🔴 فرضا غدیر نبود
فرض کنید #غدیر اصلا نبوده که پیامبر جلوی هزاران نفر امیرالمؤمنین رو به جانشینی منصوب کنه
یکی از احادیثی که در فضیلت امیرالمؤمنین هست و شیعه وسنی اونو نقل کردن، حدیث منزلت است. معاویهای که دستور به لعن امیرالمؤمنین داده بود، این حدیث رو نقل کرده، نمیتونست انکار کنه. چون اکثر مردم بارها از زبان پیامبر در جاهای مختلف شنیده بودن. متن حدیث اینه
(یاعلی) أنتَ مِنّی بِمَنزلةِ هارونَ مِنْ مُوسی، اِلّاأنـّه لانَبیّ بَعدی.
(ای علی) تو نسبت به من بهمنزله هارون نسبت به موسى هستی جز اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود
چندتا آیهای که درباره حضرت موسی(ع) و هارون(ع) درقرآن هست رو بیاریم، و بهجای هارون، نام امیرالمؤمنین رو جایگزین کنیم، ببینیم معنی چطور میشه
#آیه_اول
1⃣ (موسی از خدا خواست) از اهل بیت من وزیر ومعاونی برایم قرار بده، هارون برادرم را، پشتم را به او گرم کن و اورا شریک امر من کن(طه، 29)
تو همین آیه بهجای موسی وهارون، پیامبر(ص) وعلی(ع) رو قرار بدیم:
پیامبر از خدا خداست، از اهل بیت من وزیر و معاونی برایم قرار بده، علی برادرم را، پشتم را به اون گرم کن و اوراشریک امر من کن
#آیه_دوم
2⃣ ای موسی به زودى بازویت را به [وسیله] برادرت هارون نیرومند خواهیم کرد(قصص35)
ای محمد بزودی بازویت را به(وسیله) برادرت علی نیرومند خواهیم کرد
#آیه_سوم
3⃣ و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون را نیز به او(موسی) عطا کردیم (مریم53)
و از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش علی را نیز به او(محمد) عطا کردیم
#آیه_چهارم رو دقت کنید
4⃣ و موسی به برادرش هارون گفت: تو اکنون جانشین من در قوم من باش(اعراف142)
و محمد(ص) به برادرش علی گفت: تو اکنون جانشین من در قوم باش
خیلی جالبه، وقتی حضرت موسی به ملاقات خدا در کوه طور رفت و هارون رو جانشین قرار داد، مردم از هارون فاصله گرفتن و جانشینیش رو نادیده گرفتن و رفتن سراغ سامری و بعد از کلی معجزه، گوسالهپرست شدن. وقتی موسی برگشت، از هارون پرسید چرا جلوشونو نگرفتی؟ هارون گفت من تلاشمو کردم ولی اینا نزدیک بود منو بکشن(اعراف150) و ترسیدم که تفرقه بین امت بنی اسراییل بوجود بیاد(طه 94)
چقدر این اتفاق آشناس، وقتی پیامبر به ملاقات خدا میرفت، قبلش علی(ع) رو بعنوان جانشین معرفی کرد، مردم از علی فاصله گرفتن و به سمت شخص دیگری رفتن و علی(ع) برای اینکه تفرقه در امت بوجود نیاد و اسلام از بین نره صبر کرد
درقرآن 20آیه درباره هارون داریم که اکثرا جانشینی موسی مدنظره
هارونِ موسی کجا، علیِ محمد کجا
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
انتشارحداکثری بعشق امیرالمؤمنین
غدیر کربلای عوام بود؛
و کربلا، غدیر خواص
در غدیر با آنکه بیعت گرفته شد، "جفا" شد؛
و در کربلا با آنکه بیعت برداشته شد "وفا
مقام معظم رهبری
در روز غدیر
بعد از آنکه پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین(ع) رو به جانشینی منصوب کرد. عمر بن خطاب برخواست و گفت:
🔻بخ بخ لک یا ابن أبیطالب أصبحت مولای و مولى کل مسلم
به به! گوارا باد بر تو ای پسر ابوطالب، تو مولای من و مولای تمام مسلمانان شدی
(منبع: ابن کثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ج 7، ص 349)
و دیگر مردم و اصحاب پیامبر نیز با امیرالمؤمنین بیعت کردند
و البته چندماه بعد بیعت شکستند و جفا کردند
🔻اما
در شب عاشورا
امام حسین(ع) به یاران خود گفت بیعتم رو برداشتم، در سیاهی شب میتوانید بروید و جان خود رو نجات بدهید. بعد از این سخنان حضرت، یاران امام حسین به نوبت برخواستند و شروع کردند به سخن گفتن
#سعید_بن_عبدالله برخاست و عرض کرد:
نه، به خدا ای پسر پیغمبر، ما هرگز تو را رها نمیکنیم تا خداوند بداند که ما در غیاب پیامبرش از تو محافظت کردیم و اگر بدانم که در راه تو کشته میشوم و سپس زنده میشوم و سوزانده میشوم و سپس ذرات وجودم را به باد میدهند و هفتاد بار با من چنین میشود، از تو جدا نمیشوم تا آنکه در رکاب تو کشته شوم. چرا چنین نکنم با اینکه یک کشته شدن بیش نیست و به دنبال آن عزتی جاودانه خواهد بود
#زهیربن_قین گفت:
به خدا قسم دوست داشتم هزار مرتبه کشته شوم، سپس زنده شوم و در عوضی، خدای متعال کشته شدن را از تو و جوانان اهل بیت تو برطرف کند
همینطور بقیه اصحاب برخواستند حرفهای زیبایی در حمایت از سیدالشهدا زدند
اینجا غدیر خواص بود. خواص پای ولایت ماندن و جان دادند
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
منبرک فاطمی
🔺امام هادی علیه السلام وتصوف https://eitaa.com/fatemi222/2284 🔺تنبلی درنگاه امام هادی علیه السلام 🔺م
امام هادی (علیهالسلام) پیشوای دهم شیعیان، بنا بر نظر مشهور در نیمۀ ذیحجه سال ۲۱۲ق در مدینه به دنیا آمد. پدر ایشان پیشوای نهم شیعیان، امام جواد (علیهالسلام) و مادرش «سمانه مغربیه» است که کنیزی با فضیلت و باتقوا بود. مشهورترین القاب امام دهم، «نقی» و «هادی» است و به آن حضرت «ابوالحسن الثالث» نیز میگویند.
علم و دانش امام هادی (علیهالسلام) همانند آباء و اجداد گرامیاش، علم لدنی بود؛ یعنی مستقیماً از طریق غیب و همچنین از علوم و معارف قرآن و سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و پدران بزرگوارش دریافت مینمود. امام هادی (علیهالسلام) در سال ۲۵۴ هـ . ق در شهر سامرا به وسیله زهری که به ایشان خورانده شد، به شهادت رسیدند.
جهت همسر امام هادی (علیهالسلام) ، نامهایی (چون حدیث یا سوسن) ذکر کردهاند.
ادامه چند پست بعدی👇
امامت امام هادی
پس از شهادت امام جواد (علیهالسلام) در سال ۲۲۰هـ . ق فرزندش امام هادی (علیهالسلام) که هنوز بیش از هشت سال نداشت، به امامت رسید. از آنجا که شیعیان به استثنای معدودی، مشکل بلوغ امام دربارۀ امام جواد (علیهالسلام) را پشت سر گذاشته بودند، در زمینۀ امامت امام هادی (علیهالسلام) تردید خاصی برای بزرگان آنها به وجود نیامد
3امام و 3 پیامبر در خرسالی به مقام الهی رسیدند
امام هادی و زیارت جامعۀ کبیره
یکی از آثار ماندگار و ارزشمند امام هادی (علیهالسلام)، زیارت جامعه کبیره است که متقنترین متن در «امامشناسی» است.
زیارت جامعه، دارای مضامین بسیار عالی از زبان امام هادی (علیهالسلام) است که در پاسخ به خواستۀ یکی از ارادتمندان اهل بیت (علیهمالسلام) صادر شده است.
دیدگاه علامه مجلسی
صحت صدور و ارزش سندی این زیارت چنان است که علامه مجلسی (رحمةاللهعلیه) مینویسد: «اینکه سخن دربارۀ زیارت جامعه، اندکی به درازا کشید، (اگرچه حق آن را به جهت پرهیز از طولانی شدن ادا نکردم) بدین خاطر است که این زیارت، صحیحترین زیارتها از جهت سند و فراگیرترین آنها نسبت به ائمه (علیهمالسلام) است و در مقایسه با دیگر زیارتها از فصاحت، بلاغت و منزلت بیشتری برخوردار است»
شاگردان مکتب امام هادی
دوران زندگی امام هادی (علیهالسلام)، هرچند عصر اختناق و استبداد بود و امام (علیهالسلام) برای فعالیت فرهنگی، علمی و سیاسی، آزادی عمل نداشت و از این نظر فضای جامعه با عصر امام باقر (علیهالسلام) و امام صادق (علیهالسلام) تفاوت فراوان داشت، اما آن حضرت در همان شرایط نامساعد، علاوه بر فعالیتهای فرهنگی (نظیر مناظرات، مکاتبات، پاسخگویی به شبهات و ...)، راویان و محدثان و بزرگانی از شیعه را تربیت کرد، علوم و معارف اسلامی را به آنان آموزش داد تا آنان، هم جامعۀ زمان خود را از آسیبهای فرهنگی اعتقادی حفظ نمایند و هم این میراث بزرگ را به نسلهای بعدی منتقل کنند.
خصوصیات دوران امام هادی
روزگار امام دهم (علیهالسلام) از حساسترین دوران حیات شیعه است. ویژگی این دوران، ستم جانکاه و استبداد کامل دستگاه خلافت است.
متوکل از خودکامهترین خلفای عباسی، در این روزگار حکومت میکرد و دشمنی و کینه ویژهای با خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) داشت.
در عهد او شیعیان به سختی میزیستند و بیحرمتیها و ستمهای فراوانی بدانان روا میشد. متوکل آشکارا به ساحت مقدس علی بن ابیطالب (علیهالسلام) اهانت کرد و حرم شریف حضرت حسین بن علی (علیهالسلام) را ویران ساخت و امام هادی (علیهالسلام) را به سختی زیر نظر داشت و به هر بهانهای ایشان را احضار میکرد و آزار میداد.
او مردم مدینه و مکه را از معاشرت با علویان منع کرد. اگر کسی کمکی به شیعیان میرسانید، به سختی عقوبت میشد.
وضعیت مالی شیعیان بسیار بغرنج بود به گونهای که گفتهاند زنان علوی برای نماز گزاردن به حد کفاف چادر نداشتند و گاه یک چادر را میان خود میگرداندند و به نوبت نماز میگزاردند.
هر چند امام هادی (علیهالسلام) در این ایام به گونه پیوسته در زندان نبود، حکومت به سختی از ایشان مراقبت میکرد و رفتار آن حضرت را به صورتی دقیق زیر نظر داشت. مأموران حکومتی بارها به ناگاه خانه امام (علیهالسلام) را میجستند تا شاید بهانهای برای آزار ایشان بیابند.
حکومت عباسی از این گذر میخواست بر شخصیت امام (علیهالسلام) آسیب زَنَد و ایشان را از چشم مردم بیندازد و با آزار یاران و شیعیان امام (علیهالسلام) مکتب تشیع را از پیشرفت باز دارد.
@fatemi222
🌀 چرا امام هادی(ع) با وجود پایگاه اجتماعی قوی، برای گرفتن حکومت اقدام نکرد؟
🌀 مشکل زمان امام هادی(ع) عدم رشد شیعیان در «زندگی اجتماعی» بود
💎 در زمان امام هادی(ع) یک بیثباتیای در میان ستمگران بود و حکومت آنها پایگاه اجتماعی نداشت، درحالی که امام هادی(ع) پایگاه اجتماعی بسیار گسترده و عمیقی داشت.
در واقع پایگاه اجتماعی امامرضا(ع) به امام جواد(ع) و امام هادی(ع) رسیده بود. اما چرا با وجود این پایگاه اجتماعی قوی، امام و شیعیانش باید این غربت را تحمل کنند؟
انگار خدا میخواهد با قضایای تاریخی به ما بگوید که وقتی شما ضعیف باشید دشمنِ ضعیف شما هم بر شما غلبه میکند، وقتی شما ضعیف باشید کسانی مثل متوکل، بر شما غلبه میکنند و امام قویّ شما پیروز نمیشود و اصلاً قیام نمیکند که حکومت را بر عهده بگیرد.
البته منظور از ضعف، «ضعف در زندگی اجتماعی» است. زندگی اجتماعی داشتن خیلی فرق میکند با اینکه شما برای خودت آدم خوبی باشی، برای خودت آدم معتقدی باشی.
اسلام حرف سختی دارد که ما تا حالا نتوانستهایم به خوبی اجرا کنیم؛ آن هم اینکه از ما میخواهد که «احساس مسئولیت جمعی داشته باشیم؛ خودمان قیامِ به حق بکنیم و امام، فقط هادی باشد»
امام هادی(ع)، مانند امامان قبلی و بلکه بیشتر از ایشان، از جهت پشتوانه اجتماعی، خیلی قویتر از معدود مخالفین خودش بود و اگر میخواست، خیلی ساده میتوانست حکومت را بهدست بگیرد. پس چرا حکومت را به دست نگرفت؟
چون مردم هرچند ایمان، آگاهی و اعتقاد کافی داشتند، اما «در زندگی اجتماعی» اینقدر رشد نکرده بودند که حضرت با اتکای به آنها بتواند یک حکومت مردمی تشکیل بدهد؛ حکومتی که مردم نقش اصلی را در اداره آن داشته باشند؛ نه حکومتی که صرفاً متکی به قدرت خلیفه و حاکم باشد.
مشکل زمان امام هادی(ع) این بود که شیعه به آن سطح از بلوغ اجتماعی نرسیده بود و الّا ایمان و معرفت تا حدّ زیادی بود بلکه پایگاه اجتماعی امام هادی(ع) بسیار بیشتر از دشمنان ایشان بود.
اتفاقاً رسالت امام هادی(ع) این بود که علیرغم اینکه جامعه به سطحی از بلوغ اجتماعی و به سطحی از وضعیت مطلوب اسلامی نرسیده بود که حضرت قیام کند، اما حضرت شروع کرد هستۀ جامعۀ اسلامی را شکلدادن؛ با آن شبکۀ وکالت و با منسجم کردن مؤمنین به صورت گروهگروه در کنار همدیگر.
ما وارد دوران غیبت شدیم تا سرمشقی که امام هادی(ع) برای بلوغ اجتماعی شیعه و بلوغ اجتماعی اهل ایمان به ما داده بود، اینقدر اجرا کنیم و به حدی برسیم که امام زمان(ع) تشریف بیاورد.
برای اینکه امام زمان(ع) تشریففرما بشوند نیاز ندارد که همۀ مردم مثل آقای بهجت بشوند. نیاز ندارد که همه در معرفت به اوج عرفان برسند. البته این هم کافی نیست که تکتک مردم هر کسی برای خودش آدم خوبی باشد.
لازمۀ مسئلۀ ظهور این است که ما بتوانیم آن سطح مورد نظر از زندگی اجتماعی را پدید بیاوریم. مسئولیت اجتماعی بپذیریم و برای مردم دغدغه داشته باشیم.
از غربت امام هادی(ع) یاد غریبی امام زمان بیفتیم. از امام زمان عذرخواهی کنیم برای اینکه ایشان را غریب گذاشتهایم. چون ما مردمی هستیم که اگر بهتر میبودیم، الآن امام زمان در بینمان بود.
استاد پناهیان
🆔 @fatemi222
دعوت به نوشيدن شراب
متوکل گاهي دستور مي داد که خانه امام را به دقت بازرسي کنند و مأموران هر بار با دست خالي بر مي گشتند، اما متوکل باز هم نگران بود و احساس خطر مي کرد. براي مثال، يک بار نزد متوکل از امام هادي (عليه السلام)سعايت کردند و به او گفتند که در منزل امام، اسلحه و نوشته و اشياي ديگري است که از شيعيان قم به او رسيده است و او عزم شورش بر ضد حکومت را دارد. متوکل گروهي را به منزل آن حضرت فرستاد و آنان شبانه به خانه او هجوم بردند، ولي چيزي به دست نياورند.
امام را در اتاقي تنها ديدند که در به روي خود بسته است و جامه پشمين بر تن دارد و بر زميني مفروش از شن و ماسه نشسته و به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است. امام را با همان حال نزد متوکل بردند و به او گفتند: در خانه اش چيزي نيافتيم و او را رو به قبله ديديم که قرآن مي خواند.
متوکل با بي شرمي منحصر به فرد خود، جام شرابي را که در دست داشت، به آن حضرت تعارف کرد! امام سوگند ياد کرد و گفت: گوشت و خون ما با چنين چيزي آميخته نشده است، مرا معاف بدار! او دست بر نداشت و گفت: شعري بخوان. امام فرمود: کمتر شعر مي خوانم.
اما متوکل اصرار ورزيد و آن حضرت شعري را براي او خواند که ما ترجمه قسمتي از آن را ذکر مي کنيم:
«بر بلنداي کوه ها، شب را به سحر آورند؛ در حالي که مردان چيره و نيرومندي از آنان پاسداري مي کردند، ولي قله ها نتوانستند آنان را (از خطر مرگ) برهانند.
آنان پس از مدت ها عزتمندي، از جايگاه هاي امن به زير کشيده شدند و در گودال هاي (گورها) جايشان دادند. چه منزل و آرامگاه ناپسندي!...
چه خانه هايي ساختند تا آنان را از گزند روزگار حفظ کند، ولي سرانجام پس از مدتي، اين خانه ها را ترک کردند و به خانه گور شتافتند!
چه اموال و ذخايري انبار کردند، ولي همه آنها را رها ساختند و رفتند و آنها را براي دشمنان خود واگذاشتند!
خانه ها و کاخ هاي آباد، به ويرانه ها تبديل شدند و ساکنان آنها به سوي گروهاي تاريک شتافتند!»
شعر امام چنان تأثيري گذاشت که متوکل به سختي گريه کرد؛ به طوري که ريش او خيس گرديد و ساير حضار نيز گريستند. متوکل دستور داد بساط شراب را جمع کنند و چهار هزار درهم به امام تقديم کرد و آن حضرت را با احترام به منزل باز گرداند! (مروج الذهب، ج4، ص 11)
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222