eitaa logo
منبرک فاطمی
6.7هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
987 ویدیو
1.4هزار فایل
✔️ مباحث قرآنی، اخلاقی،داستان ✔️اهلبیت ومناسبتهامذهبی ✔️احکام کاربردی،پاسخگو ✔️مرثیه و مداحی ✔️عفاف وحجاب ✔️جهادتبیین ✔️فرزندآوری ✔️مهدویت ✔️شهدا ✔️نماز ✔️ هدیه به مادرم @a_f_133 🔺فهرست و... https://eitaa.com/fatemi222/6618
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5895568231304793587.mp3
13.83M
۳ ※ و أسئلهُ أن یُبَلّغنی المقامَ المَحمود لکم عندالله. | ※ جنس و مدل آرزوهای انسانها، بی‌نهایت متنوع است. و این در حالیست که ساختار وجودی همه‌ی انسانها یکی است! این تنوع در آرزوها و مقام‌خواهی‌ها نشانه‌ی چیست؟ و چرا در تمام تاریخ، میل به مقامات انسانی در حداقلی‌ترین سطح ممکن بوده است؟ https://eitaa.com/fatemi222/9710
رمز ماندگاری عاشورا ▪۱- اخلاص 🌸كلُّ شَیءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ️همه چیز فانی و نابود است جز وجهِ ربّ. ️ ▪️رمز ماندگاری و پایداری هر پدیده‌ای آن است که وجه رب اللّهی به خود بگیرد. اگر کسی بطور مطلق از خودش خالی شد و همه‌ی وجود او را خدا پر کرد، آن چهره ماندگار است. ▪️مخلوق در جریان زمان فانی می‌شود، اما زمان، خدا را نه کهنه می‌کند و نه نابود می‌کند. خدا همیشگی است. وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ. ▪️علت اینکه حادثه عاشورا، یک حادثه پایدار و جاوید تاریخ است، این است که در این حرکت ذره‌ای انگیزه‌ی غیرخدایی و انگیزه‌های نفسانی مثل قدرت طلبی، شهرت طلبی، ثروت طلبی و انتقام گیری نیست. ▪️وجود مقدس اباعبدالله علیه السّلام یک‌پارچه است. امام حسين عليه السّلام کمال دقّت را داشتند که ذره‌ای انگیزه‌های غیرخدایی در یارانشان نباشد. ▪️آنچه که جنبه‌ی وجه اللّهی به انسان می‌دهد و وجود او را از غیر خدا خالی می‌کند، محبّت و عشق است. ▪️عاشق چنان توجّهش فانی در معشوق است که اصلًا خودش را نمی‌بیند، برای عاشق فقط رضایت محبوب مطرح است، خود و سود و زیان خودش را نمی‌بیند، لذا حرکتش خالی از انگیزه‌های نفسانی است. ▪️قرآن کریم بر فِی سَبِيلِ الله بودن جهاد تأکید زیادی دارد. وقتی اصلاً انگیزه‌‌ی نفسانی در جهاد نباشد، فِی سَبِيلِ الله می‌شود. یعنی خالص برای رضایت حضرت حقّ. اخلاص بسیار بزرگ است. ▪️رمز جاودانگی عاشورا در اخلاصی هست که در این حرکت خالص وجود دارد. هیچ چیزی نمی‌خواهند، فقط می‌خواهند خودشان را در راه حضرت حق قربانی کنند ........ «استاد مهدی طیّب» ▪السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ▪ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ https://eitaa.com/fatemi222/9710
✋عوامل جاودانگی واقعه عاشورا به اختصار عبارتند از: حسین علیه السلام اولین کشته از خاندان رسول خدا ... ناجوانمردانه بودن شیوه های جنگ ... نابرابری نبرد و پیکار شجاعانه ... استواری امام و پافشاری بر اصول ... قربانی کردن بهترن ها (خانواده) ... الگودهی قیام ... حق محوری و حق طلبی 🆔 @fatemi222
✋رازهای ماندگاری عاشورا واقعه کربلا یکی از معدود وقایع تاریخی است که در میان همه حوادث ویژگی خاص یافته و ممتاز گشته است و گذر زمان نه تنها آن را به فراموشی نسپرده بلکه هر روز بیش از پیش آن را نمایانتر و شکوفاتر ساخته است، بی شک عناصری در این نهضت وجود داشته که سبب شده این واقعه بر تارک تاریخ درخشنده و ماندگار شود. عوامل جاودانگی واقعه عاشورا به اختصار عبارتند از: 1. حسین علیه السلام اولین کشته از خاندان رسول خدا پیامبر صلی الله علیه و آله به عنوان بزرگ و پیشوای مسلمانان جایگاه خطیری داشت و ادب اجتماعی و اخلاقی دینی اقتضا می کرد که نسبت به خاندان و نزدیکان او سر تعظیم فرود آرند به ویژه آنکه حسین علیه السلام بارها از سوی رسول خدا ستوده شده بود و یا به نجات بشر خوانده شده بود بی تردید کشتن سبط پیامبر، با آن شیوه فجیع واقعه ای غیرمنتظره و بی پیشینه بود و یکی از عوامل مهم جاودانه شدن واقعه عاشورا شد. هر چند امام حسن علیه السلام نیز پیش از امام حسین علیه السلام به دست کین به شهادت رسیده بود اما ظواهر امر به گونه ای بود که می شد آن را انکار کرد و نیز قضیه امام حسن علیه السلام هرگز مانند عاشورا آشکار و در ملأعام نبوده است. 2. ناجوانمردانه بودن شیوه های جنگ عرب به اصولی مقید بود از جمله اینکه در جنگ دست تعرض به کودکان و زنان و پیران دراز نمی کرد. بستن آب بر روی سپاه امام حسین، کشتن طفل شش ماهه، رفتار ناخوشایند آنان با اسراء، تعرض به جنازه ها از موجبات ماندگاری واقعه عاشورا بود. 3. نابرابری نبرد و پیکار شجاعانه در یک سوی میدان جنگ شماری اندک و انگشت شمار قرار داشتند و در طرف دیگر سپاهی گران و بی شمار اما شجاعت، شهامت و استواری کوه قلنیل همراه امام حسین علیه السلام مایه شگفتی همگان در طول تاریخ شد آنانی که آشکارا مرگ را در پیش روی خود دیدند ولی با شجاعتی وصف ناپذیر زنده دلان را به اعجاب واداشته و این واقعه را در طول تاریخ بشری یگانه جلوه دادند. 4. استواری امام و پافشاری بر اصول در طول تاریخ انسان های بزرگی همواره وجود داشتند که به اهداف خود معتقد بودند و به هیچ روی از اصول خویش دست برنداشتند و حتی جان خویش را بر سر آن نهادند اما به راستی جریان امام حسین علیه السلام کمتر نظیری در تاریخ یافته و به راستی بی نظیر است. حسین علیه السلام به حکم وظیفه دینی و مسئولیت انسانی با استواری هرچه تمام بر اصول و عدم نرمش در مقابل دشمنان در تمام تاریخ بی بدیل است. اصرار امام بر رد پذیرش بیعت، عدم توجه به نصایح دیگران، آگاهانه به مرگ نزدیک شدن، اعتقاد واقعی به اصول و... فضایی آفرید که هرگز مشابهی نیافت. 5. قربانی کردن بهترن ها (خانواده) حضور اعضای خانواده در میان همراهان امام حسین علیه السلام عنصر دیگری بود که حادثه کربلا را یگانه کرد. حضور تمامی اعضای خانواده اعم از خردسالان، بیماران و زنان در صحنه کربلا با وجود اینکه امام به پایان کار خود وقوف داشت هیبتی دیگر به جریان عاشورا داده است خصوصاً اینکه همینان پس از اسارت و حضور در میان مردم به ترسیم آنچه روی داده پرداخته و شبانه روز به یادکرد آن واقعه مشغول بودند. 6. الگودهی قیام قیام عاشورا سرمشقی برای بسیاری از انسان ها شد که در پی یافتن راه صحیح زندگی باعزت و گریز از ذلت در جستجو و کاوش بودند این قیام از همان آغاز الگویی برای دیگران شد الگویی قابل پیروی و عمل. در واقع نهضت عاشورا و ایثارگری در آن تفسیر متعالی از زندگی و هستی ارائه می داد و برای بسیاری از آدمیان که در پی یافتن راه صحیح زندگی و گریز از ذلت در جست وجوی حق هستند، اسوه ای جدید شد، به بیان دیگر همین الگودهی قیام عاشورا در ماندگاری عاشورا مؤثر افتاد و هر روز عده ای در پی شناخت بهتر آن برآمده و زوایایی از آن را گشودند تا بتوانند بهتر و بیشتر طبق آن عمل کنند. 7. حق محوری و حق طلبی از ویژگی های قیام عاشورا که در جاودانه شدن این قیام نقش مؤثری داشت. حق محوری و حق طلبی این قیام بود که در لحظه لحظه آن موج می زد. مکتب امام حسین علیه السلام مکتبی است استوار بر محور حق و حق جویی معیار هر حرکت و اقدامی. بنابراین وقتی حق طلبی معیار شد، خداترس میزان می شود و ترس از غیرخدا بی معنا و از آنجا که جاء الحق و ذهق الباطل و حق همیشه ماندنی است و ظلم و ستم ناپایداری نهضت عاشورا نیز یکی از جاودانه قیامت های بشری شد https://eitaa.com/fatemi222/9723
شب یازدهم احکام نماز مستحبی https://eitaa.com/ahkam31/18 ماندگاری عاشورا https://eitaa.com/fatemi222/9723 اخلاص https://eitaa.com/fatemi222/5979 اشعار شب یازدهم https://eitaa.com/fatemi8/636
هدایت شده از احکام کاربردی
بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن عرض تسلیت ایام . به مناسبت ایام عزاداری چند مساله شرعی مرتبط با احکام عزاداری اشاره می کنم: مستحب است که در ایام عزاداری لباس مشکی بپوشیم و توصیه است که ذکر مصیبت بگرییم و یا حالت تباکی و گریه کنان را داشته باشیم. اصلاح کردن آقایان یا خانم ها در ایام عزا اشکالی ندارد. البته اگر این کار در ایام عزا ، نزد مردم بی احترامی محسوب بشود، باید ترک شود. خواندن خطبه عقد در این ایام اشکالی ندارد ولی برگزاری مجلس شادی در صورتی که هتک حرمت محسوب شود جایز نیست اما برگزاری مجالسی که با گناهی مثل آهنگ حرام آلوده است، در حرام بودن برگزاری چنین مجالسی بین ایام عزا و سایر روزها نیست بلکه در ایام عزا حرمتش مضاعف است. شرکت و برگزاری مجالس عزای سید الشهدا علیه السلام نباید اذیت و آزار دیگران را به همراه داشته باشد لذا صدای بلندگوها یا پارک ماشین یا نصب پرده یا بنر و مانند اینها نباید سبب اذیت همسایگان بشود. 📚فهرست احکام https://eitaa.com/fatemi222/6617
هدایت شده از احکام کاربردی
🌸🍃﷽🍃🌸فضایل_تربت_امام_حسین_علیه_السلام -با تسلیت ایام سوگواری    هر چیزى که در این عالم ، شرافت پیدا مى‏کند، یا به خاطر انتساب آن به خداوند سبحان و شرافت ذاتى است، و یا به خاطر وقوع امر خارق العاده و مهمى است که به آن شرافت و برکت داده است . خاک کربلا قطعه‏اى از بهشت است که خداوند قادر متعال به واسطه قدردانى از یک فداکار در راه دین که تمام هستى خود را فدا کرده ، در آن خاک، برکت و فضیلت و شفا قرار داده است . در روایات فضایل فراوانی برای تربت امام حسین(علیه السلام) ذکر شده است که برخی را عرض می کنیم: 1-برداشتن حجاب هفتگانه: امام صادق (علیه السلام) مى‏فرماید: «همانا سجود بر تربت حسین (علیه السلام) حجابهاى هفتگانه را پاره مى کند(کافی،ج 4 ،ص 588) مراد از «حجاب» در کتاب و سنت ، همان حجابهایى است که بین بنده و خالق حایل شده و او را از شهود خداوند محجوب مى سازد. 2-ثواب تسبیح گفتن حتی بدون ذکر گفتن: امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمود: «هر کس تسبیح تربت امام حسین (علیه السلام) را در دست گیرد و ذکر را فراموش کند، ثواب ذکر براى او نوشته مى‏شود». (بحار، ج 44 ،ص 280) و امام صادق(علیه السلام) فرمود: «یک ذکر یا استغفار که با تسبیح تربت حسین (علیه السلام) گفته شود برابر است با هفتاد ذکر که با چیز دیگر گفته شود»( من لایحضره الفقیه ،ج 1 ، ص 268) 3-شفا یافتن: فردی از امام صادق(علیه السلام) سوال کرد: چگونه است که فردى از خاک قبر امام حسین(علیه السلام) برمى دارد و از آن سود مى برد، ولى فرد دیگرى از آن برمى دارد و بهره اى نمى برد؟ جواب فرمود: «نه والله، هر کس که از آن خاک بردارد و اعتقاد داشته باشد که به او نفع مى بخشد، البتّه بهره مند مى شود»( کامل الزیارات، ص 278) البته احتیاط آن است که مقدار تربت خورده شده، بیش از یک عدس نباشد. 📚فهرست احکام https://eitaa.com/fatemi222/6617
هدایت شده از احکام کاربردی
🌸🍃﷽🍃 ◾️علت_ثارالله_گفتن_امام_حسین با تسلیت ایام سوگواری  در زیارت عاشورا آمده است: السلام علیک یا ثارالله؛ سوال این است چرا به امام ثارالله گویند؟ 1. «ثاراللَّه» یعنى اى کسى که خونبهاى تو متعلق به خدا است و او خونبهاى تو را می گیرد؛ زیرا تو متعلق به یک خانواده نیستى که خونبهاى تو را رئیس خانواده بگیرد، و نیز متعلق به یک قبیله نیستى که خونبهاى ترا رئیس قبیله بگیرد، تو متعلق به جهان انسانیت و بشریت هستی، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاک خدایى، بنا بر این خونبهاى تو را او باید بگیرد. (تفسیر نمونه، ج‏4، ص229) 2. ثارالله مثل بیت الله است که همانطورکه خانه خدا گفتن، نوعی شرافت قائل شدن برای کعبه است و گرنه خدا خانه ندارد،چون جسم نیست، خون خدا نیز این معنا رامیدهد 3. امام بزرگوار علیه السلام خون خدا است از آن جهت که خونش حیات تازه ای به کالبد دین دمیده و باعث شده که نام خدا زنده گردد. انسان کاملی که در مدراج کمال به مقام قرب فرائض یافته ؛ یعنی دست خدا می شود که اگر خدا بخواهد کاری را انجام دهد با دست او انجام می دهدو خون خدا می شود که اگر خدا بخواهد به خود و مکتب خود در جامعه حیات ببخشد از خون او استفاده می کند. از این جهت گفته می شود که، اسلام نبوی الحدوث و حسینی البقاء است، و بدیهی است که انسان زنده برای بقایش نیاز به خون دارد و جاری بودن خون در رگ ها، نماد و سنبل زنده بودن است و آن گاه که خون از جریان و حرکت باز ایستد، مرگ شخص فرا می رسد. دقیقاً برای بقای پیکر اسلام نیز باید خونی در رگ های آن جاری باشد. لازم است بدانیم که ندای خونخواهی حسین علیه السلام ؛ یعنی شعار «یا لثارات الحسین»، شعار قیام توابین و نیز قیام مختار، بوده است،(بحارالأنوار، ج‏45، ص333) و همچنین شعار فرشتگانی است که کنار قبر او تا ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می مانند(بحارالأنوار، ج‏44، ص286.)و نیز شعار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در هنگام قیام (بحارالأنوار، ج‏44، ص218)و شعار یاوران شهادت طلب او است 📚فهرست احکام https://eitaa.com/fatemi222/6617
◾️اعمال روز عاشورا ۱ـ عزاداری بر امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، در این مورد از امام رضا(علیه السلام) نقل شده است: هر کس کار و کوشش را در این روز، رها کند، خداوند خواسته‌هایش را برآورد و هر کس این روز را با حزن و اندوه سپری کند، خداوند قیامت را روز خوشحالی او قرار دهد. ۲ـ زیارت امام حسین(علیه السلام). ۳ـ روزه گرفتن در این روز کراهت دارد؛ ولی بهتر است بدون قصد روزه، تا بعد از نماز عصر از خوردن و آشامیدن خودداری شود. ۴ـ آب دادن به زائران امام حسین(علیه السلام). ۵ـ خواندن سوره توحید هزار مرتبه. ۶ـ خواندن زیارت عاشورا. ۷ـ گفتن هزار بار ذکر «اللّهم العن قتلة الحسین(علیه السلام).» 📚پی‌نوشت‌ها: ۱- مصباح کفعمی، ص ۵۰۹٫ ۲- فرهنگ عاشورا، ص ۴۰۵، جواد محدثی. ۳- وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۳۹۴، حدیث ۸٫ 🆔 @fatemi222
🌹 بررسی بنیان‌های فکری شیعه با تدبر در زیارت عاشورا 🎙ما در زیارت عاشورا حدود ۱۷-۱۸ دعا میکنیم که متناسب با ان ۱۷-۱۸ مقام هم میخواهیم. درخواستهای زیارت عاشورا دنیوی و مادی نیست چون اینها فانی هستن ،بلکه همه خواسته ها معنوی است 📌بعضی از این‌ مقامها انقدر بالاست که اگه زیارت عاشورا نبود قابل باور نبود که کسی جرات درخواست انرا از خدا داشته باشد 🏴۱_مقام خونخواهی امام حسین علیه السلام ⬅️ ان یرزقنی طلب ثارک... کسی که بخواد خونخواهی بکنه مقام خیلی بالاییه چون خونخواه ابی عبدالله امام زمانه 🏴۲_مقام وجاهت عندالله (آبروداری نزد خدا) ⬅️ اللهم اجعلنی عندک وجیها 🏴۳_مقام معِیَّت وهمراهی با معصومن ⬅️ ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخر ⬅️ مع امام منصور (این درخواست دیگه ویژست چون تمام انبیا و اولیا آرزوشو داشتن) 🏴۴_درخواست گره خوردن با معصوم در تمام مراحل زندگی ⬅️ اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد ... 🏴۵_مقام شهادت ⬅️ مماتی ممات محمد و ال محمد مرگ همه معصومین از پیامبر تا امام حسن عسکری علیهم السلام با شهادت بوده 🏴۶_رسیدن به مقام محمود ⬅️ ان یُبِلِغنی المقام المحمود در قران آیه ای داریم که به پیامبر میگه نماز شب بخوان تا به مقام محمود برسی و مقام محمود یعنی مقام شفاعت از نگاه عموم مفسران خود شفاعت گرفتن مقامی است که به هر کس نمیرسد (لا یملکون الشفاعه... شفاعت به هر کس نمیرسد) از شفاعت شدن یه مقامی بالاتر هست که مقام شفاعت کردن هست و در این فراز این را از خدا میخواهیم 🏴۷_مقام مشارکت در مصیبت ولی معصوم ⬅️ لقد عظمت الرزیه.....بک علینا ⬅️ و اسئل الله بحقکم....ان یعطینی بمصابی بکم..(یعنی مصیبت مال منه) ⬅️ الحمدلله علی عظیم رزیتی (دقیقا اینجا دیگه مصیبت رو برای خودت میدونی) این مقام خیلی عظیمه ها و کلی بحث باید روش انجام بشه. داستان زیارت عاشورا داستان یکی شدنه، قراره بچسبی به شجره حیات 🏴۸_مقام برائت ⬅️و ایام‌حیاتی بالبرائه منهم... برای دوری و تبری جستن از بعضی جریانها و افراد و خصایص(خصوصیتها) 🏴۹_مقام لعن ⬅️اللهم العن اول ظالم ظلم... انقدر مهمه که در زیارت عاشورا بر سلام اولویت داره اول صدتا لعن میدی بعد صد تا سلام نکته:اصل برائت و لعن بعد از ظهور محقق میشه چون مردم تا قبل از ظهور نمیفهمیدن که مسببین چیو ازشون دریغ داشتن ما از دنیای بعد از ظهور چیزی نمیدونیم و درک نمیکنیم اصل برائت مال اون زمانه وقتی ظهور اتفاق بیوفته و بفهمیم چیو ازمون گرفتن 🏴۱۰_مقام سلم ⬅️ انی سلم لمن سالمکم ⬅️ ولی لمن والاکم این مقام یعنی مقام دوستی با دوستان و دوستداران اهل بیت 🏴۱۱_مقام حرب ⬅️ حرب لمن حاربکم مگه به هر کسی مقام مجاهدت میرسه 🏴۱۲_مقام ایثار ⬅️ بابی انت و امی تو زیارت عاشورا اینو خواستیم و لااقل اداشو دراوردیم. ایثار یعنی بذل بهترینها و تو زیارت عاشورا بهترین چیزاتو میدی 🏴۱۳_مقام قربه الی الله (آخر مقامه این مقام) ⬅️ انی اتقرب الی الله... ⬅️ اللهم انی اتقرب الیک .. 🏴۱۴_مقام دوستی و نزدیکی به اهل بیت ⬅️ انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی ..... 🏴۱۵_مقام معرفت اهل بیت (من مات ولم یعرف امام زمانه میت میته جاهلیه( ⬅️ اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیائکم.. 🏴۱۶_مقام ثبات قدم و نداشتن تزلزل ⬅️ ان یثبت لی عندکم قدم صدق_ ثبت لی قدم صدق عندک مع الحسین... 🏴۱۷_مقام رجعت که هرکسی به این مقام نمیرسه و باید کلی کار انجام بده. 🌀کجای زیارت عاشورا اینو گفته؟؟ شما بگید 🏴۱۸_مقامی که خدا به بندش درود بفرسته ⬅️ اللهم اجعلنی فی مقامی هذا ممن تناله منک صلوات و رحمه و مغفره این خواسته ها را لا مکان و لا زمان میخواهیم یعنی محدود به یه زمان خاصی نشده ⬅️ فی هذا الیوم و فی موقفی هذا و ایام حیاتی (یعنی الان و اینجا و همه روزهای عمرم) ⬅️ و لا جعله الله آخر العهد منی... (الی الابد باشه و محدود به حال نباشه) 🌹صلی الله علیک یا اباعبدالله 🆔 @fatemi222
▪️مسعودى ، مورخ بزرگ اهل سنت در کتاب «مروج الذهب» مينويسد، «كم كم بعد از كشتن حسين(علیه السلام)، حكومت بنی امیه به قدرى علنى فساد ميكرد و گناه به قدرى رائج شد كه حتى در مكه و مدينه ، شرابخوارى علنى شد و مجالس رقاصى و فحشا در مكه و مدينه علناً برگزار مي شد». ▪️مدينه، شهر پيغمبر(ص) طورى شد كه مجالس علنى مختلط از زن و مرد كه با هم ميرقصيدند و شراب ميخوردند، برگزار ميشد. «ابوالفرج اصفهانى» در «اغانى» نوشته است: «زن آوازه خوان رقاصى بود به نام جميله كه مشهور به فحشا هم بود. اين زن تصميم گرفت كه به سفر حج مشرف بشود!!... طورى شده بود كه وقتى اين خانم مدينه را به قصد حج ترك ميكرد، در مسير راه از مدينه تا مكه، چنان استقبالى از اين رقاصه فاحشه شد، كه از هيچ عالم و فقيهى چنين استقبالى نميشد و همراه اين خانم، كاروانى از خوانندگان مرد و زن راه افتاد و پنجاه خواننده و مطرب زن و مرد با جميله همراه شدند براى حج!! این كاروان كه نزديك مكه رسيد، اشراف و بزرگان مكه به استقبال اينها آمدند. بعد از عرفات هم كه به مكه برگشتند، شهر به حالت نيمه تعطيل درآمد و مردم در كوچه ها و پشت بامها به استقبال اين خواننده ها و رقاصه ها آمدند». ▪️اين وضعيت جامعه اسلامى است، بعد از كشته شدن حسين(ع)، افرادبه ظاهر موجه اما فاسدى هم بودند كه همه چيز را توجيه ميكردند... اين، مدينه النبى است كه نيم قرن بعد از پيغمبر(ص) به اين روز افتاد!... امروز هم اگر خواص و مومنین نسبت به حاکم شدن مفاسد و ترویج بی بندوباری و موسیقی و فساد و الگو شدن برخی هنرپیشه ها و فوتبالیستها و سلبریتی ها و...در جامعه، حساسیت لازم را از خود نشان ندهند و بدون توجه به تاکیدات رهبر معظم انقلاب، خود را ملزم به حضور در صحنه و روشنگری ندانند و علماء نیز سکوت کرده و برخی مسئولان نیز برای اهداف انتخاباتی و مقامات دنیوی خود، به جولان عناصر بی بند و بار و مطالبات آنان گردن نهند، خدای ناکرده وضعیت جامعه مشابه وضعیت مدینه النبی(ص) در دوران اموی خواهد شد. 🆔 @fatemi222
🌹پیوند هاو مشابهت های حضرت مهدی و امام حسین علیهما السلام   ۱)زیارت عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج) 🌹زیارت عاشورا که از سوی امام محمدباقر(ع) به شیعیان و شیفتگان، آموزش داده شده است، مضمون های والایی دارد. در بخشی از زیارت چنین آمده است: «ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه وآله؛ از خداوند می خواهم خون خواهی تو را در کنار امام یاری شده از خاندان پیامبر (ص) ، روزی ام گرداند.» مقصود از امام منصور، امام عصر علیه السلام می باشد و از جلوه های منصور نامیدن ایشان، طلب خون جدشان است؛ پس حضرت قائم عج الله تعالی فرجه، ولی دم جد بزرگوارشان هستند. در قرآن نیز آمده: «و من قتل مظلوماً فقد جعلنا لولیه سلطاناً(اسرا: 33)؛ کسی که مظلوم کشته شده است، برای ولی اش حق سلطه و حق قصاص قرار دادیم.» ۲)روز عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج) 🌹جلوه دیگر این ارتباط، روز عاشورا است؛ روزی که عاشقان باید به عشق مهدی (عج ) و ذکر حسین(ع) عزاداری کند، روزی که اشک ها و ناله ها، منتقم خون حسین (ع) را می طلبند تا با اجابت ندای یاری، انتقام خون سالار شهیدان(ع) را از ستم گران بگیرند. در روز عاشورا، همه جا یاد امام حسین، همراه نام حضرت مهدی (عج) گرامی داشته می شود.نوع تسلیت گویی که از امام باقر علیه السلام در روز عاشورا نقل شده این چنین است:  «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد صلی الله علیه واله خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولی (خون) امام حسین علیه السلام، امام مهدی عج الله تعالی فرجه، از آل محمد صلی الله علیه وآله، طلب خون آن حضرت کرده و به خون خواهی او برخیزیم.» ۳)مشابهت در زمانه 🌹زمانه حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه و امام حسین علیه السلام در انحراف فکری و فساد اجتماعی، رواج بی دینی و بدعت در سطح جهانی، شبیه هم است. امام حسین علیه السلام، زمانه خود را چنین توصیف می کند: «آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی گردد؟» «همانا در شرایطی هستیم که سنت پیامبر از بین رفته و بدعت ها زنده شده است. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: «زمانه مهدی(ع) چنین است؛ چون مهدی قیام کند، خواهش های نفسانی را به هدایت آسمانی بازگرداند؛ پس از آنکه رستگاری را به هوای نفس بازگردانده باشند و آرا و افکار را پیرو قرآن کند، پس از آن که قرآن را تابع رأی خود گردانده باشند... پس مهدی به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه در حکومت، چگونه است و آنچه را که از کتاب و سنت متروک مانده، زنده خواهد ساخت.» مشابهت در زمانه، ابعاد بی شماری دارد؛ از تبلیغات جبهه باطل گرفته تا حاکمیت خلفای جور و غربت دین در عرصه زندگی و جامعه. که تبلیغات بنی امیه و معاویه علیه اهل بیت و امام حسین علیه السلام،شباهت زیادی به تبلیغات کشورهای استکباری و صهیونیست ها علیه جهان اسلام، به ویژه علیه ایران اسلامی دارد. ۴)قیام در روز عاشورا 🌹در برخی روایت ها آمده است که قیام حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه مصادف باشهادت حضرت سیدالشهداء(ع) است و این مطلب ما را به یکی دیگر از پیوندهای ویژه ی صاحبان این دو قیام، رهنمون می سازد.ارتباط بین روز عاشورا و قیام مهدی موعود(عج) ، یک رابطه ملموس و قابل درک برای هر انسان عاقلی است؛ چرا که راه و هدف مهدی(ع) همان هدف امام حسین (ع) در ابعاد گسترده جهانی است ۵)کوفه؛ پایگاه مشترک 🌹رابطه دیگر میان این دو امام و قیامشان، مرکز حکومت آن دو است. امام حسین(ع) از مکه به جانب کوفه رهسپار بود و شاید با رسیدن به کوفه، مانند پدر بزرگوارشان، آنجا را مقر حکومت خویش قرار می داد؛ ولی سپاهیان یزید راه را بر آن حضرت بستند و  ایشان در دوم محرم، در کربلا منزل کرد. زمانی که خورشید تابناک مکه ظهور کند، کوفه را به عنوان مقر حکومت خود برخواهد گزید.  در روایت آمده که امام باقر علیه السلام فرمودند: «مهدی علیه السلام وارد کوفه می شود با سه پرچم ...» ودر روایتی دیگر آمده که ابوبکر حضرمی می گوید: به امام باقر یا امام صادق علیهما السلام گفتم: کدام سرزمین پس از حرم خدا وحرم پیامبر با فضیلت تر است؟ فرمود: «ای ابابکر! سرزمین کوفه که جایگاه پاکی است و در آن مسجد سهله قرار دارد و مسجدی که همه پیامبران در آن نماز خوانده اند. آن جا عدالت الهی پدیدار می گردد و قائم به عدل و قیام کنندگان پس از او، از همان جا خواهند بود. آن جا جایگاه پیامبران و جانشینان صالح آنان است. امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه رفت و حضرت مهدی(عج)، از مکه به سوی کوفه خواهد رفت و مقر حکومت خود را در کوفه قرار خواهد داد؛ یعنی راه نیمه تمام سیدالشهدا(ع) را به پایان خواهند رساند. 🆔 @fatemi222
آثار اجتماعى و تكوينى واقعه عاشورا👇
باسمه تعالی ✍هر چند به حاكميت ارزش هاى اسلامى و حكومت اهل بيت عليهم السلام نينجاميد ؛ ليكن حكومت حزب اُمَوى را تضعيف كرد و تا حدّى از خطرهاى اين حزب كاست و مانع از هم پاشيدن اساس اسلام گرديد . آنچه در اين بخش مى آيد ، در واقع ، نمونه اى از بازتاب هاى اجتماعى و آثار تكوينىِ واقعه عاشوراست . اين آثار اجتماعى و تكوينى، هر چند به حاكميت ارزش هاى اسلامى و حكومت اهل بيت عليهم السلام نينجاميد ؛ ليكن حكومت حزب اُمَوى را تضعيف كرد و تا حدّى از خطرهاى اين حزب كاست و مانع از هم پاشيدن اساس اسلام گرديد . 👇 به بيان روشن تر ، حزب اُمَوى ، بزرگ ترين خطر براى حكومت اسلامى بود . امام على عليه السلام در حديثى ، در باره خطر اين حزب براى امّت اسلامى ، چنين مى فرمايد : ألا وَ إِنَّ أَخْوَفَ الْفِتَنِ عِنْدِى عَلَيْكُمْ فِتْنَةُ بَنِى أُمَيَّةَ ؛ فَإِنَّهَا فِتْنَةٌ عَمْيَاءُ مُظْلِمَةٌ ، عَمَّتْ خُطَّتُهَا ، وَ خَصَّتْ بَلِيَّتُهَا ، وَ أَصَابَ الْبَلَاءُ مَنْ أَبْصَرَ فِيهَا ، وَ أَخْطَأَ الْبَلَاءُ مَنْ عَمِىَ عَنْهَا . وَ ايْمُ اللَّهِ ! لَتَجِدُنَّ بَنِى أُمَيَّةَ لَكُمْ أَرْبَابَ سُوءٍ بَعْدِى ، كَالنَّابِ الضَّرُوسِ ؛ تَعْذِمُ بِفِيهَا ، وَ تَخْبِطُ بِيَدِهَا ، وَ تَزْبِنُ بِرِجْلِهَا ، وَ تَمْنَعُ دَرَّهَا . نهج البلاغة : خطبه ۹۳ 👌دهشتناك ترين فتنه ، در نظر من، فتنه بنى اميّه است كه كور و تاريك و فراگير ، و مبتلا شدن به آن ، ويژه حق مداران است. هر كس در آن [فتنه]، اهل بصيرت باشد،[از سوي آنان] به بلا گرفتارمى شود ، و هر كس بى بصيرت باشد، از آسيب آن [فتنه] ، در امان مى ماند. به خدا سوگند، پس از من ، بنى اميّه را زمامداران بدى خواهيد يافت ، همانند شتر گاز گيرنده اى كه با دهانش گاز مى گيرد و با دستش مى كوبد و با پايش آسيب مى زند و مانعِ دوشيدن شيرش مى شود . 👈شمارى از منابع تاريخى ، داستانى را از يكى از دوستان صميمى معاويه ، بنيان گذار حكومت اُمَوى ، گزارش كرده اند كه حاكى از كينه عميق او نسبت به اسلام و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و نقشه وى براى محو اين آيين الهى است . 👌مُطَرَّف ، فرزند مُغيرة بن شُعْبه ، مى گويد : با پدرم مُغيره ، نزد معاويه رفتيم . پدرم معمولاً نزد وى مى رفت و با او حرف مى زد . آن گاه ، نزد من باز مى گشت و از معاويه و عقل او ياد مى كرد ، و از آنچه از معاويه ديده بود ، در شگفت بود . او شبى آمد و از غذا خوردن ، خوددارى كرد . ديدم كه اندوهگين است. مدّتى را درنگ كردم و گمان كردم كه درباره خودِ ما و يا در كارمان ، پيشامدى رخ داده است . به او گفتم: چه شده است ؟ امشب ، اندوهگينى . گفت: پسرم! من از نزد پليدترينِ آدم ها مى آيم . به او گفتم: چرا؟ گفت: وقتى با معاويه خلوت كردم، به او گفتم: اى امير مؤمنان! تو به آرزويت رسيده اى . اگر به عدلْ رفتار كنى و خير را گسترش دهى [ ، نيكوست] ؛ چرا كه پير شده اى و اى كاش به برادرانت در بنى هاشم نظرى داشته باشى و با آنها صِله رحِم كنى! به خدا سوگند، آنها چيزى ندارند كه از آن بترسى. 🆔 @fatemi222
[معاويه] به من گفت: هرگز! مردى تَيمى (ابو بكر) حاكم شد و به عدالت رفتار كرد ، و كرد آنچه كرد . به خدا سوگند، اين نشد ، جز آن كه وقتى مُرد، يادش هم مُرد، مگر اين كه كسى بگويد: ابو بكر (تنها اسمى از او باقى ماند) . سپس مردى از قبيله عَدى (عمر) حكمران شد و تلاش كرد و ده سال ، دامن همّت بهكمر زد. به خدا ، زمانْ سپرى شد و او مُرد و يادش هم مُرد، مگر اين كه كسى بگويد: عمر (تنها اسمى از او باقى ماند) . سپس برادرمان عثمان به حكمرانى رسيد . مردى حاكم شد كه هيچ كس در نَسَب به او نمى رسيد، و كرد آنچه كرد . به خدا سوگند، زمان گذشت تا اين كه او نيز مُرد و يادش و آنچه كرده بود، مُرد ؛ ولى اين مرد هاشمى، هر روز ، پنج بار به نامش بانگ برداشته مى شود كه: «أشهد أنّ محمّداً رسول اللّه »! اى بى مادر! كدام كار با اين وضع ، ماندگار مى شود؟! به خدا سوگند، اگر آنان (بنى هاشم) را دفن نكنيم، [خودمان ]دفن شده ايم .مروج الذهب : ج ۴ ص ۴۱، 🆔 @fatemi222
👌بازتاب اجتماعى و سياسىِ شهادت مظلومانه امام حسين عليه السلام و يارانش در جامعه اسلامى، حكومت اُمَوى را با مشكل جدّى مواجه كرد . شخصيت هاى برجسته جهان اسلام ، اين اقدام جنايتكارانه را محكوم كردند .ر . ك : ص ۳۳ (فصل يكم : بازتاب شهادت امام عليه السلام در سخنان برخى شخصيّت هاى نامدار) . موج مظلوميت شهداى كربلا و محكوميت اين فاجعه به خارج از جهان اسلام .و حتّى به خانواده جنايتكاران نيز سرايت كرد .و چيزى نگذشت كه سرسخت ترين دشمن اهل بيت عليهم السلام ، يعنى يزيد ـ كه خود ، نخستين مجرم در اين فاجعه بود ـ براى در امان ماندن از خشم مردم و ادامه حكمرانى خود ، مجبور شد ابن زياد را مسئول اين جنايت ، معرّفى كند و بگويد : خداوند ، ابن مرجانه را لعنت كند ، كه او حسين را بيرون راند و ناگزيرش كرد ... و او را كشت و با كشتن او ، مرا منفور مسلمانان كرد و تخم دشمنى با مرادر دل هاى آنان كاشت و نيك و بد مردم ، از من نفرت پيدا كردند ! ساير كسانى كه در فاجعه كربلا نقش داشتند ، نيز هر يك به گونه اى ندامت خود را از آنچه كرده بودند ، اظهار كردند . از سوى ديگر ، آثار تكوينى اين جنايت ، دامنگير جنايتكاران شد . سه سال پس از حادثه عاشورا ، يزيد به هلاكت رسيد و با مرگ او ، حكومت از خاندان ابو سفيان ـ كه مى خواستند قرن ها بر اريكه قدرت بمانند ـ ، به بنى مروان ، منتقل گرديد . در سخن امام صادق عليه السلام خطاب به منصور دوانيقى آمده است : إنَّ هذَا المُلكَ كانَ فى آلِ أبى سُفيانَ ، فَلَمّا قَتَلَ يَزيدُ حُسَينا سَلَبَهُ اللّهَ مُلكَهُ ، فَوَرَّثَهُ آلَ مَروانَ .الكافى : ج ۲ ص ۵۶۳ .پادشاهى ، در خاندان ابو سفيان بود ، تا زمانى كه يزيد ، حسين عليه السلام را كشت . خداوند، آن را از آنان گرفت و خاندان مروان را وارث آنان كرد . بى ترديد ، مراد امام صادق عليه السلام اين نيست كه اگر شهادت امام حسين عليه السلام نبود ، حكومت خاندان ابو سفيان ، مشروع بود و يا انتقال آن به مروانيان ، مشروعيت داشت ؛ بلكه اين سخن ، بدين معناست كه در فضاى سياسى ـ اجتماعىِ ايجاد شده توسّط معاويه ، به طور طبيعى ، اين امكان وجود داشت كه براى نسل هاى متعدّدى حكومت در خاندان ابو سفيان ، تداوم پيدا كند ؛ امّا جنايتى كه يزيد مرتكب شد ، اين زمينه را از بين برد . به عبارت ديگر ، انتساب تداوم يا عدم تداوم حكومت خاندان ابو سفيان و انتقال آن به بنى مروان ، به خداوند منّان ، در حديث مذكور ، از باب توحيد اَفعالى است كههيچ پديده اى در جهان بدون مشيّت خدا تحقّق نمى يابد و نفى كننده اراده انسان نيست و دلالتى بر مشروعيت پديده ندارد . . 🆔 @fatemi222
در روايتى ديگر از امام صادق عليه السلام آمده : لَمّا وَلِىَ عَبدُ المَلِكِ بنُ مَروانَ الخِلافَةَ ، كَتَبَ إلَى الحَجّاجِ بنِ يوسُفَ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، مِن عَبدِ المَلِكِ بنِ مَروانَ أميرِ المُؤمِنينَ إلَى الحَجّاجِ بنِ يُوسفَ أمّا بَعدُ ، فَانظُر دِماءَ بَنى عَبدِ المُطَّلِبِ فَاحتَقِنها واجتَنبِها ؛ فَإِنّى رَأَيتُ آلَ أبى سُفيانَ لَمّا وَلَغوا فيها لَم يَلبَثوا إلّا قَليلاً ، وَالسَّلامُ !كشف الغمّة : ج ۲ ص ۳۲۴ ، الثاقب فى المناقب وقتى عبد الملك بن مروان، زمام خلافت را به عهده گرفت، به حَجّاج بن يوسف نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان . از عبد الملك بن مروان ، امير مؤمنان ، به حَجّاج بن يوسف . امّا بعد، مراقب خون هاى فرزندان عبد المطّلب باش. آنها را حفظ كن و از ريختن آنها خوددارى كن. من ديدم هنگامى كه خاندان ابو سفيان، به ريختن خون آنان روى آوردند ، ديرى نپاييدند. والسّلام!» . ابن عبد ربّه اَندَلُسى نيز در العقد الفريد آورده : عبد الملك بن مروان ، به حَجّاج بن يوسف نوشت: «مرا از ريختن خون هاى فرزندان عبد المطّلب دور بدار، كه در آنها راه نجاتى از خشم نيست. من ، فرزندان حرب را ديدم كه وقتى حسين بن على را كشتند، پادشاهى را از دست دادند» . حَجّاج در دوران خلافت عبد الملك ، متعرّض هيچ يك از طالبيان (آل ابى طالب) نشد . در گزارشى آمده كه عبد الملك ، اين نامه را به صورت محرمانه براى حَجّاجفرستاد ؛ ولى لحظه اى پس از ارسال اين نامه ، امام زين العابدين عليه السلام نامه اى به عبد الملك نوشت كه در آن ، آمده بود : أمّا بَعدُ ، فَإِنَّكَ كَتَبَت فى يَومِ كَذا ، فى ساعَةِ كَذا، فى شَهرِ كَذا، فى سَنَةِ كَذا بِكَذا وكَذا، وإنَّ اللّهَ تَعالى قَد شَكَرَ لَكَ ذلِكَ ، لِأَنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله أتانى فى مَنامى فَأَخبَرَنى أنَّكَ كَتَبتَ فى يَومِ كَذا ، في ساعَةِ كَذا، وأنَّ اللّهَ تَعالى قَد شَكَرَ لَكَ ذلِكَ ، وثَبَّتَ مُلكَكَ ، وزادَكَ فيهِ بُرهَةً .امّا بعد، تو در فلان روز و فلان ساعت و فلان ماه و فلان سال ، چنين و چنان نوشتى و خداوند، در برابر آن ، سپاس گزار توست؛ چرا كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به خواب من آمد و به من خبر داد كه تو در فلان روز و فلان ساعت، چيزى (نامه اى) نوشتى و خداوند به پاس آن از تو تشكّر كرد و پادشاهى ات را استوار نمود و مدّتى را برايت افزود. هنگامى كه نامه امام زين العابدين عليه السلام به عبد الملك رسيد ، ديد كه تاريخ آن ، هم زمان با نوشتن نامه او به حَجّاج است . از اين رو ، ترديدى در صدق پيشگويى امام عليه السلام نكرد و بسيار خرسند شد . گفتنى است كه اين سياست عبد الملك ، در ميان جانشينان او دوام نيافت . جنايات بنى مروان ، هرچند به اندازه جنايات معاويه و فرزندش يزيد نبود ، ليكن فاصله چندانى با آنها نداشت ؛ بلكه در مجموع ، همان سياست ها كم و بيش ادامه يافت . به همين جهت ، در ادامه روايتى كه در باره انتقال حكومت از خاندان ابو سفيان به بنى مروان نقل شد ، امام صادق عليه السلام به منصور عبّاسى مى فرمايد : فَلَمّا قَتَلَ هِشامُ زَيدا ، سَلَبَهُ اللّهُ مُلكَهُ فَوَرَّثَهُ مَروانَ بنَ مُحَمَّدٍ ، فَلَمّا قَتَلَ مَروانُإبراهيمَ ، سَلَبَهُ اللّهُ مُلكَهُ فَأَعطاكُموهُ . وقتى هشام ، زيد را كشت ، خداوند ، سلطنت او را گرفت و به مروان بن محمّد واگذار كرد و هنگامى كه مروان ، ابراهيم را كشت ، خداوند ، سلطنت را از او گرفت و به شما داد . همان گونه كه در اين روايت اشاره شده ، در سال ۱۳۲ ق ، يعنى ۷۱ سال پس از واقعه عاشورا ، حكومت بنى اميّه ـ كه بزرگ ترين خطر براى اسلام بود ـ به كلّى منقرض شد و خاندان عبّاس ، عموى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، زمام حاكميت جهان اسلام را به دست گرفتند . البتّه طولى نكشيد كه زمامداران بنى عبّاس نيز كمابيش همان سياست هاى حاكمان بنى اميّه را پيش گرفتند و در برابر امواج سياسى ـ اجتماعىِ اصلاح طلبى ـ كه ريشه در واقعه عاشورا داشتند ـ با خاندان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ كه پشتوانه اصلى اين جنبش ها محسوب مى شدند ـ ، بى رحمانه برخورد كردند . نكته قابل تأمّل ، اين كه جنبش هاى مردمىِ الهام گرفته از واقعه عاشورا ، هرچند هيچ گاه به حاكميت اسلام ناب به رهبرى اهل بيت عليهم السلام نينجاميدند ، ليكن همواره نقش مؤثّرى در پيشگيرى از انهدام اساس اسلام داشتند . 🆔 @fatemi222
✋اثرگذارى حادثه عاشورا بر چهار جنبش بديهى است كه تحقيق و تبيين تأثير واقعه عاشورا در جنبش هاى مردمى و دفاع از كيان اسلام ناب ، از آن هنگام تا پيروزى انقلاب اسلامى ، نه تنها در اين نوشتار ، بلكه در اين دانش نامه نيز نمى گنجد . از اين رو ، در اين جا تنها اشاره اى كوتاه داريم به چهار جنبشى كه در دهه اوّل پس از نهضت سيّد الشهدا عليه السلام ، تحت تأثير مستقيم ياغير مستقيم امواج سياسى ـ اجتماعىِ واقعه عاشورا شكل گرفتند . ادامه دارد. 🆔 @fatemi222
1⃣👈 قيام مردم مدينه (واقعه حَرّه) 🔹در سال دوم حكومت يزيد ، حدود دو سال پس از واقعه عاشورا ، اواخر ذى حجّه سال ۶۳ .مردم مدينه به رهبرى عبد اللّه فرزند حنظله غسيل الملائكه .بر ضدّ حكومت يزيد قيام كردند . يزيد ، لشكرى به فرماندهى مسلم بن عقبه ، از شام به مدينه فرستاد . وى با بى رحمى تمام ، اين قيام مردمى را سركوب كرد . بر پايه گزارش منابع معتبر ، به دستور يزيد ، مسلم بن عقبه ، تجاوز به جان و مال و ناموس مردم مدينه را سه روز بر سربازان شام ، مُباح (مُجاز) اعلام كرد ، بسيارى از اصحاب پيامبر خدا و قاريان قرآن ، كشته شدند و بسيارى از زنان ، مورد تجاوز قرار گرفتند كه بعدها فرزندان نامشروع آنها را «فرزندان حَرّه» ناميدند . تعداد كشته شدگان اين واقعه ، از سه هزار تا ده هزار نفر ، گزارش شده است . .. پس از سه روز ، مسلم بن عقبه از مردم به عنوان برده مطلق يزيد كه وى ، اختيار هر كارى را در خصوص جان و مال و ناموس آنها دارد ، بيعت گرفت. اين جنگ را از آن جهت كه در منطقه حَرّه واقع شد ، «واقعه حَرّه» ناميده اند . در باره علّت و انگيزه قيام مردم مدينه بر ضدّ حكومت يزيد ، عوامل مختلفى ذكر شده است . يكى از اين عوامل ، گزارشى است كه برخى از بزرگان مدينه به مردم دادند . حاكم مدينه ، به دليل پيشگيرى از شورش عمومى ، تعدادى از بزرگان شهر را به شام فرستاد تا از نزديك ، اقتدار يزيد را مشاهده كنند و تحت تأثير بخشش هاى وى ، در بازگشت ، مانع قيام مردم شوند ؛ امّا آنان پس از بازگشت ، نتيجه سفر خود را به مردم ، چنين گزارش كردند : ما از نزد مردى مى آييم كه بى دين است ، مِى گُسارى مى كند و طنبور مى نوازد وكنيزكان ، نزد او مى نوازند ، سگبازى مى كند و با دزدان و جوانان ، شب ها ، داستان سرايى مى كند . در پى اين جريان ، آنان يزيد را از خلافت ، بركنار اعلام كردند و مردم مدينه نيز از آنها پيروى نمودند . مى توان گفت : همه اين عوامل ، در قيام مردم مدينه به گونه اى نقش داشته اند ؛ امّا بى ترديد ، آنچه در كنار عوامل يادشده ، به مردم ، آگاهى بخشيد و جرئت و شهامت قيام بر ضدّ حكومت يزيد را به آنان داد . ، واقعه عاشورا بود ؛ زيرا پيش از واقعه عاشورا ، وقتى امام حسين عليه السلام مخالفت خود را با بيعتِ يزيد ، آشكار كرد و تصريح نمود كه : «وعَلَى الإِسلامِالسَّلامُ ، إذ قَد بُلِيَتِ الاُمَّةُ بِراعٍ مِثلِ يَزيدَ ؛ .وقتى امّت ، گرفتارحاكمى چون يزيد است، بايد فاتحه اسلام را خواند» ، مردم مدينه ، هيچ عكس العملى از خود نشان ندادند و اين امام عليه السلام بود كه مدينه را ترك كرد ؛ امّا پس از واقعه كربلا ، امواج سياسى و اجتماعىِ اين حادثه ، فضاى مدينه را دگرگون ساخت . 🆔 @fatemi222
سيّد ابن طاووس ، فضاى مدينه را هنگام بازگشت خانواده سيّد الشهدا عليه السلام پس از واقعه عاشورا ، به نقل از بشير بن حَذلَم ، چنين ترسيم مى كند : هيچ زنِ پرده نشين روپوشدارى نبود ، مگر اين كه از پشتِ پرده ، بيرون آمد و [همگى ]موهايشان را پريشان نمودند و صورت هاى خود را خراشيدند و به صورتشان سيلى زدند و آه و واويلا سر دادند. من چنين جمعيّت گريه كننداى را از وفات پيامبر صلى الله عليه و آله تا به امروز در ميان مسلمانان نديده بودم . ترديدى نيست كه اين فضا ، موج آفريد ، به مردم، آگاهى بخشيد و به آنان ، جرئت و جسارت داد تا در كنار عوامل ديگر، بر ضدّ حكومت يزيد ، قيام كنند . 🆔 @fatemi222
2⃣👈قيام مردم مكّه رهبر اين قيام ، عبد اللّه بن زبير ، يكى از كسانى بود كه با يزيد بيعت نكرد ؛ ليكن او نيز همانند بنى اميّه ، از دشمنان سرسخت اهل بيت عليهم السلام بود ، به گونه اى كه پدرش زبير را نيز به دشمنى با اين خاندان وا داشته بود . از امام على عليه السلام نقل شده كه : مازالَ الزُّبَيرُ رَجُلاً مِنّا أهلَ البَيتِ حَتّى نَشَأَ ابنُهُ المَشؤومُ عَبدُ اللّهِ .شرح نهج البلاغة، زبير، پيوسته از ما اهل بيت به شمار مى آمد، تا زمانى كه پسر شومش ، عبد اللّه ، بزرگ شد . ابن ابى الحديد ، مى نويسد : عبد اللّه ، همانى است كه زبير را وادار به جنگ كرد و كسى است كه رفتن عايشه را به بصره ، برايش خوب جلوه داد . او مرد بددهن و آلوده اى بود و نسبت به بنى هاشم ، كينه داشت .شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد عبد اللّه بن زبير ، پيش از ورود امام حسين عليه السلام به مكّه ، جهت زمينه سازى براى دستيابى به مسند قدرت ، وارد اين شهر شد ؛ امّا مردم از او استقبال چندانى نكردند ، بويژه كه پس از ورود امام حسين عليه السلام به مكّه ، افكار عمومى ، متوجّه ايشان گرديده بود و به همين جهت ، ابن زبير ، قلبا مايل به ادامه حضور امام حسين عليه السلام در مكّه نبود . پس از خروج امام عليه السلام از اين شهر نيز زمينه اى براى بسيج عمومى بر ضدّ حكومت يزيد به رهبرى ابن زبير ، پديد نيامد ؛ امّا پس از واقعه كربلا و شهادت امام حسين عليه السلام ، فضاى عمومى براى قيام بر ضدّ حكومت يزيد ، آماده شد و ابن زبير با اين كه دشمن سرسخت خاندان رسالت بود ، از اين فضا براى رسيدن به قدرت ، نهايتِ بهره بردارى را نمود . متن گزارش طبرى در اين باره ، چنين است : وقتى امام حسين عليه السلام كشته شد، عبد اللّه بن زبير در ميان مردم مكّه به پا خاست و كشتن او را فاجعه دانست و بويژه كوفيان را سرزنش كرد و عموم عراقى ها را مذّمت نمود و پس از ستايش و ثناى خداوند و درود فرستادن بر محمّد صلى الله عليه و آله ، گفت: عراقى ها، جز اندكى از آنها ، مردمى نيرنگباز و تبهكارند و كوفيان ، بدترين هاى عراق اند . آنان ، حسين را دعوت كردند تا يارى اش كنند و او را براى حكومت بر خود برگزينند ؛ ولى هنگامى كه بر آنها وارد شد، بر ضدّ او شوريدند و به او گفتند: يا دستت را در دست ما مى گذارى تا تو را دست بسته به نزد پسر زياد بن سميّه بفرستيم و او حكمش را در باره تو صادر كند و يا مى جنگى! به خداوند سوگند، حسين ديد كه او و يارانش بسيار اندك اند و ـ با آن كه خداوند عز و جل، هيچ كس را بر غيب ، آگاه نكرده ـ همگى كشته خواهند شد ؛ امّا او مرگ با بزرگوارى را بر زندگى ننگين ، ترجيح داد. خداوند ، حسين را رحمت كند و قاتل حسين را بى پناه سازد! به جان خودم سوگند، در مخالفت كوفيان با حسين و نافرمانى شان از او، هيچ پند دهنده و باز دارنده اى بهتر از [خودِ] او نبود ؛ ولى آنچه قرار است بشود، مى شود و خداوند ، هر گاه چيزى را بخواهد، مانعى براى آن وجود ندارد. آيا پس از حسين عليه السلام ، به چنان قومى اطمينان كنيم و گفتارشان را تصديق نماييم و پيمانشان را بپذيريم؟ نه . هرگز آنان را شايسته چنين چيزى نمى بينيم! آرى ـ به خدا سوگند ـ آنان حسين عليه السلام را كشتند، در حالى كه شب زنده دارىِ طولانى داشت و روزهاى زيادى را روزه بود و شايسته ترينِ آنها به چيزى (حكومتى) بود كه در دست آنان است و در دين و فضيلت ، شايسته ترينِ آنها بود . هلا! به خدا سوگند، حسين عليه السلام قرآن را به غِنا تغيير نداده بود و گريه از خوف خدا را به آواز ، بدل نكرده بود و روزه را با ميخوارگى و حلقه هاى مجلس ذكر را با دنبال شكار رفتن، عوض نساخته بود ـ و اينها كنايه به يزيد بود ـ . به زودى ، آنان هلاك مى شوند پس از اين سخنرانى ، ياران ابن زبير از او خواستند كه بيعت خود را آشكار كند و رسما زمام حكومت را به دست گيرد . يزيد ، دو .براى سركوبى شورش مردم مكّه ، به سوى اين شهر ، سپاه گسيلكرد ؛ امّا در نهايت ، كارى از پيش نبرد و با مرگ وى در چهاردهم ربيع اوّل سال ۶۴ ، محاصره مكّه شكسته شد و سپاهيان شام ، ناكام باز گشتند . . پس از مرگ يزيد ، مردم حجاز و سپس عراق ، با عبد اللّه بن زبير ، بيعت كردند ؛مردم شام نيز با مروان بن حكم، بيعت نمودند. امّا سوء تدبير ابن زبير و بدرفتارى او با مردم ، بويژه بنى هاشم ، موجب شد كه حركت او ، جنبه مردمى خود را از دست داد و در پايان با حمله حَجّاج بن يوسف به مكّه ، شكست سختى را متحمّل شد و خود او نيز كشته شد و بدين سان ، حكومتش در اوايل سال ۷۳ ق ، پايان يافت 🆔 @fatemi222
3⃣👈نهضت توّابين اين قيام ، هر چند پس از قيام مردم مدينه و مكّه تحقّق يافت ، ولى مقدّمات شكل گيرى آن ، هم زمان با قيام مدينه و مكّه آغاز شد . اين نهضت ، توسّط كسانى صورت گرفت كه دعوت آنها از امام حسين عليه السلام براى آمدن به كوفه و سستى آنها در يارى رساندن به ايشان ، واقعه خونبار كربلا را به وجود آورد . بدين سان ، آنان مرتكب گناه بزرگى شده بودند و مى خواستند با خون خود ، ننگ اين گناه را از خود بزدايند . به همين جهت نيز نهضت آنان ، «نهضت توّابين» ناميده شد . به سخن ديگر ، بخش عمده اى از مردم كوفه كه مى توانستند با يارى رساندن به امام حسين عليه السلام ، سرنوشت جامعه را دگرگون كنند ، به دلايلى كه پيش از اين بدانها اشاره شد .تسليم سياست زر و زور و تزوير ابن زياد شدند ؛ ولى در اثر امواج روانى، اجتماعى و سياسى واقعه كربلا ، متوجّه خطاى تاريخى خود شدند و تصميم گرفتند كه با قيام بر ضدّ حكومت يزيد و مجازات كردن قاتلان سيّد الشهدا ، از ننگ اين گناه نابخشودنى بكاهند . متن گزارش طبرى در اين باره ، چنين است : وقتى حسين بن على عليه السلام كشته شد و ابن زياد از اردوگاهش نُخَيلهلشكرگاه كوفه ، در نزديكى كوفه، در راه شام باز گشت و وارد كوفه شد، شيعيان به سرزنش خود و اظهار پشيمانى پرداختند و متوجّه شدند كه خطاى بزرگى مرتكب شده اند كه حسين عليه السلام را دعوت كرده اند تا يارى اش كنند ؛ امّا [پس از آمدن ، ]رهايش كرده اند و او در كنار آنها كشته شد و كمكش نكردند . [سپس] احساس كردند كه ننگ و گناهشان در كشتن حسين عليه السلام ، جز با كشتن قاتلان حسين و يا با كشته شدن در اين راه، قابل شستن و پاك كردن نيست. پس نزد پنج نفر از بزرگان شيعه كوفه رفتند: سليمان بن صُرَد كه از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله بود، مُسيّب بن نَجَبه فَزارى كه از صحابه امام على عليه السلام و نيكان آنها بود، عبد اللّه بن سعد بن فضل اَزْدى، عبد اللّه بن وال تَيمى و رِفاعة بن شدّاد بَجَلى. آن گاه اين پنج نفر در منزل سليمان بن صُرَد ، گرد آمدند . اينها از بهترين ياران على عليه السلام بودند و تعدادى از شيعيان و بهترين هاى آنها و سرانشان هم حضور داشتند . وقتى آنها در منزل سليمان بن صُرَد جمع شدند، مسيّب بن نَجَبه ، شروع به سخنرانى كرد و حرف زد و خدا را ستود و سپاس گفت و بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درود فرستاد و گفت: امّا بعد، ما عمرمان طولانى شد و گرفتار فتنه هاى گوناگون شديم، و راغبيم كه پروردگارمان ، ما را از كسانى قرار ندهد كه فردا به آنها مى گويد:«أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَ جَآءَكُمُ النَّذِيرُ ؛فاطر : آيه ۳۷ .آيا ما به شما عمر طولانى نداديم تا هر كس كه اهل پند است، در آن ، پند گيرد، و آيا هشدار دهنده براى شما نيامد ؟». اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:«الْعُمُرُ الَّذِى أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَىابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَة ؛نهج البلاغة: حكمت ۳۲۶. عمرى كه خداوند در آن ، عذر را از پسر آدم بر مى دارد، شصت سال است» و كمتر كسى از ما هست كه به آن نرسد. ما شيفته تعريف كردن از خود و ستوده شده شدن توسّط پيروانمان بوديم كه خداوند ، خوبان ما را آزمود و ما را در دو جايگاه مربوط به پسر دختر پيامبر، دروغگو يافت. 🆔 @fatemi222
منبرک فاطمی
آثار اجتماعى و تكوينى واقعه عاشورا👇
آثار اجتماعى و تكوينى واقعه عاشورا👆