👌بازتاب اجتماعى و سياسىِ شهادت مظلومانه امام حسين عليه السلام و يارانش در جامعه اسلامى، حكومت اُمَوى را با مشكل جدّى مواجه كرد .
شخصيت هاى برجسته جهان اسلام ، اين اقدام جنايتكارانه را محكوم كردند .ر . ك : ص ۳۳ (فصل يكم : بازتاب شهادت امام عليه السلام در سخنان برخى شخصيّت هاى نامدار) .
موج مظلوميت شهداى كربلا و محكوميت اين فاجعه به خارج از جهان اسلام .و حتّى به خانواده جنايتكاران نيز سرايت كرد .و چيزى نگذشت كه سرسخت ترين دشمن اهل بيت عليهم السلام ، يعنى يزيد ـ كه خود ، نخستين مجرم در اين فاجعه بود
ـ براى در امان ماندن از خشم مردم و ادامه حكمرانى خود ، مجبور شد ابن زياد را مسئول اين جنايت ، معرّفى كند و بگويد :
خداوند ، ابن مرجانه را لعنت كند ، كه او حسين را بيرون راند و ناگزيرش كرد ... و او را كشت و با كشتن او ، مرا منفور مسلمانان كرد و تخم دشمنى با مرادر دل هاى آنان كاشت و نيك و بد مردم ، از من نفرت پيدا كردند !
ساير كسانى كه در فاجعه كربلا نقش داشتند ، نيز هر يك به گونه اى ندامت خود را از آنچه كرده بودند ، اظهار كردند .
از سوى ديگر ، آثار تكوينى اين جنايت ، دامنگير جنايتكاران شد .
سه سال پس از حادثه عاشورا ، يزيد به هلاكت رسيد و با مرگ او ، حكومت از خاندان ابو سفيان ـ كه مى خواستند قرن ها بر اريكه قدرت بمانند ـ ، به بنى مروان ، منتقل گرديد .
در سخن امام صادق عليه السلام خطاب به منصور دوانيقى آمده است :
إنَّ هذَا المُلكَ كانَ فى آلِ أبى سُفيانَ ، فَلَمّا قَتَلَ يَزيدُ حُسَينا سَلَبَهُ اللّهَ مُلكَهُ ، فَوَرَّثَهُ آلَ مَروانَ .الكافى : ج ۲ ص ۵۶۳
.پادشاهى ، در خاندان ابو سفيان بود ، تا زمانى كه يزيد ، حسين عليه السلام را كشت .
خداوند، آن را از آنان گرفت و خاندان مروان را وارث آنان كرد .
بى ترديد ، مراد امام صادق عليه السلام اين نيست كه اگر شهادت امام حسين عليه السلام نبود ، حكومت خاندان ابو سفيان ، مشروع بود و يا انتقال آن به مروانيان ، مشروعيت داشت ؛ بلكه اين سخن ، بدين معناست كه در فضاى سياسى ـ اجتماعىِ ايجاد شده توسّط معاويه ، به طور طبيعى ، اين امكان وجود داشت كه براى نسل هاى متعدّدى حكومت در خاندان ابو سفيان ، تداوم پيدا كند ؛ امّا جنايتى كه يزيد مرتكب شد ، اين زمينه را از بين برد .
به عبارت ديگر ، انتساب تداوم يا عدم تداوم حكومت خاندان ابو سفيان و انتقال آن به بنى مروان ، به خداوند منّان ، در حديث مذكور ، از باب توحيد اَفعالى است كههيچ پديده اى در جهان بدون مشيّت خدا تحقّق نمى يابد و نفى كننده اراده انسان نيست و دلالتى بر مشروعيت پديده ندارد .
.#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
در روايتى ديگر از امام صادق عليه السلام آمده :
لَمّا وَلِىَ عَبدُ المَلِكِ بنُ مَروانَ الخِلافَةَ ، كَتَبَ إلَى الحَجّاجِ بنِ يوسُفَ : بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، مِن عَبدِ المَلِكِ بنِ مَروانَ أميرِ المُؤمِنينَ إلَى الحَجّاجِ بنِ يُوسفَ
أمّا بَعدُ ، فَانظُر دِماءَ بَنى عَبدِ المُطَّلِبِ فَاحتَقِنها واجتَنبِها ؛ فَإِنّى رَأَيتُ آلَ أبى سُفيانَ لَمّا وَلَغوا فيها لَم يَلبَثوا إلّا قَليلاً ، وَالسَّلامُ !كشف الغمّة : ج ۲ ص ۳۲۴ ، الثاقب فى المناقب
وقتى عبد الملك بن مروان، زمام خلافت را به عهده گرفت، به حَجّاج بن يوسف نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان . از عبد الملك بن مروان ، امير مؤمنان ، به حَجّاج بن يوسف .
امّا بعد، مراقب خون هاى فرزندان عبد المطّلب باش. آنها را حفظ كن و از ريختن آنها خوددارى كن. من ديدم هنگامى كه خاندان ابو سفيان، به ريختن خون آنان روى آوردند ، ديرى نپاييدند. والسّلام!» .
ابن عبد ربّه اَندَلُسى نيز در العقد الفريد آورده :
عبد الملك بن مروان ، به حَجّاج بن يوسف نوشت: «مرا از ريختن خون هاى فرزندان عبد المطّلب دور بدار، كه در آنها راه نجاتى از خشم نيست.
من ، فرزندان حرب را ديدم كه وقتى حسين بن على را كشتند، پادشاهى را از دست دادند» .
حَجّاج در دوران خلافت عبد الملك ، متعرّض هيچ يك از طالبيان (آل ابى طالب) نشد .
در گزارشى آمده كه عبد الملك ، اين نامه را به صورت محرمانه براى حَجّاجفرستاد ؛ ولى لحظه اى پس از ارسال اين نامه ، امام زين العابدين عليه السلام نامه اى به عبد الملك نوشت كه در آن ، آمده بود :
أمّا بَعدُ ، فَإِنَّكَ كَتَبَت فى يَومِ كَذا ، فى ساعَةِ كَذا، فى شَهرِ كَذا، فى سَنَةِ كَذا بِكَذا وكَذا، وإنَّ اللّهَ تَعالى قَد شَكَرَ لَكَ ذلِكَ ، لِأَنَّ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله أتانى فى مَنامى فَأَخبَرَنى أنَّكَ كَتَبتَ فى يَومِ كَذا ، في ساعَةِ كَذا، وأنَّ اللّهَ تَعالى قَد شَكَرَ لَكَ ذلِكَ ، وثَبَّتَ مُلكَكَ ، وزادَكَ فيهِ بُرهَةً
.امّا بعد، تو در فلان روز و فلان ساعت و فلان ماه و فلان سال ، چنين و چنان نوشتى و خداوند، در برابر آن ، سپاس گزار توست؛ چرا كه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به خواب من آمد و به من خبر داد كه تو در فلان روز و فلان ساعت، چيزى (نامه اى) نوشتى و خداوند به پاس آن از تو تشكّر كرد و پادشاهى ات را استوار نمود و مدّتى را برايت افزود.
هنگامى كه نامه امام زين العابدين عليه السلام به عبد الملك رسيد ، ديد كه تاريخ آن ، هم زمان با نوشتن نامه او به حَجّاج است .
از اين رو ، ترديدى در صدق پيشگويى امام عليه السلام نكرد و بسيار خرسند شد .
گفتنى است كه اين سياست عبد الملك ، در ميان جانشينان او دوام نيافت . جنايات بنى مروان ، هرچند به اندازه جنايات معاويه و فرزندش يزيد نبود ، ليكن فاصله چندانى با آنها نداشت ؛ بلكه در مجموع ، همان سياست ها كم و بيش ادامه يافت . به همين جهت ، در ادامه روايتى كه در باره انتقال حكومت از خاندان ابو سفيان به بنى مروان نقل شد ، امام صادق عليه السلام به منصور عبّاسى مى فرمايد :
فَلَمّا قَتَلَ هِشامُ زَيدا ، سَلَبَهُ اللّهُ مُلكَهُ فَوَرَّثَهُ مَروانَ بنَ مُحَمَّدٍ ، فَلَمّا قَتَلَ مَروانُإبراهيمَ ، سَلَبَهُ اللّهُ مُلكَهُ فَأَعطاكُموهُ .
وقتى هشام ، زيد را كشت ، خداوند ، سلطنت او را گرفت و به مروان بن محمّد واگذار كرد و هنگامى كه مروان ، ابراهيم را كشت ، خداوند ، سلطنت را از او گرفت و به شما داد .
همان گونه كه در اين روايت اشاره شده ، در سال ۱۳۲ ق ، يعنى ۷۱ سال پس از واقعه عاشورا ، حكومت بنى اميّه ـ كه بزرگ ترين خطر براى اسلام بود ـ به كلّى منقرض شد و خاندان عبّاس ، عموى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، زمام حاكميت جهان اسلام را به دست گرفتند .
البتّه طولى نكشيد كه زمامداران بنى عبّاس نيز كمابيش همان سياست هاى حاكمان بنى اميّه را پيش گرفتند و در برابر امواج سياسى ـ اجتماعىِ اصلاح طلبى ـ كه ريشه در واقعه عاشورا داشتند ـ با خاندان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ كه پشتوانه اصلى اين جنبش ها محسوب مى شدند ـ ، بى رحمانه برخورد كردند .
نكته قابل تأمّل ، اين كه جنبش هاى مردمىِ الهام گرفته از واقعه عاشورا ، هرچند هيچ گاه به حاكميت اسلام ناب به رهبرى اهل بيت عليهم السلام نينجاميدند ، ليكن همواره نقش مؤثّرى در پيشگيرى از انهدام اساس اسلام داشتند .
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
✋اثرگذارى حادثه عاشورا بر چهار جنبش
بديهى است كه تحقيق و تبيين تأثير واقعه عاشورا در جنبش هاى مردمى و دفاع از كيان اسلام ناب ، از آن هنگام تا پيروزى انقلاب اسلامى ، نه تنها در اين نوشتار ، بلكه در اين دانش نامه نيز نمى گنجد .
از اين رو ، در اين جا تنها اشاره اى كوتاه داريم به چهار جنبشى كه در دهه اوّل پس از نهضت سيّد الشهدا عليه السلام ، تحت تأثير مستقيم ياغير مستقيم امواج سياسى ـ اجتماعىِ واقعه عاشورا شكل گرفتند .
ادامه دارد.
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
1⃣👈 قيام مردم مدينه (واقعه حَرّه)
🔹در سال دوم حكومت يزيد ، حدود دو سال پس از واقعه عاشورا ، اواخر ذى حجّه سال ۶۳
.مردم مدينه به رهبرى عبد اللّه فرزند حنظله غسيل الملائكه .بر ضدّ حكومت يزيد قيام كردند .
يزيد ، لشكرى به فرماندهى مسلم بن عقبه ، از شام به مدينه فرستاد .
وى با بى رحمى تمام ، اين قيام مردمى را سركوب كرد .
بر پايه گزارش منابع معتبر ، به دستور يزيد ، مسلم بن عقبه ، تجاوز به جان و مال و ناموس مردم مدينه را سه روز بر سربازان شام ، مُباح (مُجاز) اعلام كرد ،
بسيارى از اصحاب پيامبر خدا و قاريان قرآن ، كشته شدند و بسيارى از زنان ، مورد تجاوز قرار گرفتند كه بعدها فرزندان نامشروع آنها را «فرزندان حَرّه» ناميدند .
تعداد كشته شدگان اين واقعه ، از سه هزار تا ده هزار نفر ، گزارش شده است .
..
پس از سه روز ، مسلم بن عقبه از مردم به عنوان برده مطلق يزيد كه وى ، اختيار هر كارى را در خصوص جان و مال و ناموس آنها دارد ، بيعت گرفت.
اين جنگ را از آن جهت كه در منطقه حَرّه واقع شد ، «واقعه حَرّه» ناميده اند .
در باره علّت و انگيزه قيام مردم مدينه بر ضدّ حكومت يزيد ، عوامل مختلفى ذكر شده است .
يكى از اين عوامل ، گزارشى است كه برخى از بزرگان مدينه به مردم دادند .
حاكم مدينه ، به دليل پيشگيرى از شورش عمومى ، تعدادى از بزرگان شهر را به شام فرستاد تا از نزديك ، اقتدار يزيد را مشاهده كنند و تحت تأثير بخشش هاى وى ، در بازگشت ، مانع قيام مردم شوند ؛
امّا آنان پس از بازگشت ، نتيجه سفر خود را به مردم ، چنين گزارش كردند :
ما از نزد مردى مى آييم كه بى دين است ، مِى گُسارى مى كند و طنبور مى نوازد وكنيزكان ، نزد او مى نوازند ، سگبازى مى كند و با دزدان و جوانان ، شب ها ، داستان سرايى مى كند .
در پى اين جريان ، آنان يزيد را از خلافت ، بركنار اعلام كردند و مردم مدينه نيز از آنها پيروى نمودند .
مى توان گفت : همه اين عوامل ، در قيام مردم مدينه به گونه اى نقش داشته اند ؛ امّا بى ترديد ، آنچه در كنار عوامل يادشده ، به مردم ، آگاهى بخشيد و جرئت و شهامت قيام بر ضدّ حكومت يزيد را به آنان داد .
، واقعه عاشورا بود ؛ زيرا پيش از واقعه عاشورا ، وقتى امام حسين عليه السلام مخالفت خود را با بيعتِ يزيد ، آشكار كرد و تصريح نمود كه : «وعَلَى الإِسلامِالسَّلامُ ، إذ قَد بُلِيَتِ الاُمَّةُ بِراعٍ مِثلِ يَزيدَ ؛
.وقتى امّت ، گرفتارحاكمى چون يزيد است، بايد فاتحه اسلام را خواند» ، مردم مدينه ، هيچ عكس العملى از خود نشان ندادند و اين امام عليه السلام بود كه مدينه را ترك كرد ؛ امّا پس از واقعه كربلا ، امواج سياسى و اجتماعىِ اين حادثه ، فضاى مدينه را دگرگون ساخت .
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
سيّد ابن طاووس ، فضاى مدينه را هنگام بازگشت خانواده سيّد الشهدا عليه السلام پس از واقعه عاشورا ، به نقل از بشير بن حَذلَم ، چنين ترسيم مى كند :
هيچ زنِ پرده نشين روپوشدارى نبود ، مگر اين كه از پشتِ پرده ، بيرون آمد و [همگى ]موهايشان را پريشان نمودند و صورت هاى خود را خراشيدند و به صورتشان سيلى زدند و آه و واويلا سر دادند. من چنين جمعيّت گريه كننداى را از وفات پيامبر صلى الله عليه و آله تا به امروز در ميان مسلمانان نديده بودم .
ترديدى نيست كه اين فضا ، موج آفريد ، به مردم، آگاهى بخشيد و به آنان ، جرئت و جسارت داد تا در كنار عوامل ديگر، بر ضدّ حكومت يزيد ، قيام كنند .
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
2⃣👈قيام مردم مكّه
رهبر اين قيام ، عبد اللّه بن زبير ، يكى از كسانى بود كه با يزيد بيعت نكرد ؛ ليكن او نيز همانند بنى اميّه ، از دشمنان سرسخت اهل بيت عليهم السلام بود ، به گونه اى كه پدرش زبير را نيز به دشمنى با اين خاندان وا داشته بود .
از امام على عليه السلام نقل شده كه :
مازالَ الزُّبَيرُ رَجُلاً مِنّا أهلَ البَيتِ حَتّى نَشَأَ ابنُهُ المَشؤومُ عَبدُ اللّهِ .شرح نهج البلاغة،
زبير، پيوسته از ما اهل بيت به شمار مى آمد، تا زمانى كه پسر شومش ، عبد اللّه ، بزرگ شد .
ابن ابى الحديد ، مى نويسد :
عبد اللّه ، همانى است كه زبير را وادار به جنگ كرد و كسى است كه رفتن عايشه را به بصره ، برايش خوب جلوه داد . او مرد بددهن و آلوده اى بود و نسبت به بنى هاشم ، كينه داشت .شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد
عبد اللّه بن زبير ، پيش از ورود امام حسين عليه السلام به مكّه ، جهت زمينه سازى براى دستيابى به مسند قدرت ، وارد اين شهر شد ؛ امّا مردم از او استقبال چندانى نكردند ، بويژه كه پس از ورود امام حسين عليه السلام به مكّه ، افكار عمومى ، متوجّه ايشان گرديده بود و به همين جهت ، ابن زبير ، قلبا مايل به ادامه حضور امام حسين عليه السلام در مكّه نبود .
پس از خروج امام عليه السلام از اين شهر نيز زمينه اى براى بسيج عمومى بر ضدّ حكومت يزيد به رهبرى ابن زبير ، پديد نيامد ؛ امّا پس از واقعه كربلا و شهادت امام حسين عليه السلام ، فضاى عمومى براى قيام بر ضدّ حكومت يزيد ، آماده شد و ابن زبير با اين كه دشمن سرسخت خاندان رسالت بود ، از اين فضا براى رسيدن به قدرت ، نهايتِ بهره بردارى را نمود . متن گزارش طبرى در اين باره ، چنين است :
وقتى امام حسين عليه السلام كشته شد، عبد اللّه بن زبير در ميان مردم مكّه به پا خاست و كشتن او را فاجعه دانست و بويژه كوفيان را سرزنش كرد و عموم عراقى ها را مذّمت نمود و پس از ستايش و ثناى خداوند و درود فرستادن بر محمّد صلى الله عليه و آله ، گفت: عراقى ها، جز اندكى از آنها ، مردمى نيرنگباز و تبهكارند و كوفيان ، بدترين هاى عراق اند .
آنان ، حسين را دعوت كردند تا يارى اش كنند و او را براى حكومت بر خود برگزينند ؛ ولى هنگامى كه بر آنها وارد شد، بر ضدّ او شوريدند و به او گفتند: يا دستت را در دست ما مى گذارى تا تو را دست بسته به نزد پسر زياد بن سميّه بفرستيم و او حكمش را در باره تو صادر كند و يا مى جنگى!
به خداوند سوگند، حسين ديد كه او و يارانش بسيار اندك اند و ـ با آن كه خداوند عز و جل، هيچ كس را بر غيب ، آگاه نكرده ـ همگى كشته خواهند شد ؛ امّا او مرگ با بزرگوارى را بر زندگى ننگين ، ترجيح داد. خداوند ، حسين را رحمت كند و قاتل حسين را بى پناه سازد!
به جان خودم سوگند، در مخالفت كوفيان با حسين و نافرمانى شان از او، هيچ پند دهنده و باز دارنده اى بهتر از [خودِ] او نبود ؛ ولى آنچه قرار است بشود، مى شود و خداوند ، هر گاه چيزى را بخواهد، مانعى براى آن وجود ندارد. آيا پس از حسين عليه السلام ، به چنان قومى اطمينان كنيم و گفتارشان را تصديق نماييم و پيمانشان را بپذيريم؟ نه .
هرگز آنان را شايسته چنين چيزى نمى بينيم!
آرى ـ به خدا سوگند ـ آنان حسين عليه السلام را كشتند، در حالى كه شب زنده دارىِ طولانى داشت و روزهاى زيادى را روزه بود و شايسته ترينِ آنها به چيزى (حكومتى) بود كه در دست آنان است و در دين و فضيلت ، شايسته ترينِ آنها بود .
هلا! به خدا سوگند، حسين عليه السلام قرآن را به غِنا تغيير نداده بود و گريه از خوف خدا را به آواز ، بدل نكرده بود و روزه را با ميخوارگى و حلقه هاى مجلس ذكر را با دنبال شكار رفتن، عوض نساخته بود ـ و اينها كنايه به يزيد بود ـ . به زودى ، آنان هلاك مى شوند
پس از اين سخنرانى ، ياران ابن زبير از او خواستند كه بيعت خود را آشكار كند و رسما زمام حكومت را به دست گيرد .
يزيد ، دو .براى سركوبى شورش مردم مكّه ، به سوى اين شهر ، سپاه گسيلكرد ؛ امّا در نهايت ، كارى از پيش نبرد و با مرگ وى در چهاردهم ربيع اوّل سال ۶۴ ، محاصره مكّه شكسته شد و سپاهيان شام ، ناكام باز گشتند .
.
پس از مرگ يزيد ، مردم حجاز و سپس عراق ، با عبد اللّه بن زبير ، بيعت كردند ؛مردم شام نيز با مروان بن حكم، بيعت نمودند.
امّا سوء تدبير ابن زبير و بدرفتارى او با مردم ، بويژه بنى هاشم ، موجب شد كه حركت او ، جنبه مردمى خود را از دست داد و در پايان با حمله حَجّاج بن يوسف به مكّه ، شكست سختى را متحمّل شد و خود او نيز كشته شد و بدين سان ، حكومتش در اوايل سال ۷۳ ق ، پايان يافت
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
3⃣👈نهضت توّابين
اين قيام ، هر چند پس از قيام مردم مدينه و مكّه تحقّق يافت ، ولى مقدّمات شكل گيرى آن ، هم زمان با قيام مدينه و مكّه آغاز شد .
اين نهضت ، توسّط كسانى صورت گرفت كه دعوت آنها از امام حسين عليه السلام براى آمدن به كوفه و سستى آنها در يارى رساندن به ايشان ، واقعه خونبار كربلا را به وجود آورد . بدين سان ، آنان مرتكب گناه بزرگى شده بودند و مى خواستند با خون خود ، ننگ اين گناه را از خود بزدايند .
به همين جهت نيز نهضت آنان ، «نهضت توّابين» ناميده شد .
به سخن ديگر ، بخش عمده اى از مردم كوفه كه مى توانستند با يارى رساندن به امام حسين عليه السلام ، سرنوشت جامعه را دگرگون كنند ، به دلايلى كه پيش از اين بدانها اشاره شد
.تسليم سياست زر و زور و تزوير ابن زياد شدند ؛
ولى در اثر امواج روانى، اجتماعى و سياسى واقعه كربلا ، متوجّه خطاى تاريخى خود شدند و تصميم گرفتند كه با قيام بر ضدّ حكومت يزيد و مجازات كردن قاتلان سيّد الشهدا ، از ننگ اين گناه نابخشودنى بكاهند . متن گزارش طبرى در اين باره ، چنين است :
وقتى حسين بن على عليه السلام كشته شد و ابن زياد از اردوگاهش نُخَيلهلشكرگاه كوفه ، در نزديكى كوفه، در راه شام باز گشت و وارد كوفه شد، شيعيان به سرزنش خود و اظهار پشيمانى پرداختند و متوجّه شدند كه خطاى بزرگى مرتكب شده اند كه حسين عليه السلام را دعوت كرده اند تا يارى اش كنند ؛ امّا [پس از آمدن ، ]رهايش كرده اند و او در كنار آنها كشته شد و كمكش نكردند .
[سپس] احساس كردند كه ننگ و گناهشان در كشتن حسين عليه السلام ، جز با كشتن قاتلان حسين و يا با كشته شدن در اين راه، قابل شستن و پاك كردن نيست. پس نزد پنج نفر از بزرگان شيعه كوفه رفتند: سليمان بن صُرَد كه از صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله بود، مُسيّب بن نَجَبه فَزارى كه از صحابه امام على عليه السلام و نيكان آنها بود، عبد اللّه بن سعد بن فضل اَزْدى، عبد اللّه بن وال تَيمى و رِفاعة بن شدّاد بَجَلى. آن گاه اين پنج نفر در منزل سليمان بن صُرَد ، گرد آمدند .
اينها از بهترين ياران على عليه السلام بودند و تعدادى از شيعيان و بهترين هاى آنها و سرانشان هم حضور داشتند .
وقتى آنها در منزل سليمان بن صُرَد جمع شدند، مسيّب بن نَجَبه ، شروع به سخنرانى كرد و حرف زد و خدا را ستود و سپاس گفت و بر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درود فرستاد و گفت: امّا بعد، ما عمرمان طولانى شد و گرفتار فتنه هاى گوناگون شديم، و راغبيم كه پروردگارمان ، ما را از كسانى قرار ندهد كه فردا به آنها مى گويد:«أَوَ لَمْ نُعَمِّرْكُم مَّا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَن تَذَكَّرَ وَ جَآءَكُمُ النَّذِيرُ ؛فاطر : آيه ۳۷ .آيا ما به شما عمر طولانى نداديم تا هر كس كه اهل پند است، در آن ، پند گيرد، و آيا هشدار دهنده براى شما نيامد ؟».
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:«الْعُمُرُ الَّذِى أَعْذَرَ اللَّهُ فِيهِ إِلَىابْنِ آدَمَ سِتُّونَ سَنَة ؛نهج البلاغة: حكمت ۳۲۶.
عمرى كه خداوند در آن ، عذر را از پسر آدم بر مى دارد، شصت سال است» و كمتر كسى از ما هست كه به آن نرسد.
ما شيفته تعريف كردن از خود و ستوده شده شدن توسّط پيروانمان بوديم كه خداوند ، خوبان ما را آزمود و ما را در دو جايگاه مربوط به پسر دختر پيامبر، دروغگو يافت.
#منبرک_فاطمی
🆔 @fatemi222
منبرک فاطمی
آثار اجتماعى و تكوينى واقعه عاشورا👇
آثار اجتماعى و تكوينى واقعه عاشورا👆
D1737222T15531969(Web)-mc.mp3
12.76M
🔹 عاشورا، صحنه ی مقابله ی عقل و جهل
ابعاد واقعه ی عاشورا بسیار وسیع تر از آن چیزی است که ما می دانیم. آنچه ما می دانیم بیشتر بیان وقایع جسمانی و مادی آن است. بنا بر روایات، ملائکه نیز به زیارت قبر امام حسین (ع) می آیند و آنقدر تعدادشان زیاد است که شاید هر کدام تنها یک بار در عمری که دارند بتوانند به زیارت بیایند
🏴 #ماه_محرم
🎙 #استاد_میرباقری
⏱ #سخنرانی_کامل
📺 #صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
D1736817T14992802(Web)-mc.mp3
12.64M
🔹 ابعاد واقعه ی عاشورا
در سال شصت هجری معاویه مرد و یزید بر تخت نشست و دستور داد تا از مردم برایش بیعت بگیرند. او دستور داد که در این جریان از امام حسین (ع) بیعت محکم تری بگیرند
🏴 #ماه_محرم
🎙 #استاد_قرائتی
⏱ #سخنرانی_کامل
📺 #صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366
D1737670T17252704(Web)-mc.mp3
9.55M
🔹 رمز و راز ماندگاری حادثه عاشورا
قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»، بدین معنی که پیامبر اکرم (ص) فرمود: «براى شهادت حسین (ع)، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود.»
🏴 #ماه_محرم
🎙 #استاد_حسینی_بوشهری
⏱ #سخنرانی_کامل
📺 #صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
◾️سایر موضوعات محرمی
https://eitaa.com/fatemi222/9366