاج قاسم سلیمانی، حججی، نوید صفری و... } برای خرید و دریافت کتاب به آیدی زیر مراجعه کنید @jamandehazsoada یا با شماره زیر در واتس اپ پیام دهید 09168900248 ➕ فاتحان نبل و الزهرا 👇 [🇮🇷] [ @fatehan94 ] [🇮🇷]