🔻 همانطور که محبت امامحسین(ع) عامل حفظ دین شد، محبت پیامبر(ص) هم عامل شروع دین شد
🔻 مهمترین عامل حرکت بهسوی اوج آزادی «قدرت محبت مؤمنین به پیامبر(ص)» بود
📌علیرضا پناهیان در جلسۀ هشتم تاریخ_تحلیلی صدر اسلام:
🔘 «محبت شدید مردم به پیامبر(ص)» عامل اصلی موفقیت بعثت و بنیانگذاری امت اسلام بود
🔘 هرکس میخواست به اوج برسد، آغازش محبت به پیامبر(ص) و دفاع از ایشان تا پای جان بود
🔘 جامعۀ مدینه با «قدرت محبت پیامبر(ص)» بنا شد؛ یاران امامزمان(ع) هم قدرتشان را از محبت مولا میگیرند
________
رسولخدا(ص) در آغاز بعثت، با قدرتهای جنایتکاری مثل فرعون مواجه نبود که آشکارا ظلم کنند و سر ببُرند، بلکه با فراعنۀ کوچکی در مکه، مواجه بود که اتفاقاً خیلی هم دموکرات بودند! آنها یکنوع دموکراسی اکثریت داشتند که بر اساس آن، در مسائل مهم، تا وقتی همۀ رؤسای قبایل در شورای مکه رأی نمیدادند، کاری انجام نمیشد.
پیامبر(ص) میخواست مردم را از ظلمهای رقیقی نجات بدهد که خیلی بهچشم نمیآید و خیلیها اصلاً آن را ظلم بهحساب نمیآورند؛ مثل سلطۀ رؤسای قبایل و باندهای قدرت. چرا پیامبر با اینها مبارزه میکرد؟ چون برای رسیدن مردم به اوج آزادی، این ظلمهای رقیق هم باید برطرف بشود.
اگر مستضعفین درک نکنند که تحت ظلم هستند، برای نجات خودشان با پیامبر همراهی نمیکنند. این یکی از مشکلات پیغمبر است. چون همه برای رسیدن به اوج، آنقدر ضرورت احساس نمیکنند لذا برای بیرون آمدن از ظلمهای رقیق هم ضرورت احساس نمیکنند.
چهکار باید کرد تا مردمی که انگیزۀ قیام علیه ظلم و ستمِ رقیق را ندارند، قیام کنند؟ رسولخدا(ص) چگونه زمینۀ حرکت مردم برای رسیدن به اوج را ایجاد کرد؟ پیامبر(ص) با چه قدرتی، این حرکت را آغاز کرد؟ مهمترین عامل زمینهساز برای حرکت مردم بهسوی اوج آزادی، محبت شدید مسلمانان به پیامبر(ص) بود.
هرکسی که نوری در دلش بود، محبت پیغمبر(ص) در دلش میافتاد.
اولین اثری که ایمان و باور به پیامبر در انسانها ایجاد میکرد محبت شدید مؤمنین نسبت به شخص پیامبر(ص) بود. این محبت، اصلیترین انگیزه و مستمسک برای عبور از همۀ موانع و سختیهای دوران بعثت شد.
هرکسی میخواست به اوج دینداری برسد، آغازش محبت به رسولخدا(ص) و دفاع از ایشان تا پای جان بود. خیلیها خجالت میکشند این قسمت تاریخ را بگویند: مهمترین تعهدی که پیامبر(ص) از مردم میگرفت، دفاع از ایشان تا پای جان بود.
پیامبر اکرم(ص) صراحتاً میفرمود: «مشرکین میخواهند من را بکُشند، تو حاضر هستی برای دفاع از من، جان بدهی؟» آن ظلم رقیق، دیگر تبدیل شده بود به یک ظلم فاحش که همان «کُشتن پیامبر(ص)» بود؛ لذا پیامبر(ص) در پیمان عقبه دوم با مردم مدینه عهد بست که آیا حاضرید برای دفاع از رسولخدا از جان خودتان بگذرید؟
پس مراقب باشیم دنبال مسائل فرعی و حاشیهای نرویم و توجه کنیم که اصل موضوع چه بوده است؟ انگیزۀ به اوج رسیدن برای مؤمنین، جز عشق به رسولخدا و جان دادن برای ایشان چه چیز دیگری میتوانست باشد؟
مؤمنین به شدت، پیامبر(ص) را دوست میداشتند. اثر ایمان و صفای باطن این است که وقتی صفای باطن پیدا میکنی و این نور در قلبت ظاهر میشود که حقیقت را انکار نمیکنی، اولین هدیۀ خدا به شما «محبت» است. لذا قرآن میفرماید: «وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ» (حجرات، 7) این را بروید در متن تاریخ ببینید.
موتور محرک تاریخ اسلام «محبت پیامبر(ص)» بود. همانطور که محبت امامحسین(ع) عامل حفظ دین شد، محبت پیغمبر(ص) هم عامل شروع دین و بنیانگذاری امت اسلام و موفقیت بعثت بود.
چرا مادر و پدر عمارِ یاسر، آنهمه شکنجه را تحمل کردند و جان دادند؟ اصلاً کسی که با رسولخدا(ص) پیوند میخورد، این محبت بهقدری شدید بود که دیگر ایشان را رها نمیکرد و همۀ رنجها را بهخاطرش تحمل میکرد.
انقلاب پیامبر(ص) انقلاب عرفانی، عاطفی و حبّی بود. نقطۀ مقابل پیامبر(ص) هم کسانی بودند که خبثِ باطنشان باعث میشد یکدفعهای نسبت به پیامبر(ص) تنفر مضاعف پیدا کنند بهحدی که میخواستند ایشان را بهقتل برسانند؛ درحالیکه آنها قبلاً قاتل و جنایتکار نبودند.
محبت، قدرت اصلی برای حرکت فرد و جامعه است. رسولخدا(ص) با قدرت محبت، جامعۀ مدینه را بنا نهاد. یاران امامزمان(ع) هم قدرتشان را از محبت مولا میگیرند. مهمترین وصفِ آنها محبت شدیدشان به امامزمان(ع) است. وحشت و رعبی که یاران حضرت در دل دشمنان میاندازند، نتیجۀ همین محبت شدیدشان به مولا است.
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7546
🔻عامل اصلی دشمنی با پیامبر، خُبث باطن کسانی است که حتی برخلاف منافعشان با دین میجنگند؛ مثل خوارج
📌علیرضا پناهیان در جلسۀ نهم تاریخ_تحلیلی صدر اسلام:
🔘 یک قاعدهای در عالم هست: هرچقدر صفای باطن بروز کند، خبث باطن هم بروز میکند
🔘 هرچه شما بهتر میشوید دشمن کینهتوزتری پیدا میکنید که از سر خباثتش با شما دشمنی میکند
🔘 در جامعۀ ما اغلب کسانی که با دین مخالفت میکنند دچار سوءتفاهم هستند نه خبث باطن؛ باید سوءتفاهمها را برطرف کنیم
________
چرا ظهور پیامبر و حضور دین در جامعه، موجب درگیری و جنگ میشود؟ دو عامل مهم وجود دارد:
عامل اول که مشهور است و خیلی شنیدهایم، منفعتگرایی کسانی است که به ظلم و غارتِ دیگران خو کردهاند؛ مثل ابوجهلها که در مقابل دین و پیامبرِ عدالتگرا و آزادیگستر میایستند و جنگ راه میاندازند.
ولی عامل اصلی، منفعتگرایی نیست؛ یک مسئلهای هست به نام «خبث باطن» که باعث میشود حتی کسی که جزو طواغیت نیست بلکه جزو مستضعفان است، نسبت به پیامبر و مؤمنان کینه پیدا کند و با آنها بجنگد.
کسی که منفعتگراست و نگاه طاغوتی دارد، انگیزهاش برای جنگیدن با پیامبر ضعیفتر از کسی است که خبث باطن دارد. منفعتطلبها گاهی با دین نمیجنگند و میگویند: وقتی میشود همراه شد و یکچیزی بهدست آورد، نیازی به جنگ نیست! لذا از یک حدی به بعد، ممکن است آن فرد ظالم، دشمنیِ خود را پنهان کند!
عبداللهبناُبَیّ یکی از طاغوتها و منفعتطلبهای برجستۀ مدینه بود که با پیامبر(ص) کنار آمد چون دید منفعتش در کنار آمدن است. نه اینکه این افراد ظالم، خبث باطن ندارند ولی اگر از حیث منفعتطلبی نگاه کنید میبینید که اینها لزوماً نمیجنگند، وقتی ببینند که دارند مغلوب میشوند، ممکن است با دین و پیامبر کنار بیایند.
ابوسفیان وقتی دید منفعتش در این است که مسلمان بشود، اسلام آورد. اما بعضیها که خیلی خبث باطن دارند، صریحاً منافع خود را کنار میگذارند و با پیامبر و امام میجنگند؛ مثل خوارج! اینها مثل معاویه اهل معامله نیستند که لااقل برای منافع دنیایی خود، با دین کنار بیایند! خبث باطن این افراد به قدری زیاد است که آنها را کور کرده و حاضرند در راه دشمنی با دین کشته بشوند.
یک قاعدهای در عالم وجود دارد؛ وقتی یک لطافتی ظهور کرد، خباثتها هم ظهور میکنند. میتوان اینطور مثال زد که وقتی خورشید به غنچه میتابد بوی عطر آن در فضا پخش میشود. اما وقتی به یک مُردار میتابد بوی تعفنش فضا را پر میکند.
خداوند میفرماید: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» (اسراء،82) قرآن برای مؤمنین شفاء و رحمت است؛ یعنی اگر مؤمن، یک خرابی و عیبی هم داشته باشد با قرآن سالم میشود. اما همین قرآن برای ظالمان چیزی جز خسران اضافه نمیکند. اگر قرآن نازل نمیشد، مشرکین مکه اینقدر آدمهای بدی نمیشدند!
امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: در دوران جاهلیت، اگر یک مردی دست روی زنی بلند میکرد و او را میزد، او و نسل او بهخاطر این کار، سرزنش میشدند «وَ إِنْ كَانَ الرَّجُلُ لَيَتَنَاوَلُ الْمَرْأَةَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ بِالْفَهْرِ أَوِ الْهِرَاوَةِ فَيُعَيَّرُ بِهَا» (نهج البلاغه، ص373) اما بعد از اسلام ببینید دختران پیامبر را چطور تازیانه زدند! آن مردم قبلاً اینقدر جنایتکار نبودند.
وقتی پیامبر(ص) مبعوث شد، همانطور که عدهای نورانیتر شدند، عدهای هم کینه پیدا کردند؛ آنهم چه کینهای! بعضیها نسبت به امامزمان(ع) هم چنین کینهای پیدا میکنند و به جنگ بر میخیزند. امام باقر(ع) میفرماید برخی از قاریان قرآن و فقها و عابدان به جنگ امامزمان(ع) میروند و حضرت دستور قتل آنها را میدهد (دلایل الامامه، ص456)
شما هرچه بهتر میشوید دشمن کینهتوزتری پیدا میکنید. کسانی که قبلاً انگیزهای برای مسخرهکردن شما نداشتند، وقتی دیندار شدید، مسخرهتان میکنند. لذا خیلیها دینداریِ خود را پنهان میکنند برای اینکه مسخره نشوند. باید بدانی که وقتی دیندار میشوی، طبیعتاً دشمن پیدا میکنی، دشمنی که از سر خباثتش بدون اینکه تو هیچ اشکالی داشته باشی با تو دشمن میشود.
البته ممکن است بعضیها در اثر سوءتفاهم با ما دشمن بشوند؛ اینها درصورت رفع سوءتفاهم اصلاح میشوند. لذا هرکسی با ما دشمن شد باید به او مهلت بدهیم و سعی کنیم او را جذب کنیم. در کار فرهنگی هم باید بنای خود را بر این بگذاریم که هرکسی دارد با دین مخالفت میکند جاهل و دچار سوتفاهم است نه دچار خبث باطن! باید این حسنظن را نسبت به انسانها داشته باشیم؛ خصوصاً در جامعۀ خودمان.
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7547
🔻 پیامبر(ص) چه اثرِ اجتماعی باعظمتی داشت که بعد از ایشان هیچکس نتوانست آن را تکرار کند؟
📌علیرضا پناهیان در جلسۀ سوم تاریخ_تحلیلی صدر اسلام:
🔘 پیامبر(ص) چه پیوندهایی در جامعه ایجاد کرد که وقتی ایشان از دنیا رفت، آن پیوندها گسیخته شد؟
🔘 پیامبر(ص) جامعهای درست کرد، به شدّت مسئول، فعال، فداکار و به شدّت «باهم ندار»
🔘 پیامبر کاری کرد که مردم مدینه امکانات زندگی خود را با مهاجرین تقسیم کردند؛ ما هنوز به اینجا نرسیدهایم!
🔘 جامعهای که پیامبر در مدینه رقم زد، شبیه صحنهای است که در اربعین صرفاً بهمدت چند روز اتفاق میافتد
____
خیلیها ماجرای بعثت پیامبر(ص) را یک امر عادی تلقی میکنند و میگویند: «وقتی پیامبر(ص) دعوتش را شروع کرد طبیعتاً عدهای دشمنی کردند و عدهای هم پذیرفتند اما بالاخره ایشان موفق شد یک جامعۀ اسلامی ایجاد کند» درحالیکه وقتی اولشخصِ عالم، به جامعهای میآید، باید یک اتفاق ویژهای در اطراف او بیفتد.
بعد از بعثت پیامبر(ص)، باید جذابترین صحنههای عالم خلقت اتفاق افتاده باشد چون بزرگترین انسان که عالم بهخاطر نور وجود او آفریده شده، به میان مردم آمده و دارد زندگی و تعامل میکند.
پیامبر(ص) با شخصیت باعظمتش، کارهای فوقالعادهای در جامعه انجام داد. یک دلیلش این است که وقتی ایشان از دنیا رفت، بلافاصله پیوندهای بین مؤمنین گسیخته شد، بهحدی که فاطمۀ زهراء(س) هرچه ضجّه زد کسی برای کمک نیامد. معلوم شد که پیغمبر(ص) در جامعه چه اثری داشته و هرچه خوبی در آنجا بود، از نور پیغمبر(ص) در دلها بود که این جامعه را کنار هم جمع کرده بود.
بیایید با یک نگاه بروندینی ببینیم که ایشان وقتی به پیامبری مبعوث شد، چه تأثیری برجای گذاشت و چه کار باعظمتی انجام داد؟ شاید برخی بگویند: تمام عظمت پیامبر به این بود که باعث نزول قرآن شد! یا اینکه پیامبر(ص) جوّ حاصل از رسوبات فرهنگ مشرکین را شکست و اتمام حجت کرد...اینها قانعکننده نیست.
آیا پیامبر(ص) کارکرد اجتماعی باعظمتی متناسب با شخصیت بزرگ خود نداشت؟
پیغمبر(ص) در همان زمان خودش یک کاری کرد که فایدۀ اجتماعیِ عینی و فوری داشت. کاری که هر کسی جز پیغمبر(ص) بود نمیتوانست آن را انجام بدهد؟ بعد از ایشان هم هیچکسی نتوانست آن را تکرار کند. و این کار، علیرغم همۀ دشمنیهای سنگین علیه ایشان انجام گرفت.
اثری که پیغمبر(ص) گذاشت این بود که آدمهای مستعدی را جذب کرد و از این آدمهای مستعد، رفتارهای اجتماعی خاصی بیرون کشید که در طول تاریخ بشریت بینظیر است و هنوز ما شیعیان به آنجا نرسیدهایم.
پیغمبر(ص) قله را نشان داد اما نه صرفاً با سخنان و کلمات خود، بلکه یک اثر اجتماعی ایجاد کرد.
پیغمبر از اطرافیان و اصحابش جامعهای درست کرد، به شدّت مسئول، به شدّت فعال، به شدّت فداکار و خصوصاً به شدّت «با هم ندار!» پیغمبر(ص) خیلی صریح با مؤمنین پیمان میبست که «آیا جان خود را برای من فدا میکنید؟» آنها هم با خون امضا میکردند و پایش میایستادند. این با دینداریِ معمولی خیلی فرق میکند. پیامبر دور خودش یک جامعۀ محکم درست کرد.
امیرالمؤمنین(ع) بسیاری از آن کلمات پیغمبر(ص) را نمیتوانست به مردم زمان خودش بگوید. کلمات امیرالمؤمنین(ع) در این حد بود که «برخیزید و از خودتان در برابر دشمن دفاع کنید!» اما پیامبر با مردم مدینه عهد بسته بود: شما باید خودتان را برای دفاع از پیغمبر فدا کنید.
بعد از هجرت، مؤمنین در مدینه، باید با هم «ندار» باشند. پیامبر فرمود: هر کسی مسلمان شد، باید به مدینه بیاید و آنهایی که در مدینه هستند، امکانات زندگی خود را با مهاجرین بهطور مساوی تقسیم کنند. ما حتی در دوران دفاع مقدس هم به اینجا نرسیدیم!
الآن اگر امامزمان(ع) مثلاً به قم بیاید و بفرماید: «هر کسی مؤمن است باید به قم هجرت کند» ما چهکار میکنیم؟ اگر مردم تهران به قم هجرت کنند و در کنار خانۀ طلبهها و اهل قم بنشینند، اهل قم طبیعتاً باید قسمتی از خانۀ خود را در اختیار فرد مهاجر بگذارند؛ یعنی شبیه همان صحنهای که شما در اربعین به اندازۀ چند روز میبینید. اینها جلوههای بعثت پیغمبر است.
آیا ما میتوانیم با میل خودمان، برای همیشه اینطوری زندگی کنیم؟ بهحدی که نظام سرمایهداری نباشد و نظام کمونیستی هم نباشد، بلکه هرکسی خواست برای خودش جمع کند و هرکسی هم خواست سفرۀ زندگیاش را برای رفقایش پهن کند. پیامبر(ص) چنین جامعهای را ایجاد کرد؛ این معنای «ایجاد نظام اجتماعی و پیریزی تمدن اسلامی» است؛ کار بزرگی که ما آرزو داریم به آن برسیم.
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7554
🔻پیامبر(ص) با «جامعهسازی» مردم را به دین دعوت میکند نه با «تربیت فردی»
📌علیرضا پناهیان در جلسۀ دهم تاریخ_تحلیلی صدر اسلام:
🔘 شاید خیلیها نخواهند از نظر فردی دیندار باشند و با خدا ارتباط برقرار کنند ولی اکثر انسانها انگیزههای اجتماعی دین را میپسندند
🔘 دین میخواهد دو کار انجام بدهد: ۱. ارتباط شما را با خدا برقرار کند ۲. در جامعه وضعیتی ایجاد کند که به شما ظلم نشود و آزاد باشید؛ این دومی را همه میپسندند!
🔘 مهمترین کار پیامبر و بیشترین دستورهای دین، ابتدائاً برای رابطۀ انسان با خدا نیست؛ برای آزادسازی جامعه از ظلم و طغیان است
🔘 انبیاء برای رهاسازی انسان از فشارهای اجتماعی آمدهاند، وقتی فشارها برداشته شد انسان برای رابطه با خدا آماده میشود
🔘 کار اصلی پیغمبر هدایت بهصورت اجتماعی است نه اینکه دانهدانه آدمها را با موعظه و تربیت فردی، هدایت کند
____
علیرضا پناهیان:
مردم وقتی یک طلبه را میبینند غالباً به یاد ارتباط فردی انسان با خدا میافتند که این برای خیلیها جذاب نیست، حتی ممکن است گمان کنند که این طلبه میخواهد رابطه با خدا را به ما تحمیل کند! همین تصور باعث میشود آنها از دین فرار کنند.
ممکن است خیلیها از نظر شخصی، انگیزهای برای دینداری نداشته باشند. انگیزۀ فردیِ دینداری یعنی انسان جدای از زندگی حداقلی دنیا، این نیّت را داشته باشد که با خدا ارتباط خوب و عمیق برقرار کند. خیلیها شاید نخواهند عمیقاً با خدا ارتباط برقرار کنند و از نظر فردی دینداری کنند امّا اکثر انسانها انگیزههای اجتماعی دین را میپسندند.
دین دو کار انجام میدهد؛ یکی اینکه میخواهد ارتباط شما را با خدا برقرار کند، دیگر اینکه میخواهد در جامعه وضعیتی ایجاد کند که به شما ظلم نشود و آزاد باشید؛ چنین چیزی را همه میپسندند. ممکن است انسان نخواهد دیندار بشود، دوست نداشته باشد نماز بخواند، امّا دوست دارد راحت زندگی کند، کسی او را غارت نکند و دیگران او را آزاد بگذارند. دین، این کار دوم را هم انجام میدهد. دین، انسانها را از ظلم و جامعه را از طغیان آزاد میکند برای اینکه به خدا برسند.
مهمترین کاری که پیامبر میکند و بیشترین دستورهایی که دین میدهد ابتدائاً برای برقراری رابطۀ انسان با خدا نیست بلکه برای آزادسازی جامعه از ظلم و طغیان است؛ مثل داوری که در زمین مسابقه سوت میزند تا دعوا تمام بشود و هرکسی بتوانند مهارت و استعداد خود را در زمین نشان بدهد.
وظیفۀ اصلی پیامبر، این است که زمینه را برای هدایت ما ایجاد کند، یعنی ما را از ظلمها و فشارهای بیرونی، و از علاقههایی که به ما تحمیل شده و انگیزههای غلطی که بهخاطر محیط ناسالم در ما ایجاد شده است، نجات بدهد. وقتی از اینها رها شدیم، میفرماید: «حالا میخواهی خدا را انتخاب کنی یا نه؟»
اصل ماجرای هدایت، همین بخش است، نه اینکه پیامبر بخواهد دانه دانه آدمها را با موعظه و تربیت فردی، هدایت کند. کار اصلی پیغمبر، مدیریت اجتماعی است و اساساً هدایت، بهصورت اجتماعی است نه فردی.
رهبر انقلاب میفرماید: نه امام صادق(ع)، نه پیغمبر اسلام(ص) و نه همۀ انبیای عالم، روششان این روشها نبوده؛ مدرسهبازی و موعظهکاری و تربیت فردی، کار انبیاء نیست...
انبیا میگویند برای ساختن انسان باید محیط متناسب، محیط سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، ایجاد کرد و بس.» (طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن، ص304)
کاری که انبیاء میکنند اساساً اجتماعی است؛ چون این جامعه است که زمینۀ انحراف را برای انسان پدید میآورد.
علامۀ طباطبایی(ره) میفرماید: «هر جا قوا و خواصّ اجتماعی با قوا و خواصّ فردی معارضه کند، قوا و خواصّ اجتماعی بهخاطر اینکه نیرومندتر است بر قوا و خواصّ فردی غلبه کند.» (ترجمه تفسیر المیزان، ج4، ص153) پیغمبر باید قوای اجتماعی را سامان بدهد و نگذارد جامعه بهطور غلط بر فرد غلبه کند.
یک علت مهم دینگریزی این است که ما دین را به عنوان یک امر اجتماعی معرفی نکردهایم، آن هم امر اجتماعی آزادساز و جلوگیریکننده از ظلم و طغیان. علّت دیگر دینگریزی این است که خیلی از افراد جامعهگریز هستند، جامعهپذیر نیستند، حوصلۀ حضور در جامعه را ندارند، از تعامل با مردم بدشان میآید و اساساً موجود اجتماعی نیستند.
مقدمۀ دینپذیری، جامعهپذیری است. انسانها را فرارکننده از جامعه بار نیاورید بلکه انسانها را اجتماعی بار بیاورید تا به دین علاقه پیدا کنند. بخشی از دینگریزی موجود در جامعۀ ما بهخاطر نوع آموزشهای دینی ما ایجاد میشود که افراد را بهقدر کافی «اجتماعی» بار نمیآوریم.
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7558
🔻 پیامبر(ص) چگونه مردم را برای دینداری انگیزهمند میکرد؟
🔻 رسولخدا(ص) مردم را به منافع دنیایی دین ترغیب میکرد و صرفاً به منافع اخروی نمیپرداخت
📌انگیزههای دنیوی دینداری در آیات قرآن کریم- ج۳
به چند روش میشود انگیزۀ دینداری ایجاد کرد:
1. توجه به معاد 2. توجه به مبدأ خلقت 3. توجه به منافع دنیایی و آثار اجتماعی دین
بیان «منافع دنیایی طاعت و مضرّات دنیایی معصیت» یک روش مهم برای ایجاد انگیزۀ دینداری در انسانهاست
خیلی از مردم، صرفاً با مبدأ و معاد، انگیزۀ دینداری پیدا نمیکنند؛ برای آنها باید از منافع دنیایی دینداری گفت
در اکثر افراد «اندیشه» احساسات را تحریک نمیکند؛ یعنی صرفاً «اعتقاد» ایجاد انگیزه برای رفتار دینی نمیکند
شهید صدر: در زمان پیامبر(ص)، رفتار دینی مردم بهخاطر اعتقاد به مبدأ و معاد نبود، بلکه بیشتر بهخاطر دیدن آثار اسلام بود
_____
علیرضا_پناهیان:
به چند روش میشود برای مردم انگیزه ایجاد کرد که دینداری کنند:
1- توجه به معاد: یعنی با ذکر قیامت و معاد، با انگیزۀ پاداش و جزای الهی در عالم آخرت و آنچه بعد از مرگ اتفاق میافتد، انسانها را برای دینداریکردن انگیزهمند کنیم.
2- توجه به مبدأ: یعنی با یادآوری آن حقّی که خداوند بر گردن بندگان خودش دارد و لزوم قدردانی از خالق و احترام به اوامر الهی، انگیزۀ دینداری ایجاد کنیم.
این دو روش، برای انسانهای مؤمن و پیشتاخته، خیلی مؤثر است و معمولاً با همین دو روش راه میافتند. ایجاد انگیزه از طریق معاد در آیات قرآن فراوان هست، ولی ایجاد انگیزه با توجه به مبدأ هم گاهی در قرآن بیان شده، مثلاً میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَالَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» (بقره،21)
3- روش تجربی: یعنی با بیان منافع دنیایی طاعت و مضرّات دنیایی معصیت، در انسانها انگیزۀ دینداری ایجاد شود. از این روش هم در قرآن، فراوان استفاده شده و در محیطهای مختلف، خصوصاً محیطهای مذهبی باید از این روش هم زیاد استفاده بشود.
نباید انتظار داشت که وقتی جامعه مذهبی شد و مردم متدیّن شدند، همۀ امور با توجه به مبدأ و معاد اصلاح بشود و همۀ افراد جامعه در اثر توجه به مبدأ و معاد، دینداری کنند. خیلی از مردم، صرفاً با مبدأ و معاد، انگیزهمند نمیشوند بلکه باید برای آنها از منافع دنیایی دینداری بگوییم.
شهید محمدباقر صدر که از نوابغ تاریخ اسلام است، میفرماید: امروز دیگر مسئلۀ بهشت و جهنم برای بیشتر مردم اهمیتی ندارد؛ شاید عقلاً به آن باور داشته باشند، اما این اندیشه، احساسات آنها را اصلاً تحریک نمیکند.
ایشان میفرماید: اینکه مسلمانان صدر اسلام، در راه اسلام ازخودگذشتگی میکردند بهخاطر بهشت و جهنم نبود... اگر به مردم بگویید که «بیا دینداری کن تا در روز قیامت این آثار را برایت داشته باشد...» هیچوقت انگیزه ایجاد نمیکند حتی در زمان پیامبر! در آن زمان هم رفتار دینی مردم بهخاطر اعتقاد به مبدأ و معاد نبود، بلکه به خاطر دیدن آثار اسلام بود.
دین و تبلیغ دین یک امر عقلانی در انواع و مراتب خودش است؛ نه فقط عقل نظری، بلکه عقل تجربی. تحقق «لیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ» و غلبۀ اسلام بر همۀ ادیان یعنی اینکه مردم به عقلانیت روش پیامبر(ص) پی میبرند. اصلاً رسولخدا(ص) آمده است تا عقل را رشد بدهد.
وقتی رسولخدا(ص) مبعوث شد و خواست مردم را به دین دعوت کند، چگونه به آنها برای دینداری کردن انگیزه دادند؟ آیا رسولخدا(ص) بیشتر به مبدأ و معاد پرداختند یا اینکه مردم را به آثار اجتماعی دینداری توجه دادند و آنها را بر اساس فوائد دنیایی برای دینداری انگیزهمند کردند؟
رسولخدا(ص) از همان روز اول، مردم را به منافع دنیایی دین ترغیب کردند. وقتی خدا فرمود «وَ أَنْذِرْ عَشيرَتَكَ الْأَقْرَبين» (شعراء،214) پیامبر(ص) برای دعوت اقوام و نزدیکان خود به اسلام فرمود: اگر از من اطاعت کنید، سلطان عالم و سروران جهان میشوید. و صراحتاً فرمود: هرکس با من بیعت کند جانشین من میشود. «یَا بَنِی عَبْدِالْمُطَّلِبِ أَطِیعُونِی تَکُونُوا مُلُوکَ الْأَرْضِ وَ حُکَّامَهَا...» (دعائم الاسلام، ج1، ص16)
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/7576
منبرک فاطمی
🔻 پیامبر(ص) چگونه مردم را برای دینداری انگیزهمند میکرد؟ 🔻 رسولخدا(ص) مردم را به منافع دنیایی
🔻 پیامبر(ص) چگونه مردم را برای دینداری انگیزهمند میکرد؟
https://eitaa.com/fatemi222/10456
منبرک فاطمی
🔻پیامبر(ص) با «جامعهسازی» مردم را به دین دعوت میکند نه با «تربیت فردی» 📌علیرضا پناهیان در جلس
🔻پیامبر(ص) با «جامعهسازی» مردم را به دین دعوت میکند نه با «تربیت فردی
https://eitaa.com/fatemi222/10455
منبرک فاطمی
🔻 پیامبر(ص) چه اثرِ اجتماعی باعظمتی داشت که بعد از ایشان هیچکس نتوانست آن را تکرار کند؟ 📌علیرضا پن
پیامبر(ص) چه اثرِ اجتماعی باعظمتی داشت که بعد از ایشان هیچکس نتوانست آن را تکرار کند؟
https://eitaa.com/fatemi222/10454
منبرک فاطمی
🔻عامل اصلی دشمنی با پیامبر، خُبث باطن کسانی است که حتی برخلاف منافعشان با دین میجنگند؛ مثل خوارج
عامل اصلی دشمنی با پیامبر، خُبث باطن کسانی است که حتی برخلاف منافعشان با دین میجنگند؛ مثل خوارج
https://eitaa.com/fatemi222/10453
منبرک فاطمی
🔻 همانطور که محبت امامحسین(ع) عامل حفظ دین شد، محبت پیامبر(ص) هم عامل شروع دین شد 🔻 مهمترین عامل
محبت پیامبر(ص) هم عامل شروع دین شد
https://eitaa.com/fatemi222/10452
منبرک فاطمی
🔻 پیامبر(ص) جامعۀ مدینه را به یک اوجی رساند که امروز آن اوج، کمکم دارد برای ما یک ضرورت و تکلیف می
پیامبر(ص) جامعۀ مدینه را به یک اوجی رساند که امروز آن اوج، کمکم دارد برای ما یک ضرورت و تکلیف میشود
https://eitaa.com/fatemi222/10451
منبرک فاطمی
🔻 قدرتهای اغواگر باید از بین بروند تا پیام اصلی دین به همۀ مردم و ضعفا برسد 🔻 فلسفۀ دین، فراهمکرد
قدرتهای اغواگر باید از بین بروند تا پیام اصلی دین به همۀ مردم و ضعفا برسد
https://eitaa.com/fatemi222/10450
منبرک فاطمی
🔻 بهترین راه برای درک ضرورت بندگی خدا چیست؟ 🔻 بدانیم که «اگر بندۀ خدا نشویم، قطعاً بردۀ دیگران میش
بهترین راه برای درک ضرورت بندگی خدا چیست؟
https://eitaa.com/fatemi222/10449
منبرک فاطمی
🔻 چرا کسانی که منتظر آخرین پیامبر بودند، پس از بعثت با او مخالفت کردند؟ 🔻 آیا کسانی که منتظر آخرین
چرا کسانی که منتظر آخرین پیامبر بودند، پس از بعثت با او مخالفت کردند؟
https://eitaa.com/fatemi222/10448
منبرک فاطمی
+ابزار موفقیت پیامبر در تشکیل حکومت اسلامی ۱_ اخلاق رعایت کرامت انسانی با اخلاق خطرپذیری و مقاومت و
3ابزار موفقیت پیامبر در تشکیل حکومت اسلامی
https://eitaa.com/fatemi222/10447
منبرک فاطمی
🔸 مسئلۀ اصلی پیامبر(ص) «رهاییِ» مردم از نفوذ رؤسای قبائل بود 📌 آخرین گام رهایی–ج6 🔘 شعار اصلی د
مسئلۀ اصلی پیامبر(ص) «رهاییِ» مردم از نفوذ رؤسای قبائل بود
https://eitaa.com/fatemi222/10443
منبرک فاطمی
🔹 امتیازات و ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه «و محققا ما رسولانی پیش از تو فرستادیم و برای همه آ
امتیازات و ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه
https://eitaa.com/fatemi222/10440
منبرک فاطمی
🔹 پیامبر صلی الله علیه تجلی رحمت و رأفت برای همه مردم «همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد
پیامبر صلی الله علیه تجلی رحمت و رأفت برای همه مردم
https://eitaa.com/fatemi222/10439
منبرک فاطمی
📲 نسخه PDF | رفتار نبوی 👈 مروری بر سیره فردی و اجتماعی پیامبر اعظم(ص) براساس بیانات رهبرانقلاب 💠🌸🍃
مروری بر سیره فردی و اجتماعی پیامبر اعظم(ص) براساس بیانات رهبرانقلاب
https://eitaa.com/fatemi222/10429
جهت مطالعه در سالروز میلاد نبی مکرم اسلام و امام صادق علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/10428
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یهو محبتش کم شد / سرد شد / یهو ولم کرد!
#فقر_روح
https://eitaa.com/fatemi222/10473
منبرک فاطمی
جهت مطالعه در سالروز میلاد نبی مکرم اسلام و امام صادق علیه السلام https://eitaa.com/fatemi222/10428
سلام لینک فوق را جهت گرو ها بفرستید .
یه نفر هم مطالعه کنه مفید خواهد بود انشالله
https://eitaa.com/fatemi222/10428
صدا ۱۶۰_sd.m4a
28.2M
✍️دلایل موفقیت و درسهای زندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
1- معنویت ( نماز و قرآن ،توکل و اعتماد بر خداوند)
2-ارتباط با مردم و اخلاق و خوش رفتاری
3- استقامت در مقابل فراز و نشیب دنیا
👌روشهای تربیتی پیامبر
1-اثبات این مسئله که دین برای دنیای انسانها هم مفید است .
2-ساختن محیط سالم با تاثیرگذاری بر افراد اثرگذار و اجتماعی کردن انسانها
(سخنرانی حجت الاسلام فاطمی امروز در جمع طلاب مدرسه علیمه امام رضا علیه السلام گناباد)
✍️جهت مطالعه بیشتر در سالروز میلاد نبی مکرم اسلام و امام صادق علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/10428