منبرک فاطمی
#فضایل_امام_حسین_علیه_السلام بسم الله الرحمن الرحیم امام صادق علیه السلام فرمودند: إِنَّ اللَّهَ
فضائل امام حسین علیه السلام
فطرس
https://eitaa.com/fatemi222/2478
سه فضلیت امام حسین علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/2479
ده فضلیت امام حسین علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/2480
پنج فضیلت امام حسین علیه السلام
https://eitaa.com/fatemi222/2481
باسمه تعالی
🔰ولادت امام حسین علیه السلام مبارکباد
10ویژگی های ختصاصی از امام حسین علیه السلام 👇
https://eitaa.com/fatemi222/2480
5فضلیت از امام حسین علیه السلام👇
https://eitaa.com/fatemi222/2481
4شیوه_تربیت_اولاد👇
https://eitaa.com/fatemi222/2477
حضرت عباس الگویی برای همه.pdf
545.8K
🔖منبر کامل 🔖
#حضرت_ابوالفضل علیه السلام
💠حضرت ابوالفضل علیه السلام الگویی برای همه 💠
🔘الف) طاعت و بندگی
🔻1-بنده صالح خدا
🔻2-آثار سجده بر پیشانی
🔘ب) ولایت مداری و امام شناسی
🔻نمونه های ولایتمداری
🔘ج) بصیرت ژرف
🔘د) شجاعت
🔘 ه)وفاداری
🔻1-رد امان نامه
🔻2-اعلان وفاداری در شب عاشورا
🔻3- اوج وفا در شط فرات
🔻اعتراف دشمن به وفای عباس
🔻وفا و فداکاری عباس در سخنان معصومین علیهم السلام
↪️ @fishemenbar
موضوع:#ویژگی_های_حضرت_عباس_علیه_السلام
-بسم الله الرحمن الرحیم
🔻در زیارت حضرت عباس علیه السلام آمده است «السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ علیهم السلام»
🔻برخی از ویژگی های حضرت عباس علیه السلام عبارتند از:
1. عبد خدا:
🔻 بشر اگر بخواهد به #کمالات انسانی و به عزتی که مخصوص خدا و رسول و مومنان هست دست یابد، #راهی جز اطاعت و بندگی خدای متعال که #سرچشمه تمامی خوبی ها و پاکی ها و زیبایی ها هست،ندارد و ما در #تشهد این مقام را برای پیامبر گوئیم که در زیارت نامه ایشان نیز این صفت نقل شده است.
🔻حضرت عباس ( علیه السلام ) اثرسجده های طولانی بر پیشانی اش نقش بسته بود تا آن جا که قاتل او می گوید: «وی نیکو چهره و رشید بود که در پیشانی اش اثر سجده می درخشید».
2. وفاداری:
🔻حضرت عباس ( علیه السلام ) مصداق أتم و أکمل وفای به عهد و باقی ماندن بر بیعت بود که خداوند مومنان را این چنین توصیف می کند:
«الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمیثاق»(رعد/۲۰) آنها که به عهد الهى وفا مىکنند، و پیمان را نمیشکنند وفاداری حضرت ابالفضل (علیه السلام) نسبت به صاحب ولایت #جلوههای گوناگونی دارد، مثلا زمانی که دو مرتبه برای او امان نامه می آوردند، هر دو را با قاطعیت رد می کند و یا در شب عاشورا زمانی که امام بیعتش را از اصحاب بر می دارد، نخستین کسی است که اظهار وفاداری میکند و یا زمانی که به #شریعه فرات می رسد در حالی که در اوج تشنگی است، اما به احترام لبان #خشکیده امام زمانش، قطره ای آب نمی نوشد و مشک را پر از آب می کند و به سمت خیمه حرکت می کند.
3. مواسات و جانبازی:
در زیارت نامه #مهدوی، حضرت ابوالفضل علیه السلام با وصف زیبای -;المواسی اخاه بنفسه-; ستوده شده اند و امام زمان (علیه السلام) برایشان درود فرستاده اند. مواسات به معنای کمک، همیاری، همکاری و مساعدت است.. کسی که برادرش را با جانش یاری و کمک کرد.
🔻مواسات با جان، بالاترین و باارزش ترین نوع مواسات است و فراتر از مواسات و کمک مالی، زبانی، قلمی و قلبی است.این سطح از ایمان و وفاداری در حضرت اباالفضل (علیه السلام)، بی نظیر و نمونه است. البته این ارتباط صمیمی و عارفانه متقابل بود
🔻در فرمان امام حسین (علیه السلام) به برادرش حضرت عباس (علیه السلام) برای گفت وگو با دشمنان به منظور گرفتن مهلت تا روز عاشورا چنین آمده است: یا عباس اِرکب بِنَفسی أنتَ یا أخی! (ارشاد شیخ مفید، ج2، ص92). ای عباس! برخیز جانم فدایت ای برادر!
🔻دقت در این کلام امام معصوم (علیه السلام)، جایگاه بلند و بی نظیر حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام) را آشکار می کند. امام حسین (علیه السلام) به حضرت اباالفضل (علیه السلام) می فرماید: جانم فدایت.
خداوند همه ما را جزء پیروان حقیقی ایشان قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
🆔 @fatemi222
ادامه ویژگی_های_حضرت_عباس👇
بسم الله الرحمن الرحیم- با تبریک ایام
🔺امام صادق (ع) فرمود: «انَ عَمُّنا العَبَّاسُ (ع) نافِذَ البَصیرَه؛ عموی ما عباس (ع) بینشی ژرف داشته است.
🔻برخی از ویژگی های حضرت عباس عبارتند از:
۴-بصیرت نافذ: امام صادق(ع) در بیان ویژگی ها و خصوصیات آن حضرت(ع) به مساله بصیرت ایشان اشاره میکند.
🔻بصیرت به معنای آن است که انسان بتواند حق و باطل را در درون #فتنه تشخیص دهد و راه راست و درست را بیابد وپس از جزم در حقیقت ،عزم بر آن داشته باشد که با تمام #همت عالی خود آن را تحقق بخشد.
🔺 امام صادق (ع) در آغاز زیارت نامه حضرت عباس (ع) می فرماید:«اَشْهَدُ اَنَّکَ لَمْ تَهِنْ و لَمْ تَنْکُلْ و اَنَّکَ مَضَیْتَ علی بصیره مِنْ اَمرِک؛ گواهی می دهم که تو لحظه ای از خود #سستی نشان ندادی و برنگشتی، بلکه مَشی تو بر ایمان و بصیرت در دین رقم خورده بود.
۵-علم:
امام سجاد(ع) می فرماید: «اِنَّ العَبَّاسَ بنِ عَلِیّ (ع) زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛ به درستی که عباس بن علی (ع)، دانش را از سرچشمه نوشیده است، نوشیدنی!» در این سخن ارزشمند، همانند سازی #لطیفی در واژه زُقَّ نهفته است. عرب، این فعل را درباره کبوتر به کار می برد؛ آن هنگام که غذا را برچیده و نرم می سازد تا به جوجه اش بخوراند.
۶- ولایت پذیری:
🔺شاید مهم ترین و اصلی ترین فضلیت ایشان را می بایست در ولایت پذیری و اطاعت محض را ولی امر و امام (ع) دانست.
🔻 در تاریخ، نمونه های گویایی از این ویژگی ایشان به چشم می خورد. وی هرگز بدون اجازه در محضر امام حسین (ع) نمی نشست و پس از اجازه گرفتن نیز بسیار فروتنانه - به صورت دو زانو - در گوشه ای می نشست.
🔻هیچ جا حرف نزد ولی شب عاشورا حرف زد
۷- شجاعت:
امام حسین (ع) با دیدن بدن غرقه به خون او، می فرماید: «اَلیَومَ نَامَتْ اَعْیُنٌ بِکَ لَمْ تَنَمْ-وَ تَسَهَّدَتْ أُخْری فَعَزَّ مَنَامُهَا؛چشم هایی که دیشب از ترس تو نخوابیده بودند، امشب به خواب خواهند رفت.
🔺خداوند همه ما را جزء پیروان حقیقی ایشان قرار دهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
🆔 @fatemi222
🔰ولادت حضرت عباس علیه السلام مبارک باد
✍هفت ویژگی این جانباز بزرگ کربلا در لینک زیر موجود است👇
https://eitaa.com/fatemi222/2491
💎فوق کلام مخلوق/ دون کلام خالق
✳️داستانک:
آیت الله مرعشی نجفی طی خاطره ای نقل میکند: در سال ۱۳۵۳ نسخهای از صحیفه شریفه سجادیه را برای مطالعه علامه معاصر شیخ جوهری صاحب تفسیر طنطاوی معروف (مفتی اسکندریه) فرستادم.
آن بزرگوار دریافت کتاب را اعلام کرد و در برابر آن هدیه از من تشکر کرد و درباره آن مدحی سرشار و ثنایی بسیار نوشت.
تا آنجا که گفت این از بدبختی ما است که تا کنون به این گرانبها ی جاوید از میراثهای نبوت و اهل بیت دست نیافته بودیم و من هر چه در آن مینگرم آن را فوق کلام مخلوق و دون کلام خالق مییابم.
سپس علامه جوهری طنطاوی از من سوال کرد که آیا تا کنون کسی از علمای اسلامی شرحی بر آن نوشته است؟ من در پاسخ آن شارحینی را که میشناختم نام بردم و کتاب ریاض السالکین تالیف سید علی خان را به ایشان تقدیم کردم.
معظم له در جواب نوشت که من مصمم و آمادهام که بر این صحیفه گرامی شرحی بنویسم.
[به نقل از مقدمه ترجمه صحیفه سجادیه صدر الدین بلاغی ص ۳۰]
https://eitaa.com/fatemi222/2495
ادامه 👇👇
💎صحیفه سجادیه
(به مناسبت میلاد امام سجاد علیه السلام)
داستانک:
مرحوم محمد تقی مجلسی می گوید:
من در اوایل بلوغ طالب رضای خدا بودم و در طلب رضای او کوشا بودم. مرا از ذکر جنابش، قراری نبود؛ تا آن که دیدم میان خواب و بیداری که صاحب الزمان صلوات الله علیه در مسجد قدیم اصفهان نزدیک به مکانی که الآن محل درس من است، ایستاده اند. سلام کردم و خواستم پای آن آن جناب را ببوسم که نگذاشت و مرا گرفت. دست مبارکش را بوسیدم و از آن جناب مسایلی را که بر من مشکل شده بود، پرسیدم و… .
آن گاه گفتم: «ای مولای من! برای من ممکن نیست که هر وقت به خدمت شما برسم، پس به من کتابی عطا کن که همیشه به آن عمل کنم». فرمود: «من برای تو، کتابی را به مولا محمّد تاج عطا کردم». و من در خواب، او را می شناختم؛ پس فرمود: «برو و آن کتاب را از او بگیر».
حرکت کردم و از در مسجد خارج شدم و به طرف یکی از محلات اصفهان رفتم. محمد تاج به محض دیدن من گفت: «ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) تو را فرستاده است؟» گفتم: «آری».
از بغل خود کتابی بیرون آورد؛ تا گشودم، فهمیدم که این کتاب، از کتب ادعیه است. با گرفتن کتاب، آن را بر دیدگان قرار دادم و به سوی حضرت بقیه الله الاعظم حرکت کردم. در همین حال، از خواب برخاستم و دیدم از کتاب خبری نیست.
تا طلوع صبح به تضرع و گریه پرداختم. پس از نماز صبح و تعقیبات، به ذهنم رسید که منظور حضرت از مولا محمد تاج همان شیخ بهایی است و به سبب جایگاه او در بین علما، حضرت «مولا محمد تاج» فرموده است؛ لذا به سوی مدرسه شیخ حرکت کردم. وقتی آنجا رسیدم، دیدم شیخ مشغول مقابله صحیفه سجادیه است.
بعد از بیان خوابم، ایشان چنین تأویل کردند: «مژده که خواب، حاکی از افاضه علوم الهی به شما می باشد. با توجه به هدفی که در پی آن هستی، به آن خواهی رسید».
من قانع نشدم و به طرف همان محله که در خواب دیده بودم، حرکت کردم. بین راه یکی از صالحان و نیکان را به نام حسن و ملقب به «تاجا» دیدم. به او سلام کردم. وی بدون اینکه سخنی بگویم، گفت: «فلانی! نزد من، کتاب های وقفی زیادی وجود دارد که طلاب از من می گیرند و به شرایط وقف عمل نمی کنند؛ ولی با شناختی که از شما دارم، می دانم به آن عمل خواهی کرد. با هم برویم؛ کتاب ها را ببین و هرچه نیاز داری، بردار». وقتی رفتیم، اولین کتابی که به من داد، همان کتابی بود که در خواب دیده بودم؛ «صحیفه سجادیه».
با دیدن کتاب، شروع به گریه و ناله کردم و گفتم: « همین کتاب، مرا بس است»
ایشان می گوید با تعلیم صحیفه سجادیه به مردم اصفهان، کار به جایی رسید که اکثر مردم اصفهان مستجاب الدعوه شده بودند.
https://eitaa.com/fatemi222/2496
💎فروغ صحیفه سجادیه در قلب بانوی آلمانی 519
(به مناسبت میلاد امام زین العابدین علیه السلام)
✍️داستانک:
خانم آنه ماری شیمل (Annemarie Schimmel) (فوت شده در ۲۶ ژانویه ۲۰۰۳) پژوهشگر، اسلامپژوه، خاورشناس و مولویشناسِ سرشناسِ آلمانی است.
این پژوهشگرِ معروفِ آلمانی ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: «من همواره دعاها را از اصل عربی می خوانم و به هیچ ترجمه ای مراجعه نمی کنم . البته بخش هایی از صحیفه سجادیه را به زبان آلمانی ترجمه کرده ام. وقتی مشغول برگردانیدن این دعاها به زبان مذکور بودم، مادرم به دلیل کسالت در بیمارستانی بستری بود و من مدام به او سر می زدم و کاملا در جریان احوالش بودم. پس از اینکه او به خواب می رفت، در گوشه ای از اتاق مشغول پاکنویس نمودن ترجمه ها می شدم. اضافه کنم که اتاق مادرم دو تختی بود و در تخت دیگر خانمی که عقاید کاتولیکی محکم و راسخ و در عین حال متعصبانه داشت، بستری بود.
او از روی ایمانی که به مذهب خویش داشت، وقتی متوجه شد من مشغول ترجمه دعاهایی از یک متن شیعی هستم، آزرده خاطر گردید و با ناگواری و نگرانی گفت: مگر در مسیحیت و در کتب مقدس خودمان از نظر ادعیه کمبودی داریم که تو اکنون به دعاهای مسلمانان روی آورده ای؟! جوابی به وی ندادم اما وقتی کتابم چاپ شد، نسخه ای از آن را برایش فرستادم. مدتی بعد با من از طریق تلفن تماس گرفت و خاطر نشان ساخت: «بسیار صمیمانه از این هدیه جالب متشکرم، زیرا هر روز به جای دعاهای انجیل آن را می خوانم!»
آری واقعا ترجمه «ادعیه معصومین علیهم السلام» مخصوصا صحیفه سجادیه می تواند تا این حد در میان غربی ها تحول آفرین و کارساز باشد.
[آن ماری شیمل بانوی شرق شناس جهان غرب، ماهنامه از دیگران، سال دوم، ش ۵، مرداد ۱۳۸۰، ص ۱۰ و ۱۱ .]
آن کتاب «صحیفه سجادیه» بود. کتابی که این چنین یک مسیحی متعصب را جذب نمود.
قطعا ما مسلمان ها و شیعیان باید جلودار باشیم و برای این کتاب برنامه ویژه ای داشته باشیم.
اگر ما، هر روز فقط یک دقیقه، یک صفحه ترجمه صحیفه سجادیه را بخوانیم، در یک سال یا یک سال و نیم کل صحیفه را خوانده ایم.
✍️حق معلم
یکی از آثار امام سجاد علیه السلام رساله حقوق است. امام سجاد علیه السلام در این کتاب حقوق بسیاری از افراد را بیان فرموده اند. مثلا حق معلم و متعلم، حق پدر و مادر، حق دست، پا، چشم، گوش، حق مسجد و …
به عنوان مثال: حق معلم این است اگر او را در خیابان دیدیم بی اعتنا رد نشویم؛ بلکه جلو برویم و دستش را ببوسیم. خصوصا زمانی که کنار فرزندمان هستیم تا او هم یاد بگیرد و بعدها به استادش احترام بگذارد.
استاد مطهری، علاوه بر آن که خود همیشه با وضو بودند، به دوستان و شاگردان خود نیز توصیه می کردند سعی کنید همیشه با وضو باشید. ایشان بارها به دانشجویان می گفتند: «دانشگاه، به منزله مسجد است. سعی کنید بدون وضو وارد دانشگاه نشوید». خود ایشان به یکی از دانشجویان گفته بودند:
«من هیچ وقت بدون وضو وارد کلاس نمی شوم».
مثلا
شما بزرگوران که به مغازه می آیید صبح با وضو وارد شوید. اینجا برای شما حکم مسجد را دارد. شما جهاد اجتماعی، خانوادگی و اقتصادی انجام می دهید.
مثلا شما در مغازه کارگری دارید که نانی سر سفره اش می برد، این یک جهاد است.
یا اینکه کالای ایرانی می فروشید. با وجود اینکه ممکن است سود کالای خارجی برای شما بیشتر باشد. شما با این کار جهاد می کنید. پس مغازه شما حکم مسجد را دارد همانطور که شهید مطهری فرمودند دانشگاه و کلاس به منزله مسجد است.
✅(به یاد امام سجاد عليه السلام)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهما السلام يَقُولُ:
إِنَّ الْمَعْرِفَةَ بِكَمَالِ دِينِ الْمُسْلِمِ ...وَ حِلْمُهُ ...
⬅️امام صادق عليه السّلام فرمودند: على بن الحسين عليهما السّلام مىفرمود:
كمال دين مؤمن از چند چيز شناخته مي شود كه يكي از آنان حليم بودن است
منبع :بحار الأنوارجلد 2 صفحه 129
✍️داستان
نقل شده روزی نامه ای به دست خواجه نصير الدين طوسي ؛ این عالم بزرگ رسید كه با كلمات زشت از او بدگوئی شده بود، از جمله این سخن زشت را خطاب به او نوشته بودند یا كلب : ای سگ پسر سگ . خواجه نصیر، جواب آن نامه را با كمال متانت نوشت ، از جمله نوشت اینكه به من سگ گفته ای صحیح نیست ، زیرا سگ با چهار دست و پا راه می رود و ناخن های دراز دارد، ولی من قامت راست دارم و روی دو پا راه می روم و ناخون هایم پهن است ، ناطق هستم و خنده بر لب دارم ، پوست بدنم آشكار است ، ولی پوست بدن سگ به واسطه پشم بدنش پوشیده شده است ، بنابراین ، این نشانه ها بیانگر آن است كه من با سگ فرق بسیار دارم به همین منوال بقیه ناسزاگوئی ها را پاسخ داد، بی آنكه یك كلمه زشتی به كار برد.
✍️داستان :
گویند که روزی شخصی در مدائن به سلمان فارسی که حاکم آنجا بود گفت :
ای سلمان ! ریش تو با ارزشتر است یا موی دم سگ من !!!
سلمان اندکی تأمل کرد و فرمود :
اگر ریش من از پل صراط رد شد ، ریش من و گرنه موی دم سگ تو !
https://eitaa.com/fatemi222/2499
(به بهانه ولادت امام سجاد عليه السلام)
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهما السلام يَقُولُ:
إِنَّ الْمَعْرِفَةَ بِكَمَالِ دِينِ الْمُسْلِمِ ...وَ صَبره ...
امام صادق عليه السّلام فرمودند: على بن الحسين عليهما السّلام مىفرمود:
كمال دين مؤمن از چند چيز شناخته مي شود كه يكي از آنان صبر است
منبع :بحار الأنوارجلد 2صفحه 129
✍️داستان :
در شهري عالمي بود كه به صبور بودن شهرت داشت.
چند جوان در آن شهر با هم شرط مي بندند كه آن عالم را عصباني كنند . شب هنگام ساعتي بعد از آنكه چراغ اتاق عالم خاموش مي شود و اطمينان پيدا مي كنند كه عالم كاملا خواب است , يكي از آنان به در خانه عالم مي رود و زنگ مي زند , عالم مي آيد و در را باز مي كند ؛آن جون بعد از احوال پرسي مي گويد سوالي داشتم .
- بفرماييد , در خدمتم
- ببخشيد سوالم را فراموش كردم
و بعد مي رود
باز ساعتي مي گذرد و دوباره درِ خانه عالم را مي زند و مجددا بعد از آمدن عالم مي گويد : سوالم را فراموش كردم
ساعتي ديگر مي گذرد و براي بار سوم در خانه عالم را مي كوبد , چون عالم به در خانه مي آيد آن جوان مي گويد :تا سوالم را فراموش نكردم بپرسم؟
- بفرماييد
- مي خواستم بدانم مدفوع چه مزه اي دارد؟
- اولش شيرين , بعدش ترش , و بعد از آن تلخ
جوان با تعجب مي پرسد "مگر شما خورده ايد ؟ "
- نه ؛ اول روي آن مگس مي نشيند, پس شيرين است ؛ بعد از آن پشه مي نشيند , پس ترش است؛ و بعد از آن كرم مي گذارد , پس تلخ است
جوان سر به زير مي اندازد و بر مي گردد
https://eitaa.com/fatemi5/2500
🌹قال علي بن الحسين عليهما السلام:
مَنْ قَنِعَ بِمَا أَقْسَمَ اللَّهُ لَهُ فَهُوَ مِنْ أَغْنَى النَّاس
هر كس قناعت كند به آنچه خدا به او داده است از بىنيازترين مردم مىباشد
منبع:بحار الأنوارجلد 66صفحه 402باب 38
✍️داستان:
روزی (شبلی) به مسجد رفت تا نماز بخواند ، در آن مسجد کودکان مشغول کتابت بودند . وقت نان خوردن آنها بود و با هم نان میخور دند .
دو کودک ، نزدیک شبلی نشسته بودند ، یکی پسر ثروتمندی بود و دیگری فرزند فقیری .
پسر ثروتمند مقداری حلوا داشت و پسر فقیر ، مقداری نان خشک ، پسر ثروتمند حلوا می خورد و پسر فقیر از او حلوا می خواست .
پسر ثروتمند به پسر فقیر گفت: اگر حلوا می خواهی باید سگ من باشی . و او قبول کرد .!
پسر ثروتمند گفت : پس صدای سگ در آور ! آن بیچاره ، صدای سگ در آورد و او مقداری حلوا پیش پسر فقیر انداخت . و این کار چند بار تکرار شد ..
شبلی به آنها نگاه میکرد و می گریست ! مریدان از او پرسیدند : برای چه گریانی ؟
گفت: نگاه کنید که طمع چه بر سر مردم می آورد ، اگر آن پسر فقیر به همان نان خشک قناعت می کرد و به حلوای آن پسر طمع نمی ورزید ، هرگز سگ فردی همانند خود نمی شد
https://eitaa.com/fatemi5/2501
✍️(به بهانه ميلاد امام سجاد عليه السلام)
عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا قَالَ:
إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ يُشْرِفُ عَلَى جَمِيعِ جَوَارِحِهِ كُلَّ صَبَاحٍ فَيَقُولُ كَيْفَ أَصْبَحْتُمْ فَيَقُولُونَ بِخَيْرٍ إِنْ تَرَكْتَنَا وَ يَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِينَا وَ يُنَاشِدُونَهُ وَ يَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ وَ نُعَاقَبُ بِكَ
🌹ابو حمزه از على بن الحسين عليها السّلام روايت مىكند كه فرمود:
زبان آدم هر روز متوجه اعضاء مىگردد و مىگويد: چگونه وارد صبح شديد، آنها مىگويند خوب هستيم در صورتى كه دست از ما باز دارى، آنها مىگويند از خداوند بترس و ما را رها كن و بعد به او مىگويند ما بوسيله تو مستوجب ثواب و عقاب مىشويم.
منبع:بحار الأنوارجلد 68صفحه 302باب 78 السكوت و الكلام ...
✍️خداوند در قرآن كريم مي فرمايد :
ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقيبٌ عَتيدٌ (سوره ق 18)
انسان هيچ سخنى را بر زبان نمىآورد مگر اينكه همان دم، فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام مأموريت(و ضبط آن) است
✍️داستان :
سلیمان جنی را مامور کاری کرد و در تعقیب او جنی را فرستاد
جن دوم بازگشت و آنچه دیده بود برای سلیمان تعریف کرد و گفت دیدم جن را که وارد بازار شد به آسمان نگاه کرد بعد سرش را به طرف راست وچپ چرخاند و بعد سرش را به پایین انداخت و رفت
سلیمان جن اول را احضار کرد و دلیل این حرکاتش را جویا شد
او عرض کرد :هنگامی که وارد بازار شدم به آسمان نظر کردم و دیدم فرشتگان در آسمان ناظر هستند به سمت چپ و راست نظر کردم و مردم را مشغول صحبت کردن های بی مورد دیدم , آنگاه سرم را از خجالت به زیر انداختم.
#زبان
https://eitaa.com/fatemi222/2502
✍️( به بهانه ولادت امام سجاد عليه السلام)
يكي از يادگارهاي امام سجاد عليه السلام #صحيفه ي كامله ي سجاديه است
ما مي توانيم در لحظاتي كه كاري نداريم (مانند زمانهايي كه در صف بنزين يا گاز منتظريم و يا در مغازه وحتي پشت چراغ قرمز و...) اين دعا ها را بخوانيم
به عنوان مثال همين دعاي 34 صحيفه كه خواندن آن يك دقيقه و پنجاه و پنچ ثانيه بيشتر طول نمي كشد دعايي كه امام "هنگامى كه كسى را به رسوايى گناهى گرفتار مىديد " مي خواند
👌متن اين دعاي شريف و زيبا
اى خداوند، حمد باد تو را كه گناهان را مىدانى و مىپوشانى.
حمد باد تو را كه بر حال درون ما آگاهى و ما را عافيت عطا مىكنى. اى خداوند، ما همگان در پى عيب و عار بودهايم و حال آنكه تو ما را بر زبانها نيفكندهاى، مرتكب گناهان بزرگ شدهايم و حال آنكه تو رسوايمان نساختهاى. در نهان بديها كردهايم و حال آنكه تو كسى را بر بديهاى ما راه ننمودهاى. بسا كارها كه نهى فرمودهاى و ما به جاى آوردهايم. بسا كارها كه فرمان دادهاى و ما را بر آنها آگاه ساختهاى، و ما تجاوز ورزيدهايم. بسا گناهان كه در كسب آن كوشيدهايم و بسا خطاها كه مرتكب شدهايم و تنها تو از آن آگاه بودهاى نه نگرندگان و تو از هر كس ديگر به افشاى آن تواناتر بودهاى. اى خداوند، عافيت تو چونان پردهاى بر روى چشمانشان فرو افتاد و چون سدى راه گوشهايشان را بگرفت. اى خداوند، چنان كن كه هر عيب ما كه پوشيده داشتهاى و هر گناه كه نهان كردهاى، ما را اندرز دهندهاى شود كه از اخلاق بد و ارتكاب خطاها بازمان دارد و به سوى توبهاى محو كننده گناهان براند و به آن راه كه پسند توست بكشاند.
اى خداوند، زمان توبه ما نزديك گردان و به غفلت گرفتارمان مساز، كه ما به تو مىگراييم و از گناهان توبه مىكنيم. بار خدايا، درود بفرست بر آن برگزيدگان از ميان آفريدگانت:
محمد و عترت او، آن پاكان و گزيدگان، و چنان كه خود فرمان دادهاى ما را نيوشنده سخن ايشان و فرمانبردار حكم ايشان قرار ده.
منبع:صحيفه سجاديه
https://eitaa.com/fatemi5/2503
✍️خوف از حساب روز قیامت
در صفحه دیگرى از زندگى امام سجاد(ع) مى خوانیم: او یکى از غلامان آزاد کرده اش را سرپرست رسیدگى به مزرعه اى نموده بود، روزى براى دیدن آن مزرعه به آن جا رفت مشاهده کرد که بر اثر سهل انگارى غلام آسیب فراوانى به آن مزرعه وارد شده است،ناراحت شد و براى تنبیه غلام، یک بار تازیانه اى به او زد. پس از این کار پشیمان شد، وقتى که آن حضرت به خانه بازگشت، شخصى را نزد آن غلام فرستاد تا او را به حضورش بیاورد، آن شخص پیام امام را به او ابلاغ کرد، غلام به محضر امام سجاد(ع) آمد، دید امام خود را برهنه کرده، و تازیانه اش را پیش رویش انداخته است. غلام گمان برد که امام مى خواهد او را مجازات کند، از این رو به شدت ترسید، ولى ناگاه دید امام سجاد (ع) آن تازیانه را برداشت و به غلام داد و فرمود: «اى مرد امروز کارى از من در مورد تو سرزد که سابقه نداشت، لغزشى بود که رخ داد، اینک این تازیانه را بگیر و همان گونه که به تو زدم به من بزن و از من قصاص کن.»
غلام گفت: سوگند به خدا جز این گمان نداشتم که مرا مجازات کنى که سزاوار آن هستم، تا چه رسد به این که من از تو قصاص کنم. امام سجاد(ع) فرمود: عزیزم!
تازیانه را بردار و قصاص کن، غلام گفت:
معاذالله! هرگز چنین نکنم، تو را (اگر لغزشى بود) بخشیدم. این گفت و گو به طور مکرر بین امام سجاد(ع) و آن غلام رد و بدل شد، هنگامى که امام(ع) دید آن غلام از قصاص کردن خوددارى مى کند به او فرمود: «اما اذا ابیت فالضیعه صدقه علیک; هان آگاه باش اکنون که از قصاص خوددارى مى کنى آن مزرعه را به تو انفاق کردم، مال تو باشد.» سپس امام سجاد(ع) آن مزرعه را در اختیار آن غلام گذاشت.
#خوف_از_حساب_روز_قیامت
https://eitaa.com/fatemi5/2504
💎توجه عمیق به بینوایان
«مرحبا بمن یحمل زادى الى الاخره; آفرین به کسى که توشه مرا به سوى آخرت حمل مى کند.» یکى از شخصیتهاى عصر آن حضرت به نام زهرى مى گوید: در یک شب سرد و تاریک زمستانى امام سجاد(ع) را دیدم; بار آرد و هیزم بر پشت گرفته بود و عبور مى کرد، پرسیدم: این بار چیست؟
فرمود: قصد سفر دارم، این توشه راه سفر است که آماده کرده ام تا به محله حریز ببرم.
غلام خود را به آن حضرت معرفى نمودم و عرض کردم: «شما زحمت نکشید، این غلام من است که آن بار شما را حمل مى کند.» فرمود: نه. عرض کردم: پس اجازه بدهید خودم آن را حمل کنم، فرمود: «من زحمتى را که موجب نجات من در سفر خواهد شد، و پیمودن راه سفر مرا نیکو کند، از خود دور نمى کنم.» پس از چند روزى او را در مدینه دیدم، پرسیدم شما فرمودید به مسافرت مى روم، پس چرا مسافرت نکردى؟ فرمود:
اى زهرى، منظورم از مسافرت، آن سفرى که تو گمان کردى نبود، بلکه منظورم سفر مرگ بود که خود را براى آن آماده مى ساختم، آنگاه فرمود:
«انما الاستعداد للموت تجنب الحرام و بذل الندى فى الخیر; همانا آمادگى براى سفر مرگ، اجتناب از کارهاى حرام، و بخشش عطایاى نیک به مردم است.» آن حضرت بر همین اساس از بیماران عیادت مى کرد، و اگر با خبر مى شد که آنها مقروض هستند،قرض آنها را ادا مى نمود، چنانکه روایت شده شنید که «محمدبن اسامه» بیمار و بسترى شده، به عیادتش رفت، وقتى فهمید او مقروض است و دوست دارد قبل از مرگش،قرضهایش پرداخته شود، همه قرضهاى او را برعهده گرفت و پرداخت.
پس از آن که آن بزرگوار مهربان، به شهادت رسید، هنگامى که پیکر پاکش را غسل مى دادند، خراشهایى در پشت مبارکش دیدند، بعضى از حاضران از علت آن پرسیدند،یکى از حاضران پاسخ داد:
«این سیاهى ها و خراشها از آثار انبانهاى طعام است که آن حضرت آن را به طور مکرر حمل مى کرد و به خانه مستمندان مى برد، و نیز از آثار آبکشى آن حضرت از چاه است که براى همسایگان، از آن چاه آب مى کشید، و اینک جاى طناب آبکشى در پشتش باقى مانده است».
#توجه_عمیق_به_بینوایان
https://eitaa.com/fatemi5/2505
✍️رفتار با کودک از منظر امام سجاد (ع)
از منظر امام سجاد (ع) رفتار با کودکان باید با مهربانی عطوفت رحم و شفقت توام باشد و آنان بیش از هر کس به نوازش و مهربانی نیازمندند و باید مورد تفقد قرار گیرند و اگر ناروایی نیز از آنان سر زد و سخنی ناسنجیده از آنان شنیده شد باید تحمل کرد و روی بر آنان ترش نکرد مگر د رمقام تادیب و این روشی است که مسنون پیامبران عالی مقام و معمول رهبران کرام بوده است.
چنان که در اخلاق و سیره رسول خدا آمده است: چون از سفر بازمی گشت کودکان به دیدارش می شتافتند نبی اکرم می ایستاد و آنان را می فرمود تا از سر و دوش او بالا روند و آنان چنین می کردند و نیز اصحاب را می فرمود تا برخی از کودکان را به دوش کشند و چه بسا پس از آن خردسالانی که بدین مقام نایل شده بودند و مورد تفقد رسول الله قرار گرفته بودند بر یکدیگر تفاخر می کردند و می گفتند مرا رسول الله در آغوش گرفت و تو را بر پشت و دیگری بر همسالان خود برتری می فروخت و می گفت:پیامبر به اصحابش امر می فرمود تا تو را بر پشت حمل کنند و حال آن که حضرت شخصا مرا در بر گرفت و نوازش کرد.
منبع : رساله حقوق امام سجاد (ع) ، شرح نراقی ص 317
#رفتار_با_کودک_از_منظر_امام_سجاد_(ع)
https://eitaa.com/fatemi222/2506
📌اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع)
✍️برخورد امام با دشنام گو
👈در جامعه امروز بسیاری از پرسش ها و شبهات و حتی عنادها و دشمنی ها خاستگاه دیگری دارد که به شکل اهانت به دین و مذهب و افراد و اشخاص خودنمایی می کند. بارها خود و دوستان دیگر دیده اید که شخصی درباره جبر و اختیار و یا عدالت خدا پرسش و شبهه ای را مطرح می سازد که اگر به خوبی ریشه یابی شود به خوبی دانسته می شود که ریشه در شکست عشقی و یا مالی و سرخوردگی از جایی دیگر دارد که اگر آن برطرف شود هرگونه شبهه و شک نیز برطرف می شود.
♻️در روایت دیگری آمده است که وقتی جماعتی مهمان آن حضرت بودند یک تن از خادمان وی به سوی ایشان آمد و کبابی از تنور بیرون آورده با سیخ به حضور آن حضرت آورد. ناگهان سیخ کباب از دست او بر سر کودکی از فرزندان آن حضرت که در زیر نردبان بود، افتاد و او را کشت. آن غلام سخت مضطرب و متحیر ماند.
حضرت به وی فرمود: تو در راه خدا آزادی چون این کار را به عمد نکردی آنگاه دستور داد تا کودک را برای دفن آماده کنند.
این روایت نیز برخورد بزرگوارانه آن حضرت را نسبت به زیردستان و نوکران خویش نشان می دهد. با آن که او موجبات قتل کودک وی را فراهم آورده بود و حتی در قتل غیر عمد می بایست دیه را پرداخت نماید آن حضرت با پذیرش مشیت و خواست الهی در مرگ کودک از قاتل می گذرد و او را عفو کرده بلکه او را در راه خدا آزاد می کند.
♦️این عبارت نشان می دهد که غلام با توجه به اخلاق و روحیات امام(ع) می دانست که مورد خشم ایشان قرار نخواهد گرفت و تنها حالت تحیر به وی دست داده بود که خبط و خطایی کرده است که می بایست در برابر آن شرمنده باشد.
بخشش و عفو امام(ع) نمونه کامل از اخلاق عملی و سیره نیک امام(ع) است که می بایست در زندگی ما مورد توجه و الگوبرداری قرارگیرد. این در حالی است که ما در خانه نسبت به فرزندان و زن و همسر خویش از چنین گذشتی برخوردار نیستیم و حتی برای کم تر از این اعمال، خشم گرفته و آنان را مورد اذیت و آزار قرارمی دهیم. باشد با بهره گیری از اصول اخلاقی و سیره عملی امامان همام(ع) در مسیر کمالی حرکت کنیم و جامعه ای بر پایه نیکی ها و گذشت ها بنیاد گذاریم.
#برخورد_امام_با_دشنام_گو
https://eitaa.com/fatemi5/2507
✍️اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع)
💎امام سجاد (ع) سرچشمه کمالات انسانی
خداوند در حدیث لوح که آن نامه اى از سوى خدا به پیامبر اکرم(ص) است او را چنین معرفى کرده است: «سید العابدین و زین اولیائى الماضین; او آقاى عبادت کنندگان و زینت اولیاى پیشین من است.» یوسف بن اسباط مى گوید، پدرم گفت:
نیمه هاى شب به مسجد رفتم، جوانى را که به سجده افتاده بود دیدم که چنین با خدا راز و نیاز مى کرد: «سجد وجهى متعفرا فى التراب لخالقى و حق له; صورتم خاک آلود، براى آفریدگارم سجده کرد، که خداوند سزاوار سجده است.» به محضرش رفتم،دریافتم امام سجاد(ع) است، صبر کردم تا هوا روشن شد، به نزد ایشان رفتم و عرض کردم: «اى فرزند پیامبر! چرا آن همه به خود زحمت مى دهى با این که خداوند تو را برترى بخشیده و تو در پیشگاه خدا مقام بسیار ارجمندى دارى؟» او با شنیدن این سخن منقلب شده و گریه کرد و فرمود: پیامبر(ص) فرمود:
«هنگامى که روز قیامت برپا گردد هر چشمى جز چهار چشم گریان است:
1- چشمى که از خوف خدا بگرید;
2- چشمى که در راه (جهاد) براى خدا نابینا شده باشد;
3- چشمى که از حرامهاى خدا پوشیده شده باشد;
4- چشمى که شب تا صبح در حال سجده بیدار باشد... .»
عبادت امام سجاد(ع) پرستش کاملا آگاهانه و بسیار عمیق بود،او با لذت و شیفتگى مخصوص، آمیخته با عرفان کامل، خدا را عبادت مى کرد. ارتباط و پیوند او با خدا به گونه اى بود که روایت شده:
شبى براى عبادت برخاست، هنگام وضو، چشمش به ستارگان آسمان افتاد، و هم چنان به ستارگان مى نگریست ، و در اندیشه آفریدگار و آفرینش آنها فرو رفت، حیران و بهت زده در حالى که دستش در آب بود، به آسمان چشم دوخته بود تا صداى اذان صبح را شنید.
فاطمه(س) یکى از دختران امیرمومنان على(ع) از جابربن عبدالله انصارى تقاضا کرد که نزد امام سجاد(ع) برود، به عنوان دلسوزى از آن حضرت بخواهد که جانش را از آسیب عبادت بسیار حفظ کند، زیرا او بر اثر عبادت بسیار، از ناحیه بینى و سر زانوها و کف دستها و پیشانى، آسیب سختى دیده بود، جابر نزد امام سجاد (ع) رفت و آن حضرت را از تحمل آن همه رنج طاقت فرسا در عبادت برحذر داشت.
امام سجاد (ع) به او فرمود: «اى همنشین رسول خدا(ص)! جدم رسول خدا(ص) آن قدر عبادت کرد که پاهایش ورم کرد، شخصى به او عرض کرد: چرا آنقدر به خود رنج مى دهى؟ فرمود: «افلا اکون عبدا شکورا; آیا بنده سپاسگزار خدا نباشم.» جابربه امام سجاد(ع) عرض کرد:
«جان عزیزت در خطر است، کمتر خود را در فشار قرار بده.» امام سجاد(ع) فرمود:
«یا جابر لا ازال على منهاج ابوى موتسیا بهما حتى القاهما; اى جابر همواره راه پدرانم (پیامبر و على) را مى پیمایم، و آنها را الگو قرار مى دهم تا به آنها بپیوندم.» صحیفه سجادیه، یکى از نمادهاى عرفانى و زاییده اندیشه هاى معرفتشناسى امام سجاد(ع) است که به عنوان زبور آل محمد(ص) شناخته شده، و با مطالعه آن، مى توان به عظمت بى کران پرستش آگاهانه آن بزرگوار واقف شد.
#امام_سجاد_(ع)_سرچشمه_کمالات_انسانی
✍️اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع)
🌹برخورد امام سجاد با شتر خود
امام سجاد علیهالسلام شتری داشت که 22 بار با آن شتر، از مدینه به مکه سفر کرد، و در این 22 بار مسافرت (که هر بار رفت و برگشت آن حدود 160 فرسخ که جمعا 35320 فرسخ میشد) حتی یک بار، تازیانه به او نزد.
🔹هنگامی که امام سجاد علیهالسلام از دنیا رفت، آن شتر با پریشانی کنار قبر آمد و بر دو زانوی خود نشست و گردنش را بر خاک قبر میمالید و ناله میکرد.
در نقل دیگر آمده که این شتر سراسیمه از چراگاه آمد و گردن خود را روی قبر نهاد و در خاک غلطید، امام باقر علیهالسلام دستور داد او را به چراگاه بازگرداندند.
🔹 این است معنی محبت و انسانیت، به راستی فکر کنید کسی 3520 فرسخ بر شتری سوار شود و مسافرت کند، حتی یک بار به آن شتر تازیانه نزند!! در آن شبی که امام سجاد علیهالسلام از دنیا رفت، ساعاتی قبل فرزندش امام باقر علیهالسلام را فراخواند و به او فرمود: «آب وضویی بیاور».
🔹امام باقر علیهالسلام فرمود: آب وضو حاضر کرد.
امام سجاد علیهالسلام فرمود: این را نمیخواهم، زیرا مردار در آن است. امام باقر علیهالسلام رفت و چراغ آورد، دید موش مردهای در میان آب است، آب وضوی دیگر آورد. در این هنگام امام سجاد علیهالسلام به فرزندش امام باقر علیهالسلام فرمود: «پسر جانم، امشب همان شبی است که به من وعده (رحلت از این دنیا) دادهاند، سفارش میکنم که برای شترم، اصطبلی بسازید، و علوفهاش را آماده کنید...»
🔹امام سجاد علیهالسلام از دنیا رفت و هنگامی که جنازهاش را دفن کردند، چیزی نگذشت که آن شتر، از اصطبل بیرون آمد و کنار قبر آن حضرت رفت و گردنش را روی قبر نهاد و ناله کرد و دیدگانش پر از اشک گردید. به امام باقر علیهالسلام خبر دادند که شتر از اصطبل خارج شده و کنار قبر آمده است و ناله میکند. این خوی پر مهر امام سجاد علیهالسلام است.
....
داستانهای اصول کافی 1 / 269 و 270.
#برخورد_امام_سجاد_با_شتر_خود
✍️طبقات ششگانه مردم از منظر امام سجاد(ع)
🔸زرارة بن اوفى گوید: خدمت امام زین العابدین (ع) رسیدم فرمود:
اى زرارة مردم زمان شش طبقه اند :
🔸شیراند و گرگ و روباه و سگ و خوک و گوسفند ،
🔸اما شیر صفتان پادشاهان دنیا هستند که هر یک می خواهد او بر دیگران پیروز گردد نه دیگران بر او
🔸و اما گرگ طبیعت بازرگانان شما هستند که به هنگام خرید کالا را نکوهش کنند و به هنگام فروش از کالا ستایش نمایند .
🔸و اما روبه صفتان همین افراد عوام فریبند که از رهگذر دین نان می خورند و در دل آنچه را که به زبان توصیف می کند باور ندارند.
🔸و اما سگ، همان فردى است که با سخن گفتن خود هم چون سگ بر مردم پارس می کند و به خاطر نیش زبان احترامى نزد مردم دارند .
🔸و اما خوک همین نامردانند که به هر پلیدى تن در می دهند .
🔸و اما گوسفند، مؤمنانى هستند که پشم هایشان را می کنند و گوشت هایشان را می خورند و استخوانشان را مى شکنند و از گوسفندى که میان شیر و گرگ و روباه و سگ و خوک گرفتار است چه ساخته است؟
منبع:الخصال / ترجمه فهرى، ج۲، ص378.
#طبقات_ششگانه_مردم_از_منظر_امام_سجاد(ع)
https://eitaa.com/fatemi5/2510
✍️اخلاق فردی و اجتماعی امام سجاد(ع)
👌حال امام سجاد علیه السلام در هنگام #نماز
از امام باقر علیه السلام نقل شده است که امام علی بن الحسین علیه السلام در شبانه روز هزار رکعت نماز میخواند، همانند امیرمومنان علیه السلام که پانصد نخله خرما داشت و در کنار هر کدام از آنها دو رکعت نماز می خواند. امام زینالعابدین علیه السلام آنگاه که برای نماز می ایستاد رنگ به رنگ می شد و در نماز همانند بردهای ذلیل در برابر پادشاهی بزرگ میایستاد، اعضایش از خشیت خدای متعال می لرزید، نمازش همانند نماز کسی بود که آخرین نماز خود را می خواند و می داند که دیگر موفق به اقامه نماز نخواهد شد.
💎روزی در بین نماز، عبا از یکی از شانه هایش افتاد، حضرت اعتنا نکرد تا از نماز فارغ شد. یکی از اصحاب سبب را پرسید، فرمود: وای بر تو! آیا میدانی در برابر چه کسی ایستاده بودم؟ از نمازِ هر کس به همان مقدار پذیرفته می شود که قلبش متوجه خدایش باشد، آن مرد عرض کرد: پس ما هلاک شدیم (زیرا نمازمان چنین نیست) !
حضرت فرمود: خداوند کاستی های نماز را با نوافل جبران میکند (یعنی اگر می خواهید نمازهاتان ناقص نباشد برای جبران کاستیها، نافله بخوانید.) (1)
الصّلاةُ قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ.(2)
نماز نزدیک کننده هر فرد پرهیزگاری (به خداوند) است.
پینوشتها:
1- بحارالانوار، ج 46، ص 61.2- فروع کافی، ج 3، ص 265.
منبع:
جلوههای تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی
#حال_امام_سجاد_علیه_السلام_در_هنگام_نماز