اهل زمین مورد رحمت هستند، مادامی که خوف و ترس – از گناه و معصیت داشته باشند -، ادای امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.
إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَهَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.
تهذیب الأحکام، جلد ۶، صفحه ۳۵۰، حدیث ۹۹۱
حضرت رسولالله صلیالله علیه و آله برای کسی که ملتزم به شش عمل باشد بهشت را ضمانت کردهاند:
اضْمَنُوا لِی سِتّاً مِنْ أَنْفُسِکمْ أَضْمَنْ لَکمُ الْجَنَّهَ اصْدُقُوا إِذَا حَدَّثْتُمْ وَ أَوْفُوا إِذَا وَعَدْتُمْ وَ أَدُّوا إِذَا اؤْتُمِنْتُمْ وَ احْفَظُوا فُرُوجَکمْ وَ غُضُّوا أَبْصَارَکمْ وَ کفُّوا أَیدِیکمْ.
«عمل کردن به شش چیز را برای من تضمین کنید تا من هم بهشت را برای شما ضمانت کنم، راستی در گفتار، وفای به عهد، برگرداندن امانت، پاکدامنی، چشمپوشی از نگاه حرام و نگهداشتن دست (از غیر حلال).»[۱]
همانطور که ملاحظه میشود یکی از موارد فوق مربوط به گناهان زبان است (راستی در گفتار)، یکی مربوط به گناهان اجتماعی (وفای به عهد)، دو تا مربوط به حقالناس است (امانت و نگهداشتن دست از حرام) و دوتای دیگر مربوط است به عفت و پاکدامنی (خودداری از چشمچرانی و خودداری از گناهان جنسی مثل زنا، لواط و استمناء)
موسی بن عمیر از پدرش نقل میکند که امام حسین علیهالسلام فرمود: میان همه یارانم اعلام کن که هر کس بدهی دارد با من کشته نشود؛ زیرا من از رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم شنیدم که فرمود: هر کس از دنیا برود و دینی بر گردن داشته باشد در قیامت از حسنات وی برداشته میشود.
«نادِ أَنْ لا یقْتَلَ مَعی رَجُلٌ عَلَیهِ دَینٌ وَ نَادِ بِها فِی الْمَوالی فَإِنّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ (صلی الله علیه و آله) یقُولُ: مَنْ ماتَ وَ عَلَیهِ دَینٌ أُخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ یوْمَ الْقِیامَهِ»
در نقل دیگری آمده است که عمیر انصاری گفت: امام (علیهالسلام) به من فرمود:
«نادِ فِی النّاسِ أَنْ لا یقاتِلَنَّ مَعی رَجُلٌ عَلَیهِ دَینٌ، فَإِنَّهُ لَیسَ مِنْ رَجُل یمُوتُ وَ عَلَیهِ دَینٌ لا یدَعُ لَهُ وَفاءً إِلاّ دَخَلَ النّارَ»؛ (میان مردم اعلام کن هر کس بدهکار است در رکاب من پیکار نکند، زیرا هر کس از دنیا برود در حالی که دینی بر عهدهاش باشد که چارهای برای آن نکرده باشد گرفتار دوزخ میشود).
مردی برخاست و گفت: همسرم پذیرفت که از طرف من بپردازد. امام (علیهالسلام) پاسخ داد:
«وَ ما کفالَهُ امْرَأَه، وَ هَلْ تَقْضی إِمْرَأَهٌ»؛ (کفالت آن زن چه فایدهای دارد؟ آیا او قدرت دارد چنین کند؟!)
راستی عجیب است که انسانی در بحرانیترین شرایط، حتّی به بدهکاریهای اصحاب و یاران خود به مردم توجّه داشته باشد و راضی نشود بدهکاران همراه او پیکار کنند و شهید شوند؛ مبادا حقوق مردم از دست برود. اگر دوست داریم حسینی زندگی کنیم چگونه است که به فکر حقوق سایرین نیستیم و از آن غافلیم.
این برنامه را با کار کسانی مقایسه کنید که سراسر زندگی آنها انباشته از حرام و حقوق مردم بوده و کمترین اهمیتی برای آن قائل نبودند، اصلاً چیزی را به نام «حقّ الناس» باور نداشتند!
ساده زیستی در سیره خانوادگی شهید عباس بابایی
بعد از ماه عسل مستقیم رفتیم دزفول. مجتمع مسکونی نیروهای هوایی. خانه ای بود بسیار شیک و مجلل. وسایل و جهیزیه من هم متناسب با آن. پرده های رنگارنگ، مبل و صندلی شیک و ظروف چینی و کریستال.
بعد از چند ماه زندگی در دزفول، حرف هایی در گوشم می خواند. مگر نمی شود در ظرف غیر کریستال آب خورد. چه اشکالی دارد که روی زمین بنشینیم. مگر حتما باید روی مبل باشد.
با اینکه وسایل زندگی ام را دوست داشتم، زندگی با عباس دوست داشتنی تر بود.
گفتم: مهم این است که ما هر دو یکدیگر ا دوست داریم. حالا این عشق می خواهد در روستا باشد یا شهر. برایم فرقی نمی کند.
این طرف و آن طرف که می رفتیم، وسایل مان را کادو می بردیم.
عباس از مادرم اجازه گرفته بود. مادرم گفته بود: من وظیفه ام تهیه این ها بوده، هر کاری که خواستید انجام دهید. اگر دل تان خواست آتشش بزنید.
از آن جهیزیه اعیانی دیگر چیزی نمانده بود. هر مدرسه ای که می رفتم، پرده ای هم همراه خودم می بردم و به کلاس ها می زدم. فقط مبل و صندلی اش مانده بود که آن را هم دادیم به جهاد سازندگی.
حسین بن مسلم میگوید: به امام باقر(ع) گفتم جانم فدایت آنها [اهل سنت] میگویند: خواب بعد از فجر مکروه است، چرا که روزیها در این وقت تقسیم میشود.
فقال: الارزاق موظوفة مقسومة، والله فصل یقسمه من طلوع الفجر الی طلوع الشمس، وذلک قوله: «وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِن فَضْلِهِ» ثم قال: وذکرالله بعد طلوع الفجر ابلغ فی طلب الرزق من الضرب فی الارض؛
روزیها معین و تقسیم شده است، و خدای را فضل و زیادتی است که آن را از طلوع فجر تا طلوع خورشید تقسیم میکند و این فرموده اوست که: «از خدا فضل او را بخواهید» امام سپس فرمود: ذکر خدا بعد از طلوع فجر در تحصیل روزی مؤثرتر است از سفر کردن و کوشیدن.
دو نمونه از ثروتمندان در قرآن
در قرآن دو نمونه از صاحبان ثروت و مکنت مطرح شده؛ یکى حضرت سلیمان علیه السلام و دیگرى قارون که یکى سرمایه و ثروت را از آنِ خدا مىدانست و آن را وسیله وصول به رضوان خدا قرار داد و دیگرى سرمایه را از آنِ خود مىدانست و آن را وسیله عیاشى و زرق و برق دنیا قرار داد.
بینش حضرت سلیمان علیه السلام در مورد سرمایه و مکنت این است:
« هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ »3 ؛ «این از فضل پروردگار من است، تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را بجا مىآورم یا کفران مىکنم.» 4
قرآن
حضرت سلیمان هر چه دارد آن را به خدا نسبت مىدهد و خود را فقیر درگاه او مىداند.
ولى سرمایهدار دیگر بنام قارون که ثروتهاى زیادى انباشته وقتى حضرت موسى علیه السلام طبق فرمان خدا از او مطالبه زکات اموالش را مىکند، او با کمال غرور مىگوید:
« إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ »5 ؛ «این ثروت را در سایه دانشى که دارم بدست آوردهام.»
یعنى مدیریت من باعث شده، بنابراین سرمایه از خود من است و هیچکس حقى در آن ندارد. خداوند بر او غضب کرد و فرمود:
« فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ یَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ المُنتَصِرِینَ»6 ؛ پس ما او و خانهاش را در زمین فرو بردیم و او گروهى نداشت تا او را در برابر عذاب الهى یارى کنند، و خود نیز نمىتوانست خویشتن را یارى دهد.
مترف در قرآن
در قرآن کلمه «مترف» در شکلهاى مختلف آن هشت بار آمده است. مترف از مادهى ترفه (بر وزن لقمه) به معنى فزونى نعمت است که صاحبش را غافل و مغرور و مست کند، به گونهاى که طغیان نماید.
به عنوان مثال در آیه 34 سبأ مىخوانیم:
« وَمَا أَرْسَلْنَا فِی قَرْیَةٍ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ » ؛ ما در هیچ شهر و دیارى پیامبر انذار کنندهاى نفرستادیم مگر اینکه مترفین (مستشدگان از ناز و نعمت) گفتند: ما به آنچه شما فرستاده شدهاید کافر هستیم .
در قرآن این گونه ثروت که موجب مستى و غرور شود و زمینهساز گناهان گردد زشت شمرده شده و صاحبان اینگونه سرمایهها شدیداً مورد هشدار و اخطار خداوند قرار گرفتهاند چنانکه مىخوانیم:
« وَكَم مِّن قَرْیَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءهَا بَأْسُنَا بَیَاتًا أَوْ هُمْ قَآئِلُونَ » 7
«و چه بسیار از (مردم) شهرها و آبادىهایى را به هلاکت رساندیم که زندگى را با سرمستى و غرور گذرانده بودند، این خانههاى آنها است که (ویران شده) و بعد از آنها جز اندکى کسى در آن سکونت نکرد.»
و در آیه نخست سورهى تکاثر مىخوانیم:
«الهاکم التّکاثُر» ؛ «تفاخر و فزونطلبى شما را سرگرم و غافل ساخت.»
رسول اکرم صلى الله علیه وآله فرمودند:
«التکاثر فى الاموال جمعها من غیر حقها و منعها من حقها و شدها فى الاوعیة»8 ؛ تکاثر در اموال انباشتن ثروتهاى نامشروع و خوددارى از اداى حق آن و اندوختن در خزانهها و صندوقها است
میزان مورد نیاز لباس برای هر فرد در سیره شهید حمید باکری
وقتی رفتیم خانه خودمان، همراه کارتن کتاب هایم، یک چمدان لباس هم آوردم.
حمید که لباس ها را دید گفت همه اینها مال توست؟
گفتم بله زیاد است؟
گفت: نمیدانم! به نظر من هر آدمی باید دو دست لباس داشته باشد؛ یک دست را بپوشد، یک دست رابشوید.
طوری به من فهماند لباس ها را ردشان کنم بروند. بردمش مسجد. اتفاقی مثل زلزله یا سیل افتاده بود و برای آن مناطق کمک جمع می کردند. دادم ببرند برای آنها.
معون لشکر 31 عاشورا
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سفارش خود به صحابی گرانقدرش، ابوذر غفاری، به این مطلب اشاره کرده و می فرماید:
یا اباذر انَّ الرَّجُلَ لَیحرُمَ رزقَه بالذنب یصِیبُه؛
ای ابوذر، به درستی که انسان گاهی به دلیل انجام گناه، از روزی خود محروم می شود.
در روایات دیگری، چنین می خوانیم:
فی سِعَةِ الاخلاقِ کنُوزُ الارزاق؛
گنج های رزق در اخلاق خوب نهفته است.
حُسنُ الخُلقِ یزیدُ فی الرِّزق؛
اخلاق نیکو، موجب زیادت در روزی می شود.
داشتن ایمان و تقوا
یکی از عوامل مهم برکت زا در زندگی، داشتن ایمان و کسب تقوا می باشد. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ ؛ اگر مردم قریه ها ایمان آورده و پرهیزکاری پیشه کرده بودند، برکت های آسمان و زمین را به رویشان می گشودیم» (سوره اعراف، 96)
امام صادق (ع) میفرماید:
خواب بامداد نامبارک است، روزی را پس میزند، رنگ انسان را زرد میکند، رنگ صورت را تغییر داده و زشت میکند؛
این، خواب هر فرد بدبخت است، زیرا خدا روزی انسانها را در بین طلوعین (فجر و طلوع آفتاب) تقسیم میکند. مبادا، در آن وقت بخوابید.
امام رضا (ع) در ذیل آیه «فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْراً» فرمود:
فرشتگان روزی آدمیان را بین طلوع فجر و طلوع آفتاب تقسیم میکنند، هر کس در این وقت بخوابد از روزی خود غفلت کرده است.
علامه حسنزاده آملی در ذیل این سخن رسول اکرم (ص) که میفرماید:
«الصبحة تمنع الرزق» میگوید: معنی ظاهر آن ظاهر است و باطن آن، این که بامداد هنگام شکار مردم کار است.
داستان آیت الله شفتی و سگ گرسنه
نمی دانم نام آیت الله شفتی را شنیده اید یا خیر؟ اما داستان جالب و آموزنده ای است. یکی ازعلمای ربانی قرن دوازدهم مرحوم سید محمد باقر شفتی رشتی معروف به حجه الاسلام شفتی است که ازمجتهدین برازنده و پرهیزکار بود، او بسال 1175 ه-ق درجرزه طارم گیلان دیده به جهان گشود و بسال 1260درسن 85سالگی دراصفهان از دنیا رفت و مرقد شریفش درکنار مسجد سید اصفهان، معروف ومزار علاقمندان است.
وی درمورد نتیجه ترحم، و فراز و نشیب زندگی خود، حکایتی شیرین دارد که دراینجا می آوریم:
حجه السلام شفتی درایام تحصیل خود در نجف و اصفهان به قدری فقیر بود که غالبا لباس او از زیادی وصله به رنگهای مختلف جلوه می کرد، گاهی ازشدت گرسنگی و ضعف غش می کرد، ولی فقر خود را کتمان می نمود و به کسی نمی گفت.
روزی درمدرسه علمیه اصفهان، پول نماز وحشتی بین طلاب تقسیم می کردند، وجه مختصری از این ناحیه به اورسید، چون مدتی بود گوشت نخورده بود، به بازار رفت و با آن پول جگر گوسفندی را خرید و به مدرسه بازگشت، درمسیر راه ناگاه درکنار کوچه ای چشمش به سگی افتاد که بچه های او به روی سینه او افتاده وشیر می خوردند، ولی از سگ بیش ازمشتی استخوان باقی نمانده بود و از ضعف، قدرت حرکت نداشت.
حجه الاسلام به خود خطاب کرده وگفت: اگر از روی انصاف داوری کنی، این سگ برای خوردن جگر از تو سزاوارتر است، زیرا هم خودش و هم بچه هایش گرسنه اند، از این رو جگر را قطعه قطعه کرد و جلو آن سگ انداخت.
خود حجه السلام شفتی نقل می کند: وقتی که پاره های جگر را نزد سگ انداختم گویی اورا طوری یافتم که سربه آسمان بلند کرد و صدائی نمود، من دریافتم که او درحق من دعا می کند.
ازاین جریان چندان نگذشت که یکی از بزرگان، از زادگاه خودم شفت مبلغ دویست تومان برای من فرستاد وپیام داد که من راضی نیستم از عین این پول مصرف کنی، بلکه آن را نزد تاجری بگذار تا با آن تجارت کند و از سود تجارت، از او بگیر و مصرف کن.
من به همین سفارش عمل کردم، به قدری وضع مالی من خوب شد که ازسود تجارتی آن پول، مبلغ هنگفتی بدستم آمد و با آن حدود هزاردکان وکاروانسرا خریدم و یک روستا را در اطراف محلمان بنام گروند به طور دربست خریداری نمودم، که اجاره کشاورزی آن هرسال نهصد خروار برنج می شد، دارای اهل و فرزندان شدم و قریب صد نفر از در خانه من نان می خوردند، تمام این ثروت و مکنت بر اثر ترحمی بودکه من به آن سگ گرسنه نمودم، واو را برخودم ترجیح دادم.
همیشه اجر و پاداش خداوند به انجام عبادت تعلق نمیگیرد بلکه در انجام ندادن گناه اجر و پاداش بالاتری از انجام عبادات دارد یا اینکه میتوان گفت عبادت همیشه انجام طاعت نیست بکه ترک گناه هم عبادت است.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله):
رها کردن لقمهای حرام، پیش خدا محبوبتر است از دو هزار رکعت نماز مستحبی.
و در روایت دیگری فرمودند:
رد کردن یک دانگ از حرام (یک ششم دینار یا درهم) پیش خدا معادل هفتادهزار حج قبول شده است.
✅خرید زمین کربلا توسط اباعبدالله
• امام حسین ع، زمانی که در #کربلا وارد شدند، زمین کربلا را خریدند. قسمتی از زمین کربلا را که قبر مطهرش در آن واقع شده است از اهل نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم خرید و با آنها شرط کرد که مردم را برای زیارت قبرش راهنمایی نموده و زوار او را تا سه روز میهمانی نمایند.
• ⬅️امام حسین علیهالسلام وقتی به کربلا رسید زمین نینوا و غاضریه را از بنیاسد به شصت هزار درهم خرید و با آنها شرط کرد که زوارش را به قبرش راهنمایی کنند و آنها را مهمان کنند و در قبالاین شرط زمین را دوباره پس از آنکه پولش را پرداخت به آنها واگذاشت.
🔷 از این خبر معلوم می شود که با امام علیهالسلام چقدر کالا و پول همراه بود که مازاد آن بالغ یر شصت هزار درهم میشد.
✅مهمانی آب در اربعین
• الان شما اربعین که به کربلا می روید اینقدر شرمنده می شوید، اینقدر از شما پذیرایی می کنند، اینقدر آب خنک و گوارا با اصرار دست شما می دهند. تمام روضه ها جلوی چشم شما می آید. روضه که امام حسین ع با سربریده خواند چه بود؟
•✅ با گلوی حسین دو بیت روضه خوانده، عالم را آتش زده.
👇👇👇
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
(شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید)
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
(ویاهنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید)
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی
(من، نواده [پیامبر] هستم که مرا بی گناه کشتند)
وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
(و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند)
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
(ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و میدیدید)
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
(که چگونه برای کودک خردسالم،آب خواستم و آنان رحم نکردند)
وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین
(و به جای آب، با تیر جفا او را سیراب کردند)
یا لرزئ مصاب هدّ ارکان الحجون
(وه! چه فاجعه غم انگیز و دردناک که براثر آن کوههای بلند مکه به لرزه درآمد.)
ویلهم قد جرحوا قلب، لرسول الثقلین
(وای بر آنها که با این کار خود، قلب مبارک رسول را جریحه دار کردند)
فالعنواهم ماستطعتم شیعتی فیکل حین
(ای شیعیان من هرچه توان دارید درهر زمان آنها را لعنت کنید)
پدری خَم شده تا دردِ کمر را بِکِشَد
مادری مانده که تا نازِ پسر را بکشد
چشمِ او خورد به لبهای تَرک خورده و گفت:
کاش میشُد به لبش دیدهیتر را بکشد
بُردنِ این تَنِ بی وزن برایش سخت است
نیست عباس که این قُرصِ قمر را بِکِشَد؟
از دو سو تیر به بیرون زده باید چه کند
از کدامین طرف این تیرِ سه سر را بِکِشَد
خواست از سمتِ سهشعبه بکشد سر چرخید
بهتر این دید که او قسمتِ پَر را بِکِشَد
تیر از بچه که رَد شد جگرش تیر کشید
نَکُند با سرِ این تیر جگر را بِکِشَد
هرچه میخواست بیاید به حرم باز نشد
یک نفر کاش که تا خیمه پدر را بِکِشَد
باید او قبر کَنَد خاک کُنَد شرح دهد
آه این سینه غَمِ چند نفر را بِکِشَد
زیرِ لب گفت: فقط آه رباب آه رباب
وای اگر پیشِ سنان بارِ سفر را بِکِشَد
حرمله گفت: پسر را زد و بابا را کُشت
باید او در کمرش کیسهی زَر را بِکِشَد
هم سبک هم که گران است سرش پس دعواست
قسمتِ کیست در این قائله سَر را بِکِشَد
کاش میشُد که نمیدید رُباب این دفعه
نیزهای رد شده از خاک پسر را بِکِشَد
«حسن لطفی»
سلام ما به حسین و علی اصغر او
امیر عشق که گهواره بود سنگر او
رضیع داده خدایش، نشان سربازی
صغیر برهمه پیدا، مقام اکبر او
شکفت لاله ی عصمت به روی دوش حسین
چو تیر حرمله آمد به سوی حنجر او
مجال گریه نبودش که خنده کرد علی
حسین، مات از حالِ گریه آور او
گرفت خونش و بر اوج آسمان پاشید
که پیک تسلیت آمد زپیک داور او
کنار خیمه به خاکش سپرد و امضاء شد
کتاب سرخ شهادت به خون اصغر او
اگر چه پیکراو را به خاک پوشیدند
به شهر کوفه سرش را به نیزه ها دیدند
سید رضا مؤید
توصیه میرزای بزرگ:
میرزای شیرازی همیشه به روضه خوانها ومرثیه خوانها توصیه می کردند: که تا می توانند مصیبت علی اصغر را بخوانند ودرایام محرم خصوصاً به وعاظ واهل منبر توصیه می کردند که بیشتر مصیبت علی اصغر را بخوانند چرا؟ چون که نظر مرحوم میرزای بزرگ این بود که علی اصغر سند مظلومیت امام حسین علیه السلام می باشد. چرا نباشد در حالی که آن طفل نه توان گرفتن شمشیر را داشت ونه توان تکلم نمودن واز حق خود دفاع نمودن،چه سندی بالا تر از این می توان یافت که بر تارک تاریخ بدرخشد وفریاد مظلومیت پدر را به جهانیان تا قیامت برساند . نقل از حضرت آیت الله حاج سید محمد شیرازی(ره)
منبرک فاطمی
باسمه تعالی 1️⃣مبنا 1-تحول روحی؛ شرط لازم برای تحول اقتصادی، اجتماعی، سیاسی ❇️ یعنی حالات درون
تحول اقتصادی
جهت تمدن سازی نیاز به تحول هست.
بهمراه روضه و بیان احکام
شب هفتم .
@fatemi5
📛علامات نفوذ شیطان🔱
⛔️بی اشتهایی نسبت به معنویات❗️ مثل مریضی بدن، که به غذا بی اشتها می شود🚱
🔅سال به سال حال مسجدودعا نداره
🔅حرمم که می ره که دلش رو
راضی کنه حرمی رفتم 🤔
🔅مسجد وقت سخنرانی کتاب دعا دستشه خودشو راضی کنه هم سخنرانی رفتم وهم دعا خوندم❗
⛔️دومین علامت، اگه مداوا نکنیم بی اشتهایی رو🍜، نسبت به بعضی از عقاید وباورای دینی شک ایجاد می شه🤔 🛐 معلومه بیماری پیشرفت وشیطان
پیشروی کرده✡
⛔️ سوم اگه شک خودش رو مداوانکرد دچار ریب می شه❗️ یعنی سو ظن 🚫🔅که ای بابا خیلی از اینارو آخوندا ازخودشون در آوردن⁉️
⛔️چهارمی کفره❗️ اگه مداوانکنه، اصلا می زنه زیرش، ممکنه به زبون نیاره ولی توی دلش قبول نداره
╭┅─────────┅╮
🌺@noktehakhlagi
╰┅─────────┅╯
🔻شیطانِ همراه🔻
✍ قرآن کریم میفرماید: #غفلت از یادِ #خدا، باعثِ همنشینی با #شیطان میشه.
چون دل يا جاى #خدا است، يا جای #شيطان:👇
🕋 وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطٰاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ (زخرف/۳۶)
💢 هر کس که از یادِ «خدایِ رحمان» رویگردان شود، «شیطانی» را بر او مسلّط میگردانیم، که همواره همنشینِ او خواهد بود.
یعنی کسی که بندگیِ #خدا رو نکنه، باید بندگیِ #شیطان رو بکنه.😱
و این #شیطان، نه تنها در این #دنیا، که در #آخرت هم همراهِ این شخصِ غافل هست:👇
🕋 حَتّٰی إِذٰا جٰاءَنٰا قٰالَ یٰا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ اَلْمَشْرِقَیْنِ، فَبِئْسَ اَلْقَرِینُ (زخرف/۳۸)
💢 تا زمانی که در #قیامت نزد ما حاضر میشود، خطاب به آن شیطانِ همراهش میگوید: «ای کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، چه بد همنشینی هستی تو».
🔔 خیلی مراقب باشیم! که دلمون، از #یاد_خدا خالی نشه..
چون میشه محلِ استقرارِ #شیطان.😈
⚠️ این #شيطانِ همراه و همنشین، هر چیزی میتونه باشه:👇
✔️ رفیق ناباب👫
✔️ شریکِ فاسد👥
✔️ همسر و فرزندِ ناشایست 👪
✔️ نامحرمِ فضای مجازی👤
✔️ گوشیِ موبایل📱
☝️ اینا اگر به دل راه پیدا کنن، میتونن با وسوسههاشون ما رو از #خدا دور کنند.😱
و کمکم کار به جایی میرسه که چشم👀 گوش👂 دهان 👄 دست 🖐 پا 👣 و خلاصه همه اعضاء رنگِ شیطانی به خودشون میگیرن.😈
✅️ همون چیزی که در خطبهی ۷ نهج البلاغه، از زبانِ امیرالمومنین علی (ع) نقل شده، که فرمود:👇
اتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأَمْرِهِمْ مِلَاکاً:👈 #شیطان را مِلاک و پشتوانهی زندگیِ خود گرفتند.
وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاکاً:👈 و #شیطان هم از آنان به عنوان دام استفاده کرد.
فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ:👈 پس #شیطان در وجودِ آنها لانه کرد، و تخمریزی کرد.😈
وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ:👈 و در دامنِ آنها پرورش یافت.
فَنَظَرَ بِأَعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِأَلْسِنَتِهِمْ:👈 پس #شیطان با چشم آنها دید، و با زبانِ آنها سخن گفت.
@fatemi5
#پنجتکنیکوروشاجراییجنگنرم
1⃣🔹تکنیک شایعه
«شایعه پدیده ای مخرب و خطرناک است که معمولاً از یک خبر ناشی شده و یا بی اساس بر پایه یک جنجال و هیاهو ایجاد می شود و در افکار عمومی جا می گیرد؛ تا جایی که روحیه مردم را تضعیف و ناامید می کند و یا امنیت ملی را به خطر می اندازد و بلای بی اعتمادی در بین مردم یک کشور گسترش می یابد.»
2⃣🔹تکنیک مرغ(ایجاد ترس)
باید اصل این تکنیک را بر ایجاد ترس در طرف مقابل بنا کرد. رجزخوانی نمونه بارزی از به کارگیری این روش است که امروزه در علم جنگ نرم «تکنیک مرغ» شهرت یافته است.
3⃣🔹تکنیک قورباغه
می گویند سیستم عصبی قورباغه به گونه ای است که اگر آب پیرامونی او را کم کم گرم کنیم، متوجه نشده و به سمت مرگ میرود
در این تکنیک به گونه ای بسیار نرم، آرام و تدریجی بینش های اجتماعی کشور هدف را تغییر می دهند که افراد جامعه هدف متوجه تغییرات نشوند و در نتیجه به مقابله با آن برنخیزند. برای نمونه کافی است نگاهی به عرصه سینما و تلویزیون ایران بیندازیم و سیر پوشش زنان و کیفیت ارتباط با نامحرم را از اوایل دهه شصت تا امروز بررسی کنیم.
4⃣🔹تکنیک ابهام
یکی از جملات معروف در جنگ نرم، این جمله است: «ابهام، قدرت می آورد».تکنیک ابهام می تواند شامل «مبهم گویی» و «عملکرد و قدرت مبهم» باشد.برای نمونه می توان به نمایش «قدرت مبهم» آمریکا در فیلم های هالیوودی اشاره کرد که در آن ها به گونه ای خود را قدرتمند جلوه می دهند که حتی از کوچک ترین حرکت افراد باخبرند و یا دارای افرادی با توانایی های فوق العاده جسمی ـ فکری هستند که بسیاری از داشته های آن ها نیز هنوز ناگشوده مانده است.
5⃣🔹تکنیک «دروغ بزرگ»
وقتی دروغ پردازی آن چنان بزرگ باشد که مانند پتکی بر افکار جامعه هدف فرود آید، دیگر ـ برخلاف دروغ های کوچک ـ کم تر کسی در آن شک می کند و از جهتی به علت تعجب برانگیز بودن آن به سرعت در جامعه هدف رواج می یابد. برای نمونه می توان به خبر خروج 17 میلیارد دلار طلا توسط یک کامیون از مرز ترکیه اشاره کرد که توسط رسانه های غربی و فضا های مجازی به یک باره منتشر شد. در صورتی که با یک حساب ساده می توان دریافت که برای جابجایی 17 میلیارد دلار طلا به 34 کامیون نیاز است و نمی توان با یک کامیون 17 میلیارد دلار طلا را حمل کرد!
6⃣🔹تکنیک تحریف
در تحریف به وضوح دروغ گفته نمی شود ولی واقعیت به صورت دیگری ـ اگرچه با تغییر یک کلمه یا تقطیع کلام و تغییر محتوای کلام ـ نشان داده می شود و در نهایت شکل مسخ شده ای از حقایق که با دروغ برابری می کند نمایان می گردد.
7⃣🔹تکنیک القاء یا تلقین
از میان دویست روش جنگ نرم که در فضاهای سایبری مورد استفاده قرار می گیرد شاید بتوان مؤثرترین آن ها را «تکنیک القاء» دانست.
هر کلمه، شیئ، رنگ و هر آن چه پیرامون انسان رخ می دهد، علاوه بر تأثیرگذاری در ضمیر آگاه انسان ها، ضمیر ناخودآگاه آن ها را نیز درگیر خواهد کرد و مبنای بسیاری از کنش ها و رفتارهای انسان به ضمیر ناخودآگاه او برمی گردد.
براین اساس در جنگ نرم می توان در یک جمله یا عکس یا... چندین نکته روان شناسی را گنجانید و آن را به مخاطب القا کرد.
@fatemi5